نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در بازاریابی چیست؟
جهان تجارت بالا و پایین بسیاری دارد، بالااخص اگر آن تجارت آنلاین باشد، بنابراین این امر ضروری است که قادر باشید تجارت خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت نمایید. در این مسیر شما باید با کمک ابزارها و استرتژی های موجود قدم بعدی را پیشبینی کنید و از خطاهای دیرینه پند بگیرید. یکی از ابزارهای بسیار مهمی که در این راه احتیاج دارید، KPI یا شاخصهای عملکرد کلیدی اند که در اصل، ارقام و برایندهای کسب شده از کارتان را به مجموعه ای درصد یا نسبتهای قابل قیاس مبدل مینمایند. با اهمیت ترین KPI یا شاخصی که برای شما موجود است، نرخ بازگشت سرمایه است. این شاخص با سرمایهگذاریهای شما سر و کار دارد. ROI به قدری ساده است که قادر است برایند سریعی بدهد و به قدری با اهمیت است که با آن قادر میشوید خود را از صدمه دور کنید یا به سود برسانید.
در ادامه مقاله، ابتدا مفهوم بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی را به طور کامل توضیح میدهیم و سپس امتیازات و ایرادات آن را بررسی میکنیم.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یا (Return On Investment) یک شاخص رسیدگی به عملکرد است که جهت براورد عملکرد یک سرمایهگذاری یا قیاس برایند چند سرمایهگذاری به کار گرفته میشود. ROI میزان رجعت سرمایه را نسبت به مبلغ سرمایهگذاری محاسبه میکند. جهت حساب کردن ROI، سود (یا بازگشت) سرمایه بر مبلغ سرمایهگذاری تقسیم میگردد و برایند به شکل درصد یا نسبت ذکر میگردد.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه = هزینه سرمایهگذاری / (هزینه سرمایهگذاری – سود سرمایهگذاری)
در فرمول فوق، نتیجه سرمایهگذاری به سود کسب شده از فروش با بهره گیری از آن سرمایه باز میگردد. چون ROI به شکل درصدی محاسبه می گردد، می شود به سهولت آن را با سایر نرخ بازگشت سرمایهها قیاس نمود.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
خصوصیات مثبت ROI
نرخ رجعت سرمایه به سهولت و منعطف شدن معروف است. در اصل، نرخ بازگشت سرمایه میتواند به عنوان یک براورد نخستین جهت سوددهی سرمایهگذاری شما به کار گرفته شود. حساب کردن، تفسیر و تعمیمدادن ROI به گونه های مختلف سرمایهگذاری خیلی اسان است. پس، اگر یک سرمایهگذاری، ROI مثبتی ندارد یا یک سرمایهگذار، زمان های دیگری نرخ بازگشت سرمایه بیشتری در اینده خود مشاهده می کند، قادر است از این اهمیتی که متریک و معیار ROI به او داده است بهره مند شود و سرمایهگذاری درستی انجام دهد.
برای مثال، فرض کنید مهران در شرکتی ، 10 میلیون تومان سرمایهگذاری نموده است. بعد از گذشت یک سال، سهام خود را 12 میلیون تومان می فروشد. او جهت حساب کردن نرخ بازگشت سرمایهاش باید دارمد (10-12) را بر سرمایه نخسین خود (10 میلیون تومان) تقسیم کند (2 / 10 = 20%).
با این داده ها ، او قادر است دارمدش را در این شرکت با سایر سرمایهگذاریها قیاس نماید. تصور کنید مهران، 20 میلیون تومان هم در شرکت ایرباس سرمایهگذاری کرده است. او سهام خود را سه سال بعد 28 میلیون می فروشد. نرخ بازگشت سرمایه مهران در شرکت ایرباس، 8/20 یا 40% است. با بهره گیری از ROI، مهران قادر است دو سرمایهگذاریاش را با یکدیگر قیاس نماید. سرمایهگذاری در ایر باس (40%) دو برابر سرمایهگذاری در اول (20%) برای سینا درامد داشت، پس نتیجه می گیریم، سرمایهگذاری در ایرباس قدم خردمندانه ای بوده است.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
مثال هایی مثل مهران به شکل منحصر به فرد یکی از کمبود های قیاس سرمایهگذاریها با بهره گیری از ROI را مشخص میکند. صحیح است که اهمیت سرمایهگذاری دوم، دو برابر سرمایهگذاری نخست بود، اما میان خرید تا فروش سهام دوم، سه سال و سهام اول، یک سال وقت بوده است. ROI مهران در سرمایهگذاری اول 20 درصد در یک سال و در سرمایهگذاری دوم 40 درصد در سه سال حساب شد. در صورتی که با مد نظر قرار دادن اینکه که زمان سرمایهگذاری دوم، سه برابر زمان سرمایهگذاری اول بود، حتما الزامی است مشاهده کنیم آیا مهران این برایند را کسب کرده که سرمایهگذاری دوم بهتر بوده است؟ برای پاسخ درست و دقیق به این سوال باید زمان این دو سرمایهگذاری به شکل سالانه در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در نظر گرفته شود. با توجه به اینکه سود کلی مهران در شرکت ایرباس 40 درصد است، مهران باید این اراقام را به تعداد سالهایی که این سرمایهگذاری زمان می برد تقسیم نماید. چون که 40 تقسیم بر 3 مساوی 13.33 میشود، پس حساب های مهران درست نیست. درست است که سرمایهگذاری دوم مهران نتیجه بهتری داشته است، اما سرمایهگذاری اول منفعت بیشتری دارد، چرا که نرخ بازگشت سرمایه سالانه آن بیشتر از دومی می باشد.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
به خاطر داشته باشید ، شرح ROI و اهمیت ارزیابی ها با توجه به شرایط موجود دچار تغیر و تحول می شود. همه اینها به این بستگی است که چه مواردی پول و منفعت در بردارد. شرح این مفهوم به شکل ساده، سعی در جهت محاسبه درامد زایی یک سرمایهگذاری است و هیچ وقت نمی شود براورد تماما درستی کسب کرد.
منعطف بودن، خصوصیت دیگری است که ROI را دارای نقص نمایان می سازد ، چرا که براوردهای ROI به سهولت قادرند براساس مقصود مخاطب، دستکاری شده و برایند به راه های گوناگون اظهار شود. به این خاطر، با به کار بردن این ملاک و معیار در زمان درست، یک سرمایهگذار دقیق قادر است بفهمد از چه ورودیهایی بهره مند شده است. یک نرخ بازگشت سرمایه نسبی قادر است تصویر متمایزی با چیزی که براوردهای ROI مینامیم، عرضه کند. تصویری که کلیه مبالغ در رابطه با حفظ و گسترش سرمایهگذاری را در وقت معلومی، داخل می نماید.
توسعه نرخ بازگشت سرمایه
این روزها، سرمایهگذاران و تجارت های منحصر به فرد به گسترش فرم تازه ای از ROI به نام بازگشت اجتماعی سرمایه SROI رجوع کرده اند . SROI نخست در دهه قبل گسترش یافت و اثرات اجتماعی پروژهها را شامل شد و سعی کرد تا همه افراد را که متاثر از طرح ریزی جهت اختصاص دادن سرمایه هستند را در بر گیرد.
جمعبندی
درست است نرخ بازگشت سرمایه قادر نیست همیشه صحیح کار کند، اما حقیقت این است که هیچ معیاری در همه شرایط صحیح کار نمیکند. اما از آن سمت، منعطف بودن ROI سبب شده یکی از ابزارهای سودمند در حوزه دیجیتال مارکتینگ باشد. تیم رادمان نیز به شما توصیه می کند که از این معیار در حوزه کاری خود استفاده کنید زیرا شما را قادر می سازد تا برایندی که برای کارتان خوب است را از آن دریافت کنید. آگاهی از مفهوم نرخ بازگشت سرمایه در تبلیغات اینترنتی خیلی با اهمیت است و مدد می بازدهی سرمایه ROI رساند تا گام های خوب و حساب شده ای بردارید .
شاخص بازگشت سرمایه گذاری (ROI) چیست؟
بازگشت سرمایه یکی از اصطلاحات رایج در حین کار و سرمایه گذاری است. کسب و کار هم مانند تمامی صنایع مجموعه اصطلاحات خودش را دارد. از آنجایی که یادگیری طرز کار کسب و کار و درک آن برای موفقیت، حتی در کسب و کار های تک نفره ی کوچک، ضروری است، دانستن این اصطلاحات بسیار حائز اهمیت است. یکی از این اصطلاحات بازگشت سرمایه گذاری یا شاخص ROI است. شاخص بازگشت سرمایه گذاری، سود مالی دریافتی از یک سرمایه گذاری را نشان می دهد. اساساً این رقم سنجش عایدی شما در مقایسه با داده های شما است. این اصطلاح در بسیاری از حوزه های مالی و همچنین کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. در کسب و کار معمولا برای تعیین اثرگذاری نشان گذاری استفاده می شود، اما این تنها حوزه ای نیست که می توانید ROI را بسنجید. سرمایه گذاری های دیگر در کسب و کار، مانند تجهیزات و خدمات نیز باید یک ROI مطلوب داشته باشند.
وقتی حرف بر سر ROI است، هدفتان به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه گذاری های حداقل است. میخواهید بیشتر از آنچه که گذاشته اید برداشت کنید.
محاسبه ی شاخص ROI
هدف، داشتن یک شاخص بازگشت سرمایه یا ROI بالا است. این عدد معمولا به صورت یک نسبت نشان داده می شود و با تقسیم سود به دست آمده از سرمایه گذاری بر مقدار سرمایه گذاری به دست می آید. به عنوان مثال اگر 1000 دلار در ماه برای تبلیغات کلیکی یک وبسایت (PPC) خرج کرده باشید و 2000 دلار مستقیما از این کمپین تبلیغاتی عایدتان شده باشد، 2000 را تقسیم بر 1000 کرده و به رقم 2 دلار می رسید. پس شاخص بازگشت سرمایه شما 2 دلار یا 2 به 1 است. به عبارت دیگر به ازای هر دلاری که صرف تبلیغات کرده اید 2 دلار به دست آورده اید .
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در اینستاگرام و هر کسب و کاری اعم از کمپینهای تبلیغاتی و غیره یکی از مهم ترین معیارهایی است که میتواند میزان موفقیت یک فعالیت را به اجرا کننده و یا مدیران کسب و کار نشان دهد. حال در این مطلب قصد داریم نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی را بررسی کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک فعالیت خاص به ازای هر 100 واحد هزینه چه مقدار هزینه بازگشت داده شده است که گاها این نرخ از 100 درصد هم فراتر میرود که البته بستگی به نوع قعالیت دارد.
نرخ بازگشت سرمایه چطور محاسبه میشود؟
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه باید کل بازگشت سرمایه را منهای کل سرمایههای قرار داده شده کنیم سپس عدد بدست آمده را را تقسیم بر کل سرمایههای قرار داده شده در آن فعالیت کنیم سپس عدد به دست آمده را در 100 ضرب کنیم تا به یک نرخ به ازای هر 100 واحد سرمایه برسیم.
ROI = (Return – Investment) / Investment * 100
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی یعنی در یک شبکه اجتماعی خاص به ازای هر 100 واحد هزینه چه مقدار هزینه بازگشت داده شده است نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی متوسط خاصی ندارد ممکن است 100 درصد، 200 درصد و گاها تا 1000 درصد نیز باشد که البته در هر شبکه اجتماعی متوسط نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کارهای مختلف متفاوت است اما متوسطی که معمولا برای نرخ بازگشت در شبکههای اجتماعی در نظر میگیرند بین 80 تا 100 درصد است.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی چیست؟
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یکی از اصلی ترین فعالیتهای کارشناسان شبکههای اجتماعی است چرا که نرخ بازگشت سرمایه سنجهای است که مشخص میکند کلیه فعالیتهای یک کسب و کار در شبکههای اجتماعی سودمند بوده یا خیر و اصلی ترین چیزی که مدیران کسب و کار از متخصصان شبکههای اجتماعی درخواست میکنند ارائه گزارش نرخ بازگشت سرمایه است.
نحوه استفاده از نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی بستگی به استراتژی مجموعه در فعالیت در آن شبکه اجتماعی خاص دارد، به طور مثال اگر هدف اصلی مجموعه از فعالیت در یک شبکه اجتماعی خاص صرفا فروش محصول و یا خدمت باشد، نرخ بازگشت سرمایه زیر 0 ضرر ده است و نرخ بازگشت سرمایه بالای 0 درصد صود ده است و نرخ بازگشت سرمایه 0 را نیز نرخ سر به سر گویند.
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی چطور محاسبه میشود؟
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی باید میزان Return (بازگشت) و میزان Investment (سرمایه) را محاسبه و سپس نرخ بازگشت سرمایه را بدست آوریم.
برای بدست آوردن میزان Investment (سرمایه) باید مقادیر زیر را با هم جمع کنیم.
- هزینه معادل زمانی که برای مدیریت آن شبکه اجتماعی خاص صرف کردهایم (دستمزد خودتان).
- هزینه ابزارهایی که برای مدیریت آن شبکه اجتماعی خاص تهیه کردهاید، هزینه مشاورههایی که برای مدیریت آن شبکه اجتماعی صرف کردهاید نیز شامل میشود.
- هزینه تبلیغاتی که برای صفحه خود در آن شبکه اجتماعی خاص صرف کردهاید.
اما برای بدست آوردن میزان Return (بازگشت) باید ابتدا برای خود هدف گذاری کنید، اگر هدف شما از فعالیت در یک شبکه اجتماعی خاص جذب دنبال کننده است برای هر دنبال کننده یک ارزش در نظر بگیرید یعنی به طور مثال هر دنبال کننده چه مقدار برای کسب و کار شما سودمند است و آن ارزش را به عنوان Return در نظر بگیرید.
مثال : به طور مثال هدف مجموعهای که در زمینه جواهرات فعالیت میکند فروش در یک شبکه اجتماعی خاص است و طبق محاسبههایی که انجام دادهاند به این نتیجه رسیده اند که به ازای هر 1,000 نفری که صفحه آنها را در آن شبکه اجتماعی خاص دنبال میکنند 1 خرید انجام میشود که صود این خرید به طور متوسط 100,000 تومان است، اگر صفحه این مجموعه در آن شبکه اجتماعی خاص 70,000 دنبال کننده جدید جذب کند میزان Return (بازگشت) این مجموعه 7,000,000 تومان است.
در مثال بالا صود یک خرید به طور متوسط در نظر گرفته شد چرا که مجموعه مورد نظر فروش خود را به صورت آفلاین انجام میدهد اما در کسب و کارهای که به صورت آنلاین فعالیت میکنند و محصولات خود را در وبسایت خود بفروش میرسانند، از طریق ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکز میتوان مقدار دقیق صود هر معامله را محاسبه کرد.
در نهایت پس از محاسبه مقادیر بالا میتوانیم با قرار دادن مقادیر در فرمول، نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی را بدست آوریم.
ROI = (Return – Investment) / Investment * 100
نکته : نکته مهم این که هر دو مقدار Return (بازگشت) و Investment (سرمایه) باید از یک واحد باشند یعنی هر دو به ریال یا هر دو به تومان باشد
نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ (ROI) به چه شیوههایی سنجیده میشود؟
شاید برای شما هم سوال باشد که نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال چه اهمیتی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانید که کمپینهای بازاریابی دیجیتال باید بهعنوان یک سرمایهگذاری در نظر گرفته شوند. به این ترتیب، بهترین راه برای بررسی عملکرد کلی سرمایهگذاری بازاریابی دیجیتال، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. هرچند که با وجود متغیرهای گوناگون، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال آسان نخواهد بود. درست به همین دلیل، ما در این مطلب به شما نشان میدهیم که نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ (ROI) به چه شیوههایی سنجیده میشود.
یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپینها در کانالهای مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده …
فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان
معرفی ۸ معیار برتر برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال
زمانی که صحبت از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در کمپینهای بازاریابی به میان میآید، روشهای متفاوتی وجود دارد. بنابراین شناخت معیارهای موثر بر محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه، گامی هوشمندانه برای شروع است. ما نیز در این راهنما، با استفاده از معرفی این ۸ معیار کلیدی، نحوهی محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال را به شما آموزش میدهیم:
- تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
- هزینه بهازای هر مشتری راغب (Cost Per Lead- CPL)
- هزینه بهازای هر جذب مشتری (CPA یا Customer Acquisition Cost- CAC)
- بازگشت هزینه تبلیغات (Return On Ad Spent – ROAS)
- میانگین ارزش هر سفارش (Average Order Value – AOV)
- ارزش طول عمر مشتری (Life Time Value – LTV)
- میانگین موقعیت سایت در نتایج جستجو
- نرخ کلیک (CTR) غیر برند
به این ترتیب، مزایا و محدودیتهای در نظر گرفتن هر معیار را میشناسید و متوجه میشوید که چگونه میتوان برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه از آنها کمک گرفت.
۱. تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
این معیار به شما نشان میدهد که در یک ماه، چند نفر از سایت شما بازدید کردهاند. از سوی دیگر، بهدلیل اندازهگیری بازدیدهای منحصربهفرد، هرتعداد دفعاتی که یک کاربر خاص از سایت شما بازدید کرده باشد برابر با عدد یک در نظر گرفته میشود. این معیار بسیار گسترده است؛ به این معنا که بدون جستجوی عمیقتر در ماجرا، نمیدانیم این ترافیک ممکن است تا چه اندازه ارزشمند باشد یا نباشد.
روش محاسبه تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
این معیار به طور مستقیم در ابزار گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) ردیابی و اندازهگیری میشود. بنابراین نیازی نیست برای محاسبهی آن کار خاصی انجام دهید. برای بررسی دقیقتر، میتوانیم ترافیک ورودی سایت را بر اساس منبع – که میتواند پرداختی، ارگانیک، شبکهی اجتماعی و غیره باشد – تقسیمبندی کنیم و سپس به معیارهای مبتنی بر ارزش در این بخشها نگاهی بیندازیم. در ادامه بیشتر در این مورد این معیارها توضیح خواهیم داد.
تجزیهوتحلیل بهطور کلی برای جمعآوری دادهها جهت محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال، یک راه هوشمندانه محسوب میشود.
۲. هزینه بهازای هر مشتری راغب (CPL)
این معیار بهطور کلی نشان میدهد که آیا تلاشهای بازاریابی دیجیتال شما سودآور است یا خیر. هزینه پرداختشده بهازای هر مشتری راغب، بهطور معمول به ترافیک پولی مرتبط است. چرا که از نظر فنی برای ترافیک ارگانیک هزینهای پرداخت نمیکنید.
روش محاسبه هزینه بهازای هر مشتری راغب
این معیار بهطور مستقیم در گوگل ادوردز (AdWords) و سایر پلتفرمهای تبلیغاتی محاسبه میشود و اغلب آن را بهعنوان «هزینه بهازای هر تبدیل» نیز میشناسند. این موضوع به شما بستگی دارد که مطمئن شوید تبدیلهای شما با آنچه که به عنوان مشتری راغب در نظر میگیرید مطابقت دارند یا نه. اگر به درستی منظور خود را مشخص نکنید، شمارش بیش از حد یا کمتر میتواند منجر به بروز ناهنجاری در دادههای هزینه بهازای هر تبدیل شود.
توجه داشته باشید که شما در بخش ارگانیک، بهازای جذب مشتری راغب هزینهای پرداخت نمیکنید. در عوض، بودجهی خود را در بخش استراتژی سئو و بازاریابی محتوا هزینه میکنید. این تلاشها در طول زمان منجر به جذب مشتری راغب میشوند اما ارتباط دادن آن به هزینه بهازای هر مشتری راغب بسیار دشوار خواهد بود.
۳. هزینه بهازای هر جذب مشتری (CPA یا CAC)
این معیار به شما نشان میدهد که برای به دست آوردن یک مشتری بازدهی سرمایه ROI واقعی چه میزان هزینهای را میپردازید. توجه داشته باشید که این معیار در مورد مشتریان واقعی (Actual Customer) صحبت میکند و کاری با مشتریان راغب (Lead) ندارد.
روش محاسبه هزینه بهازای جذب هر مشتری در بازاریابی دیجیتال
برای محاسبهی این معیار ساده به محاسبهگر CPA نیاز ندارید. هزینه بهازای جذب هر مشتری بر اساس تقسیم کل هزینههای بازاریابی دیجیتال شما بر تعداد مشتریانی که به دست آوردهاید محاسبه میشود:
هزینه بهازای جذب هر مشتری (CPA/CAC)= کل هزینهی بازاریابی / تعداد مشتریان بهدست آمده
۴. بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)
این معیار به جای میزان سود، میزان درآمد را به شما نشان میدهد. بر همین اساس، نرخ بازگشت تبلیغات در مورد کل هزینهای که شما بهوسیلهی تبلیغات بهدست آوردهاید صحبت میکند و هزینههای دیگر مانند هزینهی کالای فروختهشده را در نظر نمیگیرد. محاسبه نرخ بازگشت هزینه تبلیغات تا حدی مفید است؛ به شرطی که حاشیهی سود خود را بهطور کامل بشناسید تا بدانید چه درصدی از بازگشت هزینه تبلیغات را بهعنوان سود دارید.
روش محاسبه نرخ بازگشت هزینه تبلیغات در بازاریابی دیجیتال
اگر نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در دیجیتال مارکتینگ را با فرمول زیر محاسبه کنیم:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)= (سود خالص/هزینه کل)*۱۰۰
پس بازگشت هزینه تبلیغات با این روش محاسبه میشود:
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)= (درآمد/کل هزینه تبلیغات)*۱۰۰
به عنوان مثال، فرض کنید ۱۰۰ دلار برای تبلیغات خرج میکنید و در نتیجه به ۳۰۰ دلار درآمد میرسید اما تولید محصول شما نیز ۱۰۰ دلار هزینه دارد. ROAS شما ۳۰۰% [(۳۰۰/۱۰۰)*۱۰۰] خواهد بود. درحالی که نرخ بازگشت سرمایه شما در چنین حالتی فقط ۵۰% [(۱۰۰/۲۰۰)*۱۰۰] است.
۵. میانگین ارزش هر سفارش (AOV)
این معیار به شما نشان میدهد که مشتری پرداختکنندهی شما در هر باری که خرید میکند چقدر ارزشمند است. در واقع میانگین ارزش هر سفارش به مقدار پولی اشاره دارد که بهصورت میانگین، مشتری بابت هر سفارش میپردازد. AOV برای فروشگاههای تجارت الکترونیک بسیار مفید است اما کسبوکارهای خدماتی و B2B میتوانند به جای آن از معیار بعدی که معرفی میکنیم استفاده کنند.
برای کسبوکارهای تجارت الکترونیک، میتوانیم میانگین ارزش هر سفارش را در نرخ تکرار ضرب کنیم تا معیار ارزشمندتری با عنوان ارزش طول عمر مشتری را بهدست آوریم.
۶. ارزش طول عمر مشتری (LTV)
این معیار به شما نشان میدهد که چطور میتوانید برای جذب هر مشتری هزینهی تبلیغات بدهید که در نهایت برای شما سودآور باشد. شاید سادهترین تعریف ارزش مشتری این باشد که یک مشتری در طول عمر خود، چه میزان سود برای یک کسبوکار ایجاد میکند. اندازهگیری میزان ارزش مشتری برای سازمان شما، نه فقط براساس خرید بلکه بر اساس روابط کلی است. محاسبه ارزش طول عمر مشتری مهم است زیرا برای هر نوع کسبوکاری کاربرد دارد.
کسبوکارهای تجارت الکترونیک میتوانند محاسبه دقیقی برای اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری انجام دهند. این در حالی است که سایر صنایع باید پیشبینی ضعیفتری داشته باشند و در این راه می توانند از دادههای سوابق مشتری برای پیشبینی ظاهر ارزش طول عمر مشتری استفاده کنند.
۷. میانگین موقعیت سایت در نتایج جستجو
این معیار به شما میگوید که به طور متوسط چه رتبهای را توسط موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی دریافت میکنید. بیش از ۲۵% افراد روی اولین نتیجهی جستجو کلیک میکنند. بنابراین میانگین موقعیت در نتایج جستجو از اهمیت بالایی برخوردار است.
چطور میتوان میانگین موقعیت سایت خود را محاسبه کرد؟
میانگین موقعیت برای نتایج ارگانیک را میتوانید در گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) مشاهده کنید. این معیار برای نتایج جستجوی پولی، در خود پلتفرم ناشر تبلیغ محاسبه و نمایش داده میشود.
میانگین موقعیت ۱ به این معنی است که شما به عنوان نتیجهی برتر برای هر کلمهی کلیدی نشان داده میشوید. اگر میانگین موقعیت شما در طول زمان به ۱ نزدیکتر شود، تلاشهای سئو و بازاریابی محتوای شما نتایج مثبت بیشتری را از خود نشان میدهند.
همچنین میانگین موقعیت کمتر بهطور معمول منجر به نرخ کلیک بالاتر میشود که به معنای ترافیک بیشتر است. اگر استراتژی سئوی شما عبارات جستجوی ارزشمندی را برای رتبهبندی هدف قرار میدهد، به احتمال زیاد شاهد افزایش درآمد نیز خواهید بود.
۸. نرخ کلیک (CTR) غیر برند
این معیار نشان میدهد که کمپین سئوی شما چقدر خوب عمل میکند. برای این منظور میتوانید آن را در سرچ کنسول گوگل (Google Search Console) ردیابی کنید. نرخ کلیک غیر برند برای کمپینهای تبلیغاتی جستجوی پولی نیز در نظر گرفته میشود؛ جایی که گوگل و سایر تبلیغکنندگان به تبلیغاتی دارای نرخ کلیک بالا با موقعیتیابی اولویتدار پاداش میدهند. در چنین مواقعی میتوانید نرخ کلیک غیر برند را در گوگل ادوردز (AdWords) و دیگر پلتفرمهای انتشار تبلیغ ردیابی کنید.
توجه داشته باشید که این معیار بهطور مستقیم به مشتریان راغب، درآمد یا بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال مرتبط نیست اما در بسیاری از موارد، میتوانید بین آنها همبستگی مثبتی را مشاهده کنید.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال را محاسبه کنیم؟
نرخ بازگشت سرمایه، بهطور کلی سود حاصل از یک کمپین بازاریابی دیجیتال را با هزینهی اجرای کمپین مقایسه میکند. در حالت ایدهآل، هر چقدر نرخ بازگشت سرمایه بالاتر باشد، شما موفقیت بیشتری را کسب کردهاید. بهطور کلی، بازدهی سرمایه ROI محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال به روش زیر انجام میشود:
نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال (ROI) =(سود خالص/هزینه کل)*۱۰۰
فراموش نکنید که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال ممکن است بسیار سخت یا چالشبرانگیز باشد. این موضوع بهویژه در مورد شرکتهایی که در زمینهی ارائهی خدمات، B2B و سایر صنایع اینچنینی – که در آنها محصولات بهصورت مستقیم، آنلاین فروخته نمیشوند – صادق است. با این حال، درک روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است.
در نهایت، بسیاری از این معیارهایی که در این مطلب به آنها اشاره شد، ورودی مستقیمی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال نیستند اما به شما کمک میکنند تا درک گستردهای از این موضوع بهدست آورید که آیا سرمایهگذاریهای بازاریابی دیجیتال شما منجر به سودآوری میشوند یا خیر.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
شما چه معیارها و روشهایی را برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال میشناسید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما و سایر خوانندگان بهاشتراک بگذارید.
بازگشت سرمایه در طراحی تجربه کاربری – ROI در UX چیست؟
بازگشت سرمایه در ROI بدین معناست که وقتی طراحان شروع به فکر کردن، پردازش و نوشتن در مورد طراحی می کنند منجر به ایده می شود، این منجر به مفاهیم و ایده هایی می شود که در غیر این صورت قادر به ایجاد آنها نخواهند بود. به همین ترتیب، وقتی طراحان مشاهده می کنند که چگونه طراحی آنها به زندگی مردم ارزش می بخشد.
وقتی که همین طراحان آنها تلاش می کنند تا یاد بگیرند که چگونه طراحی به افراد قدرت میبخشد، چگونه زندگی آن ها را آسانتر میکند، چگونه از طرح استفاده می شود و مهمتر از همه هنگامی که طراحان نتیجه نهایی راه حل های طراحی خود را تجزیه و تحلیل می کنند و آن را پیگیری میکنند. این تحلیل مطمئناً آنها را “از نظر طراحی” ساخته است. همه این تجربه ها را اما چگونه با اعداد توضیح می دهید؟ چگونه طراحی UX را اندازه گیری کنیم؟ طراحی UX چه ارزشی برای یک شرکت دارد؟ اینها سوالات متداول هستند و در برخی موارد، هر طراح باید از ارزش طراحی در اصطلاح RO حمایت کند. (بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه گذاری =نرخ پول به دست آمده نسبت به پول سرمایهگذاری شده)
برای اندازه گیری تأثیر طراحی UX، ما باید معیارهای صحیحی را انتخاب کنیم و یک اکوسیستم برای ارزیابی طرح ها و مسیر پیشرفت در طول زمان را ایجاد کنیم. هر چیزی در مورد طراحی بهایی دارد. یک بهایی که باید بپردازی این است که میتواند بعنوان راه حلی تجربه شود اما یک تجربه و بهایی است که دسترسی به آن نیز دشوار است، بنابراین توضیح طراحی دشوار است و محاسبه آن دشوارتر است.
توضیح ROI
نرخ پول به دست آمده نسبت به پول سرمایهگذاری شده،( نرخ بازگشت سرمایه)
یک معیار مالی است که برای تجزیه و تحلیل دامنه سرمایه گذاری و کشف مقدار پیشرفت ها استفاده می شود.
در طراحی UX، این معیارها را می توان به عنوان معیارهایی توصیف کرد که تأثیر یک سرمایه گذاری در طراحی را محاسبه می کنند.
همچنین روشها و اقدامات ROI از نقطه نظر تجاری به دستیابی به اهداف طراحی کمک می کند.
بنابراین، به طور ساده ROI نسبت پولی است که در ازای سرمایه گذاری کسب می شود.
انتخاب بازگشت سرمایه (ROI) مناسب
برای بیشتر مشاغل ، ROI با توجه به KPI های تعریف شده (شاخص کلیدی عملکرد) محاسبه می شود.
محاسبه ROI یک طراحی UX در ابتدای پروژه تقریباً غیرممکن است، این محاسبات بیشتر بر اساس فرضیات و چگونگی طراحی در یک شرکت ارزیابی می شود.
در حالی که در تیم های طراحی و تصمیم گیرندگان ، این عوامل برای مدتی با روش های مختلف آزمایش شده محاسبه می شوند. هنگامی که محصول به بازار عرضه شد، انتخاب معیارهای ROI قابل استفاده براساس معیارهای تجاری برای دستیابی به اهداف همسو بیشتر است. اگر این یک وب سایت خرده فروشی باشد، نرخ تبدیل و میانگین محاسبات مبتنی بر آن اجتناب ناپذیر است. اگر محاسبه صفحه خدمات مشتری باشد، تمرکز بر روی میانگین زمان تماس و مدت زمان مکالمه است. اگر برنامه ای برای تسهیل نیازهای پزشکی طراحی شده باشد، معیارها بر محاسبه میزان خطای کاهش یافته متمرکز هستند. در جهانی که تجربیات تعاملی و فراموش نشدنی ارزش یک وب سایت را ترجمه می کند، صاحبان مشاغل به طور مداوم زمان و منابع بیشتری را در طراحی UX سرمایه گذاری می کنند.
به همین ترتیب، اندازه گیری آن نیز مهم شده است، طرحی که به برند های مدرن کمک می کند با شناسایی خطاها برای ایده پردازی راه حل های مناسب بایستند. برای محاسبه ضرر و سود اصلی، اکنون بیایید سه معیار اصلی ROI در طراحی UX را بفهمیم.
۱- SUM) Single Usability Metric) معیار تک کاربردی
یکی از موثر ترین راه برای شناسایی مشکلات برای پیدا کردن راه حل مناسب برای طراحی SUM) UX معیار تک کاربردی) است. SUM یک معیار کاربردی استاندارد است که مولفه های اساسی قابلیت استفاده – اثربخشی، کارایی و رضایت را از طریق نرخ اتمام کار، شمارش خطا، زمان کار و رضایت از زمان کار اندازه گیری می کند.
خطای کمتر ux = کاهش کمتر قیمت فروش
ماشین حساب SUM موارد کاربردی خام را براساس وظیفه به وظیفه گرفته و آنها را در داخل یک حساب SUM تبدیل می کند. الگوریتم SUM برای محاسبه حداکثر زمان کار قابل قبول که کمک می کند برای بهینه سازی تبدیل در تحلیل خطاهای UX ، بصورت خودکار استفاده می شود.
۲- نرخ تبدیل
نرخ تبدیل نسبت کل بازدیدکنندگانی است که اقدامات دلخواه را انجام می دهند. به عنوان یک دسته بندی کلی ، دو نوع مختلف تبدیل وجود دارد – Macro و Micro. به عنوان مثال، اگر نیاز داشته باشید تعداد افرادی که خرید را از طریق وب سایت شما انجام داده اند ردیابی کنید.
کل بازدیدکنندگان / تعداد خریدها) = تبدیل٪) x 100
بنابراین ، اگر 1000 کاربر از وب سایت شما بازدید کنند و 20 نفر از آنها خریدی انجام دهند ، درصد نرخ تبدیل خریدها 100X1000 / 20 محاسبه می شود که 2٪ خواهد بود. این نمونه ای از تبدیل ماکرو است. تبدیل های خرد اقداماتی هستند که تبدیلات ماکرو را تسریع می کنند. این شامل اشتراک وبلاگ ، فالورهای شبکه های اجتماعی ، پست های وبلاگ ، مطالعات موردی و بررسی کتاب های الکترونیکی و بازدیدها است ، با این حال هر دو با یک معیار مشابه محاسبه می شوند.
۳- نرخ خروج
Drop off rate یک معیار مهم ROI برای محاسبه تأثیر طراحی UX است. اگر بازدید کنندگان در وب سایت خریدی را انجام نمی دهند و سبد خرید را رها می کنند یا اگر بازدیدکنندگان عادی وبلاگ های شما به مشترک تبدیل نمی شوند، این بدان معنی است که شما تبدیل بالقوه خود را از دست می دهید. این مشکل از کارهای ناقص توسط بازدید کنندگان به طور منظم نشان دهنده یک مشکل در طراحی UX است. فرمولی که برای محاسبه نرخ افت استفاده می شود:
نرخ افت٪ = (تعداد کاربران / تعداد کاربران منحصر به فرد در هر بخش (x 100)
محاسبه نرخ افت یک معیار مهم برای اندازه گیری طراحی برای شناسایی مراحلی است که ممکنه باعث افت شوند. پس از محاسبه نرخ افت ، اندازه گیری میزان افت برای تعیین مراحلی که موجب “افت” بازدید کنندگان می شود از اهمیت برخوردار است. پس از محاسبه میزان افت ، می توان تجزیه و تحلیل را برای ایجاد پیشرفت های لازم برای بهینه سازی تجربه کاربر انجام داد.
نتیجه بازگشت سرمایه در طراحی تجربه کاربری
به طورکلی مشخص شد که اندازه گیری و تعریف ارزش طراحی سخت است. برای غیرطراحان دیدن تأثیر غیرپوشیده طرح به عنوان یک تمایز ، اندازه گیری تأثیر آن ضروری می شود. این روشهای اندازه گیری مداوم به ایجاد یک منبع تجزیه و تحلیل یکپارچه برای طراحی کارآمدتر و موثرتر کمک می کند. با این وجود در طراحی ، این اقدامات همیشه شبیه سایر زمینه های کاری نیستند. محاسبات نباید حول فرمول های ریاضی بچرخد.
اندازه گیری طراحی UX از طریق الگوریتم ها تنها مبنای ارزیابی بازگشت سرمایه نیست. همیشه نباید به طراحی به عنوان یک هزینه نگاه کرد ، همچنین می توان سرمایه گذاری روی یک طرح خوب را از طریق قابلیت درگیر کردن، تأثیرگذاری و عملکرد آن نیز ارزیابی کرد. طراحی همچنین می تواند در محتوای خوب ، زیبایی شناسی و در توانایی آن برای تأمین نیازهای کاربر دیده شود. طرحی که پیام یک برند را یکپارچه می کند ، تجارت را با وضوح بیشتری تقویت می کند و راه حل هایی از طریق تجارب به یاد ماندنی ارائه می دهد که بر سودآوری کلی تأثیر می گذارد ، و همانطور که همه ما می دانیم تجربیات خوب اساس کل یک طراحی UX خوب است.
دیدگاه شما