تغییر نحوه محاسبه دامپینگ در آمریکا
در یک پیروزی که برای واردکنندگان به دست آمد، وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرده است که میخواهد نحوه محاسبه مارجینهای ضددامپینگ را تغییر داده و زمانی که یک مارجین نهایی را محاسبه میکند، از میانگین مجموع کالاهای دامپ شده و نشده، استفاده کند.
در یک پیروزی که برای واردکنندگان به دست آمد، وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرده است که میخواهد نحوه محاسبه مارجینهای ضددامپینگ را تغییر داده و زمانی که نحوه محاسبه مارجین آزاد یک مارجین نهایی را محاسبه میکند، از میانگین مجموع کالاهای دامپ شده و نشده، استفاده کند. به گزارش «معدن و توسعه» قبلا وزارت بازرگانی تمامی محصولات دامپ نشده را نیز طوری در نظر میگرفت همانند آنکه قیمت آن نزدیک به قیمت دامپ شده است. در این روش تمامی فروشندگان خارجی که قیمت برخی از کالاهای آنان بسیار ارزان باشد، بدون در نظر گرفتن تعیین میزانی که کالای مشابه آن میتواند به سایر مشتریان به قیمتهای بسیار بالاتری فروخته شود، جریمه میشوند. به روش تعیین تعرفه بدون محاسبه کامل کالای وارداتی دامپ نشده زیروئینگ (Zeroing) میگویند. روش زیروئینگ باعث خشم شرکای تجاری آمریکا شده است که معتقدند این روش به تعرفههای ضددامپینگ شدیدتری منتهی میشود که خلاف مقررات سازمان تجارت جهانی است.
به گزارش معدن و توسعه، روش زیروئینگ را بخش حقوقی سازمان تجارت جهانی محکوم کرده است و میگوید: آمریکا با اعمال این روش قوانین این سازمان را نقض کرده است. اتحادیه اروپا توانست در اجرای اصلاحات در پارهای از مقررات سازمان تجارت جهانی موفقیتهایی را به دست آورد، بدین مفهوم که معتقد است روش زیروئینگ مارجینهای دامپینگی کالاهای صادراتی به آمریکا از جمله میلگرد ضدزنگ فولادی، مفتول، انواع ورقها و بلبرینگ را بیش از حد بالا نشان میدهد.
از آنجایی که این حرکت اتحادیه موفقیتآمیز بوده است، درخواست تجدیدنظر کرده، به طوری که در پارهای از موارد، نیاز به بررسی دارد که براساس آن تعرفههای ضددامپینگ آمریکا عطف به ماسبق شده و باید تعرفههای قبلی نیز کاهش داده شود. از آن زمان تاکنون شرکای تجاری آمریکا منتظرند که ببینند واکنش وزارت بازرگانی آمریکا چگونه است. درحالحاضر آنها حداقل پاسخ قسمتی از سوالات خود را دریافت کردهاند.
هنوز مشخص نیست که آیا تغییر در وزارت بازرگانی آمریکا فقط در مورد تعرفههای ضددامپینگ که در نتیجه بررسیهای اولیه به دست آمد، اعمال خواهد شد یا اینکه در خصوص تعرفههایی خواهد بود که طی بررسیهای دولت بوش تعیین شد.
حاشیه سود چیست و چه انواعی دارد
احتمالا واژه حاشیه سود به گوشتان آشنا باشد. برای همه کسب و کارها محاسبه این مورد از ارکان اساسی محسوب می شود و بر اساس نتیجه به دست آمده در مورد روند کسب و کارشان تصمیم می گیرند. حاشیه سود نسبت سود شرکت (فروش منهای کلیه هزینه ها) تقسیم بر درآمد آن است. نسبت حاشیه سود، در واقع میزان سود را با فروش مقایسه می کند و در نهایت این نتیجه را به شما می دهد که چطور کسب و کار و شرکت شما در کل امور مالی خود را به خوبی مدیریت می کند. با همین موضوع می توانید سود آوری کسب و کارتان را تحلیل کنید. نتیجه فرمولها همیشه به صورت درصد بیان می شود.
سه نوع متفاوت از حاشیه سود یا به عبارتی Profit Margin وجود دارد که هنگام ارزیابی یک کسب و کار مفید هستند و به کارتان می آید. حاشیه سود ناخالص ، سود خالص و حاشیه سود عملیاتی.
حاشیه سود خالص به شما سود حاصل از کل فروش را گزارش می دهد ، حاشیه سود عملیاتی سود حاصل از فعالیتهای عملیاتی را نشان می دهد و حاشیه سود ناخالص سود باقیمانده پس از محاسبه هزینه های خدمات یا کالاهای فروخته شده است.
نحوه محاسبه حاشیه سود خالص چیست
فرمول حاشیه سود خیلی ساده است. فقط باید در این فرمول، سود را حساب کنید و آن را بر درآمد تقسیم می کند. در واقع نسبت سود خالص به فروش است و برای اندازه گیری سلامت یک کسب و کار مهم است.
فرمول حاشیه سود ناخالص:
این حاشیه شود ناخالص، درآمد را با هزینه های متغیر مقایسه می کند. حاشیه سود ناخالص به شما می گوید که هر محصول بدون هزینه ثابت چه میزان سود برای شما به دست می آورد. هزینه های متغیر شامل هر هزینه ای است که طی یک فرآیند متحمل می شود و می تواند با نرخ تولید (خروجی) متفاوت باشد. یعنی در واقع هزینه های سربار را برای حاشیه سود ناخلص در نظر می گیرند. کسب و کا ها از محاسبه این مورد برای مقایسه خطوط تولید مانند مدل های خودکار یا اتوماسیان شده استفاده می کنند.
شرکت های خدماتی مانند شرکت های حقوقی می توانند از هزینه درآمد (کل هزینه برای دستیابی به فروش) به جای هزینه کالاهای فروخته شده استفاده کنند.
سود ناخالص را با استفاده از این فرمول محاسبه می کنند:
درآمد – (مواد مستقیم + کار مستقیم + سربار کارخانه)
و فروش خالص نحوه محاسبه مارجین آزاد با استفاده از:
درآمد – هزینه بازده فروش ، کمک هزینه و تخفیف
حاشیه سود عملیاتی
این حاشیه هم هزینه های کالاهای فروخته شده ، هم هزینه های مربوط به فروش و اداره و هم سربار را شامل می شود. فرمول حاشیه سود عملیاتی در اکثر صنایع یکسان است ، اما نتیجه ای که در هر یک از عناصر موجود است می تواند برای هر موردی از محاسبه متفاوت باشد. فرمول حاشیه عملیتانی به شکل زیر است:
موجودی اولیه + خریدها – پایان موجودی
بعد تمام هزینه های فروش و اداری خود را با هم جمع کرده و از آن با پول و درآمد موجود در فرمول زیر استفاده می کنید:
حاشیه سود خالص
نسبت حاشیه سود خالص ، درصدی از درآمد یک کسب و کار پس از کسر کلیه هزینه ها از کل فروش ، تقسیم بر درآمد خالص است. سود خالص کل درآمد منهای کلیه هزینه ها است:
درآمد کل – (+ استهلاک + هزینه های بهره + مالیات + سایر هزینه ها)
سپس در معادله از سود خالص استفاده می کنید:
سود خالص ÷ کل درآمد x 100
این درصد به شما سود خالص شرکت را نشان می دهد.
این نسبت به دلیل ساختارهای مالی و هزینه های مختلفی که صنایع مختلف از آن استفاده می کنند ، در مقایسه با صنایع مختلف ابزار مناسبی برای مقایسه نیست.
محاسبه این موارد چگونه بر اقتصاد تأثیر می گذارد
حاشیه سود برای اقتصاد بازار آزاد که توسط سرمایه داری هدایت می شود حیاتی است. این موارد باید در مقایسه با کسب و کارهای مشابه برای جذب سرمایه گذار به اندازه کافی بالا باشد. حاشیه سود، به نوعی به تعیین میزان عرضه برای اقتصاد بازار کمک می کند. اگر کالایی یا خدماتی سود ایجاد نکند ، کسب و کارها به دنبال تولید این محصول و خدمات نمی روند.
اکثر کشورهای توسعه یافته برای بالا بردن سود خود از نیروهای جهان سوم استفاده می کنند که نیروی به نسبت ارزان تری هستند. به این وسیله چون قصد دارند محصولات خود را با قیمت های رقابتی بفروشند و شود حاشیه ی معقولی هم حفظ کنند. برای مثال در آمریکا برای پایین نگه داشتن قیمت های فروش ، کسب و کارشان را به نحوه محاسبه مارجین آزاد سمت کارمندان کم هزینه در مکزیک، چین یا سایر کشورهای خارجی سوق می دهند.
محاسبه این موارد ممکن است به شرکت ها در ایجاد استراتژی های قیمت گذاری برای محصولات یا خدمات کمک کند. شرکت ها قیمت های خود را بر اساس هزینه های تولید محصولاتشان و میزان سودی که می خواهند بدست آورند تنظیم می کنند.
به عنوان مثال ، فروشگاه هایی عموما می خواهند ۵۰ درصد حاشیه ناخالص داشته باشند تا هزینه های توزیع به علاوه بازده سرمایه را پوشش دهند. به این حاشیه قیمت کلیدی می گویند هر نهادی که درگیر فرآیند رساندن کالایی به قفسه ها است ، قیمت را دو برابر می کند و خرده فروشان را برای پوشش هزینه ها به حاشیه ناخالص ۵۰٪ می رساند.
اصطلاحات بازار فارکس
بازار فارکس اصطلاحات فراوان و نسبتا پیچیده ای دارد که یادگیری آن برای هرمعامله گری لازم و واجب است. زیرا بدون دانش از اصطلاحات فارکس ممکن است ضرر زیادی متحمل شویم. و به موفقیتی در این بازار پردرآمد دست پیدا نکنیم.
اصطلاحات عمومی فارکس
SYMBOL: سیمبل معاملاتی نمادهایی هستند که در بازار برای معامله وجود دارند. مثلا نماد معاملاتی اپل AAPL هست. یا جفت ارز یورو به دلار که با نماد معاملاتی EUR/USD در بازار حضور دارد. برای معامله روی این سیمبل ها کلیک میکنیم و معامله را انجام میدهیم.
PRICE: نشان دهنده قیمت اکنون سیمبل معاملاتی است.
Bid PRICE: در بازار برای معامله کردن هر سیمبل دو قیمت وجود دارد. به قیمت فروش در بازار BID میگویند.
Ask PRICE: اگر بخواهیم در بازار فارکس نمادی را خریداری کنیم، باید قیمت ASK را بپردازیم. قیمت BID پایین تر و قیمت ASK بالاتر است. به عنوان مثال در این لحظه برای معامله طلا، ASK (قیمت خرید) برابر با 1،290.00 هست و BID (قیمت فروش) برابر با 1،289.5 است.Spread: به اختلاف ASK و BID اسپرد میگویند. برای مثال در طلا قیمت خرید برابر با 1،290 هست و قیمت فروش برابر با 1،289.5 بنابراین عدد اسپرد برابر با 0.5 دلار است.
تا به حال به صرافی مراجعه کردید؟ صراف ارز شما را به قیمت کمتری خریداری کرده، و اگر بخواهید از او همان ارز را بخرید به شما قیمت نحوه محاسبه مارجین آزاد بیشتری پیشنهاد میدهد. این عدد همان اسپرد هست. پس تا اینجا مفهوم اسپرد چیست و اسپرد در فارکس چیست ر ا قطعا متوجه شده اید.
Trade: به هر معامله ای که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی انجام میشود TRADE میگویند. واژه TRADE هم به معنای معامله کردن هست و هم به معنای معاملاتی که انجام داده ایم.
Trader: به کسی که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی مانند بورس، آتی و CFD معامله میکند، معامله گر یا TRADER میگویند.
BUY: برای انجام معامله خرید در بازار فارکس، از گزینه BUY و یا خرید استفاده میکنیم و روی آن کلیک میکنیم.
Sell: برای انجام معامله فروش در بازار فارکس از گزینه SELL و یا فروش استفاده میکنیم.
نکته مهم این است که گزینه فروش به معنی فروش دارایی و سیمبلی که خریداری کردیم نیست. گزینه فروش برای کسب سود از پایین آمدن قیمت و یا در حقیقت فروش نحوه محاسبه مارجین آزاد برای تحویل آتی هست. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، به مقاله بازار آتی چیست و بازار CFD چیست مراجعه کنید.
Close: برای بستن معاملات خرید و یا فروش در بازار فارکس از گزینه close استفاده میشود. برای مثال، ما صد سهم اپل خریداری کردیم. برای فروش این سهام و کسب سود خودمان از گزینه close استفاده میکنیم. و یا اگر سهام اپل را فروخته باشیم که از پایین آمدن قیمت کسب سود کنیم، باز برای کسب سود خود از گزینه close استفاده میکنیم. برای مطالعه بیشتر درباره نحوه معامله کردن در بازار فارکس به مقاله مقدمات معامله در بازار فارکس نحوه محاسبه مارجین آزاد مراجعه کنید.
انواع اصطلاحات درخواست معاملاتی - Order Type
Instant Execution
برای معاملاتی که میخواهیم همین لحظه با قیمت الان به صورت دستی انجام دهیم، گزینه instant execution را انتخاب میکنیم. در این نوع از درخواست، معامله شما با سرعت زیاد، با قیمت همین لحظه و در همین لحظه انجام میشود.
Pending Orders
یکی از انواع معاملات بوده که معامله به صورت آنی انجام نمیشود. بلکه برای معامله خود میتوانیم قیمت و یا زمان مشخص کرده و هنگامی که آن قیمت فرا رسید، خود کارگزاری به صورت خودکار، معامله ما را فعال میکند
مثال: شما تصور میکنید که قیمت طلا با رد شدن از مرز 1،300 به شدت رشد خواهد کرد. بنابراین وارد حساب معاملاتی خود شده، روی طلا کلیک میکنیم. گزینه pending order را مشخص کرده و درخواست میدهیم در عدد 1،300 برای ما به صورت خودکار خرید کند. اما pending order چند نوع داشته که هر کدام کاربردهای متفاوتی برای خرید و فروش دارند.
انواع pending order
Buy Stop
فرض کنید میخواهیم نفت را در قیمت بشکهای 65 دلار بخریم. هم اکنون در یک روند صعودی قیمت 62 دلار هست. فکر میکنیم اگر قیمت به 65 دلار برسد، نشان دهندهی حجم زیاد تقاضا برای نفت، تایید قطعی روند صعودی است. ما باید یک درخواست خرید در قیمت 65 دلار به کارگزاری خود بدهیم.
اما چگونه؟ وارد حساب معاملاتی خود شده، روی نفت کلیک کرده و pending order را انتخاب میکنیم. در بخش انواع pending order روی گزینه BUY STOP کلیک میکنیم. BUY STOP برای معاملاتی هست که قیمتی که میخواهیم برای خرید سفارش دهیم، بالاتر از قیمت اکنون بازار هست. مثلا در یک روند صعودی میتوانیم در قیمت های بالاتر BUY STOP بگذاریم که هر چه قدر قیمت صعود میکند، به صورت خودکار خریدهای ما فعال شوند.
Buy limit
هنگامی که میخواهیم درخواست خرید یک سیمبل را پایینتر از قیمت کنونی بدهیم، از buy limit استفاده میکنیم. مثال: اکنون قیمت سهام اپل 170 دلار بوده و شما قصد دارید که اگر قیمت به 150 دلار رسید، سهام اپل را خریداری کنید. پس از گزینه buy limit استفاده میکنیم.
Sell Stop
اگر بخواهیم در یک روند نزولی، در قیمتی پایینتر از قیمت کنونی بازار، نمادی را بفروشیم، از sell stop استفاده میکنیم. مثال: مثلا در سال 2008 میلادی، بعد از اینکه شاخص داوجونز شروع به ریزش کرد، شما تصمیم میگیرید که در روند نزولی، داوجونز را فروخته و از پایین آمدن بازار کسب سود کنید. مثلا قیمت در 14،000 بوده، شما میتوانستید چند سفارش فروش در قیمت های 13،000؛12،000؛ 10،000 و … گذاشته و هنگامی که قیمت بازار به قیمت درخواستی شما رسید، کارگزاری به صورت خودکار برای شما این معامله را انجام دهد.
Sell limit
هنگامی که شما میخواهید سیمبلی را در قیمتی بالاتر از قیمت اکنون بفروشید، از گزینه Sell limit استفاده میکنیم. مثال: هم اکنون قیمت طلا در 1،290 بوده و میخواهیم هنگامیکه قیمت به 1،300 رسید، طلا را بفروشیم. زیرا فکر میکنیم که بعد از رسیدن به این قیمت، طلا فرو میریزد. در اینجا باید از سفارش Sell limit استفاده کنیم.
Order Price
در معاملاتی که به صورت pending هستند، ما باید قیمت خرید و یا فروش را به کارگزار خود نحوه محاسبه مارجین آزاد اعلام کنیم. Order price قیمت مطلوب ما برای انجام سفارشات هست.
Order Time
هنگامی که از pending استفاده میکنیم، میتوانیم زمان انجام معامله را مشخص کنیم. آیا میخواهیم معامله همین امروز انجام شود، یا هر زمانی که رسید به آن قیمت صورت گیرد، و یا یک روز مشخص مدنظرمان هست.
Position
به معاملاتی که در بازار انجام شده است، پوزیشن نیز میگویند. به عنوان مثال طلا خریدهایم و میگوییم در طلا پوزیشن خرید داریم.
Volume
هنگامی که میخواهیم در بازار فارکس معامله کنیم، باید حجم و تعداد دارایی ای را که میخواهیم بخریم را مشخص کنیم. به عنوان مثال چند سهام اپل، چند بشکه نفت، چند اونس طلا، چند عدد بیت کوین و … برای مشخص کردن حجم در بازار فارکس از معیاری به عنوان لات استفاده میشود. هر لات تقریبا برابر است با 100 هزار از ارز پایه و یا تقریبا 100 هزار دلار. برای اطلاعات کامل درباره حجم در بازار فارکس به مقاله لات چیست مراجعه کنید.
Stop Loss
یکی از مواردی که حتما هر معاملهگری باید به فکر آن باشد، حد ضرر گذاشتن در بازار فارکس هست. فرض کنید ما طلا را در قیمت 1،300 دلار خریدیم و چند روز به آن نگاهی نمیکنیم. وقتی باز میگردیم متوجه میشویم که طلا ریزش کرده و به قیمت 1،280 دلار رسیده و ما تمام پول خود را از دست دادهایم. چه درسی از این اتفاق میگیریم؟
ما میتوانستیم حد ضرر بگذاریم. حد ضرر یعنی به کارگزار خود بگوییم هنگامی که قیمت به عدد 1،290 دلار رسید، معامله من را ببند. من نمیخواهم بیشتر از این ضرر کنم. هنگامیکه داریم معامله خود را چه به صورت instant execution و یا pending انجام میدهیم، میتوانیم حد ضرر خود را مشخص کنیم. توجه کنید حدضرر برای خرید، پایین تر از قیمت فعلی بازار است و برای فروش بالاتر از قیمت بازار است.
Take Profit
حد سود نیز مانند حد ضرر اهمیت زیادی در بازار فارکس دارد. حد سود قیمتی است که ما میخواهیم پوزیشنمان در آن قیمت و با سود مشخصی بسته شود. به عنوان مثال، طلا را در قیمت 1،300 دلار خریده، برای کارگزار خود سفارشی میگذاریم که اگر قیمت به 1،305 رسید، پوزیشن ما را با سود ببندد. در هنگام سفارش گذاری میتوانیم حد سود معامله خود را انتخاب کنیم. توجه کنید حد سود برای خرید، بالاتر از قیمت فعلی بازار بوده و برای فروش پایینتر از قیمت بازار است.
Balance, Equity, Margin
Balance: به موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز Balance میگویند.
Equity: به موجودی حساب شما با احتساب کردیت، سود و زیان معاملات باز و بونوس Equity میگویند. به عنوان مثال اگر شما 1،000 دلار در حساب خود داشته باشید، مجموع معاملات بازتان 300 دلار سود باشد، Equity شما 1،300 دلار بوده و Balance شما 1،000 دلار.
Margin: هنگامیکه ما حساب خود را در بازار فارکس شارژ میکنیم، با توجه به اهرم (leverage) حساب معاملاتی خود کارگزاری به ما یک اعتبار معاملاتی میدهد.به عنوان مثال، اگر ما یک حساب 1،000 دلاری داشته و اهرم حساب ما هم 1:100 باشد، ما میتوانیم در بازار فارکس تقریبا 100 هزار دلار (1 لات) معامله کنیم. قبل از انجام معامله، مارجین حساب ما صفر بوده و هنگامیکه اولین معامله خود را انجام میدهیم، با توجه به حجم معامله مارجینی به حساب ما اضافه میشود.
مثال: فرض کنید ما 1،000 دلار در حساب خود داشته و اهرم حساب هم 1:100 هست. یعنی کارگزاری به ما 100 برابر پول مان را اعتبار معاملاتی میدهد. ما 0.01 لات یورو به دلار بخریم، اندازه 10 دلار از حساب ما مارجین برداشته میشود. به زبانی دیگر، مارجین مقداری است که به ازای هر معامله در حساب ما قفل شده و دیگر نمیتوانیم معاملهای انجام دهیم. بنابراین با مفه وم مارجین چیست ک املا آشنا شدید.
Free Margin
مارجین آزاد به مارجین استفاده نشده در حساب ما گفته میشود. به عنوان مثال، ما یک حساب 1،000 دلاری با اهرم 1:100 داریم. 0.01 لات یورو به دلار خریداری میکنیم و 10 دلار مارجین میگیرد و 10 دلار نیز از مارجین آزاد ما کم میکند. حالا اگر ما چند تا معامله داشته باشیم و مارجین آزادی برایمان نمانده باشد، هنگامی که درخواست معامله جدید بدهیم، سیستم به شما خطا not enough money (کافی نبودن پول) را میدهد. بنابراین مارجین آزاد برای انجام معامله جدید لازم بوده و اگر مارجین آزاد ما به اندازه مارجین آزادی که برای خرید و یا فروش یک دارایی لازم هست نباشد، سیستم معامله را قبول نمیکند.
نحوه محسابه مارجین آزاد:
Equity + margin= free margin
اکویتی + مارجین= مارجین آزاد
یعنی اگر ما معاملهای داشته باشیم که در سود باشد به مارجین آزاد ما اضافه شده و میتوانیم معاملات بیشتری انجام دهیم.
Margin Level
سطح مارجین و یا مارجین لول، از تقسیم equity بر margin به دست میآید و در صفحه معاملات شما نمایش داده میشود. به عنوان مثال ما اگر 1،000 دلار در حساب معاملاتی خود داشته و 0.2 لات یورو به دلار بخریم که تقریبا 200 دلار مارجین استفاده میکند. اگر در لحظه اول حساب ما در سود و ضرر خاصی نباشد و عدد اکویتی اندازه موجودی حساب (balance) باشد، مارجین لول ما میشود:
این عدد در صفحه معاملات کنار مارجین و… نمایش داده میشود. بیشترین استفاده سطح مارجین و یا مارجین لول در شناسایی margin call level و stop out level هست.
Margin Call Level
Margin call level: مارجین کال به معنی آن است که ضرر شما به حدی میرسد که دیگر نمیتوانید معامله جدید باز کنید و فقط میتوانید معاملات باز خود را ببندید. در این لحظه کارگزاری شما از طریق ایمیل و یا تماس تلفنی به شما اطلاع داده که اوضاع حساب شما خطرناک بوده و ممکن است پول خود را از دست بدهید. مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که سطح مارجین (margin level) شما به حدی برسد که دیگر نتوانید معامله جدید باز کرده و اگر حساب خود را شارژ نکنید، ممکن است تمامی معاملات باز شما بسته شوند.
به آن مقدار از سطح مارجین (margin level) که شما کال مارجین میشوید و دیگر نمیتوانید معامله ای انجام دهید، سطح مارجین کال (margin call level) میگویند. در مثال قبلی ما 1،000 دلار داشتیم، 0.2 لات یورو به دلار خریدیم و مارجینی که استفاده شد، 200 دلار بود. حال فرض کنید یورو نحوه محاسبه مارجین آزاد به دلار ریزش کند، در حدی که ما 800 دلار در ضرر باشیم و تنها 200 دلار در حسابمان باقی مانده باشد. یعنی در حقیقت سطح مارجین ما بشود 100%.
Equity / margin *100% = margin level
200/200 *100%= 100%
حال اگر سطح مارجین کال کارگزاری شما 100% باشد، شما دیگر نمیتوانید معامله جدیدی باز کرده و کارگزاری به شما در خواست شارژ حسابتان را میدهد. زیرا اخطار مارجین کال دریافت کردید.
Stop Out Level
استاپ اوت یک اتفاق ناخوشایند برای تمامی معامله گران است. زیرا هنگامی که حساب ما به سطح استاپ اوت برسد، تمامی معاملات ما به صورت خودکار بسته شده و تنها اندکی از پول ما باقی می ماند.
سطح استاپ اوت (stop out) چیست؟
سطح استاپ اوت (stop out) و سطح کال مارجین (Margin Call) تقریبا شبیه هم هستند. البته استاپ اوت از کال مارجین به مراتب بدتر است.
در فارکس، استاپ اوت به این معنی است که سطح مارجین شما به درصد خاصی کاهش یافته، که در این سطح بروکر شما به طور خودکار یک یا چند معامله شما را میبندد.
(منظور از سطح مارجین Margin Level: اکوئیتی تقسیم بر مارجین ضربدر ۱۰۰ است که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت.)
استاپ اوت به دلیل کم بودن مارجین آزاد در حساب معاملاتی شما رخ میدهد. یعنی میزان مارجین آزادی که در حسابتان وجود دارد برای باز ماندن معاملات شما کافی نیست.
اگر بخواهم دقیقتر بگویم، استاپ اوت زمانی رخ میدهد که درصد اکوئینی (Equity) شما، کمتر از درصد مارجین استفاده شده (Used Margin) که در بروکر شما مشخص شده است، برسد.
(منظور از Equity موجودی حساب شماست. اگر معاملهای باز دارید و از آن سود کردید به اکوئیتی شما اضافه میشود و اگر ضرر کنید از اکوئیتی شما کم میشود.)
اگر حساب شما به این سطح برسد، بروکر به طور خودکار شروع به بستن معاملاتتان میکند، و این کار را نحوه محاسبه مارجین آزاد از ضرردهترین معاملات شما شروع میکند و تا زمانی که بتواند سطح مارجین شما را به بالای محدوده استاپ اوت برساند، این کار را ادامه میدهد.
به محض این که سطح مارجین شما به نزدیکی یا در محدوده پایینتر از سطح استاپ اوت (stop out) قرار گیرد، بروکر شما شروع به بستن معاملات میکند تا جلوی ضررهای بیشتر شما را بگیرد.
بستهشدن معاملات توسط بروکر را استاپ اوت (stop out) میگویند.
توجه داشتهباشید، زمانی که فرآیند استاپ اوت شروع شود، معمولا نمیتوان آن را متوقف کرد و این فرآیند به صورت خودکار انجام میشود.
حتی پشتیبان بروکر هم نمیتواند برای شما کاری انجام دهد و این فرآیند را متوقف کند.
استاپ اوت را همچنین به نامهای Margin Closeout Value ،Liquidation Margin، و Minimum Required Margin نیز میشناسند.
مثال:
به عنوان مثال فرض کنید سطح استاپ اوت در بروکر شما ۲۰% در نظر گرفته شده باشد.
این بدین معنی است که بروکر شما، زمانی که سطح مارجین حساب شما به ۲۰% برسد، به صورت خودکار معاملات را میبندد.
۲۰% سطح مارجین = سطح استاپ اوت
طبق تصور زیر فرض کنید حساب معاملاتی با موجودی ۱۰۰۰ دلار دارید و ۸۰۰ دلار آن را در ضرر هستید.
زمانیکه سطح مارجین شما به ۱۰۰% برسد، از طرف بروکر پیغام کال مارجین دریافت میکنید. با این حال فرض کنید هنوز تصمیمی نگرفتید که مجددا حسابتان را شارژ کنید، چون فکر میکنید که بازار به سمت مورد نظر شما باز خواهد گشت.
( در محدوده کال مارجین شما میتوانید معامله هایتان را باز بگذارید اما نمیتوانید معامله جدیدی باز کنید.)
طبیعتا این بدین معنی است که شما به هیچ عنوان معاملهگری خوبی نیستید چون ریسک زیادی برای این معامله کردید و همچنین در مورد معامله کاملا اشتباه فکر میکردید.
برگردیم به مثال، بازار همچنان خلاف پیشبینی شما حرکت میکند.
و حالا ۹۶۰ پیپ در ضرر هستید، که اگر ارزش دلاری هر پیپ ۱ دلار باشد، بدین معنی است که ۹۶۰ دلار در ضرر هستید و اکوئیتی شما به ۴۰ دلار رسیده است.
همانطور که گفتم اکوئینی را بدین صورت محاسبه می کنیم:
سود و ضرر شناور + موجودی حساب = اکوئیتی
که در این مثال بدین صورت است
همچنین سطح مارجین شما به ۲۰% رسیده است که بدین طریق محاسبه میشود:
۱۰۰% * (مارجین استفاده شده برای معامله / اکوئیتی) = سطح مارجین
که در این مثال بدین صورت است:
۱۰۰% * (۲۰۰$ / ۴۰$) = ۲۰%
برای انجام این معامله ۲۰۰ دلار مارجین نیاز داشتهاید پس مارجین استفاده شده (Used Margin) نباید به زیر ۲۰۰ دلار برسد.
در این مرحله، معامله شما به صورت خودکار بسته خواهد شد.
زمانی که معامله شما بسته میشود، مارجینی که برای آن معامله استفاده شده است (بلاک شده است)، آزاد خواهد شد و تبدیل به مارجین آزاد (Free Margin) میشود.
درست است این شرایط میتواند ناامید کننده باشد، چون تا قبل از این ۹۶۰ دلار ضرر شما به صورت شناور (Floating) و تحقق نیافته (Unrealized loss) بود ولی با این کار ضرر شما ثبت میشود و موجودی جدید حساب شما به ۴۰ دلار میرسد.
زمانی که معامله بازی نداشته باشید، اکوئیتی و مارجین آزاد شما با هم برابر خواهد بود. که در این مثال هر دو ۴۰ دلار هستند.
زمانی که حساب معاملاتی شما در آستانه سطح مارجین قرار بگیرد، در پلتفرم معاملاتی بدین صورت نمایش داده خواهد شد:
اگر چندین معامله باز داشته باشید، بروکر معمولا از ضرردهترین معامله شروع به بستن میکند.
هر معاملهای که بسته میشود مارجین استفاده شده در آن، آزاد میشود که همین امر سبب میشود سطح مارجین شما افزایش پیدا کند.
اما حتی اگر با بستن ضرردهترین معامله، باز هم سطح مارجین شما به بالای ۲۰% نرسد، بروکر اقدام به بستن باقی معاملات تا زمانی که سطح مارجین به بالای ۲۰% برسد، میکند.
سطح استاپ اوت اجازه نمیدهد نسبت به مقداری که واریز کردید، پول بیشتری از دست بدهید و به بروکر بدهکار شوید.
اگر معامله شما همچنان به ضررش ادامه دهد، در نهایت موجودی حساب شما صفر میشود و ممکن است حتی موجودی شما منفی شود و به بروکر بدهکار شوید.
بروکر ترجیح میدهد خودش به وسیله استاپ اوت معامله شما را ببندد تا این که منفی شدن حساب معاملاتی شما را ببیند و از شما بستانکار شوند.
اگر چند معامله باز داشته باشید، چه اتفاقی رخ میدهد؟
در مثال بالا، ما این سناریو را در نظر گرفتیم که یک معامله باز داشته باشید. اما اگر چندین معامله باز داشته باشیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟
خوب به نظر میرسد که شما بیشتر قمارباز هستید تا یک معاملهگر. ولی خوب به هر حال اجازه دهید مثالی بزنم که اگر این اتفاق رخ دهد و شما چندین معامله باز داشتهباشید فرآیند بستهشدن معاملات چطور شکل میگیرد.
هر بروکر فرآیند مخصوص خودش را دارد، پس اول از چگونگی انجام این پروسه مطمئن شوید. روشی که ما در اینجا بیان میکنیم بین بروکرها بسیار رایج است و به شما پیشزمینهای میدهد که اگر درصد زیادی از حسابتان را ریسک کنید، ممکن است چه اتفاق تلخی را تجربه کنید.
فرض کنید سطح استاپ اوت در بروکر شما ۱۰۰% باشد.
در هر مقطعی اگر سطح مارجین شما به زیر ۱۰۰% مورد نیاز برسد، پروسه بستن خودکار معاملات شما، با ضرردهترین معامله آغاز میشود.
پس اگر چندین معامله باز داشته باشید، معاملهای که بیشترین ضرر را به حساب شما زده است، ابتدا بسته میشود و این روند به همین ترتیب ادامه خواهد داشت تا زمانی که سطح مارجین شما به ۱۰۰% یا بیشتر از آن برسد.
این فرآیند بستگی به این دارد که در معاملات بازتان چه مقدار حجم و مقدار سود و ضرر شناور دارید، چون اگر نیاز باشد بروکر تمام معاملات شما را میبندد تا به مارجین مورد نظر برسد.
به خاطر داشتهباشید که تنها شما مسئول حساب معاملاتیتان هستید و باید حواستان باشد که مارجین مورد نیاز برای معاملاتتان به اندازه کافی دارید یا خیر. پس زمانی که بروکر معاملات شما را به طور خودکار میبندد، فقط باید خودتان را سرزنش کنید.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
باشگاه مشتریان آگاه
در این مطلب، درباره خدمات امکانات آموزش بورس در اصفهان صحبت خواهیم کرد. بورس یکی از جذابترین بازارها برای سرمایهگذاری است. شاید زمانی که صحبت از «سود» میشود، هر بازاری که چنین قابلیتی داشته باشد، جذاب به نظر بیاید؛ اما در بازار بورس سوددهی تنها یکی از عوامل جذب کننده است.
آموزش بورس در آبادان
این روزها همه به ارزش و اهمیت سرمایهگذاری پی بردهاند. هر کسی به دنبال یافتن روشی برای حفظ ارزش پول در برابر تورم و یافتن روشی برای کسب سود است و در این میان، بورس محبوبیت کمسابقهای به دست آورده است.
آخرین مهلت کال مارجین ها در بازار آتی
یکی از اتفاقات ناخوشایند در بازار آتی، کال مارجین شدن معاملهگران است. در واقع اگر معاملهگری در این بازار بیش از ۳۰ درصد زیان کند، وضعیت حساب وی به اصطلاح کال مارجین میشود و باید طی مهلتی که کارگزار مشخص میکند، اقدام به خروج از وضعیت کال مارجین کند. در این مقاله به بررسی آخرین مهلت کال مارجین ها در بازار آتی میپردازیم. گفتنی است که این مهلت، طبق مفاد دستورالعمل اجرایی معاملات قراردادهای آتی در شرکت بورس کالای ایران ( سهامی عام) مشخص میشود.
چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
زمانی که فردی تصمیم به سرمایه گذاری میگیرد، گزینههای متعددی پیش روی خود دارد. سرمایهگذاری در بورس، ملک، زمین، ارز، طلا، سکه و صندوقها سرمایهگذاری از جمله انتخابهای سرمایهگذاران به شمار میروند. ضمن اینکه برای انتخاب روش مناسب، معیارهای متفاوتی مثل میزان دارایی، ریسکپذیری و بازده مورد انتظار نیز باید مورد توجه قرار گیرند. در بین همه معیارها، «افق زمانی» موضوعی متفاوت است. سرمایهگذاری میتواند با دو استراتژی «بلندمدت» و «کوتاهمدت» انجام شود که هر یک از آنها ویژگیهای خاص خود را دارد و میتواند نتیجه متفاوتی را برای فرد حاصل کند. در ادامه، قصد داریم به این موضوع بیشتر بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
سهام شناور آزاد در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
سهام شناور آزاد یکی از مفاهیم مهم در بازار بورس به شمار میرود که لازم است سرمایهگذاران با آن آشنا شوند. یکی از مشخصات نماد که در سایت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc) با آن مواجه میشویم، سهام شناور است و میتواند معیاری باشد که با استفاده از آن، میزان نقدشوندگیو ریسک سرمایهگذاری در یک سهم را تخمین بزنیم. در این مقاله سعی داریم شما را بیشتر با این مفهوم و نحوه محاسبه آن آشنا کنیم.
بانکداری سرمایه گذاری یا شرکت تامین سرمایه چیست؟
صنعت بانکداری سرمایه گذاری یکی از پیشگامان صنایع در بخش خدمات مالی است که طی سالیان متمادی موفق به ارائه خدمات متنوع در حوزه تامین مالی، ادغام و تملیک، تغییر ساختار و مدیریت دارایی شده است. نهادهای ارائهدهنده این خدمات در سطح بینالمللی با عنوان بانک سرمایه گذاری و در ایران با عنوان شرکت تامین سرمایه شناخته میشوند.
-
لینک های مفید
دفتر مرکزی: تهران- خیابان نلسون ماندلا(آفریقا)- بالاتر از میرداماد- بن بست پیروز - پلاک 13
مدرسه بورسی: خیابان ولیعصر- بالاتر از میدان ونک- خیابان خدامی- بن بست لیلا- پلاک 7
دیدگاه شما