«قیمت بالای میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی خرید قیمت پایین میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی فروش»
مووینگ اوریج چیست و چطور با آن درصد ریسک را کاهش دهیم
مووینگ اوریج چیست و چگونه سیگنال در جهت استراتژی بگیریم
مووینگ اوریج چیست؟ و چه کاربردی در بازارهای مالی دارد ؟
آیا مووینگ اوریج مادر اندیکاتور ها محسوب میشود ؟
چگونه از این اندیکاتور ها سیگنال بگیریم ؟
این سوالات بیش از 2 هزار نفر از کاربران سایت بوده که در این مقاله آموزشی به تمامی آنها پاسخ خواهیم داد ، بنابراین تا انتهای مقاله را با دقت مطالعه کنید چرا که قرار است تکنیک بسیار خوبی را در بازارهای مالی یاد بگیرید که در دید و تحلیل شما از بازار تاثیر گذار خواهد بود.
قبل از اینکه وارد موضوع مووینگ اوریج ها (moving average) شویم لازم میدانم در ابتدا کمی در مورد کلیت اندیکاتور ها صحبت کنیم.
تقسیم بندی اندیکاتور ها در کل به سه نوع میباشد
1-نوسانگر نماها (Oscillator)
این نوع اندیکاتور در زیر نمودار قیمت قرار گفته ، معمولا در محدوده های 0 تا 100 نوسان میکنندو بصورت هیستوگرام و نوسانگرنمایان میشوند مانند macd، RSI، استوکاستیک و ….
2-روند نماها یا تعقیب کننده های قیمت (Trend)
اندیکاتورهایی که در این دسته قرار میگیرند بروی چارت به نمایش درمی آیند مانند مووینگ اوریجها، ایچیموکو، بولینگر باند ، پارابولیک و …
3-حجمی (Trend)
این نوع دسته از اندیکاتور ها حجمی هستند و نیز در زیر گراف قیمت نمایان میشوند در بعضی مواقع آنچنان دقیق نیستند ولی حجم معاملات را در چارت به ما نشان میدهند مانند: OBV ، MFI و ….
مووینک اوریج ها moving average جزو ابزار و اندیکاتورهایی هستند که قیمت را تعقیب میکنند و به دلیل اینکه در اکثر اندیکاتور ها فرمولی که بکار گرفته شده به نوعی و با تقدم خاصی از فرمول moving average ها استفاده شده به مووینگ اوریج ها مادر اندیکاتور ها را نیز گفته میشود. ساختار و فرمول مویینگ اورج ها از پیچیده ترین آنها گرفته تا ساده ترین آنها در حالت کلی بر یک مبنا میباشد و آن میانگین و معدل گیری از قیمت نمودار است به این طور که اگر یک مووینگ اوریج را بروی چارت خود فعال کنیم یک نموداری را مشاهده خواهیم کرد که هم قدم با قیمت پیش میرود و تا حد قابل توجهی نوسان ها را فیلتر میکند
میانگین متحرک چیست؟
معدل یا میانگین گیری از بازار در محدوده زمانی خاص است که میانگین متحرک اکثرا به عنوان یک indicator تکنیکال برای یکسان کردن داده های بازار برای تشخیص دادن روند مورد استفاده قرار میگیرد.
در حالت کلی فرمول ایجاد و ساخت یک مووینگ اوریج از این فرمول است SUM(CLOSE, N)/N که SUM به معنای مجموع و N به معنای دفعات دوره و Close قیمت انتهایی قیمت در آن دوره میباشد. برای درک بهتر به جدول زیر نگاه کنید.
هنگامی که ما یک مووینگ اوریج با دوره زمانی 10 را روی تایم فریم روزانه قرار میدهیم به معنای این است که یک مویینگ اورج 10 روزه روی چارت خودمان داریم و زمانی که همین مووینگ اورج را در تایم ده دقیقه قرار میدهیم به این مفهوم است که ما یک مووینگ اوریج 10 تا ده دقیقه روی چارت فعال کرده ایم. بنابراین در کل مووینگ اوریجی که در چارت مورد استفاده قرار میگیرد با تایم فریم آن نسبتی مستقیم نیز دارد.
نام های مخفف انواع مووینگ اورج ها
شماره نام کامل نام مخفف
1 Simple Moving Average SMA
2 Exponential Moving Average EMA
3 Smoothed Moving Average SMMA
4 Linear Weighted Moving Average LWMA or WMA
EMA نسبت به مووینگ اورج WMA از لحاظ لحاظ کردن دوره در فرمول خود حساس تر عمل میکند
مووینگ اوریج ها چه کاربردهایی دارند
ایجاد سطحی بعنوان حمایت یا مقاومت
هر بازاری چه سهام و چه جفت ارزها در بازارهای الیمپ ترید ، آلپاری و… یک پریود زمانی خاصی دارد که به ایجاد واکنش قیمتی در گذشته منجر میشود یعنی اگر شما سهمی را با مووینگ اورج 40 تنظیم کرده باشید و با قیمت آن چارت هماهنگ باشد همانندشکل زیر مانند یک سطح مقاومتی به نمایش در می آید . البته باید تایم های زیادی را امتحان کنید تا متوجه بشید دقیقا چارت شما به چه تنظیماتی حساسیت دارد
گرفتن سیگنال خرید یا فروش از طریق قطع کردن خطوط مووینگ اورج ها
برای اینکار احتیاج به فعال کردن دو مووینگ اورج دارید که دوره زمان یکی بالاتر و دوره زمانی یکی پایین تر باشد بطور مثال یکی 50 دیگری 25 . شما هر زمان مشاهده کردید موینگ اورج 25 ، خط مووینگ اورج 50 را به شما بالا قطع کرد سیگنال خرید گرفته و دقیقا بلعکس در زمان هایی که مویینگ 25 به طرف پایین موویینگ 50 را قطع کرد شما سیگنال فروش خواهید گرفت که باید توجه داشته باشید این سیگنال گرفتن در بازارهای روند کاربرد دارد و در بازارهای رنج سیگنال هایش اعتبار بسیار پایینی دارند.
قانون فشردگی در مووینگ اورج ها
برای این روش هم شما حداقل به 8 تا 10 مووینگ اورج احتیاج دارید در بازده زمانی های مختلف .
این قانون به این صورت هست که هر زمان هر 10 مووینگ روی هم قرار گرفتند و یا به اصطلاح مثل فنر فشرده شدند باید انتظار این را داشته باشیم که یک روند بسیار قدرتمند (نزولی یا صعودی) در آینده ایجاد خواهد شد و طبق شکلی که مشاهده میکنید پس از آزاد شدن فشردگی مویینگ ها از هم دور میشوند. در این مقاله آموزشی سعی کردیم مهمترین کاربردهای مویینگ اوریج ها را برای شما توضیح دهیم ، قطعا اگر قصد مطالعه حرفه ای در مورد این مبحث را دارید میتوانید به مقاله اندیکاتور مووینگ اوریج دلتا اف ایکس مراجعه کنید . امیدواریم ازمطلب آموزشی فوق استفاده لازم را برده باشید.
مووینگ اوریج چیست؟
یکی از روشهای مرسوم برای مشاهده روند تغییرات قیمت استفاده از میانگین متحرک است. این ابزار بر اساس دوره زمانی تعریف شده، میانگینی از قیمتهای گذشته نماد را محاسبه کرده و منحنی آن را نمایش میدهد. میانگین متحرک انواع مختلفی دارد که دو نوع از آنها نسبتا به سایرین کاربرد بیشتری در تحلیل تکنیکال دارند:
۱. میانگین متحرک ساده (SMA)
۲. میانگین متحرک نمایی (EMA)
در این مقاله به بررسی هر یک میپردازیم.
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
در میانگین متحرک ساده، قیمتهای چند دوره قبل با هم جمع شده و به تعداد تقسیم میشود. لازم به ذکر است تعداد دورهای که در محاسبات مورد استفاده قرار میگیرد، توسط شما قابل تغییر است. هر چه از عدد یک فاصله داشته باشد روند کلی تغییرات را در سهم نشان میدهد.
مثلا تصور کنید قیمت یک سهم در پنج روز متوالی به ترتیب برابر ۱۰۱، ۱.۲، ۱۰۳، ۱۰۴ و ۱۰۵ باشد. اگر در تنظیمات این ابزار، تعداد دوره را برابر ۵ تنظیم کنید، میزان SMA برابر خواهد بود با:
۱۰۳ = ۵ / (۱۰۵ + ۱۰۴ + ۱۰۳ + ۱۰۲ + ۱۰۱)
روش رسم میانگین متحرک ساده در ایزی چارت:
برای این کار پس از ورود به بخش ایزی چارت سامانه، مطابق تصویر زیر را عمل کنید:
با کلیک روی «میانگین متحرک» اندیکاتور به نمودار اضافه میشود.
برای تغییر تنظیمات اندیکاتور «میانگین متحرک» روی منحنی آن کلیک راست کرده و سپس «فرمت» را برگزینید.
با انجام این کار، صفحه زیر نمایان میگردد.
در صفحه «فرمت» دو بخش «ورودیها» و «نحوه نمایش» وجود دارد. همانطور که در تصویر مشاهده میفرمایید، ۳ قسمت در بخش «ورودیها» وجود دارد:
- Length: این عدد نشان میدهد که قیمت چه تعداد دوره قبل، در محاسبه SMA در نظر گرفته میشود.
- Source: نوع قیمتی که در محاسبات استفاده میشود را محاسبه SMA و EMA از این بخش میتوانید تغییر دهید.
- Offset: این بخش را با مثال توضیح میدهیم. فرض کنید عدد Offset برابر ۲ باشد. در چنین حالتی، قیمت ۲ دوره قبل از هر نقطه، در محاسبه SMA آن نقطه لحاظ نمیگردد.
در «نحوه نمایش» امکان تغییر رنگ، ضخامت منحنی، شکل منحنی و … وجود دارد.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average)
در محاسبه میانگین متحرک نمایی قیمتهای مربوط به تاریخ اخیر تاثیر بالاتری در محاسبه میانگین دارند. این معیار زمانی مناسب است که بخواهیم نوسانات اخیر بازار و یا سهم را در بررسی سهم در اولویت قرار دهیم و این تغییرات را برابر با قیمت سهم در ادوار گذشته با دقت بیشتری مورد بررسی کنیم. برای همان مثالی که در بخش قبل، SMA حساب کردیم، در این بخش EMA را محاسبه میکنید. با استفاده از فرمول محاسبه «میانگین متحرک نمایی»، وزن هر یک از قیمتها را محاسبه میکنیم.
وزن قیمت ۱۰۵ ۰.۳۸
وزن قیمت ۱۰۴ ۰.۲۶
وزن قیمت ۱۰۳ ۰.۱۷
وزن قیمت ۱۰۲ ۰.۱۱
وزن قیمت ۱۰۱ ۰.۰۸
بنابر جدول فوق، میان EMA برابر میشود با:
۱۰۳.۸ = ۰.۰۸ × ۱۰۱ + ۰.۱۱ × ۱۰۲ + ۰.۱۷ × ۱۰۳ + ۰.۲۶ × ۱۰۴ + ۰.۳۸ × ۱۰۵
همانطور که مشاهده میکنید، در روش EMA وزن قیمت دورههای نزدیکتر، بیشتر از دورههای دور است.
کاربرد SMA و EMA
۱. جهت روند فعلی را مشخص میکند.
تشخیص روند به از روی نمودار قیمت گاها ممکن است دشوار باشد. با SMA و EMA میتوان روند قیمت یک نماد را به سرعت تشخیص داد. مثلا در بخش راست نمودار قیمت تصویر، در کوتاه مدت روند صعودی است در حالی که در بلندمدت روند نزولی دارد.
۲. میتوان از SMA و EMA به عنوان خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد.
گاهی اوقات قیمت در برخورد با میانگین متحرک واکنش نشان داده و روندش تغییر میکند. بنابراین میتوان از SMA و EMA به عنوان خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. البته لازم به ذکر است که این مورد همواره برقرار نبوده و ممکن است قیمت هیچ واکنشی نسبت به SMA یا EMA نداشته باشد.
۳. میتوان آینده قیمت سهم با میانگین متحرک تحلیل کرد.
معمولا برای استفاده از میانگین متحرک به سه نمودار میانگین قیمتی نیاز داریم. منحنی ۱۵ روزه که نشاندهنده تغییرات سهم در کوتاه مدت است. منحنی ۴۵ روزه که نشاندهنده تغییرات میان مدت سهم بوده و منحنی ۹۰ روزه که تغییرات بلند مدت سهم را نمایش میدهد. پس از رسم هر یک از موارد ذکر شده هنگامی که منحنی کوتاهمدت منحنی میانمدت و بلندمدت را به سمت پایین قطع کند به معنای خروج از سهم و فروش آنهاست. همچنین هنگامی که منحنی کوتاهمدت نمودار بلندمدت و یا میانمدت را به سمت بالا قطع کند، سیگنال خرید برای سهم در نظر گرفته میشود. دقت داشته باشید این معیار نشاندهنده این است که تغییرات کوتاهمدت در قیمت سهم به چه میزان از تغییرات میانمدت و یا بلندمدت آن انحراف دارد.
این معیار با توجه به سهمی که مورد بررسی قرار دادهاید ممکن است با دیگر سهام متفاوت باشد. علاوه بر این، ممکن است دلایل دیگری برای برهم زدن فاصله کوتاهمدت و بلندمدت سهام جز تغییرات تکنیکال وجود داشته باشد. بهتر است از این معیار به عنوان تکمیل کننده سایر معیارهای تکنیکال استفاده کنید.
سوالات متداول
میانگین متحرک چیست؟
میانگین متحرک بر اساس دوره زمانی تعریف شده، میانگینی از قیمتهای گذشته نماد را محاسبه کرده و منحنی آن را نمایش میدهد.
میانگین متحرک به صورت کلی به چند دسته تقسیم میشود؟
دو دسته، میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA).
تفاوت میانگین متحرک نمایی با میانگین متحرک ساده در چیست؟
در محاسبه میانگین متحرک نمایی قیمتهای مربوط به تاریخ اخیر تاثیر بالاتری در محاسبه میانگین دارند. این معیار زمانی مناسب است که بخواهیم نوسانات اخیر بازار یا سهم را برای بررسی سهم در اولویت قرار دهیم.
آیا میتوان از SMA و EMA به عنوان خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد؟
گاهی اوقات قیمت در برخورد با میانگین متحرک واکنش نشان داده و روندش تغییر میکند. بنابراین میتوان از SMA و EMA به عنوان خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. توجه داشته باشید که ممکن است این مورد همواره برقرار نباشد.
میانگین های متحرک (مووینگ اوریج ها) یکی از مفید ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال
میانگین های متحرک (مووینگ اوریج ها) یکی از مفیدترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در این مقاله قصد داریم توضیحاتی در مورد آنها ارائه کنیم و به سؤالاتی چون: فرمول محاسبه مووینگ اوریج چیست؟ میانگین متحرک (مووینگ اوریج) چیست؟ مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال چگونه است؟ مزایا و معایب میانگین متحرک در تحلیل نمودار و همینطور به انواع مووینگ اوریجها نیمنگاهی میاندازیم. در ادامه همراه ما باشید تا 2 مورد از مفیدترین و بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال را بشناسید. همچنین ویدیو آموزش ترید با میانگین متحرک را در قالب دو قسمت قرار دادهایم.
میانگین متحرک (مووینگ اوریج) چیست؟
در ابتدا باید در مورد میانگین متحرک (Moving Average) صحبت کنیم. حتماً با تحلیل تکنیکال آشنایی دارید، مووینگ اوریج ها مانند سایر ابزارهای مهم و کاربردی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. تریدرها و تحلیلگران حوزه بازار کریپتوکارنسی یا سایر بازارهای مالی، از میانگین های متحرک (بهاختصار MA) برای تعیین کردن محدودههای مناسب برای معامله و همچنین برای شناسایی روند نمودارها و تحلیل بازار استفاده میکنند.
شاید بپرسید با محاسبه SMA و EMA مشاهده نمودار چه چیزی عاید تریدر (معاملهگر) میشود؟ تریدر با نگاهی اجمالی به میانگین متحرک میتواند بهسرعت یک کلیت از حرکت نمودار قیمت به دست بیاورد. اگر شیب مووینگ اوریج رو به بالا باشد، نشاندهنده آن است که قیمت در حال رشد است. اما اگر این شیب نزولی و رو به پایین باشد، نمایانگر افت قیمت است.
میانگین متحرک (مووینگ اوریج) چیست؟
این میانگینها میتوانند بهعنوان خط حمایت و مقاومت نیز کاربرد داشته باشند. به طوری که در یک روند صعودی مووینگ اوریجهای 50، 100 و یا 200 روزه میتوانند بهعنوان سطح حمایت نقشآفرینی کنند. اما در چه موقعیتی ممکن است به سطح مقاومت تبدیل شوند؟ اگر حرکت نمودار نزولی باشد، مووینگ اوریج ها در مقابل افزایش قیمت ایستادگی میکنند و اجازه رشد قیمت را نمیدهند.
این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که مووینگ اوریج ها مانند کف عمل میکنند و زمانی که قیمت به آنها برخورد میکند برمیگردد. میانگین های متحرک به این دلیل نامگذاری شدهاند که با حرکت قیمت، اطلاعات جدیدی در محاسبه مووینگ اوریج ورود پیدا میکند؛ در نتیجه همیشه در حال تغییر و جابهجایی است. در این مقاله قصد داریم تنها از 2 نمونه میانگین های متحرک استفاده کنیم و آن را به شما معرفی کنیم. این 2 مورد عبارتاند از:
• میانگین متحرک ساده
• میانگین متحرک نمایی
انواع میانگین های متحرک بر اساس فرمول داخلی
به طور کلی مووینگ اوریج ها 4 نوع هستند که در ادامه نام کامل، نام انگلیسی و همینطور نماد (اختصار نام) آنها نیز قید شده است. این ترتیببندی بر اساس فرمول داخلی هر مووینگ اوریج انجام گرفته است.
۱. میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) SMA
۲. میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) EMA
۳. میانگین متحرک صاف شده (Smoothed Moving Average) SMMA
۴. میانگین متحرک خطی وزنی (Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA
1. میانگین متحرک ساده (SMA) چیست؟
مووینگ اوریج SMA بهنوعی سادهترین میانگین متحرک است. تریدر یا تحلیلگر بر اساس نیاز خود، انتخاب میکند که تحلیل در چه بازهای انجام بگیرد. تریدر بازهای را انتخاب میکند که ممکن است معاملات نوسانی و کوتاهمدت باشد (حداکثر یک ماه) یا اینکه میانمدت باشد، چیزی حدود 2 تا 5 ماه. همچنین بازه زمانی بلندمدت نیز حدود 6 تا 12 ماه و یا بیشتر است که برای هر یک از این سه بازه (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) باید الگوها مخصوصی را به اندیکاتورها و ابزارها بدهید.
میانگین متحرک ساده (SMA) چیست؟
چگونه میانگین متحرک ساده (SMA) را محاسبه کنیم؟
اگر بازه زمانی مانند 10 روزه را برای تحلیل انتخاب کردهاید به این معنا است که قصد دارید با نگاه نوسانی بازار موردنظر را تحلیل کنید. در ادامه فرمول محاسباتی آن را خدمت شما ارائه میکنیم که بهراحتی بتوانید خودتان میانگین متحرک ساده را به دست بیاورید. برای اینکه توضیحی در مورد نحوه محاسبات آن داده باشیم مثالی عرض میکنیم که درک بهترین از موضوع داشته باشید.
فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده
باید رنج قیمتی در بازه زمانی 10 روز را با یکدیگر جمع کرده و بر تعداد روزهای موردنظر یعنی همان 10 روز تقسیم کنیم. عدد حاصل شده از عبارت، نشاندهنده اتصال تمامی نقاط به یکدیگر است که در این دوره زمانی شکل گرفته است.
به عنوان مثال مجموع تمامی قیمتهای زیر را در بازه زمانی 10 روزه حساب میکنیم:
3000 تومان، 4500 تومان، 10000 تومان، 1200 تومان، 1500 تومان، 2000 تومان، 6000 تومان، 8400 تومان، 1500 تومان، 2200 تومان
به این ترتیب محاسبه میانگین متحرک ساده (SMA) را شروع میکنیم:
1. 3000 + 4500 + 10000 + 1200 + 15000 + 2000 + 6000 + 8500 + 1500 + 2300 = 45000 تومان
2. (بازه زمانی 10 روزه) = 45000 تقسیمبر 10 = 4500 تومان
بنابراین فرمول محاسبه میانگین متحرک SMA به این صورت است:
• مجموع قیمتها در طول دوره انتخابی
به این شکل در میانگین بازه زمانی 10 روزه، وقتیکه قیمت روز جدید اضافه میشود و از قیمت روز دهم کم کنیم، میانگین بهصورت مجدد محاسبه میشود و این روند ممکن است بهصورت نامحدود باشد. در نهایت میتوانیم تنظیمات را روی قیمت موردنظر تنظیم کنیم. قیمت باز شدن و بسته شدن، پایینترین و بالاترین قیمت میتواند اهداف تریدر و تحلیلگر باشد.
2. میانگین متحرک نمایی (EMA) چیست؟
اما نوبت به میانگین متحرک نمایی میرسد که بهاختصار به آن (EMA) میگویند. این مووینگ اوریج طرفداران بیشتری دارد و از محبوبیت زیادی نسبت به میانگین قبلی برخوردار است. البته این محبوبیت به این معنا نیست که کاربرد بیشتری دارد، خیر اینطور نیست. قیمت پایانی در میانگین متحرک نمایی تأثیرگذار است و به این دلیل برای تحلیلگران و تریدرهایی که بهصورت کوتاهمدت فعالیت میکنند، بسیار کاربردی و مفید است.
فرمول محاسبه مووینگ اوریج EMA در تصویر زیر مشخص شده است که در ادامه نحوه محاسبات آن را نیز انجام خواهیم داد.
میانگین متحرک نمایی (EMA) چیست؟
چگونه میانگین متحرک نمایی (EMA) را محاسبه کنیم؟
فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی
• مرحله اول برای محاسبه میانگین متحرک نمایی
1. محاسبه میانگین متحرک ساده
برای این منظور ابتدا باید میانگین متحرک ساده را در یک بازه زمانی مشخص کنید تا آن را محاسبه کنید. تنها کافی است تا قیمتهای بسته شدن سهم را برای مقدار دورههای زمانی موردنظر جمع کنید. سپس در مرحله بعدی باید بر تعداد همان دورههای زمانی تصمیم کنید.
• مرحله دوم برای محاسبه میانگین متحرک نمایی
2. محاسبه کردن ضریب برای وزندهی (weighting) و فاکتور هموارسازی (smoothing) بهمنظور میانگین متحرک نمایی پیشین
در مرحله دوم باید ضریب هموارسازی EMA را محاسبه کنید. برای محاسبه این ضریب باید از این فرمول استفاده کنید که معمولاً با این روش محاسبه میشود:
به عنوان مثال یک میانگین متحرک نمایی در بازه زمانی 10 روزه، چنین ضریبی دارد:
• قدم سوم برای محاسبه میانگین متحرک نمایی
3. محاسبه میانگین متحرک نمایی در حال حاضر
برای محاسبه متحرک نمایی کنونی باید از فرمول زیر کمک بگیرید:
میانگین متحرک نمایی (روز قبل) + ضریب ×
آموزش ترید با میانگین متحرک (Moving Average)
برای آشنایی بیشتر با میانگین های متحرک میتوانید از ویدیوهای زیر استفاده کرده تا درک بهتری برای به کار گرفتن آنها داشته باشید.
مزایا و معایب میانگین متحرک در تحلیل نمودار
مزایا و معایب میانگین متحرک در تحلیل نمودار
در این قسمت از مقاله میانگین های متحرک (مووینگ اوریج ها) قصد داریم تعدادی از مزایا و معایب میانگین متحرک را بازگو کنیم. استفاده از این میانگینها یا همان مووینگ اوریج ها در بازارهای مالی زیادی کاربرد دارد و نوعی ابزار بنیادی برای تحلیل بهحساب میآید. برخی از مزایا و معایب میانگین متحرک (مووینگ اوریج) عبارت است از:
1. با بیشتر شد نوسانات در بازار، میانگین های متحرک کاربردی نخواهند داشت.
2. باتوجه به اینکه میانگین های متحرک بر اساس دادههای قدیمی و گذشته محاسبه میشوند، نمیتوان از آنها را برای پیشبینی آینده استفاده کرد؛ زیرا ممکن است خطاهایی وجود داشته باشد.
3. برخی از سرمایهگذاران هنگام استفاده از این ابزار، از محل قطع شدن 2 یا 3 میانگین متحرک استفاده میکنند که این ابزار برای کار آنها بسنده نیست و باید از اندیکاتورهای دیگر نیز استفاده کنند.
4. همانطور که گفتیم برای تعیین موقعیت خرید و فروش حتماً باید علاوه بر مووینگ اوریج ها از سایر اندیکاتورها استفاده کنید.
میانگین های متحرک (Moving Average) میتوانند دادههای قیمتی را هموار کنند و خطی منحنی ایجاد کنند که کار را برای تحلیلگران آسان میکنند و همچنین میتوانیم رود کلی که در بازار ایجاد شده است را سادهتر مشاهده کنیم. میانگین های متحرک نیز یکی از ملزومات و اساسیترین ابزارهایی است که همه افراد باید نسبت به آن شناخت داشته باشند. میانگین های متحرک (مووینگ اوریج ها) یکی از مفیدترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در این مقاله فرمولها و روشهای مختلف آن را بررسی کردیم. در مقاله بعدی سعی داریم در مورد جامعترین آموزش دیفای؛ از سیر تا پیاز پلتفرم های غیرمتمرکز، نکات مهمی را ارائه کنیم که به طور کامل با این دنیای جدید آشنا شوید.
معامله icmbrokers با ميانگين متحرك نمايي
يك ميانگين متحرك نمايي (Exponential Moving Average) كه با مخفف EMA شناخته ميشود، در واقع يك محاسبه ميانگين قيمت در يك بازار زماني خاص است.
اين انديكاتور وزن بيشتري را به دادههاي قيمتي اخير بازار اختصاص ميدهد و اين باعث ميشود اين انديكاتور به تغييرات قيمتي، سريعتر واكنش نشان دهد.
معاملهگران از ميانگين متحركها بر روي چارت استفاده ميكنند تا ترند، جهت ترند و قدرت آن را تشخيص داده و از آن به عنوان نقاط ورود و خروج به معامله استفاده كنند.
يك ميانگين متحرك اساسا يك اندازهگيري از قيمت ميانگين يك نماد معاملاتي است كه در يك بازه زماني مشخص انجام ميشود.
ميانگينهاي متحرك همينطور براي تشخيص سطوح حمايت و مقاومت نيز مورد استفاده قرار ميگيرند.
علاوه بر اين، اين ميانگينها اجازه ميدهند معاملهگر به عملكرد گذشتهي نماد معاملاتي نگاهي كلي داشته باشد و از آن براي پيشبيني تغييرات قيمتي آينده الهام بگيرد.
نمادهاي معاملاتي اونس طلا، نفت و داوجونز در بروكر آي سي ام
نمادهاي معاملاتي در بروكر آي سي ام بروكرز ICMB محدود است اما اسپرد و لوريج در اين بروكر ثابت است كه براي نماد هاي زير
- اونس طلا جهاني Gold
- نفت خام WTI يا CL (نفت آمريكا يا نفت تگزاس آمريكا)
- شاخص هاي بورس جهاني، خصوصا آمريكا مانند داوجونز Dow Jones ؛ اس ان پي S&P500 و نزدك Nazdaq
هر سه گروه فوق با اسپرد ثابت 3 پيپ و لوريج حداقلي 1:100 ( اهرم 100 برابري) ثابت ارائه مي شوند كه در هيچ كارگزار ديگري ارائه نمي شود.
ميانگين متحرك نمايي در آي سي ام بروكرز چطور محاسبه ميشود؟
محاسبه ميانگين متحرك نمايي (EMA) با سه گام انجام ميگيرد. ابتدا بايد ميانگين متحرك ساده (SMA) را براي مقدار اوليهي EMA محاسبه كنيد.
از آنجايي كه EMA بايد در يك نقطه شروع شود، يك ميانگين متحرك ساده به عنوان ميانگين متحرك نمايي دورهي قبل مورد استفاده قرار ميگيرد.
اگر بخواهيد SMA مربوط به 20 روز اخير را محاسبه كنيد، به سادگي مقادير 20 روز را جمع كرده و به 20 تقسيم ميكنيم.
گام دوم محاسبه ضريب وزني براي تعداد دورههايي است كه ميخواهيم EMA را براي آن بدست بياوريم. از فرمول زير براي محاسبه ضريب وزني استفاده كنيد:
مقدار EMA فعلي = ((قيمت فعلي – EMA قبلي) X ضريب) + EMA قبلي
در نهايت زماني كه SMA و مقادير ضريب وزني را محاسبه كرديد، از فرمول زير براي به دست آوردن EMA يا ميانگين متحرك نمايي بهره بگيريد:
(قيمت بسته شدن – EMA روز قبلي) X ضريب + EMA روز قبلي
مقايسه ميانگين متحرك ساده و نمايي EMA و SMA
1 - ميانگين متحرك نمايي (EMA) وزن بيشتري را به دادهي فعلي دورهي معاملاتي اختصاص ميدهد، در حالي كه ميانگين متحرك ساده (SMA) ، اطلاعات قيمتي كل دوره را محاسبه ميكند.
2 – به دست آوردن EMA روز فعلي، به محاسبات EMA براي روزهاي قبلي نياز دارد. براي مثال براي محاسبه EMA مربوط به 10 روز، شما به اطلاعات قيمتي بيش از 10 روز نياز داريد.
3 – ميانگين متحرك نمايي نسبت به SMA به تغييرات قيمتي حساستر است. حساسيت بيشتر اين امكان را فراهم ميكند كه معاملهگران ترندها را سريعتر از هنگام استفاده از SMA، پيدا كنند.
آموزش اندیکاتور تکنیکال میانگین متحرک و معرفی انواع آن
یکی از مشهورترین اندیکاتورهای تکنیکالی میانگین متحرک یا (Moving average) است که توسط تعداد زیادی از معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار به قدری شناخته شده است که همواره در گزارشهای خبری و تحلیلی رسانههای مالی نیز مشاهده میشود. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ میانگینهای متحرک میرویم و باب آشنایی با آنها را بازتر میکنیم.
میانگین متحرک چگونه عمل می کنند؟ (Moving Avrage)
میانگین قیمت در بازه زمانی مشخصی را محاسبه میکند. مثلا یک میانگین با تنظیمات دورهای ۱۴، میانگین نوسانات قیمت طی ۱۴ میله یا کندل استیک اخیر را نمایش میدهد. میانگین قیمت از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا با بررسی آن متوجه میشویم که قیمت فعلی از میانگین خود بالاتر یا پایینتر بوده است. گذشته از این، میانگین قیمت، ملاکی برای تشخیص گران یا ارزان بودن قیمت دارایی نسبت به گذشته به شمار میرود.
انواع مووینگ اوریج ها
- میانگین متحرک ساده SMA
- میانگین متحرک نمایی EMA
- میانگین متحرک خطی-وزنی LWMA or WMA
میانگین متحرک ساده، میانگین واقعی قیمتها را نشان میدهد به همین دلیل، برای تعیین سطوح مقاومت و حمایت کاربرد فراوانی دارد. اما میانگین متحرک نمایی، با دادن وزن بیشتر به دادههای انتهایی، نوسان بیشتری نسبت به میانگین متحرک ساده را تجربه میکند و به همین دلیل، نسبت به قیمت یک سهم واکنش بیشتری نیز نشان میدهد.
میانگین متحرک خطی-وزنی، با دادن وزن بیشتر به دادههای اخیر و کاهش وزن دادههای گذشته به صورت خطی، نوسانات سهم مورد نظر را مورد بررسی قرار میدهد.
معرفی مهم ترین اندیکاتور مووینگ اوریج ها
میانگین های ساده و نمایی چه تفاوتی با هم دارند؟
تنها تفاوت این دو نوع میانگین متحرک، در نحوه محاسبه میانگین قیمت است. در محاسبات میانگین متحرک نمایی، وزن بیشتری به دادههای قیمتی اخیر اختصاص داده شده است. به همین دلیل، نسبت به میانگین ساده حرکات سریعتری دارد. در نقطه مقابل، فرمول میانگین متحرک ساده، اطلاعات قیمتی تمام کندلاستیکهای آن دوره را یکسان (دارای وزن مشابه) در نظر میگیرد. مقایسه انجام شده در تصویر زیر، به روشنی مشخص میکند که میانگین نمایی با سرعت بیشتری خود را با قیمت جاری بازار وفق میدهد. حالا به نظر شما این خوب است یا بد؟ جواب پرسش بالا، هیچکدام است! در واقع مزیت هر کدام از این میانگینها عیب محاسبه SMA و EMA دیگری به شمار میرود.
در تصویر زیر مشاهده میکنیم که میانگین متحرک نمایی، هنگام تغییر جهت قیمت واکنشهای سریعتری از خود نشان میدهد. این بدان معنی است که میانگین نمایی، مستعد ارائه سیگنالهای زودهنگام و کاذب بیشتری است. از طرف دیگر، میانگین متحرک ساده با سرعت کمتری خود را با نوسانات جاری قیمت انطباق میدهد. در نتیجه با استفاده از آن میتوانیم به شیوه بهتری سیگنالهای کاذب را فیلتر کنیم. با این حال افرادی که در معاملات خود از میانگین متحرک ساده استفاده میکنند تغییرات جهت روند را کمی دیرتر متوجه خواهند شد. چون سیگنالهای آن با سرعت کمتری صادر میشوند. بنابراین در فرآیند معاملهگری بر اساس میانگینهای متحرک، درست یا غلطی وجود ندارد. بلکه این موضوع به تجربیات معاملهگر و نحوه بهکارگیری این ابزار در جریان معاملات بستگی پیدا میکند.
سرعت واکنش میانگین متحرک نمایی در برابر نوسانات صعودی و نزولی قیمت به طور قابل ملاحظهای نسبت به میانگین ساده بیشتر است.
بهترین تنظیمات برای میانگین متحرک کدام است؟
در مرحله بعدی با این پرسش روبهرو میشویم که بهترین تایمفریم و تنظیمات دورهای کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال باید نکاتی را در نظر بگیریم:
معامله گر روزانه هستید یا نوسانی؟
افق زمانی سرمایهگذاری و روش معاملهگری شما عامل اصلی در انتخاب بهترین نوع میانگین متحرک است. افرادی که میخواهند موقعیتهای معاملاتی بلندمدتی داشته باشند و علاقهای به خروج از بازار در جریان حرکات اصلاحی کوچک ندارند باید دورههای زمانی بالاتری برای میانگینهای خود انتخاب کنند. با این حال، معاملهگرانی که استراتژی آنها مبتنی بر واکنش سریع در برابر نوسانات قیمتی است و به طور مداوم در حال ورود و خروج از بازار هستند باید میانگین متحرکهای با دوره کوچکتر را برگزینند. در واقع، این موضوع وجه تمایز اصلی بین معاملهگران روزانهای که موقعیتهای معاملاتی آنها حداکثر نیمساعت باز مانده و معاملهگران تایمفریمهای بالاتر شامل یک یا چهار ساعته و روزانه که – در اصطلاح به آنها نوسانی گفته میشود – است. دسته اول معمولا واکنش سریعی در برابر نوسانات قیمت دارند و تعداد معاملات زیادی را در طول روز انجام میدهند. از طرفی، تفکر استراتژیک و بلندمدت برای معاملهگران نوسانی بسیار مهم است. زیرا آنها بیشتر موقعیتهای معاملاتی خود را برای چندین روز باز نگه میدارند. نکتههای زیر، نقش مهمی در انتخاب دوره زمانی میانگین متحرک دارند:
- دوره عددی ۹ یا ۱۰: تنظیمات دورهای ۹ یا ۱۰ میانگین متحرک بسیار مرسوم هستند. زیرا در مقابل تغییرات قیمت، واکنش سریعی دارد. این اعداد به ویژه برای معاملات روزانه در تایمفریمهای کوچک مناسب هستند.
- دوره عددی ۲۰ یا ۲۱: این یک بازه عددی میانمدت برای تنظیمات میانگین متحرک است که به طور یکسان در تایمفریمهای کوچک و بزرگ استفاده میشود. میانگین متحرک ۲۱ روزه یک ابزار رایج در تحلیل تکنیکال است.
- دوره عددی ۵۰: عدد ۵۰ در میان معاملهگران مبتنی بر میانگین متحرک بسیار محبوب است. در بیشتر موارد این میانگین به عنوان یک ابزار حمایت و مقاومت به کار برده میشود. زیرا در این شرایط با یکی از مفاهیم کلیدی تحلیل تکنیکال یعنی «اصل پیشگویی خود تحققپذیر» نیز سازگار خواهد شد. همچنین میانگین متحرک با تنظیمات ۵۰ به عنوان یک «ابزار روندیاب» نیز کاربرد دارد. زیرا بازه طولانی مدتی از نوسانات قیمت را تجزیه و تحلیل میکند.
- دوره عددی ۱۰۰ و ۲۰۰: این میانگینها همیشه توسط معاملهگران نوسانی در تایمفریمهای بزرگ استفاده میشوند. حتی تحلیل بازار سهام بر اساس میانگین ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه در تلویزیون یا سایر رسانههای مالی نیز بسیار رایج است. در تصویر زیر، این میانگینها بارها به عنوان حمایت و مقاومت محاسبه SMA و EMA در نمودار قیمت ایفای نقش کردهاند.
میانگینهای ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه به شیوه موثری فازهای روندی و جهت آنها را مشخص میکنند. همچنین در نقاطی که با علامت ضربدر قرمز مشخص شدهاند، این خطوط به عنوان حمایت و مقاومت عملکرد مناسبی داشتهاند.
نگاهی به اصل پیشگویی خود تحققپذیر
پیشنهاد ما این است که همواره از میانگین متحرکهای محبوب با تنظیمات رایجی که دارد استفاده کنید و هرگز از تاثیر اصل پیشگویی خود تحققپذیر غافل نشوید. در واقع، زمانی که میلیونها نفر از فعالان بازار، رسانههای مالی و حتی رباتهای معاملاتی – نرمافزارهای خرید و فروش خودکار داراییهای مالی – از یک میانگین مشابه استفاده کنند، قدرت تاثیرگذاری این ابزار بسیار بیشتر میشود.
ساز و کار استفاده از میانگینها بر اساس پنج نشانه نموداری
اگر معاملهگری با استفاده از میانگینها را به دقت بررسی کنیم به پنج نوع کلی از نشانههای نموداری میرسیم:
جهت روند و فیلتر کردن آن
در کتاب «جادوگران بازار» یک معاملهگر موفق و افسانهای به نام «مارتی شوارتز» معرفی شده است. او که طرفدار سرسخت میانگینهای متحرک بود در کتاب خود با عنوان «پیت بول؛ درسهایی از یک قهرمان معاملهگری روزانه در وال استریت» در مورد استفاده از میانگینهای متحرک مینویسد:
«اندیکاتور مورد علاقه من برای تعیین روند بازار، میانگین متحرک نمایی ۱۰ روزه است که آن را «چراغ قرمز و سبز» مینامم. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی ۱۰ روزه قرار گیرد، شما در وضعیت چراغ سبز یعنی بازار صعودی قرار دارید. در این شرایط باید به دنبال فرصتهای خرید باشید. در طرف مقابل، اگر قیمت، پایینتر از میانگین خود باشد به معنی وجود روند نزولی و روشن بودن چراغ قرمز است. در این شرایط، راهکار هوشمندانه گرفتن موقعیتهای معاملاتی فروش در زمان مناسب است. به زبان ساده، معاملهگری موفق با استفاده از این ابزار، نیازمند آن است که از سیگنالهای درست میانگین متحرک در راستای افزایش احتمال سودآوری معاملات خود بهره ببریم.» مارتی شوارتز از میانگینهای متحرک برای تعیین جهت روند و تمایز دادن سیگنالهای خرید و فروش استفاده میکند. این نکته بسیار ارزشمندی است. زیرا هرگز نباید در جریان یک روند نزولی موقعیت خرید بگیرید یا برعکس، در جریان یک روند صعودی، موقعیت فروش را دنبال کنید. در این زمینه، میانگینها همانند یک فیلتر عمل میکنند. نکتهای که در ادامه خواهیم گفت میتواند به تنهایی یک استراتژی معاملاتی باشد:
«قیمت بالای میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی خرید
قیمت پایین میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی فروش»
معاملهگرانی که از این قانون پیروی کنند با روند غالب بازار همراه میشوند و معمولا در طول روند، فرصتهای معاملاتی مناسبی نیز نصیب آنها میشود. همچنین تشخیص دقیق روند با استفاده از میانگین متحرک در تایمفریم بالا و برنامهریزی برای ورود به معاملات همجهت روند در تایمفریم پایین، یک رویکرد معاملاتی بسیار مؤثر است. تصویر زیر میانگین متحرک ۱۰۰ روزهای را نمایش میدهد که با درجه اطمینان بالایی فرصتهای معاملاتی در جهت روند بلندمدت بازار را تشخیص داده است.
اگر قیمت در فاز روندی باشد میانگین متحرک ۱۰۰ روزه به عنوان یک فیلتر تعیین جهت روند عمل میکند. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد روند بازار صعودی است و بالعکس. همچنین شکست خط میانگین متحرک یک سیگنال مهم به شمار میرود.
استراتژی معاملاتی تقاطع طلایی
«تقاطع طلایی» یکی از متداولترین استراتژیهای پیروی از روند است. سیگنال معاملاتی استراتژی تقاطع طلایی زمانی صادر میشود که میانگین ۵۰ و ۲۰۰ روزه یکدیگر را قطع کنند. منطق اصلی تقاطع میانگینهای متحرک این است که با قرار گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدت پایینتر از میانگین بلندمدت یک چرخش مهم در بازار روی میدهد. زیرا قیمت به کمتر از میانگین بلندمدت خود کاهش یافته است. همانطور که در تقاطع طلایی موجود در تصویر زیر میبینیم این سیگنال بیشتر برای تعیین روند بلندمدت و شناسایی فرصتهای معاملاتی در جهت روند مناسب است. خطوط عمودی محلهای تقاطع میانگینها را نمایش دادهاند. البته در این تصویر فقط استفاده از دورههای ۵۰ و ۲۰۰ مورد نظر نبوده است و سایر ترکیبهای عددی مناسب و متداول همچون ۱۲ و ۲۶ نیز در این زمینه عملکرد بسیار مناسبی دارند. این ترکیب دوره میانگینها به دلیل کوچک بودن اعداد، واکنش سریعی دارند و در بیشتر موارد برای معاملهگران کوتاهمدتی بهتر هستند.
سیگنال مربوط به تقاطع طلایی معمولا شروع یک فاز روندی جدید را نشان میدهد. در این مورد میانگینهای ۵۰ و ۱۰۰ روزه در نمودار چهارساعته به کار رفتهاند. میانگینهای متحرک در انواع نمودارها و تایمفریمها کاربرد دارند.
حمایت و مقاومت
میانگینهای متحرک یک ابزار عمومی و پرکاربرد برای بسیاری از معاملهگران هستند و حتی ممکن است برخی آنها را به عنوان یک ابزار حمایت و مقاومت نیز در نظر بگیرند. استفاده از متداولترین تنظیمات دورهای میانگینها برای بهرهمندی از تأثیرات مثبت استفاده جمعی معاملهگران از یک ابزار مشخص بسیار مفید است. در جریان یک فاز روندی، بسیاری از معاملهگران میانگینها را با هدف یافتن فرصتهای ورود مجدد در جهت روند غالب بازار به هنگام بازگشت قیمت به محدوده میانگین متحرک در جریان حرکات اصلاحی به کار میبرند. این استراتژی به عنوان ورود حین بازگشت قیمت (پولبک) یا «بوسه خداحافظی» شناخته میشود. اگر قیمت توسط میانگین متحرک حمایت شود، این یک سیگنال خرید برای بسیاری از معاملهگران است. به ویژه میانگینهای بلندمدت شامل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه در این زمینه ابزار مهمی به شمار میروند، زیرا معاملهگران بسیاری از آنها استفاده کردهاند. این مورد در افزایش کارایی معاملاتی میانگینهای متحرک تأثیر بسیاری دارد. در تصویر زیر، نقاط برخورد دارای ماهیت حمایت و مقاومت را با علامت ضربدر قرمز نشان دادهایم. همانند خطوط روند، معاملهگران از این نقاط برخورد قیمت با میانگین برای یافتن فرصتهای معاملاتی در جهت روند غالب بازار استفاده میکنند.
این تحلیل نموداری با استفاده از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه انجام شده است. تقریبا در تمام نقاط تماس، خط مربوط به میانگین به عنوان یک حمایت یا مقاومت نسبت به قیمت واکنش میدهد. اگر سایر ابزار تحلیل همچون سطوح حمایت و مقاومت افقی را نیز به این نمودار اضافه کنید تحولات قیمتی را با جزئیات کاملتری تفسیر خواهید کرد.
فاصله از میانگین متحرک
فاصله بین قیمت و میانگین متحرک، قدرت روند را نشان میدهد. هرچه قیمت، توانایی بیشتری در دور شدن از میانگین متحرک داشته باشد، حرکت قدرتمندتری خواهیم داشت. اگر قیمت به میانگین نزدیک شده یا آن را بشکند، این یک سیگنال مهم بازگشت روند است. اما اگر فاصله قیمت و میانگین متحرک افزایش یابد، این نشانه ادامه روند جاری خواهد بود. دور شدن قیمت با یک حرکت شارپی و سریع از میانگین متحرک، همیشه باید به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود تا آمادگی وقوع یک سیگنال بازگشت روند، نظیر الگوی کلاسیک صعود و سقوط شدید (Bump and run) را داشته باشید. تصویر زیر، دور شدن قیمت از میانگین متحرک در جریان فازهای قوی روندی را به تصویر میکشد. نواحی مشخص شده با خطوط عمودی در نمودار را به دقت مشاهده کنید. شکست میانگین متحرک توسط قیمت در بیشتر موارد منجر به تغییر روند جاری بازار میشود.
در این تحلیل تکنیکی از میانگین متحرک با دوره ۵۰ استفاده شده و تأثیرگذاری آن را به روش قابل درکی نمایش میدهد. در جریان فاز روندی، قیمت از میانگین متحرک دور میشود. زمانی که روند به پایان میرسد قیمت در ابتدا به میانگین متحرک نزدیک شده و سپس به طور کامل آن را میشکند. خطوط عمودی این نقاط شکست را نشان میدهند که در بیشتر موارد ناحیه شروع یک فاز روندی بلندمدت هستند.
مومنتوم
- معاملهگر تا زمان تقاطع و جدا شدن میانگینها از یکدیگر منتظر میماند تا از امکان وقوع یک روند جدید اطمینان حاصل کند و سپس وارد معامله (خرید یا فروش) شود.
- تا زمانی که این میانگینها تقاطع یا همگرایی نداشته باشند روند غالب همچنان پابرجا است و معاملهگر در فرصتهای ناشی از حرکات اصلاحی وارد بازار میشود. این فرآیند تا زمانی ادامه پیدا میکند که میانگینها همگرا شده و در نهایت متقاطع شوند.
خطوط عمودی تصویر زیر، نقاط تقاطع دو میانگین متحرک را نشان میدهند. تقاطع قیمت و میانگین متحرک در بیشتر موارد، تغییر جهت روند را به صورت کاملا ملموس نشان میدهد.
اگر دو میانگین متحرک با یکدیگر تلاقی داشته باشند روند قیمتی جدیدی آغاز میشود. فاصله بین دو میانگین متحرک در جریان فازهای روندی، قدرت روند غالب را نشان میدهد. تقاطع میانگینها در ناحیه عمودی آبیرنگ سیگنالهای کاذبی را صادر کرده است. زیرا قیمت در یک محدوده خنثی نوسان میکند. در این نمودار میانگینهای متحرک با دورههای ۱۲ و ۲۶ مورد استفاده قرار گرفتهاند.
محاسبه SMA و EMA
همونطور که از اسمش پیداست، می تونیم میانگین متحرک ساده رو با جمع قیمتهای بسته شدن (close price) در “X” دورهی (Period) اخیر و سپس تقسیمشون بر “X” بهدست بیاریم. گیج کننده س؟ نگران نباش. الان کامل توضیح میدم.
نحوه محاسبه اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA
نحوه محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) به این صورته که اگه بخواید یه میانگین متحرک (SMA) رو در ۵ دوره (period = 5) روی یک چارت با تایم فریم (Time Frame = 1h) 1 ساعته رسم کنید، باید قیمتهای بسته شدن (Close Price) در ۵ ساعت اخیر رو با هم جمع کرده و عدد حاصل رو بر ۵ تقسیم کنید.
همین اتفاق برای ۵تا کندل قبلی میفته و همینطور برا قبلتریا و … عددی که به عنوان میانگین برای هر ۵تا کندل گذشته به دست میاد رو به هم وصل میکنی و اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA رسم میشه! به همین سادگی!
فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده
گرفتی چی شد؟ حالا اگه قرار بود SMA رو در ۵ دوره (period = 5) روی یک چارت ۳۰ دقیقهای رسم (timeframe = 30m) کنیم، باید Close Price رو در ۱۵۰ دقیقهی اخیر با هم جمع و بعد عدد حاصل رو بر ۵ تقسیم میکردیم.
اگه قرار بود اندیکاتور میانگین متحرک ساده رو در ۵ دوره روی یک چارت ۴ ساعته رسم کنیم…. آفرین! حالا دیگه یاد گرفتی! 😊
اکثر برنامههای رسم نمودار تمام محاسبات رو برامون انجام میدن. اگه نحوه محاسبه رو براتون گفتم، برا اینه که بهتره شیوه عملکردشو بدونید تا بتونید این اندیکاتور رو بنا به هدفی که دارید درست تنظیم کنید. چرا که با دونستن شیوهی کار هر اندیکاتور، میتونید در مواقعی که محیط بازار تغییر کرد، اونارو را تغییر داده و استراتژیهای مختلفی مطابق با شرایط بازار ایجاد کنید.
حالا، یه نکته ای که هست اینه که SMA هم مثل تمام اندیکاتورهای موجود، با تأخیر عمل میکنن. چون از میانگین قیمتهای گذشته استفاده میکنن، در واقع مسیر کلی اخیر و “آینده” قیمت در کوتاهمدت رو به ما نمایش میدن. اما یه خوبی که دارن اینه که قابل تنظیمن و ما میتونیم برا هر periodای که مد نظر داریم اونارو تو نمودار محاسبه کنیم. حالا تنظیم Period به چه درد میخوره؟
اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA چه کاری برای ما انجام میده؟
میانگین متحرک در واقع حرکت قیمت رو نرم و ساده میکنن و هرچقدر دورهی اندیکاتور SMA طولانیتر باشه، تأخیر بیشتری نسبت به قیمت اصلی خواهد داشت. چرا؟ دلیلش اینه که مثلا ۶۲ SMA قیمتهای بستهشدن را در ۶۲ کندل قبلی با هم جمع و بعد اونا رو بر ۶۲ تقسیم میکنه. ولی اندیکاتور میانگین متحرک ساده با تعداد دوره ۱۰ (period) این محاسبات رو روی کندل های ۱۰تایی انجام میده.
پس هرچقدر دوره ای که برای میانگین متحرک ساده استفاده میکنیم، طولانی تر باشه، واکنش به حرکت قیمت کندتر میشه… و خطی که از رسم SMA حاصل میشه غیرواقعی تر اما نرمتر و یکدست تر میشه و هرچی پریود کمتر باشه، خط که حاصل میشه دارای نوسانات بیشتر اما واقعی تر میشه.
به طور کلی اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA به ما کمک میکنه که به جای اینکه تنها به قیمت کنونی بازار توجه کنیم، با استفاده از میانگینهای متحرک دیدگاهی وسیعتر داشته باشیم و بتونیم مسیر کلی آتی قیمت رو تخمین بزنیم.
با استفاده از SMAها میتونیم ببینیم که یک جفت دارای روند صعودی (Bullish) یا نزولی (Bearish) بوده یا فقط داره تغییر قیمت میده.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک ساده چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک ساده یه مشکل داره و اونم اینه که به تغییر ناگهانی قیمت حساسه... ینی میتونه در چنین شرایطی به ما سیگنال نادرست بده و ممکنه فکر کنیم که یه روندِ جدید در حال شکلگیریه در حالی که در واقعیت چنین اتفاقی نیفتاده… برای جلوگیری از این مشکل، میتونیم از نوع دیگه ای از میانگین متحرک (EMA) استفاده کنیم که در ادامه به طور مفصل توضیح میدیم.
ایراد دیگه ای که به اندیکاتور میانگین متحرک ساده وارده اینه که برخی معامله گرا و اقتصاددانان معتقدن که SMA بیشتر برپایه Historical Data یا داده های قدیمی بازار رو پیش بینی میکنه، در حالی که قیمت های فعلی بازار اطلاعات بیشتری از بازار آتی منعکس میکنن…و اگه واقعا چنین باشه، استفاده از داده های گذشته در مورد جهت آینده قیمت دارایی ها اطلاعاتی در اختیار ما نمیذاره…
چطوری با اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) کار کنیم؟
اندیکاتور (SMA)، یه ابزار تحلیلی مهم در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به شمار میره که با استفاده از اون میتونیم روند فعلی رو شناسایی کرده و پتانسیل تغییر در روند رو پیدا کنیم. ساده ترین کاربرد اندیکاتور SMA در تشخیص روندهای صعودی و نزولی بوده که با متعادل تر کردن قیمت باعث میشه تنها با چشم هم بشه صعودی یا نزولی بودن یک روند رو تشخیص داد.
یکی دیگه از کاربردهای مشهور استفاده ازاندیکاتور میانگین متحرک ساده، مقایسه چند SMA با Periodهای زمانی متفاوت در یک رونده… به این صورت که اگر اندیکاتور میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالاتر از اندیکاتور میانگین متحرک ساده بلندمدت قرار بگیره، میشه انتظار صعود در روند داشت و بالعکس؛ اگه SMA بلندمدت بالاتر از SMA کوتاه مدت قرار بگیره، احتمال روند نزولی پیش بینی میشه…
دو الگوی معاملاتی معروف در اندیکاتور میانگین متحرک ساده
دو الگوی معاملاتی معروف در استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک ساده وجود داره؛ صلیب مرگ (Death Cross) و صلیب طلایی (Golden Cross)
صلیب مرگ (Death Cross)
زمانی رخ میده که اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه زیر اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه قرار گرفته و ازش عبور کنه. این اتفاق به منزله یه سیگنال نزول در روند در نظر گرفته میشه که باعث میشه ضررهای بیشتری رو ذخیره کنه. (در معاملات دو طرفه هم از ذخیره سود میشه به درآمد رسید و هم از ذخیره ضرر!)
صلیب طلایی (Golden Cross)
هم زمانی رخ میده که بر خلاف صلیب مرگ، اندیکاتور میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالای اندیکاتور میانگین متحرک ساده بلندمدت شکسته بشه، که این مساله حاکی از تقویت حجم بالای معاملات بوده و نشان از کسب سودهای بیشتره.
دیدگاه شما