بهترین راه برای کسب سود بیشتر در بورس ۱۴۰۰
در ابتدای سال ۱۴۰۰ از ۱۰۰ کارشناس ۱۴ سوال مهم در خصوص بورس ۱۴۰۰ پرسیده شد. در ادامه تحلیل و موشکافی این سوالات، در این گزارش به بررسی سوال «کدام استراتژی برای بورس ۱۴۰۰ بیشترین بازدهی را به دنبال خواهد داشت؟» میپردازیم.
این سوال هم مانند پرسش نیمه برنده بورس ۱۴۰۰، از جمله سوالاتی بود که شاهد دو دستگی کارشناسان و آرای نزدیک گزینهها بودیم. در این سوال ۵۵ درصد کارشناسان اعتقاد داشتند در ۱۴۰۰ با استراتژی فعال و نوسانگیری به سود بیشتری میتوان دست یافت. در سمت مقابل هم ۴۴ درصد تحلیلگران معتقد بودند که در بورس ۱۴۰۰ بیشترین سود با استراتژی منفعل و به اصطلاح بخر و نگهدار محقق میشود.
به همین دلیل به سراغ دو کارشناس بازار سرمایه یعنی شایان کرمی و مرتضی کلهری رفتهایم تا علت پیشبینی متفاوت آنها را جویا شویم.
بخر و نگهدار راز موفقیت در بازار گاوی؟
مرتضی کلهری از معدود کارشناسانی است که اعتقاد دارد در ۱۴۰۰ هم مانند دو سال اخیر بورس تهران ابر رونق را تجربه میکند و رکوردهای جدیدی در شاخصها ثبت میشود.
حال در خصوص استراتژی موفق در بورس ۱۴۰۰ از او سوال شد: استراتژی بخر و نگهدار (passive) را برای امسال روش موفقتری میدانید. این در حالی است که برخی معتقدند در بورس ۱۴۰۰ باید مدل سرمایهگذاری فعال داشت. علت مخالف بودن نظر شما با این گروه چیست؟
مرتضی کلهری در پاسخ این سوال گفت: «علت این هست که وقتی وارد دوره ابررونق میشوید شاهد رشد دسته جمعی هستیم. در نتیجه بیشتر از فعال بودن استفاده از اهرم مالی اهمیت دارد و اون هست که بازده مازاد بیشتری میآورد.»
سود نوسانگیری در بازار متعادل بهتر است؟
در سمت مقابل اما، نزدیک به ۵۶ درصد کارشناسان اعتقاد داشتند استراتژی فعال و نوسانگیری، بهترین روش برای سود کردن در بورس ۱۴۰۰ خواهد بود. آرای بیشتر استراتژی فعال در حالی است که در سالهای قبل و حتی در طول ریزشها بسیاری از کارشناسان اعتقاد به استراتژی منفعل داشتند. چرخش به سمت استراتژی فعال میتواند نشانگر کاهش انتظارات از بازدهی بازار سهام و در نتیجه کسب سود بیشتر با نوسانگیری باشد.
برای این سوال به سراغ شایان کرمی رفتیم و از او پرسیدیم: چرا معتقدید در سال ۱۴۰۰ باید استراتژی فعال داشت و دیگر نمیشود سهمی را خرید، کنار گذاشت و سود خوبی کسب کرد؟ مگر این پیشنهاد دائمی بسیاری از کارشناسان نیست؟
کرمی که از جمله کارشناسانی است که پیشبینی میکند بورس ۱۴۰۰ متعادل باشد در پاسخ به این سوال میگوید: «به هر ترتیب در سال ۹۸ و ابتدای ۹۹ استراتژی بخر و نگهدار جواب میداد. ولی برای کسب بازدهی بیش از بازده انتظاری بازار باید به استراتژی نوسانگیری روی آورد. زیرا بهطور سنتی ثابت شده حرکت نرخ ارز تعیین کننده حرکت بازار سرمایه است. حال اکنون در شرایطی هستیم که دلار در محدودهای ثابت شده است و به همین دلیل برای کسب بازده بیشتر از بازدهی کل بازار باید به استراتژی فعال روی آورد. به خصوص که در شرایط کنونی وضعیت نقدینگی در بورس چندان جالب نیست و بسیاری از افراد در حال خروج از بازار هستند. البته در برخی از نمادها که در مجامع تقسیم سود (DPS) بالایی دارند یا نمادهایی که میتوانند از رشدهای بازار جهانی بهرهمند شوند، همچنان میتوان از استراتژی بخر و نگهدار استفاده کرد و امیدوار به کسب سودی بالاتر از سود بانکی بود.»
استراتژی بخر و نگه دار در بازار بورس
اساساً برای پول درآوردن در بازار سهام دو راه وجود دارد: راه سریع و ریسکی و یا راه امن و ثابت. درحالیکه معامله گران به الگوی اول علاقه بسیاری دارند، اما بیشتر سرمایه گذاران روش دوم را برمیگزینند. این سرمایه گذاران با استفاده از استراتژی بخر و نگه دار و با مجهز شدن به سلاح «خرید ارزان، فروش گران» به دنبال سهام شرکتهایی هستند که کمتر از ارزش واقعی، ارزش گذاری شده و خرید آنها با این قصد انجام میشود که سهام خود را برای ماهها نگه دارند.
اصول بنیادی یک شرکت و مدیریت مطمئن برای آنها جایگزین همه آشوبها و بالا و پایینهایی میشود که در بازار وجود دارد و افزایش قیمت ها در بلندمدت پاداش صبوری آنها را خواهد داد. بالاخره چه کسی دوست ندارد صاحب سهام بزرگترین بانک کشور به قیمت ۹۰ تومان به ازای هر سهم یا بهترین شرکتهای داروسازی با ۱۰۰ تومان باشد؟ اگر شما یک سرمایه گذار بخر و نگه دار آیندهنگر هستید، پس مطالبی را که در ادامه میآید مطالعه کنید و مزایا و معایب این استراتژی محبوب و بهشدت کارآمد را دریابید.
مزایای استراتژی بخر و نگه دار:
مزایای این استراتژی به شرح زیر است.
۱. استراتژی بخر و نگه دار جواب میدهد.
چندین و چند بار ثابت شده که این استراتژی سودهای زیادی با خود به همراه دارد. در بورس ما مطالعاتی انجام شده که نشان میدهد سرمایه گذاران بلندمدت بازدهی بهتری نسبت به معامله گران داشتهاند. همینطور لیست افرادی که از استراتژی بخر و نگه دار استفاده میکنند، فهرست بزرگترین سرمایه گذاران شگفت انگیز تاریخ است. شاید بعضی از این نامها ممکن است به گوشتان آشنا بیایند: وارن بافت، جان باگل، جان تمپلتون، پیتر لینچ، کارل ایکال و البته مشاور و معلم وارن بافت و پدر سرمایه گذاری ارزشی: بنجامین گراهام.
خب… شاید مهارت گزینش سهام شما بهخوبی غولهای سرمایه گذاری که در بالا اشاره شد نباشد. این کاملاً درست است. برای سادگی کار، پول خود را در صندوقهایی که در شاخص سرمایه گذاری کردهاند، قرار دهید و برای دو سه سال آن را فراموش کنید. بر اساس مطالعات این احتمال وجود دارد که شما از بسیاری از معامله گران فعال با سرمایه بزرگ در بازار بهتر عمل کنید، بدون اینکه مجبور باشید پولی را که بهسختی به دست آوردهاید، صرف هزینه های سنگین مدیریتی و همینطور کارمزد خریدوفروش سهام کنید.
۲. استراتژی بخر و نگه دار سردرد کمتری میآورد.
آیا نمودار سهام برای شما بهاندازه زبان چینی بیگانه است؟ آیا با شنیدن عبارت «هد اند شولدرز» بلافاصله به یاد شامپو میافتید؟ نمیتوانید فرق بین میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی (RSI) را متوجه شوید؟
خب… پس تحلیل تکنیکال شما ممکن است به کمی تمرین نیاز داشته باشد، یا شما هم مثل عده زیادی از سرمایه گذاران هستید که اعتقادی به تأثیر این نوع تحلیل ها ندارید. اساتید دانشگاهی و سرمایه گذاران موفق هم سالهاست همین عقیده را دارند و به استدلال غلط «زمانبندی» بازار اشاره کردهاند و آمار نیز همرأی آنهاست.
مطالعات نشان داده است که بازارها به شکل شگفتانگیزی تصادفی و ساختهشده از ناهنجاریها هستند و همانطور که در یک تحقیق برنده جایزه نوبل توسط ویلیام شارپ در سال ۱۹۷۵ به نام «سودهای احتمالی از زمانبندی بازار» بیان شده است، یک تحلیلگر تکنیکال برای اینکه بتواند عملکرد بهتری نسبت به شاخص داشته باشد، باید نتایج را در ۷۴% موارد بهطور کاملاً دقیق پیشبینی کند.
بهبیاندیگر، بهتر است کندن موها را به معامله گران و تحلیلگران تکنیکال واگذار کنید. درست مثل خرید یک خانه، طرفداران استراتژی بخر و نگه دار به ویژگیهای کلی بازار، دارایی و احتمال رشد آینده سهام نگاه میکنند و اجازه میدهند تا سرمایه گذاری آنها کار خودش را بکند و مجبور نیستند تا نگران تلاش برای یافتن ورودیها و خروجیهای “کامل”، یا چک کردن قیمت ها بهصورت پیوسته باشند.
۳. استراتژی بخر و نگه دار بر اساس حقایق بنا شده است.
استراتژی بخر و نگه دار و سرمایه گذاری بهطور کل چیزی است که در دانشگاهها و دورههای مختلف مدیریت مالی و سرمایه گذاری آموزش داده میشود، چون این استراتژی بهطورکلی بر مبنای تحلیل بنیادی انجام میشود. برخلاف تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی فضای بسیار کمی برای حدس و گمان دارد: ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد همه ثابت بوده و جایی برای ذهنیت فردی باقی نمیگذارند. البته، پیشبینی رشد، مثلاً از طریق مدل جریانات نقدی تنزیل شده درجه بالایی از ذهنیت را در خود جای داده است، ولی مقایسه و تحلیل شرکتها از طریق نسبت قیمت به درآمد (P/E) یا مضربهای EBITDA، اجازه ورود تصورات را نداده و اینها عوامل اساسی برای یافتن سهام با ارزش خوب برای بلندمدت هستند.
۴. برای پس انداز عالی هستند.
آخرین مزیت ولی نه کماهمیتترین آنها همین است. استراتژی بخر و نگه دار برای سودهای سرمایه ای بلندمدت عالی هستند. هر سرمایه گذاری که سهامش را برای مدت طولانیتری نگه میدارد و نمیفروشد، کارمزد خریدوفروش کمتری پرداخت میکند و از این بابت سودش بیشتر است. همینطور سایر هزینه های او از قبیل هزینه ها جستجو و تحلیل نیز کاهش مییابد.
معایب استراتژی بخر و نگه دار:
معایب این استراتژی عبارتاند از:
۱) شما و ذهنتان را به خودش وصله میکند.
بزرگترین عیب این استراتژی، هزینه فرصت بالایی است که با خود به همراه دارد. خرید و نگه داری چیزی به این معنی است که شما برای یک دوره طولانی به آن دارایی وصل میشوید. به همین خاطر اگر از این استراتژی استفاده میکنید باید برای خود قوانینی داشته باشید تا دنبال سایر فرصتهای سرمایه گذاری در طول این دوره نروید. این کار در عمل بسیار مشکل است، بهویژه اگر شما سهام کندی را خریده باشید، درحالیکه سهام سایر شرکتها با سرعت بالایی رشد داشتهاند.
۲) زمان به شما پاداش نمیدهد.
چون شما دارایی را برای مدت ۱۰ سال نگهداشتهاید به این معنی نیست که شایسته دریافت پاداش بزرگی برای زمان و دارایی سرمایه گذاری شده خود هستید. ممکن است سهامی که شما ده سال برای آن زمان گذاشتهاید در پایان سود چندانی عاید شما نکند، اما به خاطر بسپارید که هزینه های فرصت مربوط به یک انتخاب ضعیف میتواند از طریق متنوع سازی سرمایه گذاری یا خرید و نگهداشتن یک صندوق سرمایه گذاری در شاخص کاهش یابد. ولی برای مورد اولی (متنوع سازی)، عملکرد یک پرتفوی بر اساس چند سهام در حال رشد میتواند بهوسیله سهام کند پایین کشیده شود. بهعلاوه، چیزی نیست که بتواند جلوی سرمایه گذار را از انتخاب و نگهداری پرتفویای پر از سهام شرکتهای ضعیف بگیرد.
۳) سقوطهای بزرگ.
درنهایت، فقط چون یک سهام یا یک صندوق سرمایه گذاری در شاخص به مدت چند سال نگهداری شده است، به این معنی نیست که مصون از خطا و لغزش است. همینطور بحرانها گاهگداری اتفاق میافتند. در صورت اصلاح بازار و قیمت ها که به یک بازار دارای رکود طولانی منجر میشود، سبد سهامی که از استراتژی بخر و نگه دار بهره میجوید ممکن است بیشتر سودهای خود را از دست بدهد. در این شرایط، سرمایه گذاران ممکن است بهشدت به دارایی های خود بچسبند و به امید تغییر حال بازار، سهام بیشتری با قیمت کمتر بخرند.
اما تاریخ نشان داده که هیچ تضمینی برای بازگشت قیمت ها به قیمتهای سابق نیست.
نتیجهگیری
استراتژی بخر و نگه دار بهعنوان یکی از محبوبترین و اثباتشدهترین روشهای سرمایه گذاری در بازار سهام کل دنیا است. افرادی که این استراتژی را به کار میبرند اغلب لازم نیست تا نگران زمانبندی بازار یا مبنا قرار دادن تصمیماتشان بر الگوهای و تحلیلهای ذهنی باشد؛ اما بخر و نگه دار هزینه فرصت زمان و پول زیادی با خود به همراه دارد و سرمایه گذاران باید محتاطانه عمل کنند تا در برابر سقوطهای بازار خود را محافظت نموده و بدانند که ضررهایشان را کاهش داده و سود کنند.
استراتژی بخر و نگهدار
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
ما در این مطلب قصد داریم به معرفی بهترین و مشهورترین استراتژی سرمایهگذاری بپردازیم.
هر سرمایه گذاری باید یک استراتژی سرمایهگذاری داشته باشد! استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از باورها، ارزشها، عقاید، قواعد و اقدامات می باشد که مسیر سرمایهگذاری هر فرد را تا رسیدن به هدفش مشخص خواهد کرد. داشتن استراتژی به فرد کمک می استراتژی بخر و نگهدار کند تا زودتر و بهتر به هدفش برسد.
استراتژی سرمایهگذاری چیست؟
استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از باورها، ارزش ها، عقاید، قواعد و اقدامات میباشد که مسیر سرمایهگذاری هر فرد را تا رسیدن به هدفش مشخص خواهد کرد.
شاید فکر کنید که هدف هر فرد کسب بیشترین مقدار سود می باشد؛ اما این فکر درست نیست. بعضی از افراد به دنبال بیشترین مقدار سود در زمانی کوتاه می باشند، اما عده ای دیگر میخواهند در بلندمدت سود نهایی خود را حداکثر نمایند، حتی با پذیرش زیان موقتی و کوتاه مدت.
بعضی از افراد هم کمترین مقدار ریسک را میخواهند اما بعضی از افراد از ریسکپذیری لذت میبرند.
بعضی ها بهدنبال بیشترن مقدار سود در مدت زمان کوتاه میباشند، بعضی دیگر میخواهند در بلندمدت «سود نهایی» را حداکثر نمایند.
شاید معنی استراتژی سرمایهگذاری برای شما گنگ و مبهم باشد به همین با یک مثال درک این مطلب را آسان تر می کنیم.
مثلا زمانی که سکه گران میشود بعد از زمانی افرادی که سکه دارند تصمیم خواهند گرفت که دارایی خود را نقد نمایند سپس قیمت پایین خواهد آمد. پایین آمدن قیمت موج دوم خریداران را به بازار میفرستد. با فشار تقاضا قیمت دوباره بالا خواهد رفت.
محمد در اولین رشد قیمت سکه میخرد. فاطمه وقتی قیمتها برای اولین بار نزولی میشود خرید میکند. امیر در دومین رشد قیمت به بازار میرود. زهرا از قدیم سکه داشته، با دومین رشد قیمت سکههای خود را نقد میکند.
اما چه چیز باعث خواهد شد که این آدمها رفتارهایی متفاوت انجام بدهند؟ آیا آنها برای خود استراتژی دارند، یا تنها تحت تاثیر هیجان است که به بازار پاسخ میدهند؟ در ادامه شما را با انواع استراتژی در سرمایه گذاری آشنا می کنیم.
استراتژی سرمایهگذاری گلهای
فکر کنید که یک گله گوسفند در حال چریدن می باشند. یکی از آن گوسفندها علفی تازه پیدا میکند و میخورد. یکهو گله به سمتی میدود. آن گوسفند نمیداند چرا گله جابجا شدند؛ اما علف تازه خود را ول میکند و به دنبال گله میدود اینکار به قیمت از دست دادن علف تازه و خوشمزه خودش تمام خواهد شد.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
بعضی از سرمایهگذاران هیچگونه استراتژیای ندارند. فقط میخرند و میفروشند. حتی بدون توجه به آنکه بدانند سهامی که میخرند مربوط به چه شرکتهایی می باشد. این افراد احتمال دارد که سود یا زیان کنند؛ اما باید به این نکته توجه داشته باشند که سودهای کسب شده توسط آن ها فقط به بختواقبال و شانس مربوط بوده نه به شم قوی آنها در سرمایهگذاری.
این افراد همیشه در صف می باشند یا در کنار بقیه افراد صف ایستادهاند که خرید کنند یا میخواهند چیزی که دیروز در صف خریدند را بفروشند.
استراتژی سرمایهگذاری بخر – نگهدار
بعضی از افراد باور دارند که قیمت همهچیز بالاخره یک روز بالا خواهد رفت؛ بطور مثال زمانی خواهد آمد که سکه از ۳ میلیون در مدتی کوتاه برسد به ۴ میلیون.
افرادی هم که پس از پرش به صورت گله ای به بازار حمله میکنند شاید چند صدهزار سود یا زیان کنند؛ اما سود اصلی را کسی خواهد برد که سکه را قبل از پرش قیمت خریده بوده است.
این اشخاص موارد سرمایهگذاری را برای نوسان گیری و به قصد فروش نمیخرند. بلکه میخرند که نگه دارند مدت زمان آن هم مشخص نیست شاید ۵ سال، شاید ۱۰ سال یا حتی بیست سال! سهام، طلا، یا زمین، فرقی نمیکند. چون که این سرمایهگذاران بجای قیمت، به دنبال ارزش می باشند. این افراد چیزی را خریداری می کنند که ارزش زیادی دارد، اما قیمت آن ارزان می باشد.
پس از مدت طولانی صبر مینمایند تا زمانی که دنیا هم به ارزش خرید آنها پی استراتژی بخر و نگهدار ببرد. مثلا فردی که در ۱۹۲۰ نقاشیهای پیکاسو و سالوادور دالی را خریداری کرده بود.
استراتژی سرمایهگذاری بلند-کوتاه
برخی با استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت-کوتاه مدت پیش می روند. بطور مثال یک کشاورز از این موضوع آگاهی دارد که قیمت بادام از نوبر تا اشباعشدن بازار در حال کاهش می استراتژی بخر و نگهدار باشد. اما در صورتی که قیمت برنج روز به روز افزایش می یابد. اما کاهش روزبه روز قیمت بادام او را اذیت می کند چون کشاورز هنوز بادامهایش را برداشت نکرده است حالا از طرفی او قصد دارد بادام هایش را بفروشد و برنج خریداری کند اما مشکل اینجاست که هر روز قیمت برنج بالا میرود.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
او در حال حاضر میتواند برنج را بصورت نسیه برای یک تاریخ خاصی بخرد و از آن طرف بادام را بهصورت پیشفروش تا همان تاریخ پرداخت نسیه برنج، بفروشد. زمانی که برنج گران می شود، کشاورز چون برنج را ارزان خریده بود سود میکند. به علاوه زمانی که بادام ارزان شود، او بادام را از قبل به قیمت گرانتر فروخته است.
پس از مدت زمانی این کشاورز بجای این که بادام بکارد، تصمیم میگیرد بادام را گرانتر بفروشد و سر فرصت از دیگران ارزان خریداری کند و تحویل دهد. با این استراتژی او به یک سرمایهگذار بلند- کوتاه تبدیل میشود.
استراتژی سرمایهگذاری تکانهای
فکر کنید شما میخواهید برای یک تیم فوتبال بازیکن بخرید. احتمالا سعی میکنید تا بهترین بازیکنان فوتبال جهان را خریداری نمایید و ضعیفترین بازیکنان خودتان را بفروشید؛ اما اگر شما به این روند ادامه دهید، خیلی زود ورشکست خواهید شد. اما شما باید برای ساختن ثروت بهترین بازیکنان خود را بفروشید و بازیکنان جوان و آینده دار و رو به رشد را خریداری کنید.
یک استراتژی سرمایهگذاری دیگر شامل گران خریدن و گرانتر فروختن می باشد. البته تعدادی از این افراد بر این باورند که ارزانخریدن و گرانفروختن سودآور نیست. شما در فاصله زمانی بین خرید وفروش باید هزینه کنید؛ مانند دستمزد بازیکن جوان، هزینه اقامت، تمرین، سفر، آموزش و…
یک استراتژی سرمایهگذاری دیگر شامل گران خریدن و گرانتر فروختن میباشد. مانند تیمی که هازارد را با قیمت بالایی جذب مینماید و او را گران تر از قیمت خریدش با باشگاهی دیگر میفرستد. یک تیم قادر خواهد بود که این کار را در مدت یک فصل انجام بدهد تا اینکه منتظر بماند تا دنیا به ارزشهای استعدادی آن بازیکن جوان پی ببرد، که شاید هم نبرد.
استراتژی سرمایهگذاری ساز مخالف
بسیاری از سرمایه گذاران نیز با استراتژی سرمایهگذاری ساز مخالف پیش میروند. در نقطه مقابل استراتژی گلهای، ساز مخالف قرار دارد. در این استراتژی زمانی که همه به یک مورد سرمایهگذاری علاقه نشان دهند، شخص آن را خواهد فروخت و زمانی که همه فروشندهاند او خرید مینماید.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
مثلا وقتی همه به دنبال این هستند که سکه طلا بخرند چون قیمت دارد روزبهروز بیشتر میشود، سرمایهگذار سکههایش را با قیمت بالا عرضه می نماید. و زمانی که قیمت پایین آمد و همه وحشتزده به دنبال فروشنده میباشند، شخص سکههای فروشندگان را با قیمت خیلی ارزان میخرد.
در بورس اینگونه افراد برای خرید و فروش سهام، در صف خرید میفروشد و هرگز وارد صف نمیشود. و زمانی که همان سهم صف فروش شد، فرد سهمی که فروخته را با قیمتی کمتر میخرد. این در حالی است که بیشتر مردم در صف خرید آرزو میکنند بتوانند خرید کنند و در صف فروش از خدا میخواهند داراییشان فروش برود
استراتژی سرمایهگذاری سود تقسیمی
چه سازه مخالف بزنید چه تکانهها را دنبال نمایید، تا به اینجا فقط به قیمتها توجه داشته اید، نه به سود سرمایهگذاری.
در این زمان سرمایهگذار از بالا رفتن قیمت سهام سود خواهد برد نه از سود تقسیمی شرکت.اما بعضی از سرمایهگذارها مستقل از قیمت، به دنبال دریافت سود تقسیمی می باشند و برای آنها پیشبینی سود شرکت از هرچیزی دیگری مهمتر میباشد.
برای این افراد شرکتی که سود تقسیمی خوب، منظم، قابل پیشبینی و رشدکننده دارد یک مورد سرمایهگذاری مطلوب است. در این حالت سرمایهگذار باید استراتژی بخر و نگهدار بهره انتظاری خود را تعریف کند؛ مثلا اگر توقع داریم سالی ۲۵ درصد سود کنیم، شرکتی که هر سال یکچهارم قیمتش را به شکل سود تقسیم کند و سودش سالانه دستکم بهاندازه تورم رشد کند، خوب است.
استراتژی سرمایهگذاری دریپ
دریپ یا DRIP اصطلاحی مالی میباشد. Dividend Reinvestment Plan یا برنامه سرمایهگذاری مجدد سود تقسیمی یکی از استراتژیهای رایج در بین سرمایهگذاران می باشد.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
در حالت کلی این استراتژی سرلوحه کار شخصی است که از پول حاصل از فروش گندم، زمین زراعی بیشتر خریداری کند.
دقت فرمایید اگر قیمت زمین بالا رود او از افزایش قیمت زمینهایش سود خواهد برد و زمانی که قیمت زمین ارزان شود او زمین بیشتری را خریداری خواهد کرد. پس او از ریسک نوسان قیمت زمینهای زراعی در امان میماند.
استراتژی خرید پلکانی
فکر کنید قصد دارید با ۱۰ میلیون تومان در بازار طلا سرمایهگذاری نمایید. فرض کنید در حال حاضر استراتژی بخر و نگهدار قیمت طلا ۱۰۰ هزار برای هر گرم می باشد.
شما قادر خواهید بود که به بازار رفته و ۱۰۰ گرم طلا خریداری نمایید و به خانه برگردید. اگر بعد از ده روز قیمت طلا به ۱۰۲ هزار تومان برسد، ۲۰۰ هزار سود میکنید اما اگر بشود ۹۸ هزار، ۲۰۰ تومان ضرر نصیب شما می شود.
حالا در این مثال استراتژی خرید پلکانی به این صورت است که بجای خرید ۱۰۰ گرم طلا، هرروز ۱ میلیون تومان خرید کنید. اگر قیمت هرروز کمی بالا برود تا به ۱۰۲ هزار تومان برسد، شما درنهایت سود میکنید؛ اما اگر بعد از ۱۰ روز قیمت طلا به ۹۸ هزار تومان رسیده باشد، شما بیشتر از ۱۰۰ گرم طلا دارید.
درست است که در صورت رشد قیمت سود کمتری نصیب شما میشود اما به همان میزان ریسک کاهش قیمت هم برای شما کاهش می یابد.
استراتژی میانگینگیری هزینه ریالی
این جمله که میگوید من ماهی ۵۰۰ هزار تومان سهم خواهم خرید یکی از مهمترین استراتژیهای سرمایهگذاری می باشد. فکر کنید که این ماه سهم شرکت موردعلاقه من ۵۰۰ تومان باشد. این ماه هزار سهم از این شرکت خریداری میکنم .
در ماه آینده قیمت سهم به ۴۰۰ تومان خواهد رسید حالا با ۵۰۰ تومانم ۱۲۵۰ سهم میخرم. ماه بعد قیمت به ۶۰۰ میرسد، ۸۳۳ سهم میخرم. باز قیمت به ۵۰۰ باز میگردد. هزارتای دیگر میخرم.
در ماه اول با دو میلیون تومان میتوانستم ۴۰۰۰ سهم بخرم؛ اما الان ۴۰۸۳ سهم دارم؛ یعنی ۴۱ هزار و ۵۰۰ تومان سود کردهام. در این استراتژی بعضی از افراد اگر و فقط اگر کمی خوششانستر از بقیه باشند ممکن است عملکرد بهتری از دیگران داشته باشند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
چگونه با استراتژی “شایعه را بخر، خبر را بفروش” معامله کنیم؟
“شایعه را بخر، خبر را بفروش” (Buy the rumor, sell the news) جمله معروفی در وال استریت است. منظور از این جمله این است که بهترین موقعیت برای کسب سود از یک خبر، زمانی است که هنوز احتمال شایعه بودن یک رویداد خبری وجود دارد و خبر در نمودار قیمت گذاری نشده است. قسمت دوم جمله به این موضوع دلالت دارد که بهترین زمان برای خارج شدن با سود، زمانی است که خبر به طور گسترده پخش شده و همه از آن خبر دارند.
بهترین نسبت ریسک به ریوارد (Risk\Reward Ratio) را زمانی خواهید داشت که قبل از این که خبر در نمودار قیمت گذاری شود وارد معامله شده باشید. زمانی که افراد بیشتری از خبر آگاه میشوند و فرصت ورود به معامله خرید را دارند به همان نسبت مقدار سود کاهش مییابد.
یک نمودار «شایعه را بخر، خبر را فروش» به خوبی “شروع روند با انتشار شایعه” و “تشکیل سقف قیمتی هنگامی که خبر منتشر شده” و در دسترس عموم قرار گرفته، را نشان میدهد. با انتشار خبر روند نزولی شروع میشود و افرادی که از این جمله معروف پیروی کردند سود خود را برداشت کردند و از معامله خارج شدند.
البته این جمله برای اخبار مورد انتظار و شناخته شده صدق میکند و در مورد اخبار ناگهانی مثل حملات تروریستی، بلاهای طبیعی، و تصمیم گیری غیر منتظره در مورد سیاستهای پولی یا پیشامدهای مرتبط با قوی سیاه کاربرد ندارد.
نظریه قوی سیاه (Black Swan)، استعارهای است که به اثرات شدید ناشی از برخی از رویدادهای غیرقابلپیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دم دستی برای این رویدادها میپردازد. (ویکیپدیا))
زمانی که شایعهای در نمودار در حال قیمت گذاری شدن است، میتوان از آن سود کسب کرد اما زمانی که این شایعه جزو جریان اصلی اخبار و رسانهها قرار میگیرد، زمان فروش آن رسیده است. توصیه میشود در چرخه ابتدایی پخش خبر وارد معامله خرید شوید و زمانی که رویداد قرار است رخ بدهد برای کسب حداکثر سود اقدام به فروش کنید.
نمودار اخیر دوج کوین (DogeCoin) مثال خوبی برای این مسئله است. زمانی که ایلان ماسک در ۱۴ آوریل ۲۰۲۱ (۲۵ فروردین ۱۴۰۰) شروع به توییت در مورد دوج کوین و پخش شایعه کرد روند صعودی دوج کوین آغاز شد و زمانی که ایلان در برنامه SNL (Saturday Night Live) در ۸ مه (۱۸ اردیبهشت) حضور یافت، این روند به پایان رسید.
نمودار قیمت دوج کوین
“شایعه را بخر، خبر را بفروش” چطور کار میکند؟
به غیر از بازار فارکس، سرمایه گذاران و معامله گران معمولا بر اساس جریانات نقدینگیِ آیندهی قابل پیشبینی، اقدام به خرید میکنند.
برای مثال ممکن است انتظار رود شرکتی بیش از چیزی که انتظارش میرود سود سهام بین سهامدارانش تقسیم کند. در این صورت معامله گران سریعا سهام را خریداری میکنند تا از تقسیم سود یا افزایش قیمت سهام بهره ببرند. این رفتار در فارکس نیز کاربرد دارد اما به استراتژی بخر و نگهدار جای جریانات نقدینگی معامله گران معمولا در زمینه اخبار در مورد تغییرات نرخ بهره قابل پیش بینی، وارد عمل میشوند.
سرمایه گذارانی که از این استراتژی استفاده میکنند تمایل دارند به دنبال بازارهایی باشند که پایینتر از ارزش خود معامله میشوند. “شایعه” زمانی رخ میدهد که اخبار یا اطلاعات احتمالی حاکی از این هستند که یک دارایی ممکن است در آینده جریانات نقدینگی زیادی داشته باشند. در این صورت شایعه میشود که این دارایی ممکن است در هفتهها یا ماههای آینده با ارزشتر شود. سرمایه گذاران این دارایی را خریداری میکنند و تا زمانی که دیگر جزو داراییهایی که پایینتر از ارزش خود معامله میشوند محسوب نشود، آن را نگهداری میکنند.
اگر شایعه غلط باشد یا بازار به اندازهای دارایی را خریداری کند که دیگر آن دارایی پایینتر از ارزش ذاتی خود معامله نشود، در صورتی که خبر بدتر از پیشبینیها منتشر شود، فشار فروش شدیدی شکل میگیرد. تنها رویدادهای خبری غیرمنتظره که بهتر از پیشبینیها باشند موجب میشوند سهام ارزش خود را حفظ کند و یا رشد کند. اگر رویداد خبری به اندازه کافی غافلگیری مثبت داشته باشد، میتواند منجر شود ارزش دارایی رشد بیشتری نیز داشته باشد.
مثالی در بازار فارکس
در بازار فارکس سناریوی مشترکی که هم شایعه و هم خبر را شامل شود مرتبط با بانک مرکزی یک کشور و سیاست نرخ بهره است. زمانی که بانکی قصد افزایش نرخ بهره را دارد، یعنی اقتصاد آن کشور قوی عمل میکند. در این صورت معامله گران فارکس انتظار دارند ارزش آن ارز افزایش یابد.
شایعه در بازار فارکس چنین است. فرض کنید معاملهگری خبردار میشود بانک مرکزی کشوری قصد دارد نرخ بهره را افزایش دهد. بر اساس این شایعه معامله گر ممکن است ارز مربوطه را خریداری کند. در مرحله بعد اخبار منتشر میشود. زمانی که بانک مرکزی واقعا نرخ بهره را افزایش دهد، معامله گر میبینید که ارزش آن ارز بالا میرود. زمانی که ارزش ارز به اندازه کافی بالا رفت و معاملهگر سود خوبی به دست میآورد، وی “خبر را میفروشد” و عملا ارز را در قیمت بالاتر به فروش میرساند.
پیامدهای “شایعه را بخر، خبر را بفروش”
یکی از سرخوردگیهایی که برای معامله گران به وجود میآید این است که چیزی را که فکر میکنند قرار است گران شود میخرند اما آن دارایی ارزش خود را از دست میدهد و با فشار فروش همراه میشود. دلایل زیادی برای این اتفاق میتواند وجود داشته باشد اما تمام آنها میتواند به تفاوت در فرایندی که معامله گران دادهها را پردازش میکنند، ختم شود. این ایده توسط دنیل کانمن، اقتصاد دان و برنده جایزه نوبل، و نویسنده کتاب تفکر، سریع و آهسته (Thinking, Fast and Slow) مطرح شده است.
در این مورد، یک معامله گر قبل از معامله ابتدا به تحلیل خبر میپردازد و معامله گر دیگر با شنیدن شایعه سریعا وارد معامله میشود. معمولا معاملهگرانی که دیر اقدام به معامله کنند فقط موجب افزایش نقدشوندگی بازار میشوند و نقدشوندگی را برای معاملاتِ معامله گران آگاه مهیا میکنند. معامله گران آگاه، هم از شایعه استفاده میکنند و هم از خبر.
تحلیل تکنیکال هفتگی قیمت بیت کوین ۱۷ ژانویه (۲۷ دی)
پیشبینی اینکه فروشنده های استقراضی قیمت را به سمت پایین خواهند کشید و یا گاو ها بر خرس ها فشار خواهند آورد دشوار است. با توجه به عدم اطمینان، کاهش ریسک عاقلانه تر است.
بیایید ببینیم، چه زمانی باید شروع به فروش موقعیت ها کنیم.
بیت کوین/دلار
از ۱۲ نوامبر که قیمت به پایین ۵۴۵۰٫۸۶ دلار رسید، تنها یک استراتژی برای بیت کوین استقاده شده است، یعنی بخر و نگهدار. تریدرهایی که در پایین ترین قیمت ها خرید کردند، در کمتر از یک ماه حدود ۱۵۰ درصد سود داشته اند.
با این حال، من هرگز چنین افزایش قیمت فوق العاده ای را پیشبینی نکرده بودم. من منتظر یک سقوط و یا یک تثبیت قیمت بودم که فرصتی برای ورود دوباره باشد. انتظارات من تحقق نیافت.
از دو سال قبل تاکنون، هربار که شاخص RSI به نزدیکی سطوح ۸۹ رسیده است ، با اینکه بلافاصله اصلاح قیمت انجام نشده است اما همیشه پایه گذار آن بوده است، افزایش قیمت فعلی RSI را به همان سطح نزدیک کرده است و به ما هشدار می دهد که اصلاح قیمت نزدیک است.
بیت کوین احتمالا بین ۱۳۳۸۰٫۶۸ و ۱۵۲۵۲٫۸۶ دلار که سطوح بحرانی ابزار فیبوناچی هستند، با مقاومت مواجه خواهد شد.
هدفگذاری ۱۵۲۵۲٫۸۶ دلار در حدود ۱۲ درصد بالاتر از سطح فعلی است. ماندن در این ارز برای چند دلار آخر که به این قیمت برسد ریسک دارد و باید احتیاط کرد.
من توصیه می کنم که مقداری از سود خود را در سطوح فعلی نگهدارید و از توقف در موقعیت های باقی مانده با توجه به ریسک هایی که گفتم، نگران نباشید. برای تریدرهایی که قصد ورود دارند ، پیشنهاد می کنم منتظر بمانید، تا بعد از یک اصلاح قیمت بتوانید بدون ریسک اقدام به خرید کنید.
دیدگاه شما