فولاد هرمزگان به دنبال حمایت از طرحهای دانشبنیان است
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان گفت: رویکرد فولاد هرمزگان حمایت از ابتکارها، طرحهای نوآورانه و فناورانه است و تا حد امکان تلاش میکنیم از این طرحها حمایت و آنها را به صورت اقتصادی به ثمر برسانیم.
به گزارش ایراسین، عطاالله معروفخانی مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در پی انتخاب طرح فولاد هرمزگان در چهارمین جشنواره ملی حاتم (حمایت از تولید ملی) به عنوان طرح برتر، ضمن تبریک به کلیه کارکنان و ذینفعان شرکت، بیان کرد: شرکت فولاد هرمزگان در سالهای اخیر با استفاده از طرحهای دانشبنیان و حمایت از آنها توانست محصولات نوین فولادی را تولید کند.
وی افزود: سال جاری نیز با توجه به منویات مقام معظم رهبری و انتخاب شعار سال مبنی بر «تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»، فولاد هرمزگان نیز همین استراتژی را سرلوحه کار خود قرار داده است.
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در خصوص طرح ارائه شده در جشنواره حاتم، عنوان کرد: حضور در جشنوارهها با ارائه طرحهای گوناگون سبب ایجاد انگیزه در شرکت و شناساندن طرح در جامعه هدف میشود. همچنان که طرح ساخت غشاهای اولترافیلتراسیون با استفاده از غشاهای مستعمل اسمز معکوس توسط کارکنان فولاد هرمزگان توانست علاوه بر اینکه در همایشهای مختلف مطرح و حائز جایزه و تقدیر شود، به عنوان یک طرح دانشبنیان نیز مطرح شود.
معروفخانی اذعان کرد: با توجه به اینکه صنایع بزرگ فولادی در کشور در کنار آب قرار دارند، نمکزدایی آب دریا یکی از روشهای بسیار موثر برای تامین آب مورد نیاز این صنایع به شمار میرود. بر همین اساس، اسمز معکوس فرایندی است که به طور گسترده برای این منظور مورد استفاده قرار میگیرد.
وی با اشاره به مزایای استفاده از این طرح، گفت: در صورت انجام این طرح، با توجه به افزایش دو برابری طول عمر غشاهای اسمز معکوس، میزان واردات این غشاها و در نتیجه خروج ارز از کشور کاهش مییابد. همچنین به دلیل استفاده از غشاهای تبدیل شده در فرایند پیشتصفیه، کارایی واحدهای آبشیرینکن افزایش خواهد یافت.
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در پایان یادآور شد: فولاد هرمزگان به عنوان پیشرفتهترین کارخانه فولادی کشور، حمایت از طرحهای دانشبنیان و نوآورانه را در دستور کار خود قرار داده است و با همین استراتژی پیش میرود.
تکنیک اسکمپر SCAMPER چیست؟ (+مثال های کاربردی)
تکنیک اسکمپر، روشی برای تفکر خلاقانه و نوآورانه می باشد که به ما امکان میدهد طراحی محصولات و خدمات جدید را راحتتر و بهتر انجام دهیم، برای محصولات و روش های موجود نوآوری خلق کنیم و از زوایای مختلفی به مسائل و موضوعات نگاه کنیم. این راهکار توسط نویسنده کتابهای پرورش خلاقیت در کودکان، باب ابرل (Bob Eberle)، ابداع شده است.
- جایگزین کردن (Substitute)
- ترکیب کردن (Combine)
- انطباق دادن و سازگار کردن (Adapt)
- تغییر دادن و اصلاح کردن (Modify )
- استفاده برای کاربرد دیگر (Put to another use)
- حذف کردن (Eliminate)
- معکوس یا وارونه کردن (Reverse)
مراحل عملی پیاده سازی تکنیک اسکمپر
1) جایگزین کردن
در این مرحله از تکنیک اسکمپر باید به این فکر کنید که چه چیزهایی را در مورد محصول، خدمت یا فرآیند مورد نظر شما قابل تغییر و یا جایگزینی است. می توانید از سوالات راهنمای زیر استفاده کنید:
• چه چیزی را می توانم جایگزین کنم تا پیشرفت کنم؟
• چگونه می توانم مکان، زمان، مواد اولیه و یا افراد را جایگزین کنم؟
• آیا می توانم بخشی را جایگزین قسمت دیگری کنم یا قطعاتی را تغییر دهم؟
• آیا می توانم شخصی را جایگزین شخص دیگری کنم؟
• آیا می توانم قوانین را تغییر دهم؟
• آیا باید نام محصول را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از مواد اولیه و یا اجناس دیگری استفاده کنم؟
• آیا می توانم از فرآیندها یا روش های دیگری استفاده کنم؟
• آیا می توانم شکل، رنگ، زبری، صدا یا بوی محصول را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از این ایده برای پروژه های دیگر استفاده کنم؟
• آیا می توانم احساسات یا نگرش خود را نسبت به محصول مورد نظر تغییر دهم؟
مثال:
هنگامی که روسیه برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی روبرو شدند. آنها دریافتند که خودکارهای موجود در فضا بدون جاذبه کار نمیکند و جوهر خودکار به سمت پائین جریان نمی یابد و روی سطح کاغذ نمی ریزد. روسیه برای حل این مسئله به جای استفاده از خودکار از مداد استفاده کرد و به همین سادگی مشکل حل شد!
به جای استفاده از گازوئیل برای روشن کردن تنور نانوایی، می توان از انرژی خورشیدی استفاده نمود.
استفاده از پوست کن به جای چاقو در آشپزخانه برای سریع تر کردن روند آشپزی
2) ترکیب کردن
تفکر خلاق عبارت است از ترکیب ایده ها، محصولات و یا خدمات غیر مرتبط جهت ایجاد چیزی جدید و نو. در مرحله ترکیب کردن در تکنیک اسکمپر، باید پاسخ این سوالات را بیابید: چگونه می توانم دو یا چند قسمت از محصول، خدمت یا فرآیند خود را با هم ترکیب کنم تا بتوانم یک محصول، خدمت یا فرآیند متفاوت خلق کنم؟
سوالات تکمیلی:
• چه ایده ها، اجناس، ویژگی ها، فرآیندها، افراد، محصولات یا اجزای سازنده ای را می توان با هم ترکیب کرد؟
• آیا می توانم یک محصول یا خدمت را با محصول یا خدمتی دیگر ترکیب یا ادغام کنم؟
• چه چیزهایی را می توانم ترکیب کنم تا کارآمدی و یا میزان استفاده به بیشترین حد خود برسد؟
• برای کاهش هزینههای تولید چه چیزهایی را می توانم با هم ترکیب کنم؟
• کدام مواد یا اجناس را می توانم با هم ترکیب کنم؟
• برای رسیدن به بهترین نتیجه در یک زمینه خاص بهتر است کدام عناصر را با هم ترکیب کنم؟
مثال: تولید محصولات جدید با استفاده از ترکیب کردن مزه ها: دوغ و شاتوت، بستنی تند، بستنی نان خامه ای، شیر و توت فرنگی و …
3) انطباق دادن و سازگار کردن
در این مرحله از تکنیک اسکمپر، باید بررسی کنید چه چیز هایی را بر طبق چه اصولی باید هماهنگ و یا سازگار کنید؟
سوالات تکمیلی:
• کدام قسمت از محصول را می توانم تغییر دهم؟
• آیا می توانم مشخصات یک جزء را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از محصولات یا روش کار دیگران الگوبرداری کنم؟
• آیا در تاریخ گذشتگان نمونه هایی برای الگو گرفتن وجود دارد؟
• کدام ایده ها را می توانم از محصولات دیگران اقتباس و یا کپی کنم؟
مثال: برای مثال اپلیکیشن هایی مانند اسنپ و تپ سی با الهام گرفتن از اپلیکیشن خارجی و موفق اوبر یاخته شده اند.
4) تغییر دادن و اصلاح کردن
به طور کلی، سوالاتی که باید روی آن تمرکز کنید این ها هستند: چه چیزی را در محصول، خدمت و یا فرآیند خود می توانم اصلاح کنم و یا تاکید کمتر یا بیشتری روی آن کنم؟ آیا می توانم به نوعی محصول را تغییر دهم؟ آیا می توانم مفهوم، رنگ، حرکت، صدا، بو، فرم و یا شکل آن را تغییر دهم؟
سوالات تکمیلی:
• چه چیزهایی را می توانم بزرگ تر کنم؟
• چه چیزهایی را می توان کاهش داد یا حذف کرد؟
• آیا می توانم در به کارگیری دکمه ها، رنگ ها، اندازه ها و … اغراق یا بزرگنمایی کنم؟
• آیا می توانم مشتریان هدف را افزایش دهم؟
• چه چیزی می تواند بهتر و یا قوی تر شود؟
• آیا می توانم سرعت یا فرکانس چیزی را افزایش دهم؟
• آیا می توانم ویژگی های بیشتری به محصول اضافه کنم؟
• چگونه می توانم ارزش افزوده بیشتری تولید کنم؟
• چه چیزهایی را می توانم کوچکتر، متراکم تر، کوتاه تر و یا سبک تر کنم؟
• برای دستیابی به یک نتیجه خاص چه چیزهایی را می توانم تغییر دهم؟
مثال: نمونه هایی از بزرگتر شدن محصولات عبارت اند از: ساخت پیتزای خانواده به جای پیتزای معمولی، ماشینهای ون به جای خودروهای سواری، نوشابه خانواده به جای نوشابه کوچک، ساندویچ های دو نفره (مدل ساندویچ های عطاویچ)
و در مقابل برخی محصولات برای استفاده گروه جدیدی از مشتریان کوچک شدند: برای مثال کوچک کردن سایز چتر ها برای کودکان و یا ساخت موتور و ماشین های کوچک مخصوص بازی بچه ها
5) استفاده برای کاربرد دیگر
پرسش های اصلی که در این مرحله باید در نظر گرفت عبارت اند از : چگونه می توان از این محصول برای کار های دیگر نیز استفاده نمود؟ روش های جدید استفاده از محصول یا خدمات من چیست؟ آیا اگر محصول را اصلاح کنم، می توانم با دسته مشتریان جدیدی ایجاد کنم؟ آیا بازار دیگری برای محصول وجود دارد؟
سوالات تکمیلی:
• از محصول من برای چه کار های دیگری می توان استفاده کرد؟
• کودک چگونه از محصول مذکور استفاده می کند؟ – یک فرد مسن چطور؟
• افراد دارای معلولیت چگونه از آن استفاده می کنند؟
• آیا دسته مشتری دیگری به محصول من نیاز دارد یا آن را می خواهد؟
• آیا این محصول می تواند توسط افراد دیگری به غیر از افرادی که در ابتدا به عنوان مشتری در نظر گرفته شدند، استفاده شود؟
• آیا روش های جدیدی برای استفاده از این محصول وجود دارد؟
• آیا با اصلاح محصول می توان کاربرد های دیگری برای آن به وجود دارد؟
مثال: تبدیل شال و روسری به پانچو و استراتژی معکوس پیراهن های زنانه، تبدیل کردن قوطی های کنسرو مصرف شده به جامدادی با اندکی تزئین کردن و به طور کلی استفاده از وسایل دور ریختنی برای کاربرد های تازه
6) حذف کردن
سوالات کلی شما که باید در این مرحله در نظر بگیرید: چه چیزی از محصول، طرح و یا خدمات خود را می توانم حذف یا ساده کنم؟ باید به این فکر کنید که اگر بخواهید بخش هایی از ایده خود را حذف کنید، ساده کنید، کاهش دهید و یا به حداقل برسانید چه اتفاقی می افتد؟
سوالات تکمیلی:
• چه چیزی را بدون تغییر در عملکرد محصول می توانم حذف کنم؟
• آیا می توانم زمان انجام کارها و یا اجزای تشکیل دهنده را کاهش دهم؟
• اگر یک جزء یا بخشی از آن را حذف کنم چه اتفاقی می افتد؟
• آیا می توانم زحمت و تلاش لازم برای انجام کارها را کاهش دهم؟
• آیا می توانم هزینه ها را کاهش دهم؟
• چگونه می توانم فرآیندها را ساده سازی کنم؟
• چه چیز هایی غیر ضروری هستند؟
• آیا می توانم برخی از قوانین را حذف کنم؟
• آیا می توانم محصول را کوچکتر کنم؟
• آیا می توانم محصول خود را به قسمت های مختلف تقسیم کنم؟
مثال: حذف قسمت سی دی رام از لپتاپ برای سبک تر کردن آن
- حذف شدن سیم از هدفون ها با بلوتوثی کردن آن ها
- حذف کردن قسمت پشت تلویزیون ها با تبدیل آن ها از حالت CRT به LCD
7) معکوس یا وارونه کردن
به طور کلی، باید از خود بپرسید: چگونه می توانم محصول و یا فرآیند خود را معکوس کنم و با وارونه کردن چه اتفاقی می افتد؟
سوالات تکمیلی:
چه چیزهایی را می توانم به بازنگری و یا بازسازی کنم؟
آیا می توانم اجزا، الگو ها یا طرح ها را با یکدیگر تعویض کنم؟
آیا می توانم نقشه راه و یا سرعت انجام کار ها را تغییر دهم؟
اگر بخشی از محصول و یا فرآیند برعکس عمل کند، چه اتفاقی رخ می دهد؟
مثال:
- تعمیر گاه سیار اتومبیل
- به جای این که شما به مطب دکتر بروید، دکتر به منزل شما بیاید.
- رانندگان تاکسی همیشه مرد بوده اند، اما اکنون بانوان نیز بر روی تاکسی ها کار می کنند.
- به جای اینکه شما به نانوایی بروید و در صف بایستید تا نان تهیه کنید، نان را به درب منزل شما می آورند.
پس به کمک هر کدام از 7 بخش تکنیک اسکمپر (جایگزین کردن، ترکیب کردن، انطباق دادن و سازگار کردن، تغییر دادن و اصلاح کردن، استفاده برای کاربرد دیگر، حذف کردن و معکوس یا وارونه کردن) میتوانیم به ایدههای جدیدی برای رشد و توسعه کسبوکار خود دست یابیم.
نظر شما در مورد تکنیک اسکمپر چیست؟ آیا تا به حال از این تکنیک در کسبوکار خود استفاده کرده اید؟ نتیجه آن چطور بود؟! بیصبرانه منتظر کامنتها و نظرات شما هستیم.
برای خواندن سایر مطالب آموزشی سایت نوآفرین در زمینه مدیریت و کسبوکار روی لینک زیر کلیک کنید:
هشدار درباره خالی شدن قفسه فروشگاههای انگلیس در زمستان امسال
لندن – ایرنا – مدیرعامل فدراسیون غذا و نوشیدنی انگلیس با اشاره به احتمال ورشکستگی شرکتهای کوچک در نتیجه بهای فزاینده انرژی در این کشور، نسبت به خالی شدن قفسه فروشگاهها در زمستان امسال هشدار داد.
به گزارش روز شنبه ایرنا، کارن بتز در نشستی با حضور نمایندگان کمیته استراتژی کسب و کار، انرژی و صنعتی (BEIS) مجاس عوام تصریح کرد که زمستان امسال بسیار دشوار خواهد بود. وی با اشاره به تورم بیسابقه و افزایش قیمت مواد غذایی در این کشور گفت: صنعت ما در معرض یک طوفان بسیار قدرتمند قرار گرفته است. ما می دانیم که مسئولیت بزرگی داریم که قیمت ها را مقرون به صرفه نگه داریم، اما همه شرکت های تولیدی با افزایش تصاعدی هزینه مواد خام، انرژی، کار و حمل و نقل مواجه هستند.
مدیرعامل فدراسیون غذا و نوشیدنی انگلیس با بیان اینکه شرکتهای تولیدی تمام تلاش خود را برای کاهش هزینهها صورت میدهند افزود که در برخی موارد خطوط تولید جیرهبندی خواهد شد و کسبوکارها ممکن است تحت تاثیر افزایش قیمتها در ماههای پیش رو ورشکست شوند.
قیمت حاملهای انرژی قرار بود از ماه اکتبر سه برابر شود که فعلا با دخالت دولت برای دو سال ثابت نگه داشته شده است. لیز تراس نخست وزیر انگلیس پنجشنبه گذشته در جلسه اضطراری پارلمان اعلام کرد که بر اساس تصمیم دولت، سقف صورتحساب برق و گاز از ماه آینده میلادی (اکتبر) از دو هزار و ۵۰۰ پوند در سال تجاوز نخواهد کرد. شرکتهای تجاری هم به مدت ۶ ماه از مزایای مشابهی برخوردار و تمدید آن هر سه ماه بررسی خواهد شد.
سازمان ناظر بر عملکرد شرکتهای توزیع کننده انرژی در انگلیس سقفی را که برای قبوض برق و گاز در ماه اکتبر در نظر گرفته ۳ هزار و ۵۴۹ بود. سقف کنونی بهای انرژی یک هزار و ۹۷۱ پوند است و تراس قصد دارد تا با ۵۲۹ پوند افزایش، قیمتها را به رغم نوسانات بازار انرژی در زمستان امسال و سال آینده ثابت نگه دارد.
اما در جلسه کمیته استراتژی کسب و کار، انرژی و صنعتی مجلس عوام تصریح کرد که بسته حمایتی ممکن است برای جلوگیری از رکود در انگلیس کافی نباشد. «کارن بتز» گفت برخی از بخشهای انرژی بر، مانند کارخانههای آرد و نانواییها، بیش از سایر بخشها تحت تأثیر قیمتهای بسیار بالای انرژی قرار گرفتهاند.
او در پاسخ به پرسش رئیس کمیته مبنی بر اینکه آیا در صورت انحلال شرکت ها به دلیل قبوض بالای انرژی، فروشگاهها با کمبود برخی مواد غذایی یا نوشیدنی مواجه خواهند شد؟ گفت: بله اگر کسبوکارهای تولیدی ورشکست شوند، عرضه در برخی محصولات محدود خواهد شد.
جهش بیسابقه شاخص تورم و افزایش افسارگسیخته هزینههای زندگی در انگلیس، جزیره را در بدترین شرایط اقتصادی نیم قرن گذشته قرار داده است. این واقعیت که دورنمایی از بهبود اوضاع دیده نمیشود و مقامات رسمی هم درباره تشدید اوضاع هشدار میدهند، مردم کشور را وحشتزده کرده است.
پیش از جنگ اوکراین پیشبینی میشد که نرخ تورم با وجود فشارهای ناشی از برگزیت و بحران همهگیری کرونا در محدوده ۲ درصد سیر کند. اما طبق اعلام مرکز آمار ملی انگلیس شاخص تورم به ۱۰.۱ درصد رسیده و پیشبینی میشود که تا اوایل سال آینده میلادی به ۲۲ درصد برسد.
این درحالیست که بانک مرکزی انگلیس نیز نسبت به رکود اقتصادی در این کشور هشدار داده و دورنمای تاریکی را از اوضاع اقتصادی در ماههای آینده پیشبینی کرده است.
از طرحهای دانشبنیان حمایت میکنیم
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان گفت: فولاد هرمزگان به عنوان پیشرفتهترین کارخانه فولادی کشور حمایت از طرحهای دانشبنیان و نوآورانه را در دستور کار خود قرار داده است و با همین استراتژی پیش میرود.
به گزارش خبرآنلاین، عطاالله معروفخانی در پی انتخاب طرح فولاد هرمزگان در چهارمین جشنواره ملی حاتم (حمایت از تولید ملی )بعنوان طرح برتر ، ضمن تبریک به کلیه کارکنان و ذینفعان شرکت گفت : شرکت فولاد هرمزگان در سالهای اخیر با استفاده از طرح های دانش بنیان و حمایت از آنها توانست محصولات نوین فولادی را تولید کند.
وی افزود: سال جاری نیز با توجه به منویات مقام معظم رهبری و انتخاب شعار سال مبنی بر《تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین》، فولاد هرمزگان نیز همین استراتژی را سرلوحه کار خود قرار داده است.
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در خصوص طرح ارائه شده در جشنواره حاتم نیز خاطرنشان کرد: حضور در جشنوارهها با ارائه طرحهای گوناگون سبب ایجاد انگیزه در شرکت و شناساندن طرح در جامعه هدف میشود. همچنان که طرح 《ساخت غشاهای اولترافیلتراسیون با استفاده از غشاهای مستعمل اسمز معکوس》 توسط کارکنان فولاد هرمزگان توانست علاوه بر اینکه در همایشهای مختلف مطرح و حائز جایزه و تقدیر شود، به عنوان یک طرح دانشبنیان نیز مطرح باشد.
معروفخانی اضافه کرد: با توجه به اینکه صنایع بزرگ فولادی در کشور در کنار آب قرار دارند، نمک زدایی آب دریا یکی از روشهای بسیار موثر برای تامین آب مورد نیاز این صنایع به شمار میرود. از این رو، اسمز معکوس فرایندی است که به طور گسترده برای این منظور مورد استفاده قرار میگیرد.
وی با اشاره به مزایای استفاده از این طرح گفت: در صورت انجام این طرح، با توجه به افزایش دو برابری طول عمر غشاهای اسمز معکوس، میزان واردات این غشاها و در نتیجه خروج ارز از کشور کاهش مییابد. همچنین به دلیل استفاده از غشاهای تبدیل شده در فرایند پیشتصفیه، کارایی واحدهای آبشیرینکن افزایش خواهد یافت.
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در پایان تصریح کرد: رویکرد فولاد هرمزگان حمایت از ابتکارات، طرحهای نوآورانه و فناورانه است و تا حد امکان تلاش میکنیم از این طرحها حمایت و آنها را به صورت اقتصادی به ثمر برسانیم.
بمب اتمی ایران
بمب اتم به فتوای رهبری حرام است. خب! بله. ولی سخن گفتن در باره آن که حرام نیست! در نوشته های پیش از این اشاره کرده ام که "با تاکیدی که بر حرام بودن تولید سلاح هسته ای داریم بایستی بررسی کرد که این استراتژی تا چه حد می تواند کارآمد باشد. آیا اثر تبلیغاتی آن معکوس نشده است؟
البته بدون آنکه بخواهم از آن دفاع کنم می توان گفت که بمب اتم شاید بتواند حاکمیت یک کشور را از خطر تجزیه مصون بدارد؛ بویژه کشوری که بیشتر همسایگانش آرزوی تجزیه اش را دارند و از آن سود می برند. برخی چنین استدلال می کنند که اگر بن بست های استراتژیک در شمال و شرق و غرب و جنوب بر گربه ایرانی تحمیل شود و اگر طمع دشمنان در تجزیه ایران بخواهد زمینه جدی بیابد بایستی در این سیاست تجدید نظر کرد از اینرو باید از جناحی شدن این بحث اجتناب کرد و نباید بحث علمی را به تابویی برای پژوهشگران تبدیل کرد. فشار اقتصادی غرب و تهدید کمربند امنیتی که از سوی غرب و اسراییل روز به روز بسته تر می شود می تواند برخی نیروهای درون حاکمیت و البته شماری از نیروهای ملی را که تمامیت ارضی را بر نوع رژیم سیاسی ترجیح می دهند به سوی سلاح هسته ای متقاعد کند. متاسفانه در این میان بی مسئولیتی آمریکا، اسراییل و اروپا چنین بازی خطرناکی را دامن می زند."(نقل از نوشته های پیشین در همین ستون) بنظرم سخنان سعید لیلاز که معمولا با طنزی خاص جدی ترین حرف ها را بیان می کند شایسته توجه است. در اینجا سعی می کنم افق ها و منظرهای متضاد در باره سلاح اتمی را به بحث بگذارم و می دانم که باب سوءاستفاده و بدفهمی در چنین بحث هایی چقدر می تواند برای بوالهوسی ها و سوءمدیریت ها خطرناک باشد.
۱- ماهیت بمب اتم ماهیتی از جنس حفظ نظم موجود و بازدارندگیست. بکارگیری بمب هسته ای توسط آمریکا در «هیروشیما» و «ناکازاکی» کارکردی جنگی نداشت چون ژاپن در استراتژی معکوس حال تسلیم شدن بود. اهمیت کارکردیِ بمب هسته ای آمریکا بازدارندگی های بعدی بود. بنابراین استدلال موافقان این است که کارکرد این بمب کارکردی محافظه کارانه است یعنی محافظت از توازن قدرت و وضع موجود در نظام بین الملل. بنابراین اینکه بگوییم "توپ بالای توپ بسیار است" در صورتی درست است که کارکردی نظامی و جنگی داشته باشد در حالیکه کارکرد بمب اتمی بازدارندگیست و نه جنگی. از این رو، به طریقی متناقض نما بمب اتمی ایرانی می تواند کارکردی محافظه کارانه در نظم موجود بین المللی داشه باشد و نه اینکه مثلا رفتارها تهاجمی تر شود. یعنی اتفاقا ممکن است ایران نظم موجود بین المللی را بیشتر بپذیرد؛ چون وارد «کلوپی» می شود که خودش را جزیی از آن می داند و این نکته ایست ظریف که در ذات عملگرای جمهوری اسلامی وجود دارد و به سمت نوعی از محافظه کاری بین استراتژی معکوس المللی می رود. جمهوری اسلامی نشان داده است که در تحلیل نهایی و البته در آخرین دقایق وقت اضافه! اساسا رژیمی پراگماتیست است؛ هم در سیاست داخلی و هم خارجی. در همکاری بین المللی ایران با براندازیِ طالبان قدیم و سپس برآمدنِ طالبان جدید و در جنگ آمریکا با صدام و سپس در مبارزه با داعش این خصلت جمهوری اسلامی بخوبی نمایان شده است. روابط بین الملل بازی «دسته جمعی» است نه انفرادی. این، یک موضوع اساسی است که دقایق و ظرایف و الزاماتی دارد. بازی «دسته جمعی» سازه ای ارتباطی است که در آن تلاش برای کسب قدرت شکل می گیرد. این سازه ضرورتا و به خودی خود ایدئولوژیک نیست و بیش از هر چیز یک ساختار یا میدان مبارزه است. لذا یک نظر این است که بمب اتمی راهی برای ورود در بازی است؛ وقتی شما را به مناسبات راه نمی دهند از در پشتی وارد می شوید.
۲- برخی کارشناسان معتقدند کارکرد بمب اتمی ایران ذاتا یک توازن منطقه ایست؛ از جنس توازن هند و پاکستان. نظم چند قطبی جهانی که در حال ظهور است نوع دیگری از توازن را ضروری می سازد. لذا بمب ایرانی کارکرد منطقه ای دارد و نه ضرورتا جهانی. منع تکثیر سلاح های کشتار جمعی ذاتا توازن بخش نظام دو قطبی بود و برای نظام چند قطبی کارایی ندارد. هم از اینروست که برخی معتقدند بمب ایرانی یک بمب شرقیست که می تواند توازن شرقی- خاورمیانه ای ایجاد کند. از سویی روابط استراتژیک ما با روسیه و چین را توازن می دهد چون اینها قدرت های در حال ظهور بین المللی اند و دیری نخواهد پایید که بویژه چین برای حفظ منافع اقتصادی اش به قدرت اتمی-نظامی خود تکیه کند و هم از اینروست که چین و روسیه ناسازگاری بیشتری با اتمی شدن ایران دارند. از سوی دیگر بمب ایرانی تمامیت خواهی اسراییلی را توازن می دهد؛ بلکه می تواند گریبان «میانه روهای» آمریکایی را از «افراطیون اسراییل» رهایی بخشد. از این رو برخی معتقدند که بمب اتمی ایرانی اساسا استفاده استراتژیک برای غربی ها دارد تا شرقی ها! در مقابل پرسش مهم مخالفان این است که خب! اگر به نفع غربی هاست پس این همه مخالفت از سوی آمریکا چرا؟ پرسشی که پاسخ روشنی ندارد.
۳- برخی استدلال می کنند که بمب اتم چون کارکرد جنگی ندارد تعداد آن تفاوت معنا داری ندارد. در مواجهه ایران با اسراییل این بمب، توازن بخش است و حتی از جنگ این دو هم جلوگیری می کند. «بزنی می خوری. تو نمی زنی او هم نمی زند» چون هر دو متضرر می شوید. جنگ موشکی را هم کنترل می کند چون با موشک، "رژیم چینج" (regime change) اتفاق نمی افتد چرا که به توازن رسیده اید و ضررهای جنگ بیحاصل موشکی بیش از انتفاع آن برای طرفین است. باقی می ماند بازی خُرده موشک ها در غزه و جنوب لبنان که در حد درگیری های مرزی هند و پاکستان است و تشدید بحران (escalation) اتفاق نمی افتد.
۴- برخی نگران تکثیر سلاح اتمی به خاورمیانه و مشخصا عربستان سعودی اند. معضل، بی مسئولیتی احتمالی عربستان سعودی است. بمب اتم سلاحی است که بیش از هر چیز مسئولیت بین المللی را الزامی می کند. برخی معتقدند که علیرغم برج های برافراشته و کاخ های پر زرق و برق و مخازن پر ثروت، عربستان سعودی هنوز نوعی بدویت ذاتی در درون خود دارد و فاقد اهلیت بین المللی لازم برای داشتن بمب اتمی است. در چنین رژیم هایی ثروت و قدرتِ رسمی به لایه هایی همچون بن لادن و داعش تکثیر می یابد که به نا امنی دیگری دامن می زند. بمب ایرانی، بمب عربستانی را توجیه می کند و فردا روزی چه تضمینی وجود دارد که بمب اتمی بن لادن و بمب اتمی داعشی نداشته باشیم؟ تروریست های عرب از بمب اتمی استفاده می کنند بدون اینکه مسئولیت بین المللی را متوجه رژیم سیاسی عربستان سعودی کند؛ همچون ظهور «بن لادنِ عرب» در افغانستان و حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر در آمریکا. از سوی دیگر آمریکا و اسراییل نفوذی بی چون و چرا در اعراب دارند، و در برآمدن داعش نیز آن را نشان داده اند، ممکن است به تسلیح اتمی داعش و پیروان بن لادن بپردازند. این بار این گروه های تروریستی به نیابت از اسراییل ممکن است بمب اتمی را علیه ما بکارگیرند. تکثیرِ اتمی از سطح دولتی به سطح غیردولتی انتقال می یابد و این خطر بزرگی است. یعنی امکان گسترش آن به تروریست ها وجود دارد و دیگر کاری از رژیم حقوق بین الملل ساخته نیست. و بلکه با توجه به نفوذی که دستگاههای امنیتی در گروه های تروریستی دارند منویات خود را از طریق گروه های تروریستیِ غیر دولتی دنبال می کنند. در مقابل پاسخ داده می شود همین الان هم موساد و سیا ظرفیت چنین کاری دارند و داشتن بمب اتمی توسط ایران تفاوتی در این موضوع ایجاد نمی کند.
۵- استدلال مخالفان بمب اتم این است که در برابر دستیابی به سلاح هسته ای تنبیه "جهانی" سنگین است و نمیتوانید هزینه های آن را بپردازید و دوباره در دور باطل تحریم ها گرفتار می شوید. سخنیست مستظهر به تجربه. اما مگر الان از کمند تحریم ها رهایی یافته ایم؟ و مگر با توجه به پیچیدگی سیستم حقوق اساسی در آمریکا برای سالهای طولانی دیگر درگیر آن نیستیم؟
۶- در استدلال های متناقض فوق نکته ای مهم رخ می نماید و آن اینکه بمب اتم اساسا یک «فرآیند فنی» صرف نیست. بلکه بیش و حتی شاید پیش از آن مستلزم نوعی دیپلماسی اتمیست که طی آن اعتماد سازی لازم برای حفظ منافع استراتژیک دیگران هم فراهم آید. برخی کارشناسان فن دیپلماسی معتقدند که این، مستلزم نوعی دیپلماسی ویژه برای متقاعد سازیست که البته ظرفیت آن اساسا در دولت کنونی دیده نمی شود. لذا بی خیالش بشوید و خود را به مهلکه نیاندازید چون طرف های شما بایستی این را بدانند کنند که شما هم «درک» می کنید که وارد کلوپی می شوید که هدف آن حفظ وضع موجود بین المللی است. شما باید بفهمانید که می خواهید نظم موجود بین المللی را با حفظ منافع خود می پذیرید. شما باید بفهمانید می خواهید بمانید؛ البته «همینی که هستید». این ظرفیت و مهارت بالایی را در دیپلماسی می طلبد. باید بتوانید بفهمانید که قرار بر فریب نیست طبیعت بمب ایرانی همین است؛ همچون دیگران. فهماندن اینکه «طرف شما بفهمد که شما درک کرده اید که وارد چه معامله بزرگی شده اید» کار آسانی نیست.
۷- می ماند قصه دمکراسی و آزادی. اصطلاحا چشم اصلاح طلبان ترسیده است؛ حق هم دارند. زندگی برخی از اینان همچون پروانه ای در مشت کودکان بازیگوش له شده است. می گویند قدرت اتمی ایران فشارها را بیشتر می کند. البته این ممکن است و هیچ بعید نیست. در مقابل نقدی که از سوی برخی فعالان سیاسی بر اصلاح طلبان وارد می شود این است که اگر افق را از زندگی و حیات سیاسی خودشان فراتر ببرند خواهند دید که اصلاح طلبی فقط مِلک طلق اصلاح طلبان سنتی نیست. لایه های وسیعی از جامعه و حتی لایه های مهمی از اصولگرایان حرف ها و سخنان و مطالباتی دارند که بیست سال پیش در خواب اصلاح طلبان هم نمی آمد. جریان طبیعی مهمی در جامعه ایرانی به سوی ذوق و سلیقه اصلاح طلبیست. شما اگر کنار هم بروید و حتی سر در لاک زندگی شخصی خویش فرو برید باز هم ملت به همین راه می رود و کار خویش را در نهادهای اقتصادی و اجتماعی به پیش می برد. البته بدون اصلاح طلبان خطر انقلاب زرد بیشتر می شود و این نکته ایست که شمار قابل توجهی از اصولگرایانِ انقلابی از آن غافلند و بلکه هیزم آتش آن را فراهم می کنند. استدلال برخی طرفداران بمب اتم حتی پیشتر از این هم رفته است و معتقدند که سختگیری بر نیروهای داخلی از آنروست که خطر تغییر رژیم و همدستی "نفوذی های اصلاح طلب داخلی" را احساس می کنند. آنگاه که بمب اتمی بتواند خیالشان را از این بابت راحت کند حتی ممکن است سختگیری ها هم کاهش یابد. بویژه بمب ایرانی نوعی ثبات روانی برای فعالان اقتصادی از باب تغییرات رادیکال فراهم می کند و محتملا سرمایه های ایرانی به داخل باز می گردند. از این رو استدلال می کنند که دستیابی به سلاح هسته ای، با توجه به تکثر ذاتیِ جامعه ایرانی، ممکن است حتی کارکرد دمکراتیک هم داشته باشد.
۸- می بینید که باب بحث گشوده است و با پدیده ای پیچیده، چند وجهی و متناقض سرو کار داریم. ما نیازمند آن هستیم که باب گفتگوی فنی را در این خصوص باز نگاه داریم. برخی واکنش ها به سعید لیلاز در پی نشان دادن فاصله اصلاح طلبان از این اظهارات بود در حالیکه این بحث اساسا جناحی نیست. چشم انداز وسیعتر سبب می شود که مخالفت یا موافقتمان با سلاح هسته ای عمق بیشتری بیابد.
دیدگاه شما