حجم مبنا چیست؟!
حجم مبنا حداقل تعداد سهام یک شرکت می باشد که در طول روز باید معامله شود تا قیمت پایانی بتواند بطور کامل با قیمت آخرین معامله در محدوده دامنه نوسان تطبیق پیدا کند. ( قیمت پایانی میانگین وزنی قیمت های معامله شده در طی روز می باشد که با حجم مبنا در ارتباط است.)
هر چقدر تعداد سهام معامله شده کمتر از حجم مبنا باشد قیمت پایانی نیز به همان نسبت کمتر نوسان می کند.
برای مثال فرض کنید حجم مبنای سهامی ۶۰۰ هزار واحد سهم می باشد اگر تمام معاملات طی روز این سهام در ۳% مثبت انجام گیرد (اگر معاملات در قیمت های متفاوت باشد قیمت پایانی متفاوت خواهد بود و ما برای آموزش مثالی فرضی می زنیم.) و مثلا ۲۰۰ هزار واحد معامله شود. حجم معاملات به حجم مبنا نرسیده و به همان نسبت قیمت پایانی کمتر بسته می شود یعنی قیمت پایانی در این شرایط ۱% مثبت می شود.
هدف از تعیین حجم مبنا کنترل نوسانات قیمت تحت تاثیر حجم معاملات می باشد. در واقع برای اطمینان از اینکه تغییر قیمت سهام قابل اتکا و اطمینان باشد عقلانی است که تعداد بالای سهام در قیمت جدید معامله شوند مگرنه تنها با خرید و فروش یک سهم در قیمت های غیرمتعارف می توان قیمت و نوسان کاذب برای سهام بوجود آورد.
پس حجم معاملات به نسبت اندازه هر شرکت باید قابل توجه باشد تا بتوان بر روی نوسانات قیمت آن اتکا کرد مگرنه در تعداد پایین حجم معاملات ریسک بالای قیمت های دروغین و کاذب از سمت بازیگران و سفته بازان وجود دارد.
چگونگی محاسبه حجم مبنا
آخرین قوانین محاسبه در سال ۱۳۹۳ تغییر کرده که نسبت به نوع محاسبه آن در گذشته تفاوت زیادی داشته است. در گذشته این عدد ثابت بود و متناسب با بزرگی و کوچکی شرکت و تعداد سهام آن محاسبه می شد اما امروزه حجم مبنا ابتدای هر هفته محاسبه می شود و تغییر می کند.
در فرمول محاسبه حجم مبنا قیمت پایانی آخرین روز هفته همراه با ضریب ۴ ده هزارم (۰/۰۰۰۴) از تعداد کل سهام شرکت دخیل است. ارزش حجم مبنای تعیین شده برای یک هفته باید بین ۵۰ میلیون تا یک میلیارد تومان باشد و نمی تواند خارج از این محدوده باشد.
برای تعیین حجم مبنای یک سهم ابتدا تعداد کل سهام شرکت را در ۴ ضرب و عدد بدست آمده را بر ۱۰۰۰۰ تقسیم می کنیم.
عدد بدست آمده حجم مبنا می باشد اما برای رعایت محدوده ارزش آن را در قیمت پایانی چهارشنبه ضرب می کنیم اگر عدد بدست آمده ارزش بین ۵۰ میلیون تا یک میلیارد تومان داشت همان عدد حجم مبنا می باشد اما اگر:
۱- عدد بدست آمده بیش از یک میلیارد تومان ارزش داشته باشد حجم مبنا از آن عدد کاهش یافته بطوریکه ضرب آن در قیمت پایانی آخرین روز کاری هفته حداکثر ۱ میلیارد تومان شود. (حجم مبنا حاصل تقسیم یک میلیارد تومان به قیمت پایانی بر حسب تومان می باشد.)
۲- عدد بدست آمده کمتر از ۵۰ میلیون تومان ارزش داشته باشد حجم مبنا از آن عدد افزایش یافته بطوریکه ضرب آن در قیمت پایانی آخرین روز کاری هفته حداقل ۵۰ میلیون تومان شود.(حجم مبنا حاصل تقسیم ۵۰ میلیون تومان به قیمت پایانی بر حسب تومان می باشد.)
معایب و مزایای حجم مبنا
همانطور که گفتیم حجم مبنا از ایجاد قیمت های کاذب جلوگیری می کند اما در مواقعی مثل تشکیل صف های خرید و فروش نیز باعث بلوکه شدن حجم زیادی از پول می شود و نوسان قیمت را در هر دو روند نزولی و صعودی کند می کند.
در این مواقع که حجم معاملات بسیار پایین می آید ( به اصطلاح می گویند سهم خشک شده است) و نوسانی نمی کند معمولا در این شرایط سازمان بورس در محدوده زمانی مشخصی مانند یک روز نماد سهام را بدون دامنه نوسان و حجم مبنا باز می کند تا معاملات انجام شود و قیمت مورد نظر خریداران و فروشندگان در عرضه و تقاضا تعیین شود.
چگونه حجم مبنای یک سهم را پیدا کنیم؟!
برای پی بردن به حجم مبنای یک سهم کافی است با مراجه به سایت مدیریت و فناوری بورس تهران در قسمت جست و جو نماد مورد نظر خود را پیدا کرده و به صفحه آن نماد برویم. برای مثال در تصویر زیر حجم مبنای نماد وتجارت را مشاهده می کنید.
چرا حجم مبنای برخی شرکت ها ۱ است؟!
در معاملات شرکت های پذیرفته شده در فرابورس حجم مبنا اعمال نمی شود و حجم مبنای این شرکت ها ۱ می باشد یعنی سهم به هر قیمتی معامله شود تا آن قیمت نوسان می کند و ارتباطی با حجم معاملات ندارد البته برای قیمت پایانی همان میانگین وزنی در نظر گرفته می شود.
نکته: همانطور که در تعریف حجم مبنا گفتیم این معیار برای توانایی تطبیق قیمت پایانی با قیمت آخرین معامله است اما ممکن است حجم مبنا رعایت شود اما چون میانگین وزنی معاملات با قیمت آخرین معامله یکی نباشد ، قیمت پایانی با قیمت آخرین معامله متفاوت باشد.
در تصویر زیر می بینیم که حجم مبنا ۱ می باشد چون شرکت در فرابورس پذیرفته شده همچنین با اینکه حجم معاملات بیش از حجم مبنا می باشد قیمت پایانی و آخرین معامله متفاوت است که به دلیل وابستگی قیمت پایانی به میانگین وزنی معاملات در طی روز می باشد.
همچنین حجم مبنای سهام ها در روز بازگشایی نماد (پس از مجمع ، افزایش سرمایه ،تقسیم سود نقدی ، عرضه اولیه و …) ۱ می باشد تا همانطور که دامنه نوسان در چنین روزی وجود ندارد، قیمت سهام بر اساس عرضه و تقاضا مشخص شود.
کات حجم مبنا
صف های خرید و فروش از مواردی هستند که احتمال پر نشدن حجم مبنا در آنها بیشتر است زیرا خریداران یا فروشندگان با دیدن صف ها تمایل دارند که در قیمت های پایین تر خرید کنند یا در قیمت های بالاتر بفروشند بنابراین صبر می کنند و حجم معاملات پایین می آید.
برای مثال در تصویر زیر که صف خرید می باشد و در تمام طول روز قیمت در بالاترین حد مجاز خود معامله شده باز هم قیمت پایانی کمتر از قیمت آخرین معامله می باشد و به +۵% نرسیده است. زیرا حجم معاملات از حجم مبنا کمتر می باشد.
در شرکت های بزرگ تر چون حجم مبنا نیز بزرگ تر است ممکن است گاهی اوقات حجم مبنا پر نشود که البته سازمان بورس مدتی حجم مبنای شرکت های بزرگ را کاهش داده بود اما در کل شرکت های بزرگ نوسانات کمتری دارند و حرکت آنها کند تر است.
در بازار های مالی جهانی چیزی به اسم حجم مبنا وجود ندارد و این عامل محدود کننده همانند دامنه نوسان صرفا مختص به بازار ایران می باشد.
برای افرادی که استراتژی معملاتی نوسان گیری برای معاملات خود دارند حجم مبنا می تواند یک مزاحم باشد که بازدهی و سرعت حرکت قیمت را کاهش دهد از این رو برای این افراد بهتر است که در شرکت های فرابورس و یا شرکت های کوچک تر که حجم مبنای کمتری دارند فعالیت کنند.
محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی
به نام یکتای مهربان و سلام به همه شما کاربران عزیز. شما به عنوان حسابدار یک شرکت و یا مدیر مالی یک مجموعه چقدر با محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی آشنا هستید؟ در یکی پستها به نام تنها با اختصاص 5 دقیقه در روز ، معلومات خود را تقویت کنید، به این نکته اشاره شد و توضیح دادهشد که شما باید با مطالعه نکات مهم تخصصی، بهروز شوید. در این بخش سعی کردیم یکی دیگر از مباحث حسابداری را بهطور خلاصه اشاره کنیم.
هزینه سربار چیست؟
یکی مهمترین اجزای بهای تمام شده، سربار ساخت است. سربار در واقع هزینهایست که مستقیماً در ساخت کالا و تولید محصول دخالت ندارد و به راحتی نمی توان آن را به تولید کالا یا محصولی مشخصی اختصاص داد. مثلا: حجم مبنا و فرمولش هزینه آب و برق و گاز مصرفی کارخانه، هزینه اجاره کارخانه، هزینه بیمه اجتماعی سهم کارفرما، هزینه حقوق سرپرستان نمونه هایی از هزینه سربار است.
زمان شناسایی هزینه های سربار
- قبل از شروع دوره مالی:هزینه های سربار یکبار قبل از شروع دوره مالی به منظور تعیین بهای تمام شده تقریبی محصولات برآورد میشود که سربار پیش بینی شده یا سربار برآوردی نامدارد.
- هنگام وقوع هزینهها: حجم مبنا و فرمولش بعد از تحقق هزینهها یا در پایان دوره مالی که سربار واقعی نامدارد.
نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی چیست؟
بعد از پیشبینی سربار کارخانه این سربار تا پایان دوره مالی شناسایی و اساس محاسبه بهای تمام شده تولیدات قرار میگیرد که به آن نرخ جذب سربار میگویند.
برای تعیین نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی از عوامل زیر استفاده میشود
- سربار برآوردی ( بودجه شده )
- مبنای جذب هزینه های سربار ساخت
- سطح فعالیت انتخاب شده
مبانی جذب سربار ساخت چیست؟
سطح تولید را بر حسب هر یک از مبانی جذب سربار کارخانه میتوان بیان نمود. مبانی جذب سربار کارخانه به شرح زیر میباشد:
- هزینه مواد مستقیم: معمولا یک رابطه منطقی بین هزینه مواد مستقیم و هزینههای سربار کارخانه وجود ندارد بنابراین مبنای مناسبی جهت جذب هزینههای سربار کارخانه نمیباشد.
- هزینه کار مستقیم: حجم مبنا و فرمولش استفاده از این مبنا زمانی کاربرد دارد که بین هزینه کار مستقیم و هزینههای سربار کارخانه رابطهای باشد و نرخ های هر ساعت کار مستقیم در هر دایره تقریبا برابر باشد.
- ساعت کار مستقیم: از این مبنا زمانی میتوان استفاده نمود که رابطه مستقیمی بین ساعات کار مستقیم و هزینههای سربار کارخانه وجود داشتهباشد.
- ساعت کار ماشین آلات: در صورتی که ماشین آلات کارخانه کاملأ اتوماتیک باشند، ساعت کار ماشین مناسب ترین مبنا جهت جذب هزینههای سربار میباشد. برای اینکه بعضی از هزینههای سربار کارخانه مانند تعمیر و نگهداری و استهلاک ارتباط مستقیم به ساعت کار ماشین پیدا میکنند.
- سربار واقعی: هزینههایی که در طول دوره مالی به صورت واقعی به مصرف رسیده است. همچنین کلیه هزینههایی که باید با انجام اصلاحات، در پایان دوره مالی به عنوان هزینههای سربار شناسایی و در حساب های مربوط به ثبت برسند.
طبقهبندی هزینههای سربار
دو نوع از رایج ترین روش های طبقه بندی به صورت زیر است :
- سربار مستقیم و سربار غیر مستقیم: سربار مستقیم، هزینههایی که مستقیمأ به دایره یا ماشین بخصوص ارتباط داشته باشند. مانند: هزینههای مربوط به یک دایره معین شامل : مواد سوختی ، هزینه سرپرستی ، دستمزد غیر مستقیم ، تعمیر ماشین آلات و … . سربار غیر مستقیم، هزینههایی که نمیتوان آنها را مستقیمأ به حساب یک دایره تولیدی یا خدماتی تخصیص داد. مانند هزینه برق، اجاره و… .
مهمترین هدف طبقهبندی هزینههای سربار به مستقیم و غیر مستقیم، تعیین سود آوری محصولات مختلف و مشخص کردن سهم هر دایره در سود مؤسسه میباشد. - سربار ثابت، سربار متغیر و سربار نیمه متغیر: این طبقه بنید با هدف رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده مدیران با تصمیم گیری در مورد حجم تولید، قیمت گذاری محصولات و کنترل هزینهها.
گروه بندی هزینههای سربار
- سربار ساخت (هزینههای عمومیکارخانه): در حساب کالای در جریان ساخت ثبت میشود. شامل هزینههای تولید ، به غیر از مواد خام و دستمزد مستقیم.
- سربار اداری و تشکیلاتی: جزء هزینههای دوره مالی است و به حساب سود و زیان انتقال مییابد.
- سربار توزیع و فروش: جزء هزینههای دوره مالی است و به حساب سود و زیان انتقال مییابد.
تفاوت سربار واقعی و سربار جذب شده
- سربار واقعی، یعنی هزینه غیر مستقیم ساخت که در طول دوره ایجاد شده است.
- سربار جذب شده ، مبلغ هزینه های غیر مستقیم که در طول دوره به محصولات تخصیص یافته است.
ثبت هزینههای واقعی سربار
هزینههای واقعی ساخت پس از وقوع به شکل روزانه در حسابی تحت عنوان کنترل سربار ساخت ثبت میشود. این حساب برای ثبت تمامی هزینههای غیر مستقیم ساخت مواد غیر مستقیم، دستمزد غیرمستقیم، استهلاک ماشین آلات تولید، اجاره ساختمان کارخانه، بیمه آتش سوزی کارخانه، آب و برق و گاز مصرفی کارخانه مورد استفاده قرار میگیرد.
حساب کنترل سربار ساخت( شامل هزینههای واقعی سربار) ****
حسابهای مختلف (مانند پیش پرداختها، بستانکاران و…) ****
حسابهای مختلف میتوانند بر حسب مورد وجوه نقد، پیشپرداختها، بستانکاران و استهلاک انباشته باشد.
ثبت سربار ساخت جذب شده
حساب کالای در جریان ساخت ****.
حساب سربار جذب شده ****.
حساب کنترل سربار ساخت
از این حساب به منظور ثبت هزینههای واقعی و هزینههای جذب شده سربار استفاده میشود. به این ترتیب که هزینههای واقعی سربار در بدهکار حساب کنترل سربار ساخت و هزینههای سربار جذب شده در بستانکار این حساب ثبت میشود.
در پایان دوره مالی ، مانده حساب کنترل سربار ساخت نشان دهنده اضافه یا کسر جذب سربار خواهد بود.
مشخص کردن اضافه یا کسر جذب سربار کارخانه
در پایان دوره مالی، هزینههای واقعی کارخانه به دوایر تولیدی و خدماتی تسهیم میشود. سپس هزینه دوایر خدماتی به دوایر تولیدی سرشکن میگردد. بنابراین مانده حساب کنترل سربار ساخت هر دایره تولیدی، نشان دهنده کسر یا اضافه جذب سربار همان دایره خواهد بود. به عبارتی بین سربار جذب شده و سربار واقعی همواره اختلافاتی وجود دارد که اصطلاحا اضافه یا کسر سربار نامدارد.
حجم مبنای واقعی * ( نرخ واقعی سربار- نرخ جذب سربار ) = اضافه یا کسر جذب سربار
سربار جذب شده – سربار واقعی = کسر جذب سربار
سربار واقعی – سربار جذب شده = اضافه جذب سربار
ثبت اضافه جذب سربار ساخت
حساب کنترل سربار ساخت ****.
حساب کسر یا اضافه جذب سربار ****.
ثبت کسر جذب سربار ساخت
اگر سربار واقعی > سربار جذب شده ⟵ کسر جذب سربار.
حساب کسر یا اضافه جذب سربار ***.
حساب کنترل سربار ساخت ****.
تحلیل کسر یا جذب سربار
تحلیل کسر و جذب سربار یکی از کاربردیترین ابزار حسابداری صنعتی است. با تحلیل این موضوع میتوانید در تصمیمگیری کاهش و یا افزایش هزینههای کارخانه نقش حجم مبنا و فرمولش مهمی ایفا کنید.
تجزیه تحلیل کاربردی اینچنین است که سربار جذب شده با سربار واقعی مقایسه میشود. چون ارقام واقعی هزینههای سربار و مبنای واقعی که برای جذب هزینههای سربار کارخانه به ندرت با برآوردهای استفادهشده در محاسبه نرخ جذب سربار برابر است.
اضافه یا کسر جذب سربار به این دلیل ایجاد میشود که نرخ واقعی سربار به ازای مبنای جذب سربار مثلا ساعت کار مستقیم بیشتر حجم مبنا و فرمولش یا کمتر از نرخ جذب سربار برایر هر واحد از مبانی مزبور است. به عبارت دیگر عامل اصلی اضافه یا کسر جذب سربار تفاوت بین نرخ جذب سربار و نرخ واقعی سربار است .
بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار
این یک حساب موقت است، بنابراین، باید در پایان دوره مالی بسته شود.
االف) اگر مانده حساب کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه مبلغ جزئی باشد، با حساب بهای تمام شده کالایفروش رفته، بسته میشود.
بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار بابت کسر جذب
حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته ***
حساب کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه ***
بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار بابت اضافه جذب
حساب کسر یا اضافه جذب سربار ساخت***
حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته ***
نکته:پس از بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار ساخت، بهای تمام شده کالای فروش رفته به بهای تمام شده واقعی تبدیل خواهد شد.
ب) اگر کسر یا اضافه جذب سربار ساخت، رقم قابل توجهی باشد، باید متناسب با موجودی کالای در جریان ساخت، موجودی کالای ساخته شده پایان دوره و قیمت تمام شده کالای فروش رفته، به این حسابها منتقل شود.
شاید مطالعه مقاله هزینه سربار جذب نشده و مالیات برای تکمیل اطلاعات شما جالب باشد.
بروز اضافه یا کسر جذب سربار ناشی ناشی از چه عواملی است؟
- انحراف هزینه سربار: که هزینههای واقعی سربار ساخت و هزینههای برآوردی که در محاسبه نرخ جذب سربار منظور شده است، تفاوت دارد.
- انحراف ظرفیت سربار: که حجم مبنای واقعی مثلا ساعت کار مستقیم با حجم مبنای برآوردی برای تعیین نرخ جذب سربار متفاوت باشد.
ثبت بستن سربار ساخت جذب شده
حساب سربار جذب شده ****.
حساب کنترل سربار ساخت ****.
ثبت بستن حساب حساب کنترل سربار ساخت
پس از بستن حساب سربار جذب شده، حساب کنترل سربار ساخت ماندهگیری میشود:
- در صورتی که مانده این حساب بستانکار باشد، نشاندهنده اضافه جذب سربار است که در این صورت کنترل سربار ساخت بدهکار و در مقابل حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته بستانکار میشود.
- در صورتی که مانده حساب کنترل ساخت بدهکار شود، نشاندهنده کسر جذب سربار است که در این صورت حساب کنترل سربار ساخت بستانکار و در مقابل بهای تمام شده کالای فروش رفته بدهکار میشود.
مثال محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی
اطلاعات شرکت گلسان به صورت زیر است. میخواهیم نرخ جذب سربار و اضافه یا کسر سربار این شرکت را محاسبه کنیم:
سربار برآوردی دایره 1: 8،500،000 ریال.
سربار برآوردی دایره 2: 9،000،000 ریال.
ساعت کار مستقیم برآوردی دایره 1: 200 ساعت.
ساعت کار ماشین آلات برآوردی دایره2: 150 ساعت.
ساخت سفارش 1 در دایره تولیدی1: با 50 ساعت کار واقعی.
ساخت سفارش 2 در دایره تولیدی2: با 40 ساعت کار واقعی.
هزینههای سربار واقعی سفارش 1، شامل مواد غیرمستقیم، هزینه استهلاک ماشین آلات، برق مصرفی و بیمه سهم کارفرما، 2،000،000 ریال.
هزینههای سربار واقعی سفارش 2، 3،500،000 ریال.
مبنای برآوردی / هزینه سربار برآوردی = نرخ جذب سربار.
42،500 = 200 / 8،500،000 = نرخ جذب سربار دایره 1.
60،000 = 150 / 9،000،000 = نرخ جذب سربار دایره 2.
نرخ جذب سربار * مبنای واقعی = سربار جذب شده.
2،125،000 =42،500 * 50 = سربار جذب شده دایره 1.
2،400،000= 60،000 * 40 = سربار جذب شده دایره 2.
در دایره 1، هزینه واقعی حجم مبنا و فرمولش سربار از سربار جذب شده کمتر است، بنابراین اضافه جذب سربار و دایره 2، هزینه واقعی سربار از سربار جذب شده بیشتر است بنابراین کسر جذب سربار وجود دارد.
تقویت پایه های بورس برای سال 94 با اجرای مصوبه تغییر حجم مبنا
کارشناسان بازار سرمایه معتقدند با اجرایی شدن مصوبه تغییر حجم مبنای شرکت های بورسی به 4 در ده هزار برای تعدادی از شرکت ها از روز جاری(شنبه) پایه های بورس برای سال 94 تقویت می شود.
ایران اکونومیست - هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار روز چهارشنبه هفته گذشته (29 بهمن ماه)مصوبه ای را در زمینه حجم مبنا تعدادی از شرکت های بورسی به تصویب رساند که براساس آن حجم مبنای تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 4 در ده هزار تعداد سهام شرکت تعیین شد.
همچنین براساس این مصوبه حداکثر ارزش حجم مبنا ده میلیارد ریال و حداقل آن 500 میلیون ریال است که تعداد آن براساس قیمت پایانی سهم در آخرین روز معاملاتی هر هفته محاسبه و از اولین روز معاملاتی هفته بعد اعمال می شود.
در چارچوب مصوبه هیأت مدیره سازمان بورس، در صورت انجام اقدامات شرکتی تغییرات حجم مبنا براساس مقررات و با رعایت نصاب های این مصوبه محاسبه و اعمال می شود البته قرار است این مصوبه از امروز شنبه، دوم اسفند ماه سال جاری در بازار سرمایه اجرایی شود، مصوبه ای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه، رونق را به تالار شیشه ای در بلندمدت بازمی گرداند و منجر به روانی معاملات می شود.
ناگفته نماند که حجم مبنا در سال های گذشته برای شرکت های بورسی نرخ 8 در ده هزار بود، نرخی که بسیاری از فعالان بازار سرمایه نسبت به آن گلایه داشتند و این رقم را عاملی برای عدم رونق بازار می دانستند.
**حجم مبنا چیست؟
حجم مبنا اهرمی است که از سال 82 و بعد از انتصاب حسین عبده تبریزی به سمت دبیرکلی بورس به کار گرفته شد و هدف از بکارگیری آن کنترل معاملات و جلوگیری از نوسان های کاذب و افت و خیز بی مورد قیمت سهام با معامله چند سهم شرکت ها بود.
براساس این اهرم که از فرمول 0.0008 ضربدر تعداد سهام شرکت ها محاسبه می شود هر شرکتی با توجه به میزان سرمایه (در واقع تعداد سهام) از حجم مبنای مشخص دارد و باید روزانه آن تعداد سهام شرکت مورد خرید و فروش قرار گیرد، تا تغییر قیمت روزانه مثبت و منفی 2 درصدی برای قیمت آخر وقت سهام شرکت ها محاسبه شود.
این اهرم از همان اول، با مخالفت های بسیاری روبه رو بوده و فعالان بازار همواره یکی از عوامل اصلی گره های معاملاتی را حجم مبنا می دانستند.
بکارگیری این اهرم در آن زمان موجب شد، تعداد زیادی از سهامداران حقوقی به دلیل اینکه نمی توانستند از شرکت های بزرگ بازدهی به دست آوردند به سمت شرکت های کوچک و حتی زیان ده حرکت کنند. این اتفاق زمینه رشد قیمت سهام شرکت های کوچک را فراهم آورد.
حال پس از گذشت سال ها و با تغییر این فرمول کارشناسان معتقدند علاوه بر اینکه تحرک و پویایی در سهام شرکت های بزرگ مشهود می شود، جلوی حرکت کند و گاه تنبل گونه این دسته از سهام گرفته می شود که نتیجه آن نیز اقبال فعالان بازار سرمایه به سهام شرکت های بزرگ و در نتیجه افزایش معاملات روزانه می شود.
محمود رضا خواجه نصیر مدیر نظارت بر بورس ها و بازارهای سازمان بورس و اوراق بهادار در توضیح این مصوبه گفته است: با توجه به اینکه برخی از شرکت های بزرگ، عمدتا دارای حجم مبنای بالایی در بازار بودند و این حجم مبنا، مانع گردش معاملاتی و قیمت گذاری این سهام بود، پیشنهاد کاهش حجم مبنا که مطالبه بخش عمده ای از بازار بود در هیأت مدیره سازمان بورس و اواراق بهادار طرح شد و مورد تصویب قرار گرفت.
وی ادامه داد: این یکی از سیاست هایی است که جهت تسهیل معاملات و متناسب با درخواست سرمایه گذاران انجام شده که با این مصوبه نزدیک به 200 شرکت با کاهش حجم مبنا در بورس رو به رو خواهند شد.
محمد یوسف امین داور یکی از کارشناسان بازار سرمایه نیز در خصوص تاثیر اجرای این مصوبه در بازار سرمایه به خبرنگار ایرنا، گفت: هرچند به طور حتم این مصوبه بر بازار سرمایه تاثیرگذار است اما آثار آن در بلندمدت مشهود خواهد شد و نباید در کوتاه مدت منتظر تغییرات سنگین در آن بود.
وی ادامه داد: با اجرای این مصوبه شرکت های بزرگ که دارای حجم مبنای بالایی بودند به تعادل خواهند رسید.
وی با بیان اینکه، با توجه به شرایط کنونی بازار حجم مبنای شرکت های بزرگ در حدود یک میلیارد تومان است، اظهار داشت: این مصوبه موقعیت مناسبی را برای جمع آوری سهام این شرکت ها ایجاد می کند.
امین داور با تاکید بر اینکه حجم مبنای قبلی(8 در ده هزار) ایرادی بود که به بازار سرمایه گرفته می شود، گفت: با اجرای این مصوبه و تغییر حجم مبنا در بلندمدت بازار به سمت تعادل حرکت خواهد کرد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: سهام بسیاری از شرکت ها در گذشته بعد از فروش در بازار جمع نمی شد و این امر به بازار ضربه می زد اما با اجرای مصوبه جدید میزان نقدشوندگی در بازار افزایش می یابد.
وی با تاکید بر اینکه نباید فراموش کرد که بازار سرمایه در انتظار نتیجه مذاکرات هسته ای به سر می برد، گفت: در همین حال برخی از اقدامات در بعضی از صنایع آغاز شده به نحوی که حرکات مطلوبی در آنها مشاهده می شود که این امر پایه های بورس را برای سال آینده استوار می کند.
همچنین حسین خزلی خرازی یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه در خصوص مصوبه حجم مبنا که از امروز در بازار سرمایه اجرایی می شود، گفت: این اقدام سازمان بورس برای روان سازی بازار بسیار موثر است و نشان می دهد که این سازمان به منظور حمایت از سرمایه گذاران اقدام به بازنگری در قوانین و دستور العمل ها کرده است.
وی می گوید: مصوبه جدید در خصوص کاهش حجم مبنا، اقدام بسیار موثر و مثبتی از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار به شمار می رود زیرا موجب می شود تا در شرایط فعلی، بازار روان تر از سابق شود.
خزلی خرازی در خصوص دلیل تصویب قوانین حجم مبنا در سالهای گذشته، گفت که قانون حجم مبنا در سازمان کارگزاران تصویب شد، چرا که در آن زمان مشکلات بزرگ تری در بازار سرمایه وجود داشت اعم از اینکه در آن زمان سامانه معاملات با مشکل مواجه بود و حتی سیستمی که شاخص را محاسبه می کرد امکان محاسبه میانگین موزون قیمت را نداشت.
محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی
یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر روی هزینۀ نهایی محصولات و خدمات، محاسبۀ نرخ جذب سربار است. سربار هزینه ای است که به راحتی نمیتوان آن را به قیمت نهایی محصول یا کالا اضافه کرد، زیرا به طور مستقیم در فرایند تولید محصول دخالت نداشته است.
هزینه هایی مثل پول آب و حجم مبنا و فرمولش گاز و برق، بیمه، اجاره بهای محل تولید و… جزو هزینه های سربار به حساب میآیند.
هزینۀ سربار یک بار قبل از شروع دورۀ مالی محاسبه و در آن قیمت نهایی محصولات به طور تقریبی پیشبینی میشود و یک بار هم بعد از قطعی شدن هزینه ها که معمولاً مقارن با پایان دورۀ مالی است.
به چه چیزی سربار جذب شده گفته میشود؟
سربار هزینه ای است که حجم مبنا و فرمولش به راحتی نمیتوان آن را به قیمت نهایی محصول یا کالا اضافه کرد، زیرا به طور مستقیم در فرایند تولید محصول دخالت نداشته است.
در حسابداری صنعتی به چه چیزی نرخ جذب سربار گفته میشود؟
بعد از پیشبینی هزینه های سربار در ابتدای دورۀ مالی تا پایان آن، عدد به دست آمده مبنای محاسبۀ کالا و محصول نهایی میشود که این مبنا نرخ جذب سربار نام دارد.
عوامل دخیل در محاسبۀ نرخ جذب سربار عبارتند از:
- سربار برآوردی
- سطح فعالیت انتخابشده
- مبنای جذب کردن هزینۀ سربار تولید یا ساخت
متغیرهای لازم برای محاسبۀ نرخ جذب سربار چیست؟
فرمول اصلی محاسبۀ این نرخ عبارت است از:
مقدار بودجه ای ÷ سربار بودجه ای = نرخجذبسربار
سربار به طور کلی از دو بخش تشکیل شده است:
- سربار ثابت: به هزینه هایی گفته میشود که تا سطح مشخصی از تولید تغییر نمیکند و ثابت است.
- سربار متغیر: هزینه هایی است که با کاهش یا افزایش حجم تولید تغییر خواهد کرد.
سه فرمول دیگر نیز برای محاسبۀ انواع سربارها وجود دارد که این دو متغیر نیز در آن حضور دارند:
سربار متغیر بودجه ای+ سربار ثابت بودجه ای= سربار بودجه ای
سربار متغیر جذبشده+ سربار ثابت جذبشده= سربار جذبشده
سربار متغیر واقعی+ سربار ثابت واقعی= سربار واقعی
اضافه (کسر) جذب سربار چیست؟
برای محاسبۀ نرخ جذب سربار، لازم است که با مفهوم اضافه (کسر) جذب سربار نیز آشنا باشید. میزان انحراف سربار در اصل از مقایسۀ دو متغیر سربار واقعی و سربار جذب شده به دست می آید:
سربار واقعی- سربار جذب شده= اضافه (کسر) جذب سربار
مثبت بودن حاصل این تفریق در محاسبۀ نرخ جذب سربار به این معناست که میزان سربار جذب شده بیشتر از مقدار سربار واقعی بوده است. در مقابل، منفی بودن حاصل تفریق نیز نشان دهندۀ کسر جذب سربار است؛ به این معنا که میزان سربار جذب شده کمتر از میزان سربار واقعی شده است.
فرمول های اضافه (کسر) جذب سربار به این شرح است:
سربار واقعی– سربار جذب شده= اضافه (کسر) جذب سربار
(نرخ واقعی سربار× مقدار واقعی)– (نرخ جذب سربار× مقدار واقعی)= اضافه (کسر) جذب سربار
مقدار حجم مبنا و فرمولش واقعی× (نرخ واقعی سربار– نرخ جذب سربار )= اضافه (کسر) جذب سربار
مقدار سربار واقعی نیز از حاصل جمع هزینه های سربار محقق شده در طول دورۀ مالی به دست میآید.
برای روشنتر شدن موضوع، لطفاً به این مثال توجه فرمایید:
اطلاعات مالی یک شرکت برای محاسبۀ نرخ جذب سربار ارقام زیر است:
سربار برآوردی از دایره 1: 850.000 تومان
سربار برآوردی از دایره 2: 900.000 تومان
ساعت کار برآوردی مستقیم از دایره 1: 200 ساعت
ساعت کار برآوردی مستقیم از دایره 2: 150 ساعت
ساخت سفارش 1 از دایره تولیدی 1: حاصل 50 ساعت کار خالص
ساخت سفارش 2 از دایره تولیدی 2: حاصل 40 ساعت کار خالص
هزینه های سربار واقعی از سفارش شمارۀ 1:
این هزینه ها شامل هزینۀ استهلاک ابزارها و ماشین آلات، مواد غیر مستقیم و برق مصرفی است.
بیمه سهم کارفرما: 200.000 تومان
هزینه های مربوط به سربار واقعی از سفارش 2: 350.000 تومان
مبنای برآوردی÷ هزینه های سربار برآوردی= نرخجذبسربار
نرخ جذب سربار در دایرۀ 1: 42.500= 200÷ 85.000
نرخ جذب سربار در دایرۀ 2: 60.000= 150÷ 900.000
نرخ جذب سربار× مبنای واقعی= سربار جذب شده
سربار جذب شده در دایره 1: 212.500 =50× 42.500
سربار جذب شده در دایره 240.000= 40 × 60.000
هزینۀ سربار واقعی در دایرۀ 1 کمتر از سربار جذب شده است و در نتیجه اضافۀ جذب سربار دارد. در دایرۀ 2 نیز هزینۀ سربار جذب شده کمتر از سربار واقعی است و در نتیجه کسر جذب سربار اتفاق افتاده است.
نتیجه گیری:
محاسبۀ نرخ جذب سربار یکی از مهمترین کارهایی است که همۀ شرکت ها لازم است در دوره های مختلف مالی خود انجام بدهند و محاسبۀ هزینه های سربار معمولاً در حیطۀ کاری حسابداری صنعتی قرار میگیرد. فرمول ها و شیوه های رایجی برای محاسبۀ رقم جذب سربار وجود دارد که در این مقاله به همراه مثال به طور کامل به آن پرداخته شد.
شرکت خود را به بهترین شکل مدیریت کنید
هر مدیر خوب نیازمند ابزاری قدرتمند است تا بتواند مجموعه خود را به بهترین شکل مدیریت کند. مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو ابزاری قدرتمند است که می تواند به مدیران در کنترل کارمندان و محاسبه حقوق و دستمزد آنها کمک کند.
شما همیشه یک مدیر لایق هستید و باید بهترین ها برای شما باشد. با استفاده از نرم افزار حسابداری آنلاین فینتو کار مدیریت خود را بسیار آسان تر کنید.
مولاریته چیست ؟ مفهوم و نحوه محاسبه آن
مولاریته چیست ؟ مفهوم و نحوه محاسبه آن
مولاریته (Molarity)، غلظت مولی یا غلظت مولار (Molar concentration) نوعی از غلظت می باشد که در علم شیمی برای سنجش غلظت محلول ها کاربرد دارد. مولاریته که با نماد M یا CM نشان داده می شود، در حقیقت معیار غلظت محلول می باشد. این کمیت با تعداد مول های حل شونده در یک لیتر محلول تعریف شده است. در این مقاله در نشریه جهان شیمی فیزیک، توضیحات بیشتری در رابطه با مولاریته، نحوه محاسبه و اهمیت آن در واکنش های شیمیایی ارائه شده است. لطفا همراهی بفرمایید.
فهرست مطالب این مقاله
۱- تعریف و مفهوم مولاریته
۲- محاسبه مول (یا گرم) و حجم با استفاده از غلظت مولار
۳- فرمول های استاندارد
۴- رقیق سازی محلول ها به کمک مولاریته
۵- تهیه محلول های مولار
۶- عامل موثر بر مولاریته
۷- کاربرد مولاریته
۸- تفاوت بین مولاریته و نرمالیته
تعریف و مفهوم مولاریته
کمیت های زیادی برای اندازه گیری غلظت محلول در علم شیمی وجود دارد. یکی از این کمیت ها که فرد را از محاسبات زیاد بی نیاز می کند و در نتیجه راحت تر از بقیه موارد می باشد غلظت مولار است. در واقع به نسبت تعداد مول یا تعداد وزن مولکول گرم از یک جسم حل شده در یک لیتر محلول گفته می شود. این کمیت در حقیقت نشان دهنده تعداد مول جز مورد نظر در یک ليتر محلول می باشد.
حجم محلول به لیتر / تعداد مول های حل شونده = مولاریته
توجه داشته باشید که در فرمول ذکر شده، مول برابر با نسبت جرم حل شونده بر جرم مولی حل شونده می باشد. حال سوالی که مطرح می شود اینست که جرم مولی ترکیب چگونه محاسبه می شود؟ با یک مثال ساده می توان مفهوم جرم مولی را به خوبی متوجه شد. به عنوان نمونه سدیم کلرید (NaCl) را در نظر بگیرید. وزن مولکولی آن برابر با ۵۸/۵ (با توجه به جدول تناوبی، ۲۳ برای اتم Na و ۵/۳۵ برای اتم Cl) می باشد. از این رو در یک ترکیب، وزن مولکولی که در حقیقت به گرم ارائه می شود، همان جرم مولی است. در مورد NaCl 58/5 گرم می باشد.حجم مبنا و فرمولش
بنابراین با جایگزین کردن در معادله قبلی، فرمول محاسبه مولاریته به صورت زیر خواهد بود :
(حجم حلال به لیتر) × (جرم مولی حل شونده) / جرم حل شونده = مولاریته
با توجه به فرمول بالا مشخص می شود که غلظت مولار در سیستم SI با واحد مول بر متر مکعب (mol/m ۳ )، مول بر دسی متر مکعب (mol/dm ۳ ) گزارش می شود، در حالیکه معمولا از واحد مول بر لیتر (mol/L) برای گزارش مقدار آن استفاده می کنند. لازم به ذکر است که در ایران نیز برای بیان مولاریته از واحد molL -۱ استفاده می شود.
مثال ۱
مولاریته محلولی از سدیم کربنات (Na۲CO۳) که شامل ۵۳ گرم ماده حل شده در ۲۱۵ میلی لیتر محلول را حساب کنید؟
برای حل این مسئله در ابتدا باید جرم را به مول تبدیل نمایید. پس جرم مولی سدیم کربنات را با استفاده از جدول تناوبی پیدا کنید ( که ۱۰۶ گرم بر مول می شود). علاوه بر آن به حجم هم نیاز می باشد که در صورت مسئله ۲۱۵ میلی لیتر یا ۰/۲۱۵ لیتر ذکر شده است.
محاسبه مولاریته
مثال ۲
غلظت مولار محلول اسید نیتریک (HNO۳) را که شامل ۱۲/۶ گرم در ۵ لیتر محلول می باشد را محاسبه کنید ؟
غلظت مولار
نکته مهم
همانطور که بیان شد، برای محاسبه غلظت یک محلول بر حسب غلظت مولی، تعداد مول های جسم حل شده را محاسبه می کنند. سپس با محاسبه تعداد مول های ماده حل شده و با قرار دادن آن در فرمول غلظت مولار، می توان مولاریته محلول مورد نظر را بدست آورد. لازم به ذکر است که این واحد علاوه بر تعداد مول حل شونده در یک لیتر محلول به صورت نسبت میلی مول حل شونده به یک میلی لیتر محلول نیز تعریف شده است.
۱- اگر ماده حل شده به شکل مولکولی باشد، بنابراین تعداد مول مولکول مورد نظر از فرمول زیر محاسبه می شود.
وزن مولکولی / گرم ماده حل شده = تعداد مول های مولکول حل شده
۲- اگر ماده حل شده یون باشد، در این صورت به جای وزن مولکولی، وزن یون مورد نظر را در فرمول قرار می دهند.
وزن یونی /گرم ماده حل شده = تعداد مول های یون حل شده
۳- اگر ماده حل شده به صورت اتمی باشد، در این صورت تعداد مول اتم مورد نظر از از فرمول زیر محاسبه می شود.
وزن اتمی / گرم های ماده حل شده = تعداد مول های اتم حل شده
محاسبه مول (یا گرم) و حجم با استفاده از غلظت مولار
لازم به ذکر است که با توجه به تعریف غلظت مولار و معادله مربوطه، می توان تعداد مول هر جز در محلول و یا حجم محلول را نیز محاسبه کرد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که زمانی غلظت محلول را بر حسب غلظت مولی بیان می کنند، محاسبه مقدار ماده حل شده موجود در یک نمونه معین از آن محلول ساده می باشد. مثلا یک لیتر محلول ۴ مولار در حقیقت دارای ۴ مول ماده حل شده می باشد. از این رو ۵۰۰ میلی لیتر از آن محلول دارای ۲ مول ماده حل شده و همچنین ۱۰۰ میلی لیتر آن دارای ۰/۴ مول ماده حل شده خواهد بود.
به عنوان مثال، چند ميلی ليتر محلول گلوكز ۰/۵ مولار حاوی ۰/۱ مول گلوكز است؟
محاسبه حجم با استفاده از غلظت مولار
اگر غلظت مولار NaCl برابر با ۰/۳۶۴ مولار باشد، چند گرم از آن در ۱۵۲ میلی لیتر محلول وجود دارد؟
محاسبه گرم با استفاده از غلظت مولار
توجه داشته باشید که وقتی محاسبات را به صورت مرحله به مرحله انجام می دهید، از گزد کردن اعداد بدست آمده جدا خودداری کنید. زیرا در اثر گرد کردن، جواب نهایی بدست آمده با جواب مورد نظر، اختلاف پیدا میکند.
فرمول های استاندارد
علاوه بر فرمول گفته شده، در زیر تعدادی از فرمول های استاندارد برای محاسبه غلظت مولار بیان شده است.
۱- زمانیکه تعداد مول های حل شونده و حجم محلول مشخص باشد :
M = N / V = N / NA × V
که در آن n تعداد مول های ترکیب، V حجم محلول به لیتر، N تعداد مولکول های موجود در محلول و NA عدد آووگادرو می باشد.
۲– مولاریته یک محلول رقیق و یا حجم محلول را می توان با کمک معادله زیر محاسبه کرد.
که در آن M۱ مولاریته محلول اول، V۱ حجم آن به لیتر، M۲ مولاریته محلول دوم و V۲ حجم آن به لیتر می باشد.
۳- اگر دو محلول با حل شونده یکسان با یکدیگر مخلوط شوند، غلظت مولار محلول حاصل را می توان به صورت زیر محاسبه نمود :
رقیق سازی محلول ها به کمک مولاریته
رقیق سازی (Dilution) یا رقیق کردن یک محلول به فرآیندی گفته می شود که در آن، غلظت یک محلول با اضافه کردن حلال خالص به آن، کم شود. در این صورت حجم محلول افزايش و غلظت حل شونده ها كاهش می یابد. توجه داشته باشید که در فرآيند رقيق سازي با اینکه حجم محلول ها عوض شده است، اما تعداد مول حل شونده ها تغييری نمی كند. بنابراین می توان میان غلظت های اوليه و غلظت های ثانويه ارتباط برقرار كرد.
رقیق کردن یک محلول
رقیق سازی از جمله راه های تهیه یک محلول با غلظت مناسب می باشد. همانطور که می دانید، محلول های تجاری را معمولا در غلظت های خاص به فروش می رسانند. اما متاسفانه این غلظت ها در بیشتر مواقع غلظت هایی نیستند که بتوان از آن ها برای انجام آزمایشات استفاده کرد.
محلول NaCl با مولاریته متفاوت
لازم به ذکر است که همان گونه که در بند ۲ بخش قبلی بیان شد، می توان از رابطه رقیق سازی (Dilution Equation) برای محاسبه غلظت مولار و یا حجم محلول های رقیق شده استفاده نمود. به عنوان مثال چقدر از یک محلول ۰/۵ مولار شکر نیاز دارید تا ۴۵۰ میلی لیتر محلول ۰/۲ مولار شکر بدست آید؟
۲۰ میلی لیتر از محلول ۰/۵ مولار شکر نیاز دارید.
رقیق سازی محلول ها
تهیه محلول های مولار
برای تهیه یک محلول یک مولار از یک ترکیب مورد نظر، باید یک مول از آن ترکیب را وزن نموده و سپس به مقدار کافی به آن آب اضافه شود تا به طور دقیق یک لیتر محلول بدست آید. روش کار به این صورت است که در ابتدا با توجه به حجم مورد نياز از محلول مورد نظر، يك بالن حجم سنجی مناسب انتخاب مي شود. در ادامه با توجه به حجم بالن انتخابی و مولاريته مورد نظر محقق، جرم مناسب از حل شونده را با ترازو دقیقا وزن كرده و سپس به داخل بالن حجمی انتقال مي دهند. با افزودن مقدار کمی آب سعی می شود تا تمام حل شونده را به صورت محلول در آورند. در نهایت با افزودن مقدار بيش تر آب حجم محلول را به خط نشانه بالن انتخابی مي رسانند. شکل زیر را مشاهده نمایید.
تهیه محلول های مولار
به عنوان مثال برای تهیه یک محلول ۵ مولار از اسید سولفوریک باید میزان گرم ۴۹۰/۴ = ۹۸/۰۸ × ۲ (وزن مولکولی اسید سولفوریک برابر با ۹۸/۰۸ می باشد) از اسید سولفوریک را برداشته و در مقدار کافی آب حل نمایید تا یک لیتر محلول ۵ مولار اسید سولفوریک داشته باشید.
نکته
توجه داشته باشید زمانیکه یک محلول مایع تهیه می شود، حجم محلول به ندرت برابر با مجموع حجم های اجزا خالص سازنده آن خواهد بود. معمولا حجم نهایی محلول کمتر یا بیشتر از مجموع حجم های اجزا سازنده آن می شود. بنابراین برای تهیه یک محلول معین نمی توان مقدار دقیق حجم مبنا و فرمولش حلال مورد نیاز را پیش بینی کرد. به همین جهت از بالن های حجم سنجی استفاده می کنند و هم اینکه آب را کم کم اضافه نموده و به طور مداوم و با احتیاط هم میزنند. در نهایت تا خط نشانه که روی گردن بالن حجمی مشخص شده است آب اضافه می شود.
تهیه محلول مولار
عامل موثر بر مولاریته
اشکال غلظت هایی که بر اساس حجم محلول محاسبه می شوند اینست که چنین غلظت هایی متاسفانه با تغییر دما اندکی تغییر می کنند. در واقع تغییر دما سبب انقباض و یا انبساط محلول مورد نظر شده است، بنابراین، غلظت محاسبه شده بر مبنای حجم، تغییر خواهد کرد. به همین جهت و به منظور رعایت دقت عمل در تعیین غلظت، باید تهیه محلول و در نتیجه تعیین مولاریته آن در دمایی باشد که قرار است آن محلول مصرف شود.
اثر دما بر بر مولاریته
کاربرد مولاریته
بیشترین استفاده از غلظت مولار برای تعیین غلظت اسید ها و باز ها می باشد. همانطور که می دانید اسید ها و باز ها در آب حل می شوند. برای درک بهتر موضوع از یک مثال استفاده می کنیم. اگر ۱۹۶ گرم اسید سولفوریک را در ۴ لیتر آب حل کنید، با توجه به جرم مولی اسید سولفوریک (۹۸ گرم) در حقیقت دو مول اسید سولفوریک را در ۴ لیتر آب حل کرده اید. حال غلظت آن را به نیم مول بر لیتر برسانید. اگر ۱۰۰ میلی لیتر از آن محلول را در ظرفی جدا بریزید، ۰/۰۵ مول اسید سولفوریک در آن ظرف موجود است. حال فرض کنید که در واکنشی به ۳ مول اسید سولفوریک نیاز است،بنابراین باید ۶ لیتر محلول استفاده شود.
تفاوت بین مولاریته و نرمالیته
با کمک معادله زیر، می توان مولاریته را به نرمالیته (N) تبدیل نمود.
که در آن N نرمالیته محلول، M مولاریته محلول و a برابر با تعداد الکترون هایی است که مبادله می شود. در واقع ضریب a در اسید ها برابر با تعداد هیدروژن های اسید مورد نظر (که به وسیله فرمول اسید مشخص می شود)، در باز ها برابر با تعداد OH باز مورد نظر (که به وسیله فرمول باز مشخص می شود) و در نهایت در نمک ها که برابر با تعداد فلز ضرب در ظرفیت فلز می باشد. در نتیجه میزان a برحسب نوع واکنش تعیین می شود. به عنوان مثال غلظت مولار و نرمالیته اسید کلریدریک با هم برابر می باشد، زیرا در ساختار اسید کلریدریک تنها یک هیدروژن اسیدی وجود دارد.
دیدگاه شما