دولت سراسیمه به سمت واردات برنج حرکت نکند/چرا محیط زیست عملیات سد فینسک را متوقف نمیکند؟
نماینده مردم ساری و میاندورود در مجلس با انتقاد از اینکه دولت واردات برنج را بهترین راهکار برای کنترل بازار در نظر گرفته، بیان کرد: به دولت هشدار می دهم حواستان به کشاورزان باشد تا شالیکاران اولین قربانی و واسطه گران سودکننده اصلی در این میان نباشند، چرا که در این صورت امنیت غذایی کشور در معرض خطر است.
به گزارش بلاغ، منصورعلی زارعی کیاپی در نشست علنی مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی خطاب به دولت عنوان کرد: مبادا شرایط کشور موجب شود که همانند دولت های گذشته سراسیمه به سمت واردات حرکت کنید.
نماینده مردم ساری و میاندورود در مجلس یازدهم با انتقاد از اینکه دولت واردات برنج را بهترین راهکار برای کنترل بازار در نظر گرفته، افزود: به دولت هشدار می دهم حواستان به کشاورزان باشد تا شالیکاران اولین قربانی و واسطه گران سودکننده اصلی در این میان نباشند، چرا که در این صورت امنیت غذایی کشور در معرض خطر است.
وی تصریح کرد: دولت موظف است قانون ممنوعیت واردات سراسیمگی در بازار برنج در بازه زمانی مرداد تا آبان را که فصل برداشت نام دارد، رعایت کند.
زارعی کیاپی خطاب به رئیس سازمان محیط زیست با اشاره به نامه صادر شده از جانب وی به رئیس جمهور درباره لغو استقرار صنایع بزرگ در استان های شمالی گفت: این نامه هیچ توجیه منطقی ندارد، بخش قابل توجهی از اراضی شمال کشور شرایط استقرار صنایع بزرگ را دارد، چرا اجرای عملیات سد فینسک که آثار زیست محیطی بسیاری دارد را متوقف نمی کنید؟
این نماینده مردم در مجلس یازدهم خطاب به وزیر میراث فرهنگی و گردشگری نیز گفت: ضروری است برنامه جامع برای مازندران که مرکز گردشگری کشورهای اکو به شمار می آید، ارائه دهید.
آیا محصول شما واقعا با بازار متناسب است؟
وقتی با بنیانگذاران استارتاپ ها صحبت میکنم[۱] اغلب اوقات تصور غلطی از تناسب محصول با بازار ( PMF ) دارند و فکر میکنند به آن رسیدهاند. این موضوع مشکل بزرگی است چون آنها با همین تصور غلط شروع به استخدام میکنند، هزینههای بیشتری انجام میدهند و سرمایه را مصرف میکنند و قبل از اینکه بدانند واقعا چه چیزی باید میساختند شروع به بهبود دادن محصولشان میکنند.
«مارک اندرسن» بنیانگذار شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر اندرسن هورویتز، محصول متناسب با بازار را اینگونه تعریف میکند:
«محصول با نهایت سرعتی که میسازید توسط مشتریان خریداری میشود (یا با نهایت سرعتی که توان ارائه خدمت دارید خدماتتان به فروش میرسد). درآمد شرکت همینطور بیشتر و بیشتر میشود. و شما به سرعت شروع به افزایش کارمندان بخش فروش و بخش مشتریان میکنید.»
به بیان دیگر شما زمانی به محصول متناسب با بازار میرسید که توسط حجم بالای کاربرد محصولتان توسط مشتری احاطه شده باشید تا جایی که حتی فرصت ایجاد تغییرات اساسی در محصولتان را نداشته باشید و مجبور شوید همینطور به روند کارتان ادامه دهید.
بنیانگذاران اغلب سعی میکنند که با اشاره به تعداد کارمندان و سریهای بزرگ جذب سرمایه خود، نشان دهند که به محصول متناسب با بازار رسیدهاند. اما در واقع چیزی که برای اثبات این موضوع باید نشان دهند یک تیم بنیانگذار سراسیمه است که تلاش میکنند با تعداد رو به رشد مشتریان راضی، وفادار و آمادهی پرداخت کنار بیایند. تا رسیدن به آن نقطه باید کمتر هزینه کنید و به جای استخدام یک گردان ارتش، یک تیم کوچک و جمع و جور داشته سراسیمگی در بازار باشید.
یافتن محصول متناسب با بازار = تمرکز اولیه روی بازار
بنیانگذاران اغلب، راهکارها را خیلی جدی میگیرند و مشکلات را خیلی سرسری. اما باید بدانید که فرصت واقعی یک استارتاپ، مشکل یا به عبارت دیگر بازار است. ایدهی اولیه و منحصر به فرد شما برای حل کردن مشکل معمولا اشتباه از آب در میآید و فقط بعد از لانچ کردن محصول، صحبت با مشتریان و تکرار این فرآیند است که به تناسب محصول با بازار خواهید رسید. بنابراین نبوغ یک بنیانگذار خودش را در انتخاب یک مشکل صحیح برای حل کردن نشان میدهد نه لزوما راهحل. همانطور که اندرسن میگوید: «این بازار است که محصول را از دست استارتاپ میگیرد.»
وقتی با بنیانگذاران صحبت میکنم معمولا برای شفاف کردن این موضوع مثالی به کار میبرم. اگر دوستتان کنارتان ایستاده باشد و موهایش آتش گرفته باشد در آن لحظه، آتش تنها چیزی است که به آن اهمیت میدهد. مهم نیست که گرسنه باشد یا برای رسیدن به قرار ملاقات دیرش شده باشد؛ اولویت او در آن لحظه، خاموش کردن آتش است. اگر شلنگی به او بدهید (بهترین راهکار و محصول) به سرعت آتش را خاموش میکند و دنبال کار خودش میرود. اگر آجر هم دستش بدهید باز هم آن را میگیرد و سعی میکند با زدن آن به سرش آتش را خاموش کند. بنابراین شما باید به دنبال مشکلاتی باشید که چنان جدی هستند که کاربران حاضرند راهکارهای خام، اولیه و ناقص شما را امتحان کنند.
ما بنیانگذاران را تشویق به ساخت MVP ( کمینه محصول قابل عرضه ) میکنیم. در یک بازار خوب یک MVP تمام چیزی است که برای بدست آوردن مشتریان اولیه نیاز دارید؛ مشتریانی که با شما در ارتباطند، بازخوردی را به شما میدهند که نسخههای دوم، سوم و چهارم از محصولتان را خواهد ساخت. بنابراین برای یافتن محصول متناسب با بازار، بازاری را اننخاب کنید که در آن، کاربران مشکلات واقعی و معناداری دارند. بعد از آن باید محصولتان را به سرعت لانچ کنید و به کاربرانتان گوش دهید.
وقتی به تناسب محصول با بازار رسیدید تبریک میگویم حال میتوانید بهینهسازی محصول اصلی خود را شروع کنید، برای افزایش کاراییتان متخصص استخدام کنید و سرمایهگذاریهای استراتژیک انجام دهید.
متن اصلی این مقاله را میتوانید در سایت وای کامبینیتور مطالعه کنید.
[ ۱] مایکل سیبل، مدیرعامل وای کامبینیتور
مقاله بعدی به مطالعه موردی محصول متناسب با بازار یک استارتاپ موفق به نام Superhuman می پردازد که تجربه بسیار خوبی در این زمینهداشتهاند:
سرمایهداری کروناویروسی
نمونههای آشکاری میتوان برشمرد که پس از وقوع رویدادهای شوکآور مانند جنگ، کودتا، حمله تروریستی، فروپاشی بازارها و یا بلایای طبیعی، دولتها از سراسیمگی عمومی استفاده کرده و دموکراسی را پس میزنند تا سیاستهای بنیادگرایانه بازار آزاد را پیاده کنند. سیاستهایی که به شکاف عمیق طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی دامن میزند.
همایون ذرقانی روزنامهنگار و پژوهشگر
“فقط هنگام یک بحران – واقعی یا مصنوعی – تغییرات واقعی ایجاد میشود و این بستگی به “جریان فکری” دارد که از منافع بحران جان گرفته است.”
این دیدگاه یکی از افراطیترین هواداران اقتصاد بازار آزاد میلتون فریدمن است. هرچند که مجریان نظریههایی او به نابرابری جهانی و شکاف طبقاتی دامن زدهاند اما در این یک مورد درست گفته است. جریان فکری که اجرای آن تا پیش از وقوع بحران غیرقابل تصور بوده، به یکباره قابل تحقق به نظر میرسد. اما این جریان فکری چه شاکلهای دارد؟ همان سیاستهایی که با هدف ایمنی، امنیت، تامین اجتماعی و بهداشت به اجرا درآمده تا به کمک اقشار آسیب پذیر بیاید؟ خیر درست برعکس. آندسته که بر موج بحران سوار میشوند و از سراسیمگی عمومی بهره میبرند و عملکردشان در نهایت به شکاف بیشتر طبقاتی و آسیبپذیرتر کردن قشر ضعیف جامعه میانجامد.
با همهگیری ویروس کووید -۱۹ کارکردهای اقتصاد جهان با شوکهای پی در پی ضعیفتر شده است. به دنبال این همهگیری، سهام بازارهای جهانی بیشترین سقوط را از سال ۱۹۸۷ تاکنون تجربه و کاهش قیمت نفت نیز این بحران را تکمیل کرد.
لابیهای شرکتهای غول آسا در گیرودار همهگیری ویروس برای منافع خود به تکاپو افتادند. ترامپ از تعلیق مالیات بر درآمد سخن گفت و چون برنامههای تامین اجتماعی با بحران بودجه روبرو شد، بهانهای به دست داد تا طرح خصوصیسازی کامل این نهادهای اجتماعی دوباره به جریان بیفتد.
خانم نائومی کلاین ۱۳ سال پیش در کتاب “دکترین شوک – ظهور سرمایهداری فاجعهمحور” روشهای تکرار دولتهای راستٰگرا را به خوبی توضیح داده است. او در کتاب خود، نمونههایی را مثال آورده که پس از وقوع رویدادهای شوکآور مانند جنگ، کودتا، حمله تروریستی، فروپاشی بازارها و یا بلایای طبیعی دولتها چگونه از سراسیمگی عمومی استفاده کرده و دموکراسی را پس میزنند تا سیاستهای بنیادگرایانه بازار آزاد را پیاده کنند. سیاستهایی که به شکاف عمیق طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی دامن میزند.
او همچنین پولی کردن خدمات اجتماعی را تنها به دیدگاه دونالد ترامپ محدود نمیبیند و از جو بایدن که معاون اوباما بود نقل قول میآورد که “وقتی من درباره کاهش مخارج اجتماعی دولت بحث میکنم کاهش بودجه تامین اجتماعی و معوق کردن بودجه بهداشت رایگان را مد نظر دارم.”
لابیگری جریانات فکری مورد بحث ما در این آب گل آلود بحران زده در اندیشه دیگری هم متبلور شده و آن نجات ثروتمندترین و آلایندهترین بخش اقتصاد است. ترامپ برای صنایع هتلداری و خطوط هواپیمایی، صنایع نفت حمایت ویژه در نظر گرفت که منافع آن مستقیم به جیب کسبوکارهای خود هم روانه میشد.
نائومی کلاین در کتاب “دکترین شوک – اقتصاد فاجعهمحور” الگوهای مشابهی از رفتار نظام سرمایهداری در بحرانها را به بحث میگذارد.
ترامپ چراناباورانه شکست خورد؟
مشکل بزرگ اینجا بود که شیوع بحران تنها به ویروس کرونا و دغدغههای بهداشتی محدود نشد. آنچه دوستداران محیط زیست بر آن پافشاری میکردند و دولت ترامپ خود را ملزم به خروج از معاهدات اقلیمی میدید حمایت از صنایع غیر دوستدار محیط زیستی بود که با پول مردم نجات مییافتند.
ترامپ غولهای بزرگ بیمه و پیمانکاران بزرگی از جمله والمارت، والگرین و سی وی اس را که در شرایط عادی رقیب هم بودند دبرای مقابله با بحران کرونا فراخواند تا در ظاهر با هدف مشترک شکست ویروس کرونا کمک ۱.۵ تریلیون دلاری در بازارهای مالی توجیه شود.
با این وجود، کارگران پیمانی از این بذل و بخششها بینصیب ماندند. کسانی که بیمه نبودند کمک هزینهای نگرفتند. هشدارهای مکرر در خانه ماندن موجب شد تا حقوقی هم دریافت نکنند. این سراسیمگی در بازار در حالی بود که پرداخت اجاره بدهی و هزینههای درمانی و آموزشی بدهی کارتهای اعتباری و وام مسکن همچنان پابرجا بود.
نتیجه قابل پیشبینی بود افراد زیادی با وجود بیماری مجبور بودند سرکار حاضر شوند و این وضعیت به شیوع بیشتر بیماری منجر شد.
نائومی کلاین این وضعیت را با شرایط سقوط بازارهای مالی سال ۲۰۰۸ مشابه توصیف میکند که در آن زمان نیز جریانات فکری مورد بحث ما برای نجات بیقید و شرط ابرشرکتها دست به کار شدند و هزینه آن را عامه مردم پرداخت کردند.
نکته امیدوارکننده این است که بحران ها همیشه باب میل طراحان دکترین شوک عمل نمیکنند و گاهی اوقات یک بحران میتواند همچون کاتالیزور عمل کرده و به اصلاحات جدید بیانجامد. رکود عمیق دهه ۱۹۳۰ به این منجر شد تا آمریکا برنامههای تامین اجتماعی را تدوین کنند تا در صورت وقوع چنین بحرانهایی چتر حمایتی برای اقشار آسیبپذیر ایجاد شود.
انتخابات آمریکا در سال ۲۰۲۰ تحولی چشمگیر به نسبت دورههای پیش بود. همچون دهه ۱۹۳۰ افکار متفاوت و پرمطالبهای با غلبه بر رخوت و ترس امکان بروز پیدا کرد تا وضعیت موجود را تغییر دهد. حق برخورداری از رفاه، بهداشت عمومی فراگیر نه تنها در آمریکا بلکه در تمام جهان حق حیاتی تمام انسانهاست.
بشر در طول تاریخ اصلاح وضع موجود را با امیدواری به آینده و سپس تصمیم به پایمردی و مبارزه سخت امکانپذیر کرده است.
mana.ir
کمبود شناورهای کانتینری مجهز به اسکرابر/ طاعون در بخش چارتر شناورهای کوچک
آلفالاینر در گزارش هفتگی خود نگاهی ریزبینانه بر بازار شناورهای کانتینری مجهز به اسکرابر، تحویل شناورها و نرخ چارتر انداخت و از افت شدید نرخ چارتر و روند مداوم آن تا پایان سال جاری میلادی خبر داد.
به گزارش گروه بین الملل مانا و به نقل از آلفالاینر، همزمان با نزدیک شدن به تاریخ مقرر اعلام شده از سوی سازمان بین المللی دریانوردی مبنی بر استفاده تمامی کشتی ها از سوخت کم سولفور سراسیمگی در بازار کشتیرانی موج میزند و بازارهای دیگر را تحت تاثیر خود قرار داده است. میزان تحویل شناورها در مقایسه با نخستین ماه سال جاری میلادی افت قابل توجهی داشته و نرخ چارتر به ویژه برای شناورهای کوچک به معظلی جدی تبدیل شده است.
ناوگان مجهز به اسکرابر با فاصله زیاد از ناوگان جهانی کانتینر حرکت می کند
درحالی که تنها 19 ماه تا اجرایی شدن قانون سوخت کم سولفور از 3.5 به 0.5 درصد باقی مانده است، اکثر مالکان شناورهای کانتینری هنوز نتوانسته اند تصمیم قاطعی مبنی بر سازگاری با این قانون جهانی اتخاذ کنند. سازمان بین المللی دریانوردی نیز با هدف سراسیمگی در بازار کاهش انتشارات سولفور اکسید، تاریخ مقرر اجرایی شدن قانون را نخستین روز 2020 میلادی اعلام کرده است.
هم اکنون تنها چهار فروند شناور کانتینری با سوخت LNG فعالیت می کنند و 20 فروند دیگر درحالی در صف سفارش قرار گرفته اند که تبدیل سیستم سوخت یکی از شناورها به LNG درحال انجام است. از سویی، هزینه بالای سرمایه گذاری در بخش سوخت LNG بر روی شناورها بسیاری از مالکان را با محدودیتی جدی روبه رو ساخته است چرا که زیرساخت های لازم نیز در دسترس نیست.
در مقابل تمایل به نصب سیستم تمیزکننده که با عنوان اسکرابرها شناخته می شوند، در ماه های اخیر توجهات بسیاری را به سوی خود جلب کرده و محبوب واقع شده است. طبق آخرین آمار استخراج شده از سوی آلفالاینر، 25 فروند کانتینربر در حال فعالیت هستند که اسکرابر روی موتور اصلی آنها نصب شده و تا دو سال آینده بر تعداد آنها به طور فزاینده ای افزوده می شود. پیش بینی می شود 150 فروند شناور سیستم موتور خود را توسعه دهند و 70 فروند شناور نوساز مجهز به اسکرابر در صف تحویل قرار گرفته اند. در این خصوص، برخلاف هزینه سرمایه گذاری بین 5 تا 10 میلیون دلار برای هر شناور، دوره نسبتا کوتاه بازپرداخت برای نصب سیستم اسکرابر، محرک و ابزاری تشویقی برای اقدام سریع مالکان به حساب می آید.
اما تا زمان فرار رسیدن قانون لازم الاجرای 2020 پیش از نخستین روز ماه ژانویه تعداد تمامی شناورهای کانتینری که مجهز به سیستم تمیزکننده گاز و آلاینده ها هستند، کمتر از 200 فروند برآورد شده است. در این مدت زمان، ناوگان مجهز به اسکرابر در مقایسه با ناوگان جهانی کانتینری مشتمل بر پنج هزار و 300 فروند با یک شکاف به فعالیت خود ادامه می دهد. بسیاری از این شناورها باید سوخت خود را به سوخت کم سولفور تغییر دهند و در نتیجه این وظیفه بر دوش اپراتورهاست که هزینه های بالایی برای سوخت پرداخت کنند.
علی رغم آنکه بسیاری از شناورهای سفارش داده شده در یاردها قرار است پیش از خروج شاهد نصب اسکرابرها باشند، تعدادی از آنها در سال 2020 و 2021 میلادی تحویل مالکان داده می شوند و فعالیت خود را پس از موعد مقرر لازم الاجرایی شدن قانون سوخت کم سولوفور 0.5 درصد آغاز خواهند کرد.
به نظر می رسد اسکرابرها در مقایسه با شناورهایی با سوخت LNG مورد توجه فعالان کشتیرانی قرار گرفته است چراکه تنها 13 فروند شناور با سوخت LNG تا ژانویه 2020 میلادی آماده فعالیت هستند.
ناوگان بیکار افزایش می یابد
ناوگان بیکار با کاهش هایی در بخش شناورهای پاناماکس کلاسیک همراه شد چراکه شاهد ورود شناورهای با ظرفیت یک تا دو هزار TEU بود. میزان تقاضا برای شناورها در میانه تابستان که زمان اوج است، نسبتا پایین باقی ماند. علت این امر، راه اندازی دو خط خدمات رسانی جدید در خاوردور-استرالیا و یک خط در ترانس آتلانتیک بود که شناورهای پاناماکس کلاسیک به ظرفیت چهار تا پنج هزار TEU در آن فعالیت می کنند. پیش بینی می شود طی دو ماه آینده بر تعداد شناورهای کانتینری بیکار پاناماکس افزوده شود.
بازار تحویل شناورها
با نگاهی به نمودار منتشر شده از سوی آلفالاینر، می توان شاهد میزبانی بازار برای شناورهای جدید با بالاترین میزان تحویل یعنی 28 فروند شناور در ژانویه سال جاری میلادی بود که طی 24 ماه گذشته بی سابقه بود و رکورد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. پس از آن در فوریه افت شدیدی در بازار حاکم شد و تعداد شناورهای تحویلی به شش مورد رسید که کمترین میزان را طی هشت ماه نخست 2018 به خود اختصاص داده است. می ماه نیز با رقم نسبتا بالایی پرچم دار تحویل بیشترین شناور 2018 شد و به 21 فروند رسید. در این میان تحویل شناورها در ماه های ژوئن، جولای و آگوست با نوسانات نزدیک به هم با تعداد 10، 19 و 11 فروند به ترتیب سعی در کنترل بازار تحویل داشتند.
بازار چارتر؛ ظرفیت مازاد طاعونی در بخش شناورهای کوچک
گردبادهای متوالی حاکم بر آسیای شرقی، ضمن ایجاد اختلال در برنامه زمان بندی شناورها به تاخیری منجر شد که ظرفیت فشرده بار را درست در زمان اوج درخواست های صادراتی از خاور شرق به آمریکای شمالی تحت تاثیر جدی خود قرار داد. در این میان، شناورهایی که در انتهای سفر دریایی خود باری نداشتند نیز ناچار شدند تا در بازه زمانی طولانی تری به مقصد مورد نظر برسند. این موضوع در مقابل تاثیر مثبتی بر بازار مردد چارتر داشت که به امید تقاضای کوتاه مدت در سپتامبر و تاثیر بالقوه آن بر جنگ تجارت دو قدرت برتر اقتصادی جهان وابسته بود.
در همین راستا، آلفالاینر پیش بینی کوتاه مدت اوج تقاضا در ماه سپتامبر را داشته تا سرعت ترانزیت بار را پیش از تعطیلات روز ملی چین که در هفته نخست اکتبر کاهش می یابد، تسریع بخشد. این روند، جذب تقاضای فوری برای شناورهای LCS به ظرفیت پنج هزار و 500 تا هفت هزار TEU را به همراه دارد که در حال حاضر تعداد آنها به هشت فروند می رسد. اما، علیرغم آنکه میزان در دسترس بودن تناژ فوری برای شناورهایی با ظرفیت بیش از دو هزار TEU قابل مدیریت و کنترل است، شناورهای کوچکتر از دو هزار TEU از وجود مازاد ظرفیت اساسی و سایه سنگین آن رنج خواهند برد و به دنبال آن نرخ ها به طور منفی کاهش می یابد.
در پایان فصل اوج، شناورهای بزرگ منتفع می شوند
میزان فعالیت در بخش شناورهای VLCS با ظرفیت بین هفت هزار و 500 تا 11 هزار TEU با افت همراه شد. تعداد شناورهای فوری VLCS از آغاز فصل اوج به طور پیشرونده ای در مسیر نزولی قرار گرفته است و برای سفرهای رفت و برگشتی و کوتاه مدت چارتر شده اند. انتظار می رود طی شش هفته آتی تعداد شناورهایی که بار دیگر تحویل بازار می شوند، افزایش یابد.
نرخ چارترها در بخش LCS ، وضعیت بسیار ناخوشایندی را در بخش تناژ در دسترس تجربه کرد به گونه ای که برای شناورهای استاندارد با ظرفیت بین پنج هزار و 500 تا شش هزار TEU از 17.500 دلار در می-ژوئن به 14.500 تا 15 هزار دلار رسید.
در بخش شناورهای پاناماکس کلاسیک، شناورهای غیرفعال موسوم به NOO بار دیگر فعالیت خود را آغاز کردند اما مشخص نیست که علت آن استخدام نیروی جدید است یا عوامل دیگری در این رابطه دخیل هستند.
تعداد شناورهای فوری پاناماکس تقریبا پایدار باقی ماند و تنها شش فروند در بازار فوری فعالیت داشت. ادغام دو سرویس آمریکای شمالی-ANZ در اکتبر توسعه مثبتی است که شناورهایی با ظرفیت بین چهار تا پنج هزار TEU را به کار خواهد گرفت. نرخ چارتر برای شناورهای هندی پاناماکس با ظرفیت چهار هزار و 200 TEU بین 12 تا 12.500 دلار باقی می ماند.
سراسیمگی در بازار
به خوبی تحلیلی جامع از پدیده وحشت و هراس در بورس اوراق بهادار را فراهم کرده است.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، بازارهای سهام تحت تاثیر شرایط رکورد اقتصادی و حوادث و اتفاقات غیر منتظره دچار آشفتگی و سراسیمگی میشوند. درک رفتار سرمایهگذاران در شرایط آشفتگی و هراس از موضوعات جالب و مورد علاقه فعالان و مشارکتکنندگان بازار سرمایه است.
این کتاب درباره آشفتگیهای بازار سرمایه در کشورهای صنعتی است، اما در ایران هم چنین وضعی به دفعات مشاهده شده است و اگرچه تفاوتهای زیادی در زیرساختارهای ایران و کشورهای صنعتی وجود دارد ولی رفتار و واکنش افراد از الگوهای نسبتا مشابهی پیروی میکند. در این کتاب تمامی تحلیلها با توجه به رخدادهای تمامی بورسهای جهانی اعم از آمریکا، اروپا و آسیا است. به اعتقاد نویسنده بحران و آشفتگیهای بازار سهام همواره در جریان است و هر دوره آرامش، توفانی جدید را نوید میدهد.
این کتاب با این تلاش نوشته شده که معنای این آشفتگیها را در زمان وقوعشان، قابل فهم کند. همواره بازارهای سهام تحتتاثیر شرایط رکود اقتصادی و حوادث و اتفاقات غیر منتظره همانند حملات ۱۱ سپتامبر دچار آشفتگی و سراسیمگی میشوند. این رویدادها و حوادث در طول زمان بیشتر شده و دفعات آشفتگی و هراس در بازارها افزایش یافته است. لذا درک رفتار سرمایهگذاران در شرایط آشفتگی و هراس از موضوعات جالب و مورد علاقه فعالان و مشارکتکنندگان بازار سرمایه است. ما در ایران شرایط مشابهی را به دفعات تجربه کردهایم و اگرچه تفاوتهای زیادی در ریز ساختارهای ما و دنیای پیشرفته وجود دارد، ولی رفتار و واکنش افراد از الگوهای نسبتا مشابهی پیروی میکند.
چرا بازار ژاپن از آمریکا فراتر رفت؟
در قسمتهایی از کتاب به ژاپن به عنوان یک اقتصاد نوظهور پرداخته و عنوان میکند: «در دهه پایانی قرن بیستم، وقتی بازارها در ایالت متحده و اروپا در رونق بودند، سقوط به جدیدترین بازارها نقل مکان کرد. ذات نوسان و سقوطپذیری بازارهای قرن 19 در کشورهای به سرعت در حال صنعتی شدن غرب و شمال، اکنون یک مشخصه از کشورهای در حال صنعتی شدن شرق و جنوب است که در گروه عمومی بازارهای نوظهور میگنجد. با این حال، بازار ژاپن خیلی بزرگتر از آن است که به عنوان بازار نوظهور توصیف شود. در واقع در طی دوران اوج رونق ژاپن در دهه 1980، ارزش بازار توکیو از بازار نیویورک فراتر رفت. با وجود این، بازار سهام ژاپن (مثل بازارهای توکیو و اُزاکا) نسبت به اروپا و آمریکا جدیدتر هستند.
صحبتهای زیادی شده است که چطور ژاپن خیلی زود بر دنیا حاکم شد. این نظر توسط کتاب مشهور ازرا وگل به نام ژاپن به عنوان شماره یک به طور فشرده بیان شد. این کتاب در سال 1979 چاپ شد که با استقبال زیاد در ژاپن و بیمیلی در نقاط دیگر روبهرو شد.
کشورهای صنعتی از خودمتشکر
به اعتقاد نویسنده نگاه دقیق به وضعیت بازارها در سرمایهگذاری عموم مردم در نظر گرفته نمیشود. رشد سریع بازارهای سهام در همه جای دنیا به عنوان عنصر مهمی از مدرنیته و توسعه دیده شده است. کشورهای در حال صنعتی شدن از خودمتشکر نمیخواهند از بازار سهام بینصیب باشند. این مورد بیشتر مربوط به کشورهای مدعی کمونیست مثل چین و کشورهایی است که دولت نقش مهمی در اقتصاد بازی میکند مثل هند، در کنار حکومتهایی که بیشتر اعتراف میکنند سرمایهداری هستند که در آسیا و در دیگر مناطق را شامل میشود.
دولتها علاقه دارند بر تعهدشان به سرمایهداری به وسیله ایجاد بازارهای سهام و نیز دنبال کردن سیاستهای آزادسازی بازار مالی که تمجید و تحسین سخاوتمندانهای را از سازمانهای توسعهیافته نظیر بانک جهانی دریافت میکنند، تاکید کنند. مطالعه بانک جهانی که در سال 1995 منتشر شد مثالی برای توسعه بازارهای سهام را نشان میدهد. این تحقیق میگوید: تشویق و حمایت یک بورس اوراق بهادار از آوردن سرمایه جدید برای یک اقتصاد ملی موثرتر است.
بازارهای جدید، نوسان جدید
به اعتقاد نویسنده کتاب، مشخصه اصلی این بازارهای جدید یا نوظهور در رفتار افراطیشان است. رابرت شیلر نگاهی به بزرگترین ریزشها و صعودهای یک ساله در بازارهای سهام در سراسر دنیا داشته و دریافته است که تماشاییترین صعود در بازار سهام فیلیپین بین دسامبر 1985 و دسامبر 1986 اتفاق افتاده وقتی سود عجیب 683 درصدی را ثبت کرده است.
آمادگی برای وحشت بازار و فرصت سود بردن از آن، انواع وحشتها، چرخه وحشت، دوران وحشتهای جدید، معاملهگر و مدیر صندوق، روانشناسی هراس، آیا تنوع باعث محافظت از نوسانات بازار میشود؟، آیا بازار همیشه درست میگوید؟ و فرصت عناوین فصلهای این کتاب است.
کتاب «تجزیه و تحلیل بحران در بورس اوراق بهادار» نوشته استفن واینز ترجمه مجتبی شهبازی و مریم کشمیری با مقدمه علی رحمانی در 291 صفحه به بهای 50 هزار تومان از سوی نشر دنیای اقتصاد منتشر شده است.
کتاب «تجزیه و تحلیل بحران در بورس اوراق بهادار» [Market panic : wild gyrations, risks, and opportunities in stock markets] به قلم استفن واینز [Stephen Vines] به خوبی تحلیلی جامع از پدیده وحشت و هراس در بورس اوراق بهادار را فراهم کرده است.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، بازارهای سهام تحت تاثیر شرایط رکورد اقتصادی و حوادث و اتفاقات غیر منتظره دچار آشفتگی و سراسیمگی میشوند. درک رفتار سرمایهگذاران در شرایط آشفتگی و هراس از موضوعات جالب و مورد علاقه فعالان و مشارکتکنندگان بازار سرمایه است.
این کتاب درباره آشفتگیهای بازار سرمایه در کشورهای صنعتی است، اما در ایران هم چنین وضعی به دفعات مشاهده شده است و اگرچه تفاوتهای زیادی در زیرساختارهای ایران و کشورهای صنعتی وجود دارد ولی رفتار و واکنش افراد از الگوهای نسبتا مشابهی پیروی میکند. در این کتاب تمامی تحلیلها با توجه به رخدادهای تمامی بورسهای جهانی اعم از آمریکا، اروپا و آسیا است. به اعتقاد نویسنده بحران و آشفتگیهای بازار سهام همواره در جریان است و هر دوره آرامش، توفانی جدید را نوید میدهد.
این کتاب با این تلاش نوشته شده که معنای این آشفتگیها را در زمان وقوعشان، قابل فهم کند. همواره بازارهای سهام تحتتاثیر شرایط رکود اقتصادی و حوادث و اتفاقات غیر منتظره همانند حملات ۱۱ سپتامبر دچار آشفتگی و سراسیمگی میشوند. این رویدادها و حوادث در طول زمان بیشتر شده و دفعات آشفتگی و هراس در بازارها افزایش یافته است. لذا درک رفتار سرمایهگذاران در شرایط آشفتگی و هراس از موضوعات جالب و مورد علاقه فعالان و مشارکتکنندگان بازار سرمایه است. ما در ایران شرایط مشابهی را به دفعات تجربه کردهایم و اگرچه تفاوتهای زیادی در ریز ساختارهای ما و دنیای پیشرفته وجود دارد، ولی رفتار و واکنش افراد از الگوهای نسبتا مشابهی پیروی میکند.
چرا بازار ژاپن از آمریکا فراتر رفت؟
در قسمتهایی از کتاب به ژاپن به عنوان یک اقتصاد نوظهور پرداخته و عنوان میکند: «در دهه پایانی قرن بیستم، وقتی بازارها در ایالت متحده و اروپا در رونق بودند، سقوط به جدیدترین بازارها نقل مکان کرد. ذات نوسان و سقوطپذیری بازارهای قرن 19 در کشورهای به سرعت در حال صنعتی شدن غرب و شمال، اکنون یک مشخصه از کشورهای در حال صنعتی شدن شرق و جنوب است که در گروه عمومی بازارهای نوظهور میگنجد. با این حال، بازار ژاپن خیلی بزرگتر از آن است که به عنوان بازار نوظهور توصیف شود. در واقع در طی دوران اوج رونق ژاپن در دهه 1980، ارزش بازار توکیو از بازار نیویورک فراتر رفت. با وجود این، بازار سهام ژاپن (مثل بازارهای توکیو و اُزاکا) نسبت به اروپا و آمریکا جدیدتر هستند.
صحبتهای زیادی شده است که چطور ژاپن خیلی زود بر دنیا حاکم شد. این نظر توسط کتاب مشهور ازرا وگل به نام ژاپن به عنوان شماره یک به طور فشرده بیان شد. این کتاب در سال 1979 چاپ شد که با استقبال زیاد در ژاپن و بیمیلی در نقاط دیگر روبهرو شد.
کشورهای صنعتی از خودمتشکر
به اعتقاد نویسنده نگاه دقیق به وضعیت بازارها در سرمایهگذاری عموم مردم در نظر گرفته نمیشود. رشد سریع بازارهای سهام در همه جای دنیا به عنوان عنصر مهمی از مدرنیته و توسعه دیده شده است. کشورهای در حال صنعتی شدن از خودمتشکر نمیخواهند از بازار سهام بینصیب باشند. این مورد بیشتر مربوط به کشورهای مدعی کمونیست مثل چین و کشورهایی است که دولت نقش مهمی در اقتصاد بازی میکند مثل هند، در کنار حکومتهایی که بیشتر اعتراف میکنند سرمایهداری هستند که در آسیا و در دیگر مناطق را شامل میشود.
دولتها علاقه دارند بر تعهدشان به سرمایهداری به وسیله ایجاد بازارهای سهام و نیز دنبال کردن سیاستهای آزادسازی بازار مالی که تمجید و تحسین سخاوتمندانهای را از سازمانهای توسعهیافته نظیر بانک جهانی دریافت میکنند، تاکید کنند. مطالعه بانک جهانی که در سال 1995 منتشر شد مثالی برای توسعه بازارهای سهام را نشان میدهد. این تحقیق میگوید: تشویق و حمایت یک بورس اوراق بهادار از آوردن سرمایه جدید برای یک اقتصاد ملی موثرتر است.
بازارهای جدید، نوسان جدید
به اعتقاد نویسنده کتاب، مشخصه اصلی این بازارهای جدید یا نوظهور در رفتار افراطیشان است. رابرت شیلر نگاهی به بزرگترین ریزشها و صعودهای یک ساله در بازارهای سهام در سراسر دنیا داشته و دریافته است که تماشاییترین صعود در بازار سهام فیلیپین بین دسامبر 1985 و دسامبر 1986 اتفاق افتاده وقتی سود عجیب 683 درصدی را ثبت کرده است.
آمادگی برای وحشت بازار و فرصت سود بردن از آن، انواع وحشتها، چرخه وحشت، دوران وحشتهای جدید، معاملهگر و مدیر صندوق، روانشناسی هراس، آیا تنوع باعث محافظت از نوسانات بازار میشود؟، آیا بازار همیشه درست میگوید؟ و فرصت عناوین فصلهای این کتاب است.
کتاب «تجزیه و تحلیل بحران در بورس اوراق بهادار» نوشته استفن واینز ترجمه مجتبی شهبازی و مریم کشمیری با مقدمه علی رحمانی در 291 صفحه به بهای 50 هزار تومان از سوی نشر دنیای اقتصاد منتشر شده است.
دیدگاه شما