بهترین اندیکاتورهای تکنیکال بازار فارکس کدامند؟ آیا سیگنال اندیکاتورها کافی است؟
به هر حال ، معامله گران فارکس این اندیکاتورهای تکنیکال را فقط برای قشنگ شدن نمودارهای خود استفاده نمیکنند. تریدرها قرار است کسب درآمد کنند!
اگر این اندیکاتو ها سیگنالهایی را تولید می کنند که با گذشت زمان سودآور نباشند ، پس برای تأمین نیازهای شما کافی نیستند!
به منظور مقایسه کارآیی هر اندیکاتور تکنیکال ، ما تصمیم گرفته ایم تا یک بک تست ۵ ساله از اندیکاتورها داشته باشیم.
بک تست ۵ ساله از سیگنال اندیکاتورها
- در این تست از تنظیمات استاندارد و دیفالت اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کردیم.
- با استفاده از این پارامترها ، هر یک از اندیکاتورها را به تنهایی در تایم فریم روزانه یورو/دلار EURUSD طی 5 سال گذشته آزمایش کردیم.
- در هر بار معامله 1 لات (یعنی 100000 واحد) معامله کردیم و از استاپ لاس و تیک پروفیت هم بهره نبردیم.
- پس از ظاهر شدن سیگنال جدید ، یک پوزیشن باز کردیم و با تغییر سیگنال پوزیشن را عوض کردیم. این بدان معناست که اگر در ابتدا که اندیکاتور به ما می گفت باید بفروشید ، یک پوزیشن فروش داشتیم.
- همچنین ، با بالانس 100000 دلار شروع کردیم.
گذشته از سود و زیان واقعی هر استراتژی ، ما کل پیپ های به دست آمده / از دست رفته را محاسبه کردیم.
توجه : باز هم ، به شما یادآوری می کنیم که ما از استاپ لاس استفاده نکردیم . به شما توصیه میکنیم بدون استاپ لاس معامله نکنید. این آزمایش فقط برای اطلاع رسانی است!
نتایج این تست بصورت زیر بود:
استراتژی | تعداد ترید | سود/زیان برحسب پیپ | درصد سود/زیان |
---|---|---|---|
فقط بخرید و نگه دارید | 1 | -3,416.66 | -3.42 |
بولینجربند Bollinger Bands | 20 | -19,535.97 | -19.54 |
مکدی MACD | 110 | 3,937.67 | 3.94 |
پارابولیک سر Parabolic SAR | 128 | -9,746.29 | -9.75 |
استوکستیک Stochastic | 74 | -20,716.40 | -20.72 |
آر اس آی RSI | 8 | -18,716.69 | -18.72 |
ایچیموکو | 53 | 30,341.22 | 30.34 |
نتیجه و بهترین اندیکاتور تکنیکال
داده ها نشان داد که طی 5 سال گذشته ، اندیکاتوری که بهترین عملکرد را به خود اختصاص داده است ، Ichimoku Kinko Hyo ایچیموکو است.
در این آزمایش مجموعاً 30،341 دلار یا 30.35٪ سود کسب شده است. در بیش از 5 سال ، این به طور متوسط تقریباً بیش از 6 درصد در سال به شما می دهد!
با کمال تعجب ، بقیه اندیکاتورها سودآوری بسیار کمتری داشتند ، استاکستیک منفی 20.72٪ بود.
هرچند در تست ما ایچیموکو بازدهی بهتری داشت، با این حال ، چنین چیزی به این معنی نیست که اندیکاتور Ichimoku Kinko Hyo بهترین اندیکاتور است یا کلیه اندیکاتورهای تکنیکال دیگر بدرد نخور هستند. بلکه نشان می دهد که آنها به تنهایی و بخودی خود چندان مفید نیستند.
این نشان میدهد سایر اندیکاتورهای تکنیکال به تنهایی بی فایده هستند و یک تریدر موفق برای بهترین تحلیل در بازار فارکس، باید از چند ابزار مختلف استفاده کند.
اندیکاتورها ابزارهای خوبی برای کمک به معامله گران هستند اما فقط ابزار هستند. ما اندیکاتورهای پر کاربرد را بررسی کردیم و در تست ما اندیکاتور ایچیموکو بازدهی بهتری داشت اما همانطور که گفتیم این نمی تواند ملاکی برای بهترین بودن ایچیموکو باشید. ممکن است شما با تغییراتی در تنظیمات اگر دوباره این تست را انجام دهید اینبار MACD بهتر جواب دهد. در سمت دیگر اندیکاتورهایی که در تست ما ضررده بودند ممکن است با ستینگ و تنظیم دیگری بازده مثبت داشته باشند.
به طور کلی چیزی به اسم بهترین اندیکاتور فارکس نداریم. اگر قصد استفاده از اندیکاتورها را دارید ، بهتر است چند اندیکاتور رو انتخاب کنید و با سیستم معاملاتی خود تست کنید. با هر اندیکاتور که بهتر ارتباط برقرار کردید و بازدهی بهتری داشت آن اندیکاتور برای شما بهترین اندیکاتور فارکس است.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال در فرآیند معاملات سهام در بازار سهام، یکی از ابزارهای مهم به شمار میآید.
از تحلیل تکنیکال برای ارزیابی سهام با توجه به روند نمودارها و سایر دادهها میتوان بهره برد. در تحلیل تکنیکال ما به دنبال به دست آوردن ارزش ذاتی سهام نیستیم بلکه تلاش میکنیم با استفاده از ابزارهای موجود در این بخش، به الگوها و پیشبینیهایی از آینده سهم دست پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که اندیکاتور چیست و در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد.
منظور از اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از محاسبات ریاضی و معادلات پیچیده روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات مهمی را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم استفاده میشود. همچنین از اندیکاتور میتوان برای کشف نقاط مهم در نمودار سهم به منظور سیگنال خرید و فروش نیز استفاده کرد.
در ادامه لازم است بدانید که اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند. عملکرد اندیکاتورهای پیشرو به این شکل است که با توجه به نوسانات و اتفاقاتی که روی قیمت سهم در بازار رخ میدهد، پیشبینی لازم را به شخص اعلام میکنند. اندیکاتورهای دنبالهرو نیز با کمی تأخیر، اتفاقاتی که روی سهم انجام میشود را پیشبینی کرده و هشدار لازم را اعلام میکنند.
در نظر داشته باشید که اندیکاتورها در بازار سرمایه و پروسه ارزیابی و تحلیل سهمها به سه روش قابل استفاده هستند:
۱ -هشدار: اندیکاتورها پتانسیلی دارند که میتوانند قبل از تغییر روند و با توجه به تغییرات قیمتی که در سهم رخ میدهد، هشدارهای لازم را اعلام کنند. به این ترتیب اندیکاتورها گزینه بسیار مناسبی برای اعلان هشدار تغییرات پیش رو برای هر سهم به شمار میآیند.
۲ -پیشبینی: در بازار بورس ابزارهای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید نقطه ورود به سهم را کشف کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای ممکن در تحلیل سهم به منظور کشف نقطه ورود به شمار میآیند.
۳ -تایید: یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال، دریافت تایید از تشخیص صحیح روند سهام یا پیشبینی آن است. این فرآیند زمانی رخ میدهد که تحلیلگر با استفاده از دادههای در دسترس، فرآیند تحلیل را آغاز میکند و در نهایت به دنبال یک تایید برای تشخیص روند سهم و پیشبینی آینده آن است.
انواع اندیکاتورها را بشناسیم!
اندیکاتور باندهای بولینگر (bollinger bands)
این نوع از اندیکاتور همانطور که از نامش پیدا است، توسط جان بولینگر توسعه داده شد و شامل دو نوار نوسانی است که به نوعی در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت هستند. زمانی که در بازار بورس هیجانات قالب شود و سهم از نظر قیمتی در نوسانهای شدید باشد این نوارهای بالا و پایینی پهنتر میشوند.
در مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کاهش یابد، فاصله این دو نوار از هم کمتر خواهد شد. تحلیلگران و فعالان بورس با استفاده از همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور قادر به کشف نقاط مهم به منظور ورود به سهم هستند. پس با این تفاسیر کارشناسان با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانند نقاط ورود و خروج از سهم را تشخیص داده و معاملات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
ساختار باندهای بولینگر:
میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولا در بازه زمانی ۲۰ روزه قابل تنظیم است.
باند بالایی: با اندیکاتور های تکنیکال استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر:
باندهای بولینگر پایین به نوعی نمایانگر محدوده حمایتی سهم هستند. زمانی که نمودار اصلی با باندهای پایین برخورد داشته باشد یعنی فشار فروش در آن نقطه بیش از حد است و در ادامه تمایل به خرید در این سهم افزایش پیدا خواهد کرد. چرا که سهم افت خود را کرده است و الان زمان مناسب برای ورود به سهم است.
برخورد نمودار اصلی قیمت با باندهای بالا نیز به این معنی است که تقاضا برای خرید سهم بالا است. زمانی که این برخورد انجام شود به نوعی سهامداران به فروش سهم تمایل پیدا خواهند کرد. در نظر داشته باشید که برخی اندیکاتورها با هم قابل بررسی و ارزیابی هستند که در این مورد اندیکاتور RSI نیز از گزینههای خوب به شمار میآید. شما با استفاده و ترکیب این دو اندیکاتور در تحلیلهای خود قادر هستید که نقاط ورود و خروج از سهم را به راحتی پیشبینی کنید.
1. اندیکاتور ابر ایچیموکو (ichimoku cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو، به عنوان یک اندیکاتور مهم و همهکاره در فرآیند تحلیل تکنیکال قابل استفاده است. شما از این اندیکاتور میتوانید برای تشخیص نقاط حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی استفاده کنید.
اندیکاتور ابر ایچیموکو در نگاه اول بر روی نمودار کمی پیچیده به نظر میرسد اما در صورت آشنایی با این اندیکاتور خواهید فهمید که به راحتی قابل بررسی و ارزیابی است. با استفاده از این اندیکاتور به راحتی سیگنال خرید و فروش در سهم را میتوانید پیشبینی کنید.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو:
شناسایی روند سهم
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
شناسایی جهت و قدرت روند
کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
سیگنالهای ورود و خروج از سهم
شناسایی نقاط برگشت سهم
2. اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
در ادامه بحث اندیکاتور چیست به میانگین متحرک میرسیم که در اصل از نوع اندیکاتورهای دنبالکننده است و از تغییرات قیمت سهم، اطلاعات لازم را کسب میکند. بر عکس حالات قبلی در اندیکاتورهایی که اشاره کردیم، این نوع اندیکاتور قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند، بلکه کاربرد اصلی آن به نوعی مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. همینطور در نظر داشته باشید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است چون بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشوند.
این اندیکاتورها در اصل به عنوان پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر مانند باندهای بولینگر، مکدی و… به حساب میآیند. دو نوع از اندیکاتورهای مشهور میانگین متحرک، اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی هستند.
1. اندیکاتور MACD: این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. به زبان ساده زمانی که اندیکاتور مکدی در نمودار به سطح بالایی رسیده باشد نشاندهنده روند صعودی و مناسب در سهم مورد نظر است و در نقطه مقابل زمانی که این اندیکاتور در سطح پایینتری قرار داشته باشد، سهم در حالت نزولی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD، سیگنال محل خرید و فروش در سهم را به شما نمایش میدهد.
2. اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI نشانگر قدرت روند سهم در بازار است و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. همچنین کندل صعودی و نزولی را میتوان از این اندیکاتور دریافت نمود. فعالان بازار معمولاً در تحلیلهای خود از این نوع اندیکاتور به وفور استفاده میکنند.
3. اندیکاتور واگرایی: شما با استفاده از این اندیکاتور میتوانید به جزئیات دقیقی که در قیمت یک سهم نهفته است پی ببرید. همینطور سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی یا زمان معامله بکار میروند و قادر هستند حرکت آرام و روند ضعیف را نمایان کنند.
4. اندیکاتور COT: از این اندیکاتور بیشتر در صندوقهای سرمایهگذاری استفاده میشود و با استفاده از آن میتوان بازده سالیانه سرمایه را حمایت کرد. در ضمن به شما این امکان را میدهد که موقعیت مکانی تاریخی را در برابر حرکت قیمت تاریخی، دنبال کنید و استراتژیهای تجاری سودآور را به راحتی ایجاد کنید.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بازوان قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است. در فرآیند تحلیل تکنیکال شما قادر هستید از اندیکاتور های تکنیکال ابزارهای متنوعی استفاده کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای تحلیلی در این پروسه هستند. در این مطلب ابتدا بررسی کردیم که اندیکاتور چیست و بعضی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها را معرفی کردیم.
به منظور یادگیری تکنیکهای تحلیل تکنیکال، مخصوصا چگونگی استفاده از اندیکاتورها میتوانید به مراکز آموزش بورس آگاه مراجعه کنید. کارگزاری آگاه، با برگزاری دوره تحلیل تکنیکال این امکان را برای علاقهمندان مهیا کرده است تا بتوانند به کمک ابزارهای پیشرفته تحلیل تکنیکال، روند بازار را پیشبینی و معاملات موفقی را تجربه کنند.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
بهترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال فارکس،بورس و ارز دیجیتال
خوب، به قسمتهای خوبی رسیدیم: هر یک از اندیکاتورهای تکنیکال به تنهایی چقدر سودآور هستند؟ قبل از هر چیز باید بگوییم که معاملهگران از این اندیکاتورهای تکنیکال صرفا برای زیباتر شدن نمودارهایشان استفاده نمیکنند. آنها درون تجارتی برای کسب درآمد هستند!
اگر این اندیکاتورها سیگنالهایی تولید کنند که در طول زمان منجر به سودآوری نشوند، بنابراین نمیتوان آنها را راهی برای رفع نیازهای شما در نظر گرفت! به منظور مقایسه میزان اثربخشی هر یک از اندیکاتورهای تکنیکال، ما تصمیم گرفتیم که هر یک از اندیکاتورها را به تنهایی بر اساس دادههای 5 سال گذشته مورد آزمایش قرار دهیم.
این آزمون شامل آزمایش پارامترهای اندیکاتورها در مقابل رفتار قیمت گذشته میباشد. شما در مطالعات آینده خود مطالب بیشتری را در این خصوص فرا خواهید گرفت. اما اکنون، به پارامترهایی که در آزمون خود مورد استفاده قرار دادهایم نگاهی بیاندازید:
مقایسه اندیکاتورها
با استفاده از این پارامترها، ما هر یک از اندیکاتورهای تکنیکال را به تنهایی بر روی نمودار جفت ارز EUR/USD با چهارچوب زمانی روزانه در طی 5 سال گذشته تست نمودیم. در هر بار 1 لات (معادل با 100.000 واحد) را بدون قرار دادن نقاط حد ضرر و حد سود معامله کردیم. هر بار که یک سیگنال جدید پدیدار شد، پوزیشن قبلی را بسته و آن را عوض کردیم. به این معنی که اگر در ابتدا در یک پوزیشن خرید بودیم، وقتی که اندیکاتور به ما گفت که بفروشیم، آن را بسته و یک پوزیشن جدید فروش ایجاد کردیم.
همچنین فرض بر این بوده که به اندازه کافی سرمایه داشتهایم (همانگونه که در درس لوریج به آن اشاره شد) و با یک تراز نمونه به میزان 100.000 دلار معاملات را آغاز کردیم. گذشته از سود و زیان واقعی هر استراتژی، تمام پیپهای به دست آمده/از دست رفته و حداکثر افت سرمایه را به حساب آوردیم.
بگذارید دوباره یادآوری کنیم که ما معامله کردن بدون استفاده از دستورهای حد ضرر را هرگز پیشنهاد نمیکنیم. عدم استفاده از این دستورات در اینجا صرفا برای مقاصد توضیحی بوده است! در ادامه نتایج آزمون ما را میبینید:
دادهها نشان داد که در طی 5 سال گذشته، اندیکاتوری که به تنهایی بهترین عملکرد را داشته، اندیکاتور ایچیموکو کینکو هایو بوده است. این اندیکاتور سودی برابر با 30.341 دلار یا 30.35% تولید کرده است. یعنی این استراتژی در طی 5 سال، به طور میانگین کمی بیش از 6 درصد سود سالیانه به ما میدهد!
با کمال تعجب، بقیه اندیکاتورهای تکنیکال به میزان قابل توجهی کمتر سودآور بودند، این در حالی است که اندیکاتور استوکستیک بازگشتی به میزان منفی 20.72% را نشان میدهد! علاوه بر این، تمام اندیکاتورها منجر به افت سرمایه قابل توجهی به میزان 20% تا 30% شدند. با اینحال، این بدان معنی نیست که اندیکاتور ایچیموکو کینکو هایو بهترین است یا اینکه اندیکاتورهای تکنیکال در کل به درد نمیخورند. بلکه این آزمون میخواهد نشان دهد که آنها به تنهایی خیلی مفید نیستند.
به تمام فیلمهای هنرهای رزمی که قبلا نگاه میکردید فکر کنید. هیچ کس در آن فیلمها برای شکست دادن آدمهای بد تنها بر یک حرکت تکیه نمیکرد. هر کدام از قهرمانان آن فیلمها از ترکیبی از حرکات برای پیروزی استفاده میکردند. معاملات فارکس نیز مشابه همین است. این نیز یک هنر است و به عنوان معاملهگر، نیاز داریم نحوه استفاده و ترکیب ابزارهایی که در دست داریم را یاد بگیریم تا به سیستمی دست یابیم که به خوبی برای ما عمل کند. این امر ما را به درس بعدی سوق میدهد: کنار هم قرار دادن تمام این اندیکاتورها!
شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
اشباع خرید و فروش در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال نقش بسزایی دارند و با استفاده از اندیکاتورها میتوان سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش سهام یا دارایی مورد نظر دریافت کرد. در این مقاله قصد داریم به اشباع خرید و فروش در اندیکاتورها بپردازیم.
با آکادمی بورسی پشوتن همراه باشید.
در ساختار اندیکاتورها انواعی از آنها در محدوده مشخصی نوسان میکنند که وقتی قیمت بیش از حد رو به بالا و یا بیش از حد رو به پایین حرکت کند و در حالت خرید و فروشهای هیجانی قرار بگیرد. اخطارهایی اعم از منطقه هشدار خرید یا فروش صادر میکنند. به این مناطق، مناطق اشباع نیز میگویند که وقتی قیمت به این نواحی میرسد پتانسیل برگشت قیمت زیاد می شود.
وضعیت اشباع خرید (Overbought) چیست؟
وقتی معاملهگران با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی اوراق بهادار اقدام به مبادله آنها میکنند، در این صورت به عقیده تحلیلگران اشباع خرید صورت گرفته است. اشباع خرید دورهای از بازار را نشان میدهد که قیمت بدون اصلاح نزولی به حرکات صعودی ادامه داده است. این حرکت صعودی یکسویه و افراطی بوده است و به همین دلیل هر لحظه احتمال بازگشت بازار وجود دارد و حاکی از آن است که بازار در آینده نزدیک قیمتها را تعدیل خواهد کرد.
اشباع خرید به معنای مبادله اوراق بهادار بیش از ارزش واقعی آنها است. بعضی از سرمایهگذاران برای تعیین اینکه در بازار سهام وضعیت اشباع خرید بهوجود آمده است یا خیر، از اصطلاح نسبت قیمت به درآمد P/E استفاده میکنند، درحالی که معاملهگران از شاخصهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
اصطلاح مقابل اشباع خرید، اشباع فروش است. یعنی مبادله اوراق بهادار کمتر از ارزش واقعی آنها. اصطلاح اشباع خرید به اوراق بهاداری اطلاق میشود که تحت فشار مقاوم روبه بالا قرار دارد و طبق تجزیه تحلیلهای فنی، زمان تغییر حالت و اصلاح آن رسیده است. این روند صعودی ممکن است بهخاطر اخبار مثبت منتشر شده راجع به شرکت پایه، صنعت یا کلا راجع به بازار باشد. فشار خرید باعث تشدید این روند صعودی شده و منجر به صعود ادامهدار غیرمنطقی قیمتها از نظر معاملهگران میشود. هنگامی که چنین اتفاقی رخ میدهد، معاملهگران وضعیت بازار سهام را اشباع خرید دانسته و بسیاری از آنان به برگشت قیمتها امیدوار میشوند.
وضعیت اشباع فروش (Oversold) چیست؟
اشباع فروش اصطلاحی است که بهطور گسترده به اوراق بهاداری اطلاق میشود که به عقیده معاملهگران و تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این اصطلاح بهطور کلی نوسانات کوتاه مدت و نه بلند مدت، در ارزش سهام را نشان میدهد.
سهمهایی که در وضعیت اشباع فروش هستند، به عقیده تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این امر میتواند نتیجه اخبار ناخوشایند راجع به شرکت مورد نظر، صنعت آن، یا بهطور کلی مرتبط با بازار باشد. در هر صورت، سهام اشباع فروش قربانی واکنش بیش از حد میان سرمایهگذاران واقع شده و عرضه سهام در آن بیش از تقاضا است.
سرمایهگذاران معمولا به اشتباه تصور میکنند که این امر تنها در شرکتهای کوچکتر و کمتر شناخته شده اتفاق میافتد. طبق تحقیقات انجام شده، سهام شرکتهای بزرگ نیز در معرض فروش بیش از حد قرار دارند. اما سریعتر از همتایان کوچکتر خود بازیابی میشوند. در گذشته، شاخص استاندارد برای تعیین ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکتها هم از نتایج کلی ثبت شده استفاده کردهاند و هم اینکه از برآورد سودهای بهدست آمده برای تعیین قیمت مناسب یک سهام خاص بهره بردهاند.
چنانچه نسبت P/E یک سهام بسیار پایینتر از نسبت بخش خود یا پایینتر از نسبت شاخص نسبی باشد، تحلیلگران آن را یک فرصت خرید هوشمندانه برای سرمایهگذاری طولانیمدت میدانند. استفاده از تجزیه تحلیلهای فنی این امکان را برای معاملهگران فراهم آورده است تا بتوانند بر روی شاخصهای انواعی از سهام که به نظر آنها کم ارزشگذاری شدهاند در بازهی زمانی کوتاهی اندیکاتور های تکنیکال تمرکز کنند. معاملهگران این نوع اوراق را اشباع فروش خطاب میکنند.
در تصویر زیر اشباع خرید وفروش در rsiرا مشاهده میکنید.
با کدام اندیکاتور ها میتوان اشباع های خرید و فروش را تشخیص داد:
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI بیانگر قدرت روند میباشد و قدرت حرکت را با این اندیکاتور بررسی میکنیم. کندل صعودی و نزولی را میتوان از RSI دریافت کرد.
اندیکاتور RSI در میان دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان میباشد و در بین این دو سطح، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب سطح اشباع فروش و سطح اشباع خرید میدانند.
یعنی زمانی که مقدار RSI از ٣٠ کمتر باشد شاهد فروشهای افراطی در بازار خواهیم بود و امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود خواهد داشت؛ اما زمانی که RSI از سطح ٧٠ بیشتر باشد یعنی زمان انجام خریدهای افراطی در بازار است که ممکن است در این محدوده خریدهای افراطی هر لحظه به پایان برسد و کاهش قیمت را شاهد باشیم.
اندیکاتور اندیکاتور های تکنیکال استوکاستیک
در این اندیکاتور دو سطح 20 و 80 وجود دارد که بترتیب منطقه اشباع فروش و اشباع خرید نامیده میشود. قیمت بعد از وارد شدن به این مناطق در ناحیه هشدار قرار میگیرد و پس از خارج شدن از آن سیگنال ورود یا خروج میدهد.
اندیکاتور CCI
این اندیکاتور قیمت فعلی را با یک قیمت متوسط در یک بازه زمانی مشخص مقایسه میکند. اندیکاتور CCI بالا و پایین صفر نوسان مینماید و وارد منطقه مثبت یا منفی میشود.
با وجود اینکه بیشتر مقادیر نشانداده شده توسط این اندیکاتور (حدودا 75 درصد مواقع) بین 100- و 100+ است. در 25 درصد از مقادیر نیز خارج از این رنج قرار میگیرد که نشاندهنده قدرت یا ضعف شدید در حرکت قیمت است.
نکات مهم در رابطه با سطوح اشباع خرید و فروش:
برخی از معاملهگران با رسیدن RSI به سطوح اشباع خرید یا فروش سریعاً وارد معامله میشوند و یا معامله قبلی خود را میبندند. بایستی توجه داشت که رفتار بازار در سطوح اشباع خرید/فروش بسته به روند بازار میتواند متفاوت باشد.
اشباع خرید RSI در روند صعودی:
شاید بسیاری از معاملهگران تازهکار از این پدیده تعجب کنند. بازار روند صعودی دارد و RSI وارد محدوده اشباع خرید شده است. اما هنوز RSI از محدوده اشباع خرید پایین نیامده و در حال ثبت اوجهای جدید در محدوده اشباع خرید است.
چرا؟
علت اصلی این موضوع قدرت روند صعودی است که باعث میشود بازار وارد محدوده اشباع خرید شود و با اصلاحهای جزئی دوباره به حرکات صعودی ادامه دهد.
اشباع فروش RSI در روند نزولی:
اگر RSI در روند نزولی وارد محدوده اشباع فروش شود، بسته به اینکه قدرت روند تا چه حد قوی است، RSI میتواند بارها وارد محدوده اشباع فروش شود و حتی کفهای جدیدی در این محدوده ثبت کند. یعنی بازگشتی از محدوده اشباع فروش روی ندهد.
اشباع خرید و فروش RSI در روند خنثی:
بهترین زمان برای استفاده از سطوح اشباع خرید/ فروش RSI در روندهای خنثی است. روند خنثی نشانگر این موضوع است که قدرت خریداران و فروشندگان به یک اندازه است و معاملهگران هنوز تصمیم قطعی در رابطه با آینده بازار نگرفتهاند. به همین دلیل بازار در دامنه محدودی نوسان میکند. در چنین شرایطی میتوان از RSI برای ورود به معاملات بازگشتی از سقف یا کف محدوده خنثی استفاده کرد.
سطوح اشباع خرید و فروش نشانگر این موضوع است که هر لحظه احتمال بازگشت نزولی یا صعودی بازار وجود دارد. یعنی بازار با ورود به محدوده اشباع خرید/فروش بهزودی اصلاح خواهد کرد. اصلاحها یا بازگشتهای بازار در تضاد با روند بازار اتفاق میافتند. به همین دلیل شاید در بازار شاهد ورود RSI به محدوده اندیکاتور های تکنیکال اشباع خرید یا فروش باشید. اما در ادامه میزان اصلاح بازار محدود باشد. در چنین شرایطی سؤال اصلی که معاملهگر باید از خود بپرسد این است که آیا قدرت روند به حدی ضعیف است که بتوان در خلاف آن وارد معامله شد؟ یا آیا بازار در وضعیتی قرار دارد که بتوان برای ورود اندیکاتور های تکنیکال به معامله بازگشتی ریسک کرد؟
توجه داشته باشید که همواره معامله در خلاف جهت روند بازار ریسک بیشتری دارد. تنها ورود اندیکاتور RSI به محدوده اشباع خرید یا فروش تضمینکننده بازگشت بازار نیست. معاملهگر باید صبر کند تا RSI بعد از ورود به محدوده اشباع از آن خارج شود. عدهای از معاملهگران به اشتباه فکر میکنند که ورود RSI به محدوده اشباع فروش به معنی سیگنال خرید است.
برای اینکه سیگنال خرید در محدوده اشباع فروش صادر شود، ابتدا باید به الگویهای تکنیکالی توجه کرد و همزمان RSI را هم ارزیابی کرد. باید RSI از محدوده اشباع فروش خارج شود تا سیگنال بازگشتی تائید شود.
اندیکاتورهای پیشرو و پسرو چگونه به تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک میکنند؟
اندیکاتورهای پیشرو و پسرو از جمله مشهورترین ابزارهای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال هستند. اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و اندیکاتورهای پسرو یا تأخیری( Lagging) از دسته ابزارهایی هستند که برای پیشبینی و ارزیابی کلی از یک بازار کاربرد دارند. میتوان گفت که اغلب اندیکاتورها با توجه به نوع کاراکتر و رفتار در یکی از این دو دسته تقسیمبندی میشوند. در ادامه بیشتر با اندیکاتورهای پیشرو و پسرو آشنا خواهید شد و میتوانید از آنها در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک بگیرید.
درباره اندیکاتورهای پیشرو و پسرو
به طور کلی سابقه استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به دهههای اولیه قرن بیستم بازمیگردد. استفاده از این اندیکاتورها و شاخصها ریشه در تئوری داو دارد. این تئوری بیان میکند که حرکتهای قیمتی تصادفی نیست و با تجزیه و تحلیل کامل رفتارهای گذشته میتوان قیمت بازار را پیشبینی کرد. به عبارتی تاریخ به نحوی تکرار میشود. اما علاوه بر تشخیص قیمت در بازارهای مالی از اندیکاتورها در کنار سایر متغیرها و شاخصهای اقتصادی در ترسیم عملکرد اقتصادی نیز استفاده میشود. بیشتر اندیکاتورها به دو دسته پیشرو و پسرو تقسیم میشوند هرچند دستهبندی دیگری به نام ا ندیکاتورهای منطبق یا همزمان نیز وجود دارد که کمتر مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد.
اندیکاتورهای پیشرو قبل از اینکه یک چرخه اقتصادی یا روند بازار شروع و دچار تحول شود، تغییر میکنند. در سویی دیگر خروجی اندیکاتورهای پسرو بر اساس در نظر گرفتن و دنبال کردن رویدادهای گذشته و دادههای تاریخی یک بازار یا اقتصاد خاص است و به همین دلیل است که این شاخصها را Lagging به معنای با تأخیر نامگذاری کردهاند. این دو اندیکاتور را میتوانید با عناوین دیگری مانند متقدم و متأخر و پیشرو و پیرو نیز جستوجو کنید.
این دو دسته از اندیکاتورها به طور گستردهای میان سرمایهگذاران و تحلیل گران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل استفاده از این شاخصها در معاملات سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال بسیار کارآمد است. بد نیست بدانید که هیچکدام از این اندیکاتورها بر دیگری برتری ندارد و استفاده حرفهای و حسابشده از هر اندیکاتور منجر به سودهای کلانی شده است.
شاخصهای پیشرو و پسرو بر چه اساسی کار میکنند؟
شاخصهای پیشرو (Leading indicators)
همانطور که اشاره کردیم؛ شاخصهای پیشرو میتوانند اطلاعاتی در مورد روندی که هنوز نمایان نشده است در اختیار ما قرار دهند. بنابراین، این شاخصها ممکن است برای پیشبینی افت، بازگشت و بهبود احتمالی بازارهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرند. این شاخصها میتوانند به شکلهای مختلفی باشند. به عنوان مثال از عملکرد بازار سهام، میزان فروش به صورت خرده فروشی گرفته تا حتی تعداد مجوزهای ساختوساز ممکن است هر کدام نوعی شاخص پیشرو باشند.
بنابراین، شاخصهای پیشرو تمایل دارند که پیش از چرخههای اقتصادی حرکت کنند و برای تجزیه و تحلیل کوتاه مدت و میان مدت گزینه مناسبی هستند. به عنوان مثال، بررسی مجوزهای ساختمانی را میتوان نوعی شاخص اقتصادی پیشرو دانست و بر اساس آن ممکن است تقاضای آینده برای نیروی کار ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک را پیشبینی نمود.
شاخصهای پسرو یا تأخیری (Lagging indicators)
برخلاف شاخصهای پیشرو ، از شاخصهای پسرو برای شناسایی روندهای موجودی استفاده میشود که شاید به خودی خود آشکار و ملموس نباشند. بنابراین، این نوع شاخص در پشت چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولاً، از شاخصهای پسرو برای تحلیلهای بلندمدتی که بر اساس تاریخچه عملکرد اقتصادی یا دادههای گذشته قیمتی است؛ استفاده میشود. به عبارتی دیگر، سیگنالهای حاصل از شاخصهای پسرو بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی است که پیشتر آغاز شدهاند یا در حال حاضر به وجود آمدهاند.
شاخصهای همزمان یا منطبق (Coincident indicators)
همانطور که گفتیم دستهبندی سوم کمتر محبوبی نیز در میان اندیکاتورها وجود دارد که به عنوان شاخص منطبق یا همزمان شناخته میشود. شاید بتوان گفت که این شاخصها در جایی میان دو شاخص بالا قرار دارند به این شکل که آنها اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی فعلی ارائه میدهند و در واقع نمایانگر وقایع حال هستند.
به عنوان مثال، میتوان با اندازهگیری ساعات کار گروهی از کارکنان یا میزان تولید بخش خاصی از صنعت، مانند بخش تولید یا معدن، یک شاخص همزمان را ایجاد کرد.
با این حال باید در نظر داشت که تعاریف شاخصهای پیشرو، پسرو و همزمان همواره واضح نیست و بسته به راه و روش در نظر گرفته شده میتوان برخی از شاخصها را به دستههای مختلفی تقسیم کرد. این امر به ویژه در شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) رایج است.
به طور سنتی، تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص پسرو در نظر گرفته شده زیرا بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود. با این حال، در برخی موارد ممکن است تغییرات اقتصادی را تقریباً به صورت آنی هم منعکس کند. همین مسئله میتواند این اندیکاتور را به یک شاخص همزمان تبدیل کند.
رد پای شاخصها در تحلیل تکنیکال
شاخصهای اقتصادی فارغ از اینکه در کدام یک از دستهبندیها قرار میگیرند بخش مهمی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معامله گران از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برده که میتوان آنها با عنوان شاخصهای پیشرو یا پسرو تعریف کرد.
همانطور که میدانیم، شاخصهای برجسته تحلیل تکنیکال نوعی اطلاعات پیشبینی کننده را ارائه میدهند. این پیشبینیها معمولاً بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات تعیین میشوند. این بدان معناست که احتمالاً در آینده نزدیک تحرکاتی در بازار رخ میدهد اما مانند هر شاخصی، همیشه هم به طور دقیق عمل نمیکنند.
از شاخصهای پیشرو که در تحلیل تکنیکال هم مورد استفاده قرار میگیرند میتوان به شاخص قدرت نسبی (RSI) و Stochastic RSI اشاره کرد. البته تنها این شاخصها نیستند که به عنوان شاخصهای پیشرو شناخته میشوند و حتی کندل ها هم اندیکاتور های تکنیکال به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند؛ میتوانند نوعی شاخص پیشرو در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها ممکن است دیدگاه و بینشی درباره رویدادهای آینده بازار ارائه دهند.
از سوی دیگر، شاخصهای پسرو تحلیل تکنیکال بر اساس دادههای قبلی کار میکنند و به معامله گران درباره آنچه قبلاً اتفاق افتاده است دیدگاهی ارائه میکنند. با تمام این اوصاف آنها میتوانند هنگام تشخیص روندهای جدید بازار مفید واقع شوند. به عنوان مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به زیر میانگین متحرک ( moving average) میرسد، این میتواند به طور بالقوه بیانگر شروع روند نزولی باشد.
البته برخی از اندیکاتورها در هسته خود هم اندیکاتور های تکنیکال شاخص پیشرو و هم شاخص پسرو یا کند را بهره میبرند به عنوان مثال، ابر ایچیموکو از دو شاخص پیشرو و پسرو تشکیلشده است.
شاخصهای پیشرو و پسرو زمانی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند دارای مزایا و معایب منحصربهفرد خود هستند. مثلاً شاخصهای پیشرو اگرچه آینده قیمت را پیشبینی میکنند اما سیگنالهای خطا و گمراهکننده بسیاری نیز تولید میکنند.
در همین حال، شاخصهای پسرو از آنجایی که به وضوح از دادههای گذشته بازار ریشه گرفتهاند؛ قابلاعتمادتر هستند. اما همانطور که از نامشان برمیآید عیب آنها واکنش دیرهنگام به تحرکات بازار است تا حدی که یک سیگنال ممکن است آنقدر دیر برسد که موقعیت مطلوب از دست رفته و سود کمتری حاصل شود.
شاخصها در اقتصاد کلان
همانطور که گفتیم شاخصها علاوه بر ارزیابی قیمت آینده بازار برای تحلیل روندهای اقتصادی کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. البته شاخصهای اقتصادی با آنچه در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند؛ متفاوت است. با این وجود همچنان میتوان آنها را در دستهبندی پسرو و پیشرو قرارداد.
به عنوان مثال خرده فروشی، قیمت مسکن و سطوح فعالیت تولیدی بخشی از شاخصهای اقتصادی پیشرو هستند. به طور کلی، فرض بر این است که این شاخصها فعالیت اقتصادی آینده را هدایت میکرده و یا حداقل دیدگاهی برای پیشبینی آینده ارائه میدهند.
از شاخصهای کلان اقتصادی پسرو میتوان به دو نمونه کلاسیک نرخ بیکاری و تورم اشاره کرد که به همراه شاخص تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت مصرف، برای ارزیابی رشد یک کشور در مقایسه با سالها و دهههای گذشته مورد استفاده قرار میگیرند.
سخن پایانی
شاخصهای پیشرو و پسرو چه در تحلیل تکنیکال و چه در اقتصاد کلان کاربرد دارند و نقش مهمی در بسیاری از انواع مطالعات مالی ایفا میکنند. آنها تفسیر انواع مختلفی از دادهها را میسر کرده و اغلب مفاهیم متعددی را در شکل یک ابزار با یکدیگر ترکیب میکنند.
بهاینترتیب، این شاخصها در نهایت میتوانند روندهای آینده را پیشبینی کرده یا آنهایی را که در حال وقوع هستند تأیید کنند. علاوه بر این هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور چه در رابطه با سالهای گذشته و چه در مقایسه با سایر کشورها هم مفید واقع میشوند. برای فعالان بازار مهم است که بدانند شاخصها یا اندیکاتورهایی که استفاده میکنند و از کدام دسته است تا در تحلیلها و پیشبینیهای خود دچار اشتباه و خطای محاسباتی نشوند.
دیدگاه شما