تکنیک های ورود به معامله


هیچ‌کس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمی‌گذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس

سه روش ساده برای تعیین بهتر نقطه ورود به معامله

نقطه ورود به معامله جایی است که معامله‌گر اقدام به خرید یا فروش می‌کند. تعیین نقطه ورود به معامله می‌تواند کار پیچیده‌ای باشد، چون‌که عوامل زیادی را باید پیش از ورود به معامله در نظر گرفت و تکنیک های ورود به معامله سپس نقطه ورود به معامله را انتخاب کرد. در این مقاله می‌خواهیم با روش‌های ساده نشان دهیم که کدام محل برای ورود به معامله می‌تواند مناسب باشد. در این روش سه استراتژی معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.

کی بهترین زمان برای ورود به معامله است؟

بهترین زمان ورود به معامله بستگی به استراتژی و سبک معاملاتی دارد. روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارد، اما در این مقاله تمرکز ما به سه روش رایج و محبوب است. استراتژی معامله با کانال، معامله با کندل های قیمتی و شکست، استراتژی‌های ساده و کاربردی هستند و می‌توانند به موفقیت معامله‌گر در بازار کمک کنند.

استراتژی معامله با کانال

خط روند یکی از تکنیک های پایه‌ای تحلیلگران تکنیکال برای تعیین حمایت و مقاومت بازار است. در مثال پایینی، نمودار قیمتی در حال تشکیل اوج و کف‌های قیمتی بالاتری است. یعنی روند بازار متمایل به صعودی است. این یعنی معامله‌گر باید از استراتژی خرید از حمایت و خروج از مقاومت (تثبیت سود) استفاده کند. همین‌که قیمت سطوح حمایتی و مقاومتی را شکست، معامله‌گر باید برای شکست‌ها و تغییرهای روندی آماده شود.

آموزش فارکس استراتژی معامله با کانال

آموزش فارکس – استراتژی معامله با کانال

استراتژی معامله با کندل های قیمتی

الگوهای کندلی ابزار قدرتمندی برای معاملات در بازارهای فارکس، سهام و رمزارز ها هستند. کندل های قیمتی بهترین محل برای ورود به بازار را نشان می‌دهند. الگوهایی مثل الگوی پوششی و پین بار، الگوهای رایج و محبوب معامله گران هستند. در مثال پایینی، الگوی کندلی پین بار تشکیل شده و نشانگر تغییر حرکات بازار است و بهترین محل برای ورود به بازار را نشان می‌دهد.
تشخیص الگوهای کندلی به تنهایی برای ورود به معامله کافی نیستند. اما اگر محدوده احتمالی برای ورود به معامله را مشخص کنید، الگوهای کندلی به شما کمک خواهند کرد تا سیگنال ورود به معامله را شکار کنید. هیچ تضمینی هم برای موفقیت معامله وجود ندارد، اما وجود الگوی کندلی می‌تواند شانس موفقیت معامله را بالا ببرد و در عین حال ریسک معامله را محدود کند.

آموزش فارکس استراتژی معامله با کندل های قیمتی

آموزش فارکس – استراتژی معامله با کندل های قیمتی

در تصویر بالایی پین بار با دایره آبی نمایش داده شده است. پین بار نشانگر تکنیک های ورود به معامله بازگشت بازار است، اما برای این که این کندل تائید شود، باید کندل بعدی پین بار در جهت آن بسته شود. در نهایت با تائید الگوی پین بار، نقطه ورود به معامله مشخص شده است. توجه داشته باشید که همیشه پیش از ورود به معامله یا تعیین نقطه ورود به معامله، باید سایر جوانب استراتژی را هم در نظر بگیرید. یعنی باید اصل انطباق برقرار باشد و بعد از آن به دنبال سیگنالی مثل پین بار بود. پین بار به تنهایی نمی‌تواند محل ورود به معامله را تعیین کند.

استراتژی معامله با شکست سطوح کلیدی

شکست، تئوری تکنیکالی است که همه معامله گران از آن استفاده می‌کنند. در استراتژی شکست، باید ابتدا سطح کلیدی را مشخص کنید و سپس با شکست آن به دنبال نقطه ورود به بازار باشید. اگر در پرایس اکشن مهارت خوبی داشته باشید، تکنیک های ورود به معامله تکنیک های ورود به معامله می‌توانید از مزایای استراتژی شکست هم استفاده کنید. این استراتژی خیلی ساده است. سطح کلیدی مثل حمایت یا مقاومت تعیین می‌شود، سپس منتظر شکست آن می‌مانید. اگر حمایت شکسته شد، وارد معامله فروش می‌شوید و اگر مقاومت شکسته شد، وارد معامله خرید می‌شوید.
مثال پایینی نشان می‌دهد که حمایت کلیدی هم‌زمان با بالا رفتن حجم معاملات شکسته شده و قیمت پایین آمده است. نقطه ورود به معامله همان محل شکست حمایت است.

چگونه سبک های معامله گری را انتخاب کنیم؟ نکات مهم برای یافتن بهترین سبک ترید

بهترین سبک های معامله گری

آیا تصمیم به معامله ارزهای دیجیتال گرفته‌اید؟ آیا از قبل سبک ترید خود را انتخاب کرده‌اید یا هنوز در جستجوی روش معامله خود هستید؟ چه عواملی را برای انتخاب بهترین استراتژی های معامله گری باید در نظر بگیرید؟ بهتر است به جای اینکه از سر هوی و هوس و بدون استراتژی و برنامه معامله کنید، در مورد سبک معامله مطالعه کنید. اینکه از قبل بدانید با چه میزان وقت و سرمایه می‌خواهید وارد دنیای ترید شوید، قطعا نتایج بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. پس تا انتهای مقاله با میهن بلاکچین همراه باشید تا با نکات مهم برای انتخاب بهترین سبک های معامله گری آشنا شوید.

انتخاب سبک های معامله گری

انتخاب سبک های معامله گری

انسان‌ها از قدیم‌الایام با فرار از دست شیرها در هنر ریسک‌پذیری حرفه‌ای شده‌اند. ظرفیت ما انسان‌ها برای محاسبه خطرات و پاداش انجام کاری بی‌نقص است. این که تصمیم می‌گیریم گوزن‌ها را در بین گرگ‌ها شکار کنیم یا در بین خرس‌ها (از نوع وال استریتی‌اش) بیت کوین معامله کنیم، همه برای مغز ما یکسان است.

مغز ما به شکلی است که قادر به انتخاب بین درست و نادرست است. با این حال، ریسک‌پذیری احتمال ۵۰/۵۰ ندارد. عوامل بی‌شماری در پشت معامله وجود دارد که شما را ملزم به داشتن استراتژی معاملاتی می‌کند. خوشبختانه، روش‌های معاملاتی بسیاری برای انتخاب در بازار ارز دیجیتال وجود دارد؛ اما می‌توانید آنها را با همدیگر به‌صورتی مخلوط کنید، که متناسب با شخصیت شما باشد.

گرچه تحلیل تکنیکال می‌گوید که ترید، علمی با قوانین تعریف شده است، اما این تعریف کاملا هم درست نیست. هرکسی که با پول واقعی معامله کرده باشد، می‌داند که معامله به هیچ وجه تجربه‌ای پایدار و خطی نیست. چطور بازاری به ارزش دو تریلیون دلار می‌تواند پایدار باشد؟ جو از کانادا خرید می‌کند و ژو از چین می‌فروشد. شخص دیگری از اروپا در وضعیت خنثی می‌ماند و ۱۰,۰۰۰ مایل به سمت شرق، یک شخص روس بی‌صبرانه منتظر است تا روبل‌های بی‌ارزش خود را به بیت کوین تبدیل کند. بازیگران و عوامل زیادی درگیر هستند که پیش‌بینی جهت بازار را تقریبا تبدیل به یک تلاش بی‌ثمر می‌کنند. اما دلسرد نشوید. هنوز هم می‌توانید سیستمی را ایجاد کنید که به شما کمک کند در تریدهای بیشتری نسبت به باخت برنده شوید. برای پیدا کردن سبک های معامله گری مناسب خود، ابتدا به این سوالات پاسخ دهید.

چقدر زمان دارید؟

اگر شما روزانه از ساعت نه تا پنج کار می‌کنید، احتمالا وقت این را ندارید که در تمام طول روز بر بازار نظارت کنید. پس چطور یک استراتژی که نیاز به تمام وقت و توجه شما دارد (به عنوان مثال ترید روزانه)، می‌تواند مناسب شما باشد، آن هم وقتی که روز خود را در دفتر صرف طراحی مواد بازاریابی یا برنامه‌نویسی می‌کنید؟

از آنجا که شما با محدودیت‌های مختلفی درگیر هستید، ابتدا باید توجه کنید که از نظر زمانی چقدر می‌توانید در ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید (نه از نظر پول)؛ حتی اگر تمام وقت خود را نیز در دنیای رمزارزها صرف کنید، ممکن است زمان آزادی نداشته باشید تا در بازارهای تجاری صرف کنید. شاید عادت نداشته باشید که ۱۰ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید و این کار باعث قفل کردن مغزتان می‌شود و عملکرد نامناسب فعلی‌تان را نیز خراب‌تر می‌کند. بنابراین زمانی که می‌توانید روی ترید متمرکز شوید را تعیین کنید.

چقدر سرمایه دارید؟

فاکتور سرمایه در انتخاب سبک های معامله گری

می‌خواهید با ۱۰۰ دلار معاملات فرکانس بالا انجام دهید؟ شکی نیست که نمی‌توانید روزانه ۵ دلار هم به دست آورید. اندازه سرمایه تاثیر عمده‌ای بر روش معامله شما دارد. قبل از ورود به بازار به مقدار پولی که مایل به ریسک آن هستید، فکر کنید. پس از تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌تان است که می‌توانید به استراتژی خود فکر کنید. هر چقدر پول کمتری داشته باشید، دلایل کمتری برای ترید در بازه زمانی یا تایم فریم کمتر (LTF) وجود دارد. معاملات LTF و فرکانس بالا، بستگی به ریسک کردن با پولی اندک و به طور منظم و فعالانه دارد. بنابراین نه تنها باید پول کافی برای دور انداختن داشته باشید، بلکه باید پول زیادی نیز هزینه کنید تا سود به دست آورید. آیا در ازای ۵ دلار برای هر معامله، ترید روزانه انجام می‌دهید؟

از سوی دیگر، ترید در بازه زمانی یا تایم‌فریم طولانی‌تر (HTF) برای معاملات کوچک و بزرگ مناسب است؛ اگر سرمایه شما کم است و در بازه‌های طولانی‌مدت ترید می‌کنید، مجبورید چارت‌های ایمن‌تر را دنبال کنید و نمی‌توانید از سر هوی و هوس معامله کنید. زیرا نقدینگی کافی ندارید! اگرچه اگر سرمایه شما زیاد است، می‌توانید یک معامله ۵ میلیون دلاری باز کنید و یک‌چهارم از این مبلغ را صرفا بابت پرداخت افت قیمت یا اسلیپیج پرداخت کنید!

«اندازه کوچک» ترید با تایم فریم بزرگ‌تر، ایمنی بیشتر و ریسک پایین‌تری را به ارمغان می‌آورد. این دو عامل برای ساخت سرمایه تدریجی و پیوسته مناسب هستند؛ بهتر است ۱۰۰ دلار در طول چند ماه به ۱۰,۰۰۰ دلار تبدیل شود تا اینکه ۱۰,۰۰۰ دلار به واسطه معامله LTF به ۱۰۰ دلار تبدیل شود. چقدر سرمایه دارید؟ با پاسخ به این سوال یک قدم به پیدا کردن روش ترید ایده‌آل خود نزدیک‌تر می‌شوید.

آزمایش روش (ها)

آزمایش روش‌های مختلف برای یافتن روش معامله مناسب

حالا که از میزان زمان و پول خود یا محدودیت‌های آنها آگاه هستید، آماده تجربه کردنید. این طور نیست که پس از پاسخ به ۱۰ سوال، بهترین قانون تریدینگ برای خودتان را بشناسید؛ باید برخی از این موارد را آزمایش و تجربه کنید.

آیا به عنوان یک بزرگسال تا به حال سرگرمی جدیدی را آغاز کرده‌اید؟ وقتی برای یادگیری یک ساز جدید تلاش می‌کنید، کم‌کم متوجه می‌شوید که ذاتا آدم بااستعدادی نیستید! بدتر آنکه می‌بینید مهارتتان به نت‌های اشتباه و فالش منجر می‌شود.

شروع یک سرگرمی جدید، همانند معامله دارایی‌ها برای اولین بار است. صرف اینکه آدم علاقه‌مندی به بازارهای مالی هستید، سبب نمی‌شود که به طرز جادویی کسب درآمد کنید. این‌طور تکنیک های ورود به معامله نیست که بفهمید توانایی‌تان در دنیای ارز دیجیتال به دادتان خواهد رسید. به همین دلیل است که پیشنهاد می‌کنیم تا می‌توانید تجربه کنید. حتی زمانی که تجربه کردید، باز هم باید این کار را انجام دهید؛ زیرا بازار هم (مانند شما) هرگز یکسان نیست.

هیچ‌کس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمی‌گذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس

آزمایش به شما کمک می‌کند تا در مسیر درست قرار بگیرید. این تکرار دائمی آزمون و خطا است که مهارت‌های انسان را ایجاد می‌کند. قبل از اینکه متوجه شوید که در این بازار چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید اشتباهات بسیاری را تجربه کنید. اگر معاملات سوئینگ برایتان مناسب نیست، اشکالی ندارد؛ می‌توانید سراغ معاملات اسکالپینگ بروید. اگر اوضاعتان در اسکالپینگ خراب است، به پیش بروید تا در نهایت روشی را که مناسب شما باشد را پیدا کنید.

ریسک کردن یا نکردن: مسئله این است

نقل قول هراکلیتوس را حفظ کنید و به یاد داشته باشید: بازار خطی نیست. روشی که یک روز جواب می‌دهد، می‌تواند روز بعد استراتژی فاجعه‌آمیزی باشد. اگرچه نمی‌توانید با خواندن مقاله این چیزها را یاد بگیرید، اما می‌توانید از طریق تجربه احساس کنید. دانستن اینکه چه زمانی ریسک کنید و چه زمانی محتاط باشید، نکته مهمی در معامله است.

بیایید این سناریو را بررسی کنیم: بازار برای مدتی نیاز شدیدی به رالی صعودی دارد. بازار ماه‌ها تکانی نمی‌خورد، اما در نهایت کسی اولین حرکت را می‌کند و بقیه او را دنبال می‌کنند. از خودتان بپرسید: ریسک کنم یا نه؟ بدیهی است که تمایل به صعود نشانه ریسک کردن است. به قول صفحات توییتر کریپتویی: زمانی که زمان خرید رسید، بخرید. نه باید مخالفی “هوشمند” باشید و نه صبر کنید تا در سقف قیمت فروش (Short) انجام دهید. بهترین سناریو این است که تمام پول خود را از دست ندهید.

سناریوی بدون ریسک چیست؟ فرض کنید که بازار به طور غیرمنطقی رفتار می‌کند، چنان‌که که معمولا هم این‌طور است. یک لحظه به عرش می‌رسد و لحظه بعدی به فرش می‌آید و به قول معامله‌گران آشفته‌بازار است! آیا در این شرایط بازار معامله می‌کنید؟ به عنوان یک معامله‌گر، باید در شرایط روشن بازار ترید کنید. برای محافظت از سرمایه و به حداقل رساندن ضرر، باید در شرایط امن معامله کنید. تغییر شرایط بازار بین فازهای آشفته و رضایت‌بخش، نباید شما را جذب کند. در این شرایط نباید ریسک کرد، بنابراین استراتژی خود را تغییر دهید.

به‌روز باشید

به روز باشید

به‌روز ماندن برای تمام روش‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاران یک اصل اساسی است. حتی سرمایه‌گذار سختگیر وال استریت که پای خود را از خانه بورلی هیلزش آن طرف‌تر هم نگذاشته است (کنایه از معامله‌گران پولدار وال استریت)، در مورد وضعیت حقوق کارگران در کلونی معادن لیتیوم غرب آفریقا مطالعه می‌کند. شما نیز به عنوان معامله‌گر ارز دیجیتال باید همین کار را انجام دهید. درباره آخرین بروزرسانی توسعه و نقشه راه اتریوم بخوانید. بر فعالیت شبکه بیت کوین و تعداد کاربرانی که نود شبکه را اجرا می‌کنند، نظارت کنید. این اصول بیش از آنچه فرض می‌کنید بر بازارهای کریپتو تاثیر می‌گذارد. یک شایعه بی‌اهمیت درباره چارچوب قانونی جدید، می‌تواند سرنوشت بیتکوین را برای سال آینده تعیین کند.

بسیاری از تریدرها معتقدند که تجزیه و تحلیل فنی و بازار مثل صفحه شطرنج هستند که در آن الگوهای ترید مختلف، دستورالعمل‌های بالقوه قیمت ارزهای دیجیتال را نشان می‌دهند. داستان در نهایت چیزی است که تریدر را مجبور می‌سازد تا در یک جهت حرکت کند و خرید یا فروش انجام دهد. پس یا خودتان را به‌روز نگه دارید یا منتظر عواقب این بی‌اطلاعی باشید.

پرسش و پاسخ (FAQ)

پرسش و پاسخ (FAQ)

  • بهترین سبک ترید کدام است؟

هیچ روشی برای همه افراد جوابگو نیست. هر تریدر مجموعه قوانین و استراتژی‌های مخصوص به خود را دارد؛ زیرا شخصیت، میزان ریسک‌پذیری، زمان، سرمایه و خیلی موارد تکنیک های ورود به معامله دیگر در هر انسان با انسان‌های دیگر تفاوت دارد؛ بنابراین نمی‌توان نسخه یکسانی را برای همه معامله‌گران پیچید.

  • آیا سبک های معامله گری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟

خیر. زیرا ریسک این بازارها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک بازار رمز ارزها به خاطر نوسانات شدید قیمت‌ها بسیار بیشتر از سایر بازارهاست؛ بنابراین باید استراتژی‌های مخصوص به آن را داشته باشید.

  • استراتژی های معامله گری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟

سبک‌های معاملاتی می‌توانند در شرایط مختلف بازار به کمک ما بیایند و ما را از گمراهی در روند بازار نجات دهند. این استراتژی‌ها در واقع قانون های معامله گری هستند که خودمان برای خودمان انتخاب می‌کنیم و تحت هر شرایطی باید به آنها وفادار باشیم.

  • نظم در معامله گری تا چه حد مهم است؟

داشتن نظم بسیار مهم است و باید به‌عنوان یکی از عادت های معامله گری شما تبدیل شود. اگر انتخاب می‌کنید که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر به ترید بپردازید و روزهای جمعه به استراحت بپردازید، باید صرف‌نظر از شرایط بازار و فرصت‌های بالقوه، به این قانون خود وفادار بمانید.

کلام آخر

دنیای ارز دیجیتال هم مثل تمام بازارهای دیگر با ریسک و سود و ضرر و چالش‌های مخصوص به خود سروکار دارد. مهم آن است که پیش از ورود به این بازار در مورد سبک های معامله گری خود تحقیق کنید، مقدار سرمایه خود را مشخص کنید و ببینید چقدر می‌خواهید در این بازار وقت صرف کنید. به شناخت کافی از خود برسید و ببینید که چقدر حاضر به ریسک کردن در دنیای معاملات ارز دیجیتال هستید، سپس بهترین سبک ترید را متناسب با شرایطتان برای خود انتخاب کنید. همواره خود را از تکنیک های ورود به معامله شرایط بازار به‌روز نگه دارید و در این بازار آگاهانه عمل کنید تا به نتایج خوبی دست یابید. بیشترین ریسکی را که تا به حال در دنیای معاملات ارز دیجیتال کرده‌اید، به یاد دارید؟ از این ریسک‌پذیری خرسندید یا پشیمان؟

آموزش کامل تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن البروکس

در این مقاله قصد داریم شما را با تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن البروکس آشنا سازیم. و مرحله به مرحله تمام تکنیک های معامله گری را پیاده سازی کنیم تا شما بتوانید درک درستی از پرایس اکشن داشته باشید.

آموزش پرایس اکشن

این چارت یک ساعته بازار استرالیا است که مشاهده می کنید. یک حرکت بسیار قوی ایجاد شده که قطعا نمی تواند توسط معامله گران خورد و یا نوسان گیران باشد. این حرکت بر اساس ورود بانک و موسسات ایجاد شده است. در این قسمت یک محدوده تقاضا قوی داریم. در چنین موقعیت هایی اول باید محدوده تقاضا را ترسیم کنیم .

آموزش پرایس اکشن

چگونگی رسم یک محدوده تقاضا:

در چارت بالا که مشاهده می کنید یک حرکت شارپ داریم که شروع این حرکت را به عنوان کندل بیس در نظر می گیریم .

برای ترسیم یک محدوده بیس از شدو کندل بیس که مشخص کردیم تا انتهای بدنه کندل بیس یک محدوده حفاظت شده رو رسم می کنیم که به آن محدوده تقاضا میگوییم.

ترسیم محدوده تقاضا به این معنا نیست که الان باید وارد بازار شویم بلکه یکی از قدم های ورود ورود به معامله است. دلیل انجام این کار، برسی سطح مورد نظر و ارزش ورود و سرمایه گذاری را دارد یا خیر.

آموزش پرایس اکشن

در چارت بالا که همان ادامه چارت قبلی هست(چارت یک ساعته بازار استرالیا) محدوده تقاضا خوبی را ترسیم کردیم و باید ارزش سطح این محدوده را بدست بیاوریم.

مواردی که برای انتخاب یک سطح مناسب باید رعایت شود:

همان طور که ملاحظه می فرمایید در چارت بالا حرکت قوی و سریع بوده و بازار زمان زیادی را روی سطح صرف در جا نزد نکرده است.

و این نشانه دهنده ورود بانک ها و موسسات به بازار است و این حرکت قوی توسط بانک یا موسسات ایجاد شده است.

کندل های بزرگ نشان دهنده این هستند که سرمایه زیاد وارد بازار شده تا این قیمت با سرعت بالایی تغییر کند.

قدرت حرکت با شکست سطح قبلی تایید می شود.

همان طور که در چارت بالا ملاحظه نمودید سطح بکر هست و برای اولین بار قرار است لمس شود. این فاکتور ها به ما کمک می کند که سطوح مناسب را انتخاب کنیم. و هر سطحی را سطح مناسب در نظر نگیریم، چون بازار دائم در حال ایجاد سطوح مختلف می باشد.

آموزش پرایس اکشن

چگونه ریسک به ریوارد را انتخاب میکنیم؟

در چارت بالا همان طور که می بینید با مشخص کردن ریسک به ریوارد، مشخص می شود که سطح شرایط مناسبی برای ورود دارد و یا ارزش معامله کردن را دارد . با توجه به اینکه سطوح خوبی داریم ولی برای ورود باید بقیه فاکتور ها را نیز باید چک کنیم.

محدوده طلایی فیبوناچی

فاکتور بعدی که باید چک کنیم عدد طلایی فیبوناچی هست. اگر از ابزار فیبوناچی استفاده کنیم می بینیم که قیمت به محدوده طلایی برخورد کرده است.

محدوده طلای= ۶۱.۸ % فیبوناچی

برای ترسیم فیبوناچی دو نقطه کف و سقف هست که قیمت در حال نوسان و اصلاح حرکت است.

آموزش پرایس اکشن

ملاحظه می فرمایید که با استفاده از ابزار فیبوناچی مطمئا شدیم که سطح تقاضای ما در محدوده طلایی فیبوناچی قرار دارد. پس این فاکتور هم ورود ما را به معامله تایید می کند.

حال باید تایم بالاتر ( تایم روزانه) را برسی کنیم تا متوجه شویم در جهت بازار در حال معامله هستیم یا خلاف جهت روند اصلی بازار می خواهیم معامله کنیم.

آموزش پرایس اکشن

همان طور که ملاحظه می کنید در تایم روزانه که تایم بالاتر ما هست بازار در روند نزولی قرار دارد و ما می خواهیم خلاف جهت بازار معامله کنیم. که کار صحیح نمی باشد و ریسک بسیار بالایی دارد.

ترید خلاف جهت روند بازار

در چنین مواقعی ما دو راهکار داریم :

  • با اینکه محدوده قوی و قابل قبولی داریم معامله نکنیم و منتظر نشانه های بازگشت باشیم
  • با دیدن الگوی کندلی خیلی قوی با علم به ترید در خلاف جهت بازار معامله کنیم. در چنین مواردی با پذیرش ریسک بالا تصمیم می گیریم خلاف جهت روند وارد معامله شویم.

حال ما خلاف جهت بازار وارد معامله شده ایم چون محدوده خیلی قوی داریم که از طول کندل ها و همچنین حرکت شارپ کندل ها مشخص هست که روند بسیار قوی شروع شده و همچنین ریسک یه ریوارد بسار خوبی هم داریم. علاوه بر این موارد، در نقطه طلایی فیبوناچی هم قرار گرفته است که این نقطه بسیار قوی است

آموزش پرایس اکشن

ملاحظه تکنیک های ورود به معامله می فرمایید که قیمت به سطح تقاضا ما برخورد کرده و قیمت از سطح دفع شده این حرکت نشان دهنده این است که فروشندگان حمایت قوی را پیدا کرده اند و نمی توانند سطح را بشکنند. شدو ها نشان می دهند که در هر دو حرکت ایجاد شده توانایی شکست سطح را ندارند.

تله فروش

در شکست اول به یک مورد دیگر که قدرت سطح را تایید می کند و نشان می دهد که فروشندگان در تله خریداران ( تله فروش) گیر افتاده اند و این دستکاری بازار که اصتلاحا به آن شکست جعلی می گویند. این شکست جعلی همیشه توسط بانک ها و موسسات به وجود می آیند.دلیل ایجاد این شکست های جعلی زدن استاپ (حد ضرر) تریدرهای خورده پا را بزند و خلاف جهت حرکت مورد نظر حرکت کند.این اتفاق را در چارت بالا ملاحظه کردید.

یک کندل پین بارداریم که روی محدوده تقاضا بوجود آمده است و نشان می دهد که شروع یک فشار خرید را در پیش داریم. این دقیقا کندل مورد نظرما هست که برای تایید ورود ما به مارکت است. اصطلاحا به آن کندل تایید می گوییم. این پین بار ورود ما را به مارکت تایید می کند.

آموزش پرایس اکشن

ایجاد این کندل پین بار ما را تحریک و تشویق به اردر گذاشتن می کند. پس ما باید در کلوز کندل پین بار وارد معامله شویم و حد ضرر را زیر شدو دورترین کندل نزولی قرار می دهیم (بلند ترین شدو را در نظر می گیریم) و تارگتمان (حد سود) را در اولین سطح عرضه قرار می دهیم.

آموزش پرایس اکشن

ریسک به ریوارد

و اما همانطور که می بینید از فرمول ساده محاسبه ریسک به ریوارد هم استفاده می کنیم.تکنیک های ورود به معامله

ریسک یا استاپ، برابر است با فاصله ورود تا استاپ.

ریوارد یا حد سود، برابر است با فاصله ورود تا تارگت.

پس ما ۲۵ پیپ ریسک میکنیم و قرار هست اگر قیمت در جهت تحلیل ما حرکت کرد ۸۳ پیپ سود بگیریم. که ریسک به ریوارد ۱:۳ را برایم ما فراهم می کند.

پس از پیدا کردن استاپ، تارگت و ریسک به ریوارد باید حجم معامله را بر اساس درصدی از حساب مشخص کنیم.

اگر برای ۲۵ پیپ استاپلاس ۳۰۰ دلار در نظر بگیریم، به ازای هر پیپ طبق محاسبه (۳۳۳ دلار/۲۵ پیپ = ۱۳.۳۲ دلار به ازای هر پیپ) ریسک کرده ایم.

با فرض اینکه حساب شما ۰۰۰/۱۰ دلار باشد، در حقیقت شما ۳% سرمایه خود را در این معامله ریسک کرده اید. یعنی ۳۳۳دلار یا به عبارتی۳% پولمان را ریسک کرده ایم.

اگر قرار باشد به ازای هر پیپ ۱۳ دلار ضرر کنید و قیمت ۲۵ پیپ حد ضررتان را بزند ۳۰۰ دلر ضرر می کنید. که همان ۳% سرمایه تان است.

اگر ریسک شما بیشتر از ۲۵ پیپ باشد، به فرض مثال:۱۰۰ پیپ باشد باید حجم تان را مجدد تنظیم کنید. که ضررتان ۳۰۰ دلار بماند.

اگر می خواهید حد ضررتان را دورتر بگذارید، باید حجمتان را کم کنید ریسک سرمایه تان ثابت بماند.

آموزش پرایس اکشن

همانطور که مشاهده می کنید روند در جهت تحلیل ما حرکت کرده و ۸۳ پیپ به ما سود رسانده است با ریسک به ریوارد ۱:۳ .

فرض کنید حساب شما ۱۰۰۰۰ دلار بود و شما در هر ترید فقط ۳% ریسک کنید و شما در طول یه هفته ۱۰ ترید با ریسک به ریوارد ۱:۳ انجام داده اید.

اگر قیمت تکنیک های ورود به معامله در جهت تحلیل شما حرکت کند۹% سود می کنید که معادل( ۳*۳۳۳=۹۹۹ دلار ).

و زمانی که بازار استاپ شما را بزند شما ۳۳۳ دلار ضرر داشته اید.

شما از این ۱۰ تریدی که انجام داده اید ۷ معامله ضرر ده و ۳ معامله سود ساز داشته اید.

۷ ترید ضرر ده*۳۳۳= ۲/۳۳۱ دلار ضرر

۳ ترید سود ده* ۹۹۹= ۲/۹۹۷ دلار سود

همانطور که ملاحظه فرمودید در این حالت که بدترین سناریو بود را در نظر گرفتیم که شما۷۰% پوزیشن های شما ضرر ده بوده و فقط ۳۰%سود ساز داشته اید. شما ۲/۹۹۷ دلار سود کرده اید و ۲/۳۳۱ دلار ضرر که برایند شما می شود ۶۶۶ دلار سود.این عمل قدرت و اهمیت بسیار بالای ریسک به ریوارد را نشان می دهد.

تکنیک های مدیریت ریسک برای معامله گران فعال

تکنیک های مدیریت ریسک برای معامله گران فعال

هدف از مدیریت ریسک در واقع کاهش ضررها می باشد. همچنین مدیریت ریسک می تواند به محافظت از حساب های معامله گران در برابر از دست دادن تمام پول خود کمک کند. ریسک زمانی رخ می دهد که معامله گران متحمل ضرر شوند و اگر بتوان ریسک را به نحوه ی درستی مدیریت کرد، معامله گران می توانند با خیال راحت تری در بازار درآمد کسب کنند.

این یک پیش نیاز ضروری اما اغلب نادیده گرفته شده برای معامله گری فعال و موفق است. به هر حال، معامله‌گری که سود قابل توجهی به دست آورده است، می‌تواند همه آن را تنها در یک یا دو معامله بد بدون یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب از دست بدهد. بنابراین چگونه می‌توان بهترین تکنیک‌ها را برای مهار ریسک‌های بازار ایجاد کرد؟ در این مقاله در مورد چند استراتژی ساده که می توان از آنها برای محافظت از سود معاملاتی خود استفاده کرد، بحث خواهد شد.

برنامه ریزی معاملات خود

مدیریت ریسک

همانطور که ژنرال ارتش چین "سون تزو" می گوید: "در هر نبرد قبل از وقوع آن باید پیروز شد." این عبارت نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی ها و استراتژی ها - نه نبردها - برنده جنگ‌ها هستند. به طور مشابه، معامله گران موفق معمولاً این عبارت را نقل می کنند: "معامله را برنامه ریزی کن و برنامه ریزی را معامله کن." درست مانند جنگ، یک برنامه ریزی از پیش آماده شده می تواند اغلب به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.

در ابتدا مطمئن شوید که کارگزار (یا بروکر یا صرافی) شما برای معاملات مکرر مناسب است. برخی از کارگزاران برای مشتریانی که به ندرت و با دید بلند مدت معامله می کنند، مناسب هستند. آنها کمیسیون های بالایی دریافت می کنند و ابزارهای تحلیلی مناسبی را برای معامله گران فعال ارائه نمی دهند.

نقاط حد ضرر (S/L) و حد سود (T/P) دو روش کلیدی را نشان می دهد که معامله گران می توانند از قبل در هنگام معامله برنامه ریزی کنند. معامله گران موفق می دانند که حاضرند چه قیمتی بپردازند و به چه قیمتی بفروشند. سپس آنها می توانند بازده حاصل را در برابر احتمال رسیدن سهام به اهدافشان اندازه گیری کنند. اگر بازده تعدیل شده به اندازه کافی بالا باشد، معامله را انجام می دهند.

برعکس، معامله گران ناموفق اغلب بدون داشتن ایده ای قبلی از نقاطی که در آن با سود یا زیان باید از معامله خارج شوند، وارد معامله می شوند. مانند قماربازانی که در یک دوره خوش شانس یا بدشانس هستند، کم کم احساسات به آنها چیره شده و بر معاملات آنها دیکته تکنیک های ورود به معامله می شود. زیان اغلب مردم را تحریک می‌کند که دست نگه دارند و امیدوار باشند که زیان آنها جبران می شود، در حالی که سود می‌تواند معامله‌گران را ترغیب کند تا به امید سودهای بیشتر منتظر بمانند و از معامله ی خود خارج نشوند.

در نظر گرفتن قانون یک درصد

بسیاری از معامله‌گران روزانه از قانون یک درصدی پیروی می‌کنند. اساساً، این قانون بطور سرانگشتی نشان می دهد که هرگز نباید بیش از 1٪ از سرمایه یا حساب معاملاتی خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر 10000 دلار در حساب معاملاتی خود دارید، هرگز نباید بیشتر از 100 دلار را در یک پوزیشن یا معامله قرار دهید.

در بازارهای سهام ایالات متحده، این استراتژی برای معامله‌گرانی که حساب‌های کمتر از 100000 دلار دارند رایج است - برخی حتی اگر ریسک پذیری بالاتری داشته باشند، این مقدار را به 2% نیز می رسانند. بسیاری از معامله‌گرانی که حساب‌هایشان موجودی بالاتری دارند، ممکن است حتی درصد کمتری را انتخاب کنند. به این دلیل که با افزایش مقدار حساب شما، حجم معامله نیز افزایش می یابد. بهترین راه برای کنترل ضررها به عنوان یک معامله گر فعال یا نوسانگیر، این است که این قانون را زیر 2٪ نگه دارید.

تعیین نقاط حد ضرر یا حد سود

حد ضرر و حد سود

شاید مهمترین نکته ی مدیریت ریسک برای معامله گران فعال تعیین نقاط حد ضرر و حد سود باشد. نقطه حد ضرر قیمتی است که معامله‌گر سهامی را در آن می‌فروشد و با ضرر از معامله خارج می‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که یک معامله آنطور که یک معامله‌گر امیدوار بود، انجام نشود. این نقاط برای جلوگیری از ذهنیت "قیمت سهم به زودی باز خواهد گشت!" و محدود کردن ضررها قبل از تشدید آنها طراحی شده اند. به عنوان مثال، اگر سهامی به زیر سطح حمایت کلیدی برسد، معامله گران اغلب در اسرع وقت اقدام به فروش می کنند.

از سوی دیگر، نقطه حد سود، قیمتی است که معامله‌گر سهامی را در آن می‌فروشد و با سود از معامله خارج می شود. این نقاط برای جلوگیری از چیره شدن احساس طمع در معامله گران ست می شوند. به عنوان مثال، اگر یک سهام پس از یک حرکت بزرگ به سمت بالا به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود، معامله گران ممکن است بخواهند قبل از یک دوره تجمیع، سهام خود را بفروشند.

نقاط حد ضرر را چگونه به طور موثری تعیین کنیم؟

برای تعیین یک نقطه ی حد ضرر مناسب، معمولا از تحلیل تکنیکال استفاده می شود. اما برخی از معامله گران از تحلیل بنیادی نیز برای این کار استفاده می کنند. به عنوان مثال اغلب آنها "شایعه را می خرند و خبر را می فروشند". به عنوان مثال در بازار بورس ایران، هنگامی که شایعه ی افزایش قیمت سیمان منتشر می شود، سهام سیمانی با تقاضای خوبی همراه شده و رشد می کنند در حالیکه وقتی این موضوع رسما تصویب شده و خبر آن منتشر می شود، رشد قیمت سهام سیمانی متوقف شده و خیلی از آنها با افت نیز مواجه می شوند.

اما برای تعیین نقاط حد ضرر به روش تکنیکال، راه های گوناگونی وجود دارد. مثلا میانگین‌های متحرک یکی از محبوب‌ترین راه ها برای تعیین این نقاط هستند، زیرا محاسبه آنها آسان است و به طور گسترده توسط بازار ردیابی می‌شوند. میانگین های متحرک کلیدی شامل میانگین های 5، 9، 20، 50، 100 و 200 روزه می باشند. اینها با اعمال بر روی نمودار سهام و تعیین اینکه آیا قیمت سهام در گذشته به آنها به عنوان سطح حمایت یا مقاومت واکنش نشان داده است، بهتر تنظیم می شوند.

یکی دیگر از راه‌های عالی برای قرار دادن سطوح حد ضرر یا سود، روی خطوط روند حمایت یا مقاومت است. اینها را می توان با اتصال سقف ها یا کف های قبلی که در حجم قابل توجه و بالاتر از حد متوسط رخ داده است، ترسیم کرد. مانند میانگین های متحرک، نکته کلیدی تعیین سطوحی است که در آن قیمت به خطوط روند و البته در حجم بالا واکنش نشان داده است.

چند نکته ی کلیدی دیگر هنگام تعیین نقاط حد ضرر و سود عبارتند از:

• از میانگین‌های متحرک بلندمدت برای سهم‌های بی‌ثبات‌تر استفاده کنید تا احتمال اینکه یک نوسان بی‌معنی قیمت باعث فعال شدن حد ضرر شما شود را کاهش دهید.

• میانگین متحرک را برای مطابقت با محدوده قیمت هدف تنظیم کنید. به عنوان مثال، اهداف طولانی تر باید از میانگین متحرک بزرگتر برای کاهش تعداد سیگنال های تولید شده استفاده کنند.

• حد ضررها نباید کمتر از 1.5 برابر دامنه بالا به پایین فعلی (نوسان) باشد، زیرا احتمال اجرای بدون دلیل آن بسیار زیاد است.

• برای مدیریت ریسک بهتر، حد ضرر را با توجه به نوسانات بازار تنظیم کنید. اگر قیمت سهام بیش از حد نوسان نمی کند، می توان نقاط توقف ضرر را نزدیکتر به قیمت خرید قرار داد.

محاسبه بازده مورد انتظار

برای محاسبه بازده مورد انتظار، تعیین نقاط توقف ضرر و سود نیز ضروری است. در اهمیت انجام این محاسبه نمی توان اغراق کرد، زیرا معامله گران را مجبور می کند تا به معاملات خود فکر کنند و آنها را منطقی کنند. همچنین، روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف و انتخاب تنها سودآورترین آنها به معامله گران ارائه می دهد.

این مورد می تواند با فرمول زیر محاسبه شود:

احتمال ضرر * درصد ضرر (با علامت منفی) + احتمال سود * درصد سود

نتیجه این محاسبه یک بازده مورد انتظار برای معامله‌گر فعال است، که اگر مثلا بین انتخاب دو فرصت معاملاتی شک دارد، بتواند با توجه به نتیجه ی فرمول فوق تصمیم خود را بگیرد. (هرچه مقدار منتج شده از فرمول فوق بزرگتر باشد، معامله ی مورد نظر جذاب تر است.) احتمال سود یا زیان را می توان با استفاده از تاریخچه ی نمودار سهم یا برای معامله گران باتجربه، با یک حدس آگاهانه محاسبه کرد.

متنوع سازی

تشکیل سبد

اطمینان از اینکه از معاملات خود بیشترین استفاده را می کنید به این معنی است که هرگز تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید. اگر تمام پول خود را در یک جا قرار دهید، خود را برای ضرری بزرگ آماده کرده اید. بنابراین سرمایه گذاری های خود را تا جای ممکن گسترده کنید. به عنوان مثال بخشی از سرمایه خود را در سهام، بخشی را در ارزدیجیتال و بخشی را به عنوان پول نقد نزد خود یا در بانک نگه دارید و در خود آن بخش ها نیز، سرمایه خود را پخش کنید. یعنی به عنوان مثال، سبد سهام و یا سبد ارزدیجیتال تشکیل دهید. این نه تنها به شما در مدیریت ریسک کمک می کند، بلکه فرصت های بیشتری را نیز در اختیار شما قرار می دهد.

سخن پایانی

معامله گران باید همیشه قبل از انجام معامله بدانند که چه زمانی قصد ورود یا خروج از معامله را دارند. با استفاده موثر از حد ضرر، یک معامله گر می تواند نه تنها ضرر، بلکه تعداد دفعات خروج بی مورد از معامله را نیز به حداقل برساند. در نتیجه، برنامه نبرد خود را همیشه از قبل تهیه کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز می شوید!

آموزش کامل تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن البروکس

در این مقاله قصد داریم شما را با تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن البروکس آشنا سازیم. و مرحله به مرحله تمام تکنیک های معامله گری را پیاده سازی کنیم تا شما بتوانید درک درستی از پرایس اکشن داشته باشید.

آموزش پرایس اکشن

این چارت یک ساعته بازار استرالیا است که مشاهده می کنید. یک حرکت بسیار قوی ایجاد شده که قطعا نمی تواند توسط معامله گران خورد و یا نوسان گیران باشد. این حرکت بر اساس ورود بانک و موسسات ایجاد شده است. در این قسمت یک محدوده تقاضا قوی داریم. در چنین موقعیت هایی اول باید محدوده تقاضا را ترسیم کنیم .

آموزش پرایس اکشن

چگونگی رسم یک محدوده تقاضا:

در چارت بالا که مشاهده می کنید یک حرکت شارپ داریم که شروع این حرکت را به عنوان کندل بیس در نظر می گیریم .

برای ترسیم یک محدوده بیس از شدو کندل بیس که مشخص کردیم تا انتهای بدنه کندل بیس یک محدوده حفاظت شده رو رسم می کنیم که به آن محدوده تقاضا میگوییم.

ترسیم محدوده تقاضا به این معنا نیست که الان باید وارد بازار شویم بلکه یکی از قدم های ورود ورود به معامله است. دلیل انجام این کار، برسی سطح مورد نظر و ارزش ورود و سرمایه گذاری را دارد یا خیر.

آموزش پرایس اکشن

در چارت بالا که همان ادامه چارت قبلی هست(چارت یک ساعته بازار استرالیا) محدوده تقاضا خوبی را ترسیم کردیم و باید ارزش سطح این محدوده را بدست بیاوریم.

مواردی که برای انتخاب یک سطح مناسب باید رعایت شود:

همان طور که ملاحظه می فرمایید در چارت بالا حرکت قوی و سریع بوده و بازار زمان زیادی را روی سطح صرف در جا نزد نکرده است.

و این نشانه دهنده ورود بانک ها و موسسات به بازار است و این حرکت قوی توسط بانک یا موسسات ایجاد شده است.

کندل های بزرگ نشان دهنده این هستند که سرمایه زیاد وارد بازار شده تا این قیمت با سرعت بالایی تغییر کند.

قدرت حرکت با شکست سطح قبلی تایید می شود.

همان طور که در چارت بالا ملاحظه نمودید سطح بکر هست و برای اولین بار قرار است لمس شود. این فاکتور ها به ما کمک می کند که سطوح مناسب را انتخاب کنیم. و هر سطحی را سطح مناسب در نظر نگیریم، چون بازار دائم در حال ایجاد سطوح مختلف می باشد.

آموزش پرایس اکشن

چگونه ریسک به ریوارد را انتخاب میکنیم؟

در چارت بالا همان طور که می بینید با مشخص کردن ریسک به ریوارد، مشخص می شود که سطح شرایط مناسبی برای ورود دارد و یا ارزش معامله کردن را دارد . با توجه به اینکه سطوح خوبی داریم ولی برای ورود باید بقیه فاکتور ها را نیز باید چک کنیم.

محدوده طلایی فیبوناچی

فاکتور بعدی که باید چک کنیم عدد طلایی فیبوناچی هست. اگر از ابزار فیبوناچی استفاده کنیم می بینیم که قیمت به محدوده طلایی برخورد کرده است.

محدوده طلای= ۶۱.۸ % فیبوناچی

برای ترسیم فیبوناچی دو نقطه کف و سقف هست که قیمت در حال نوسان و اصلاح حرکت است.

آموزش پرایس اکشن

ملاحظه می فرمایید که با استفاده از ابزار فیبوناچی مطمئا شدیم که سطح تقاضای ما در محدوده طلایی فیبوناچی قرار دارد. پس این فاکتور هم ورود ما را به معامله تایید می کند.

حال باید تایم بالاتر ( تایم روزانه) را برسی کنیم تا متوجه شویم در جهت بازار در حال معامله هستیم یا خلاف جهت روند اصلی بازار می خواهیم معامله کنیم.

آموزش پرایس اکشن

همان طور که ملاحظه می کنید در تایم روزانه که تایم بالاتر ما هست بازار در روند نزولی قرار دارد و ما می خواهیم خلاف جهت بازار معامله کنیم. که کار صحیح نمی باشد و ریسک بسیار بالایی دارد.

ترید خلاف جهت روند بازار

در چنین مواقعی ما دو راهکار داریم :

  • با اینکه محدوده قوی و قابل قبولی داریم معامله نکنیم و منتظر نشانه های بازگشت باشیم
  • با دیدن الگوی کندلی خیلی قوی با علم به ترید در خلاف جهت بازار معامله کنیم. در چنین مواردی با پذیرش ریسک بالا تصمیم می گیریم خلاف جهت روند وارد معامله شویم.

حال ما خلاف جهت بازار وارد معامله شده ایم چون محدوده خیلی قوی داریم که از طول کندل ها و همچنین حرکت شارپ کندل ها مشخص هست که روند بسیار قوی شروع شده و همچنین ریسک یه ریوارد بسار خوبی هم داریم. علاوه بر این موارد، در نقطه طلایی فیبوناچی هم قرار گرفته است که این نقطه بسیار قوی است

آموزش پرایس اکشن

ملاحظه می فرمایید که قیمت به سطح تقاضا ما برخورد کرده و قیمت از سطح دفع شده این حرکت نشان دهنده این است که فروشندگان حمایت قوی را پیدا کرده اند و نمی توانند سطح را بشکنند. شدو ها نشان می دهند که در هر دو حرکت ایجاد شده توانایی شکست سطح را ندارند.

تله فروش

در شکست اول به یک مورد دیگر که قدرت سطح را تایید می کند و نشان می دهد که فروشندگان در تله خریداران ( تله فروش) گیر افتاده اند و این دستکاری بازار که اصتلاحا به آن شکست جعلی می گویند. این شکست جعلی همیشه توسط بانک ها و موسسات به وجود می آیند.دلیل ایجاد این شکست های جعلی زدن استاپ (حد ضرر) تریدرهای خورده پا را بزند و خلاف جهت حرکت مورد نظر حرکت کند.این اتفاق را در چارت بالا ملاحظه کردید.

یک کندل پین بارداریم که روی محدوده تقاضا بوجود آمده است و نشان می دهد که شروع یک فشار خرید را در پیش داریم. این دقیقا کندل مورد نظرما هست که برای تایید ورود ما به مارکت است. اصطلاحا به آن کندل تایید می گوییم. این پین بار ورود ما را به مارکت تایید می کند.

آموزش پرایس اکشن

ایجاد این کندل پین بار ما را تحریک و تشویق به اردر گذاشتن می کند. پس ما باید در کلوز کندل پین بار وارد معامله شویم و حد ضرر را زیر شدو دورترین کندل نزولی قرار می دهیم (بلند ترین شدو را در نظر می گیریم) و تارگتمان (حد سود) را در اولین سطح عرضه قرار می دهیم.

آموزش پرایس اکشن

ریسک به ریوارد

و اما همانطور که می بینید از فرمول ساده محاسبه ریسک به ریوارد هم استفاده می کنیم.

ریسک یا استاپ، برابر است با فاصله ورود تا استاپ.

ریوارد یا حد سود، برابر است با فاصله ورود تا تارگت.

پس ما ۲۵ پیپ ریسک میکنیم و قرار هست اگر قیمت در جهت تحلیل ما حرکت کرد ۸۳ پیپ سود بگیریم. که ریسک به ریوارد ۱:۳ را برایم ما فراهم می کند.

پس از پیدا کردن استاپ، تارگت و ریسک به ریوارد باید حجم معامله را بر اساس درصدی از حساب مشخص کنیم.

اگر برای ۲۵ پیپ استاپلاس ۳۰۰ دلار در نظر بگیریم، به ازای هر پیپ طبق محاسبه (۳۳۳ دلار/۲۵ پیپ = ۱۳.۳۲ دلار به ازای هر پیپ) ریسک کرده ایم.

با فرض اینکه حساب شما ۰۰۰/۱۰ دلار باشد، در حقیقت شما ۳% سرمایه خود را در این معامله ریسک کرده اید. یعنی ۳۳۳دلار یا به عبارتی۳% پولمان را ریسک کرده ایم.

اگر قرار باشد به ازای هر پیپ ۱۳ دلار ضرر کنید و قیمت ۲۵ پیپ حد ضررتان را بزند ۳۰۰ دلر ضرر می کنید. که همان ۳% سرمایه تان است.

اگر ریسک شما بیشتر از ۲۵ پیپ باشد، به فرض مثال:۱۰۰ پیپ باشد باید حجم تان را مجدد تنظیم کنید. که ضررتان ۳۰۰ دلار بماند.

اگر می خواهید حد ضررتان را دورتر بگذارید، باید حجمتان را کم کنید ریسک سرمایه تان ثابت بماند.

آموزش پرایس اکشن

همانطور که مشاهده می کنید روند در جهت تحلیل ما حرکت کرده و ۸۳ پیپ به ما سود رسانده است با ریسک به ریوارد ۱:۳ .

فرض کنید حساب شما ۱۰۰۰۰ دلار بود و شما در هر ترید فقط ۳% ریسک کنید و شما در طول یه هفته ۱۰ ترید با ریسک به ریوارد ۱:۳ انجام داده اید.

اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کند۹% سود می کنید که معادل( ۳*۳۳۳=۹۹۹ دلار ).

و زمانی که بازار استاپ شما را بزند شما ۳۳۳ دلار ضرر داشته اید.

شما از این ۱۰ تریدی که انجام داده اید ۷ معامله ضرر ده و ۳ معامله سود ساز داشته اید.

۷ ترید ضرر ده*۳۳۳= ۲/۳۳۱ دلار ضرر

۳ ترید سود ده* ۹۹۹= ۲/۹۹۷ دلار سود

همانطور که ملاحظه فرمودید در این حالت که بدترین سناریو بود را در نظر گرفتیم که شما۷۰% پوزیشن های شما ضرر ده بوده و فقط ۳۰%سود ساز داشته اید. شما ۲/۹۹۷ دلار سود کرده اید و ۲/۳۳۱ دلار ضرر که برایند شما می شود ۶۶۶ دلار سود.این عمل قدرت و اهمیت بسیار بالای ریسک به ریوارد را نشان می دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.