با رسیدن بسیاری از قیمتها به سطوح حمایتی ممکن است در ادامه به تدریج از منفیها کاسته شده و تحرکات مطلوب تری در بازار شکل گیرد. همچنین با در نظر گرفتن اخبار در خصوص لایحه بودجه سال آینده و حذف ارز ترجیحی در بخشی از صنایع، کفِ بورس کجاست؟ میتوان بازار فردا را با معاملاتی متعادل در گروههای متاثر از این اخبار نیز تصور کرد.
کفِ بورس کجاست؟
با رسیدن بسیاری از قیمتها کفِ بورس کجاست؟ به سطوح حمایتی ممکن است در ادامه به تدریج از منفیها کاسته شده و تحرکات مطلوب تری در بازار شکل گیرد. همچنین با در نظر گرفتن اخبار در خصوص لایحه بودجه سال آینده و حذف ارز ترجیحی در بخشی از صنایع، میتوان بازار فردا را با معاملاتی متعادل در گروههای متاثر از این اخبار نیز تصور کرد…
طی بازار 1400/10/25 از ابتدا شاهد افزایش حضور سهامداران در عرضهها بودیم، چنانکه در برخی گروهها کفِ بورس کجاست؟ معاملات حتی به کف قیمتی و صفهای فروش نیز کشیده شد و با جو منفی حاکم بر بازار، شاخص روند نزولی و منفی را در پیش گرفت و درنهایت با روندی نزولی کار خود را به اتمام رساند. ارزش معاملات خرد حدود 13 درصد کاهش یافت و تراز نقدینگی حقیقیها منفی شد.
اگرچه تمامی موارد از احتمال حصول توافق و آزاد شدن بخشی از منابع بلوکه شده ایران تا خبرهایی چون حذف ارز 4200 تومانی و رشد نسبتا خوب در بازارهای جهانی و رسیدن قیمت کاتد مس به بیش از 10 هزار دلار به نفع صنایع مرتبط به نظر می رسد، اما نبود خریدار کافی و نقدینگی قابل ملاحظه به واسطه بی اعتمادی و ابهامات به خصوص تردیدهای برجامی شرایط را پیچیده و چالش برانگیز کردهاست.
اکنون اگرچه بازار در شرایطی است که نمیتوان نظر یکپارچهای در مورد تمام صنایع داد و گاها صنایع به واسطه اخبار مثبت یا منفی روندی یکسان ندارند، اما با توجه به روند عرضه و تقاضا طی بازار امروز و پایان یافتن معاملات بسیاری از نمادها در بازههای منفی، میتوان انتظار داشت بخشی از عرضهها به بازار فردا منتقل و شاهد تحرکات سمت عرضه در ابتدای معاملات باشیم.
البته با رسیدن بسیاری از قیمتها به سطوح حمایتی ممکن است در ادامه به تدریج از منفیها کاسته شده و تحرکات مطلوب تری در بازار شکل گیرد. همچنین با در نظر گرفتن اخبار در خصوص لایحه بودجه سال آینده و حذف ارز ترجیحی در بخشی از صنایع، میتوان بازار فردا را با معاملاتی متعادل در گروههای متاثر از این اخبار نیز تصور نمود.
کفِ بورس کجاست؟
با رسیدن بسیاری از قیمتها به سطوح حمایتی ممکن است در ادامه به تدریج از منفیها کاسته شده و تحرکات مطلوب تری در بازار شکل گیرد. همچنین با در نظر گرفتن اخبار در خصوص لایحه بودجه سال آینده و حذف ارز ترجیحی در بخشی از صنایع، میتوان بازار فردا را با معاملاتی متعادل در گروههای متاثر از این اخبار نیز تصور کرد.
بورس24 : طی بازار امروز از ابتدا شاهد افزایش حضور سهامداران در عرضهها بودیم، چنانکه در برخی گروهها معاملات حتی به کف قیمتی و صفهای فروش نیز کشیده شد و با جو منفی حاکم بر بازار، شاخص روند نزولی و منفی را در پیش گرفت و درنهایت با روندی نزولی کار خود را به اتمام رساند. ارزش معاملات خرد حدود 13 درصد کاهش یافت و تراز نقدینگی حقیقیها منفی شد.
اگرچه تمامی موارد از احتمال حصول توافق و آزاد شدن بخشی از منابع بلوکه شده ایران تا خبرهایی چون حذف ارز 4200 تومانی و رشد نسبتا خوب در بازارهای جهانی و رسیدن قیمت کاتد مس به بیش از 10 هزار دلار کفِ بورس کجاست؟ به نفع صنایع مرتبط به نظر می رسد، اما نبود خریدار کافی و نقدینگی قابل ملاحظه به واسطه بی اعتمادی و ابهامات به خصوص تردیدهای برجامی شرایط را پیچیده و چالش برانگیز کردهاست.
اکنون اگرچه بازار در شرایطی است که نمیتوان نظر یکپارچهای در مورد تمام صنایع داد و گاها صنایع به واسطه اخبار مثبت یا منفی روندی یکسان ندارند، اما با توجه به روند عرضه و تقاضا طی بازار امروز و پایان یافتن معاملات بسیاری از نمادها در بازههای منفی، میتوان انتظار داشت بخشی از عرضهها به بازار فردا منتقل و شاهد تحرکات سمت عرضه در ابتدای معاملات باشیم.
البته با رسیدن بسیاری از قیمتها به سطوح حمایتی ممکن است در ادامه به تدریج از منفیها کاسته شده و تحرکات مطلوب تری در بازار شکل گیرد. همچنین با در نظر گرفتن اخبار در خصوص لایحه بودجه سال آینده و حذف ارز ترجیحی در بخشی از صنایع، میتوان بازار فردا را با معاملاتی متعادل در گروههای متاثر از این اخبار نیز تصور نمود.
کف جدید شاخص کل بورس کجاست؟
به گزارش بازار به نقل از ایبنا، تا هفته گذشته تحلیلگران بازار سرمایه کانال یک میلیون و ۳۳۰ هزار واحدی را کف شاخص کل میدانستند، اما با تداوم ریزش شاخص کل بورس این کانال هم شکسته شد و شاخص کل بورس تا کف کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار وحدی ریزش کرده است.
خط حمایت رنگ مشکی صعودی یک کانال حمایتی مهم از نظر تکنیکال بود، که کندلها به زیر آین خط حمایت ریزش کردند و این خط مهم از دست رفت.
خط دیگر مشکی که صاف است، خط حمایت جدید شاخص کل کفِ بورس کجاست؟ بورس عنوان میشود که در کانال یک میلیون و ۲۹۳ هزار واحدی قرار دارد.
اگر خط حمایت یک میلیون و ۲۹۳ هزار واحدی نیز کفِ بورس کجاست؟ بشکند، خط صاف آبی رنگ مهمترین خط حمایت شاخص کل بورس است و تقریبا میتوان عنوان کرد که شاخص کل بورس به زیر این خط ریزش کند. خط حمایت بعدی خط صاف آبی رنگ در کانال یک میلیون و ۲۲۴ هزار واحدی قرار دارد.
ضمن این که خط آبی در منطقه ۷۸ درصد فیبوناچی قرار گرفته است، بنابراین قویترین خط حمایت شاخص کل بورس در کانال یک میلیون و ۲۲۴ هزار واحدی قرار دارد.
منطقه حمایتی شاخص کل بورس نیز در بین کانال حمایت یک میلیون و ۲۹۳ هزار واحدی تا کانل یک میلیون و ۲۲۴ هزار واحدی (منطقه خط سبز رنگ) است.
لازم به ذکر است که بهترین آلارم و تایید تغییر روند این است که قیمت بالای میانگین متحرک قرار گیرد.
در پایان باید تاکید کرد که هر حمایت و هر مقاومتی پتانسیل شکست و از بین رفتن رو دارد و کاملا طبیعی است. برای همین باید حوصله کرد تا شرایط لازم برای رشد شاخص کل بورس فراهم شود؛ بنابراین در این تحلیل هرگز توصیه به خرید و یا فروش نمیشود.
کف ریزش شاخص بورس کجاست؟
شاخصکل هموزن بهصورت میانگین اصلاحات بیشتری را نسبت به شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران طی چند وقت اخیر تجربه کرده است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد؛ روزبه شریعتی / کارشناس بازار سرمایه نوشت: شاخصکل هموزن بهصورت میانگین اصلاحات بیشتری را نسبت به شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران طی چند وقت اخیر تجربه کرده است. نماگر اصلی نیز تحتتاثیر حمایتهای فوقالعاده برخی نمادهای اثرگذار قرار گرفته و این در حالی است که صندوق توسعه و تثبیت در اغلب سهمهای بزرگ همانند پالایشیها هم فعال بود. بهنظر میرسد حدود ۱۵ تا ۲۰نماد معاملاتی که دارای وزن بالایی هستند توانستهاند شاخص را در محدوده مشخصی حفظ کنند.
حال کلیت بازار تقریبا اصلاح قابلتوجهی را متحمل شده است. سهمهای بزرگی چون گروه خودروسازی به دلیل حاشیههای داغی که طی چند وقت اخیر داشتند و از تعداد سهامداران بالایی برخوردارند، توانستند اصلاح قابلملاحظهای را تجربه کنند. سهام یک شرکت در این گروه از محدوده ۲۳۰تومانی تا رقم ۱۷۰تومان ریزش داشت. در گروه بانکی نیز بهرغم بهبود سودآوری قابلقبول در برخی از نمادها مشاهده میشود که یک بانک پیش از برگزاری مجمع رقمی بالغ بر ۸۰تومان کفِ بورس کجاست؟ سود عملیاتی شناسایی کرد اما در ادامه قیمت سهام همین بانک از ۴۰۰تومان تا ۳۵۰تومان اصلاح شد. اکنون انتظارات تورمی بهشدت بالاست، آمارهای پولی که از بانک مرکزی یا مرکز اوراق بدهی وزارت اقتصاد یا مرکز آمار منتشر میشود، نشاندهنده موج تورمی شدیدی است که وجود دارد. در این شرایط کسریبودجه دولت نیز پابرجاست و متاسفانه بازار سهام به افزایش نرخها، رشد شرکتها در گزارشهای ۳ماهه، کاهش P/ E ttm بازار و گزارشهای مطلوبی که در آینده منتشر میشود واکنشی ندارد. این روزهای بازار هم نتیجه چنین رویکردی است.
گزارش ۳ماهه یکسری از شرکتها بهخصوص گروه پالایشی و دیگر گروهها که احتمالا از جذابیت برخوردار هستند، موجب میشود تا P/ E بازار به رقمی کمتر از ۵/ ۶واحد دستیابد که معمولا بهصورت تاریخی زمانیکه چنین پارامتری در کف خود بوده، بازار هم میتواند از چنین نقطهای برگشت داشته باشد. در عین حال نباید انتظار رشد عجیبی را از بازار داشت، چراکه شرایط بهشدت برای بازار سرمایه مبهم است. بهنظر میرسد مقصر چنین شرایطی برخی وزارتخانهها باشند، مثلا وزارت صمت بهجای اینکه مدافع حقوق سهامداران باشد و راه بازار سرمایه که راه شفاف اقتصادی بوده را تسهیل کند، متاسفانه مشاهده میشود رفتاری برخلاف انتظارات از آن سرمیزند. لغو عرضه محصولات گروه بهمن در بورسکالا چند دقیقه پیش از شروع معاملات روی میدهد. لغو صلاحیت خریداران سیمان و خروج بورسکالای ایران از نظارت سازمان بورس دیگر نمونه آن است. چنین مواردی یقینا به بازار سرمایه آسیب خواهد زد. وضعیتی که در حالحاضر بورس دچار آن است و سرمایهگذاران از آینده آن بیخبر هستند. حالا حجم معاملات بهشدت پایین است. خروج پول زمانیکه از سهام و صندوقهای درآمد ثابت توسط اشخاص حقیقی بهطور توأمان رخ میدهد، اصطلاحا سرمایهها از بازار سرمایه و صندوقهای درآمد ثابت به سمت سایر بازارهای موازی کوچ میکند. از ابتدای سال تاکنون بیش از ۱۰هزار میلیارد تومان خروج پول اشخاص حقیقی از صندوقهای سهام صورتگرفته است. طبیعتا در پی چنین اتفاقی سایر بازارهای مالی نیز رشد پیدا کردهاند.
در حوزه کامودیتیها اگر نرخ دلار سامانه نیما را برای سالجاری که اکنون در کانال ۲۶هزارتومان قرار دارد، رقم ۲۷هزارتومان درنظر بگیریم خیلی از ریزشهای بازارهای جهانی جبران میشود. نکته اینجاست که بازار سرمایه با رشد قیمت کامودیتیها همراه نبوده است که اکنون انتظار داشته باشیم با افت قیمتها نیز تغییر پیدا کند. بهعنوان مثال فولادمبارکه ۱۱۰۰تومانی با ورق ۵۰۰دلاری، هیچگاه با ورق ۹۰۰ دلاری قیمت آن دوبرابر نشد که در حالت فعلی هم انتظار ریزش داشته باشیم. یا در صورتیکه مس را ۱۰هزار دلار محاسبه کنیم و میانگین ۱۴۰۱ را ۱۰درصد پایینتر از این رقم حدود ۹هزار دلار در نظر بگیریم، در این حالت میانگین نرخ فروش دلار نیمایی ۲۳هزار و ۵۰۰تومانی اگر بر فرض به رقم ۲۷هزارتومان رسیده باشد سودآوری شرکتهای مرتبط حدود ۲۰درصد بالاتر برآورد میشود. با چنین مفروضاتی مشاهده میشود که رشد کفِ بورس کجاست؟ نرخ دلار میتواند کاهش قیمت کامودیتیها را به نوعی پوشش دهد. برجام، دیگر موضوع حائزاهمیت بوده اما ابهام و پیشبینی ناپذیربودن آن سهامداران را سردرگم کرده است. اگر سرمایهگذاران بر اساس متغیرها قصد تصمیمگیری داشته باشند باید اثر تاثیرگذاری این تفکر تحلیلی را در نظر بگیریم. منطقی نیست زمانیکه بازار سرمایه قصد اصلاح دارد خودرویی، بانکی، سهام کوچک، سهام بزرگ، سهام تورمی، سهام غیردلاری، کامودیتی و. همگی با یکدیگر ریزش پیدا کنند.کفِ بورس کجاست؟
افت دستهجمعی به این معنی است که بازار بهصورت تحلیلی رفتار نمیکند و سرمایهگذار حقیقی بهدنبال سهامی است که بتواند متناسب با تورم رشد کند. زمانیکه دولت و زیرمجموعههای آن سهامدار یک شرکت هستند و برای تامینمالی خود به هر نحوی اقدام به فروش سهام میکنند، سهامدار ترجیح میدهد پول را به کالایی تبدیل کند که عرضه آن در اختیار دولت نیست. زمانیکه پول تبدیل به طلا، دلار، خودرو یا مسکن میشود باید توجه داشت بهعنوان مثال عرضه مسکن در اختیار دولت نیست، در نتیجه میانگین ملک در تهران به رقم ۴۱میلیون تومان میرسد. مدل کنترلی دولت همین مدلی است که برای اجارهها مشاهده میشود. هیچ اتفاقی روی نمیدهد و بهراحتی رویه گذشته ادامه پیدا میکند. صددرصد افزایش نرخ اتفاق میافتد و کاری از دست این نهاد ساخته نیست، چراکه عرضه را در اختیار ندارد. مثلا دولت ۱۰هزار واحد مسکونی در تهران ندارد که با عدمدریافت اجاره مردم را به این سمت هدایت کند و در نتیجه صاحبان ملک در پروسه عرضه خود با مشکل مواجه شوند.
در عین حال در بازار سهام متاسفانه چنین اتفاقی روی میدهد. دولت بهراحتی به زیرمجموعههای صندوقهای بازنشستگی اعم از صندوق فولاد، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق تامیناجتماعی، صندوق ذخیره فرهنگیان و . دستور میدهد که خود هزینههای عمومی اداری را تامینمالی کنند. این صندوقها هم بهراحتی اقدام به فروش سهام میکنند. بازار سهام اکنون ارزنده است. P/ E ttm بازار با گزارشهای ۳ماهه به رقم کمتر از ۵/ ۶واحد رسیده است و تجربه ۴ سالگذشته نشان میدهد P/ E ttm کمتر از محدوده ۵/ ۶ واحد دقیقا از کف بازار حکایت دارد. در شرایطی که تورم ۴۰ تا ۵۰درصدی وجود دارد منطقی نیست بازار سهام روندی نزولی به خود بگیرد. ریزش در چنین شرایطی خارج از روند تحلیلی است. به نظر میرسد تامینمالی نهادهای دولتی از بازار سرمایه تا زمانیکه توافق در حوزه برجام صورت نگیرد، چنین رویهای ادامهدار خواهد بود.
کف بورس کجاست؟/ نقشه حباب سهام
ریزشهای اخیر بازار سهام یک سوال مشخص را پیش روی معاملهگران و فعالان قرار داده که «شاخص چه روندی خواهد داشت ؟ » و به عبارت دقیقتر «کف بورس کجاست؟».
دنیای بورس: در این خصوص محمد نوربخش از کارشناسان بازار سهام به این سوال «دنیای بورس» پاسخ گفته است.
محمد نوربخش، کارشناس بازار سهام.
در جواب به این پرسش باید عنوان کرد که عامل اصلی رقم خوردن چنین شرایطی تشکیل جو هیجانی در بورس است. البته هیجان در تمام بازارهای مالی امکان رخداد دارد ولی آنچه در شرایط هیجانی بازار بیش از هرچیزی آزاردهنده است، نبود دید مشخص برای پیشبینی روند آتی بازار است. در واقع چنین رفتارهای هیجانی نه تنها پیشبینی را سخت بلکه با خطای زیاد همراه میکند.
از سوی دیگر بررسی روند کنونی معاملات نشان میدهد نسبت قیمت به درآمد (P/E) تحلیلی بورس ایران عدد 6 هست. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شرکتهایی هم در بازار وجود دارند که نه تنها سودده نبوده، بلکه زیانده هستند. همچنین در این میان شرکتهایی نیز قرار دارند که داراییهای غیرعملیاتی دارند. به این ترتیب یعنی عدد پی به ای 6 در واقع هم به سود شرکتها داده شده و هم داراییهای غیرعملیاتی کل بورس را لحاظ کرده است. یعنی به عبارت دقیقتر P/E که بازار به سود شرکتها داده عددی کمتر از 6 است و این بدان معناست که عدد 6 به عنوان نسبت قیمت به درآمد بورس تهران که انتظار داریم رشد سودآوری آن هر سال حداقل به اندازه تورم باشد، اصلا عدد بزرگی نیست.
این موضوع بیانگر آن است که کلیت بازار سهام در حال حاضر حباب کفِ بورس کجاست؟ ندارد اما واضح است که صنایع کوچک بورسی که سود چندانی هم ندارند ولی به بهانههای مختلف چندین برابر شاخص رشد کردند، دارای حباب هستند.
حال که صحبت از کف بازار است، بهنظرم قرار گرفتن شاخص حوالی 300 هزار واحد، عدد منطقی باشد. البته این محدوده در شرایط کنونی بوده و تغییر در مولفههای اصلی اقتصاد از جمله زمان بررسی بودجه کل کشور برای سال 99، میتواند تغییراتی در آن ایجاد کند.
دیدگاه شما