ترس و هیجان در معاملات


روان شناسی معاملات و نقش آن در هیجان‌های بورسی چیست؟

احساسات در معاملات نقش به‌سزایی داشته و احساسات یک معامله‌گر است که به وی در بسیاری از لحظه‌ها دستور خرید یا فروش را صادر می کند.

وحید بلالی؛ بازار: «خرید و فروش هیجانی تازه واردان بورس»، این جمله را در بسیاری از تحلیل های بورسی شنیده ایم، اصلی ترین عاملی که باعث می شود معاملات وارد فاز هیجانی شود، ورود احساس معامله گران در بورس است، به عبارت دیگر معامله گران وقتی به یک نماد احساس مثبت دارند آن را خریداری کرده و زمانی که احساس مثبت خود را نسبت آن از دست می دهند آن را می فروشند.


کار با پول
برای اینکه بتوانیم تعریف دقیقی از احساس در معامله نام ببریم ابتدا باید تعریف دقیقی از پول ارائه کنیم، پول چیست؟ به عنوان نمونه یک میلیون تومان چیست؟ جواب اول شما این است پولی که قدرت خرید معادل یک میلیون تومان سهم را به ما می دهد، اسکناس از آن جهت اعتبار دارد که ما به آن اعتقاد و اطمینان داریم و معتقدیم ممکن است با تورم ارزش آن کاسته شود ولی هنوز اعتبار خرید دارد و به جای اجناس یا کالاها و یا سهام بیشتر بتوانیم اجناس، کالاها و سهام کمتری بخریم.

پول کجا چاپ می شود و اعتبار خود را از کجا به دست می آورد؟
پول کجا چاپ می شود و در کجا به پول هوشمند اعتبار داده می شود؟ درست است در بانک مرکزی. اما پول فقط در بانک مرکزی تولید می شود و قدرت خرید و احساس درگیر در پول را جامعه و تقاضا تعیین می کند. این عوامل مقدماتی بود تا احساس در معاملات را توضیح دهیم، در معاملات بورس شما بیشتر از هر چیزی از ذهن خود استفاده می کنید، به این معنی که هر چند ما در بازارها با پول معامله می کنیم اما این معامله بر سر ارزش واقعی شرکت ها یا امثال آن ها نیست، بلکه ما احساسات خود را داد و ستد می کنیم و صرفا به این دلیل در بازار وارد معامله ای می شویم که انتظارات خاصی را به این کار خود مرتبط کرده ایم.

هر چند در بورس به ظاهر دارایی ها معامله می شوند، اما در واقع ما تنها احساسات خود را معامله می کنیم و همین دلیلی است بر این که چرا برانگیختگی خلقی و احساسی روزانه معامله گران قیمت ها را مرتبا دچار نوسان می کند، بنابر این وقتی از سرمایه گذاری در بورس صحبت می کنیم می توانیم از وسط گذاشتن احساساتمان در بورس بگوییم به این نگاه ناگهان بسیاری از از موضوعات برایمان روشن می شود.

ترس و طمع چیست؟
حتما این جمله را شنیده اید که ترس و طمع محرک قیمت همه چیز است، خواه سهام باشد یا ارز یا طلا و یا نفت. در مورد طلا این موضوع به وضوح قابل مشاهده است، عده ای از مردم با تحریک طمع خود سکه را از بازار آزاد تهیه کرده و در بورس کالا به فروش می رسانند و می توانند قیمت سکه را به راحتی بالا ببرند، قیمت طلا در چند سال گذشته به این دلیل رشدی انفجاری داشته است، با از بین رفتن اعتماد مردم به سیستم های اقتصادی تعداد بیشتری از مردم به سمت تبدیل پول های خود به طلا روی آورده اند و این پدیده تنها مختص ایران نیست و درسرتاسر جهان نیز اتفاق افتاده است، البته به علت تورم بالای ۴۰ درصد و ایجاد ترس و طمع بیشتر در دل مردم ایران شدت شیب افزایش قیمت طلا در ایران چند برابر کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه دیگر است.

خب حالا ترس چیست؟ طمع چیست؟ اگر از بورس بازان بپرسید جواب های بسیاری را خواهید شنید، برخی نیز اصلا جوابی ندارند، طمع نیز نوعی ترس است، طمع وقتی به وجود می آید که انسان احساس کند از به دست آوردن چیز ارزشمندی جا مانده است، طمع انسان را کور می کند، ارزیابی بی طرفانه را غیر ممکن می سازد و به راحتی می تواند توهم را جایگزین واقعیت کند دقیقا همان چیزی که امروز در بورس ایران در ذهن تازه واردان بورسی شکل گرفته است.

اکنون می توان فهمید که چرا قیمت سهم بعد از ارائه یک گزارش سه ماه خوب با کاهش ۱۰ درصدی باز می شود، زیرا صرفا در روزی بازگشایی شده است که تمام بازار منفی است، یعنی معامله گران تازه وارد درک درستی از هیچ سهمی نداشته و فقط با احساس خود معامله می کنند.

احساسات انسان ها و عصبی شدن متعاقب آن دلیل افزایش یا کاهش ۵ تا ۱۰ درصدی قیمت سهم ها تنها در یک ساعت هستند، درست مشابه همان رفتاری که این روزها در بورس تهران رخ می دهد، البته این پدیده تنها به ایران مربوط نبوده و در بازار جهانی نیز بسیار دیده شده است، مانند آن چیزی که در بازار نفت فیوچرز در یک ماه اخیر رخ داد، اما تمام فعالان بازار احساسی فکر نکرده و تصمیم نمی گیرند و این افراد هستند که می توانند سال های سال در بورس مانده و درآمدزایی کنند.

اعتماد سیستم اصلی در بورس

اگر سیستم سرمایه داری را به عنوان یک کلیت واحد نگاه کنیم می بینیم این سیستم بر پایه یک چیز استوار است و آن اعتماد است. به همین علت است که سیاست گذاران اقتصادی وظیفه دارند نگذارند حتی یک بانک نیز ورشکسته شود و به همین علت در سال ۲۰۱۱ سعی کردند با چنگ و دندان نگذارند ایتالیا و یونان ورشکسته شوند، در ایران نیز ورشکستگی یک بانک مهم دولتی به منزله از بین رفتن اعتماد به سیستم اقتصادی دولت می تواند قلمداد شود و باعث هرج و مرج اقتصادی شود، پس شما توانستید بفهمید که چرا عده ای از مردم ایران وارد فعالیت های سفته بازی شده اند؟، به همین علت که آن عده اعتماد خود را به سیستم اقتصادی کشور از دست داده زیرا می بینند روز به روز قدرت ترس و هیجان در معاملات خرید کمتر شده و تورم از درآمد بیشتر افراد ایرانی پیشی گرفته است. اگر این اعتماد در کل بدنه جامعه از دست برود کار تمام است، پول ها بی ارزش می شوند و تنها به تکه کاغذهایی تبدیل خواهند شد.

در نتیجه پول چیزی نیست جز اعتماد قابل لمس و بورس هم جایی است برای معامله بر اساس احساس. ترکیب این دو با هم معجونی می شود که برای کسی که طرز تهیه آن را نمی داند بسیار خطرناک خواهد بود. هر فردی خود را سزاوار نوشیدن این معجون بداند باید بداند که چه ریسک هایی را به جان می خرد. اما یک تازه وارد بورسی این نکات را می داند؟ جواب خیر است. تازه کاران بورسی در ایران تنها به دنبال گرفتن سیگنال های خرید و فروش بوده و حتی زحمت یادگیری تحلیل های ابتدایی در بورس را نیز به خود نمی دهند، اگر شما تحلیگر حرفه ای بنیادی و تکنیکال هم باشید باید کار با پول را بلد بوده و مغلوب احساسات در معامله نشوید حال اینکه فعالان تازه وارد بورسی در ایران اساسا هیچ کدام از این سه مهارت را ندارند و چقدر خطرناک هستند این فعالان تازه وارد.

برگرفته از بخش هایی از کتاب ذهن زیبا در بورس نوشته آندریاس فیچر و توماس وینتر

روان شناسی معاملات و نقش آن در هیجان‌های بورسی چیست؟

احساسات در معاملات نقش به‌سزایی داشته و احساسات یک معامله‌گر است که به وی در بسیاری از لحظه‌ها دستور خرید یا فروش را صادر می کند.

وحید بلالی؛ بازار: «خرید و فروش هیجانی تازه واردان بورس»، این جمله را در بسیاری از تحلیل های بورسی شنیده ایم، اصلی ترین عاملی که باعث می شود معاملات وارد فاز هیجانی شود، ورود احساس معامله گران در بورس است، به عبارت دیگر معامله گران وقتی به یک نماد احساس مثبت دارند آن را خریداری کرده و زمانی که احساس مثبت خود را نسبت آن از دست می دهند آن را می فروشند.


کار با پول
برای اینکه بتوانیم تعریف دقیقی از احساس در معامله نام ببریم ابتدا باید تعریف دقیقی از پول ارائه کنیم، پول چیست؟ به عنوان نمونه یک میلیون تومان چیست؟ جواب اول شما این است پولی که قدرت خرید معادل یک میلیون تومان سهم را به ما می دهد، اسکناس از آن جهت اعتبار دارد که ما به آن اعتقاد و اطمینان داریم و معتقدیم ممکن است با تورم ارزش آن کاسته شود ولی هنوز اعتبار خرید دارد و به جای اجناس یا کالاها و یا سهام بیشتر بتوانیم اجناس، کالاها و سهام کمتری بخریم.

پول کجا چاپ می شود و اعتبار خود را از کجا به دست می آورد؟
پول کجا چاپ می شود و در کجا به پول هوشمند اعتبار داده می شود؟ درست است در بانک مرکزی. اما پول فقط در بانک مرکزی تولید می شود و قدرت خرید و احساس درگیر در پول را جامعه و تقاضا تعیین می کند. این عوامل مقدماتی بود تا احساس در معاملات را توضیح دهیم، در معاملات بورس شما بیشتر از هر چیزی از ذهن خود استفاده می کنید، به این معنی که هر چند ما در بازارها با پول معامله می کنیم اما این معامله بر سر ارزش واقعی شرکت ها یا امثال آن ها نیست، بلکه ما احساسات خود را داد و ستد می کنیم و صرفا به این دلیل در بازار وارد معامله ای می شویم که انتظارات خاصی را به این کار خود مرتبط کرده ایم.

هر چند در بورس به ظاهر دارایی ها معامله می شوند، اما در واقع ما تنها احساسات خود را معامله می کنیم و همین دلیلی است بر این که چرا برانگیختگی خلقی و احساسی روزانه معامله گران قیمت ها را مرتبا دچار نوسان می کند، بنابر این وقتی از سرمایه گذاری در بورس صحبت می کنیم می توانیم از وسط گذاشتن احساساتمان در بورس بگوییم به این نگاه ناگهان بسیاری از از موضوعات برایمان روشن می شود.

ترس و طمع چیست؟
حتما این جمله را شنیده اید که ترس و طمع محرک قیمت همه چیز است، خواه سهام باشد یا ارز یا طلا و یا نفت. در مورد طلا این موضوع به وضوح قابل مشاهده است، عده ای از مردم با تحریک طمع خود سکه را از بازار آزاد تهیه کرده و در بورس کالا به فروش می رسانند و می توانند قیمت سکه را به راحتی بالا ببرند، قیمت طلا در چند سال گذشته به این دلیل رشدی انفجاری داشته است، با از بین رفتن اعتماد مردم به سیستم های اقتصادی تعداد بیشتری از مردم به سمت تبدیل پول های خود به طلا روی آورده اند و این پدیده تنها مختص ایران نیست و درسرتاسر جهان نیز اتفاق افتاده است، البته به علت تورم بالای ۴۰ درصد و ایجاد ترس و طمع بیشتر در دل مردم ایران شدت شیب افزایش قیمت طلا در ایران چند برابر کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه دیگر است.

خب حالا ترس چیست؟ طمع چیست؟ اگر از بورس بازان بپرسید جواب های بسیاری را خواهید شنید، برخی نیز اصلا جوابی ندارند، طمع نیز نوعی ترس است، طمع وقتی به وجود می آید که انسان احساس کند از به دست آوردن چیز ارزشمندی جا مانده است، طمع انسان را کور می کند، ارزیابی بی طرفانه را غیر ممکن می سازد و به راحتی می تواند توهم را جایگزین واقعیت کند دقیقا همان چیزی که امروز در بورس ایران در ذهن تازه واردان بورسی شکل گرفته است.

اکنون می توان فهمید که چرا قیمت سهم بعد از ارائه یک گزارش سه ماه خوب با کاهش ۱۰ درصدی باز می شود، زیرا صرفا در روزی بازگشایی شده است که تمام بازار منفی است، یعنی معامله گران تازه وارد درک درستی از هیچ سهمی نداشته و فقط با احساس خود معامله می کنند.

احساسات انسان ها و عصبی شدن متعاقب آن دلیل افزایش یا کاهش ۵ تا ۱۰ درصدی قیمت سهم ها تنها در یک ساعت هستند، درست مشابه همان رفتاری که این روزها در بورس تهران رخ می دهد، البته این پدیده تنها به ایران مربوط نبوده و در بازار جهانی نیز بسیار دیده شده است، مانند آن چیزی که در بازار نفت فیوچرز در یک ماه اخیر رخ داد، اما تمام فعالان بازار احساسی فکر نکرده و تصمیم نمی گیرند و این افراد هستند که می توانند سال های سال در بورس مانده و درآمدزایی کنند.

اعتماد سیستم اصلی در بورس

اگر سیستم سرمایه داری را به عنوان یک کلیت واحد نگاه کنیم می بینیم این سیستم بر پایه یک چیز استوار است و آن اعتماد است. به همین علت است که سیاست گذاران اقتصادی وظیفه دارند نگذارند حتی یک بانک نیز ورشکسته شود و به همین علت در سال ۲۰۱۱ سعی کردند با چنگ و دندان نگذارند ایتالیا و یونان ورشکسته شوند، در ایران نیز ورشکستگی یک بانک مهم دولتی به منزله از بین رفتن اعتماد به سیستم اقتصادی دولت می تواند قلمداد شود و باعث هرج و مرج اقتصادی شود، پس شما توانستید بفهمید که چرا عده ای از مردم ایران وارد فعالیت های سفته بازی شده اند؟، به همین علت که آن عده اعتماد خود را به سیستم اقتصادی کشور از دست داده زیرا می بینند روز به روز قدرت خرید کمتر شده و تورم از درآمد بیشتر افراد ایرانی پیشی گرفته است. اگر این اعتماد در کل بدنه جامعه از دست برود کار تمام است، پول ها بی ارزش می شوند و تنها به تکه کاغذهایی تبدیل خواهند شد.

در نتیجه پول چیزی نیست جز اعتماد قابل لمس و بورس هم جایی است برای معامله بر اساس احساس. ترکیب این دو با هم معجونی می شود که برای کسی که طرز تهیه آن را نمی داند بسیار خطرناک خواهد بود. هر فردی خود را سزاوار نوشیدن این معجون بداند باید بداند که چه ریسک هایی را به جان می خرد. اما یک تازه وارد بورسی این نکات را می داند؟ جواب خیر است. تازه کاران بورسی در ایران تنها به دنبال گرفتن سیگنال های خرید و فروش بوده و حتی زحمت یادگیری تحلیل های ابتدایی در بورس را نیز به خود نمی دهند، اگر شما تحلیگر حرفه ای بنیادی و تکنیکال هم باشید باید کار با پول را بلد بوده و مغلوب احساسات در معامله نشوید حال اینکه فعالان تازه وارد بورسی در ایران اساسا هیچ کدام از این سه مهارت را ندارند و چقدر خطرناک هستند این فعالان تازه وارد.

برگرفته از بخش هایی از کتاب ذهن زیبا در ترس و هیجان در معاملات بورس نوشته آندریاس فیچر و توماس وینتر

رفتار قبیله‌ای (گله‌ای) در بورس

احتمالا مصرع، خلق را تقلیدشان بر باد داد از مولانا را چندین بار شنیده‌اید. اما مقصود چیست؟ این مصرع تاکید بر آن دارد که معمولا تقلید از دیگران باعث ضرر شده و موجب اشتباه در تصمیم‌گیری می‌شود. محققان معتقند که اینگونه ترس و هیجان در معاملات رفتارها به علت گرایش طبیعی انسان‌ها به دنباله‌روی از جمع است. این رفتارها می‌تواند در تمام عرصه‌ها رخ دهد، چرا که افراد ذهنیتی گله‌وار نسبت به تصمیم‌گیری‌های خود دارند. یکی از مهم‌ترین عرصه‌ها که این رفتار در آن بروز می‌کند، بازار بورس است.

رفتار گله‌ای و قبیله‌ای چیست؟

تفکر گله‌ای (قبیله‌ ای)، پدیده‌ای فکری و روانی است که بر طبق این رفتار، برخی از افراد هر کاری که گروهی از مردم انجام می‌دهند را فارغ از باور و اعتقاد خود، دنبال می‌کنند. جنبه مثبت رفتار گله ای در زندگی انسان، خرد جمعی و بهبود نتایج حاصل از اتکا به نظر جمع و تقلید از آن است. در حالی‌که جنبه منفی آن شورش‌ها، حباب‌های اقتصادی، و ریزش‌های شدید اقتصادی است.

رفتار گله‌ای (Herd behavior) در بازار بورس

رفتار گله‌ای (Herding Behavior) را می‌توانید در تمام عرصه‌ها مشاهده کنید اما در بازارهای مالی به‌ دلیل عدم وجود آگاهی و دانش مالی کافی، سرمایه‌گذاران همسو با جریانات بازار حرکت می‌کنند در حالی‌ که این رفتار، صحیح نیست.

برخی از سهامداران زمانی که‌ مشاهده می‌کنند که عده‌ای در حال خرید یا فروش سهمی هستند، بدون بررسی و تحلیل و صرفا بر اساس هیجان کاذب و رفتار گله‌ای، به آن گروه ملحق می‌شوند و از آن‌ها پیروی می‌کنند. در مقابل گاهی اوقات افراد صف‌های خرید و فروش را به اشتباه ناشی از رفتار گله‌ای می‌دانند که این فکر نیز اگر با تحلیل و بررسی همراه نباشد، ممکن است به ضرر فرد تمام‌ شود.

دلایل بروز رفتارهای گله‌ای در بازار بورس

  • نداشتن علم و دانش کافی در حوزه اقتصاد و بازار بورس
  • عدم یادگیری مهارت‌های تحلیلی اعم از تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی
  • لحظه‌ای بودن بازار بورس که به موجب آن باید تصمیمات در لحظه و بدون تحلیل، گرفته شوند.
  • ثبت سفارشات زیاد برای یک سهم، در میان معامله‌گران این حس را به وجود آورده که تقاضا برای آن سهم زیاد است و در نتیجه افراد به خرید سهم روی می‌آورند.
  • در بسیاری از موارد ترس، فعالان بازار را به خرید یا فروش بد موقع وادار می‌کند‌.

مثال رفتار گله‌ای در بازار بورس

برای مثال حباب دات کام (Dot-com Bubble) بر اثر همین رفتارهای گله‌ای ایجاد شد. چرا که عموم افراد تصور می‌کردند هر شرکتی که در بستر اینترنت فعالیت دارد، بدون شک بسیار ارزنده است. سپس افراد بدون هیچ دانش و تحلیل کافی از این نوع شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری در آن‌ها پرداختند و قیمت سهام این شرکت‌ها به طرز عجیبی افزایش پیدا کرد. اما در نهایت این حباب از بین رفت و قیمت سهامی این شرکت‌ها بسیار افت پیدا کرد.

پرهیز از رفتار قبیله‌ای در بورس

  • بهتر است برای عدم وقوع رفتار قبیله ای، پرتفوی مناسبی را انتخاب کنید و برای هر معامله خود تحلیل و منطقی را مدنظر داشته‌ باشد.
  • طبیعتا کسب سود از معاملات در بازار از اهداف هر معامله‌گری است اما برای کسب سود باید هیجانات خود را کنترل نموده و سعی بر انجام معاملات صحیح و اصولی داشته‌باشید. شناخت انواع هیجانات و رفتارهای اشتباهی که در معامله‌گری ممکن است اتفاق بیافتد؛ باعث می‌شود که دچار این اشتباهات نشوید و در فضایی آرام و امن از منظر روانشناسی به معاملات خود ادامه دهید.
  • برای اینکه اسیر رفتارهای گله‌ای نشوید بهتر است به خاطر نوسانات کوتاه مدت یک سهم دچار هیجان نشوید و تا زمان ایجاد سیگنال‌های معتبر و منطقی برای ورود یا خروج سهم خود صبر کنید.
  • قبل از تصمیم‌گیری‌ برای خرید یا فروش سهمی، همه‌ جوانب را بسنجید و تجزیه و تحلیل کنید.

معایب و آسیب‌های رفتار گله‌ای در بورس

بروز رفتار گله‌ای ممکن است در کوتاه‌مدت برای گروهی از فعالان بازار سودآور باشد اما در نهایت منجر به ضرر آنان می‌شود.

  • بروز رفتارهای هیجانی
  • پیروی غیر اصولی از تصمیمات جمع بدون تجزیه و تحلیل
  • تصمیم‌گیری‌ غیر منطقی برای خرید و فروش سهم
  • توجه داشته‌ باشید هر صف خرید یا فروشی هم به‌ دلیل رفتار گله‌ای نیست، بنابراین سعی نکنید بر خلاف آن عمل کنید. ممکن است افراد با کسب سود در چندین معامله اینچنینی به این باور برسند که رفتار اکثریت در بازار درست است و سایر معاملات خود را طبق این ذهنیت انجام دهند، در حالی که فرد دچار زیان می‌شود.

رفتار گله‌ای بیشتر در کدام گروه از سرمایه‌گذاران دیده می‌شود؟

  • افراد غیر متخصص و تازه وارد معمولا برای کسب سود بیشتر، از رفتار جمعی سرمایه‌گذاران پیروی می‌کنند.
  • افراد حرفه‌ای که تحت تاثیر رانت یا یک توصیه جمعی قرار می‌گیرند.
  • افرادی که طبق روانشناسی بازار، عدم کنترل هیجانات دارند و بدون تجزیه و تحلیل، اقدام به خرید یا فروش می‌کنند.

جمع‌بندی

یکی از عوامل نوسان‌های بازار، رفتار قبیله‌ای می‌باشد. طبیعتا بازاری با چنین رفتارهایی اصلا بازار منطقی نیست و رفتارهای هیجانی در آن مشاهده می‌شود. برای جلوگیری از چنین رفتارهایی بهتر است احساسات خود را کنترل کنید و از انجام هر گونه معاملات هیجانی بپرهیزید.

مزایا و معایب معاملات الگوریتمی چیست؟

در آینده و با رشد صنعت IT نمی توان از نقش معاملات الگوریتمی در بازارسرمایه چشم پوشی کرد و قطعا معاملات الگوریتمی گسترش خواهد یافت و هرچند الگوریتم مزایای زیادی دارد، در عین حال معایب آن را نیز نباید نادیده گرفت.

به گزارش بیداربورس، دوم مهرماه ۱۳۹۹به منظور حفظ تعادل عرضه و تقاضا در بازار و بازگشت ثبات، معاملات الگوریتمی برای تمامی سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی به جز بازارگردانان دارای مجوز در همه نمادهای معاملاتی بورس و فرابورس به شکل موقت معلق و اکنون با کاهش فضای هیجانی بازارسرمایه و همچنین برآوردها از آغاز حرکت جدید اقتصاد کشور، شرایط برای بازگشت معاملات الگوریتمی به بازار سرمایه فراهم است. در این رابطه صاحب نظران بازار سرمایه ضمن تاکید بر ضرورت توسعه معاملات الگوریتمی می گویند در فضای آرام و بازگشت ثبات به بازار این نوع معاملات عامل افزایش سطح کارایی بازار است. بخشی از صحبت های عنوان شده کارشناسان در اتاق اختصاصی کلاب هاوس بورس۲۴ را می خوانید:

روح الله دهقان، مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس تهران با بیان اینکه معاملات الگوریتمی به دلیل ریزش بازار سهام متوقف شد افزود: سیاست گذاران و ناظر بازار سرمایه، برای رفع هیجان و ترس بازار، این معاملات را متوقف کردند و در بازارهای دنیا نیز معمولا الگوریتم ها تحت نظارت هستند تا خللی در روند بازار ایجاد نکنند.

وی ادامه داد: شرایط جدید تا حدود زیادی نگرانی نهاد ناظر و بورس ها را برطرف کرده است و البته باید تاکید کنیم که الگوریتم ها می توانند بازار را تحت تاثیر قرار دهند. اما در آینده و با رشد صنعت IT نمی توان از نقش معاملات الگوریتمی در بازارسرمایه چشم پوشی کرد و قطعا معاملات الگوریتمی گسترش خواهد یافت و هرچند الگوریتم مزایای زیادی دارد، در عین حال معایب آن را نیز نباید نادیده گرفت. با این حال به هیچ عنوان موافق توقف معاملات الگوریتمی نیستیم و تلاش های زیادی در زمینه راه اندازی مجدد این نوع از معاملات داشتیم.

مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس تهران افزود: اما برخی از معاملات الگوریتمی قابل شناسایی و تشخیص نیستند. ولی در هر حال، الگوریتم ها جزیی از بازار خواهند بود و نسل جدید با برخورداری از تکنولوژی و دانش کامپیوتر، این گروه از معاملات را به بازار وارد خواهند کرد، اما باید ابزارهای نظارتی دقیقی را به کار گیریم. در واقع نمیتوان بدون برخورداری از ابزارهای نظارتی دقیق، بازار را مدیریت کرد. با توسعه بازار و ورود نقدینگی بیشتر، سیستم های نظارتی نیز باید به روز شود.

امید موسوی، مدیرعامل تحلیلگر امید با اشاره به کارکرد و تاثیر معاملات الگوریتم گفت: مدیریت تعداد کدهای زیاد با حجم کم، مدیریت یک کد با حجم بالا مانند شرکتهای بزرگ سرمایه گذاری و صندوق های سرمایه گذاری، استفاده ناشران یا صندوق های بازارگردانی از الگوریتم برای ایجاد نقدشوندگی در بازار و استفاده توسط سهامداران حقیقی مهمترین کارکردهای معاملات الگوریتمی است. همچنین معاملات الگوریتمی میتواند به چرخش و مدیریت سبد، سبدگردان ها کمک کند. البته در زمان صعود بازار، متاسفانه سبدگردان ها به دلیل تمایل مردم به سرمایه گذاری مستقیم، استفاده چندانی از الگوریتم ها نکردند.

جواد عشقی نژاد، عضو هیات مدیره شرکت بورس گفت: زمانی که تکنولوژی در ریزترین مسایل اجتماعی و اقتصادی وارد شده، بازار سرمایه نیز نمی تواند از آن روی گردان باشد.نگاهی به بازارهای سرمایه گذاری دنیا نشان می دهد که ورود نقدینگی با حجم بسیار بالا ، توسعه این بازارها را به دنبال داشت.کاربران مختلف، صندوق های بازارگردانی و سبدگردان ها و در مجموع حقوقی ها مخاطب و کاربر اصلی معاملات الگوریتمی هستند. اما نباید این شائبه پیش آید که سرمایه گذاران خرد، نقشی در این زمینه ندارند. معتقدم راه اندازی معاملات الگوریتمی برای سهامداران خرد از واجبات است، اما شرایط، ضوابط و مقررات خاصی برای راه اندازی آن لازم است.قطعا افزایش حجم معالات، رشد نقدشوندگی و افزایش ارزش معاملات از مهمترین نتایج استفاده از معاملات الگوریتمی خواهد بود.

دلیل ممنوعیت معاملات الگوریتمی در بازار سهام چه بود؟

احمد سحرخیز، رییس کارگروه فناوری اطلاعات کانون کارگزاران عنوان کرد: سال گذشته و در پی ریزش قیمت ها در بازارسهام، سازمان بورس و اوراق بهادار معاملات الگوریتمی را متوقف کرد. سوال مهم این است که چگونه می توان تشخیص داد که درخواست ارسال شده از سوی فرد انجام شده یا الگوریتم؟ این در حالی است که پشت آن الگوریتم نیز یک شخص قرار گرفته و ممکن است معامله گر بدون واکنش به نامه ها و ابلاغیه مبنی بر ممنوعیت معامله، همچنان به کار خود ادامه دهد. به عبارت دقیق تر هیچ تمیزی بین الگوریتم و معامله گر نداریم.

وی افزود: یک دسته از افراد گروه های رسمی سبدگردان هستند که از تکنولوژی الگوریتم استفاده میکنند و در مقابل دسته دیگر به طور غیر رسمی و سبدگردان های شخصی از این الگوریتم ها استفاده می کنند. نمی توانیم از انجام این معاملات جلوگیری کنیم چون قابل شناسایی نیستند. مصوبه قبلی مبنی بر ممنوعیت معاملات الگوریتمی تنها آن گروه از مخاطبانی را محدود کرد که قصد داشتند به صورت رسمی و دارای مجوز از الگوریتم ها استفاده کنند و چنانچه به صورت غیررسمی قصد این کار را داشتند، شناسایی آن ها عمدتا امکان پذیر نیست.

رئیس کارگروه فناوری اطلاعات کانون کارگزاران ادامه داد: در خصوص کارگزاری ها هم باید عنوان کرد که این نهادهای مالی مسول ارسال سفارش معامله گران به بازار هستند و به همین دلیل مخاطب ابلاغیه سازمان بورس ، کارگزاران هستند.

روانشناسی بازارهای مالی

برای درک فرایندهای بازارهای مالی ، شما نیاز به درک کمی از روانشناسی بازار دارید، در هنگام انجام معامله تمام احساسات و خواسته ها به مراتب بیشتر از حالت معمول می باشد ، احساساتی همانند خشم ، عصبانیت ، ترس و امید، گام نخست تجارت خواهد بود که اغلب برای معامله گر بسیار مهم است .

ضعف و طمع ، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا معامله گر را به قربانیان بازی تجارت تبدیل خواهد کرد ، دانستن نقاط ضعف وکاستی های خود به شما برای جلوگیری از ورشکستگی کمک خواهد نمود ، اگر شما بتوانید به درستی رفتار و روانشناسی معامله گران دیگر را ارزیابی کنید به موفقیت خواهید رسید .

طمع

حس غالبی که افراد را وادار به مشارکت در بازارهای مالی می کند عطش ریسک کردن است ، اگر شما در زندگی روزمره بیش از حد محتاط هستید ، فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد ، بنابراین بهترین راه حل برای شما انتخاب نوع دیگری از کسب و کار می باشد ، کسب و کاری که امن و کم مخاطره و کم ریسک باشد.

اگر شما میخواهید شانس خودتان را امتحان کنید ، با خرید و فروش در بازارهای مالی ، بیشتر خودتان را در معرض خطر بزرگی قرار خواهید داد ، ما به شما توصیه میکنیم که یک کازینو را انتخاب نمایید که خیلی بهتر و ارزانتر خواهد بود .

شما باید دو نوع انگیزه را درنظر بگیرید :

الف) منطق ، که برای یک معامله گر حرفه ایی طبیعی، و برای یک معامله گر تازه کار قبل از اولین معامله خود مورد نیاز است .

ب) غیرمنطق ، یا همان احساس که یک شور و شوقی است که هر معامله گر دارد ، اما تعدادی از معامله گران با احساسات بیش از حد محکوم به شکست می شوند.

اگر به موارد زیر توجه کنید ، تشخیص انگیزه شما درطول معاملات سهل و آسان است:

1- شما به دنبال نظر دیگران هستید

2- شما با افکار و منطق خود کار میکنید ( بدون داشتن اطلاعات کافی از بازار سرمایه )

3- شما بدون هیچ برنامه ریزی قبلی وارد بازار سرمایه شده اید .

همه موارد فوق نشان میدهد که معامله گر با شور و هیجان در بازار مالی حرکت میکند نه با دلیل که بهترین راه حل درمان برای کنترل

هیجان ، آماده کردن یک طرح مالی از فعالیت هاست.

امید و انتظار

امیدواری برای کسب سود یکی دیگر از عوامل محرک برای معامله گر است ، بدون شک هدف از هر کاری بدست آوردن و حداکثر رساندن سود است ، با این حال اگر امید و انتظار بیش از محاسبات باشد خطرات ناشی از اغراق در توانایی های خود از تجزیه و تحلیل موقعیت موجود وجود دارد.

به طوری که در تصورات ،خود شما می توانید درآمد اندک واقعی را به یک سود غول پیکر دست نیافتنی تبدیل کنید، امید و انتظار باید با محاسبات معقول و منطقی ارائه شود که قابل دستیابی باشد لذا انتظار اغراق آمیز منجر به نابودی معامله گر تازه کار و مبتدی خواهد شد.

امید در دو مورد زیر بسیار مهم و ضروری است:

(1در هنگام ورود به بازار : معامله گر به امید کسب سود وارد بازارهای مالی خواهد شد و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود نداشته باشد مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.

(2در زمان از دست دادن و فقدان : معامله گر زمانی که امید به تغییر در بهبود اوضاع دارد وقتی در ضرر دست و پنجه نرم می کند این نوع امید سمی و کشنده است.

سه مرحله قبل از رسیدن به حالت اضطراری امید وجود دارد :

1- اول اینکه با ضرر و زیان جزیی واندک امید به برگشت وجود دارد که اغلب توجیه پذیر و اجتناب ناپذیر است.

2- فاز دوم شروع می شود که در این مرحله زیان ادامه خواهد داشت لذا در این زمان برای معامله گر بسیار دشوار و سخت خواهد شد که ارزیابی های منطقی از موقعیت و وضعیت موجود داشته باشد ، در این لحظه بهترین راه حل آن است که موقعیت معامله خود را هر چه سریعتر قبل از اینکه زیان سنگین شود کاملا ببندد یا اینکه بخشی از معامله خود را خارج کند که این موضوع و تصمیم کاملا با توجه به اینکه معامله گر تا چه اندازه می تواند خواسته های خود را کنترل کند قابل تغییر است.

3- مرحله سوم هنگامی صورت می پذیرد که ضرر و زیان بحرانی و خطرناک می شود و امید بواسطه یاس و ناامید جایگزین خواهد شد)معامله گران تازه کار اغلب بسیار ضعیف و ناامید هستند (در این لحظه اکثر معامله گران احساس انهدام نابودی سرافکندگی خواهند داشت و این طور به نظر می رسد تمام جهان در برابر اون جبهه گرفته اند و آماده جنگ هستند.

معامله گرانی که موفق شوند از این سه مرحله عبور کند و در این جنگ پیروز و سربلند شوند می توانند خود را به عنوان معامله گران موفق بازار بدانند ، با این حال در شغل حرفه ای بعدی او در بعد از گذر از مرحله سوم حوادثی رخ خواهد داد که به عنوان ترس شناخته می شود.

ترس

ترس زمانی وارد میدان خواهد شد که معامله گر وارد زیان می شود ، برخی افراد از ترس فلج خواهند شد و اعضای بدن بی حس می شود نمی توانند پاسخی دهند وقتی که به سمت ورشکستگی پیش خواهند رفت ، معامله گران مجبورمی شوند با ترس روبرو شوند و معامله منحصر به فرد انجام دهند که باعث می شود هرچه سریع تر ورشکسته شوند و به کام نابودی کشیده شوند.

در دوره بحرانی معامله گر نیاز دارد وضعیت خود را بهبود ببخشد و به جای نشستن و تماشای رویاها و امیال خود که به آرامی در حال نابودی است موقعیتش را نسبت به حالت قبل درمان کند و بجای اینکه خود را سرزنش و ملامت کند هر چه زودتر به دنبال راهکار و راه چاره ای باشد.

با این حال اقدامات بی نظم و پر هرج و مرج سریع و بدون برنامه ریزی مناسب نیستند . اقدامات باید منطقی و به تدریج در راه رسیدن به خروج از بحران باشد ، معامله گر نباید هراس و وحشت کند و سریعا برای جبران به دنبال باز کردن معامله بدون برنامه ریزی باشد که اگر این عملی را انجام دهد مجدد مراحل به صورت پیوسته ادامه دار خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.