تامین سرمایه از بانک ارزان تر از بورس است
ایزدپناه، عضو هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی ایران گفت: در حال حاضر حاشیه سود شرکت های لوازم خانگی بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است و تامین نقدینگی آنها از طریق بانک ها انجام می شود.
بازار؛ گروه بورس: در حال حاضر ایران بیش از ۲۰۰ شرکت تولیدی لوازم خانگی دارد که تعداد انگشت شماری از این شرکت ها در بورس فعال هستند و این مساله تا حدود زیادی متاثر از شرایط اقتصادی کشور است که منجر شده این شرکت ها حاشیه سود پایینی داشته باشند و نتوانند پروژه های خود را برای توسعه اجرا کنند و در فرایند رشد وارد بازار سرمایه هم شوند.
در حال حاضر بانک ها اجازه نمی دهند که شرکت ها از بورس تامین نقدینگی کنند، برای نمونه یک شرکت اگر بخواهد از بورس و از طریق اوراق تامین نقدینگی کند، بانکی که شرکت با آن کار می کند پیشنهاد می دهد که ما با نرخ سود پایین تر همین تسهیلات را به شما می دهیم
عضو هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی ایران در گفتگو با بازار درباره ورود شرکت های لوازم خانگی به بورس برای جذب نقدینگی از این بازار گفت: در حال حاضر بانک ها اجازه نمی دهند که شرکت ها از بورس تامین نقدینگی کنند، برای نمونه یک شرکت اگر بخواهد از بورس و از طریق اوراق تامین نقدینگی کند، بانکی که شرکت با آن کار می کند پیشنهاد می دهد که ما با نرخ سود پایین تر همین تسهیلات را به شما می دهیم و دیگر نیازی نیست از طریق اوراق اقدام به جذب نقدینگی کند، از این رو بسیاری از شرکت ها تمایلی برای تامین مالی از این طریق را ندارد.
نوید ایزدپناه افزود: درباره ورود شرکت های لوازم خانگی در ایران باید بگویم که این شرکت ها خیلی بزرگ نیستند و حاشیه سود خیلی بالایی ندارند و شرایط کنونی باعث شده برخی از آنها امکان اجرای پروژه های توسعه ای خود را نداشته باشند، با این حال شرکت لوازم خانگی استیل البرز قرار است تا دو سال آینده در بورس عرضه شود.
افزایش قیمت تمام شده باعث می شود که حاشیه سود شرکت های لوازم خانگی کاهش پیدا کند، در چند وقت اخیر برخی محصولات که حاشیه سود ۱۵ درصدی داشته اند تقریبا حاشیه سود آن ها نصف شد و محصولاتی که حاشیه سودی بین ۷ تا ۵ درصد داشته اند در حاشیه ای سربه سر هستند
او با اشاره به اینکه در شش ماه گذشته قیمت محصولات لوازم خانگی تغییری نداشته است، اظهار کرد: از آنجایی که افزایش قیمت تمام شده باعث می شود که حاشیه سود شرکت ها کاهش پیدا کند، در چند وقت اخیر برخی محصولات که حاشیه سود ۱۵ درصدی داشته اند تقریبا حاشیه سود آن ها نصف شد و محصولاتی که حاشیه سودی بین ۷ تا ۵ درصد داشته اند در حاشیه ای سربه سر هستند و این احتمال وجود دارد که به زودی زیان ده هم شوند به همین دلیل این مساله روی تولید اثر گذاشته و بسیاری از شرکت ها هم اکنون طرح های توسعه ای خود را متوقف یا کند کرده اند.
عضو هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی ایران با تاکید بر اینکه بازار جهانی در شش ماه گذشته نوسان داشته و در یک مقطع رشد و بعد افت داشته است، اظهار کرد: اما مساله اینجاست که در شش ماهه گذشته قیمت ارز در سامانه نیما حدود ۱۲ درصد رشد داشته و روی قیمت مواد اولیه این صنعت اثر گذاشته است. از طرف دیگر در صنعت لوازم خانگی رقابت بسیار بالاست، از این رو شرکت های لوازم خانگی بزرگ در ایران وجود ندارد که حاشیه سود بالای ۱۵ درصد داشته باشد و معمولا بین ۵ تا ۱۰ درصد حاشیه سود دارند و از آنجایی که مارجین رو به کاهش هست طرح های توسعه ای کاهش پیدا می کند.
قیمت مواد اولیه به صورت لحظه ای رشد پیدا می کند و از طرف دیگر بیش از ۲۰۰ تولیدکننده لوازم خانگی در ایران وجود دارد که اگر یک شرکت قیمت محصول خود را تا حدودی تعدیل کند روی فعالیت سایر شرکت ها هم اثر می گذارد
او با تاکید بر اینکه حجم صادرات به دلیل تحریم ها کاهش پیدا کرده عرضه داخلی شرکت ها بیشتر شده است، اظهار کرد: این مساله در موقعیتی که تقاضا در بازار کم است منجر شده تا بسیاری از شرکت ها تولید خود را کاهش دهند یا طرح های توسعه ای خود را لغو کنند، به همین دلیل این مساله منجر به کوچک شدن صنعت لوازم خانگی می شود، زیرا از یک سو قیمت مواد اولیه به صورت لحظه ای رشد پیدا می کند و از طرف دیگر بیش از ۲۰۰ تولیدکننده ای لوازم خانگی در ایران وجود دارد که اگر یک شرکت قیمت محصول خود را تا حدودی تعدیل کند روی فعالیت سایر شرکت ها هم اثر می گذارد.
عضو هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی ایران با بیان اینکه شوکی که چند وقت اخیر به بازار در نتیجه عوارض صادراتی به وجود آمد فراتر از قانون حذف معافیت عوارض صادراتی بوده گفت: این قانون هنوز به تصویب نرسیده و معلوم نیست چه محصولاتی جزو عوارض صادراتی هستند. از طرف دیگر اگر این قانون به درستی اجرا شود بازار به آرامش خواهد رسید.
مقالات ترجمه شده کوین تلگراف
معامله با مارجین یکی از روشهای معامله با استفاده از وجوهی است که توسط یک طرف سوم تأمین میشود. در مقایسه با حسابهای عادی معاملاتی، حسابهای مارجین به معاملهگران این اجازه را میدهد تا به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی پیدا کرده و از عامل اهرمی در معاملاتشان استفاده کنند.
معامله با مارجین این امکان را به معاملهگران میدهد که با کسب سود بیشتر نتایج معاملات خود را تقویت کنند. امکان وسعتبخشی به نتایج معاملاتی معامله با مارجین را به یک روش محبوب در بازارهایی با نوسان کم کرده است، بهخصوص در بازار بینالمللی فارکس.
هر چند از معامله با مارجین در بازار سهام (stocks)، کالا (commodity) و بازار مبادلات رمز ارزها (cryptocurrency markets) استفاده میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازارفارکس میتوانید از مطلب آموزشی «بازار مبادلات ارزهای خارجی (فارکس) چیست؟» دیدن نمایید.
در بازارهای سنتی، مقادیر وجه قرض گرفتهشده معمولاً توسط یک بروکر سرمایهگذار تأمین میشود. در مبادلات رمز ارزها اما این وجوه توسط دیگر معاملهگران تأمین میشوند، که براساس میزان تقاضا برای وجوه مارجین در بازار بهره کسب میکنند.
برخی از صرافیهای رمز ارز نیز وجوه مارجین برای کاربران خود فراهم میکنند هر چند این مورد کمتر معمول است.
[caption align="aligncenter" width="500"] معامله با مارجین یکی از روشهای معامله با استفاده از وجوهی است که توسط یک طرف سوم تأمین میشود. در مقایسه با حسابهای عادی معاملاتی، حسابهای مارجین به معاملهگران این اجازه را میدهد تا به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی پیدا کرده و از عامل اهرمی در معاملاتشان استفاده کنند.[/caption]
معامله با مارجین چگونه کار میکند؟
وقتی یک معامله مارجین شروع میشود، معاملهگر موظف است درصدی از ارزش کل معامله را تسلیم کند. این سرمایهگذاری اولیه با نام مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم لوریج (عامل اهرمی – leverage) دارد.
به بیان دیگر، از حسابهای معامله با مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشود و این اهرم برابر با نسبت وجه قرضی به مارجین پرداخت شده است.
به عنوان مثال برای بار کردن یک معامله 100000 دلاری با لوریج 10:1 معاملهگر با مبلغ 10000 دلار از حسابش را تسلیم نماید.
طبیعتاً پلتفرمهای معاملاتی مختلف و بازارهای گوناگون قوانین و نرخهای لوریج متفاوتی را پیشنهاد میکنند. برای مثال نسبت 2:1 در بازار سهام نسبت معمولی است، در حالی که بیشتر قراردادهای آتی نسبت لوریج 5:1 دارند.
بروکرهای فارکس معاملات مارجینی با نسبت 50:1، 100:1 و 200:1 را پیشنهاد میدهند. لوریج 50:1 معمولترین نوع لوریج است هرچند از دو نوع دیگر نیز در مواردی استفاده میشود.
در بازارهای رمز ارز از نسبتهایی بین 2:1 تا 100:1 استفاده میشود و معمولاً جامعه کاربران از اصطلاح x استفاده میکنند (مانند 2x، 5x، 10x، 50x و . )
معامله با مارجین میتواند برای ورود به موقعیتهای معاملاتی خریدوفروش مورد استفاده قرار بگیرد. موقعیت خرید بیانگر این فرض است که قیمت به سمت بالا حرکت میکند و موقعیت معاملاتی فروش نیز نمایانگر عکس مورد فوق است.
وقتی موقعیت معاملاتی مارجینی باز است، داراییهای معاملهگر، نقش وثیقه برای وجوه قرضی بازی میکنند. این یک موضوع مهم است که معاملهگران باید آن را درک کنند.، زیرا اکثر بروکرها حق فروش این داراییها در صورتی که بازار در خلاف جهت مدنظر حرکت کند را دارند (البته پس از گذر بازار به سطوح بالاتر – پایینتر نقطه آستانه).
برای مثال اگر معاملهگر وارد یک موقعیت معاملاتی خرید با لوریج شود، در صورت افت چشمگیر بازار امکان مارجین کال (margin call) شدن آنها وجود خواهد داشت.
مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که از معاملهگر خواسته شود که مقادیر بیشتری وجه بهحساب مارجینی خود واریز کرده تا موجودی حساب او به حداقل مارجین معاملاتی تعیینشده برسد.
اگر معاملهگر نتواند این خواسته را محقق کند، داراییهای آنها بهصورت خودکار جهت جبران ضرر تسویه میشود. بهطور معمول این اتفاق زمانی رخ میدهد که ارزش داراییهای حساب مارجین (که با نام مارجین تسویه نیز شناخته میشود) به حد کمتر از مارجین کل مورد نیاز آن صرافی یا بروکر برسد.
[caption align="aligncenter" width="500"] وقتی یک معامله مارجین شروع میشود، معاملهگر موظف است درصدی از ارزش کل معامله را تسلیم کند. این سرمایهگذاری اولیه با نام مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم لوریج (عامل اهرمی – leverage) دارد. به بیان دیگر، از حسابهای معامله با مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشود و این اهرم برابر با نسبت وجه قرضی به مارجین پرداخت شده است.[/caption]
مزایا و معایب
بزرگترین مزیت معامله با مارجین این است که شما میتوانید با کنترل مقادیر بیشتر دارایی وارد موقعیتهای معاملاتی بزرگتری شده و سود بیشتری کسب کنید.
بهغیر از این مورد، معامله با مارجین میتواند در تنوعبخشی به سرمایهگذاریها کمک کند، از آنجایی که معاملهگران میتوانند به چندین موقعیت معاملاتی و با مقادیر اندک سرمایهگذاری وارد شوند.
در نهایت، داشتن یک حساب مارجین میتواند ورود به موقعیتهای معاملاتی را برای معاملهگران آسانتر کند زیرا دیگر نیازی به وارد کردن حجم زیاد پول بهحساب وجود ندارد.
در کنار تمامی این مزایا، معامله با مارجین معایب آشکاری هم دارد که یکی از آنها افزایش میزان زیان درست مانند افزایش میزان سود است.
برخلاف معاملات لحظهای، در معامله با مارجین ریسک از دست رفتن کل سرمایهگذاری اولیه وجود دارد و به همین دلیل یک روش سرمایهگذاری با ریسک بالا بهشمار میآید.
بسته به میزان ضریب اهرمی دخیل در یک معامله، حتی یک افت کوچک در قیمت میتواند منجر به ضرر معاملهگران شود. به همین خاطر، مهم است که سرمایهگذارانی که تصمیم به استفاده از مارجین برای معاملات خود میگیرند از استراتژیهای مناسب ریسک و ابزارهای حداقلرسانی ریسک بهخوبی استفاده کنند، ابزارهایی مانند دستور حد ضرر (stop-loss order).
معامله با مارجین در بازارهای رمز ارز
معامله با مارجین بهطور ذاتی ریسکیتر از معاملات عادی میباشد، اما در مورد رمز ارزها میزان این ریسک بیشتر هم میشود.
طبق میزان بالای نوسان که در این بازار بهکرات دیده میشود، معاملهگران مارجین رمز ارزها باید بسیار مراقب باشند. با وجود اینکه استراتژی پوشش ریسک (hedging) و دیگر استراتژیهای مدیریت ریسک میتوانند به ما در این خصوص کمک کنند اما لازم است دوباره تکرار کنیم که معاملهگران تازهکار قطعاً نباید به سمت معامله با مارجین بروند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد پوشش ریسک میتوانید از مطلب آموزشی «پوشش ریسک چیست؟» دیدن نمایید.
توانایی بررسی نمودار، تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج ریسک موجود در معامله با مارجین را از بین نمیبرد، بلکه میتواند به شما در تخمین میزان ریسک مورد انتظار کمک کرده و منجر شود که مؤثرتر معامله کنید.
پس پیش از استفاده از لوریج در معاملات رمز ارزی، کاربران باید در ابتدا درکی عمیق از تحلیل تکنیکال بهدست آورده و تجربهٔ زیادی در معاملات لحظهای بهدست آورده باشند.
تأمین وجه مارجین
برای آن دسته از سرمایهگذارانی که قادر به تحمل ریسک ناشی از معامله با مارجین را ندارند، یک راه دیگر برای کسب سود از معاملات اهرمی وجود دارد.
برخی از پلتفرمهای معاملاتی و صرافیهای رمز ارز ویژگیای به نام «تأمین وجه مارجین – Margin funding» را به کاربرانشان پیشنهاد میکنند. در اینجا کاربران میتوانند از پول خود جهت تأمین وجه مورد نیاز معاملات مارجینی دیگر کاربران استفاده کنند.
بهطور معمول این پروسه دارای شروط مشخصی بوده و میزان بهرهٔ متفاوتی تولید میکند. اگر معاملهگر شرایط را قبول کرده و با این پیشنهاد موافقت کند، تأمینکنندهٔ وجوه مستحق دریافت وام پرداختی بهعلاوهٔ مقدار بهرهٔ توافقی میشود.
با وجود اینکه این مکانیسم از یک صرافی به دیگری متفاوت است، ریسک تأمین وجه مارجین نسبتاً پایین میباشد. با علم بر این واقعیت که موقعیتهای معاملاتی اهرمی میتوانند برای جلوگیری از زیان بیش از اندازه، به اجبار تسویه شوند. پس مهم است که ریسک موجود را در نظر گرفته و از نحوهٔ کار این ویژگی در صرافی مدنظر اطلاعات کسب کنیم.
سخن پایانی
قطعاً معامله با مارجین یک ابزار مفید برای کسانی است که به دنبال افزایش میزان سود معاملات موفقشان هستند. اگر این ابزار به شکلی مناسب مورداستفاده قرار بگیرد، میزان لوریج معاملاتیای که توسط حسابهای مارجین تأمین میشوند، میتوانند به سوددهی و وسعتبخشی به پرتفوی کمک کند.
هر چند همان طور که اشاره شد این روشِ معاملهگری میتواند بر میزان ضرر و زیان نیز بیفزاید. این روش دارای درجات بالاتری از ریسک است. بنابراین تنها معاملهگران حرفهای و خبره باید از این روش استفاده نمایند. حتی در حوزه رمز ارزها باید در استفاده از معاملات مارجینی احتیاط بیشتری لحاظ شود زیرا میزان نوسانها در این بازار بالا است.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
مارجین Binance چیست؟ معاملات margin چگونه کار می کند؟
به گزارش تیتربرتر؛ Binance Margin Trading یک بستر تجاری است که به شما امکان می دهد با پرداخت سود به مانده خود، با دارایی که وام گرفته اید، تجارت کنید .
Binance Margin Trading
برای تجارت با Binance Margin ، ابتدا باید دارایی های خود را از کیف پول مبادله خود به کیف پول مارجین خود منتقل کنید. Binance Margin به شما امکان می دهد تا با وام گرفتن بیش از 5 برابر، دیگر تجارت نکنید. تجارت margin یک خطر مشروع است و گزاره سرمایه گذاری را پاداش می دهد. حساب های margin انعطاف پذیری را برای سرمایه گذاران ارائه می دهند، که با استفاده از این استراتژی می توانند از طریق بازار با وام گرفتن وام از شرکتهای کارگزاری خود ، از سهام استفاده کنند و سهام هایی را خریداری کنند که در غیر این صورت قادر به تهیه آن نیستند.
Binance
در اواسط سال 2017 در چین آغاز شد اما بعد از اینکه دولت; چین مبادلات رمزنگاری را ممنوع کرد، پایه را به هنگ کنگ و اکنون در حالت منتقل کرد.این یک مبادله متمرکز اما قابل اعتماد است زیرا علیرغم رسیدگی به حجم کاری که به طور مرتب انجام می دهد، هیچ گزارشی درباره هک شدن یا پایین آمدن آن گزارش نشده است.
معاملات margin روشی برای تجارت دارایی با استفاده از وجوه ارائه شده توسط شخص ثالث است. هنگام مقایسه با حساب های تجاری منظم ، حساب های margin ای به معامله گران اجازه می دهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی پیدا کنند ، به آنها امکان می دهد تا از موقعیت خود استفاده کنند. در اصل ، معاملات حاشیه نتایج معاملات را تقویت می کند تا معامله گران بتوانند سود بیشتری در معاملات موفق کسب کنند. این توانایی در گسترش نتایج معاملات باعث می شود معاملات margin به ویژه در بازارهای دارای نوسانات کم ، به ویژه در بازار بین المللی فارکس محبوب شود. هنوز ، معاملات margin نیز در بازارهای سهام ، کالاها و ارزهای رمزنگاری شده استفاده می شود. در بازارهای سنتی معمولاً وامهای وام گرفته شده توسط یک کارگزار سرمایه گذاری تأمین می شود. با این حال ، در معاملات cryptocurrency، وجوه اغلب توسط سایر معامله گران، که بر اساس تقاضای بازار برای صندوق های حاشیه سود کسب می کنند ، تأمین می شوند. اگرچه کمتر رایج است ، برخی از مبادلات cryptocurrency نیز بودجه حاشیه ای را برای کاربران خود فراهم می کنند.
معاملات margin چگونه کار می کند؟
هنگامی که تجارت margin آغاز شد، معامله گر موظف تأمین وجه مارجین است درصد از کل ارزش سفارش را مرتکب شود این سرمایه گذاری اولیه به عنوان حاشیه شناخته می شود و با مفهوم اهرم ارتباط نزدیکی دارد. سود برای ایجاد معاملات اهرمی مورد استفاده قرار می گیرد و اهرم ، نسبت وام های وام گرفته شده به margin را توصیف می کند. به عنوان مثال ، برای باز کردن یک تجارت 100000 دلاری با اهرم 10: 1 ، یک معامله گر باید 10،000 دلار سرمایه خود را تعهد کند. طبیعتاً، سیستم عامل ها و بازارهای مختلف مجموعه متفاوتی از قوانین و نرخ های اهرم را ارائه می دهند. به عنوان مثال در بورس سهام 2: 1 یک نسبت معمولی است ، در حالی که قراردادهای آتی اغلب با اهرم 15: 1 معامله می شوند. در رابطه با کارگزاری های فارکس ، معاملات حاشیه اغلب با نسبت 50: 1 اعمال می شود ، اما 100: 1 و 200: 1 نیز در برخی موارد استفاده می شود. وقتی صحبت از بازارهای رمزنگاری می شود ، نسبت ها به طور معمول از 2: 1 تا 100: 1 متغیر هستند ، و انجمن تجارت اغلب از اصطلاحات x(2x ، 5x ، 10x، 50x و موارد دیگر استفاده می کند.
تجارت margin می تواند برای باز کردن موقعیت های طولانی و کوتاه استفاده شود. یک موقعیت طولانی بیانگر این فرض است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت ، در حالی که یک موقعیت کوتاه نشان دهنده برعکس است. در حالی که موقعیت حاشیه باز است ، دارایی های معامله گر به عنوان وثیقه برای وجوه وام گرفته شده عمل می کند. این امر برای درک معامله گران بسیار حائز اهمیت است ، زیرا اکثر کارگزاری ها در صورت حرکت بازار در مقابل موقعیت خود ، حق مجبور کردن فروش این دارایی ها را دارند.
به عنوان مثال ، اگر یک معامله گر موقعیت اهرمی طولانی ای را باز کند ، وقتی قیمت به طرز چشمگیری کاهش یابد ، می توان آنها را به حاشیه کشاند. یک تماس حاشیه(margin) زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر برای رسیدن به حداقل الزامات معاملات ، باید مبلغ بیشتری را به حساب خود واریز کند. اگر تاجر نتواند این کار را انجام دهد ، داراییهای آنها بطور خودکار برای تأمین ضرر و زیان خود انحلال می شود. به طور معمول ، این وقتی اتفاق می افتد که ارزش کل کل سهام در یک حساب حاشیه ای(margin) که همچنین به عنوان حاشیه انحلال شناخته می شود ، زیر کل نیازهای بورس یا کارگزار خاص افت می کند.
آیا Binance برای حفظ سرمایه ایمن است؟
بله و خیر. Binance قطعاً یکی از آن مبادله هایی است که امنیت خود را جدی می گیرد و به همین دلیل ، Binance یک بستر عالی برای استفاده برای تجارت ارزهای رمزنگاری شده است. به این ترتیب ، حتی اگر هر ارز مبادله ای هک شود ، بودجه شما دست نخورده باقی می ماند.
مزایا و معایب
بدیهی ترین مزیت معاملات حاشیه ای (margin)این واقعیت است که می تواند به دلیل ارزش نسبی بیشتر موقعیت های معاملات منجر به سودهای بیشتر شود. به غیر از این ، تجارت margin می تواند برای متنوع سازی مفید باشد ، زیرا معامله گران می توانند چندین موقعیت با مقادیر نسبتاً کمی از سرمایه گذاری را باز کنند.سرانجام ، داشتن یک حساب کاربری margin ممکن است تجارت را سریع تر و بدون نیاز به جابجایی مبالغ زیادی به حساب های خود باز کند.
معاملات binance margin به دلایل موجود ، ضرر آشکاری در افزایش ضررها به همان روشی دارد که بتواند سود را افزایش دهد. برخلاف معاملات منظم نقدی ، در این معاملات امکان ضرر و زیان را که بیش از سرمایه گذار اولیه معامله گر است و معرفی می کند ، معرفی می کند و به همین ترتیب یک روش معامله با ریسک بالا محسوب می شود. بسته به میزان اهرم درگیر در تجارت ، حتی کاهش اندک قیمت بازار ممکن است ضررهای قابل توجهی برای معامله گران ایجاد کند. به همین دلیل ، این مهم است که سرمایه گذارانی که تصمیم به استفاده از تجارت حاشیه می گیرند به درستی کار کنند.
نحوه افتتاح حساب تجاری مارجین در Binance
پس از ورود به حساب Binance ، موس خود را به گوشه بالا سمت راست و به سمت نماد نمایه خود بکشید. این برای همه متفاوت خواهد بود و دو شخصیت اول آدرس ایمیل شما را نشان می دهد. وقتی بازشویی باز شد ، روی ایمیل خود کلیک کنید تا به داشبورد حساب خود بروید.
اکنون در داشبورد حساب خود خواهید بود. می توانید مانده حساب خود را از این صفحه مشاهده کنید. در زیر جزئیات مانده; بر روی حاشیه کلیک کنید تا روند افتتاح حساب معاملات حاشیه خود در Binance شروع شود. شما نیاز به تأیید هویت (KYC) دارید و مطمئن شوید کشور شما در لیست سیاه قرار ندارد.
همچنین فعال کردن 2FA اجباری است. در مرحله بعد ، یادآوری خطرات معاملات را مشاهده خواهید کرد. لطفاً آن را بخوانید و در صورت تمایل به ادامه ، روی دکمه باز کردن حاشیه حساب کلیک کنید.
لطفاً وقت بگذارید تا توافق نامه حساب margin را با دقت بخوانید. اگر شرایط و ضوابط را می فهمید و موافقت می کنید ، جعبه را علامت بزنید و روی من می فهمم کلیک کنید.
نحوه انتقال وجوه
پس از فعال کردن حساب margin خود ، می توانید وجوهی را از کیف پول معمولی Binance خود به کیف پول تجاری Margin خود انتقال دهید.
برای این کار ، بر روی زبانه کیف پول حاشیه را انتخاب کرده و بر روی دکمه انتقال در سمت راست صفحه کلیک کنید. بعد ، سکه ای را که می خواهید انتقال دهید انتخاب کنید.
. در این حالت از BNB استفاده خواهیم کرد. مبلغ مورد نظر برای انتقال از کیف پول تبادل خود را به کیف پول حاشیه خود وارد کرده و روی تأیید انتقال کلیک کنید.
نحوه قرض گرفتن وجوه
پس از انتقال سکه های BNB به کیف پول مارجین خود ، می توانید از این سکه ها به عنوان وثیقه برای وام استفاده کنید. موجودی کیف پول حاشیه شما میزان وجوهی را که می توانید قرض بگیرید ، تعیین می کند به دنبال نرخ ثابت 5: 1 (5 برابر). بنابراین اگر 1 BTC دارید ، می توانید 4 مورد دیگر نیز قرض بگیرید. در این مثال ، ما 0.02 BTC را قرض می گیریم. پس از انتخاب سکه مورد نظر برای وام و مبلغ ، روی تأیید وام کلیک کنید. در مرحله بعد ، حساب حاشیه شما با بیت کوین که وام گرفته اید اعتبار خواهد گرفت. اکنون می توانید وام های وام گرفته شده را با داشتن بدهی 0.02 BTC به علاوه نرخ بهره تجارت کنید.
نرخ بهره هر 1 ساعت به روز می شود. می توانید جفت های موجود در حال حاضر و همچنین نرخ آنها را در صفحه حاشیه هزینه ها بررسی کنید.
می توانید با مراجعه به صفحه تعادل کیف پول و انتخاب برگه margin ، وضعیت حساب فعلی حاشیه خود را بررسی کنید.
سطح margin
در سمت راست صفحه، سطح margin خود را مشاهده می کنید ، که با توجه به وام های گرفته شده (کل بدهی) و وجوهی که به عنوان وثیقه در حساب حاشیه خود دارید ، سطح ریسک را به شما می دهد. سطح ریسک با توجه به حرکت بازار تغییر می کند ، بنابراین اگر قیمت ها بر خلاف پیش بینی شما حرکت کنند ، می توان دارایی های شما را نقد کرد. توجه داشته باشید که در صورت انحلال، هزینه اضافی به شما تعلق می گیرد.
فرمول محاسبه سطح حاشیه عبارت است از:
سطح حاشیه = ارزش کل دارایی / (کل وام گرفته شده + کل بهره تسویه شده)
اگر سطح حاشیه شما به 1.3 کاهش یابد ، یک تماس margin دریافت خواهید کرد ، که به شما یادآوری می کند که یا باید وثیقه خود را افزایش دهید (با واریز وجوه بیشتر) یا وام خود را کاهش دهید (با بازپرداخت آنچه که وام گرفته اید).
اگر سطح margin شما به 1.1 کاهش یابد ، دارایی های شما بطور خودکار انحلال می شوند ، به این معنی که Binance برای بازپرداخت وام وجوه شما را با قیمت بازار می فروشد.
نحوه تجارت در margin
اگر مایل به استفاده از وجوه وام گرفته شده برای تجارت هستید ، می توانید به صفحه Exchange بروید ، برگه margin را انتخاب کنید و به طور معمول با استفاده از Limit ، Market ، Stop-Limit و OCOords تجارت کنید.
استاپ اوت (Stop Out) در فارکس چیست
اگر به تازگی وارد دنیای معاملات فارکس شده باشید، احتمالاً در طول تحقیقات خود در مورد شرایط و ضوابط کارگزاران فارکس، بارها و بارها با واژه استاپ اوت روبرو شدهاید، اما هنوز نمیدانید معنای آن چیست. استاپاوت به دستور کارگزار برای بستن معاملات باز معامله گر در بازار ارز به دلایل مشخص اطلاق میشود. معمولاً بیشتر معامله گران تمایل دارند از استاپاوت و محدودیتهایی که پیش روی آنها قرار میدهد چشم پوشی کنند؛ در عوض جنبه های دیگر معامله مانند حجم معامله، حداقل سپرده موردنیاز، اسپرد و اهرم را در اولویت قرار دهند. اما چه دلایلی باعث میشود کارگزار فرایند استاپ اوت را آغاز کرده و معاملات باز مربوط به یک حساب را ببندند؟ برای پاسخ به این سؤال تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
فهرست عناوین مقاله:
مفهوم استاپ اوت در فارکس
برای درک مفهوم استاپ اوت، ابتدا باید سطح مارجین را خوب درک کنیم.
سطح مارجین در فارکس (Margin Level)
در معاملات مارجین، به تعادل بین سرمایه موجود و سرمایه قفل شده، سطح مارجین میگویند. معاملهگران باید همواره مراقب باشند و اجازه ندهند که این مقدار کمتر از ۱۰۰ درصد شود. اگر به هر دلیلی این اتفاق رخ دهد یعنی فرد تلاش کند معاملات ضرر دهی را به انجام برساند در حالی که موجودی کافی در حساب معاملاتی خود ندارد، کارگزار کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار را آغاز میکند و از آنها میخواهد موجودی حساب خود را دوباره پر کنند. به این سطح، سطح مارجین میگویند.
چنانچه معامله گر نتواند به توصیه کارگزار عمل کند و سطح مارجین از نقطه مشخصی (معمولاً ۵۰%) کمتر شود، سطح استاپاوت جدید تعریف میشود. در این مرحله کارگزار طی فرایندی به نام استاپ اوت، به طور کاملاً خودکار موقعیت های باز را میبندد.
استاپ اوت در فارکس (Stop Out)
بخواهیم ساده بگوییم، استاپ اوت در بازار فارکس، نقطهای از سطح مارجین است که از پیش تعیین میشود و در آن نقطه با بستن موقعیتهای معاملاتی معامله گر در بازار ارز، از موجودی منفی حساب او جلوگیری میشود. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که حساب معاملاتی معامله گر دیگر نمیتواند از موقعیتهای باز پشتیبانی کند، چرا که مارجین کافی ندارد. کارگزاران مختلف نقاط متفاوتی را برای استاپاوت در نظر میگیرند و این فرایند خودکار هر زمان شروع شود، دیگر نمیتوان از ادامه آن جلوگیری کرد.
همانطور که گفتیم، سطح مارجین نشاندهنده میزان خالص دارایی در مقایسه با مارجین یا همان وجه تضمین اولیه مورد نیاز برای باز کردن یک معامله است. در این زمینه استفاده از اهرم نقش بزرگی ایفا میکند، چرا که استفاده بیشتر از اهرم ها، به معنی استفاده کمتر از مارجین برای تأمین موقعیت (ها) استفاده بوده و به این ترتیب سرمایه آزاد بیشتری خواهید داشت. در ادامه بیشتر به معرفی اهرم و اثرات آن میپردازیم.
استاپ اوتها چگونه اجرا میشوند؟
در برخی از پلتفرمها، به محض فعال شدن استاپ اوت، معاملاتی که کمترین سود ممکن را دارند، به طور خودکار بسته میشوند. البته در برخی از بسترهای معاملاتی، با استفاده از قابلیت استاپاوت هوشمند، به جای بستن کل موقعیتها، خود معاملات تا حدی بسته میشوند که سطح مارجین به حداقل سطح تعیین شده بازگردد و این فرایند بستن یا کلوز کردن از معاملهای شروع میشود که مارجین موردنیاز آن بیشتر باشد.
باید بدانید که دستورات استاپ، چه در بازار فارکس و یا سایر CFD ها با اجرای بازار (market execution) اجرا میشود. به این معنی که پس از فعال شدن فرایند استاپ، دستورات با اندیکاتور VWAP (حجم متوسط وزندار) اجرا میشوند.
دلیل استاپ اوت بروکر برای معاملات
توقف در معاملا باعث جلوگیری از ضرر بیش از حد حساب است. بنابراین بروکز یک سطح مشخص برای استاپ زیان یک تریدر مشخص میکند. اینگونه در صورت اعمال ضرر، بروکر نباید از خود پرداخت کند.توجه داشته باشید هر بروکر استراتژی عمل متفاوتی دارد، بنابراین قبل از انتخاب بروکر، حتماً سیاستهای کاری آن را مورد بررسی قرار دهید. اینگونه پیش بینی مناسبی از بروکر خواهید داشت.
درک استاپ اوت با مثال
تصور کنید که کارگزار حساب معاملاتی شما، سطح مارجین را ۵۰٪ و سطح استاپ اوت را ۲۰٪ تعیین کرده است. موجودی حساب شما ۱۰،۰۰۰ دلار است و یک موقعیت معاملاتی با مارجین ۱۰۰۰ دلاری را باز میکنید. اگر بازار به شما پشت کند و این موقعیت معاملاتی باعث شود ۹،۵۰۰ دلار ضرر کنید، ارزش حساب شما به ۵۰۰ دلار (۹۵۰۰ دلار – ۱۰۰۰۰ دلار) کاهش مییابد. در نتیجه این ضرر هنگفت، ارزش خالص به ۵۰٪ از مارجین مورد استفاده (۱۰۰۰ دلار) میرسد و کارگزار هشدار مارجین کال را صادر میکند.
اگر هیچ کاری برای مدیریت این شرایط انجام ندهید و بازار همچنان به ضرر شما حرکت کند، به محض آنکه که میزان ضرر به ۹۸۰۰ دلار برسد و ارزش حساب شما ۲۰۰ دلار (۹۸۰۰ دلار – ۱۰۰۰۰ دلار) شود، کارگزار به طور خودکار دستور استاپاوت را صادر خواهد کرد؛ چرا که ارزش خالص شما به اندازه ۲۰% از مارجین مورد استفاده کاهش یافته است.
نقش اهرم در وقوع استاپ اوت
در بازار فارکس، سطح استاپ اوت باتوجه به سطح خاصی که کارگزار تعیین میکند، تأمین وجه مارجین میزان بزرگی معامله، اهرم و ارزش ویژه معاملهگر محاسبه میشود. اما اهرم چیست؟
در واقعیت میزان تحرکات ارزی بسیار جزئی است. بنابراین برای آنکه سود معاملات کلان باشد، معمولاً در هر معامله مبالغ هنگفتی سرمایهگذاری میشود که اکثر معامله گران ارزی به این حجم از سرمایه دسترسی ندارند. برای رفع این مشکل، اهرم مالی طراحی شده است. اهرم استخری از سرمایه و وجه آماده میکند تا معامله گران فارکس به راحتی بتوانند معاملات خود را تأمین مالی کنند.
بازار فارکس یک محصول اهرمی است، یعنی به جای آنکه نیاز باشد معاملهگر کل هزینه یک موقعیت معاملاتی در بازار را پرداخت کند، کارگزار میتواند مقدار مشخصی از سرمایه را به او وام دهد. به عنوان مثال، اگر به اهرم ۱ به ۱۰۰ (۱:۱۰۰) دسترسی داشته باشید، میتوانید با فقط ۱۰۰۰ سپرده یا مارجین، یک موقعیت معاملاتی به ارزش ۱۰۰،۰۰۰ دلار باز کنید. شاید در نگاه اول وسوسه برانگیز باشند، اما اهرم برای رسیدن به نقطه ایده آل هنوز راه زیادی در پیش دارد و استفاده فکر نشده از آن، نه تنها ما را به سود نمی رساند، بلکه احتمال ضرر را نیز افزایش میدهد.
چه زمانهایی استاپ اوت میشویم؟
اغلب اوقات، زمانی که موقعیت معامله گر به شکل غیرمنتظرهای فروخته میشود، واژه استاپ اوت شده به معنای منفی آن مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا نشان میدهد که فرد معامله گر ضرر کرده است. معامله گران میتوانند در موقعیتهای لانگ یا شورت کردن هر ارزی، استاپاوت شوند. این اتفاق معمولاً زمانی رخ میدهد که بازار تیز شود، متوقف شود، یا قبل از بازگشت به حالت اولیه به شدت در یک جهت خاص حرکت کند.
چطور از وقوع استاپ اوت در معاملات فارکس اجتناب کنیم؟
استاپاوت شاید بدترین سناریویی باشد که میتواند برای یک معامله گر اتفاق بیفتد، زیرا این دستور به عنوان یک مدرک نشان میدهد که وجوه حساب معاملاتی شما تمام شده و به عبارت دیگر ارزش خالصی برای باز و نگهداری معاملات باقی نمانده است. پس بهتر است تا حد امکان سعی کنیم از آن اجتناب کنیم. برای جلوگیری از وقوع استاپاوت در معاملات فارکس، لازم است همیشه نکاتی را درنظر داشته باشیم.
باز کردن موقعیتهای متعدد ممنوع!
اولین مورد اینکه از بازکردن موقعیتهای زیاد به طور همزمان پرهیز کنید. چرا؟ چون حجم سفارشات بیشتر به معنی درگیر بودن حجم بیشتری از ارزش خالص (Equity) برای حفظ معاملات است. بنابراین ارزش خالص کمتری به عنوان مارجین باقی میماند که از مارجین کال و استاپ اوت جلوگیری کند. پس فکر نکرده موقعیتهای جدید باز نکنید و همیشه یک چشمتان به مارجین استفاده شده و مارجین در دسترس باشد. همچنین همیشه احساسات معاملاتی خود را کنترل کنید؛ به این معنی که حریص نباشید و بدون برنامه یا صرفاً برای انتقام گرفتن از بازار موقعیتهای متعدد باز نکنید.
استاپ لاس، فرشته نجات معامله گر
اگر احساس میکنید معامله ای سودآور نیست، تا زمانی که هنوز وجهی در حساب خود دارید، آن معامله را ببندید تا کار به جایی نرسد که خود کارگزار ناچار به آغاز فرایند استاپ اوت و کلوز کردن آن معامله شود. با استفاده از استاپ لاس و تعیین حد ضرر، میتوانید میزان ضررهای خود را محدود کنید. در این حالت موقعیت ضرر قبل از اینکه ارزش خالص تا سطح استاپ اوت کاهش یابد، بسته میشود.
سرمایه خود را افزایش دهید
اگر میبینید قبل از بسته شدن معامله، مارجین کال برایتان صادر شده، سریعاً اقدام به افزایش اعتبار حساب خود کنید تا از استاپ اوت در امان بمانید. این یکی از تکنیکهای مدیریت ریسک است. با این حال همیشه به یاد داشته باشید که فقط باید با پولی معامله کنید که مشکلی با از دست دادن آن ندارید.
تمرین با حسابهای معاملاتی دمو
اگر به تازگی وارد دنیای معاملات فارکس شده اید، سعی کنید برای مدتی با استفاده از حسابهای معاملاتی دمو، استراتژیهای خود را تست و تمرین کنید و مطمئن شوید این استراتژیها برایتان سوددهی خواهند داشت، سپس وارد دنیای معاملات واقعی شوید.
در انتخاب اهرم احتیاط کنید
اگر اهرم پایینی را انتخاب میکنید، مراقب باشید که بودجه کافی برای حفظ موقعیتهای باز خود داشته باشید. اما اگر با نسبت اهرم بالا معامله میکنید، حواستان به میزان ضرر شناور حساب باشد.
کدام استاپ اوت بهتر است؟ ۱۰۰% یا ۲۰%؟
سطح استاپ اوت چه بالا تعیین شود (۱۰۰%) چه پایین (۲۰%)، مزایا و معایب خودش را دارد. اگر یک کارگزار فارکس سطح استاپاوت را ۱۰۰% تعیین کند، میزان سرمایه محافظت شده بیشتر خواهد بود؛ از طرفی احتمال زودتر استاپاوت شدن نیز افزایش مییابد. در عوض هرچه سطح استاپاوت پایینتر باشد، مثلاً اگر کارگزار فارکس سطح استاپ اوت را ۲۰% اعلام کند، احتمالاً دیرتر با این مسئله مواجه میشویم، اما میزان ضرر ما در مقایسه با استاپاوت ۱۰۰% به مراتب بیشتر خواهد بود. طبیعی است که سطح استاپاوت پایین، فضای بیشتری برای معامله به ما میدهد، درحالیکه کل وجوه باقیمانده در حساب معاملاتی ما به میزان قابل توجهی کمتر است.
در نهایت این خود معامله گر است که بر اساس ترجیحات خود کارگزاری با سطح استاپاوت دلخواه را انتخاب میکند. فرضاً اگر ترجیح میدهید مقدار وجه تحت حفاظت حسابتان بیشتر باشد و با خطر استاپاوت زودهنگام مشکلی ندارید، باید به دنبال کارگزاری با استاپاوت بالا باشید.
اما اگر به خیال بازگشت قیمت معاملات بیشتری را باز میکنید و در صورت مواجهه با استاپاوت، مشکلی با وجه بسیار کم در حساب معاملاتی خود ندارید، عملاً تحمل بیشتری برای ضرر و زیان دارید و طبیعتاً سطح استاپاوت پایین برای شما مناسبتر است.
چند نکته مهم در مورد استاپ اوت
میزان مارجین مورد استفاده برای نگهداری یک موقعیت، به استاپاوت بستگی ندارد؛ بلکه صرفاً به بزرگی معامله، اهرم و مارجین موردنیاز کارگزار بستگی دارد. برای معاملات معمولی فارکس، معمولاً فقط اندازه معامله بر میران اهرم تقسیم میشود. به عنوان مثال، ۰.۱ لات EUR/USD با مارجین ۱.۱۰۰۰ با اهرم ۱ به ۱۰۰، به (۱۰۰ / (۰.۱ × ۱۰۰۰۰۰ × ۱.۱۰۰۰)) معادل ۱۱۰ دلار مارجین نیاز دارد.
مکانیزم مارجین کال و استاپ اوت، به طور کامل نمیتواند از منفی شدن موجودی حساب به سبب ضرر موقعیتهای معاملاتی، ممانعت کند. این اتفاق در برخی موارد نادر (زمانی که موجودی حساب به زیر صفر میرسد) در فارکس اتفاق میافتد. یک مثال خوب، شکاف فرانک سوئیس در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۵ است که منجر به موقعیتهای EUR/CHF شد که صدها پیپ زیر سطح استاپاوت را بست و منجر به شکست فرایند استاپ اوت شد. با این حال کارگزاران معمولاً فقط جلوی معاملات پر ضرر و ماندههای منفی بزرگ را میبندند، زیرا جبران خسارت صاحب حساب از این معاملات برای آنها دشوار خواهد بود. برای آشنایی با پیپ مقاله پیپ (Pip) در فارکس چیست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟ را بخوانید.
به یاد داشته باشید که سطوح مارجین کال و استاپ اوت مارجین و ارزش ویژه رابطه دارند، نه با ضرر و ارزش ویژه. بنابراین بدون اطلاع از میزان مارجین استفاده شده و ارزش خالص حساب، نمیتوان میزان دقیق ضرر و زیان را در لحظه آغاز هر یک از این سطوح به طور دقیق اعلام کرد.
Prime brokerage چیست
در این مقاله جزئیات کار با شرکتهای لیزینگی با تکنولوژی ECN Currenex بررسی میشود. خیلی ها در کل با این سیستم آشنایی دارند، بعضیها در مورد جزئیات کلی این سیستم مطالعاتی داشتهاند. اما هنوز نکاتی ریزی باقیمانده است که آشکار نشدهاند. شرکت آلپاری تمام راه را از ثبت نام تا شروع طرح های کاری با Prime brokerage و ECN همراه این سیستم بوده است وهم اکنون با دیدگاهی آگاه میخواهیم نکات ممکن این سیستم را برای شما تفصیر کنیم.
برای شروع ابتدا شرکت کنندگان مستقیم مقاله را به شما معرفی میکنیم.
شرکت آلپاری از سال 1998 و تا کنون یکی از برترین شرکتهایی است که خدمات اینترنت – بروکری را در روسیه و دیگر کشورها انجام میدهد. در سال 2006 شرکت آلپاری توسعه بین المللی خود را آغاز کرده و مجوز FSA - (Financial Services Authority) را براس شرکت آلپاری (UK)، و در سال 2007 مجوز NFA - (National Futures Association) را برای شرکت آلپاری (US) کسب میکند و سپس دفاتر خود را در شهرهای شانگهای (چین)، دبی (امارات متحده عربی) و شهرهای بزرگ دیگر دنیا باز میکند.
Currenex – بزرگترین سیستم تجاری الکترونیکی (ECN) می باشد، که بدون تأمین وجه مارجین شک برترین شرکت در زمینه ارائه خدمات اقتصادی الکترنیکی به سرمایه گذاران نهادی میباشد. یکی دیگر از اعضای این سیستم بانکهای عرضه کننده نقدینگی هستند، اما در این مقاله از آنها نام برده نمیشود.
Prime Brokerage
مقاله را با تعریف مدل Prime brokerage و مفاهیم کاری که بعدا برای ما لازم خواهد بود، شروع میکنیم. قبلا مصون سازی مشتریان شرکت آلپاری چگونه اتفاق میافتاد؟ ما در شرکتهای بزرگتر حساب باز میکردیم، پول عنوان سپرده در بانک نگهداری می شد. در زمان تامین سازی بهترین نرخ را انتخاب کرده و خرید و یا فروش انجام می دادیم. کار با این طرح زیاد هم آسان نبود. چون برای شروع باید همه جا حساب باز میکردیم البته این کار مشکلی نیست وسپس در تمام این حسابها سپرده واریز میکردیم، با توجه به این که از قبل مشخص نیست چه حجمی در جه شرکتی معامله خواهد شد، واریز سپرده به همه حساب ها کمی سختتر از افتتاح حساب است. البته می شد سپرده را بین حسابها انتقال داد، اما این عملیات زمان و انرژی صرف میکرد و کارمزدهای زیادی باید پرداخت می شد و همچنین که ما می دانیم زمان هنگام تامین سازی نقش مهمی را اجرا میکند. اشکال بعدی این روش این بود که اگریک معامله در یک شرکت با بهترین قیمت باز می شد، حتما باید در همان شرکت بسته می شد، اما نه با بهترین قیمت در زمان بستن معامله.
جهان اقتصادی غرب بزودی فهمید که باید توسعه کرد و مدلی را طراحی کرد که امروزه Prime brokerage و Liquidity providers نام دارد و ما در مثال (UK) Alpari پایه و اساس آن را توضیح خواهیم داد. بانکی را فرض میکنیم که به عنوان بروکر اول کار میکند. معمولا یکی از ده و یا بیست بزرگترین بانکهای دنیا (هر چند بانکهای درجه دوم نیز میتوانند بروکر اصلی باشند). و همچنین فرض می کنیم که شرکتی است به نام (UK) Alpari. شرکت (UK) Alpari از بانک درخواست افتتاح حساب Prime brokerage میکند. برای بانک سوالهای زیادی پیش می آید از جمله: آایا شرکت (UK) Alpari مجور دارد؟ در جواب شرکت (UK) Alpari و یا (US) Alpari میگوید که مجوز FSA و یا NFA را دارد. مجوز "جزیرهها" و یا نهادهای غیر معتبر توسط بانک بررسی نخواهند شد. این اولین "فیلتر" است، که هر شرکتی نمیتواند از آن بگذرد. سپس بانک در مورد حجم معاملات خواهد پرسید، چون بانک برای شرکت هایی که در آینده توانایی پرداخت کارمزدهای مناسب را ندارد، حساب افتتاح نخواهد کرد. بنابراین شرکتهای کوچک یا بلافاصله جواب منفی دریافت میکنند و یا پس از مدتی حساب آنها به دلیل کمبود حجم معاملات بسته خواهد شد. به این ترتیب "فیلتر دوم" وجود لیست مشتریان پایه است که در در آینده تضمینی میباشد برای تامین حجم گردش مالی بالا. حجم گردش مالی بالا معمولا میلیاردها در ماه حساب میشوند.
سومین شرط بانک، موجودی کافی شرکت که هنگام باز کردن حساب از آن به عنوان تامین مارجین استفاده خواهد شد. چون بانکها لوریجهای زیادی در اختیار شرکتها میگذارد و بازار غیر پیش بینی است و در آن هر اتفاقی میتواند بیفتد. برای همین بانکها برای تضمین وضعیت اقتصادی شرکتها را با دقت بررسی میکند. تاکیید می کنیم که برای بانک خیلی مهم است که شرکت سرمایه خود را داشته باشد . نه فقط سپرده مشتریان. معمولا این سرمایه حدود 20 – 10 میلیارد دلار میباشد. به غیر از این بانک مدیریت ریسک شرکت را نیز بررسی میکند. روش اجرای بررسی به این صورت است که متخصصا بانک از کارمندان شرکت سوالی مانند نحوه کنترل ارز سرمایه خود (که در معاملات از آنها استفاده نمیشود) میپرسند. بانکها میخواهند مطمئن باشند که مدیریت ریسک درست انجام شود و اگر بازار تمام سپرده را از بین ببرد و آنها میتوانند از شرکت ضرر خود را بگیرند. برای همین بانکها بصورت مداوم وضعیت مالی شرکتها را کنترل میکند.
روش کار Prime brokerage به صورت تصویری در نمودار 1 به شما نشان میدهیم
(UK) Alpari با بانک برای افتتاح حساب Prime brokerage قرار داد میبندد، با توجه به این قرارداد سپرده حساب به عنوان مثال نباید کمتر از 10 میلیون باشد و بانک (Prime broker) به ما امکان میدهد به بانکهای دیگر متصل شویم البته بجز بانکهای کوچک که Prime broker با آنها کار نخواهد کرد.
سپس ما به بانک بروکر اول اعلام میکنیم که میخواهیم با دو بانک کار کنیم- بانک سوئیسی "بانک شماره یک" و بانک امریکایی "بانک شماره دو". بین شرکت آلپاری بانک بروکر اول و بانک شماره یک قرارداد سه گانه بسته میشود و همچنین قراردادی بین بانک بروکر اول، شرکت آلپاری و بانک شماره دو نیز بسته میشود. در نتیجه ما از بانک یک و بانک دو دسترسی به ترمینال (اگر میخواهیم به صورت دستی معامله انجام دهیم) و یا API (درصورتی که میخواهیم با کمک نرم افزارها معامله کنیم) دریافت میکنیم.
چگونه معاملات انجام میشوند؟ شرکت آلپاری بهترین قیمت را در بانک شماره دو میبیند و درخواست خرید (request) ارسال میکند، برای مثال 10 میلیون یورو/دلار از بانک دو. بانک شماره دو وجود قرارداد سه گانه را بررسی میکند و سپس درخواست را تایید کرده و trade confirmation را به شرکت ارسال میکند. بلافاصله پس از دریافت تایید، شرکت آلپاری به بانک بروکر اول گزارشی در مورد انجام معامله (give up) و جزئیات آن را ارسال میکند: تاریخ معامله و حجم آن و دیگر جزئیات. بانک شماره دو نیز گزارش (give up) به بانک بروکر اول ارسال میکند. بانک بروکر اول، تأمین وجه مارجین پس از دریافت هر دو گزارش، آنها را مقایسه میکند، اگر تمام پارامترهای گزارشات یکسان باشند، بروکر اول معامله را انجام شده اعلام میکند. میزانی از موجودی شرکت در حساب به عنوان مارجین قفل خواهد شد.
هنگام بستن این معامله شرکت میبیند که بهترین قیمت در بانک شماره یک موجود میباشد. شرکت آلپاری درخواستی به بانک شماره یک ارسال میکند، بانک شماره یک درخواست را تایید کرده و گزارش give up را به بروکر اول ارسال میکند. شرکت آلپاری همچنین گزارش give up به بروکر اول ارسال میکند. بروکر اول همسان بودن پارمترهای گزارشات را بررسی میکند و معامله ای به حجم 10 یورو/دلار را انجام میدهد. در واقع هنگام باز کردن معامله، شرکت آلپاری از بروکر اول خریداری کرده است و نه از بانک شماره دو، در صورتی که بروکر اول از بانک دو ارز دریافت کرده و به شرکت آلپاری فروخته است. هنگام بستن معامله معامله با بانک شماره یک به همین ترتیب انجام میشود.
این روش چه مزایایی برای شرکت کنندگان او دارد؟ بروکر اول کارمزدی برای انجام عملیات دریافت میکند که میزان آن به عوامل زیادی از جمله حجم معاملات بستگی دارد. بروکر اول همچنین سپرده شرکت میتواند برای دریافت درآمد استفاده کند. شرکت آلپاری میتواند با سپرده موجودی خود در یک جا با بانکهای مختلف معامله کند و وقت و بودجه خود را صرف انتقال وجه نکند و همچنین شرکت آلپاری میتواند معاملات را در بانکی باز کرده و در بانک دیگری آن را ببندد. شرکت آلپاری میتواند با بروکر اول معامله انجام داده و کارمزدی پرداخت نکند. بانک شماره یک و دو حجم خود را از بروکر اول دریافت میکند، با این حال برای آنها هیچ ریسکی وجود ندارد. چون آنها برای تمام انتقالات با بانکهای بزرگ (بانک بروکر اول) کار میکنند.
بنابراین این روش بهترین روش برای تمام شرکت کنندگان معامله میباشد، البته اگر آنها توانایی آن را از لحاظ مجوز، منابع مالی و حجم معاملات داشته باشند.
Currenex
هم اکنون بررسی میکنیم Currenex چیست و چگونه کار می کند.
بیشتر مردم نمی دانند Currenex چیست و این سیستم نرخ های خود را از کجا دریافت میکند. بعضیها فکر میکنند این یک بورس است و در این مورد فکرهایی زیادی میکنند. در واقع Currenex – فقط technology provider است یعنی عرضه کننده تکنولوژی است. آنها یک سیستم خوب طراحی کردهاند، این سیستم اجازه میدهد ECN (Electronic Communication Network) را راه اندازی کرد و سیستمها و سرورهای خود را به شرکت کنندگان عملیات اجاره میدهند.
این روش را قدم به قدم بررسی میکنیم. به عنوان مثال (UK) Alpari تمام بررسیهای Currenex را گذاراندد، و تمام الزمات آن را دارد و آنها قرارداد بسته اند. قدم بعدی – ما به Currenex، Prime broker خود را معرفی میکنیم. سپس به بروکر اول اطلاع میدهیم که Currenex با آنها تماس خواهد گرفت. پس از گذشت زمان کوتاهی Currenex با بانک بروکر اول تماس گرفته و برای ارسال خودکار گزارشات معاملات (give up) آن را به سرور خود متصل میکند. سپس ما لیست بانکهایی که نرخهای خود را به Currenex انتقال خواهند داد به سیستم Currenex و بروکر اول اطلاع دهیم. یعنی ما عرضه کنندگان نقدینگی که میتوانیم با آنها قرارداد ببندیم به سیستم Currenex وصل میکنیم.
روش کار سیستم به صورت تصویری در نمودار 2 به شما نشان میدهیم.
بانکهایی که با توجه به پروتکل FIX نرخهای خود را به سیتم ارسال می کنند معمولا این نرخ ها از چند نرخ تشکیل شدهاند و به حجم معامله بستگی دارند. این نرخها رده (bands) نام دارند.
روش کار به شرح زیر میباشد: بانک شماره یک آمادگی خود را برای خرید از 0 تا 1 میلیون یورو/دلار به قیمت 1.5000 و فروش با قیمت 1.5001 اعلام میکند. از 1 تا 3 میلیون او حاضر است با قیمت 1.4999 خریده و با قیمت 1.5002 بفروشد. از 3 میلیون تا 10 میلیون او حاضر است با قیمت 1.4999 خریده و با قیمت 1.5003 بفروشد. یعنی بانک به ما نرخهایی می دهد که مانند رده هایی می باشند و قیمت آنها به حجم معاملات بستگی دارد. این پارادکس بازارهای اقتصادی میباشد. در زندگی عادی هر چه حجم بالاتر باشد قیمت (عمده) پایین تر است. در اینجا بالعکس هرچه حجم بیشتر باشد قیمت نیز بالاتر خواهد بود. این به خاطر این است که تامین حجم کمتر برای بانک آسانتر است و او مجبور نیست این مبلغ را برداشت کند. بر این اساس هرجه حجم معامله بیشتر باشد، خطر و ریسک آن برای بانک که باید این حجم را به پخش کند به عنوان مثال بین بانک ها ی دیگر، نیز بیشتر خواهد بود. و این عملیات معمولا قیمت را گرانتر کرده و میتواند نرخ بازار را به ضرر بانک تغییر دهد. از اینجا در نتیجه نرخهای بالاتر محاسبه می شوند. یعنی طرز کارکرد برای شرکت دیلینگی کوچک و بانکهای بزرگ یکسان میباشند، اما فقط محدودیت ریسک تغییر میکند. به تأمین وجه مارجین همین دلیل هنگام خرید و فروش با شرکتهای دیلنگی با افزایش پیدا کردن حجم معاملات نرخ نیز بالاتر رفته و یا شرایط اجرا بدتر میشود. اما لازم به ذکر است که اگر با افزایش حجم معامله نرخ اسپرد بیشتر نشود و شرایط اجرا نیز تغییری نکند، این نشان دهنده آن است که دیلینگ با نرخهای بازاری کار نمیکند و یا تامین سازی ندارد که اغلب باعث ورشکستگی و یا پرداخت غیر کامل اسپرد های کسب شده، می شود. اما مقاله ما در این مورد نمی باشد.
بعد سیستم Currenex، Market depth (عمق بازار و یا لیوان) تشکیل میدهد که به صورت زیر میباشد:
بر این اساس هرچه بانکهای بیشتری به سیستم متصل باشند، نرخها بهتر و نقدینگی بیشتر خواهد شد.
شرکتهایی که با این سیستم کار میکنند در حقیقت دو کارمزد پرداخت می کند: کارمزد بروکر اول و کارمزد Currenex. و همانطور که بالاتر گفته شد هرچه حجم بیشتر شود کارمزد کمتر خواهد شد. در نتیجه این کارمزد از مشتری شرکت منتقل خواهد شد. معمولا این کارمزد را مشتریان میپردازند، چون نمیتوانند حجم بالای گردش مالی را فراهم کند، اما این کارمزد توسط اسپرد کم جبران می شود. به نوبه خود شرکت کارمزد کمی را پرداخت میکند چون حجم معاملات او از مجموع معاملات مشتریان او تشکیل میشود. به این ترتیب تفاوتی بوجود خواهد آمد که درآمد شرکت را با این روش فراهم میسازد. با اینکه کارمزد خیلی کم است اما با توجه به حجم بالا این مبلغ بالایی خواهد شد. بنابراین حجم معاملات بالا و در نتیجه معاملات طولانی وسود آور مشتریان و بالا رفتن حجم معاملات شخصی مشتریان به صورت متداول باعث سود بیشتر شرکت خواهد شد. این انگیزه خوبی است برای بهینه سازی شرایط معاملات مشتریان. به همین دلیل معمولا مشتریان سازمانی و یا مشتریانی که سپرده زیادی دراند از شرایط تجاری بهتری برخوردار هستند مثلا کاهش کارمزدها. در نتیجه شرکت و مشتریان او به دنبال یک هدف هستند، این امر عامل بزرگی است برای توسعه کار با این روش، چون آینده دیلینگ با این روش است. روش های قدیمی کم کم محبوبیت خود را از دست میدهند. شرکت آلپاری این نکته را به خوبی درک میکند و برای همین همراه با توسعه قدم برمیدارد.
روش کار Prime brokerage و ECN بیشک هم برای بروکر و هم برای مشتری او مناسب است. در این روش تضاد منافعی وجود ندارد و تمام ویژگیهای لازم برای برای تجارت با کیفیت، و همچنین برای اسپردهای باریک، نقدینگی بالا، اجرای بلافاصله درخواستها، اطمینان و راحتی، فراهم شده است. مشتری بهترین شرایط برای معامله را دریافت میکند، و بروکر با مشکلات ایجاد شده در صورت تامین سازی دستی و نیاز به اداره حسابها تجاری متعدد مواجه نمیشود.
این واضح است که هر تأمین وجه مارجین شرکتی نمیتواند تمام شرایط لازم برای کار با این روش کار را انجام دهد، چون برای استفاده از این روش شرایط سختی مانند اخذ مجوز، سرمایه زیاد، تعداد بالای مشتری که باعث بالا بودن حجم معاملات ماهانه میشود، دارد. به همین دلیل لیست شرکای شرکت Currenex خیلی کوتاه است و اکثر شرکتهای موجود در بازار هیچ شانسی برای همکاری با این شرکت ندارند. روش کار مشابهی از طریق ECN وجود دارد. با اتصال از طریق sub white label شرکت میتواند ورود به سیستم ECN را به مشتریان خود ارائه دهد. در این صورت یک بروکر دیگر که Prime brokerage دارد در این زنجیره شرکت میکند. اما این روش کار مشکلات قابل توجهی را دارد، یکی از مشکلات اصلی آن حضور دو واسطه در راه اجرای سفارشات مشتریان است که در نهایت باعث بوحود آمدن شرایط غیر قابل رقابت با دیگر شرکتها میشود.
همچنین میخواهیم یک روش کار دیگر را که قبلا قابل اجرا بوده اما اکنون با پیشرفت تکنولوژی دیگر برای معاملات مناسب نیست را توضیح دهیم و این معاملات با کمترین میزان حجم در سیستم ECN است. Currenex به صورت خودکار کمترین حجم معامله را 40,000 دارایی پایه تنظیم میکند، گرچه بانکها حاضرند حتی مبلغی کمتر از 1,000 را نیز قبول کنند. ما با بانکها موافقت کردیم تا حداقل میزان را تا سطح 10,000 کاهش دهند و سیستم Currenex با این میزان توافق کرده است. پس از انجام معاملات امتحانی با این میزان حجم ما مطمئن شدیم که معاملات به صورت صحیح انجام میگیرند و نه برای بانکها و نه برای سیستم Currenex هیچ سوالی پیش نخواهد آمد. شاید در آینده نزدیک ما حداقل میزان حجم معاملات را تا این سطح کاهش دهیم. یعنی در واقع بین بانکها قوانینی بازار فارکس کوچکی اعمال میشوند، چون تمام معاملات به صورت خودکار انجام میشوند، و بانکها با ارائه فرصت کاهش دادن حداقل میزان حجم تجاری هیچ چیزی از دست نخواهند داد و هیچ هزینه اضافهای پرداخت نخواهند کرد.
آرزومندیم این مقاله برای خواندندگان مفید باشد، چون در آن ما روشهای کار جدی و پیچیدهای را توضیح دادهایم و سعی کردیم تمام نکات نامفهوم در مار با پول کلان آشکار سازیم.
دیدگاه شما