ابرماشین های معدنی در راه ایران
آمار کشورهای توسعهیافته حاکی از آن است که استفاده از معدن و صنایع معدنی از مهمترین ملاکهای توسعه اقتصادی به حساب میآید. ایران با داشتن ذخایر معدنی فراوان این توانایی را دارد که از این بخش به عنوان ابزاری مهم و تعین کننده برای رسیدن به رشد اقتصادی استفاده کند.
یکی از مهمترین شاخصهای کلیدی در سیستم حسابهای ملی، محصول ناخالص داخلی یا Gross Domestic Product است که به عنوان شاخص اصلی به طور وسیعی در سطح اقتصاد کلان مورداستفاده قرار میگیرد. ایران در ردهبندی جهانی GPD بر اساس برابری قدرت خرید در ردیف ۵۲ قرار دارد. در سالهای اخیر علیرغم افزایش سرمایهگذاری در بخش معدن، نتیجه مطلوبی در حوزه میزان استخراج و ارزشافزوده و تولیدات معدنی به وجود نیامده است؛ بهطوریکه در حال حاضر سهم معدن در GPD حدود ۷ دهم درصد است و برای رساندن آن به سهم مورد انتظار که حدوداً معادل ۳ درصد است میزان استخراج باید به چهار برابر میزان کنونی افزایش یابد. بدیهی است برای دستیابی به این هدف، علاوه بر اصلاح قوانین؛ توسعه سرمایهگذاریهای مستقیم و غیرمستقیم مانند تربیت نیروی انسانی، خرید و ساخت ماشینآلات موردنظر و … ضروری است. بخش معدن؛ قدرت و ارزشافزوده آشکار و پنهانی دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد اما در کشور ما با وجود معادن فراوان، اهمیت جایگاه واقعی آن در نظر گرفته نشده است. بخش معادن و صنایع معدنی پیشران اقتصاد است و با متحولشدن این بخش، سایر بخشهای صنعتی و اقتصادی کشور متحول خواهد شد. نکته دیگری که نباید از آن غفلت کرد تاثیر معدن بر صنعت و سهم استراتژیک آن است. اگر صنعت فولاد، سیمان ، سنگ، کارخانههای سرب و روی، گچ و نظایر آن در ایران سودآور هستند، به دلیل فعالیت معادن متعدد مرتبط با آنان در کشور است؛ در غیر این صورت صنایع معدنی در ایران پا نمیگرفت و به دنبال آن اگر صنایع معدنی قدرتمند و پررونق نباشد، بسیاری از ارزشافزودههای زنجیره مواد معدنی تا محصول نهایی ایجاد نمیشود. در همین راستا با سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشستیم.
فقدان استراتژی مناسب
روحالله عباسپور، سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن در مورد موضوع یادشده به خبرنگار صمت گفت: در دیداری که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان عملکرد حوزه معدن را بسیار ضعیف ارزیابی کردند و از این مسئله ناراحت بودند.
نماینده مردم بوئینزهرا در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ما هنوز در بخش معدن یک راهبرد بلندمدت؛ تعریف شده و مناسب نداریم. در کشور ۶۱ نوع ماده معدنی داریم. به طور مثال یکی از معادنی که ارزشافزوده بالایی دارد، معدن مس است. هر تن این ماده معدنی ۲ هزار و ۵۰۰ دلار تمام میشود. همچنین فرآوریهای آن را تا ۱۳ هزار دلار میتوانیم بفروشیم. لذا از نفت سودآوری بیشتری دارد.
وی افزود: در معادن مس ما اکنون بیش از ۱۸ میلیارد تن مواد معدنی برای ۲۰۰ سال آینده داریم اما متاسفانه فقط ۷ درصد در سرزمین ما کشف شده است. در این زمینه باید چند نیاز مهم برآورده شود. برای مثال ماشینآلات معدنی لازم باید خریداری شود. بدیهی است که در صورت نیاز کارخانههای فرآوری مواد معدنی به تجهیزات پیشرفته، باید اقدامات مقتضی را انجام داد.
عباسپور ادامه داد: اخیراً با آقای فاطمی امین وزیر صمت و رئیس مرکز ملی مس ایران سفری به بلاروس داشتیم. آنها ماشینآلات پیشرفته داشتند و در این زمینه تفاهمنامههایی امضا شد و در آستانه امضا قرارداد هستیم تا از این طریق ۵۲۰ دستگاه دامپتراک تامین شود. حداکثر ظرفیت این دستگاهها۴۵۰ تن ماده معدنی است. قرار شد ظرف سه سال آینده این ابرماشین های صنعتی، معدنی به ایران وارد شود. نیاز است که همواره در مسیر تجهیز شدن به فناوریهای روز دنیا قدم بگذاریم زیرا در این سالها توفیق خوبی در استفاده مطلوب از ظرفیتهای معدنی نداشتهایم.
سهم معدن در تولید ناخالص داخلی
سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس ادامه داد: با نگاهی به آمار کشورهای توسعهیافته که از میزان ذخایر مشابه ایران برخوردار هستند میتوان جایگاه بخش معدن در اقتصاد را به درستی درک کرد. به طور مثال در حال حاضر برخی از کشورهای توسعهیافته، معدن سهم درخور توجهی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد؛ این در حالی است که در ایران این میزان آنچنان چشمگیر نیست.
وی افزود: این در صورتی است که با نگاه به میزان ذخیره و تنوع مواد معدنی موجود در کشورهای توسعهیافته و مقایسه آنها با ایران میتوان به وضوح مشاهده کرد که ایران از لحاظ تنوع و میزان ذخیره مواد معدنی، خیلی کمتر از آنها نیست.
نماینده مجلس یازدهم با بیان اینکه با همه سختیها و نبود امکانات اکنون جز ۱۰ فولادساز برتر دنیا هستم اظهار کرد: اکنون ۵۰ درصد تولید فولادمان که ۱۵ میلیون تن میشود را صادر میکردیم اما این آمار امروزه به ۱۲ میلیون تن رسیده است و مواد اولیه بسیاری از شرکتهای داخلی و خارجی را تامین میکنیم این در صورتی است که وضعیت سنگآهن در کشور مطلوب نیست.
قبل از انقلاب تحت سلطه بودیم
روحالله عباسپور، سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما قبل از انقلاب تحت سلطه بودیم و سرنوشت امور ما دست بیگانه بوده و آنها برای ما تصمیمگیری میکردند اظهار کرد: آن موقع منافع استعمار هم اقتضا نمیکرد کشور به خودکفایی برسد. یعنی آنها با خوداتکایی و درونزایی که بتواند به رشد و توسعه کشور منجر شود موافق نبودند. آنها دنبال منابع و ذخایر ما بودند تا آن را تاراج کنند. برای رسیدن به هدف خود سعی کردند ما یک کشور وابسته در عرصه تولید و صنعت باشیم.
سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن بیان کرد: در مقطعی، هنری آلفرد کیسینجر، وزیر امور خارجه نیکسون بیان کرده بود، ما کشورهای دوست را طوری به خودمان وابسته کردیم که بدون مواد غذایی ما نمیتوانند بیشتر از ۲۴ ساعت دوام بیاورند و هویدا هم میگفت بدون مواد غذایی و گندم آمریکا نمیتوانیم یک ماه دوام بیاوریم. میخواهم بگویم که عقبماندگی ما به این دلیل بوده است که خودمان سرنوشتمان را تعیین نمیکردیم.
نماینده مردم آوج و بوئینزهرا ادامه داد: بعد از انقلاب هم شعار کشور استقلال آزادی جمهوری اسلامی بود و حرکتهای خیلی خوبی شروع شد ولی دشمن، استکبار و قدرتهای بزرگ جهانی تاب تحمل استقلال ما را نداشتند. یعنی تا جایی که توانستند سعیشان در براندازی نظام و محدود و محصور کردن انقلاب بود. در این مسیر جنگ سختافزاری هشتساله با عراق را راه انداختند و همچنین گروهکهایی را در دهه اول انقلاب هدایت میکردند و به جان جمهوری اسلامی انداختند.
بعد بحث هجمه و یا به تعبیر مقام معظم رهبری شبیخون و ناتو فرهنگی را ایجاد کردند. امروزه نیز این راه ادامه دارد که نمونه بارز آن را میتوان در حوزه فضای مجازی مشاهده کرد. از طرف دیگر جنگ اقتصادی و تحریم را راه انداختند. مشکلی که با تولد انقلاب با ماست و چند سالی است که شدت بیشتری گرفته است. اینها موانع بزرگی بوده برای رشد و توسعه کلی کشور، ولی در حوزه بعضی صنایع رشد هم داشتیم. این که بگوییم موفق نبودیم درست نیست.
رشد فزاینده کشور در صنعت دفاعی
وی افزود: علیرغم مزاحمتهای بینالمللی و محورهایی که دشمن شروع کرده، توفیقات خوبی داشتیم. ما در حوزه صنعت دفاعی رشد فزایندهای داریم؛ بهطوریکه قدرتهای بزرگ جهانی نگران پیشرفتهای ما در این حوزه هستند. در مجموع توفیقات بسیار خوبی داشتیم.
عباسپور در پایان اظهار کرد: در برخی مواقع به دلیل محدودیتهای بینالمللی و درجاهایی سو مدیریت نتوانستیم آنچنان موفق عمل کنیم. نگاه و تکیه آمال و آرزوی دوستی با غرب یکی از عواملی است که ما را معطل کرده است. همواره بعضی از دولتمردان ما در دهههای مختلف پیشرفت را در تعامل با غرب میدانستند ولی در واقع همین ایده ما را زمینگیر کرد. افغانستان، پاکستان، عراق، مصر و اردن، کشورهایی هستند که در تعامل با غرب هستند ولی نتیجهای نگرفتند. امیدواریم دولت با تغییر رویکردی که در پیش گرفته و نگاهی که به شرق و اقتصادهای نوظهور همانند هند، چین تعریف استراتژی فروش و روسیه دارد، نتیجه بگیرد.
سخن پایانی: بخش معدن حدود ۵۷ میلیارد تن ذخیره شناسایی شده دارد که سالانه حدود ۴۰۰ میلیون تن مواد معدنی از پنج هزار و ۶۰۰ معدن فعال استخراج میشود؛ بنابراین یک موقعیت ممتاز برای سرمایهگذاری از بخش سنگآهن و زغالسنگ گرفته تا مس، آلومینیوم و طلا و. دارد اما بخش خصوصی بیشترین عنصر تاثیرگذار در این ارتباط؛ نیازمند پشتوانه قوانین و مقررات است.
امروز در بخش سنگهای تزئینی، سنگهای نیمه قیمتی و برخی دیگر مواد معدنی، نمیتوانیم متناسب با ذخایر کشور در بازار جهانی نقشآفرین باشیم، پس نیاز به همگرایی و همپوشانی در این بخش وجود دارد و دولت و بخش خصوصی بدون پشتوانه هم نمیتوانند به موفقیت برسند. این امر حتی اگر تحقق یابد، دور از انتظار نیست که با یک بحران درون کشوری (تصمیمات خلق الساعه) یا برون مرزی از قبیل رکود و جنگ روسیه و اوکراین و. همه معادلات برهم خورد.
واقعیت این است که رهبر معظم انقلاب و رییسجمهوری بر ضرورت توسعه معادن تاکید دارند و افزایش سهم معادن از تولید ناخالص داخلی که اکنون یکدرصد مطرح میشود تا سطح سه برابری مورد انتظار است. امروزه شرایط اقتصادی کشور و نیز گسترش تحریم توسعه معدن را تبدیل به یک ضرورت جدی برای کشور ساخته تعریف استراتژی فروش و انتظار این است که سهم یکدرصدی آن از تولید ناخالص ملی به سه برابر افزایش یابد. قابلیتهای صنایع معدنی برای رشد، عاملی برای نیل به ارتقای مورد انتظار در بخش معدن هم میشود. اکنون شرایط تحریم، ضرورت بومیسازی تجهیزات و فناوری را به دنبال دارد و از اینرو تعامل با دانشگاه ها که حدود چهار دهه بی رنگ یا کمرنگ بوده، معنا پیدا کند و از سوی دیگر دانشبنیانها نیز میتوانند در نوسازی و بازسازی تجهیزات و ماشینآلات برای شتاب بخشیدن به فعالیتهای معدنی منشا اثر باشند ضمن اینکه تجهیزات و ماشینآلات این بخش به شدت از کهنگی و فرسودگی رنج میبرد و نیاز است که برای جایگزینی آن چاره ای اندیشید.
اکتشافات به واسطه نادیده گرفتن معادن کوچکمقیاس در ایران از روند کندی برخوردار است. بسیاری از معادن کوچکمقیاس در بحث سرمایهگذاریهای اولیه پیشرو هستند اما بعضاً به دلایلی نظیر عدم امکان فروش محصول نهایی با قیمت مناسب و ممنوعیت در انجام صادرات غیرفعال یا تعطیل ماندهاند. سرمایهگذاران به واسطه سرمایهگذاری سنگینی که پهنهها نیاز دارند ممکن است از شناسایی ذخایر متوسط و کوچک چشمپوشی کنند و بهطورکلی نقاط امیدبخش فقط به نقاطی که پتانسیل ذخایر بزرگ دارند محدود شود.
این در حالی است که دنیا با سرعت به سمت استخراج مواد اولیه معدنی به واسطه افزایش تقاضا و رشد قیمت کالاها در حال حرکت است. به اعتقاد فعالان حوزه معدن؛ کشور ما در زمینه استخراج عمیق هم با مشکل اساسی روبروست. به عبارت دیگر میتوان گفت که در حال حاضر معدن و استخراج معدنی در ایران به معادن روباز محدود شده است.
تعریف بلاکچین
بلاک چین یک دفتر کل مشترک و تغییرناپذیر است که فرآیند ثبت تراکنشها و ردیابی داراییها را در یک شبکه تجاری تسهیل میکند. یک دارایی میتواند ملموس (خانه، ماشین، پول نقد، زمین) یا نامشهود (مالکیت معنوی، پتنت، حق نسخهبرداری، نام تجاری) باشد. تقریباً هر چیزی با ارزش را می توان در یک شبکه بلاک چین ردیابی و داد و ستد کرد و ریسک را کاهش داد و هزینه ها را برای همه طرف های درگیر کاهش می دهد.
چرا بلاک چین مهم است
کسب و کارها بر اساس اطلاعات اجرا می شود. هرچه این اطلاعات سریعتر دریافت شود و دقیق تر باشد، بهتر است. بلاک چین برای ارائه اطلاعات ایده آل است زیرا اطلاعات فوری، به اشتراک گذاشته شده و کاملا شفاف ذخیره شده در یک دفتر کل غیرقابل تغییر را فراهم می کند که فقط توسط اعضای مجاز شبکه قابل دسترسی است. یک شبکه بلاک چین می تواند سفارش ها، پرداخت ها، حساب ها، تولید و بسیاری موارد دیگر را ردیابی کند. و از آنجایی که اعضا یک دیدگاه واحد از حقیقت دارند، میتوانید تمام جزئیات یک تراکنش را مشاهده کنید و همین امر به شما اطمینان بیشتری میدهد، همچنین کاراییها و فرصتهای جدیدی را برای شما فراهم میکند.
عناصر کلیدی یک بلاک چین
فناوری دفتر کل توزیع شده
همه شرکت کنندگان شبکه به یک دفتر کل توزیع شده و رکورد غیرقابل تغییر تراکنش های آن دسترسی دارند. با این دفتر کل مشترک، تراکنشها فقط یک بار ثبت میشوند و تراکنش های تکراری را که در شبکههای تجاری سنتی معمول است، حذف میکند.
رکوردهای تغییرناپذیر
هیچ شرکتکنندهای نمیتواند تراکنش را پس از ثبت در دفتر کل مشترک تغییر دهد یا دستکاری کند. اگر یک رکورد تراکنش شامل خطا باشد، باید تراکنش جدیدی اضافه شود تا خطا معکوس شود و هر دو تراکنش قابل مشاهده هستند.
قراردادهای هوشمند
برای سرعت بخشیدن به تراکنش ها، مجموعه ای از قوانین، که قرارداد هوشمند نامیده می شود. بر روی بلاک چین ذخیره می شود و به صورت خودکار اجرا می شود. یک قرارداد هوشمند می تواند شرایطی را برای انتقال اوراق قرضه شرکتی تعریف کند، که می تواند شامل شرایط پرداخت بیمه مسافرتی و موارد دیگر باشد.
بلاک چین چگونه کار می کند
همین که هر تراکنش رخ می دهد، به عنوان یک “بلوک” از داده ها ثبت می شود این معاملات حرکت یک دارایی را نشان می دهد که می تواند مشهود (محصول) یا نامشهود (فکری) باشد. بلوک داده می تواند اطلاعات انتخابی شما را ثبت کند: مواردی مثل چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا، چه مقدار و حتی شرایط، مانند دمای یک محموله تعریف استراتژی فروش مواد غذایی.
هر بلوک به بلوک های قبل و بعد از آن متصل است این بلوکها زنجیرهای از دادهها را تشکیل میدهند که دارایی از مکانی به مکان دیگر حرکت میکند یا مالکیت تغییر میکند. بلوکها زمان و ترتیب دقیق تراکنشها را تأیید میکنند و بلوکها به طور ایمن به یکدیگر متصل میشوند تا از تغییر هر بلوکی یا درج بلوک بین دو بلوک موجود جلوگیری کنند.
تراکنش ها با هم در یک زنجیره برگشت ناپذیر مسدود می شوند: یک زنجیره بلوکی
هر بلوک اضافه شده بلوک قبلی را تأیید می کند و در نتیجه کل بلاک چین را تقویت می کند. این امر باعث میشود که بلاک چین قدرت کلیدی تغییرناپذیری را ارائه دهد. این ویژگی امکان دستکاری توسط یک عامل مخرب را از بین می برد و یک دفتر کل تراکنش هایی را ایجاد می کند که شما و سایر اعضای شبکه می توانید به آن اعتماد کنید.
مزایای بلاک چین
آنچه باید تغییر کند:
اپراتورها اغلب تلاش زیادی را برای نگهداری سوابق تکراری و اعتبارسنجی شخص ثالث هدر می دهد. سیستم های ثبت سوابق می توانند در برابر کلاهبرداری و حملات سایبری آسیب پذیر باشند. شفافیت محدود می تواند تأیید داده ها را کُند کند. با ورود اینترنت اشیا، حجم تراکنش ها افزایش یافته است. همه اینها رشد کسب و کارها را کند می کندو به این معنی است که ما به راه بهتری نیاز داریم. آن راه بهتر وارد به بلاک چین است.
با بلاک چین، به عنوان یک شبکه که فقط بر اساس اعضای شبکه کنترل می شود، می توانید مطمئن باشید که داده های دقیق و به موقع دریافت می کنید. و اینکه سوابق محرمانه بلاک چین شما فقط با اعضای شبکه ای که به طور خاص به آنها اجازه دسترسی داده اید به اشتراک گذاشته می شود.
امنیت بیشتر
اجماع در مورد دقت داده ها از سوی همه اعضای شبکه مورد نیاز است و همه تراکنش های تایید شده تغییر ناپذیر هستند زیرا به طور دائم ثبت می شوند. هیچ کس، حتی یک مدیر سیستم، نمی تواند یک تراکنش را حذف کند.
کارایی بیشتر
با یک دفتر کل توزیع شده که بین اعضای یک شبکه به اشتراک گذاشته می شود، تطبیق رکوردهای اتلاف وقت حذف می شود. برای سرعت بخشیدن به تراکنش ها، مجموعه ای از قوانین ” به نام قرارداد هوشمند ” را می توان در بلاک چین ذخیره کرد و به صورت خودکار اجرا کرد.
انواع شبکه های بلاک چین
راه های مختلفی برای ایجاد شبکه بلاک چین وجود دارد. بلاکچین ها می توانند عمومی، خصوصی، دارای مجوز یا ساخته شده توسط کنسرسیوم باشند.
شبکه های بلاک چین عمومی
بلاک چین عمومی، بلاک چینی است که هر کسی می تواند به آن بپیوندد و در آن شرکت کند، مانند بلاک چین بیت کوین. از معایب این بلاکچین شامل توان محاسباتی قابل توجه مورد نیاز، حفظ حریم خصوصی کم یا بدون محدودیت برای تراکنش ها و امنیت ضعیف باشد. اینها ملاحظات مهمی برای موارد استفاده سازمانی از بلاک چین هستند.
شبکه های بلاک چین خصوصی
یک شبکه بلاک چین خصوصی، مشابه شبکه بلاک چین عمومی، یک شبکه همتا به همتا غیرمتمرکز است. با این حال، یک سازمان شبکه را کنترل می کند و افرادی را که مجاز به مشارکت، اجرای یک پروتکل توافقی و نگهداری دفتر کل مشترک هستند، کنترل می کند. بسته به مورد استفاده، این بلاکچین می تواند به طور قابل توجهی اعتماد و اطمینان را بین شرکت کنندگان افزایش دهد. یک بلاک چین خصوصی را می توان در پشت فایروال شرکت اجرا کرد و حتی در محل میزبانی کرد.
شبکه های بلاک چین مجاز
کسب و کارهایی که یک بلاک چین خصوصی راه اندازی می کنند، به طور کلی یک شبکه بلاک چین مجاز راه اندازی می کنند. توجه به این نکته مهم است که شبکه های بلاک چین عمومی نیز می توانند مجوز داشته باشند. این محدودیت هایی را برای افرادی که مجاز به شرکت در شبکه و در چه تراکنش هایی هستند ایجاد می کند. شرکت کنندگان برای پیوستن باید دعوتنامه یا مجوز دریافت کنند.
بلاک چین های کنسرسیومی
چندین سازمان می توانند مسئولیت های حفظ بلاک چین را به اشتراک بگذارند. این سازمان های از پیش انتخاب شده تعیین می کنند که چه کسی می تواند تراکنش ها را ارسال کند یا به داده ها دسترسی داشته باشد. بلاک چین کنسرسیوم زمانی ایده آل برای کسب و کار است که همه شرکت کنندگان باید مجوز داشته باشند و مسئولیت مشترکی در قبال بلاک چین داشته باشند.
امنیت بلاک چین
سیستم های مدیریت ریسک برای شبکه های بلاک چین
هنگام ساخت یک برنامه بلاک چین سازمانی، داشتن یک استراتژی امنیتی جامع که از چارچوب های امنیت سایبری، خدمات تضمینی و بهترین شیوه ها برای کاهش خطرات در برابر حملات و کلاهبرداری استفاده می کند، مهم است.
در این مقاله سعی کردیم موارد مهم را برای آموزش بلاکچین به زبان ساده مطرح کنیم. در حقیقت تکنولوژی بلاکچین بسیار پیشرفته تر بزرگ تر است. در اینجا با اصطلاحات معمول و نحوه کار بلاکچین اشنا شدیم. ارزهای دیجیتال از این تکنولوژی استفاده می کنند و دانستن این اطلاعات در مورد بلاکچین به شما در فهم هرچه بهتر ارزهای دیجیتال کمک می کند.
پشتپرده سکوت احمدینژاد چیست؟
گروه سیاسی: ذهن حوزه عمومی امروز با یک ابهام مواجه شده و آن سکوت احمدینژاد در قبال ناآرامیهای اخیر است. او ترجیح داده است در این برهه زمانی نه مواضع ساختارشکنانه گذشته خود را تکرار کند و نه همچون یک چهره سیاسی وفادار، به رخدادهای اخیر واکنش نشان دهد. حتی برخی اخبار حاکی از آن است که دیدار مردمی وی در هفته گذشته نیز به دلایل نامعلوم لغو شده است.
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور اسبق کشور که به اظهارات تند و ساختارشکنانه معروف است، این روزها سکوت اختیار کرده است. او که پس از هر اعتراضی در کشور در قالب یک اپوزیسیون عمل میکرد؛ با وجود ناآرامیهای پس از فوت مهسا امینی واکنش جدی نداشته و تنها به یک ویدئو کوتاه - آن هم بدون اشاره به اعتراضات - بسنده کرده است. البته میتوان گفت احمدینژاد سکوت خود را بعد از ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی آغاز کرده و علت آن هنوز مشخص نیست. او حتی در پشتیبانی از نظام سیاسی نیز در هفتههای اخیر موضعگیری نکرده است.احمدینژاد اپوزیسیون بود یا کارمند؟
عبدالرضا داوری، عضو پیشین دفتر احمدینژاد سکوت رئیسجمهور اسبق بعد از ناآرامیهای اخیر را نشاندهنده سیاستورزی اقتضایی او دانست و گفت: نوع سیاستورزی احمدینژاد، سیاستورزی اقتضایی است. او بر اساس مبانی نظری و چارچوبهای سیاسی موضعگیری نمیکند، بلکه به فضا نگاه میکند و مختصات خودش را در فضا به نحوی تعریف میکند که منافعش تامین شود. بنابراین نمیتوان توقع داشت که اگر احمدینژاد در یک دورهای تعریف استراتژی فروش در اعتراضات موضعگیری داشت الزاما بر اساس یک نقشه راه باشد.
او تاکید کرد: حضور احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام برایش بسیار حیاتی است. دسترسی احمدینژاد در سطح حاکمیت بسیار محدود شده و مدیران ارشد کشور و فعالان مدنی تمایلی به ارتباط گرفتن با او ندارند. بنابراین دسترسیهای خبری و اطلاعاتی احمدینژاد در سطح جامعه بسیار محدود است. حضور او در مجمع تشخیص باعث میشود در کمیسیونها شرکت کند و صاحبمنصبان را ببیند و بولتنها به دستش برسد و حضورش به همین دلیل برای خودش امر حیاتی است.
این فعال سیاسی ادامه داد: قبل از انتصاب اعضا در مجمع معمولا از آنها سوال میشود که قرار است برای شما حکم صادر شود و آقای خاتمی و روحانی حاضر نشدند عضویت داشته باشند. عضویت در مجمع ظهور و بروز سیاسی است و ممکن است که روحانی و خاتمی تمایلی به حضور نداشته باشند. اما برای احمدینژاد کلیدی است چون اگر در مجمع حضور نداشته باشد عملا به پارکینگ تاریخی منتقل میشود. بنابراین حاضر است هر امتیازی بدهد که مورد غضب قرار نگیرد تا از ظرفیتهای مجمع برای فعالیتهای خودش استفاده کند. داوری اظهار کرد: احمدینژاد در سالهای اخیر تلاش میکرد تا چهره اپوزیسیوننما از خود به نمایش بگذرد، اما با انتصاب در مجمع خلع سلاح شد. حکمت انتصاب احمدینژاد این بود که نشان داد او کارمند جمهوری اسلامی است و نمیتواند در موقعیت اپوزیسیون نظام وزن داشته باشد. بنابراین احمدینژاد نقش اپوزیسیون را کاملا از دست داد و خودش را به کادر نظام برد.
او با بیان اینکه احمدینژاد سطح توقعاتش را از ریاستجمهوری به عضویت در مجمع تشخیص تنزل داد، گفت: جامعه میبیند که پست و مقام برای احمدینژاد مهم است حتی در حد یک صندلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام. بنابراین این فرد دیگر نمیتواند صدایش را به عنوان صدای مخالف بلند کند و اگر هم بلند کند جامعه نمیپذیرد. احمدینژاد به این نتیجه رسیده که باید نقش کارمند را در جمهوری اسلامی برای خودش حفظ کند.
پشتپرده سکوت احمدینژاد چیست؟
علی غفاریان، مدیر مسوول صراطنیوز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به سکوت احمدینژاد تعریف استراتژی فروش بعد از ناآرامیهای اخیر در کشور گفت: سکوت احمدینژاد همراستا با کسانی است که در خیابان سطل آشغال آتش میزنند. احمدینژاد میداند کی با صحبت و کی با سکوتش میتواند نفت روی آتش بریزد. سکوت احمدینژاد همراهی با دوستان آشوبگر است نه معترض. چون ما صف این دو گروه را از هم جدا میدانیم. او ادامه داد: احمدینژاد روندی را پیش گرفته که بسیاری از اصلاحطلبان تندرو که نمیخواهند سر به تن بسیاری از ساختارهای کشور باشد، طی میکنند. این فعال سیاسی اصولگرا در خصوص چرایی تغییر موضعگیری و سکوت احمدینژاد بعد از ریاستجمهوری رئیسی، گفت: مگر احمدینژاد قبلا چقدر صحبت و دیدار داشته که در یک سال اخیر داشته باشد؟ البته در یک سال اخیر هم او نکات تندی را مطرح کرده است. پیش از این هم کیفیت صحبتهای احمدینژاد بالا بوده اما تعدد نداشته است.
غفاریان تاکید کرد: احمدینژاد در ۴ سال اول روحانی هم زیاد صحبت نمیکرد و در سال آخر که منتهی به انتخابات بود شیطنتهایی کرد. به نظر میرسد احمدینژاد اگر بخواهد واکنشی به عملکرد دولت رئیسی داشته باشد، الان شروع نمیکند. در حال حاضر کار روی روال جلو میرود و وضعیت در کشور خوب نیست، چرا باید احمدینژاد خودش را برای ساختار حکومت بدتر از این جلوه دهد. او سکوت میکند و سکوتش از روی سیاست است و به وقتش نفت روی آتش میریزد. او با اشاره به لغو دیدار مردمی احمدینژاد، گفت: عناصر رسانهای خارجنشین که به احمدینژاد ارادت دارند در ایام شلوغی چندین بار کمپین راه انداختند تا از او واکنش بگیرند. اما در نهایت دیدار مردمی احمدینژاد که حتما منجر به واکنش او میشد چند روز پیش کنسل شد. مدیرمسوول سایت صراطنیوز در پاسخ به این پرسش که چه زمانی شاهد موضعگیریهای احمدینژاد خواهیم بود، اظهار کرد: واکنشهای تند احمدینژاد را در سال جاری نخواهیم دید. وضعیت به قدری خراب است که نیازی به واکنش احمدینژاد نیست. احمدینژاد با واکنشش چه کمکی میتواند به کشور کند؟ او با صحبتهایش تنها وضعیت را خرابتر میکند. البته احمدینژاد به دنبال کمک کردن به کشور نیست.
غفاریان تاکید کرد: احمدینژاد را یا ساکت کردند یا خودش ساکت شده است. حالت اول را من نمیپذیرم و احمدینژاد را آدمی که از نهادی حرفشنوی داشته باشد، نمیدانم. رهبری میگویند کاندیدا نشو و او کاندیدا میشود و از این بالاتر نداریم. به نظر من احمدینژاد ساکت شده و در پشت سکوتش استراتژی وجود دارد.
تازه ترین پیش بینی بارش ها در سال جاری
گروه جامعه: در سال 99 تقریبا میزان بارشهای متوسط سالانه به نصف کاهش پیدا کرد و زنگ هشدار دوبارهای برای خشکسالی زده شد. امسال دومین سال خشکی است که بعد از تجربه دوسال پیش داشتهایم. این سیمای خشکسالی دوسال گذشته کشور ما بوده است.احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی کشور میگوید: بر اساس آخرین خروجیها با احتمال بسیار زیاد ما با پاییز خشکی مواجه هستیم. پاییزی که بارندگیهایمان به شدت کمتر از نرمال است. البته طبق اکثر خروجی مدلهای بینالمللی به زمستان که میرسیم، احتمال تغییر خیلی زیاد است و در واقع به شرایطی خواهیم رسید که بارندگیها در جنوب و جنوبغرب به شرایط نرمال و حتی فراتر از نرمال خواهد رسید، اما شرایط استانهای شمالی و حاشیه دریای خزر تعریف چندانی نخواهد داشت.
شنیدهها حاکی از پاییز خشک برای امسال ایران است؛ میتوانید درباره میانگین بارشهای امسال و مقایسه با سالهای گذشته، توضیح بدهید؟
ما امسال 180 میلیمتر متوسط بارندگی در کشور داشتهایم؛ میانگین کشوری حدود 235 میلیمتر بارندگی در سال است. یعنی اگر میانگین بارندگی در مرتفعترین و کمارتفاعترین نقاط کشور را در نظر و میانگین بگیریم به عدد 235 میلیمتر خواهیم رسید. البته این متوسط سالانه در مدت زمان طولانی است به عبارت دیگر در بازه 40-30 سال گذشته به طور متوسط میشود حدود 23 و نیم سانتیمتر. در جاهایی مثل گیلان متوسط بارش حدود یک متر است بارانی که میآید در سطح یک تشت آب در نظر بگیرید میشود سالانه یک متر و در جایی مثل یزد هم این میزان 93 میلیمتر است یعنی میزانی کمتر از 10 سانتیمتر. اگر مقادیر همه مناطق و استانها را در نظر بگیریم متوسط کشوری چیزی حدود 23 سانتیمتر ارتفاع بارش متوسط است.
سال گذشته ارتفاع متوسط بارش کشور 180 میلیمتر یا 18 سانتیمتر بوده است که 24 درصد نسبت به بارش نرمال پایینتر است. سال قبل از آن یعنی 1399 این رقم بسیار پایینتر بود به طوری که در آن سال کلا 134 میلیمتر بارندگی دریافت کردیم؛ چیزی حدود 42 درصد کمتر از میزان بارش نرمال کشور. در سال 99 تقریبا میزان بارشهای متوسط سالانه به نصف کاهش پیدا کرد و زنگ هشدار دوبارهای برای خشکسالی زده شد. امسال دومین سال خشکی است که بعد از تجربه دو سال پیش داشتهایم. امسال باوجود اینکه بارشها نسبت به سال گذشته بهتر بود، ولی بهخودیخود یک سال خشک محسوب میشود؛ زیرا بارشها کمتر از نرمال بوده است.
اثرات خشکسالی پارسال و امسال روی هم جمع شده و با شرایطی مواجه شدهایم که در برخی از شهرها مثل همدان در تامین آب شرب هم به مشکل برخوردهایم. در برخی دیگر از مناطق مثل خوزستان به ویژه مناطق غربی استان حوزه رودخانه و سد کرخه عملا رودخانه خشک شده و برای شرب هم توان تامین آب نبود چه برسد به کشاورزی.
در سدهای تهران هم وضعیت چندان مناسب نبود و در پایان بیلان آبی امسال چیزی حدود 20 درصد سدها ذخیره دارند و برخی کمتر یا بیشتر. تداوم دوساله خشکسالی چنین وضعیتی در کشور رقم زده است و حوزههای محیطزیست، حیاتوحش و دامداران بهشدت از این وضعیت متاثر میشوند به طوری که دامداران در سال گذشته تلفات دامی زیادی داشتهاند و حتی در شمال تهران هم تلفات حیاتوحش را شاهد بودهایم و گفته شد ناشی از طاعون است. طاعون یکی از پیامدهای خشکسالی است که با کمبود آب و خشکسالی رخ میدهد. این سیمای خشکسالی دو سال گذشته کشور ما بوده است. ایلام امسال یکی از بدترین مناطق از نظر کمبارشی بوده با 62 درصد کاهش بارش؛ در تهران حدود 37 درصد بارش زیر نرمال بوده و البرز و سمنان نیز میزان کاهش بیش از 50 درصد است . همه اینها نتیجهاش شده کاهش آب سدها و کاهش ورودی آب به سدها.
اگر بخواهیم آینده را پیشبینی یا براساس احتمالات ترسیم کنیم، چه چشماندازی پیش روی وضعیت آبی کشور ما است؟
برخی پدیدهها و تغییرات هستند که در علم هواشناسی و اقلیم بر پیشبینیها اثرگذار است و در عینحال قابل اندازهگیری دقیق نیست. بنابراین نمیتوان تغییرات آینده را دقیق تخمین زد. بر اساس همان برآوردهایی که قابل دسترسی، اندازهگیری و بهروزرسانی است، ما تخمینها و پیشبینیهای خود را اعلام میکنیم.
پیشبینیهای فصلی با همه سناریوها احتمالی است نه قطعی. بر اساس همین احتمالات که ممکن است قوی یا ضعیف باشد، با توجه به اینکه چندین مرکر جهانی برای تخمین میزان بارشها داریم، خروجیها دیده و در نظر گرفته میشود، برآوردها تا جای ممکن دقیق است. ضمنا هر ماه میلادی این پیشبینیها بهروزرسانی و آخرین تغییرات اعمال میشود. بر اساس آخرین خروجیها به احتمال بسیار زیاد ما با پاییز خشکی مواجه هستیم. پاییزی که بارندگیهایمان به شدت کمتر از نرمال است. البته طبق اکثر خروجی همین مدلهای بینالمللی به زمستان که میرسیم، احتمال تغییر خیلی زیاد است و درواقع به شرایطی خواهیم رسید که بارندگیها در جنوب و جنوبغرب به شرایط نرمال و حتی فراتر از نرمال خواهد رسید.
در شرایط فعلی حتی اگر مانند 5 دهه قبل بارندگیهایمان به صورت نرمال باشد، با این شدت مصرفی که الان داریم باز هم منابع آبهای زیرزمینیمان فقیر و فقیرتر میشود. این نکته بسیار مهم است تعریف استراتژی فروش فکر نکنیم که امسال اگر بهطور متوسط بارندگی 230 میلیمتر داشته باشیم شرایطمان نرمال میشود. این تصور غلط است. ما نیاز آبیمان نسبت به گذشته با توجه به جمعیت کشور بسیار افزایش پیدا کرده است
مفهومش این است که احتمالا ما مثل پارسال وقتی به دی ماه رسیدیم، در جنوب کشور بارندگیهای استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان و بوشهر منجر به سیلاب شد. تجربه چند سال اخیر نشان میدهد چنین احتمالاتی هم برای اواخر پاییز و اوایل زمستان قابل پیشبینی است. به طور کلی با توجه به کمبودهای بارشی که در گذشته داشتهایم و در ادامه پاییز امسال خواهیم داشت احتمال اینکه سال بسیار خوبی از نظر بارندگی داشته باشیم تقریبا ضعیف است و به احتمال قویتر، سال کم بارش است. بارشهای زمستانی شرایط مطلوبی خواهند داشت؛ به خصوص برای جنوب کشور. در حالی که برای شمال کشور احتمال کمبارشی حتی در زمستان وجود دارد که تهران و قزوین هم جزو همین استانهای شمالی و حاشیه دریای خزر محسوب میشوند.
اگر بخواهیم میزان بارشهای کشور را در بازه زمانی 10 ساله بررسی کنیم، آیا میتوانید آماری از دهههای پیشین و وضعیت بارشهای کشور و روند صعودی یا نزولی بارندگیها بدهید؟
آنچه بررسی روند دهههای اخیر نشان میدهد، این است که ما تعداد سالهای خشکمان در حال فزونی است.مثلا اگر 4-3 دهه قبل دو سه سال بارندگی خوب داشتیم و دو سه سال کم بارشی؛ حالا وضعیت به صورتی است که دو سه سال بارش خوب داریم و 8-7 سال کم بارشی. به طور کلی تغییرات نسبت به گذشته به صورت بارز قابل شهود است.
از طرفی نکته قابل توجه دیگر این است که کشور ما کشوری است که یک سوم تا یک چهارم متوسط جهان، بارندگی دارد. به بیان دیگر اگر متوسط سالانه دنیا، 750-800 میلیمتر بارش است، کشور ما 230 میلیمتر بارندگی دریافت میکند.بهعلاوه تغییرات ناگهانی بارندگیها، این میانگین را کاهش میدهد. دمای کشور نیز روند افزایشی داشته و افزایش دما توان تبخیر را افزایش میدهد و این عامل هم مزید بر علت است.
دهه 1351 تا 1360، متوسط بارش کشورمان 254 میلیمتر بوده، دهه 1361 تا 1370، متوسط بارش کشور 230 میلیمتر شده، دهه 1371 تا 1380 ، 247 میلیمتر، دهه 1381تا 1390 متوسط بارشها 228 میلیمتر بوده است و دهه 1391 تا 1400 میزان متوسط بارشها به 218 میلیمتر رسیده است. یعنی روند تغییر 5 دهه بارش در ایران به میزان قابل توجهی کمتر شده است. بهعلاوه اگر دما را هم لحاظ و توان تبخیر را حساب کنیم و متوسط تبخیر بالقوه در کشور در دهه 50، 1041 میلیمتر بوده که در دهه اخیر به 1263 میلیمتر افزایش پیدا کرده است.
توان تبخیر دقیقا به چه معنی است؟
یعنی اگر در آن سالها مثلا اگر هزار و 100 میلیمتر بارش داشتیم هزار و 41 میلیمتر آن تبخیر میشد. ولی اگر در دهه اخیر همین میزان بارش را داشته باشیم همه میزان بارش تبخیر میشود. بهعلاوه بیش از 100 میلیمتر هم آب کم میآورد. افزایش دما باعث میشود شدت تبخیر آب هم بیشتر شود. به طور کلی بررسی روند بارشهای دو دهه اخیر نشان میدهد تعداد سالهایی که بارندگی ما کمتر از نرمال است، نسبت به گذشته بیشتر شده است.
عوامل اجتماعی مانند افزایش جمعیت چقدر بر این روند تاثیرگذار بوده است؟
جمعیت ایران اوایل انقلاب 36 میلیون نفر بوده و حالا به 86 میلیون نفر رسیدهایم که اگر حدود 10 میلیون افغانی را هم به جمعیت کشور اضافه کنیم، جمعیت ایران به 100 میلیون نفر میرسد. بنابراین نیاز و مصرف آبی نسبت به گذشته تغییر کرده، مساحت جنگلها کاهش پیدا کرده و مساحت بیابانها روند صعودی داشته است. این روند نشاندهنده افزایش میزان مصرف آب شرب، کشاورزی و صنعتی است.
در شرایط فعلی حتی اگر مانند 5 دهه قبل بارندگیهایمان به صورت نرمال باشد، با این تعریف استراتژی فروش تعریف استراتژی فروش شدت مصرفی که الان داریم باز هم منابع آبهای زیرزمینیمان فقیر و فقیرتر میشود. این نکته بسیار مهم است فکر نکنیم که امسال اگر بهطور متوسط بارندگی 230 میلیمتر داشته باشیم شرایطمان نرمال میشود. این تصور غلط است. ما نیاز آبیمان نسبت به گذشته با توجه به جمعیت کشور بسیار افزایش پیدا کرده است.منابع آبی ما اضافه نشده و حتی ورودی آبها از کشورهای همسایه هم به شدت کاهش پیدا کرده است. چه آبهایی که از اترک و ارس میآمد و چه آبهایی که از مرز غربی وارد کشور میشد.سرزمین ما فلاتی هست. نسبت به محیط اطراف در منطقه کوهستانی بلندی قرار گرفتهایم که عمدتا آبها از سرزمینها خارج میشود، تعداد محدودی رودخانه ورودی داشتیم که آورده آنها هم نسبت به گذشته کمتر شده است.
توالی سالهای خشکمان بیشتر شده، قبلا سالهای خشک تعریف استراتژی فروش و تر را با نسبت تعادلی داشتیم اما حالا تغییرات اقلیمی و افزایش دمای کره زمین هم مزید بر علت شده تا خشکسالی بیشتر در زندگی مردم تاثیر بگذارد؛ در این شرایط رفتار حاکمیت و جامعه در حوزه مدیریت آب و اصلاح مصرف به چه صورت باید باشد؟
درباره اینکه در شرایط فعلی چه راهکارهایی را باید به کار برد، باید به موضوعات کلان اشاره کنم. اولین نکته این است که با توجه به منابع آب در دسترسمان نمیتوانیم استراتژی توسعه کشاورزی به هر قیمتی را در پیش بگیریم. امنیت غذایی مهم است اما باید راهکارهای نوین را در نظر بگیریم؛ فعالیتهایی مثل بازرگانی و کشت در سرزمینهای دور. ولی اینکه بخواهیم از همه سرزمین برای کاشت و برداشت گندم و ذرت استفاده کنیم، به نتیجه مطلوب نمیرسیم. باید توجه داشته باشیم آب را به راحتی نمیتوان تولید کرد نه با شیرینسازی و نه با داستان خیالی باروری ابرها. تنها کاری که میتوان با توجه به روند کاهشی بارندگیها و گرمایش زمین انجام داد، این است که بتوانیم خودمان را با شرایط موجود سازگار کنیم. راهکار اصلی تبیین استراتژیها در سطح کلان و در سطوح ملی است. آمایش سرزمین باید بهروزرسانی و به دقت اجرایی شود؛ صرفا یک فایلی تولید نشود که کنار بگذاریم. آمایش سرزمین در تنظیم بودجه سالانه کشور در همه بخشها باید لحاظ شود. در کشاورزی نوع کشت متناسب با اقلیم و سفرههای زیرزمینی آب باید باشد. جانمایی صنعت در مناطق کویری یا حاشیه دریا باید درست انجام شود.
بهعلاوه الگوی مصرف خانوادهها را میتوان بهتر کرد با بهکارگیری مصالح بهتر ساختمانی و تبلیغات رسانهای در استفاده بهینه. در شهرسازی مثلا چمنکاری آب زیادی میطلبد و میتواند با جایگزینی درخنچههای کمآبتر در مدیریت مصرف آب سوق داده شود. نکته آخر این است که استفاده از آبهای خاکستری و فاضلابها و تبدیل به آب تمیز و کشاورزی باید مورد توجه قرار بگیرد که دنیا به آن رسیده و میتوان از تجربیات آنها استفاده کرد.
روزنامههای تهران در هفدهمین روز اعتراضات؛ «دیگر به شهریور ۱۴۰۱ برنمیگردیم»
روزنامه های منتقد اعتراضات که شهروندان را عموما متهم می کنند و روزنامه هایی که در حد امکاناتی که فضای اختناق اجازه می دهد، به واکاوای اعتراضات می پردازند و توصیه هایی به حاکمان ایران دارند.
گروه اول که روزنامه های حکومتی یا متعلق به نهادهای جمهوری اسلامی ایران هستند معترضان را مطابق روایت رسمی «اغتشاشگر»، و اعتراضات را «نتیجه تحریک خارجی» خوانده اند. روزنامههای مستقل از حکومت اگر به موضوع اعتراضات پرداختهاند عمدتا در یادداشتهایی است که توصیه هایی به جمهوری اسلامی دارند و از انتشار گزارش و جزئیات وقایع خودداری کردهاند.
با وجود خودداری روزنامهها در پوشش مستقیم وقایع اعتراضی جاری در ایران، روزنامههای غیرحکومتی به تلاش خود برای انعکاس وقایع با وجود فشارهای محسوس امنیتی، ادامه دادهاند.
اعتماد؛ «این جوانان آنقدر بازی میکنند تا به پیروزی برسند»
از میان روزنامه های غیرحکومتی در ایران روزنامه اعتماد تیتر اول خود را به به اعتراضات اختصاص داده و در مصاحبه با شهیندخت خوارزمی که او را «از پیشگامان رشته رسانه و روابط عمومی در ایران» معرفی کرده نوشته است معترضان که بخش عمدهای از آنها را نسل جوان کمتر از ۲۵ سال شکل میدهد «در ویدیو گیمها مبارزه و پیروزی را تمرین کرده است.»
روزنامه اعتماد با عبور از محدودیت های جاری رسانه ها در ایران در بیان خواسته اصلی اعتراضات از قول خانم خوارزمی گفته « چیزی که خواسته زنان درخصوص حجاب است یک پیشینه تاریخی دارد و به دهههای متمادی بازمیگردد. من ۷۴ سال سن دارم و متعلق به نسلی هستم که حجاب را تجربه نکردهام و در فرهنگی بزرگ شدهام که مساله اخلاق را فراتر از مساله حجاب میدانست. مطالبات زنان چیزی فراتر از حجاب است و تقلیل آن به این موضوع خاص، اشتباه محض است. معتقدم حجاب از منظر دینی با موضوعاتی که توسط حکومت به صورت اجباری و سیاسی مطرح میشود، هیچ ارتباطی ندارد.»
اعتماد از قول شهیندخت خوارزمی برای معترضان پیروزی پیشبینی کرده و گفته «ببینید جوانان چقدر با راهبردهای جالب عمل میکنند. امروز یک ساعت خاص در خیابان حاضر میشوند، فردا در یک ساعت دیگر تا متولیان نتوانند رفتار آنها را پیشبینی کنند. این استراتژی را از ویدیو گیمها آموخته است و آنقدر بازی میکند تا به پیروزی برسد. برای او شکست وجود ندارد.»
ایران: آشوبها فروکش کرده
روزنامه دولت ایران شهروندان معترض ایران را افرادی خوانده که تحریک شده اند و گفته اعتراضات پایان یافته است
پادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
روزنامه ایران متعلق به دولت جمهوری اسلامی ایران در گزارشهایی از وقایع اخیر روایتی یک طرفه از اعتراضات ارائه داده و در نوشتهای با عنوان «۷ سناریوی شکست خورده ضد انقلاب» از پایان یافتن اعتراضات گفته و نوشته است «فروکش کردن آشوبها در ایران و البته افزایش حجم خشونتها نشان میدهد مردم در داخل و خارج کشور با جریان ضدایرانی همراهی نکردهاند و دشمنان ایران بار دیگر شکست سنگینی از مردم خوردند.»
گزارش روزنامه ایران دو روز پس از اعتراضات وسیع در شهرهای مختلف ایران و ۱۵۰ شهر در دیگر کشورهای جهان منتشر شده است که در نوع خود حرکت اعتراضی بی سابقه ای از سوی هزاران هزار ایرانی محسوب می شود.
روزنامه ایران در گزارش خود نوشته است که «پس از محدودیت اعمال شده در ارتباط با شبکه اینترنتی و فضای مجازی، آشوبگران که از این پلتفرمها برای هماهنگی و استفاده از پشتیبانی خارجی استفاده میکردند بشدت سردرگم شدند.»
دنیای اقتصاد: دیگر به شهریور ۱۴۰۱ بازنمیگردیم
روزنامه دنیای اقتصاد که بنابر تعریف خود مسائل را از دید اقتصادی بررسی می کند در شماره امروز خود در گفت و گو با مقصود فراستخواه جامعه شناس ایرانی، به واکاوی اجتماعی شرایط ایران پرداخته و اعتراضات را مختص جامعه زیر ۲۵ ساله نداسته است.
آقای فراستخواه گفته «وقتی از منظر پدیدارشناسانه موضوع را بررسی میکنیم، از انتخابات و اعتراضاتی که در خیابانها و دانشگاهها برای جوانان پیش آمده است، این وضعیت ایران به دلیل مشکلاتی اعم از خشونت، محیطزیست، کمبودها و. که تلنبار شده ایجاد شده است. به همین واسطه یک نوع غمخواری نسبت به بچهها وجود دارد و ناخودآگاه صدای آنها در اعتراضات بیشتر شنیده میشود، در حالی که از نسلهای مختلف در آن حضور دارند.»
به گفته مسعود فراستخواه «در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس تعریف استراتژی فروش غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان میدهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شدهاند و همچنان برای زندگی باید بکوشند. به خصوص در جامعهای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعهای که از هرجومرج و ناکارآمدی رنج میبرد. ما اکنون دچار یک تروما هستیم. حس میکنیم قربانی و نفرین شدهایم، این حس به نوعی در فرزندانمان دیده میشود.»
آقای فراستخواه در گفت و گو با روزنامه دنیای اقتصاد گفته اعتراضات « تاریخ تازهای از ایران را رقم زده است. یعنی ما به شهریور ۱۴۰۱ بازنمیگردیم. این گذر یک تغییر بیبازگشت شده است. اکنون فقط خیابان نیست، برخلاف نظر خیابانی شدن سیاست. دگرجا است. همه این موضوعات به همراه تغییراتی که حاصل چهار دهه گذشته است، همه در یک نارضایتی جمع شده است که به تعریف استراتژی فروش شکلهای مختلف خود را نشان میدهد و با تمام تفاوتها، یک چیز آنها را به یکدیگر وصل میکند که آن زندگی و هویتخواهی است.»
روزنامه دنیای اقتصاد از جمله نشریاتی است که یکی از اعضای تحریریه آن در جریان وقایع اعتراضی اخیر به دست ماموران امنیتی بازداشت شده است. این روزنامه گفته که ماموران خبرنگار آن را از در محل دفتر روزنامه بازداشت کرده و با خود بردهاند.
دیدگاه شما