تعریف بازار مالی
بازار مالی به بازاری گفته میشود که در آن داراییهای مالی خریدوفروش میشود. تفاوت داراییهای مالی و داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند (مانند اتومبیل، ملک و. ) اما داراییهای مالی عموماً ماهیت فیزیکی ندارند.
در واقع بازار مالی امکان تبادل اوراق بهادار، کالا و یا هر چیز قابل مبادله را برای مشارکتکنندگان با هزینه پایین فراهم میکند.
وظیفه بازارهای مالی
وظیفه بازارهای مالی رساندن پولهای اضافی کسانی که پسانداز کردهاند به کسانی که قصد دارند بیشتر از درآمدشان خرج کنند است. در واقع رساندن پول از افرادی که روش سرمایهگذاری را نمیدانند یا به اندازه کافی دانش ندارند به کسانی که این توانایی را دارند. بازارهای مالی با انجام این وظیفه باعث افزایش کارایی و رونق کل اقتصاد میشود.
دستهبندی بازارهای مالی
به طور کلی بازارهای مالی را میتوان به دستهبندیهای زیر تقسیم کرد:
بازار سهام و اوراق قرضه
هر فرد یا شرکت میتواند به دو طریق در بازار مالی پول مورد نیاز خود را تهیه کند. رایجترین روش، انتشار اوراق قرضه است که عبارت است از قرارداد دوجانبهای که بین وامدهنده و وامگیرنده بسته میشود و به سبب آن، وامگیرنده متعهد میشود در زمان مشخص مبالغ تعیین شده را به عنوان بهره به وامدهنده پرداخت کرده و در تاریخ معین اصل مبلغ بدهی را به او بازگرداند.
روش دیگر، تهیه پول انتشار سهام است. اگر کسی دارای صد سهم عادی از شرکتی باشد که به عنوان مثال یک میلیون سهم منتشر کرده او به اندازه یکهزارم سود خالص و یکهزارم داراییهای شرکت حق دارد. به دارنده چنین حقی در زمانهای مشخص مبالغی سود تقسیمی پرداخت میشود. ویژگی این نوع اوراق بهادار این است که فاقد تاریخ سررسید هستند.
ایراد اصلی سرمایهگذاری در سهام (بهجای اوراق قرضه) این است که سهامدار از آخرین مدعی یا ذینفعان شرکت است، یعنی شرکت در صورت ورشکستگی باید ابتدا تمام بدهیهایش را بپردازد و اگر چیزی باقی ماند به سهامدار خواهد رسید؛ اما مزیت این اوراق هم این است که دارنده آن بهصورت مستقیم از افزایش سودآوری شرکت یا افزایش ارزش داراییهای آن بهرهمند خواهد شد، چرا که این اوراق به صاحب خود حق مالکیت در شرکت را میدهد.
بازار اولیه و ثانویه
بازار اولیه یا بازار دست اول یک بازار مالی، بازاری است که در آن اوراق بهادار سهام و یا اوراق قرضه به نخستین خریداران فروخته میشود.
مردم آگاهی چندانی از بازارهای اولیه یا بازارهای دست اول ندارند، چرا که فروش اوراق بهادار به نخستین خریداران در پشت درهای بسته انجام میشود. بانک سرمایهگذار، یک نهاد مالی بسیار مهم است که در امر نخستین فروش اوراق بهادار در بازار اولیه، شرکتها را یاری میدهد. این بانک از طریق تعهد به خرید اوراق بهادار، چنین وظیفهای را انجام میدهد، یعنی اوراق بهادار تازه انتشار یافته را به مردم عرضه میکند و اگر آنها به فروش نرفت، خود، آنها را به قیمت تضمین شده خریداری خواهد کرد.
بازار ثانویه یا بازار دست دوم یک بازار مالی بازاری است که در آن اوراق بهاداری که در گذشته منتشر شده خرید و فروش میشود. در بازارهای دست دوم، کارگزاران و معاملهگران اوراق بهادار نقش عمدهای بر عهده دارند. کارگزار نماینده سرمایهگذاران است که خریدار و فروشنده اوراق بهادار را به هم میرساند، معاملهگر کسی است که اوراق بهادار را به قیمت اعلام شده از فروشندگان خریداری میکند و به قیمتهای اعلامشده به خریداران میفروشد.
هنگامیکه فردی در بازار دست دوم، اوراق بهاداری را میفروشد، در ازای این اوراق پولی دریافت میکند. حال آنکه شرکتی که چنین اوراقی را منتشر کرده است، از این بابت، پولی دریافت نمیکند و شرکت تنها زمانی که، اوراق بهادار را برای نخستین بار در بازارهای اولیه عرضه میکند بهای آن را دریافت خواهد کرد. با وجود این، بازارهای ثانویه یا بازارهای دست دوم وظیفه یا نقش اصلی را ایفا میکنند. چرا که اولاً کار فروش اوراق را تسهیل میکنند بهطوریکه دارندگان این اوراق میتوانند بدینوسیله به وجوه نقد دست یابند یعنی این بازارها موجب افزایش قدرت نقدشوندگی اوراق بهادار میشوند. ثانیاً بازارهای ثانویه منجر به کشف قیمت سهام میشوند و بدین ترتیب شرکت در مرتبه بعدی که قصد دارد بخش دیگری از سهام خود را در بازار اولیه عرضه کند، قیمت اصلی که خریداران حاضرند بپردازند را میداند.
بازار بورس و بازار خارج از بورس
بازارهای دست دوم به دو طریق سازماندهی میشوند: یک دسته به عنوان بازار بورس، یعنی بهصورت بازاری سازماندهی میشوند که کارگزاران یا نمایندگان، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در یک مکان جمع میشوند تا دادوستدهایی انجام دهند.
گروه دوم بازارهای دسته دوم، بازارهای خارج از بورس (OTC) هستند که در آن معاملهگران در نقاط مختلف آماده خرید و فروش انواع اوراق بهادار میباشند. از انواع بازارهای خارج از بورس میتوان به بازارهایی که در آنها گواهی سپرده قابل دادوستد، وجوه بانک مرکزی، قبولی بانکها و ارزهای خارجی دادوستد میشوند، اشاره کرد.
بازار سرمایه و بازار پول
یکی دیگر از راههای دستهبندی بازارها این است که در هر بازار خاص اوراق بهادار سررسید مشخص دادوستد شود. بازار پول یک بازار مالی است که در آن تنها اوراق قرضه کوتاهمدت دادوستد میشود.
بازار سرمایه یک بازار مالی است که در آن اوراق قرضه بلندمدتتر و سهام شرکتها دادوستد میشود.
در واقع میشود استنباط کرد که بازار پول قدرت نقدشوندگی بالاتری دارد و نوسان قیمت در آن کمتر از نوسان قیمت در بازار سرمایه است.
از طرفی میتوان به این نکته پی برد که سرمایهگذاران در بازار سرمایه با افق سرمایهگذاری بلندمدتتری ورود میکنند. (برای مطالعه بیشتر درباره سرمایهگذاری و عوامل موثر بر آن میتوانید به مقاله سرمایهگذاری چیست؛ بررسی اصول و عوامل موثر بر سرمایهگذاری مراجعه کنید.)
انواع اوراق بهادار در بازارهای مالی
برای درک بهتر شیوه عملکرد بازارهای مالی باید با اوراق بهاداری که در بازارهای مالی دادوستد میشوند آشنا شویم. ابتدا به معرفی اوراق بهاداری که در بازار سرمایه معامله میشوند میپردازیم.
اوراق بهادار در بازار پول
به دلیل اینکه اوراق بهادار قابل معامله در بازار پول سررسیدهای کوتاهمدت دارند، از نوسانات قیمتی کمتری برخوردارند بنابراین ریسک سرمایهگذارانی که این اوراق را انتخاب میکنند اندک است.
در ادامه به بررسی برخی از اوراق بهادار در بازار پول میپردازیم.
اسناد خزانه اسلامی (اخزا)
اﺳﻨﺎد ﺧﺰاﻧﻪ ﺑﺮای ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎلی دوﻟﺖ و ﺑﻪ ﭘﺸﺘﻮاﻧﻪ ﺗﻌﻬﺪ و اﻋﺘﺒﺎر ﻛﺎﻣﻞ دوﻟﺖ ﻣﻨﺘﺸﺮ و دارای ﺳﺮرﺳﻴﺪ ﻳﻚ ﺳﺎل و ﻛﻤﺘﺮ هستند. سررسید اغلب این اوراق به صورت ۴، ۱۳، ۲۶ و ۵۲ هفتهای است. این اوراق، سود پرداختی ندارند و دولتها در زﻣﺎن ﻓﺮوش، آنها را ارزانتر از ﻣﺒﻠﻎ اسمی ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪاران میفروشند و از منابع مالی حاصل از فروش آنها، بدهیهای دولت پرداخت میشود؛ اما به دلیل اشکالات فقهی وارد بر این روش، دولت جمهوری اسلامی ایران، این اوراق را صادر و به شکل مستقیم به طلبکاران غیردولتی واگذار میکند. دارنده اوراق در صورت نیاز به وجه نقد، این اوراق را در بازار فرابورس ایران به فروش میرساند. (برای کسب اطلاع بیشتر درباره محاسبه بازدهی اوراق اخزا میتوانید به سایت فرابورس ایران مراجعه کنید. همچنین برای خواندن اخبار مرتبط با اوراق اخزا میتوانید به سایت سخاب مراجعه فرمایید.)
اخزا مهمترین ابزار بازار پول است. این اوراق به دلیل اینکه ریسکهای سرمایهگذاری از طرف دولت را ندارد بنابراین بدون ریسک هستند.
اوراق تجاری
بانکها و شرکتهای بسیار بزرگ در آمریکا میتوانند اوراق تجاری منتشر کنند. این اوراق با سررسید کوتاهمدت هستند.
پذیرش بانکی
بانکها برای توسعه تجارت باید معاملاتی را انجام دهند. امکان تسویه این معاملات از طریق ابزاری به نام برات بانکی فراهم میکنند. هنگامیکه خریدار کالا یا کالایی را از صادرکننده یا فروشنده خریداری میکند، وجه آن عموماً در سه ماه پرداخت میشود و یک بانک که بانک خریدار نامیده میشود، تضمین پرداخت وجه را انجام میدهد. در مقابل ارائه آن تضمین کارمزدی را از خریدار دریافت میکند و برای وی اعتبارنامه افتتاح میکند و بخشی از مبلغ اعتبارنامه را باید خریدار نزد بانک خود سپرده کند.
این اعتبارنامه که به فروشنده کالا از پرداخت وجه اطمینان خاطر میدهد، قابل فروختن به بانک دیگر است. معمولاً بانکها با توجه به تاریخ سررسید، میزان نرخ تنزیل را مشخص میکنند.
ابزارهای بازار سرمایه
ویژگی بازار سرمایه این است که ابزارهای بلندمدت در آن معامله میشوند. ازآنجاییکه مهمترین ابزار بازار سرمایه سهام است، به همین خاطر از بورس اوراق بهادار به عنوان بازار سرمایه یاد میشود.
سهام بیانگر حقی است که دارنده برگ نسبت به سود خالص و داراییهای یک شرکت دارد. تنها کمی بیشتر از نیمی از سهام منتشر شده در دست افراد است و باقی آنها به صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای مشترک سرمایهگذاری و شرکتهای بیمه تعلق دارد.
از ویژگیهای این اوراق آن است که سررسید مشخص ندارند بنابراین اوراق بلندمدت هستند.
وامهای رهنی
وامهای رهنی به شرکتها و یا افرادی اعطا میشود که قصد دارند خانه، زمین و یا ساختمان بخرند. براساس این قرارداد، ساختمان یا زمین درگرو وام قرار میگیرد. در بازار وام ایالات متحده آمریکا، وامهای رهنی، بزرگترین بخش را تشکیل میدهند و بیشترین مقدار وامها نیز برای خرید خانه گرفته میشود.
در بازار وامهای رهن مسکن، نوعی اوراق بهادار با پشتوانه اسناد رهنی منتشر شده که امکان تأمین مالی و تبدیل به نقد کردن وامهای رهنی برای بانکها و صندوقهای مسکن و وام را میسر ساخته است.
اوراق قرضه شرکتها
شرکتهای بزرگ که از نظر اعتباری در رده بالایی قرار دارند، اوراق قرضه بلندمدت منتشر میکنند. شرکتهایی که اوراق قرضه منتشر میکنند، بهره این اوراق را سالی دو بار به دارنده این اوراق میپردازند و ارزش اسمی آنها را نیز در تاریخ سررسید پرداخت میکنند. برخی از این اوراق قرضه که آنها را اوراق قرضه قابل تبدیل مینامند دارای این ویژگی هستند که دارنده آنها میتواند در زمان مقرر، آنها را به تعدادی سهم عادی شرکت انتشاردهنده تبدیل کند.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی بازارهای مالی پرداختیم و برای انواع بازارهای مالی تعریفی ارائه کردیم. ذکر این نکته الزامی است که ورود به بازارهای مالی مختلف نیازمند مطالعه و کسب اطلاع و بررسی تمامی جوانب آنهاست. توصیه میشود که هیچگاه بدون اطلاع کافی اقدام به ورود به این بازارها نکنید.
برای کسب دانش و آگاهی بیشتر میتوانید از همین حالا شروع کنید؛ پیشنهاد میشود که دوره آموزشی رایگان آموزش همگانی سرمایهگذاری را تماشا کنید.
عبور بیت کوین، اتر و کاردانو از سطوح کلیدی
در چند روز اخیر، بیت کوین در حالی که اکثر ارزهای دیجیتال را دچار نوسان کرده است، یک روند صعودی را آغاز کرده است. محبوب ترین دارایی دیجیتال جهان از 3 مارس به بالاترین سطح خود رسیده است و هم اکنون در زمان انتشار با قیمت 46,499 دلار معامله می شود که نشان دهنده افزایش 3.9 درصدی در 7 روز گذشته است.
حرکت صعودی بیت کوین در چند روز گذشته ممکن است به چند اتفاق در حوزه بازار ارزهای دیجیتال از جمله تغییر وضعیت وال استریت در هفته گذشته نسبت داده شود. همچنین گلدمن ساکس، بانک مستقر در ایالات متحده، یک تراکنش خارج از بورس (OTC) در بیت کوین انجام داده و از گلکسی دیجیتال خریداری کرده است. دومی یک شرکت سرمایه گذاری دیجیتال است که به عنوان شریک نقدینگی برای میز معاملات آتی بیت کوین بانک عمل می کند. تحلیلگران بازار تا حدودی صعود مجدد بیت کوین را به این اعلامیه نسبت دادند که در اکثر کوین ها تکرار شده است.
تأثیر نمودار صعودی بیت کوین در چندین کوین از جمله اتریوم ، کاردانو، سولانا و اکثر کوین های صعودی دیگر بازتاب یافته است.
نمودار صعودی اتریوم
عملکرد اتریوم حتی از مسیر بیت کوین نیز فراتر رفته است. کمی بالاتر از مرز 3500 دلار رسید و اکنون در 3490 دلار تثبیت شده است.
این حرکت ناشی از هیاهوی انتقال شبکه اتریوم از Proof-of-Work به Proof-of-Stake است. این ادغام آزمایش شده و مؤثر بودن آن در شبکه آزمایشی «Kiln» ثابت و به طور گسترده به عنوان یک تغییر دهنده بازی برای اکوسیستم اتریوم در نظر گرفته شده است. این تحولات در شبکه اتریوم باعث افزایش مثبت احساسات سرمایه گذاران نسبت به پتانسیل این کوین شده است.
پیروی کاردانو از ارزهای دیجیتال با مارکت کپ بالا
نمودارهای کاردانو از کوین های رتبه بالای بازار پیروی کرده اند و قیمت ADA آن در زمان نگارش به 1.18 دلار رسیده و افزایش 5.9 درصدی را در 7 روز نشان می دهند. میانگین های متحرک 7 روزه و 21 روزه روی 1.2 دلار تقاطع یافتند که نشان دهنده ادامه روند صعودی در روزهای آینده است.
با ادامه رشد کاردانو، توسعه دهندگان کاردانو، IOG، که قبلا با نام IOHK شناخته می شد، اخیراً پیشنهادی را برای افزایش حافظه اسکریپت های Plutus شبکه اعلام کرده اند که این عوامل و عوامل دیگر به طور مثبتی بر اعتماد سرمایه گذاران تأثیر گذاشته است.
با افزایش صعودی بیت کوین، کوین های دیگر نیز همین روند را دنبال می کنند. اکثر میانگین های متحرک نشان دهنده تداوم حرکت صعودی هستند.
صرافی ارز دیجیتال ایران بایننس را برای خرید و فروش بیش از 500 ارز دیجیتال و 200 شت کوین و منبع کاملی از اطلاعات مرتبط با حوزه ارزهای دیجیتال انتخاب کنید.
مطالعه اخبار ارزهای دیجیتال در بروز بودن در این مارکت بسیار مهم است. با آپدیت بودن اطلاعات شما در این بازار فرایند خرید ارز دیجیتال را میتوانید هوشمندانه انجام بدهید. مثلا با خرید تتر و نگهداری آن میتوانید در زمان مناسب خرید بیت کوین را از صرافی های خارجی انجام دهید و یا اینکه بصورت مستقیم از صرافی ارز دیجیتال ایرانی اینانس انجام دهید.
واژه نامه
ارزي که مي تواند بدون کسب مجوز از بانک مرکزي انتشار دهنده آن با ارزهاي ديگر يا طلا مبادله شود.
طرف مقابل در يک معامله
نرخ مبادله ارزهاي فرعي(Cross)
به جفت ارزهايي گفته مي شود که دلار آمريکا شامل آنها نباشد
خطر ضرر وزيان ناشي از معاملات ارزها
به قراردادي اطلاق مي شودکه طي آن طرفين ملزم مي شوندارزهاي متفاوتي را دريک نرخ مبادله مشخص، ميزان معين و تاريخي معلوم مبادله نمايند
قرارداد اختيار معامله ارزه، که به خريدار اختيار اين امکان را مي دهد تا طي زماني معين وبا قيمت و مقداري مشخص و ثابت، در صورت تمايل اقدام به انجام معامله نمايد
قرارداد اختيار معامله ارز با سررسيدي بيش از يک سال
معامله يا معاملاتي که در يک روز کاري شروع و در همان روز پايان مي يابد
شخصيتي حقيقي يا حقوقي که اقدام به خريد دارايي هاي مالي با حجم بالا مي نمايد و آنها را با حجم کمتر به معامله گران خرد با بهاي بشتر مي فروشد
سپرده که توسط مشتري نزد کارگزار نگه داري مي شود
کاهش، کاهش ارزش يک ارز در برابر ارزي ديگر
به حسابي گفته مي شودکه يک مدير سرمايه با وجوه آن براي صاحب حساب معامله انجام مي دهد و براي هر معامله احتياج به اجازه جداگانه اي از سوي صاحب حساب ندارد
کاهش موجودي حساب در پي چند معامله ناموفق
بانک مرکزي اتحاديه بازار خارج از بورس (OTC) اروپا
سيستم پولي يکسان کشورهاي عضو اتحاديه اروپا
اتحاديه پولي اروپا شامل کشورهاي:آلمان، ايتالي، فرانسه، اسپاني، لوکزامبورگ، هلند، پرتغال، اتريش، فنلاند، ايرلندوبلژيک
نرخ مبادلاتي دو ارز
Exchange rate risk
رجوع شود به Currency risk
به معاملاتي اطلاق مي شود که در بازار باز شده اند و هنوز با يک حالت معاملاتي معکوس مسدود نشده اند
سقوط، اشاره به نزول ارزش يک ارز در برابر ارزي ديگر
بانک مرکزي ايالات متحده آمريکا
Fixed exchange rate
نرخ رسمي و ثابتي که توسط بانک مرکزي يک کشوربراي تعيين ارزش پول ملي در مقابل ارزهاي ديگر تعيين مي گردد.هرچندکه اين نرخ ثابت معمولا در يک بازه کوچک و کنترل شده نوسان مختصري خواهد داشت
اصطلاحا به زماني اطلاق مي شودکه نوسان هاي بازار جهت خاصي نداشته و فراز و فرود واضحي در بازار مشاهده نمي شود (ونيز به وضعيت معامله گري گفته مي شود که وضعيت معاملاتي نداشته باشد)
Floating exchange rate
سيستم نرخ ارز شناور، سيستمي است که طي آن ارزش خارجي پول ملي در بازار و تحت نيروهاي عرضه و تقاضا تععين مي شود
منظور نوسان وتغييرات نرخ است
کميته مرکزي بازار باز آمريکا که به تصميم گيري در باره ميزان نرخ بهره (بعبارت بهتر سپرده احتياطي بانکها) مي پردازد (براي اطلاعات بيشتر درخصوص بازار باز و عمليات آن رجوع کنيد به:پول و بانکداري ونهادهاي مالي تاليف دکتر احمد مجتهد)
Foreign exchange – forex, fx
بازاري که از تبادل ارزهاي خارجي در بازار خارج از بورس (OTC) مقابل هم پديد مي آيد
پيش بيني که به تغييرات نرخ هامي پردازد
قرارداد سلف يا Forward در بازار ارز معامله اي است خارج از بورس که بر اساس آن يک ارز در مقابل ارزي ديگر با مقداري مشخص و با قيمتي معين در تاريخي معلوم در آينده مبادله مي شود برخلاف معاملات آتي ها قراردادهاي سلف بازار خارج از بورس (OTC) به سبب ماهيت “خارج از بورس بودن” از انعطاف زيادي برخوردار هستند
Front and back office
دفاتر مديريت و پشتيباني در نهادهاي مالي
تحليل بنيادي که به بررسي تاثير عوامل سياسي، اقتصادي واجتماعي موثر بر بازار مي پردازد
بازار معامله قرارداد آتي ه، يک قراداد آتي مانند قرارداد سلف است با اين تفاوت که فقط در بورس ها معامله مي شود و شريط استاندارد بر آن حاکم است(براي آگاهي بيشتر رجوع کنيد به :مشتقات و مديريت ريسک در بازارهاي نفت تاليف دکتر مسعود درخشان)
فاصله، منظور فاصله اي در چارت است که بدليل تفاوت در بالاترين قيمت و پايينترين قيمت دو کندل متوالي ايجاد مي شود
توليد ناخالص داخلي
نوعي محدوديت براي اجراي دستورهاي از پيش تعيين شده به بروکر است به معناي معتبر تا پايان روز کاري که دستور داده شده است
تفاوت بورس با فرابورس
ورود شرکتها به بازار سرمایه همواره نشاندهنده رشد شرکت و معرفی آنها در سطح کشور میباشد. شرکتهایی که سهامشان در بازارهای مالی مورد داد و ستد قرار میگیرد از درجه اعتبار بالاتری برخوردار هستند .
بنابراین ورود به بازار اوراق بهادار ازجمله اهداف شرکتها محسوب میشود. اما این واقعیت که دستیابی سریع و آسان به بازار اوراق بهادار برای تعداد عمدهای از شرکتهای سهامی فعال در کشور میسر نبوده و این شرکتها از مزایای بازار سرمایه محروم بودهاند قبل از ایجاد فرابورس مشهود بوده است .
بنابراین فرابورس ایران با ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس ولی با شرایط پذیرش و معامله ساده تر ایجاد گردید تا حوزه شمول بازار سرمایه کشور را گسترش دهد . مهمترین وظیفه فرابورس ایران، ساماندهی و هدایت بخشی از بازار سرمایه میباشد که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را نداشته یا تمایل به ورود سریعتر به بازار را دارند، لذا رویههای پذیرش شرکتها و تنوع شرایط پذیرش به گونه ایست که شرکتها با احراز حداقل شرایط و در سریع ترین زمان ممکن، امکان ورود به بازار را داشته و از کلیه مزایای شرکتهای پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار استفاده کنند. نام این بازار در ایران از معادل انگلیسی آن over the counter گرفته شده است. به همین دلیل به این بازار اختصارا otc نیز گفته میشود. قابل ذکر است که سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای مالی و عملیاتی شرکتهای بورس، فرابورس و بورس کالا نظارت کامل دارد .
تفاوتهای فرابورس با بورس
شرکت فرابورس ایران همچون دو بورس فعال کشور – بورس اوراق و بورس کالا- با مجوز شورای عالی بورس ایجاد شده و تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار قرار دارد، با این تفاوت که ورود به بازارهای فرابورس از شرایط و الزامات کمتری برخوردار بوده و شامل بازارهای متنوعی میباشد که این تفاوتها را به اختصار در زیر تشریح میکنیم .
الف) تفاوت در بازارها
الف-1) براساس دستورالعمل پذیرش، عرضه و نقل و انتقال اوراق بهادار در فرابورس ایران، فرابورس دارای پنج بازار (اول، دوم، سوم (عرضه)، ابزارهای نوین مالی و پایه) است. پذیرش شرکتهای سهامی عام در بازار اول و بازار دوم و پذیرش سایر اوراق بهادار صرفا در بازار ابزارهای نوین مالی صورت میپذیرد .
بازار سوم جهت عرضه یکجا و پذیرهنویسی اوراق بهادار و بازار پایه جهت درج و نقل و انتقال سهام شرکتهایی است که بر اساس الزام بند ب ماده 99 قانون برنامه پنجم توسعه، مشمول ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار بوده و امکان پذیرش در یکی از بازارهای بورس یا فرابورس را ندارند .
الف-2) شرکت بورس تهران دارای 2 بازار به شرح زیر میباشد :
ب) تفاوت در فرآیند پذیرش
با توجه به تقسیمبندیهای انجام شده فوق، مقایسهای بین شرایط پذیرش سهام در بازارهای بورس و فرابورس برای آشنایی بیشتر ارائه میکنیم: بر اساس بند ب ماده 1 قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید سهام شناور آزاد بخشی از سهام شرکت است که دارندگان آن همواره آماده عرضه و فروش آن سهام میباشند و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام در مدیریت شرکت مشارکت نمایند .
مزایای پذیرش شرکتها در فرابورس
بر اساس مقررات، کلیه مزایای موجود برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس، برای اوراق بهادار و سهام شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس نیز تعریف شدهاند. این موارد از جمله موارد زیر میباشند :
تامین مالی آسان و ارزان
کارکرد اصلی بازارهای اوراق بهادار، تجهیز، جمعآوری و هدایت پساندازهای کوچک مردم برای اجرای طرحهای بزرگ اقتصادی است تا شرکتها با شرایطی آسانتر بتواند از مزایای تامین منابع ارزان قیمت از طریق بازار سرمایه، استفاده کنند. علاوه بر فروش سهام و افزایش سرمایه، راهکارهایی از قبیل انتشاراوراق مشارکت، انتشارگواهی سپرده سرمایهگذاری عام و خاص و. برای شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس پیشبینی شده است .
افزایش نقد شوندگی سهام
تا پیش از فعالیت فرابورس فقط سهام شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده بود، امکان معامله در محیطی شفاف و رقابتی را داشتند و شرکتهایی که نمیتوانستند شرایط پذیرش در بورس را احراز کنند از دسترسی به چنین امکانی محروم بودند. اما با ایجاد فرابورس، شرکتها با شرایط ساده تر میتوانند در این نهاد پذیرش شوند و از مزیتهای بازار منسجم و شفاف
بهرهمندی از معافیت مالیاتی شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس
بر اساس قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید، شرکتهای پذیرش شده در فرابورس ایران مشمول مزایای مالیاتی قابل توجهی خواهند شد.به این صورت که بر اساس ماده 143 قانون مالیاتهای مستقیم، 5 درصد از مالیات بر درآمد شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بازار خارج از بورس داخلی (فرابورس) یا خارجی پذیرفته میشود از سال پذیرش تا سالی که از فهرست شرکتهای پذیرش شده در این بورسها یا بازارها حذف نشده اند با تایید سازمان بورس بخشوده میشود. شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بازارهای خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته شود در صورتی که در پایان دوره مالی به تایید سازمان بورس حداقل 20 درصد سهام شناور آزاد داشته باشند معادل 2 برابر معافیتهای فوق از بخشودگی مالیاتی برخوردار میشوند .
در ماده 143 مکرر اضافه شده است از هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ایرانی و خارجی در بورسها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از این بابت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام و مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش مطالبه نخواهد شد .
نقل و انتقال سهام بهصورت آسان- سریع و کمهزینه
هم اکنون برای نقل و انتقال سهم شرکتهای خارج از بورس فرآیند اداری پیچیده و وقتگیری وجود دارد و اجرای کلیه مراحل مستلزم صرف وقت و تشریفات اداری پیچیده است اما با شروع فعالیت فرابورس و پذیرش شرکتها در این بازار نقل و انتقال آنها به سهولت انجام میگیرد .
شفافیت و اعتبار قیمت سهام به واسطه مبادله در فرابورس
با توجه به نظارت و شفافیت مکانیسم عرضه و تقاضا، قیمت سهام شرکتها در فرابورس مبین شرایط روشنی برای وضعیت مالی شرکت است و در همه معاملاتی که شرکت یا سهامداران آن انجام میدهند، میتواند مبنای عمل قرار گیرد.همچنین میتواند مبنای وثیقهگذاری و اعتباردهی شرکتها باشد .
اطلاع رسانی هماهنگ و عادلانه به سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه
پس از پذیرش سهام شرکتها در فرابورس، مکانیسم قانونی و مراجع رسمی برای اعلام اطلاعات شرکت ایجاد میشود و از نتایج ارائه اطلاعات، شفافیت بیشتر عملکرد مدیران شرکتها خواهد بود. همچنین با ارائه گزارشهای مالی دورهای تحت نظر حسابرسان معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، سهامداران و سایر سرمایه گذاران به اطلاعات حسابرسی شده دسترسی پیدا میکنند .
بهرهگیری از امکان وثیقهگذاری سهام و اخذ ساده تر تسهیلات بانکی
پس از پذیرش سهام شرکتها در فرابورس، امکان وثیقهگذاری سهام و اخذ تسهیلات بر روی سهام شرکتهای پذیرفته شده در این بازار امکان پذیر میباشد. چون با پذیرش سهام شرکت درفرابورس، یک مرجع رسمی بر انجام معاملات شرکت نظارت دارد و قیمت سهام در شرایط عادلانه عرضه و تقاضا تعیین میشود، لذا سیستم بانکی با شرایط سادهتری اقدام به وثیقه گرفتن سهام شرکت میکند. زیرا در صورت وثیقه شدن سهام، امکان انجام معامله روی آن وجود ندارد و ارزشگذاری سهام وثیقه شده از سوی یک مرجع رسمی به نام فرابورس صورت گرفته است .
معرفی شرکت و محصولات به طیف وسیعی از اقشار جامعه و افزایش اعتبار شرکت
با توجه به اینکه فرابورس و بازار سرمایه مخاطبان گستردهای دارد، ورود شرکت به بازار سرمایه موجب آشنایی قشر وسیعی از مصرف کنندگان با خریداران کالا و خدمات شرکت میشود وبی شک مخاطبان شرکت را افزایش خواهد داد .
صدور اوراق مشارکت و گواهی سپرده
در فرابورس پذیرهنویسی وانتشار اوراق مشارکت و گواهی سپرده سرمایهگذاری عام و خاص و همینطور انجام معامله دست دوم این اوراق انجام میشود .
پیشبینی فرآیند ساده خروج از فرابورس
در صورتی که به هر دلیل سهامداران عمده شرکتی تصمیم بگیرند، شرکت خود را از فرابورس خارج کنند، در دستورالعمل پذیرش ساز و کاری به این منظور در نظر گرفته شده است که با گذراندن فرآیند مشخصی امکان خروج ازاین بازار وحتی تبدیل شرکت به شرکت سهامی خاص به سادگی امکان پذیر خواهد بود .
بازار خارج از بورس (OTC)
تغییر قوانین بازار پایه فرابورس درحالی تبدیل به یکی از چالش ها در روزهای اخیر شده که به نظر می رسد رفع آن تنها با چرخش تئوریک در اقتصاد سیاسی کلان و زنجیرهای از اصلاحات ساختاری در قوانین بالادستی ممکن است.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از دنیای اقتصاد، تغییر قوانین بازار پایه فرابورس به یکی از چالش برانگیزترین مسائل بورس در روزهای اخیر تبدیل شده است. عدم شفافیت، کارنامههای ضعیف، دستکاریهای قیمتی و رشدهای افسارگسیخته، تصورناپذیر و خارج از ظرفیت که در یک سال اخیر در این بخش از بازار سرمایه رقم خورد، نهاد ناظر را بر آن داشت تا از طریق تغییر قوانین از ادامه این روند جلوگیری کند.
اعلام قوانین جدید موج فزایندهای از فشار فروش و افتهای شدید قیمت در سهام این تابلوها را به دنبال داشت. در پی این اتفاق، جریان انتقاد به قوانین جدید در بین فعالان بازار شدت گرفت. معضلات ساختاری اقتصاد، تلاش مقرراتگذار برای رهایی موقت از تنگنای بهوجودآمده در کنار عدم شناخت درست زمین بازی توسط فعالان سهام را میتوان از عوامل عمده شکلگیری این روند در بازارهای پایه فرابورس دانست.
به نظر میرسد رفع این مشکلات، در ریشهایترین شکل آن، تنها با چرخش تئوریک در اقتصاد سیاسی کلان و زنجیرهای از اصلاحات ساختاری در قوانین بالادستی ممکن است تا تغییرات جزئی در ریزساختارهای معاملاتی و اعمال محدودیت بیشتر و درمانهای موقت.
بازار پایه کجا است؟
در معرفی بازار پایه فرابورس میخوانیم که هدف از تشکیل این بازار تسهیل شرایط برای شرکتهای سهامی عام جهت پیوستن به بازار سرمایه و سهولت در انجام معاملات آنها در چارچوبی ضابطهمند است. در واقع، راهاندازی این بازار با الزامات قانون برنامه پنجم توسعه صورت گرفت بهطوریکه تمام امور مربوط به شرکتهای سهامی عام از قبیل ثبت، نقل و انتقال، مبادله سهام و. از طریق بازار سرمایه صورت گیرد. به این ترتیب، بازار پایه پذیرای ساماندهی معاملات سهام شرکتهایی شد که در هیچ یک از تابلوهای بورس و فرابورس پذیرفته نشدهاند.
طبق قانون شرکتهایی که در بازار پایه پذیرش میشوند در سه دسته جای میگیرند. دسته نخست شرکتهایی هستند که درخواستی مبنی بر پذیرش ندارند اما بهدلیل الزام قانونی (طبق ماده ۹۹ برنامه پنجم توسعه) باید در بازار پایه درج شوند و عدم ثبت شرکت نزد سازمان بورس به منزله تخلف محسوب میشود.
دسته دوم شرکتهایی هستند بازار خارج از بورس (OTC) که شرایط پذیرش در بازارهای بورس و فرابورس را ندارند و دسته سوم شرکتهایی که نزد سازمان بورس ثبت شده اما به دلیل از دست دادن شرایط بازارهای بورس یا فرابورس از بازار مربوطه لغو پذیرش میشوند.
طبقهبندی سهگانه شرکتهایی که در بازار پایه پذیرش میشوند به خوبی نشان میدهد نمادهای معاملاتی شرکتهای بازار از حیث کارنامه عملیاتی، قدرت سودآوری، شفافیت مالی و میزان سرمایه در چه سطوح ضعیفی نسبت به سایر بنگاههای حاضر در بازار سرمایه است. در واقع، شرکتهای این بازار همچون سایر بازارهای خارج از بورس(OTC ) در دنیا جزو اصطلاحا اخراجیهایی هستند که استانداردهای بورسهای اصلی را احراز نکردهاند.
به همین دلیل، بسیاری از سرمایهگذاران خرد کمتر در اندیشه خرید سهمهای حاضر در بازارهای خارج از بورس میافتند. علت اصلی این امر، ابهام زیاد و عدم تقارن شدید اطلاعاتی موجود در معاملات این بازارها است. محدودیتها و الزامات کمتر و مقررات سادهتر برای ارائه اطلاعات در این بازار سبب میشود تا شرکتهای عموما ضعیف از حیث عملکرد و شفافیت در این بازار جمع شوند.
رشدهای افسارگسیخته؛ شائبه حباب و آغاز ریزش
با وجود عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای بازار پایه اما روند قیمت در این طیف از سهم از رشدهای افسارگسیختهای خبر میدهد که چندان با مبانی ارزندگی سهام توجیهپذیر نیست. ارزش برخی شرکتهای بازار پایه طی یک سال و نیم گذشته بین ۱۰ تا ۵۰ برابر افزایش یافته است. بررسی و مطالعه گزارشهای ارسالی از سوی این شرکتها نشان میدهد چنین روند شتابان قیمتی در بازار پایه با رشد سودآوری آنها همخوانی و مطابقت ندارد.
به نظر میرسد ترکیب عدم شفافیت اطلاعاتی در این طیف از بنگاهها، فقدان بازیگران معتبر اعم از بازارگردان و صندوقهای سرمایهگذاری، افزایش دستکاری بازار از طریق سیگنالدهی، اثر فزاینده در مجاورت سقف و کف قیمتی در کنار عطش سرمایههای خرد برای فرار از تورم و پناهجستن به بازار سهام زمینهساز ثبت چنین بازدهی قابل ملاحظهای در سهام بازار پایه شده است.
همین رشدهای افسارگسیخته و خارج از ظرفیتهای عملیاتی رفتهرفته منجر به طرح شائبه تشکیل حباب در بازار پایه شد. سپس نهاد ناظر برای جلوگیری از بروز این روند، سرانجام از دستورالعمل جدید پرده برداشت تا به زعم خود از موجهای سفتهبازانه، شتابان و پرمخاطره در بازار پایه جلوگیری کند و از ریسک معامله در این بازار بکاهد.
ترکیب این دو عامل سبب شد تا مسیر قیمت در عموم سهمهای بازار پایه که برخی از آنها بازدهی ۲۰۰ تا ۴۰۰ درصدی داشتهاند در مسیر نزولی قرار بگیرد. تلاش برای رهایی از زیان، در نتیجه فشار فزاینده فروش و افتهای پیدرپی قیمت در دامنه نوسان ۱۰ درصدی قیمت طی روزهای اخیر(که بسیاری از آنها با ریزشهای سنگین ۴۰ تا ۵۰ درصدی همراه بود) سرانجام خود را به شکل تجمع اعتراضی از سوی برخی سهامداران بازار پایه خودنمایی کرد.
درمان موقت در امواج پوپولیسم
چنانکه اشاره شد در پی رشد فزاینده قیمتی که توام با ورود پیوسته سرمایهگذاران جدید به بازار پایه بود، نهاد ناظر تصمیم به تغییر قوانین معاملات در جهت اعمال محدودیت بیشتر در این بازار گرفت که باعث انتقادات گستردهای از سوی فعالان این بازار شد. کاهش محدودیت دامنه نوسان قیمت از ۱۰ به ۳ درصد و کمتر از آن(برای تابلوهای سهرنگ)، عدم محدودیت در خرید و ایجاد محدودیت در فروش برای سهامداران عمده و در عین حال، امکان حراج پایانی در دو برابر دامنه نوسان از مهمترین تغییرات در دستورالعمل جدید است. این تغییرات که عمدتا در قالب اعمال محدودیت بیشتر آشکار شد، نشان داد سیاست گذار سادهترین شیوه را برای کاهش فشارها برگزیده است.
این در حالی است که صاحبنظران ریشه معضلات را نه در ریزساختارهای معاملاتی که در غلبه رویکرد حمایتگرایانه در حوزه سیاستگذاری و تنظیم مقررات و قوانین بالادستی اقتصاد میدانند. قوانین و مقرراتی که عموما در جهت مختلسازی فزاینده سازوکار بازار و مخدوش کردن شرایط رقابت تصویب و اجرا شده است.
بسیاری از شرکتهای مندرج در تابلوهای مختلف بورس و فرابورس به دلیل زیانهای انباشته سنگین که میزان آن گاه از سرمایه شرکت بسیار فراتر میرود، عملا از منظر قانون تجارت ورشکسته تلقی میشوند اما به دلیل الزامات قوانین بالادستی(نظیر قانون برنامه پنجم توسعه) باید در بازار سرمایه پذیرش شوند و بعضا با حمایتهای ناموجه و عمیقا سیاسی از سوی سیاستگذاران به حیات اقتصادی ادامه دهند و ضربات مهلک را از محل ناکارآیی پایدار و زیانسازی مستمر به جامعه وارد کنند.
آخرین پرده از این نوع نگاه را میتوان در دومین کارت زرد نمایندگان مجلس طی دو روز به وزیر اقتصاد به دلیل عدم حمایت دولت از شرکتی ورشکسته دید. تذکر نمایندگان مجلس به وزیر اقتصاد بابت حل مشکلات شرکتی را که طی سالهای متمادی زیانآور بوده، چه باید نامید که بتواند از حقیقت امر پرده بردارد؟ آیا جز پوپولیسم اقتصادی نام دیگری میتوان بر آن نهاد؟ آثار و عواقب همین رویکرد است که در فضای عمومی جامعه نقش مسلط را دارد و بطور متقابل مطالبات اجتماعی را به سمت مداخله بیشتر از سوی دولت منحرف میسازد.
طی دو روز اخیر اخباری مبنی بر تجمع سهامداران بازار پایه در جهت تعلیق اجرای دستورالعمل جدید در محافل بورسی دست به دست شد. تبلیغ و تجمع اعتراضی سهامداران در شرایطی اتفاق افتاده که پیش از این، تحلیلگران درخصوص تشکیل حباب در بازار پایه زنگ هشدار را به صدا در آورده بودند. اما فعالان بازار پایه با وجود هشدار کارشناسان و آگاهی از ریسک زیاد تابلوهای پایه به سودای کسب سودهای اغواکننده اقدام به خرید و فروش سهم در این بازار کردند.
از میان گفتارهای اعتراضی سهامداران بازار پایه میشود پوپولیسمی را تعقیب کرد که جایگزین راهکارهای کارشناسی میشود. به عبارت دقیقتر، مقام ناظر به جای بررسی مسائل از سوی افراد خبره و غیر ذینفع به دنبال یافتن راهی از سمت ذینفعان میگردد که باعث پدید آمدن جریانهای تازه دیگری میشود.
از یکسو فشار کانالهای تلگرامی از طریق اعلام نظرسنجیهای مختلف و از سوی دیگر، درخواست نهاد ناظر از فعالان بازار پایه برای مشارکت در تشخیص مشکلات و ضعفهای قوانین، دو روی یک سکهاند که در راستای رضایت یکدیگر پیش میروند و عملا حرکت به سمت وضع مقررات کارآ برای رسیدن به تعادل عمومی و تامین رفاه کل بازار را مختل میسازند.
در واقع، این روحیه بیشتر در راستای منافع فردی و کوتاه مدت عمل میکند و به چشمانداز بازار در بلندمدت کمتر توجه دارد. از این رو، به نظر میرسد مهمترین سیاست حرکت به سمت رفع مشکلات ساختاری و در عین حال، استفاده از تجربههای جهانی برای بهبود ساختارهای معاملاتی بازار سهام است.
دیدگاه شما