صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان (Income Statement) میزان درآمدها، هزینهها، و همچنین سود و زیان انتهای دوره را که حاصل فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی هستند را گزارش میکند. نام دیگر صورت سود و زیان، صورت درآمد و هزینه است. صورت سود وزیان، یکی از صورتهای مالی حسابداری است؛ اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در مورد انواع صورتهای مالی حسابداری به دست بیاورید مقاله صورت های مالی را از دست ندهید.
صورت حساب سود و زیان بر مبنای حسابداری تعهدی تهیه میشود. این یعنی اینکه درآمدها زمانی شناسایی میشوند که تحققیافته باشند، به عبارت دیگر زمانی که وجه نقد دریافت گردید درآمد هم شناسایی میشود. هزینهها هم در این روش زمانی شناسایی میشوند که پرداخت شده باشند، خواه برای هزینههای گذشته باشد و یا هزینههای آتی.
همچنین در محاسبه سود و زیان، سود سهام پرداخت شده به سهامداران عادی بهعنوان هزینه و درآمد حاصل از صدور سهام بهعنوان یک درآمد شناسایی نمیشوند. مبادلات بین موسسه و مالکانش بهطور جداگانه در گزارش حقوق صاحبان سهام نمایش داده میشود.
صورتحساب سود و زیان، بهخوبی بیانگر میزان سود یک شرکت در پایان سال مالی است و شرکتها موظفاند در پایان سال مالی، صورت سود وزیان خود را منتشر و با گزارش سود و زیان، میزان سودآوری خود را به سهامداران اطلاع دهند. در صورت سود و زیان، مواردی مانند میزان فروش شرکتها، میزان هزینههای آنها و سایر اطلاعات با اهمیت مربوط به عملکرد شرکت قابلمشاهده است. حالا که میدانید صورت سود و زیان چیست، باید در مورد این گزارش و نحوه محاسبه فرمول سود و زیان اطلاعات کسب کنید.
مراحل تهیه گزارش سود و زیان چیست؟
گزارش و تهیه صورت سود و زیان به دو روش یک و دومرحلهای تهیه میشود.
- در صورت سود و زیان یک مرحله ای ابتدا کلیه درآمدها و در ادامه کلیه هزینهها در زیر آنها آورده میشود و در نهایت از تفاضل آنها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات نمایش داده میشود.
- در صورت سود و زیان چند مرحله ای، ابتدا درآمدهای عملیاتی و سپس هزینههای عملیاتی در زیر آنها آورده میشود سپس از تفاضل این دو سود یا زیان ناویژه به دست میآید. در مرحله بعد درآمدهای غیرعملیاتی و هزینههای غیرعملیاتی آورده میشود که نتیجه تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات میرسیم.
فرمول سود و زیان چیست؟
در محاسبه سود و زیان در حسابداری، ابتدا درآمدها محاسبه میشود و سپس هزینهها از آن کسر میگردد.
⌈هزینههای دوره مالی – درآمد دوره مالی = سود دوره مالی⌉
در صورت فزونی درآمد به هزینه شرکت سود داشته است.
⌈درآمدهای دوره مالی – هزینه دوره مالی = زیان دوره مالی⌉
با در نظر گرفتن این فرمول میتوانید به پاسخ پرسش با کسر هزینه ها از درامد چه چیزی به دست می اید برسید؛ در صورت فزونی هزینه به درآمد شرکت متحمل زیان شده است. بعد از آشنایی با نحوه محاسبه سود و زیان، به بحث انواع سود حسابداری میپردازیم.
معرفی انواع سود حسابداری+سود حسابداری چگونه محاسبه میشود؟
منظور از عملکرد مالی، فعالیتهایی است که بهنوعی باعث تغییر در دارایی، بدهیها و سرمایه گردد. همچنین انواع سود در صورت سود و زیان به سه دسته تقسیم میشود:
1- سود ناخالص در صورت سود و زیان: برای رسیدن به پاسخ پرسش سود ناخالص در صورت سود و زیان بیانگر چیست، باید فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید. سود ناخالص در صورت سود و زیان، از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمامشده کالا به دست میآید و معادله آن به شکل زیر است:
⌈سود ناخالص = هزینه تمامشده کالا – میزان فروش کالا⌉
2- سود عملیاتی: سود عملیاتی در حسابداری یا سود قبل از کسر مالیات، از کسر سود ناخالص از هزینههای هزینه های اداری عمومی فروش و هزینههای استهلاک ساختمان و اثاثیه به دست میآید. فرمول سود عملیاتی بهصورت زیر است.
⌈سود عملیات= هزینه استهلاک – هزینههای هزینه های اداری عمومی فروش – سود ناخالص⌉
3- سود خالص چیست: محاسبه سود خالص با کسر مالیات از درآمدهای غیرعملیاتی (مواردی نظیر سود بانکی) بعلاوه هزینههای غیرعملیاتی کسر از سود عملیاتی به دست میآید. فرمول سود خالص به صورت زیر است:
⌈سود خالص = مالیات – درآمدهای غیرعملیاتی + هزینههای غیرعملیاتی – سود عملیاتی⌉
مهمترین بخش حساب سود و زیان قسمت پایانی آن، یعنی محاسبه سود شرکت یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک شرکت را نشان میدهد و با مطالعه آن میتوان فهمید که نتایج فعالیت کسب و کار سودآور بوده یا زیان ده.
اقلام صورت سود و زیان چیست؟
در ادامه شما را با اقلام و اجزای صورت سود و زیان آشنا میکنیم:
1- درآمد یا میزان فروش در جدول صورت سود و زیان
درآمد فروش بیانگر عایدی شرکت از فروش محصول یا خدمات است که در قسمت بالای صورت نوشته میشود. این مقدار ناخالص بوده و هزینه های مرتبط با تولید کالای فروخته شده یا ارائه خدمات در ان لحاظ نمیشود. در این بین برخی از شرکتها نیز دارای درآمد چندگانه هستند که مجموع این درآمدها به کل درآمد اضافه می شود.
درآمد حاصل از فعالیت اصلی موسسه در صورت سود زیان نوشته میشود. سؤال اصلی اینجاست که درآمد اصلی و فرعی چیست؟ برای روشن شدن موضوع را با مثالی ادامه میدهیم؛ صاحب یک پمپبنزین را فرض کنید، درآمد اصلی حاصل از فروش بنزین به دست میآید همچنین در کنار جایگاه بنزین یک مغازه نیز وجود دارد که درآمد حاصل از آن بهعنوان درآمد فرعی ثبت میشود.
2- بهای تمامشده کالای فروش رفته یا هزینههای فروش
هزینههای فروش نشاندهنده هزینه کالاهای فروختهشده، و یا خدمات ارائهشده در طول دوره حسابداری است. از این رو برای یک موسسه خردهفروشی، هزینه فروش برابر خواهد بود با مجموع موجودی در آغاز دوره به اضافه خرید در طول دوره منهای موجودی انتهای دوره. بهای تمام شده کالای فروخته شده نشان دهنده، هزینههای مستقیم مرتبط با تولید و فروش محصولات است.
همچنین اگر شرکت ارائه دهنده خدمات باشد، این بخش یه عنوان هزینه فروش ثبت میشود. این بخش از جدول صورت سود و زیان خروجی حسابداری صنعتی یک شرکت است. بهای تمام شده عمدتا شامل نیروی انسانی، مواد اولیه، سربار تولید و سایر هزینه های دیگر مانند هزینه استهلاک در صورت سود و زیان است.در صورتی که موسسه تولیدکننده محصولی باشد هزینههای فروش علاوه بر موارد بالا شامل هزینههای محتمل شده برای تولید محصول که در طول دوره است. هزینههای تولید مانند: دستمزد مستقیم یا کار مستقیم، مصرف مواد مستقیم، استهلاک کارخانه و ماشینآلات، سربار ساخت و …
3- سایر درآمدها در جدول سود و زیان
سایر درآمدها شامل درآمدی میشود که از فعالیت اصلی موسسه، به دست نمیآید به عبارت دیگر فعالیت فرعی موسسه است. بهطور مثال درآمد مغازه کنار جایگاه پمپبنزین فروشی.
نکته: درآمد حاصل از سود سپرده موسسه در بانک و یا درآمد حاصل از فروش ارزهای خارجی جزو درآمد فرعی موسسه است.
4- هزینههای توزیع و فروش در صورت سودوزیان
هزینههای توزیع و فروش شامل هزینههای محتمل شده برای ارائه کالا از محل موسسه به مشتریان است مانند: هزینه بازاریابی و نقل و انتقال محصول. اکثر کسب و کارها هزینههایی مربوط به فروش کالاها یا ارائه خدمات دارند. این درآمد عملیاتی چیست؟ هزینهها عمدتا شامل بازاریابی، تبلیغات و ترویج مصرف است که با یکدیگر گروه بندی می شوند زیرا تمامی آنها هزینه های مشابه صرف شده جهت افزایش فروش است.
5- هزینههای اداری
هزینههای اداری بهطور کلی از هزینههایی است که بهطور مستقیم در تولید و عرضه کالا و خدمات ارائهشده توسط موسسه نیست. مانند هزینههای مربوط به مدیریت و پشتیبانی. هزینه های عمومی و اداری عمدتا شامل هزینههای بخش فروش، خدمات عمومی و بخش اداری است. این بخش از هزینه ها دربرگیرنده تمام هزینههای غیرمستقیم دیگر مرتبط با اداره کسب و کار است. اصلی ترین بخشهای آن شامل حقوق و دستمزد کارکنان غیر تولیدی، هزینههای جاری اعم از بیمه و هزینههای ماموریت و… است. هزینه استهلاک نیز گاهی در این بخش لحاظ میشود اما بسته به تصمیمات شرکت متفاوت است.
نمونههایی از هزینههای اداری در صورتحساب سود و زیان در حسابداری عبارتاند از:
- هزینه حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی
- هزینههای حقوقی و حرفهای
- استهلاک ساختمان اداری
- اجاره بهای دفاتر مورداستفاده برای مدیریت
- هزینه بخشهای مالی، بخش منابع انسانی و بخش مدیریت
6- سایر هزینهها
شامل هزینههایی است که در دسته هزینهها آورده نمیشود.کسب و کارها غالباً هزینه های دیگری دارند که مختص صنعت آنها است. هزینه های دیگر ممکن است شامل مواردی از قبیل توسعه فناوری، تحقیق و توسعه (R&D)، غرامت مبتنی بر سهام یا Stock-Based Compensation که بطور خلاصه با SBC نمایش داده می شود. هزینه های اختلال در ارزش، سود و زیان ناشی از فروش سرمایه گذاریها و بسیاری از هزینه های دیگر باشد که خاص یک صنعت یا شرکت است.
7- هزینههای مالی
هزینههای مالی معمولاً از بهره وامهای دریافتی و بهره اوراق قرضه تشکیل میشوند.
8- مالیات بر درآمد
هزینه مالیات بردرآمد شناساییشده در طول دوره بهطور کلی از سه عنصر زیر تشکیل شده است:
- مالیات برآوردی دوره فعلی
- مالیات دوره قبل
- هزینه مالیات معوق
9- هزینه استهلاک در صورت سود و زیان
استهلاک بیانگر هزینههای غیر نقدی است که توسط حسابداران ایجاد گردیدهاست. دلیل استفاده از این نوع از هرینه که عملا به صورت نقدی پرداخت نمیشود بحث مالیات است. با کسر این هزینه از سود خالص میتوان مالیات پرداختی شرکت را کاهش داد. این هزینه توسط روشهای استاندارد ارائه شده و بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم محاسبه میگردد. داراییهای بلند مدت یک شرکت همچون تجهیزات، ساختمانها، وسایل نقلیه و … ممکن است در طول زمان دچار کاهش ارزش شده و هزینه استهلاک به آن تعلق گیرد.
هدف استفاده از صورتحساب سود وزیان چیست؟
اقلام با اهمیت صورت سود و زیان شامل درآمدها و هزینه است. صورت سود و زیان اندازهگیری عملکرد یک نهاد در طول دوره حسابداری را فراهم مینماید. عملکرد یک نهاد را در صورت سود و زیان میتوان در شرایط زیر ارزیابی نمود به عبارت دیگر کاربرد و دلیل طبقه بندی در صورت سود و زیان در موارد زیر است:
- تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت
- تغییر در حاشیه سود ناخالص، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره
- افزایش یا کاهش در سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره
- مقایسه سودآوری واحد تجاری با دیگر سازمانهای فعال در صنایع و یا بخش مشابه
موجودی کالا در صورت سود و زیان
موجودی کالا در مؤسسات بازرگانی قسمت عمده و قابلتوجه داراییهای موسسه را تشکیل میدهد. موجودی کالا هم در ترازنامه بهعنوان دارایی و هم در سود و زیان بهعنوان بهای تمامشده کالای فروش رفته محاسبه میگردد، به همین دلیل موجودی کالا در صورت سود و زیان از اهمیت بالایی برخوردار است.
صورت سود و زیان جامع چیست؟
صورت سودوزیان جامع یکی از صورتهای مالی مهم است که تمامی درآمدها و هزینههای شناساییشده را به تفکیک اجزای تشکیل دهند آنها نمایش میدهد. این درآمد و هزینهها قابل انتساب به صاحبان سرمایه هستند. هدف آن ارائه کلیه درآمدها و هزینههای شناساییشده در یک دوره مالی است و تمرکز اصلی آن بر هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان است.
در اینجا صورت سود و زیان دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینههای شناساییشده طی دوره ازجمله درآمدها و هزینههای تحققنیافته است.اما اگر اجزای صورت سود و زیان جامع محدود به سود یا زیان خالص دوره و تعدیلات سنواتی باشد، ارائـه صورت حساب سود درآمد عملیاتی چیست؟ و زیان جامع ضرورتی ندارد. در این موارد باید یادداشتی ذیل صورت سود و زیان دوره، مبنی بر عدم لزوم ارائـه صورت سود و زیان جامع الصاق شود.
از آنجا که تهیه سود و زیان جامع دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینههای شناسایی شده، اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است، سود یا زیان خالص دوره مالی به عنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس مییابد. این بدان معنی است که صورت سود و زیان در حسابداری دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفصیل نشان میدهد و سایر درآمدها و هزینههای شناسایی شده، بهطور جداگانه در صورت سود زیان جامع انعکاس مییابد. سایر درآمدها و هزینههای شناسایی شده شامل موارد زیر است:
الف. درآمدها و هزینههای تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش داراییها و بدهیهایی که اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری میشـود و به موجب استانداردهای حسابداری مربوط مستقیماً به حقـوق صاحبـان سرمایـه منظـور میشود (از قبیل درآمدهـا و هزینههای ناشی از تجـدیـد ارزیابی داراییهای ثابت مشهود).
ب. درآمدها و هزینههایی که طبق استانداردهای حسابداری به استناد قوانین آمره مستقیماً در حقوق صاحبان سرمایه منظور میشود (از قبیل مابهالتفاوتهای حاصل از تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی موضوع ماده 136 قانون محاسبات عمومی).
موارد مندرج در ردیفهای الف و ب، سود یا زیان جامع سال را تشکیل میدهد. تعدیلات سنواتی (مشتملبر آثار انباشته تغییر در رویههای حسابداری و اصلاح اشتباه) حسب مورد از سود یا زیان جامع سال کسر یا به آن اضافه میشود تا سود وزیان جامع شناسایی شده در فاصله تاریخ صورتهای مالی دوره قبل و پایان دوره مالی جاری بهدست آید. برای درک بهتر و بیشتر صورت سود و زیان جامع، مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به زبان ساده را مطالعه کنید.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان در این است که ترازنامه تصویری لحظهای از عملکرد کسب و کار ارائه میکند به این معنی که وضعیت مالی یک بنگاه اقتصادی را در یکلحظه مشخص میکند و فقط در همان تاریخ نشان میدهد. در ترازنامه ستونی با نام تاریخ وجود دارد که نشاندهنده تاریخ وقوع یک رویداد مشخص است. اما صورت سود زیان وضعیت مالی بنگاه اقتصادی را در یک بازه زمانی یا دوره مالی نشان میدهد. در واقع صورت سود و زیان تمام وقایع منتهی به دوره مالی را گزارش میکند.
تمام نکاتی که باید درباره صورت حساب سود و زیان بدانید!
در این مقاله به پاسخ پرسش صورت سود زیان چیست پرداختیم و اشاره کردیم که سود و زیان چگونه محاسبه میشود. اگر هنوز سوالی در رابطه با صورت سود زیان دارید، که در این مقاله به آن اشاره نشده حتما در بخش نظرات آن را با ما به اشتراک بگذارید. همکاران ما در سپیدار سیستم، پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
نرم افزار حسابداری شرکتی سپیدار همکاران سیستم، با چهار بستهی درآمد عملیاتی چیست؟ تولیدی، خدماتی، بازرگانی و پیمانکاری، برای مدیریت چابکتر شرکتهای کوچک طراحی شده است و متناسب با نیازهای این کسبوکارها، کاربری بسیار سادهای دارد.
4 صورت مالی بسیار مهم در حسابداری و کاربرد آنها در تحلیل بنیادی شرکتها (بخش دوم)
در حالت کلی بدهی ها معادل تعهدات شرکت به بستانکارانش می باشد و در ترازنامه سه گروه بدهی وجود دارد که در ذیل توضیح می دهیم.
بدهی هایی که باید در طول یک چرخه عملیاتی و یا یک سال مالی (هر کدام که طولانی تر است) پرداخت گردند را بدهی های جاری گویند.از ویژگی های این نوع از بدهی ها می توان به اقلامی که شامل سر رسید کمتر از یک دوره مالی دارد اشاره کرد که در ترازنامه در مقابل داراییهای جاری قرار می گیرند و باید از بخش داراییهای جاری تسویه و پرداخت شوند.
هر دو گروه دارای سر رسید مشابه هستند و انتظار نمی رود که برای تسویه تعهدات جاری وام یا مطالبات بستانکاران شرکت اقدام به فروش زمین، ساختمان و یا سایر اقلام دارایی ثابت خود نماید.
بستانکاران، اسناد پرداختنی، وام ها و هزینه های تعهد شده مانند حقوق و دستمزد از نمونه های این نوع از بدهی ها می باشد
در طرف دیگر بدهی های بلند مدت وجود درآمد عملیاتی چیست؟ درآمد عملیاتی چیست؟ دارند که جرء گروهی از تعهدات شرکت به حساب می آیند که می توانند در مدت بیشتر از یک سال پرداخت شوند بنابراین سر رسید این بدهی ها بیشتر از یک سال است.
هدف اصلی این گروه از بدهی ها تنها کسب داراییهای سرمایه ای در شرکت ها است، محل پرداخت این بدهی ها عواید ناشی از سرمایهگذاریهای شرکت از محل همین بدهیها است. برخی از انواع درآمد عملیاتی چیست؟ این بدهیها شامل وام بلند مدت پرداختنی، اسناد بلند مدت پرداختنی، اوراق قرضه بلند مدت و …
حقوق صاحبان سهام (Shareholders Equity)
منافع صاحبان اصلی موسسه در یک شرکت نشان دهنده حقوق صاحبان سهام است. داراییهای شرکت از دو طریق بدست می آید:
1. آورده سهامداران (نقدی و غیر نقدی)
حقوق صاحبان سهام شامل بخشی از داراییها است که توسط صاحبان شرکت (سهامداران) تامین می شود که از مهم ترین اجزای این بخش میتوان به ترازنامه سرمایه، سود و زیان سنواتی، اندوخته قانونی و سایر اندوختهها و صرف سهام اشاره کرد.
ترازنامه شرکت الف – سال مالی ۱۳۹۰
صورت سود و زیان
خلاصه ای از درآمدها و هزینه های یک واحد تجاری که در یک دوره زمانی که معمولا 1 ماهه، 3 ماهه، 6 ماهه و یکساله است را صورت سود و زیان گویند. در واقع این صورت مالی نشان دهنده سود یا زیان شرکت است که نتیجه عملیات و تصمیمات مالی شرکت در طول یک دوره مالی مشخص (دوره مالی) را برآورد می کند و به صورت خلاصه در قالب صورت مالی سود و زیان نشان می دهد.
به صورت مالی سود و زیان، صورت حساب درآمد یا صورت حساب عملیات نیز گفته می شود و عملکرد واحد تجاری را در یک دوره زمانی مشخص بیان می کند.
گزارشی که سود و زیان ارائه می دهد به دو صورت می باشد.
روش تک مرحله ای: در این روش باید کلیه درآمدها ذکر شود سپس کلیه هزینه ها در ادامه و زیر آن آورده شود. حاصل تفاضل آنها سود یا زیان البته قبل از کسر مالیات است.
روش دو مرحله ای: در این روش نیز ابتدا باید درآمدهای عملیاتی و سپس هزینه های عملیاتی را پشت سر هم ذکر کرد سپس تفاضل این دو سود یا زیان ناویژه را به نشان می دهد، حال در ادامه باید درآمدهای غیر عملیاتی و هزینه های غیر عملیاتی را مثل قبل بیاوریم که در این صورت حاصل تفاضل این دو را از سود ناویژه کسر می کنیم.
نکته: سود یا زیان قبل از کسر مالیات بدست می آید، ما با کسر مالیات به سود یا زیان بعد از کسر مالیات یا سود یا زیان ویژه بدست می آید.
نکته: مهم ترین بخش صورت سود و زیان بخش پایانی آن یعنی سود و زیان ویژه است.
در صورت حساب سود و زیان چه اقلامی با اهمیت هستند؟
در حالت کلی اقلام با اهمیت در صورت سود و زیان همان درآمدها و هزینه ها است.
درآمدها: افزایش در حقوق صاحبان سهام به جز در مواردی که به آورده صاحبان سهام مربوط می شود را درآمد گویند که به دو دسته کلی تقسیم می شوند.
درآمدهای عملیاتی: مجموعه درآمدهایی هستند که در پایان فعالیتی که در راستای اساسنامه و با هدف رسیدن به هدف خاصی که برای آن به وجود آمده است بدست می آیند. جنبه دائمی و پایدار این گروه از درآمدها با توجه به اصل تداوم شرکت می باشد. استمرار رشد این گروه از درآمدها نقطه قوت یا ضعف شرکت را مشخص می کند.
درآمدهای غیر عملیاتی: درآمدهای غیر عملیاتی شرکت گروهی از درآمدها هستنند که در قالب اساسنامه شرکت نیستند. به عنوان نمونه شرکت تصمیم به خرید زمینی می گیرد که مازاد بر نیاز شرکت است، بنابراین زمانی که تصمیم به فروش آن قطعه زمین می گیرد؛ درآمد کسب شده از آن جزء درآمدهای غیر عملیاتی قرار می گیرد.
از جمله دلایل غیر عملیاتی بودن این گروه از درآمدها به صورت زیر است:
1. تحصیل دارایی به منظور افزایش قیمت در آینده نزدیک و کسب عایدی توسط شرکت پس از فروش نبوده است.
2. فروش این بخش از دارایی نتیجه تصمیمات مدیریتی در جهت استفاده تهیه از دارایی صورت گرفته است.
3. هدف از تاسیس شرکت در اساسنامه خرید و فروش این داراییها نیست.
4. این گونه از درآمدها تکرار پذیر نیستند. ناپایدار نیستند و سود حاصل از آنها قابل برنامهریزی نیست.
نکته: در برخی موارد پیش می آید که درآمدهای غیر عملیاتی با ثبات و ادامه دار شوند در این حالت این بخش از درآمدهای غیر عملیاتی را از نظر ماهیت مانند درآمدهای مالیاتی در نظر میگیرم.
هزینه ها
یک مفهوم کلی برای شناختن هزینه ها این است که کاهش حقوق صاحبان سهام به جز در مواردی که به ستانده صاحبان سهام مربوط می شود گویند. هزینه ها دارای انواع مختلفی هستند که در ذیل به آنها اشاره می کنیم.
بهای تمام شده کالا (قیمت تمام شده کالا): شرکت برای محصولات خود هزینه هایی را مصرف می کند که به آنها بهای تمام شده کالا گویند، این نوع از هزینه ها به صورت مستقیم در تولید دخالت دارد و یا زمینه های لازم برای تولید کالا را فراهم می کند.
بهای تمام شده دارای عناصری می باشد که عبارت است از:
الف) مواد اولیه مستقیم: تشکیل دهنده بخش اصلی محصول هستند.
ب) دستمزد مستقیم تولیدی: حقوق و دستمزدی که به پرسنل واحد تولید پرداخت می گردد زیرا نتیجه عملکرد آنان به تولید محصول منتهی می شود.
ج) سربار: به جزء هزینه هایی که برای تولید صرف می کنیم و هزینه های حقوق و دستمزد پرسنل، هزینه های باقی مانده را هزینه های سربار می گوییم به عنوان مثال هزینه تعمیرات و نگهداری ماشین الات تولیدی. می توان گفت که این نوع از هزینه ها برای ادامه جریان تولید مورد نیاز هستند اما نمی توانیم آنها را به محصول خاصی نسبت بدهیم.
یک نکته بسیار مهم در زمینه بهای تمام شده کالا، این است که بیشترین بخش بهای تمام شده کالا در کدام ردیف قرار می گیرد زیرا دانستن این موضوع در پیش بینی عملکرد آینده شرکت بسیار تاثیر گذار است.
به عنوان نمونه هزینه شرکت های سیمانی به نوعی مربوط به هزینه های انرژی است بنابراین دانشتن این موضوع در چشم انداز مثبت می تواند تاثیراتی را بگذارد.
سایر هزینه های غیر عملیاتی: هزینه های غیر عملیاتی به هزینه هایی غیر از بهای تمام شده کالا، هزینه های اداری و مالی و توزیع و فروش گویند زیرا این دسته از هزینه ها دائمی نیستند و با نوع عملکرد شرکت مرتبط نیستند.
سایر هزینه های عملیاتی: هزینه هایی مانند هزینه های فروش، بازاریابی و هزینه های مالی و اداری شرکت که ارتباط مستقیمی با هزینه های تولید کالا دارند گویند و نمی توانیم آنها را حذف کنیم زیرا از الزامات بقای سازمان هستند.
هزینه های مالی: هزینه های دریافت وام و تامین مالی شرکت جزء هزینه های مالی شرکت محسوب می شوند، این هزینه ها دارای اهمیت خاصی هستند به همین دلیل است که دارای طبقه بندی خاصی هستند. البته این نوع از هزینه ها دارای هزینه بهره و سایر هزینه های مرتبط با وام است.
انواع سود و زیان محاسبه شده برای شرکت ها:
سود و زیان ناویژه: در صورتی که درآمدهای عملیاتی را از بهای تمام شده کالا کم کنیم این نوع از سود و زیان بدست می آید. در واقع این سود و زیان عایدی اصلی که برای شرکت به وجود می آید را نشان می دهد.
سود و زیان عملیاتی: این نوع سود و زیان نتیجه اضافه و یا کسر سایر درآمدها، هزینه های عملیاتی از سود و زیان ناویژه است. گزارشی که این سود و زیان بدست می آید نشان دهنده خالص درآمدهای شرکت است که عملیات اصلی و تولیدی است.
سود و زیان ویژه: منافع مالی یک شرکت در پایان یک دوره مالی در این نوع از سود و زیان مشخص می شود. برای تهیه این گزارش ابتدا باید درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی و مالی را کسر و یا اضافه کنیم البته از از عدد بدست امده مالیات کسر شود سود و زیان ویژه بدست می آید.
این سود یا زیان بیان کننده سهمی از کل عملیات دورههای مالی شرکت است که در صورت نبود زیان انباشته در صورتهای مالی، قابلیت تقسیم بین سهامداران را دارد.
نکته ۱: در صورت سود و زیان شرکتهای تولیدی معمولا در پایین صورت مالی، جداول ظرفیت تولید شرکت قرار داد. در این جداول بر اساس تنوع محصول ظرفیت اسمی سال مالی جاری و سال مالی آینده به تفکیک، درکنار هم قرار میگیرند.
نکته ۲: در مورد شرکتهای سرمایهگذاری به دلیل آنکه سود این شرکتها در پایان سال مالی و پس از برگزاری مجامع شناسایی میشود، عمدتاًً این شرکتها سال مالی خود را منتهی به ۳۰ آذرماه قرار میدهند تا بتوانند سود حاصل را محاسبه نمایند.
نکته ۳: در بررسی صورت سود و زیان شرکتها، شناخت نوع فعالیت شرکت از نظر بازار فروش و هزینه های فصلی حائز اهمیت است. برخی از شرکتها و صنایع در دورههای خاص از سال مقدار فروش و یا هزینههایشان افزایش مییابد. آگاهی از این موضوع میتواند سرمایهگذاران را از اتخاذتصمیمهای هیجانی در زمان افزایش درآمد یا هزینه فصلی باز دارد.
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
فرمول نسبت عملیاتی چیست؟
این نسبت همچنین به عنوان یک نسبت هزینه به فروش شناخته می شود. فرمول یک نسبت عملیاتی با تقسیم مبلغ هزینه کالاهای فروخته شده (با هزینه فروش) شرکت می تواند بدست آید و هزینه های عملیاتی آن توسط کل درآمد آن باشد. از نظر ریاضی، به صورت زیر نمایش داده می شود،
نمونه هایی از فرمول نسبت عملیاتی (با مثال Excel)
بیایید مثالی بزنیم تا محاسبه فرمول نسبت عملیاتی را به شیوه ای بهتر درک کنیم.
فرمول نسبت عملیاتی – مثال شماره 1
بگذارید نمونه ای از شرکتی بنام ADG Ltd را انتخاب کنیم که در زمینه تولید قطعات الکترونیکی برای تامین کننده قطعات خودرو درجه اول من مشغول فعالیت است. در طول سال 2018، این شرکت درآمد کلی 450 میلیون دلاری خود را به دست آورد. هزینه انجام شده شامل هزینه مواد اولیه 200 میلیون دلار، هزینه مستقیم کار 120 میلیون دلار، هزینه سربار تولید 50 میلیون دلار، هزینه فروش 30 میلیون دلار و هزینه اداری 10 میلیون دلار است. نسبت عملکرد ADG Ltd را بر اساس اطلاعات داده شده محاسبه کنید.
راه حل:
هزینه کالاهای فروخته شده با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
هزینه کالای فروخته شده = هزینه مواد اولیه + هزینه مستقیم کار + تولید هزینه های سربار
- هزینه کالای فروخته شده = 200 میلیون دلار + 120 میلیون دلار + 50 میلیون دلار
- هزینه کالاهای فروخته شده = 370 میلیون دلار
هزینه عملیاتی با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
هزینه عملیاتی = فروش هزینه + هزینه دولت
- هزینه عملیاتی = 30 میلیون دلار + 10 میلیون دلار
- هزینه عملیاتی = 40 میلیون دلار
نسبت عملیاتی با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
نسبت عملیاتی = (هزینه کالاهای فروخته شده + هزینه های عملیاتی) / کل درآمد
- نسبت عملیاتی = (370 میلیون دلار + 40 میلیون دلار) / 450 میلیون دلار
- نسبت عملیاتی = 91.11٪
بنابراین، نسبت عملکرد ADG Ltd برای سال 2018 در 91.11٪ قرار داشته است.
فرمول نسبت عملیاتی – مثال شماره 2
اجازه دهید نمونه سامسونگ الکترونیک شرکت آموزشی ویبولیتین را مثال بزنیم و نسبت عملکرد آن را برای سال 2018 محاسبه کنیم. در طول سال 2018، این شرکت و شرکت های تابعه آن درآمد کل 221.57 میلیارد دلار را ثبت کردند، در حالی که هزینه فروش و فروش و هزینه های اداری متحمل شده است. شرکت در طول سال به ترتیب 120.34 میلیارد دلار و 47.71 میلیارد دلار بوده است. نسبت عملکرد شرکت سامسونگ الکترونیک آموزشی ویبولیتین را برای سال 2018 بر اساس اطلاعات داده شده محاسبه کنید.
راه حل:
نسبت عملیاتی با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
نسبت عملیاتی = (هزینه کالاهای فروخته شده + هزینه های عملیاتی) / کل درآمد
- نسبت عملیاتی = (120.34 میلیارد دلار + 47.71 میلیارد دلار) / 221.57 میلیارد دلار
- نسبت عملیاتی = 85/75٪
بنابراین، نسبت عملکرد شرکت سامسونگ الکترونیک آموزشی ویبولیتین برای سال 2018 معادل 75/85 درآمد عملیاتی چیست؟ درصد بود.
لینک منبع: ترازنامه سامسونگ
فرمول نسبت عملیاتی – مثال شماره 3
بگذارید نمونه ای از شرکت Walmart را تهیه کنیم با توجه به گزارش سالانه خود، این شرکت در سال 2018 فروش خالص 500.34 میلیارد دلار تولید کرده است. نسبت عملکرد شرکت Walmart را محاسبه کنید اگر هزینه فروش و هزینه های عملیاتی متحمل شده در طی دوره 373.40 میلیارد دلار و به ترتیب 106.51 میلیارد دلار
راه حل:
نسبت عملیاتی با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
نسبت عملیاتی = (هزینه کالاهای فروخته شده + هزینه های عملیاتی) / کل درآمد
- نسبت عملیاتی = (373.40 میلیارد دلار + 106.51 میلیارد دلار) / 500.34 میلیارد دلار
- نسبت عملیاتی = 92/95٪
بنابراین، نسبت عملیاتی شرکت Walmart برای سال 2018 در 92/95 درصد بود.
لینک منبع: ترازنامه Walmart
توضیح
فرمول یک نسبت عملیاتی را می توان با استفاده از مراحل زیر تهیه کرد:
مرحله 1: در مرحله اول، هزینه کالاهایی را که توسط شرکت فروخته می شود تعیین کنید. این جمع کلیه هزینه های مستقیم و غیرمستقیم است که می تواند به سفارشات شغلی اختصاص یابد، و در درجه اول شامل هزینه مواد اولیه، هزینه مستقیم کار و تولید سربار است. این زمینه های هزینه به راحتی در صورت سود موجود است.
هزینه کالای فروخته شده = هزینه مواد اولیه + هزینه مستقیم کار + تولید هزینه های سربار
مرحله دوم: در مرحله بعد، هزینه های عملیاتی شرکت را تعیین کنید که در درجه اول شامل تمام هزینه های غیرمستقیم تولید است که نمی توانند به سفارشات شغلی اختصاص دهند. نمونه هایی از هزینه های عملیاتی عبارتند از: هزینه های فروش و توزیع، هزینه های اداری و اداری و غیره که به عنوان اقلام خط جداگانه در صورت سود مشاهده می شوند.
هزینه های عملیاتی = هزینه های فروش و توزیع + هزینه های دفتر و اداره
مرحله 3: در مرحله بعد، درآمد کل شرکت را دریابید و به راحتی به عنوان اولین مورد در صورت درآمد یک شرکت در دسترس است.
مرحله چهارم: سرانجام، با تقسیم مبلغ هزینه کالاهای فروخته شده (مرحله 1) شرکت و هزینه های عملیاتی آن (مرحله 2) با کل درآمد آن (مرحله 3) مطابق شکل زیر می توان فرمول یک نسبت عملیاتی را بدست آورد. .
نسبت عملیاتی = (هزینه کالاهای فروخته شده + هزینه های عملیاتی) / کل درآمد
ارتباط و کاربرد فرمول نسبت عملیاتی
درک مفهوم نسبت بهره عملی بسیار مهم است زیرا از این روش برای ارزیابی توانایی مدیریت شرکت در تولید فروش ضمن کنترل هزینه های عملیاتی آن در فرایند استفاده می شود. ارزش پایین تر این نسبت نشان دهنده بهره وری بهتر مدیریت شرکت در تولید دلار در برابر هزینه های عملیاتی است که به معنای حاشیه سود بیشتر یا بازده بیشتر برای سرمایه گذاران است. از طرف دیگر، ارزش بالاتر نامطلوب است زیرا به معنای سودآوری پایین تر و از این رو بازدهی پایین است.
حاشیه سود عملیاتی چیست و چه کاربردی دارد؟
رمز موفقیت در بازارهای مالی، شناخت مفاهیم و اصطلاحات مهم و به کارگیری آنها در جهت درست است. حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، نسبتها و … از جمله این مفاهیم هستند که بدون آشنایی با آنها قطعاً سرمایه گذاری در این بازار سودی که نخواهد داشت هیچ بلکه ضرر زیادی هم به همراه خواهد داشت. یکی از مفاهیم مهم که در تحلیل بنیادی سهام شرکتها کاربرد دارد، حاشیه سود است که به دو دسته خالص و عملیاتی تقسیم میشود.
در مقالات قبلی در مورد حاشیه سود خالص صحبت کردیم ولی این بار نوبت به بررسی مفهوم حاشیه سود عملیاتی یا بازده فروش میرسد. برای شما به عنوان یک معاملهگر مقدار سود و ضرری که بعد از معامله کوتاه مدت یا بلند مدت سرمایه اولیهتان را تحت تأثیر قرار میدهد، اهمیت زیادی دارد؛ از این رو توصیه میکنیم حتماً این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
حاشیه سود عملیاتی یا Operating Margin
این پارامتر که بازده فروش هم نامیده میشود، مقداری سودی که یک شرکت در هر یک دلار فروش خود بدست میآورد را قبل از پرداخت مالیات و البته بعد از پرداخت هزینههای مختلف مانند تأمین مواد اولیه و پرداخت دستمزدها، محاسبه میکند. درواقع حاشیه سود عملیاتی از تقسیم درآمد عملیاتی بر فروش خالص شرکت محاسبه میشود. نکته مهمی که در محاسبه این پارامتر مهم وجود دارد این است که درآمد عملیاتی قبل از پرداخت مالیات در این فرمول قرار میگیرد.
البته این پارمتر را میتوان از فرمول دیگری هم بدست آورد؛ درآمد یا سود خالص منهای هزینه محصولات فروخته شده و دیگر هزینههای معمول به جز مالیات، برابر با حاشیه سود عملیاتی خواهد بود. منظور از هزینههای معمول در این فرمول، هزینههای عمومی، فروش و اجرایی یک کسب و کار است.
همانطور که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم، سود عملیاتی تفاوت سود ناخالص و هزینههای عملیاتی شرکت مانند هزینههای عمومی، اداری، توزیع، بازاریابی، فروش و… را تعیین میکند. حاشیه سود عملیاتی، نسبت سود عملیاتی به فروش است و هزینههای عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت را کنترل میکند. بدیهی است که هرچه این درآمد عملیاتی چیست؟ نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری و توانایی شرکت در کاهش هزینههای عملیاتی یا اضافی بیشتر است.
پارامتر بازده فروش چه اهمیتی دارد؟
حاشیه سود عملیاتی یا بازده فروش معیار مفید و کاربردی برای ارزیابی مدیریت شرکت و میزان ریسک پذیری آن است. این پارامتر نسبت درآمدی که برای پرداخت هزینههای غیرعملیاتی مانند مالیات در دسترس هست را نشان می دهید؛ از این جهت برای سرمایه گذاران و وام دهندگان اهمیت زیادی دارد.
حاشیه سود عملیاتی بسیار متغیر است و میتواند معیاری خوبی برای محاسبه ریسک تجاری یک شرکت باشد. همچنین مدیران برای بررسی هزینه ها و سودآوری شرکتها میتوانند حاشیه سودهای قبلی را بررسی کنند تا ببینند آیا این تغییرات مثبت یا منفی پایدار بوده یا خیر.
محاسبه حاشیه سود عملیاتی
برای محاسبه بازده فروش میتوان درآمد عملیاتی را تقسیم بر درآمد خالص کرد. پارامترهایی که در درآمد عملیاتی چیست؟ این فرمول قرار داده میشود همگی قبل از پرداخت مالیات هستند. درآمد عملیاتی، درآمدی است که پیش از پرداخت مالیات و بعد از کسر هزینههای عملیاتی محاسبه میشود. منظور از هزینههای عملیاتی و سربار هم، هزینههای مدیریت اجرایی، فروش، کالاهای فروخته شده و … است.
توجه داشته باشید که برای محاسبه پارامترهای مورد نیاز در این فرمول، یعنی درآمد عملیاتی و درآمد خالص شرکت، بایستی صورتهای مالی سه ماه، شش ماهه و یکساله شرکت را مورد بررسی قرار دهید.
حاشیه سود عملیاتی چه محدودیتهایی دارد؟
این پارامتر با وجود همه مزایایی که در بررسی مدیریت و ریسک پذیری شرکت دارد، محدودیتهایی هم دارد. این معیار تنها باید برای مقایسه شرکتهایی که در صنعت و گروه شغلی مشابه فعالیت میکنند و مدلهای تجاری و فروش سالانه مشابه دارند، کاربرد دارد.
شرکتهایی که در صنایع مختلف با مدل های تجاری گوناگون فعالیت میکنند، حاشیه سود عملیاتی متفاوتی هم دارند؛ از این جهت مقایسه آنها با هم منطقی نیست.
مدیران شرکتها گاهی با استفاده از این پارامتر بررسی میکنند که کدام پروژه، جمع کل درآمد شرکت را افزایش میدهد؛ اما بایستی توجه داشت که در این بین، چگونگی تخصیص هزینههای اضافی نیز میتواند فاکتوری تعیین کننده و تأثیرگذار باشد و همه محاسبات آنها را تغییر بدهد.
دیدگاه شما