دانلود مقالات ISI درباره سرمایه گذاری + ترجمه فارسی
سرمایه گذاری (Investment) یعنی خرید یک دارایی یا هر چیز دیگری به این امید که در آینده قیمت آن افزایش خواهد یافت و یا درآمدی را ایجاد خواهد کرد. در علم اقتصاد، سرمایه گذاری یعنی خرید کالایی که در حال حاضر مصرف نمیشود اما در آینده فرد به آن نیاز پیدا خواهد کرد و آن کالا برای او سودآور خواهد بود. در علم مالی، سرمایهگذاری به این معنی است که فرد یک دارایی مالی نظیر سهام را میخرد و پیشبینی میکند که آن دارایی مالی در آینده سودآور خواهد بود و قیمتش افزایش خواهد یافت، لذا با فروش به قیمت بالاتر سود خوبی به دست خواهد آورد. اصطلاح "سرمایه گذاری" می تواند برای اشاره به هر مکانیسم مورد استفاده برای تولید درآمد آینده استفاده شود. از لحاظ مالی، این شامل خرید اوراق قرضه، سهام یا املاک و مستغلات است. علاوه بر این، ساختمان ساخته شده یا سایر تاسیسات مورد استفاده برای تولید کالاها می تواند به عنوان سرمایه گذاری در نظر گرفته شود. تولید کالاهای مورد نیاز برای تولید کالاهای دیگر نیز ممکن است به عنوان سرمایه گذاری در نظر گرفته شود. انواع روش های سرمایه گذاری عبارتند از: سرمایه گذاری مستقیم و سرمایه گذاری غیر مستقیم. سرمایه گذاری بر اساس زمان یا مدت سرمایه گذاری به کوتاه مدت (حداکثر یک سال) و بلند مدت (بیش از یک سال) تقسیم می شود. و بر حسب خطر یا ریسک سرمایه گذاری، به سرمایه گذاری با ریسک متناسب، سرمایه گذاری با ریسک نسبتاً بیشتر (سفته بازی ) و سرمایه گذاری با ریسک بسیار زیاد (قمار) تقسیم می شود.
در این صفحه تعداد 1092 مقاله تخصصی درباره سرمایه گذاری که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است مفهوم سرمایه گذاری مفهوم سرمایه گذاری چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی مفهوم سرمایه گذاری میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با مفهوم سرمایه گذاری استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
آیا سرمایه گذاری مولد بهترین راه ثروتمند شدن است؟
«سرمایهگذاری مانند مشاهده خشکشدن نقاشی یا رشد چمن است. اگر نیاز به هیجان دارید به لاسوگاس بروید.» این جمله معروف از پل ساموئلسون (Paul مفهوم سرمایه گذاری Anthony Samuelson) بهخوبی ارزش صبر را در سرمایهگذاری نشان میدهد. افراد موفقی مثل وارن بافت، رابرت کیوساکی و … که حتماً شما هم آنها را میشناسید با سرمایه گذاری مولد و صبر توانستهاند به ثروتی عظیم برسند.
اما خیلی از افراد اشتباه بزرگی انجام میدهند و داراییهای غیر مولد را به مولد ترجیح میدهند که تنها میتواند ارزش پولشان مفهوم سرمایه گذاری را در برابر تورم حفظ کند. پس به این نکته باید توجه داشته باشید که آن چیزی که شما را ثروتمند و سرمایهتان را چندین برابر میکند، سرمایه گذاری مولد است. به همین دلیل در این بلاگپست از مجله بوکاپو شما را با این نوع دارایی آشنا میکنیم تا بتوانید از آن در سرمایهگذاریهایتان استفاده کنید.
سرمایه گذاری مولد چیست؟
برای درک بهتر مفهوم سرمایهگذاری مولد ابتدا بهتر است بهصورت خلاصه با مفهوم سرمایهگذاری آشنا شوید. سرمایهگذاری به معنی تخصیص پول یا منابع دیگر با هدف کسب سود یا درآمد در آینده است.
اما سرمایهگذاری به ۲ نوع تقسیم میشود.
- سرمایه گذاری مولد یا Productive Investment
- سرمایه گذاری غیر مولد یا Non-Productive Investment
مولد در لغتنامه به معنی «زاینده» است و منظور از سرمایه گذاری مولد نوعی از سرمایهگذاری است که توان خلق سود و جریان نقدینگی را برایتان دارد. بهعبارت دیگر آن دسته از داراییها یا سرمایهگذاریهایی را که توان تولید بازدهی دارند میتوان بهعنوان سرمایهگذاری مولد در نظر گرفت.
معمولاً شرکتها از این سرمایه برای انجام کارهای عملیاتی، تولیدی یا خدماتی خودشان استفاده میکنند که همین فعالیتها در نهایت منجر به سود میشود. به این نکته هم باید اشاره کنیم که فعالیتهای مولد در مقیاسی بزرگتر در بهبود شرایط اقتصادی کشور مؤثر است. یانیس واروفاکیس در کتاب حرفهایی با دخترم درباره اقتصاد بهصورت ساده و روان این مسائل اقتصادی و مهم را توضیح میدهد.
طبق این تعریف متوجه میشوید که بهطور مثال سرمایهگذاری روی رمزارزها سرمایهگذاری مولد محسوب نمیشود؛ چراکه فعالیت مولدی با این سرمایه انجام نمیشود و سودی هم که کسب میکنید صرفاً از افزایش قیمت آن در طول زمان است، نه سود عملیاتی.
انواع سرمایه گذاری مولد
همانطور که در بخش قبل متوجه شدید سرمایهگذاری مولد در داراییهای انجام میشود که توان تولید بازدهی یا سود دارند. مثلاً شما با سرمایهگذاری در سهام شرکتی هم میتوانید از افزایش قیمت آن در طول زمان سود کنید و هم سود سالانه سهام خود را دریافت کنید. در این بخش با انواع سرمایهگذاری مولد بیشتر آشنا میشوید و پیشنهاد میکنیم حتماً قبل از سرمایهگذاری نگاهی به این لیست بیندازید.
سرمایهگذاری در سهام
واقعیت این است که مرز خیلی باریکی بین سرمایهگذاری مولد و غیر مولد در بازار سهام وجود دارد که باعث گمراهی بیشتر افراد میشود. سهامی که باهدف افزایش قیمت در آینده نزدیک میخرید و بعد از مدتی میفروشید یک نوع سفتهبازی است.
اما منظور از سرمایه گذاری مولد در بازارهای مالی سرمایهگذاری در سهامی است که پتانسیل رشد و سودسازی بالایی را در بلندمدت دارند و در طول این سالها میتوانید از سود نقدی سهام خود استفاده کنید.
شما در این سرمایهگذاری علاوه بر افزایش ارزش مبلغی که سرمایهگذاری کردهاید میتوانید از سودهای نقدی که شرکت در اثر فعالیتهای عملیاتی یا تولیدی کسب کرده است هم بهرهمند شوید.
کتاب سرمایه گذار هوشمند که کتاب مقدس بازارهای مالی هم نامیده میشود، مبانی سرمایهگذاری در بازارهای مالی را توضیح میدهد و مطالعه مفهوم سرمایه گذاری آن برای افرادی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند ضرورت دارد.
سرمایهگذاری در کسبوکار
یکی دیگر از راههای سرمایه گذاری مولد، سرمایهگذاری در کسبوکارهای مختلف است که با روشهای مختلفی انجام میشود. شما میتوانید به روشهای زیر در کسبوکارها سرمایهگذاری کنید.
- خودتان کسبوکاری را از صفر راهاندازی کنید: در این شرایط همه فعالیتهای شرکت و سرمایه نقدی بر عهده خود شماست.
- سهامدار بخشی از شرکتی خصوصی شوید: میتوانید بخشی از سهام یک شرکت با مسئولیت محدود را در اختیار داشته باشید. در این حالت سود شما هم بهاندازه سهامی است که خریدهاید.
- در کسبوکارهای دیگران شریک شوید: در این مورد هم میتوانید سرمایه نقدی را در اختیار افرادی قرار دهید که کسبوکاری دارند و در سود آن شریک شوید.
در هر حالتی که در بالا ذکر شده شما میتوانید از سرمایهگذاری خود بازدهی یا سود کسب کنید و حتی ممکن است در طول سالهای آتی ارزش بازدهیتان بیشتر هم شود.
سرمایهگذاری در املاک و مستغلات
املاک و مستغلات هم یکی دیگر از داراییهای مولد است. شما بهطور مثال با خرید ملکی میتوانید آن را به اجاره واگذار کنید و بهنوعی از سرمایهگذاریتان بازدهی یا جریان نقدی دریافت کنید. در حالی که ارزش سرمایهگذاریتان که همان ملک است در سالهای آتی و به میزان تورم موجود در کشور رشد خواهد داشت.
در این حالت شما هم از تورم موجود متضرر نمیشوید و ارزش پولتان حفظ میشود و هم از سرمایه خود نقدینگی یا بازدهی سالانه (به میزان اجاره) دریافت میکنید. رابرت کیوساکی یکی از مشهورترین سرمایهگذارهای ملک است که در کتاب پدر پولدار پدر بی پول استراتژی و اصول سرمایهگذاری موفق را شرح میدهد.
خرید دستگاههای تولیدی
خرید برخی از دستگاههایی که میتوانید در آینده توسط آن محصولاتی را تولید و به فروش برسانید هم جزو این نوع سرمایهگذاری بهحساب میآید. چون مفهوم سرمایه گذاری مفهوم سرمایه گذاری شما میتوانید روزانه و ماهانه سودی کسب کنید و حتی ممکن است در طی یک یا چند سال، بیشتر از سرمایهگذاریای که انجام دادهاید سود کنید.
تفاوت سرمایه گذاری مولد و غیر مولد
هم سرمایهگذاری مولد و هم غیر مولد برایتان امکان سودآوری دارند، اما تفاوتهایی هم دارند که ممکن است در تصمیمگیری شما مؤثر باشند. در ادامه با تفاوتهای آنها بیشتر آشنا میشوید.
سرمایه گذاری مولد معمولاً بهصورت بلندمدت است
فرض کنید زمینی زراعی را میخرید تا با کاشت و فروش محصولات مختلف سود کسب کنید. این سرمایهگذاری حداقل ۵ سال زمان نیاز دارد تا به بازدهی حداکثری برسد.
سرمایه گذاری مولد بازگشت سرمایه بهتری دارد
معمولاً سرمایهگذاری مولد علاوه بر افزایش ارزش در طی سالهای آتی، جریان نقدی هم به همراه دارد. مثلاً طلا یک سرمایهگذاری غیر مولد است؛ شما با خرید طلا چیز دیگری بهجز افزایش قیمت آن دریافت نمیکنید.
اما سرمایهگذاری مولد مثل خرید سهام حتی اگر افزایش قیمت هم نداشته باشد، سود نقدی سالانه به شما میدهد و در طی ۵ تا ۱۰ سال حداقل مبلغ اولیه سرمایهگذاریتان را برمیگرداند.
فیلیپ فیشر در کتاب سهام عادی با سود غیر عادی بهترین استراتژی تشخیص و خرید سهام را توضیح میدهد که خود او در معاملاتش استفاده میکند. میتوانید با خواندن خلاصه این کتاب در بوکاپو از این استراتژی بهره ببرید.
سرمایه گذاری مولد در فعالیتهای مولد جامعه مؤثر است
سرمایهگذاری مولد در هر جامعه منجر به فعالیتهای مولد و در نتیجه تأثیر مثبت در اقتصاد کشور میشود. خیلی از کشورها در حال حاضر سعی دارند افراد را از سرمایهگذاریهای غیر مولد مثل خرید رمزارزها و … به سمت داراییهای مولد سوق دهند.
سرمایه گذاری مولد در مقایسه با سرمایه گذاری غیر مولد سودآوری بیشتری دارد
وارن بافت که یکی از سرمایهگذارهای موفق جهان و بزرگترین طرفدار سرمایهگذاری مولد است، همیشه روی کسبوکارهای کوچک سرمایهگذاری میکرد که پتانسیل رشد چند برابری در آینده را دارند. رابرت هگستروم در کتاب روش سرمایه گذاری وارن بافت استراتژی سرمایهگذاری او را کامل توضیح میدهد که میتوانید آن را در بوکاپو مطالعه کنید.
سرمایه گذاری مولد ریسک بیشتری هم دارد
همیشه سرمایهگذاریها با ریسک همراه هستند. اما سرمایهگذاری مولد در مقایسه با سرمایهگذاریهای غیر مولد و کوتاهمدت ریسک بیشتری دارد چراکه شما باید توان پیشبینی بازار و اقتصاد را بهصورت بلندمدت داشته باشید. اما تا ریسک نکنید سودی هم کسب نمیکنید!
سخن پایانی
ما در این مطلب سرمایه گذاری مولد و همچنین انواع آن و تفاوتهایش را با سرمایهگذاریهای غیر مولد شرح دادیم. اما شما برای اینکه بتوانید سرمایهگذاری پربازدهی داشته باشید بهتر است که به سمت داراییهای مولد بروید.
به این نکته هم باید توجه داشته باشید که یک سرمایهگذاری موفق نیاز به دید اقتصادی، تجربه و شناخت بازار دارد. ما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری اصول مهم سرمایهگذاری خلاصه کتاب های اقتصاد و سرمایه گذاری را در بوکاپو مطالعه کنید.
سرمایه گذاری مولد نوعی از سرمایهگذاری است که هم بازدهی زیادی دارد و هم امکان خلق سود و همچنین جریان نقدی را به همراه دارد.
بهصورت کلی میتوان گفت هریک از داراییهایی که پتانسیل سودسازی زیادی در بلندمدت دارند و انتظار افزایش ارزش آن میرود سرمایه گذاری مولد است. املاک و مستغلات، سهام، خرید دستگاههای تولید محصول و سرمایهگذاری در کسبوکارهای مختلف از این نوعاند.
من یک چندپتانسیلیِ عاشق یادگیری و نوشتن هستم که همیشه بهخاطر علاقهمندیهای متنوعم، متهم بودم به از این شاخه به آن شاخه پریدن. باید بگویم که نویسندگی برای من نه کار است و نه کسب؛ من مینویسم چون عاشق خلق کردن داستانهای جدیدم.
نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟ | نحوه محاسبه و کاربردهای ROI
همان طور که میدانید تصمیم گیری به اطلاعات مشخصی نیاز دارد و بدون این اطلاعات نمی توان تصمیمات درست و منطقی را اتخاذ نمود. البته در کنار جمع آوری و ارائه اطلاعات به تصمیم گیرنده، تشخیص نوع اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری نیز بسیار مهم است. اما نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟ در بحث حسابداری و اطلاعات مالی میتوان اینگونه بیان کرد که از جمله اهداف حسابداری مالی کمک به افراد برای پیش بینی بازده سرمایه گذاری است. در ادامه با نرخ بازده سرمایه گذاری بیشتر آشنا میشویم.
نرخ بازده سرمایه
مفهوم نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
به کمک اطلاعات، تصمیم گیری انجام میشود. در کنار این اطلاعات هر فرد با توجه به ساختار ذهنی خود و چارچوب مشخص شده بر اساس آن تصمیم نهایی را اتخاذ میکند. همین اختلاف در ساختارهای ذهنی، باعث شده است عدم شناخت از طبیعت و ماهیت فرآیند تصمیم گیری به صورت یکی از مشکلات عمده در توسعه استاندارهای حسابداری مطرح شود. در زمینههای مالی نرخ بازده سرمایه گذاری یکی از معیارهای مهم در تصمیم گیری است.
بنابراین میتوان بررسی نرخ بازدهی را یکی از روشهای جمع آوری اطلاعات دانست. بازده را چشم پوشی از منافع فعلی به امید دستیابی به منافع بیشتر در آینده تعریف می کنند. بازده در سرمایه گذاری، همان نیروی محرکی است که در افراد برای سرمایه گذاری انگیزه ایجاد کرده و به نوعی پاداش برای سرمایه گذاران به شمار میرود.
نرخ بازده سرمایه گذاری نیز معیار و نرخی است که کارایی و اثربخش بودن سرمایه گذاری را محاسبه میکند. فرمول محاسبه بازده سرمایه گذاری خود تعریفی مناسب از این نرخ را ارائه میدهد. این فرمول مطابق زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری برابر است با سود خالص تقسیم بر ارزش داراییهایی که سرمایه گذاری شده اند. بنا به تعریف نرخ سرمایه گذاری می توان از این نرخ برای مقایسه بازدهی سرمایه گذاری های متعدد، تدوین و ارائه پروپوزال و طرح های تجاری بهره گرفت. به عنوان مثال فردی برای سرمایه گذاری در بازار سهام و مقایسه بازدهی شرکتهای مد نظر میتواند از این نرخ برای تصمیم گیری استفاده نماید.
نرخ بازده سرمایه و معایب
مزایا و معایب نرخ بازدهی سرمایه گذاری
پیش از لیست کردن مزیتها و معایبی که برای این نرخ برشمردهاند، ماهیت این نرخ را در قالب بیان مثالی ساده توضیح میدهیم. اینگونه در نظر بگیرید که شما در سال 97 استارت آپ خود را با سرمایه اولیه 100 میلیون تومان تأسیس میکنید. در پایان سال و با محاسبه تمام هزینهها و مخارج انجام شده مشخص میشود عایدی شرکت در این سال 180 میلیون تومان است که حدود 30 میلیون تومان هزینه های کسب و کار (مانند حقوق و دستمزد، بیمه، اجاره بها) و 150 میلیون تومان نیز سود حاصل بوده است.
حال بر اساس فرمول گفته شده در بالا، میزان نرخ بازده سرمایه گذاری 1.5 است که با ضرب کردن عدد حاصل در صد میتوان نرخ بازدهی سرمایه را به صورت درصد نیز بیان نمود.
در مثال دیگر تصور کنید فردی در سال مفهوم سرمایه گذاری 98 یک میلیارد سرمایه خود را در شرکت مشخصی سرمایه گذاری میکند که در پایان سال سود خالص فرد یک میلیارد و 200 میلیون تومان میشود. با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، برای این سرمایه گذاری ROI=1.2 میشود.
با توجه به اعداد و ارقام بالا متوجه میشویم برخلاف آنکه رقم سود حاصل از سرمایه گذاری مثال دوم بیشتر است اما با در نظر گرفتن نرخ بازده سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه، سرمایه گذاری در مثال اول بازدهی سرمایه بالاتری دارد. حال با در نظر گرفتن این مثالها بهتر میتوان مزیتها و معایب نرخ بازگش سرمایه را بیان نمود.
نرخ بازدهی سرمایه و مزایا
مزیت های نرخ بازده سرمایه
با توجه به کاربردی بودن این نرخ در محاسبات مالی می توان مزیتهای متعددی را برای آن برشمرد که در زیر مهم ترین آنها لیست شدهاند:
- درصدی بودن نرخ بازده سرمایه که امکان مقایسه کردن نرخ های مربوط به سرمایه گذاری های مختلف را فراهم میآورد.
- سادگی استفاده از این فرمول در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
- ساده بودن تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از محاسبه فرمول نرخ بازدهی سرمایه که آن را به فرمولی با کاربرد فراوان تبدیل کرده است.
معایب نرخ بازده سرمایه
- تعریف نکردن زمان در فرمول نرخ بازده سرمایه
اگر به مثالهای بالا دقت کنید، متوجه میشوید که سرمایه گذاریها در دو سال مختلف انجام شدهاند ولی در فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه هیچ اشارهای به سال و مدت زمان سرمایه گذاری نشده است. به عبارت دیگر نمیتوان در نرخ بازده سرمایه گذاری تعیین کرد که سود حاصل به ازای چه مدت سرمایه گذاری است.
میتوان پیشنهاد کرد برای مقایسه دو نرخ سرمایه از تقسیم کردن نرخ بر بازه زمانی مشخص، نرخ بازدهی سرمایه برای یک بازه زمانی مشخص را محاسبه و بر اساس این نرخ سرمایه گذاریهای مختلف را مقایسه نمایید.
- چشم پوشی از تاثیر ابعاد کیفی سرمایه گذاری
ایراد دیگر مطرح شده این است که در نرخ بازده سرمایه گذاری تنها ابعاد مالی مرتبط با سرمایه گذاری در نظر گرفته میشود، در حالیکه هر سرمایه گذاری ابعاد و جنبههای کیفی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال گاهی مدیریت بخشی از سرمایه خود را به تغییر در ظاهر محیط شرکت و اهدائ هدایای مختلف به عنوان پاداش به کارکنان اختصاص میدهد. این نوع از سرمایه گذاری باعث تغییر در روحیه کارکنان و افزایش وفاداری آنها به شرکت و حتی بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان میشود که بر اساس فرمول نرخ بازده سرمایه نمیتوان تاثیر این نوع از سرمایه گذاریها را محاسبه نمود.
نرخ بازده سرمایه
هدف اصلی از سرمایه گذاری، رسیدن به بازده سرمایه گذاری بیشتر است. به همین دلیل ارزیابی بازده یک راه منطقی برای بررسی و مقایسه گزینههای مختلف سرمایه گذاری برای رسیدن به سود بالاتر است. بد نیست در انتهای مقاله نرخ بازده سرمایه گذاری به دو قسمت مختلف بازده سرمایه گذاری یعنی بازده کیفی و بازده کمی اشاره شود.
بازده کمی همان عایدی یا سودی است که به ازای دورههای زمانی مشخص به سرمایه گذار پرداخت میشود و نیز منفعت یا زیان سرمایه که به صورت افزایش یا کاهش قیمت داراییها بیان میشود. تمام مواردی که به اعتبار شرکت مانند سرقفلی، امتیازات اجتماعی و موارد مشابه دیگر بستگی دارد به عنوان بازده کیفی سرمایه در نظر گرفته میشوند.
از آنجا که مقیاس بازده از شاخصهای مهم برای ارزیابی عملکرد مالی شرکت به شمار میرود، افزایش ثروت سهامداران هدف اصلی هر واحد تجاری در نظر گرفته میشود؛ بنابراین شرکت باید به گونهای عمل کند که با رسیدن به بازده مناسب، ثروت سهامداران را افزایش دهد. به همین دلیل نرخ ROI یکی از شاخصهای مهم در بازار سهام است که اطلاعات مالی شرکتها را میتوان با یکدیگر مقایسه و برای سرمایه گذاری بهتر تصمیم گیری نمود.
مفهوم ریسک در سرمایهگذاری !
در مقاله انواع بازار عنوان شد که، داراییها به دو دستهی کلی داراییهای فیزیکی و داراییهای مالی (کاغذی) تقسیم میشوند. املاک، زمین، اتومبیل و … داراییهای فیزیکی، و سهام، اوراق مشارکت و سایر انواع اوراق بهادار، از جمله داراییهای مالی هستند. همچنین گفته شد که ارزش داراییهای مالی، به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین میشود. مثلا ارزش سهام یک شرکت به عملکرد شرکت مذکور و میزان سوددهی آن بستگی دارد و با بهبود و یا ضعف عملکرد شرکت، ارزش سهام آن نیز کم و یا زیاد میشود. بنابراین، هنگام سرمایهگذاری ، توجه به اطلاعاتی که میتواند بر افزایش یا کاهش میزان سرمایه شما تأثیرگذار باشد، بسیار حائز اهمیت است. تصمیمگیری براساس اطلاعات و تحلیلهای صحیح میتواند تا حدود زیادی ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد! اما ریسک چیست؟ و چطور میتوان ریسک یک سرمایهگذاری را کاهش داد؟
تعریف ریسک
در یک تعریف بسیار ساده، ریسک یعنی : “احتمال محقق نشدن پیش بینیها”
فرض کنید که قرار است در یک بازار مثلا بورس و اوراق بهادار سرمایهگذاری کنید و مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان برای این کار در نظر گرفتهاید. طبق برآوردها و محاسباتی که انجام دادهاید، پیشبینی میکنید که میزان سرمایه شما در سال آینده به ۱۶۰ میلیون تومان برسد و براساس این پیشبینی، اقدام به سرمایهگذاری مینمایید. از اینجا به بعد دو حالت ممکن است رخ دهد:
یا سرمایه مزبور در سال آینده به ۱۶۰ میلیون تومان یا بالاتر از آن میرسد، که در این صورت شما سرمایهگذاری موفقی داشتهاید و به اصطلاح ریسک سرمایهگذاری شما صفر بوده است، و یا این که پیشبینی شما درست از آب در نمیآید و مبلغ سرمایه شما به مبلغ مورد نظر نمیرسد. مثلا بعد از گذشت یک سال به عدد ۱۳۰ میلیون تومان میرسید. در این صورت پیشبینی شما با ۵۰ درصد عدم موفقیت همراه بوده است. یعنی به جای ۶۰ میلیون تومان، شما نیمی از آن، یعنی ۳۰ میلیون تومان را به دست آوردهاید. لذا مشخص میشود که ریسک همان “احتمال عدم موفقیت” است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسک سرمایهگذاری نیز بیشتر خواهد بود. اشاره به دو نکته در این جا ضروری به نظر میرسد:
دو نکته مهم!
- اطلاعات و ورودیهای صحیح برای تحلیل و پیشبینی، نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایهگذاری دارند.
- به دلیل این که همواره پیشبینیها نمیتواند به طور کامل محقق شود، پس فردی که قصد انجام هر نوع سرمایهگذاری را دارد باید توانایی پذیرش ریسک متناسب با بازار سرمایهگذاری مورد نظر خود را داشته باشد.
البته در سایر مقالات، بیان خواهیم کرد که در سالهای اخیر و با طراحی برخی شیوههای جدید سرمایهگذاری در بازارهای مختلف اعم از بورس، امکان سرمایهگذاری با ریسک کمتر نیز برای افراد فراهم شده است. اما به هر حال، باید توجه داشت که موضوع ریسک، همواره باید در همهی سرمایهگذاریها مدنظر قرار گیرد.
ارتباط ریسک و بازده
در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد؛ مفهومی به نام “بازده” !
منظور از بازده، “درآمد حاصل از سرمایهگذاری” است. مثال قبل را در نظر بگیرید. فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایهگذاری در بورس سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰% بازدهی را طی یک سال کسب کنید.
حالا ببینیم اگر شما به جای سرمایهگذاری در بازار سرمایه یا همان بورس، به اندازه پول خود اوراق مشارکت از بانک خریداری کرده بودید چه اتفاقی میافتاد؟
احتمالا با نرخ سود سالانه اوراق مشارکت که حدود ۲۰ درصد تعیین شده است، سرمایه شما پس از یک سال به حدود ۱۲۰ ملیون تومان میرسید، یعنی ۲۰% بازدهی در یک سال! در واقع، در اوراق مشارکت، بر خلاف سهام، ارزش اوراق ثابت است و سرمایهگذار فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریفشده و مشخصی دریافت میکند.
یک سوال مهم!
در این جا احتمالا یک سوال مطرح میشود! چرا یک سرمایهگذار سهامی با ۶۰ درصد بازدهی در طول یک سال را خریداری میکند، ولی فرد دیگری با خرید اوراق مشارکت، به کسب ۲۰ درصد بازده راضی است؟
احتمالا شما نیز پاسخ این سوال را میدانید!
از کجا معلوم که سرمایهگذاری مورد نظر، حتمأ ۶۰ درصد بازدهی داشته باشد؟ اگر میزان سرمایه برخلاف پیشبینیها به ۱۶۰ میلیون تومان نرسید چه؟ خرید اوراق مشارکت، حداقل این تضمین را دارد که قطعا ۲۰ درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخهایی از این دست!
اما با وجود همه این تردیدها، هنوز هم بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند به جای بسنده کردن به بازدهی ۲۰ درصدی، ریسک بیشتری را متحمل شده و بازدهی بیشتری به دست آورند. به همین علت است که به بازده، “پاداش ریسک” هم می گویند؛ یعنی کسب مفهوم سرمایه گذاری بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسک بیشتر و کسب بازدهی کمتر، در ازای پذیرش ریسک کمتر.
این دقیقا همان مفهموم ریسک و بازدهی است! قطعا برای رسیدن به هر میزان بازدهی باید ریسک متناسب با آن را پذیرفت. شاید بگویید سرمایهگذاری در بانک که ریسکی ندارد! اما واقعیت این است که سرمایهگذاری در بانک نیز میتواند ریسکهای خاص مفهوم سرمایه گذاری خودش را داشته باشد. مثلا نظیر اتفاقاتی که برای موسسات مالی افتاد و یا مثلا ریسک جا ماندن از تورم که در مقاله انواع ریسک به آن پرداخته شده است. پس به یاد داشته باشید که همواره در سرمایهگذاری باید ریسک متناسب با بازدهی را در نظر داشته باشید.
چکیده مطلب:
در این مقاله به صورت کلی با مفهوم ریسک آشنا شدیم. ریسک یعنی احتمال عدم تحقق پیشبینیها ! احتمالا متوجه شدید که بازدهی بیشتر بدون پذیرش ریسک متناسب با آن امکانپذیر نیست! به صورت کلی همهی کسانی که در زندگی به موفقیتی میرسند، خواه موفقیت مالی باشد یا در زمینههای دیگر، ریسکهای آن را نیز پذیرفتهاند! پس ریسک به خودی خود به هیچ وجه مفهوم بدی ندارد، بلکه درک عمیق و مدیریت کردن آن است که میتواند پیروزیها و موفقیتها را رقم بزند. ریسک به معنای بیگدار به آب زدن نیست! افراد موفق و ثروتمندان خودساخته همواره ریسک تصمیمها و انتخابهای خود را میپذیرند و از همهی آنها لذت میبرند. به یاد داشته باشید اتفاقات خارقالعاده در جایی خارج از دایرهی راحتی و روزمرگی شما رقم میخورد!
دیدگاه شما