الگوی جعلی چیست و چگونه با آن معامله کنیم؟
الگوی جعلی، الگویی بسیار قدرتمند در پرایس اکشن است؛ بازتاب الگوی جعلی، برگشت در بازار و “فریفتن حریف” میباشد و شناخت الگوهای شمعی مانند اینساید بار و پین بار از اهمیت بالایی برخوردار است.
یکی از الگوهای معاملاتی مورد علاقهی من، پرایس اکشن (حرکات قیمت) است که الگوهای جعلی دارد. دلایل زیادی وجود دارد که من این الگو را دوست دارم اما شاید مهمترین دلیل این باشد که معنی و مفهوم در پشت آن قرار دارد که اندیکاتوری قابل اعتماد و احتمالا بالقوه در آینده نزدیک (و گاهی دراز مدت) را به همراه دارد.
الگوی پرایس اکشن جعلی چیست؟
الگوی جعلی در بازار به این معنی است که یک شکست جعلی از الگوی اینساید بار (inside bar) رخ داده است. به عبارت دیگر، زمانی که قیمت در ابتدا از طریق الگوی اینساید بار شکسته میشود، اما پس از آن قیمت راهش را به سمت دیگری برمیگرداند، منجر به شکست جعلی در ساختار اینساید بار میشود.
الگوی جعلی
همان طور که قبلا ذکر کردم، معنی در پشت الگوی جعلی، آن چیزی است وقتی که نمودار را نگاه میکنم توجه من را به خودش جلب میکند. اساسا الگوی جعلی به این معنی است که بازیگران قدر بازار (بانکها، صندوقهای تامینی، معامله گران بزرگ پول) : ۱) عمدا حد ضرر را بر روی معاملهگران خرده قرار میدهند، پوزیشن آنها را میمکند و برای قیمت، “خلاء” ایجاد میکنند تا در جهت مخالف قرار بگیرد. یا ۲) عکسالعمل به برخی از رویدادهای بازار بزرگ باعث می شود قیمت به عقب برگردد و در جهت مخالف شکست اولیه قرار بگیرد.
در هر صورت، وضعیت جعلی یک سیگنال بسیار قوی میباشد که ممکن است قیمت در جهت مخالف شکست جعلی به حرکت ادامه دهد. بنابراین برای مثال اگر شکست جعلی از موقعیت اینساید بار به سمت بالا حرکت کند، الگوی جعلی نزولی (بیریش) را تشکیل میدهد، به این معنی که قیمت ممکن است به سمت پایینتر و در جهت مخالف شکست اولیه حرکت کند.
برای روشن شدن همه این موارد، اجازه دهید نگاهی به برخی نمونهها بپردازیم:
در مثال زیر، یک سیگنال جعلی صعودی (بولیش) و نزولی (بیریش) کلاسیک را مشاهده میکنیم. توجه کنید که ابتدا اینساید بار وجود دارد که به دنبال آن یک شکست جعلی از الگوی اینساید بار به همراه دارد که در نتیجه الگوی جعلی را تشکیل میدهد.
توجه: هر سیگنال جعلی دقیقا مانند موارد بالا دیده نمی شود، که من در دوره معاملات پرایس اکشن به آن میپردازم. برای مثال الگوی جعلی را با پین بار به عنوان ساختار شکست جعلی مشاهده کنید. در مورد پین بار، شکست جعلی فقط شامل یک کندل میشود، برخلاف ساختار شکست جعلی الگوي شکست یا فرار نزولی که در نمودار بالا نشان دادهام، دو کندل را در بر دارد. همچنین ممکن است با سه کندل شکست جعلی رو به رو شوید اگرچه نادر است و کمتر از ساختار شکست جعلی با یک پین بار یا دو کندل روی میدهد.
در مثال زیر، ما یک الگوی جعلی صعودی (بولیش) و نزولی (بیریش) را با یک پین بار برگشتی به عنوان شکست جعلی از الگوی اینساید بار مشاهده میکنیم:
چگونه با سیگنال جعلی معامله کنیم؟
در هر شرایطی از بازار میتوان با سیگنال جعلی معامله کرد به الگوي شکست یا فرار نزولی جز بازارهای پرتلاطم. اما سیگنال جعلی میتواند در بازار دارای روند، یا در بازار محدودهای یا حتی در جهت مخالف روند به کار می رود، در صورتی که در سطح حمایت یا سطح کلیدی باشد.
سیگنال جعلی، جهت ورود به پوزیشن با احتمال بالا را برای ما فراهم میکند همچنین نقاط واضحی از حد ضرر (SL) را برای ما مشخص میکند. جهت روشن شدن مطلب به مثالهای زیر توجه کنید:
در مثال نمودار زیر، میتوانیم ببینیم که قبل از تثبیت بازار یا حرکات محدوده دامنه، از روند صعودی بالایی برخوردار بوده، سپس سیگنال جعلی بر روی خط حمایت از دامنه معاملاتی تشکیل شده است. به طور منطقی حد ضرر (SL) را در زیر پایینترین دو کندلی که شکست جعلی دارند، قرار میدهید. سیگنال جعلی، تشکیل شده که من آن را سطح نمودار هم پوشانی مینامم زیرا ما چندین عامل حمایت برای معامله داشتیم: در این مثال، سطح حمایت و روند صعودی وجود دارد:
بیایید به مثال دیگری از یک سیگنال جعلی نگاهی بیندازیم، اما این بار سیگنال جعلی بر روی محدوده مقاومت تشکیل شده است. توجه داشته باشید که شکست جعلی، کاملا بر روی پین بار نبوده است زیرا بدنهی واقعی کندل نسبت به سایه به اندازه کافی کوچک نبوده، اما این یک کندل برگشتی سایهدار نزولی می باشد که یکی از الگوهای قیمتی است که در دوره معاملاتی درس دادهام. توجه کنید که قیمت نه تنها بعد از این سیگنال جعلی نزولی شد بلکه در واقع روند نزولی جدیدی را به پیش برد …
هشدار به سیگنالهای جعلی:
سیگنالهای جعلی همیشه کامل به نظر نمیرسند، یعنی میتوان صلاحدید و احتیاط به کار گرفت اما جرات به خرج دادن چیزی است که حرفهایها را از آماتورها جدا میکند. برای مثال لازم نیست که فقط یک اینساید بار در ساختار شکست جعلی داشته باشید. گاهی ممکن است دو یا سه اینساید بار یا حتی بیشتر داشته باشید. در مثال زیر، الگوی کمبو پین بار جعلی مشاهده میشود که دو اینساید بار قبل از پین بار شکست قبلی وجود دارد. در مجموع همه چیز درست است و اغلب در موقعیتهای جعلی آن را احتمالا مشاهده میکنید:
یکی از ویژگیهای بارز سیگنال جعلی خوب، شکست جعلی واضح از ساختار اینساید بار است. اگر شما شکست جعلی واضحی از اینساید بار داشتید، میتواند سیگنال جعلی مناسب و خوبی را برای شما همراه میکند، و یا فرض شود برخی همپوشانی و شرایطی را در محدوده بازار دارد. اگر تعجب کردید و حدس زدید و یا از معاملهگران دیگر سوال کردید که آیا این الگوی خاص، جعلی است، و یا اگر این شکست جعلی خیلی واضح و روشن نباشد ، سرمایه خود را به خطر انداختهاید. بهترین الگوهای جعلی، مواردی است که نیاز به رمز گشایی ندارد.
کلمه آخر در مورد الگوهای جعلی
الگوی جعلی، الگویی بسیار قدرتمند در پرایس اکشن است، به شرطی که بتوانید محل مناسب آن را بیابید و اقدام به معامله کنید. بازتاب الگوی جعلی، برگشت در بازار و “فریفتن حریف” است که به وضوح برخی از پیامدهای عمیق تجاری را به همراه دارد. شکست جعلی، سرنخی بزرگ در بازار محسوب میشود و به ما نشان میدهد آنچه را که “معاملهگران بزرگ” بدان میاندیشند و به ما فرصتی میدهند تا از آن استفاده کنیم. معاملهگران آماتور و مبتدی اغلب در هنگام خرید و رویارویی با الگوی شکست جعلی، گرفتار میشوند. در واقع، استراتژیهای تجاری و سیستمهای ایجاد شدهی بی عیبی هنگام رویارویی با الگوی شکست جعلی وجود دارد. شکست جعلی یکی از قدیمیترین متدها و متداولترین رویکرد در زمینه معاملات است، به همین دلیل این الگوهای شکست به راحتی موقعیت پرمنفعتی را برای بازیگران بزرگ بازار فراهم میکند و در عین حال معاملهگران کوچکتر هم میتوانند از مزیت آن بهرهمند شوند.
الگوهای جعلی اساسا شواهد قوی و محکمی از آنچه در پاراگراف بالا بیان کردم، هستند و آنها به معاملهگران زیرک و دانای پرایش اکشن، این توانایی را میدهند که همانند “معاملهگران بزرگ” معامله نمایند. از شما دعوت میکنیم که بیشتر در مورد این موضوع بدانید و بیشتر در مورد دوره معاملاتی پرایش اکشن مطالعه کنید زیرا من تمام دانش و توانایی خود را در بر روی الگوی جعلی به کار میبندم و به طور مناسب و دقیق در معاملات از آن استفاده مینمایم.
نویسنده و مترجم: خانم هانیه عظیم زادگان
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبانتتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت 24 | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
نوبیتکس | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
شرح الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال و شناسایی آنها
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال ، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
- روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
- روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها الگوي شکست یا فرار نزولی و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم (Flag)
- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
- الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش در تحلیل تکنیکال
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه) در تحلیل تکنیکال
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت در تحلیل تکنیکال
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
- الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
- الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway gap)
- شکاف فرار (runaway gap)
- شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند
هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.
به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.
یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.
انواع الگوهای نمودار
سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:
- یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
- الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
- الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
- در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.
سر و شانه
همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.
سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.
به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.
اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.
راهنمای الگوی سر و شانه
دو بالا و دو پایین
معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.
Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.
در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….
برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.
در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.
راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین
سه گانه بالا و پایین سه گانه
الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.
بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.
راهنمای الگوی سه گانه
گرد کردن
این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.
همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.
شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.
پایین گرد کردن
Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.
در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.
الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.
مستطیل
نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.
بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.
وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.
از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.
پرچم ها
پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.
میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.
راهنمای الگوی پرچم
فنچان و دسته در الگوهای نمودار
این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.
قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.
راهنمای الگوی فنجان و دسته
شکاف های قیمتی
شکافهای قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ میدهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکافهایی که از طریق افزایش یا کاهش چشمگیر در قیمت ایجاد شدهاند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکافهای قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکلگیری یک روند تشکیل میشود، شکافهای فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل میشوند.
وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.
هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.
الگوی مثلث
مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.
- مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
- مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
- مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.
الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.
انواع الگوی مثلث
جمع بندی
الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشاندهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آنها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچمها، پرچم سهگوشها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار میباشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکلگیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال بهدنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها به پیشبینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.
آشنایی با الگوهای قیمتی در تجزیه و تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تغییرات روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود. اگر بخواهیم تعریفش کنیم ، الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و / یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی از تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی بازگشت یا ریورسال (reversal pattern) شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در مسیر فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.
خطوط روند (Trendlines) در تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط / یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند (Trendlines) به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند مناطق پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance) را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (افزایش ها) یا فرورفتگی های صعودی (کاهش ها) در نمودار ترسیم می شوند. خط روندی که به سمت بالا حرکت می کند یا خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها (higher high) و (higher low) را تجربه می کنند. خط روند صعودی با اتصال به کف صعودی ترسیم می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه ای رو به پایین باشد ، یک خط روند نزولی نامیده می شود ، و این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح (lower high) و (lower low) را تجربه می کنند.
بسته به این که چه بخشی از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. در حالی که نظرات مختلفی در مورد اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه کندل بار – و نه فتیله های نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر حرکات قیمت در آنجا اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقاط دقیق تری را برای ترسیم خط روند ارائه دهد ، به خصوص در نمودارهای بین روزی که “نقاط دور افتاده” (نقاط داده که خارج از محدوده “عادی” قرار دارند) ممکن است در آن وجود داشته باشند. در نمودارهای روزانه ، نمودارها اغلب از قیمت های بسته شدن (closing price) به جای اوج یا کف ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا طی آخر هفته یا تعطیلات بازار هستند. خطوط روند دارای سه یا چند نقطه ، به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه ایجاد شده اند.
۱ – روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (higher high) و (higher low) باشند. خطوط روند صعودی حداقل دو تا از کف ها را به هم متصل می کنند و سطح پشتیبانی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
۲ – روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (lower high) و (lower low) باشند. خطوط روند نزولی حداقل دو مورد از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
۳ – (Consolidation) یا بازار جانبی (sideways market) ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه افزایش و کاهش ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر وقفه موقت از یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده را می توان به عنوان یک توقف در طول روند غالب تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی مکث می کنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه در روند نزولی استراحت می کنند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای حدس این که روند ادامه خواهد یافت یا بازگشتی اتفاق می افتد وحود ندارد. به همین ترتیب ، باید هنگام استفاده از خطوط روند برای ترسیم الگوی قیمت به این که شکست قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده اتفاق می افتد ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند تا زمانی که بازگشت تأیید نشده باشد ، تصور کنید که روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگ تر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده، حرکت بیشتر می شود.
اگر قیمت در روند خود ادامه یابد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده معمول عبارتند از:
الگوی پرچم سه گوش (Pennant) ، که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم شده است
الگوی پرچم (Flag) ، که با دو خط روند موازی ترسیم شده است
الگوی کنج (Wedge) ، که با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه ای به بالا یا پایین دارند ترسیم شده است
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
الگوهای پرچم سه گوش با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند. یکی از ویژگی های اصلی الگوهای پرچم سه گوش این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی در روند نزولی و دیگری در روند صعودی حرکت می کند. شکل ۱ نمونه ای از یک پرچم سه گوش را نشان می دهد. غالباً ، در هنگام شکل گیری الگوی پرچم سه گوش ، حجم معاملات کاهش می یابد و هنگام خروج قیمت از الگو حجم معاملات افزایش می یابد.
نمودار قیمت قرارداد آتی ۱ دقیقه ای e-mini Russell 2000 که الگوی قیمت پرچم سه گوش ادامه دهنده را نشان می دهد. منبع: TradeStation.
الگوی پرچم (Flag)
الگوهای پرچم با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند شیب صعودی ، شیب نزولی یا جانبی (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان وقفه در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی با شیب نزولی و رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار روند صعودی نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره ای از کاهش حجم معاملات همراه است ، و با خارج شدن قیمت از الگوی پرچم ، حجم معاملات مجددا به حالت قبل از الگو بازمی گردد.
الگوی کنج (Wedge)
الگوهای کنج شبیه به الگوی پرچم سه گوش هستند زیرا با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا و صعودی یا به سمت پایین و نزولی. الگوی کنجی که زاویه ای به سمت پایین دارد ، وقفه ای را در طول روند صعودی نشان می دهد. کنجی که زاویه ای به سمت بالا دارد ، وقفه موقتی را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانند الگوهای پرچم سه گوش و پرچم ، میزان معمول حجم در هنگام شکل گیری الگوی کنج نیز کاهش می یابد ، حجم معاملات تنها در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از الگوی کنج افزایش می یابد.
الگوی مثلث (Triangle)
الگوهای مثلث از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها در مقایسه با سایر الگوها به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می گیرند. سه الگوی متداول مثلث شامل مثلث های متقارن (symmetrical triangles)، مثلث های صعودی (ascending triangles) و مثلث های نزولی (descending triangles) هستند. شکل گیری این الگوهای نمودار می توانند از دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
الگوهای مثلث های متقارن (symmetrical triangles) وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به یکدیگر نزدیک می شوند و فقط نشان می دهند که احتمال وقوع یک شکست وجود دارد – و جهت را نشان نمی دهند و فقط زمانی که یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت. الگوی مثلث های صعودی (ascending triangles) دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است و نشان می دهد که به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق می افتد ، در حالی که مثلث های نزولی (descending triangles) دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث هستند که نشان می دهد به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد الگوي شکست یا فرار نزولی افتاد. بزرگی شکست ها به سمت بالا (breakouts) یا شکست ها به سمت پایین (breakdowns) معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles)
فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “فنجان” الگو باید به شکل “U” باشد که بیشتر شبیه به انحنای کف یک کاسه یا فنجان است بنابراین نباید به شکل “V” با اوج های برابر در هر دو طرف فنجان باشد. “دسته” در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک (pullback) كوتاه كه شبیه به الگوی نمودار پرچم یا پرچم سه گوش است ، شکل می گیرد. پس از تکمیل این الگو ، دارایی مورد نظر ممکن است به سطوح جدید صعود کند و به سقف های جدید دست باید و روند خود را از از قسمت بالاتری ادامه دهد. یک الگوی فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته با نقاط (Buy Point) و (Stop Loss) منبع: TradingView.com
الگوهای بازگشت یا ریورسال (Reversal Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشت شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که از قدرت گاوها یا خرس ها کاسته شده است. با شکل گیری این الگو ، روندی که از قبل ایجاد شده متوقف می شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف (گاو یا خرس) قدرت گرفته است وارد می شود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق یا گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند با یک الگوی بازگشتی متوقف شود ، که فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت خرس ها یا فروشندگان برنده می شوند و این منجر به تغییر روند به نزولی می شود. بازگشت های قیمت که در سقف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار با اشتیاق بیشتری نسبت به میزان خریداری شده به فروش می رسد. در مقابل ، بازگشت های قیمتی که در کف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای ذخیره (accumulation patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار فعال تر از هنگام فروش خریداری می شود. همانند الگوهای ادامه دهنده ، هر چه شکل گیری این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکست قیمت به بالا ، احتمال ایجاد حرکت بزرگتری وجود دارد.
هنگامی که قیمت پس از الگوي شکست یا فرار نزولی وقفه ای بازمی گردد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشت (reversal pattern) شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معمول بازگشت عبارتند از:
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) ، نشان دهنده دو حرکت کوچک تر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگ تر را در بر گرفته است
الگوی سقف دوقلو (Double Tops) ، نمایانگر یک موج افزایشی قیمت کوتاه مدت است که پس از آن یک موج دیگر در تلاش برای شکست مقاومت موج قبلی ناکام می ماند
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms) ، نشان دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می ماند.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوهای سر و شانه ها می توانند در سقف یا کف بازار شکل بگیرند ، این الگو شامل سه موج (قله یا یک فرورفتگی) است : یک موج اولیه ، که با موج دوم که از موج اولی بزرگ تر است ادامه پیدا می کند و در نهایت با یک موج سوم که از موج دوم کوچک تر است و مشابه موج اول است تکمیل می شود. روند صعودی که توسط الگوی اوج سر و شانه قطع می شود ، ممکن است بازگشت روند را تجربه کند ، و در نتیجه به روند نزولی تغییر کند. برعکس ، روند نزولی که منجر به الگوی سر و شانه (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً بازگشت روند به سمت صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان با اتصال کف ها یا سقف ها ، و قله ها و فرورفتگی هایی که بین سر و شانه ها وجود دارد ، ترسیم کرد ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است. در حین تکمیل الگو ، پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در الگوی سر و شانه ها در کف) یا پایین (در الگوی سر و شانه ها در اوج) خط روند ، ممکن است حجم معاملات کاهش یابد.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی کف و سقف دوقلو نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح پشتیبانی یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، همراه با تلاش دومی که پس از آن ایچاد شده و شکست خورده دیده می شود و در نتیجه بازگشت روند اتفاق می افتد. از طرف دیگر ، کف دوقلو مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند از سطح پشتیبانی قبلی گذر کند ولی در این کار موفق نمی شود و برای بار دوم نیز تلاش ناموفقی برای ورود به سطح پشتیبانی خواهد داشت. این امر اغلب منجر به بازگشت روند می شود ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی کف و سقف سه قلو (Triple tops and bottoms) الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه ها و یا سقف دوقلو یا کف دوقلو چندان متداول نیستند. اما ، آنها نیز به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای بازگشت روند باشند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه بار سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
شکاف ها (Gaps)
شکاف ها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی در قیمت $ ۵٫۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت ، با اختلاف قیمت ۷٫۰۰ دلار بازگشایی شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های گسست (Breakaway gaps) ، شکاف های فرار (runaway gaps) و شکاف های خستگی (exhaustion gaps) . شکاف های گسست در آغاز یک روند شکل می گیرند ، شکاف های فرار در وسط یک روند شکل می گیرند و شکاف های خستگی نشان از پایان قریب الوقوع یک روند دارند.
نتیجه گیری
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت “دچار وقفه می شود و به اصطلاح استراحت می کند” ، و نشانگر مناطقی است که می توانند منجر به ادامه یا بازگشت روند غالب شوند. خطوط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در قالب هایی مانند پرچم (flags) ، پرچم های سه گوش (pennants) و سقف دوقلو (double tops) ظاهر شوند. حجم معاملات در این الگوها نقش مهمی ایفا می کند ، حجم اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با شکست قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران تکنیکال اغلب برای پیش بینی حرکات قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و بازگشت ، الگوهای قیمت را دنبال می کنند.
شکاف یا Gap
شکاف ناپیوسته در منطقه ای از نمودار قیمت اوراق بهادار است که در آن قیمت بسته شدن روز گذشته نسبت به روز اینده افزایش یا کاهش می یابد و در این بین معامله ای اتفاق نمی افتد.
فاصله زمانی معمول است که اخبار باعث تغییر اصول بازار در ساعاتی می شود که بازارها معمولاً بسته هستند ، به عنوان مثال تماس با درآمد بعد از ساعت بازار.
شکاف یا Gap ها معمولا به مدل صعودی و نزولی هستند.
شکاف صعودی: زمانی شکاف صعودی ایجاد می شود که قیمت ابتدایی کندل دوم بزرگ تر از قیمت پایانی قبل از خود باشد.
شکاف نزولی: زمانی شکاف نزولی ایجاد می شود که قیمت ابتدایی کندل دوم کوچکتر از قیمت پایانی کندل قبل از خود باشد.
فاصله ها به راحتی قابل تشخیص است ، اما تشخیص نوع شکاف بسیار دشوارتر است.
انواع شکاف یا Gap
گپ شکست، گپ خستگی، گپ ادامه دهنده از مهم ترین انواع گپ در نمودارهای قیمتی و تحلیل تکنیکال هستند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
- گپ شکست (Breakwaway Gap)
- گپ خستگی (Exhaustion Gap)
- گپ ادامه دهنده (Continuation Gap)
گپ شکست (Breakwaway Gap)
گپ شکست از دید تحلیل تکنیکال بیانگر شروع یک حرکت قدرتمند می باشد، به این صورت که با شکست ناحیهی مقاومتی یا حمایتی خود، یک روند قدرتمند را در جهت روند جدید آغاز میکند.
به بیان ساده تر گپ شکست نشان دهنده آغاز یک روند بلند مدت می باشد و به منظور تشکیل یک روند بلند مدت در خلاف جهت روند قبلی و پس از یک روند خنثی ایجاد می شود در واقع زمانی شاهد گپ شکست هستیم که قیمت از یک روند بدون تغییر، نوسان قوی داشته باشد.
لازم به ذکر است که گپ شکست با حجم معاملات بالا پس از آن، نشانه ای از روند قوی است و پر شدن آن بعید به نظر میرسد و احتمال پر شدن گپ های شکست از سایر گپ ها کمتر است.
- خروج از ناحیه
- حجم و تعداد معاملهگران بالا می باشد.
- اگر این شکاف با الگوهای شناختهشدهای همچون الگوی سرشانه و… اتفاق بیفتد قویترین سیگنالها را میتوان دریافت نمود.
گپ خستگی (Exhaustion Gap)
شکاف خستگی را بهعنوان یک شکاف ادامهدهنده هم میتوان تلقی نمود، ولی تشخیص آن به دو عامل زیر بستگی دارد؛
- در پایان یکروند صعودی یا نزولی باشد
- با حجم معاملات سنگین به نسبت میانگین هفته یا روزهای اخیر خود مواجه باشد.
گپ خستگی محتمل ترین گپ می باشد و به طور معمول در محدوده افزایش یا کاهش سریع اتفاق می افتد.
گپ ادامه دهنده (Continuation Gap)
گپ ادامه دهنده در بورس در طی یک روند و در نیمه راه اتفاق می افتد و تمایل معاملهگران به ادامه روند را نشان میدهد.
به این شکاف شکاف فرار یا Runaway Gap و یا شکاف اندازهگیری هم می گویند.
زمانی که گپ ادامه دهنده در یک روند صعودی ایجاد شود احتمال خیلی زیاد شاهد ادامه حرکت صعودی خواهیم بود و در صورتی که در روند نزولی ایجاد شود نشان دهنده ورود فروشندگان بیشتر و ادامه حرکت نزولی خواهد بود.
گپ ادامه دهنده اغلب پس از مدتی پر خواهد شد البته ممکن است چه در حرکت نزولی و چه در حرکت صعودی این شکاف کلاً پر نشود.
دیدگاه شما