بورس چرا ملتهب می شود؟


شاپور محمدی رئیس بازار سهام در گفت و گو با بورس ٢۴: بازیگران بازار سرمایه نشان دادند که بورس در ایران به بلوغ رسیده است. هیجان ها کنترل شد و در بدترین شرایط سهم می خریدند! دامنه نوسان هرگز از بورس حذف نمی شود ، اما شاید متغیر شود هفت درخواست ویژه از همه سرمایه گذاران

چرا بورس کالا بستر مناسب تخصیص بهینه منابع است؟

چرا بورس کالا می‌تواند نزدیکترین و مطمئن ترین بستر برای تخصیص بهینه منابع و رهایی اقتصاد ایران از قیمت گذاری دستوری باشد؟ پرسش مهمی که پاسخ آن را در گزارش زیر مرور می کنیم.

به گزارش «کالاخبر»؛ بر مبنای اصول متعارف اقتصاد، عرضه و تقاضا مطمئن‌ترین مکانیزم‌هایی هستند که می‌توانند بدون انحراف، قیمت را در بازارها تعیین کنند. به واسطه همین سازوکار است که تعادل شکل می‌گیرد و بعد از بهم‌خوردن توازن میان عرضه و تقاضا به دلایل مختلف، بازارها دوباره میل به تعادل پیدا می‌کنند؛ به بیانی دیگر، چرخه کشف قیمت به واسطه همان دست نامریی معروف آدام اسمیت تعیین می‌شود که البته این موضوع به معنای رهایی بازار نیست بلکه اهمیت تنظیم مقدار عرضه و تقاضا در حوزه بازار کالاهای پایه، موضوعی است که اتفاقا در دستورکار دولت فعلی قرار گرفته است.

به این ترتیب در نظام متکی به بازار، عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت خواهند بود. از ناحیه عرضه و تقاضا، قیمت‌ها ‌در یک شرایط رقابتی، واقعی‌ترین شکل را به نمایش می‌گذارند و در مقابل در نظام‌های قیمتی خارج از نظام بازار اما، رقابت مطرح نیست و قیمت‌ها به شیوه‌های متفاوت و بیشتر با رویکرد دستوری تعیین می‌شود.

بورس‌ها و بورس‌های کالایی به عنوان پدیده‌های دوران مدرن در اقتصاد، برآمده از نظام مبتنی بر بازارند؛ بدان معنا که مکانیزم‌های عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت در بورس‌ها و بورس‌های کالایی‌اند که به دلیل همین خصیصه و سازوکار است که بورس‌های کالایی می‌توانند نزدیک‌ترین شرایط منصفانه برای کشف قیمت‌ها باشند.

با تعیین منصفانه قیمت‌ها که از تقابل عرضه و تقاضا بوجود می‌آید، تخصیص بهینه منابع هم شکل می‌گیرد و یک حمایت اصولی از طرفین معامله انجام می شود. البته کارکرد بورس‌های کالایی تنها به همین جا ختم نمی‌شود و در کشورهای توسعه یافته، امروز از طریق بورس های کالایی بر کل قیمت های جهانی کالاها اثر می گذارند که یکی از رسالت های بورس کالای ایران نیز تبدیل شدن به مرجع پایدار کشف قیمت و معاملات مبتنی بر کالا و اوراق بهادار کالایی است.

اهمیت اتاق‌های شیشه‌ای را دریابیم

اگر باور داشته باشیم که بورس‌ها، دماسنج هر اقتصادی هستند، آن‌گاه می‌توانیم مدعی باشیم در صورت سازوکار درست اقتصاد، سرمایه‌گذاران با دریافت سیگنال‌های صحیح، پیش‌بینی پذیری بهتری از مختصات سرمایه‌گذاری خواهند داشت. بورس‌ها و بورس‌های کالایی به اتاق‌های شیشه‌ای هم معروفند، از آن جهت که همه فرآیند قیمت‌گذاری در یک بستر مشخص و معلوم انجام می‌گیرد و همین اهمیت آن‌ها را گوشزد می‌کند.

در کشورهای در حال توسعه به دلیل ساختارهای بروز فساد ناشی از دلایل متعددی که قابل بحث خواهد بود، بورس‌هایی کالایی می‌توانند به کمک شفاف شدن ساختارها بیایند و حفره‌های فسادزا را تشخیص دهند؛ براین اساس با تعیین کانال‌های فسادزا از بروز فساد جلوگیری به عمل می‌آید، هر چند که به دلیل ساختار این نوع از اقتصادها، کماکان چالش‌هایی پیش‌رو (در کوتاه مدت و میان مدت) باقی خواهد ماند.

در ایران قدمت بورس‌های اوراق بهادار اگرچه به بیش از نیم قرن می‌رسد اما عمر بورس‌هایی کالایی به معنای مدرن آن کمتر از دو دهه است. تجربه بورس کالای ایران در عرضه و تقاضای بسیاری از کالاهای فلزی و پتروشیمی هر چند با چالش‌های متعددی به دلیلی ساختار دولتی اقتصاد ایران در دو دهه اخیر مواجه بوده اما نشان داده می‌تواند کانال و مسیر مطمئنی باشد که قیمت‌ها برآمده از شرایط حال اقتصاد در منصفانه‌ترین وضعیت باشند.

در تمامی دولت‌ها در دو دهه اخیر بورس کالا همواره اهمیت خود را نزد سیاست‌گذاران حفظ کرده، هر چند که گاهی با ناملایمات و تبعیض‌هایی از سوی دولت‌ها همراه بوده است. بورس‌‎های کالایی در شرایطی که نظام قیمت‌گذاری در اقتصاد ایران نزدیک بیش از ۴ دهه به صورت دستوری و بخشنامه‌ای اداره می‎شده، می‌تواند نظام جدیدی از قیمت‌گذاری را پیش‌رو نهد که برآمده از نظام بازار مبتنی بر مکانیزم عرضه و تقاضا باشد.

تجربه اقتصاد در چهار دهه اخیر به ما نشان داده، برای کاستن از مسیرهای رانت‌زا نیاز به شفافیت و برای تخلیه التهاب‌ها در نظام قیمت‌گذاری، نیاز به مکانیزم عرضه و تقاضا داریم. بورس کالا مصداق عینی بستری است که هم سازوکار قیمت‌گذاری در آن مبتنی بر مکانیزم عرضه و تقاضا و هم فرآیند خرید و فروش در آن شفاف و بدون ابهام است.

اگرچه در بدنه بازارهای سنتی و برخی از بازیگران قدیمی بازارها، بورس کالا نکوهیده و به دلیل عدم شناخت یا عادت به روندهای سنتی، این بستر معاملات کمی سخت در میان آنها جا می افتد اما نکته بدیهی و آشکار آنجاست که بازارهای کالایی مدرن، در عین برخورداری از سیستم‌های پیچیده در دل خود، هم فرآیند خرید و فروش را آسان و هم به کاهش هزینه مبادلاتی کمک کرده‌اند.

چالش قیمت‌گذاری دستوری برای بازارها

بورس کالا در ایران به عنوان بازار کالایی مدرن در مسیر روبه رشدی قرار دارد. به دلیل درک همین کارکرد صحیح بورس کالاست که سیاست‌گذاران هیچ‌گاه از آن غافل نبوده‌اند و حتی دایره ورود کالاها از محصولات پایه و مواد اولیه به کالاهای نهایی تر نیز سوق پیدا کرده است. البته بورس‌های کالایی زمانی می‌توانند مزیت بهینه خود را نشان دهند که اقتصاد با تناقض همراه نباشد. این گزاره بدان معناست که بورس کالا به عنوان نظام بازار مبتنی بر مکانیزم عرضه و تقاضا کانال کشف قیمت است اما همان فعالان سنتی بازارها که در بالا ذکر شد هر یک به دلیل انتفاع از شیوه های گذشته معاملات، به بیان تفسیرهای مختلف در زمینه کشف قیمت در بورس می پردازند و این دست رویه های اشتباه نیز به مانعی بر سر راه ایجاد توازن در زنجیره های تولید و اجرای یک سیاست واحد بر پایه اصل رقابت و شفافیت در بازارها تلقی می شود.

همچنین ایجاد محدودیت‌ها نزد بازیگران بازار ( هم در طرف عرضه و هم در طرف تقاضا) می‌تواند کارکرد حداکثری بورس کالا را با چالش مواجه کند. به واسطه درک همین الزام‌هاست که هر چه قدر محدودیت‌ها در مسیر پیش‌روی اقتصاد برداشته شود، بورس کالا هم بهتر عمل می کند. کاهش محدودیت‌های معاملاتی (چه در طرف عرضه و چه در طرف تقاضا) و برداشتن اعمال فشار بر نظام قیمت‌گذاری و ورود کل محصولات در زنجیره های تولید، کارکرد بورس کالا را به مرز حداکثر بهینگی نزدیک می‌کند.

تجربه چند سال اخیر عرضه پتروشیمی‌ها و فولادی‌ها در بورس کالا نشان داده که بهترین شیوه برای شکل‌گیری رقابت در بازارها، نظام‌های قیمت‌گذاری مبتنی بر بازار است. البته برای رفع انتقادات، این نکته را هم باید دوباره یادآوری کرد که بورس کالا تنها محل قیمت‌گذاری و میزبان عرضه و تقاضاست و خود در قیمت‌گذاری نقشی ندارد.

تلاش برای مبادله کل زنجیره براساس نظام بازار

التهاب بازار فولاد ایران در سالیان اخیر که با فشار به مصرف کننده نهایی محصول‌های فولادی همچون میلگرد، شرایط را بسیار ملتهب کرده بود، باید مصداقی از هرج‌ومرج‌ها در بازارهای کالایی دانست. زنجیره صنعت فولاد در سه بخش بالادست، میان‌دست و پایین دست فعالیت می‌کند که بخش میانی آن و اخیراً بخش پایین دست محصولات خود را در بورس کالا به فروش می‌رسانند. اما بخشی از محصولات بالادست همچنان گرفتار قیمت‌گذاری دستوری است. البته دولت فعلی تصمیم گرفته همه محصول‌های صنعت فولاد (از ابتدا تا انتهای زنجیره) در بورس کالا به فروش برسد و این بدان معناست که براساس قانون فرآیند قیمت‌گذاری از ابتدا تا انتهای زنجیره براساس مکانیزم عرضه و تقاضا خواهد بود.

اگرچه برای حضور در بورس کالا الزام‌هایی باید باشد اما نفس سیاست‌گذار در رهانیدن اقتصاد از گره‌های دستوری را باید به فال نیک گرفت. دولت همچنین به دنبال رفع محدودیت‌های معاملاتی هم در سمت عرضه همانند حذف تدریجی سامانه‌های سهمیه بندی و هم در سمت تقاضاست.

با عرضه محصول‌های زنجیره صنایعی که خصیصه مزیت نسبی را با خود یدک می‌کشند، فرآیند قیمت‌گذاری در مکانیزم عرضه و تقاضا به شرایط منصفانه میل خواهد کرد. با تعیین صحیح مکانیزم قیمت‌گذاری، هم سیاست‌گذار ریل سیاست‌گذاری را درست تنظیم می‌کند و هم سرمایه‌گذار با پیش‌بینی‌پذیری، دورنمای سرمایه‌گذاری را بهتر خواهد دید. رفع محدودیت‌ها در سمت عرضه و تقاضا هم به کاهش هزینه مبادلاتی می انجامد و هم به کمک کارکرد بهتر بازار خواهد آمد.

مصوبه‌های امیدبخش سیاست‌گذار

به جرات می توان گفت که یکی از چالش ها و موانع بزرگ تولید کشور در سال های اخیر، موضوع سهمیه بندی کالاها بوده است که در دولت سیزدهم با جدیت وزارت صمت، این معضل بزرگ در حال حذف شدن از اقتصاد است.

سامانه بهین‌یاب به عنوان سازوکار سهمیه‌بندی در محصول‌های پتروشیمی و فلزی جزو پربحت‌ترین تصمیم‌هایی بوده که در چند سال اخیر همواره مورد نقد فعالان صنایع بوده است. براساس نقد فعالان بازارها، بخش عمده‌ای از التهاب بازار پتروشیمی و فلزات در قالب سازوکار تسهیم به نسبت و سهمیه‌بندی شکل گرفته که بازار را از شرایط رقابتی دور کرد و تخصیص منابع را به انحراف کشاند.

تجربه چند ماه اخیر نشان می‌دهد عامل اصلی کاهش التهاب ها در بازارهای پتروشیمی، فولاد و سیمانی، رفع محدودیت‌های سمت عرضه و تقاضا و سپردن نظام قیمت گذاری محصولات در این بخش ها به مکانیزم عرضه و تقاضا بوده به گواه آمار خرید و فروش مواد اولیه نیز تخصیص منابع به نحو بهتری انجام شده است؛ البته در بررسی این بخش باید مشکلات ایجاد شده در تولید چند محصول به دلایلی همچون قطعی گاز را فاکتور گرفت.

تجربه دو سال اخیر التهاب بازار فولاد هم نشان داد که حمایت‌ها و دخالت‌های دولت در نظام قیمت‌گذاری نه تنها می‌تواند مانع تخصیص بهینه منابع باشد، بلکه بر آتش التهاب‌ها نیز افزوده است.

دولت در ۴ دهه اخیر در بخش بالادست زنجیره فولاد با قیمت‌گذاری دستوری بر سر مواد اولیه مورد نیاز فولادسازان همچون گندله یا کنسانتره، معدنی‌ها را ملزم کرد که نیاز فولادسازان را با نرخ پایین تامین کنند. پیامدی که با رفتار مزبور شکل گرفت این بود که به دلیل حمایت‌های نامتوازن سیاست‌گذار، حلقه های مختلف زنجیره فولاد نیز به شکل نامتوازن رشد کردند.

با این تفاسیر همین رشد نامتوازن باعث شد تا عموم بخش های زنجیره معترض و در نهایت مصرف کننده نهایی نیز از روند قیمت ها رضایت مطلوبی پیدا نکند و به این ترتیب تجربه سال‌های اخیر نشان داد نزدیکترین راهکار برای تخصیص بهینه منابع، سپردن نظام قیمت گذاری به مکانیزم عرضه و تقاضاست.

رفع التهاب‌ها در بازار سیمان هم مصداق دیگری از نقش مکانیزم عرضه و تقاضا در تخلیه التهاب‌های بازار بوده است. در واقع وقتی قیمت‌ها از مسیر عرضه و تقاضا تعیین می‌شود، شاخص صحیحی از وضعیت اقتصاد بدست می‌دهد که می‌تواند به سیاست‌گذار برای ارایه نسخه‌های درمان کمک کند. آرامش بازار سیمان مدیون مسیر صحیحی بود که سیاست‌گذار آن را آزمود و به سلامت از آن عبور کرد. تجربه ای بزرگ و راهگشا که در نظام قیمت‌گذاری باید بیش از گذشته به آن توجه کنیم.

درک مشترک درباره اهمیت مکانیزم عرضه و تقاضا

در کل برخلاف دیدگاه هایی که پس از انتخاب وزرای اقتصادی دولت سیزدهم مبنی بر بازگشت به دوران اقتصاد دستوری مطرح می شد، رویدادهای ساختاری مهمی در زمینه عدم نگاه دستوری به قیمت ها و توجه به مکانیسم عرضه و تقاضا انجام شده و به نظر می رسد که اکنون یک درک مشترک و جمعی نسبت به لزوم کشف واقعی قیمت ها به دور از رویه های غلط گذشته در میان فعالان صنعت ایجاد شده است.

البته به طور حتم کنار رفتن رانت های چندین ساله و شیفت بازارهای غیرشفاف به تالار شیشه ای بورس، باعث اعتراض و گلایه برخی فعالان بازار می شود که اگر وزارت صمت بتواند با یک رویکرد همه جانبه این مسیر سخت یعنی ایجاد شفافیت در کل زنجیره فولاد را برای مدت کوتاهی عملیاتی کند، به گزاره اصلی که بورس کالا جزو بسترهای مطمئنی است که می‌تواند به تخصیص بهینه منابع کمک کند، نزدیک می‌شویم. در مکانیزم شفاف بورس‌ کالا، بازارها تابعی از عرضه و تقاضا هستند و سیاست‌گذار با سیگنال دریافتی درست تنها به دنبال ایجاد مکانیزم‌هایی برای سهولت محیط کسب‌وکار خواهد بود.

سرمایه‌گذار هم با دریافت سیگنال‌های صحیح به دور از دخالت‌های گاه و بیگاه دولت در شرایط رقابتی به دنبال بالابردن کیفیت محصول‌هایش و پایین‌آوردن هزینه نهایی تولید برای بالابردن حاشیه سود بیشتر خواهد بود.

ترس به قلب متقاضیان خرید در بورس رسوخ کرده است!

ترس به قلب متقاضیان خرید در بورس رسوخ کرده است!

روز گذشته شرایط معاملات در بازار سهام ملتهب بود. نماگرهای اصلی بورس تهران در این روز پا در مسیر ریزشی گذاشتند و شاخص‌کل بورس اوراق بهادار تهران نیز ۶/ ۱درصد کاهش پیدا کرد. در همین راستا برخی از کارشناسان در نظرسنجی‌های مختلف درخصوص افزایش بازدهی یکسری از صنایع کامودیتی‌محور بازار سرمایه اتفاق نظر دارند و نوید روزهای بهتری حداقل در چشم‌انداز ۶ماهه آتی بازار سهام به معامله‌گران می‌دهند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ بازار سهام در روز گذشته افتی چشمگیر را شاهد بود. در این روز شاخص‌کل بورس تهران به میزان ۶/ ۱درصد در یک روز کاهش داشت؛ کاهشی که به‌نظر می‌آید ناشی از منفی‌ماندن چشم‌انداز بلندمدت بازار کامودیتی در روزهای سبز این بازارها باشد. در این میان اما برخی از تحلیلگران در نظرسنجی‌ها و گزارش‌های مختلف که از سوی موسسات گوناگون و بورس چرا ملتهب می شود؟ در قالب پلتفرم‌های شخصی و عمومی منتشر می‌شود، اجماع‌نظر بیشتری بر روی برخی از صنایع داشته‌اند اما با توجه به وضعیت فعلی بازار ممکن است این پیش‌بینی‌ها چندان دقیق نباشد.

شاخص‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران در جریان دادوستدهای روز دوشنبه با ریزش ۶۶/ ۱‌درصدی همراه شد و تا سطح یک‌میلیون و ۴۳۹‌هزار واحدی عقب‌نشینی کرد. برآیند معاملاتی در ۳ روز ابتدایی تیرماه نشان می‌دهد که نماگر اصلی در این بازه زمانی محدود بیش از ۳۲‌هزار واحد (معادل ۲/ ۲‌درصد افت) را تجربه کرده است. این رویداد در حالی به‌وقوع پیوست که خوش‌بینی معامله‌گران نسبت به آینده بازار سهام رنگ‌باخته است. در بازار روز گذشته ارزش معاملات خرد بورس تهران (سهام و حق‌تقدم) به رقم ۱۷۹۴‌میلیارد ‌تومان رسیدکه نسبت به‌روز معاملاتی ماقبل با افت همراه شده است. دیروز ۴۵۹ میلیاردتومان پول حقیقی از گردونه معاملاتی بورس تهران خارج شد که نسبت به چند وقت اخیر افزایش قابل‌ملاحظه‌ای پیدا کرده است.

بررسی‌ها حاکی از آن است که بورس تهران و فرابورس پس از برگزاری مجامع برخلاف انتظارات بورس چرا ملتهب می شود؟ رنگ و بوی تازه‌ای گرفته‌اند. استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران به‌طور کلی تغییر کرده و صنایع برخوردار از پتانسیل افزایشی و صنایع ضعیف همگی در معرض فروش از سوی معامله‌گران قرار گرفته‌اند.

در این میان برخی نظرسنجی‌ها از چشم‌انداز مطلوب ۵‌صنعت نظیر پالایش، فلزات اساسی، پتروشیمی، سیمان و دارو در بازه زمانی ۶‌ماه آتی خبر می‌دهند. هرچند صنایع فوق با ریسک‌هایی اعم از نرخ‌گذاری‌های خلق‌الساعه دولتی، قطعی‌برق و شدت‌گرفتن سیاست انقباضی از سوی بانک‌های مرکزی در دنیا همراهند اما از دیدگاه بخشی از صاحب‌نظران، با توجه به پارامترهای بنیادی و وضعیت فعلی حاکم به لحاظ قیمتی کالاهای اساسی در بازارهای جهانی همچنان می‌توان به سودآوری صنایع مذکور در این بازه زمانی امید داشت. حال باید دید واکنش سرمایه‌گذاران به هراس شکل‌گرفته در جریان معاملاتی بازار چگونه خواهد بود و هیجان حاکم در تالار شیشه‌ای سعادت‌آباد چه زمانی فروکش خواهد کرد.

تغییر استراتژی پالایشی‌ها

یک روز پس از بازگشایی پالایشی‌ها که سرمایه‌گذاران آن تحت‌تاثیر ارائه گزارش‌های مطلوب شرکت‌ها و امیدواری نسبت به افزایش سودآوری خود رو به استقبال از سهام آورده بودند، تحت‌تاثیر جو روانی بازار همگی پا در مسیر نزول گذاشتند.

گویا خوشحالی معامله‌گران این صنعت یک روز بیشتر پایدار نبود و موج بی‌اعتمادی نسبت به روند آتی در کلیت بازار سهام، سرمایه‌گذاران را وادار به فروش سهام ارزنده خود کرد.

عرضه‌کنندگانی که طی چند روز گذشته فقط در برخی از صنایع فعال بودند اکنون به‌عبارتی می‌توان گفت کلیت بازار را دربر گرفته‌اند.

بر این اساس فشار فروش در معاملات دیروز به حدی بالا بود که سایرین هم به جرگه فروشندگان بازار پیوستند.

ترس بورسی

روایت آماری بازار سهام حکایت از این مهم دارد که ترس به قلب استراتژی متقاضیان خرید نیز رسوخ پیدا کرده است. صنایع و شرکت‌هایی که همگام با افت ۲‌ساله بورس تهران اصلاحات پی‌درپی را پشت‌سر گذاشتند و تاکنون در بازگشت به سقف قیمتی خود با موانع متعددی مواجه بودند، حالا به لحاظ قیمتی در سطوحی کمتر از ارزش ذاتی مورد معامله قرار می‌گیرند. یقینا در بازاری متعادل که عرضه و تقاضا بر اساس رویکرد مطلوب سرمایه‌گذاران و بدون چشم‌انداز مبهمی نسبت به روند آتی صورت می‌گیرد، سرمایه‌گذاران می‌توانند با پشتوانه علمی و بنیادی رویکرد حمایتی داشته باشند و به‌نوعی اقدام به خرید سهام کنند.

اما اکنون شرایط متفاوت است. به دلیل ترس دسته‌جمعی موجود در تالار شیشه‌ای افت ارزش روزانه در کنار آب‌شدن سرمایه سهامداران به امری بدیهی بدل‌شده و روزبه‌روز شاهد سنگین‌تر شدن صف فروشندگان بازار سهام در جریان معاملات بورس تهران و فرابورس ایران هستیم.

نوسان در شیب نزول

تقریبا ۳ ماهی می‌شود که بازار در شیب نزولی، نوساناتی را به ثبت می‌رساند و انتظارات مثبت نسبت به روند آتی سهام شرکت‌ها از صنعتی به صنعت دیگر رنگ می‌بازد.

هر چند طی مدت مذکور شاهد به ثبت رسیدن افزایش نرخ در سهام برخی از شرکت‌ها تحت‌تاثیر عوامل متعدد اعم از رویدادهای جهانی و انتظارات داخلی بر مبنای تورم، واگذاری بلوکی سهام زیرمجموعه و عواملی از این قبیل بوده‌ایم، اما نباید فراموش کرد که بازگشت به مدار مثبت قیمتی به‌صورت مقطعی در بازه مذکور زمانی رخ داده است.

هرچند که به لحاظ علمی برای تبدیل نوسانات مختلف به یک روند (صعودی یا نزولی) نیاز خواهد بود تا ‌درصدی مشخص، به‌عنوان مثال بیش از ۳۰‌درصد بازار در مسیر حرکت خود ثبات‌قدم و به‌عبارتی پایداری داشته باشد اما در نوسانات مقطعی حداقل ۳‌ماهه اخیر که موردتوجه قرار گرفته، مشاهده می‌شود که هیچ‌گاه این مهم روی نداده است؛ بلکه نوسانات مثبت بازار به‌صورت مقطعی روی‌داده و ســبزشدن‌ شاخص‌های سهامی در روند نزول قیمت‌ سهام شرکت‌ها بیشتر جنبه استراحت داشته است. برای اثبات این موضوع در صورتی‌که مسیر حرکت شاخص‌ها از ابتدای شروع به فعالیت تاکنون را مورد بررسی قرار دهیم، درمی‌یابیم که به هیچ عنوان و در هیچ بازه زمانی نماگر در مسیر صعود و یا نزول به‌طور مطلق به مسیر خود ادامه نداده است. به این معنی که هیچ‌گاه بازار مطلقا صعودی و هیچ‌گاه مطلقا نزولی نبوده است.

واکاوی سیاست‌های احتمالی در بازارهای جهانی

خبرها حاکی از آن است که در اقتصادهای بزرگ، نهادهایی نظیر فدرال‌رزرو ایالات‌متحده آمریکا و بانک مرکزی اروپا در راستای کنترل وضعیت اقتصادی با یکدیگر هم‌راستا شده‌اند. تصمیم‌گیری این دو نهاد که به واقع مسیر حرکت اقتصاد جهانی را مشخص می‌کند حال نشان از قدرت گرفتن سیاست انقباضی شدید در راستای کنترل وضعیت تورم در سطح دنیا دارد.

خطر بروز تورم که بارها کارشناسان در قالب هشدار به بازارهای مالی گوشزد کرده‌اند پس از جنگ میان روسیه و اوکراین تشدید شده است.

بانک‌های مرکزی به دلیل افزایش بی‌رویه قیمت‌ها، رشد میزان سرگردانی پول در بازارها توام با رشد خلق نقدینگی که از عوامل ابتدایی شکل‌گیری موج تورمی هستند، تصمیم تازه‌ای در راستای کانالیزه‌کردن پول به سمت سیستم بانکی گرفته‌اند.

این مهم تنها از مسیر افزایش نرخ بهره بین‌بانکی حاصل می‌شود. با توجه به اینکه صاحب‌نظران اقتصادی از عزم آمریکا و اروپا در راستای کنترل و به‌عبارتی مدیریت نرخ بهره خبر می‌دهند، گفته می‌شود که هدف نهایی مدیریت اقتصاد جهانی حرکت به سمت نرخ تورم ۲‌درصد است.

حال با توجه به اینکه ایالات‌متحده دارای نرخ تورم ۱/ ۹‌درصدی است و در نقطه مقابل اروپا نیز از نرخ تورم ۶/ ۸درصدی خود پرده‌برداری کرده است، پیش‌بینی می‌شود که بازارها در راستای مدیریت تورم گام‌های اساسی و تازه‌ای بردارند. گام‌هایی که می‌تواند به کاهش این پارامتر اقتصادی ختم شود اما یقینا برای سایر بازارهای مالی نیز پیامدهای ناگواری به‌همراه خواهد داشت.

بازار کامودیتی‌ها نخستین بازاری خواهد بود که واکنش شدیدی به این مهم؛ حداقل طی چند وقت گذشته، همزمان با انتشار سیگـنال‌هایی مبنی‌بر ضرورت مدیریت تورم از مسیر افزایش نرخ بهره بین‌بانکی که در دنیا منتشرشده را از خود بروز داده‌است.

در دوسال اخیر کار به‌جایی رسید که در حوزه کالاهای اساسی نفت‌برنت که از محدوده ۵۷ دلار تا سطح ۱۲۰ دلار پیش‌روی کرده بود حال در اقدامی حدود ۱۰۳ دلار مورد معامله قرار می‌گیرد.

مس به‌عنوان دیگر کالای اساسی موردتوجه جامعه سرمایه‌گذار در بازارهای جهانی که تا ارقامی بیش از ۱۰‌هزار دلار هم توانست تجربه کند حال در نیمه نخست کانال ۷‌هزار دلار جای گرفته است.

شاخص دلار هم در پایین‌ترین سطح خود طی ۲‌ماه اخیر قرار گرفت. سقف این پارامتر اقتصادی که در رقم ۱۰۸ واحد بود، حال به رقم ۱۰۶ واحدی نزول پیدا کرده است.

تمامی این عوامل در کنار یکدیگر سیگنال مطلوبی نسبت به بهبود روند آتی کامودیتی‌ها به بازار مخابره نمی‌کند. حال باید دید واکنش بازارها نسبت به نشست آتی فد چگونه است. تا آن زمان پایداری فضای تردید در بازارهای جهانی دور از ذهن نیست؛ هرچند که ممکن است نوسانات مقطعی مثبتی هم در جریان دادوستدهای کالایی‌ها شکل بگیرد اما همان‌طور که اشاره شد نوسانات به منزله استراحت در روند لحاظ می‌شود، مگر اینکه از ارقامی بورس چرا ملتهب می شود؟ بیش از ۳۰‌درصد عبور کند که در این صورت می‌تواند به منزله تغییر روند حاکم درنظر گرفته شود.

بورس و برجام

مدتی می‌شود که اخباری پیرامون رویدادهای اخیر در حوزه مذاکرات اتمی به گوش نمی‌رسد، پس از نشست دیپلمات‌های ایران با سایر کشورهای مرتبط در زمینه دستیابی به مسیری مشترک در رابطه با حصول توافق در دوحه، خبر خاصی پیرامون اقدامات جدید مخابره نشده است و معامله‌گران بازار سرمایه همچنان ریسک برجام را محاسبات خود درنظر می‌گیرند.

هرچند گمانه‌زنی‌هایی پیرامون شکست مذاکرات به گوش می‌رسد اما بورس‌بازان وزن چندانی به این قبیل از شایعات تاکنون نداده‌اند و رفتار معامله‌گران نشات ‌گرفته از هراس مقطعی است که نسبت به چشم‌انداز آتی بازار به‌وجود آمده است. افت نرخ دلار در بازار آزاد به رقم ۳۱‌هزارو ۸۲۰‌تومان (تا لحظه تنظیم این گزارش) دیگر رویدادی است که می‌تواند شایعه فوق را رد کند.

پس از مجامع

فصل برگزاری مجامع با فراز و نشیب‌هایش به اتمام رسید. برخی از صنایع گزارش‌هایی مطلوب به جامعه سهامداران خود ارائه کردند و اتفاقا پس از بورس چرا ملتهب می شود؟ بازگشایی مورد استقبال سایر اهالی بازار هم قرارگرفتند. فصل مجامع فقط فصل تقسیم سود نیست و بازار نیازمند مسیریابی جدید از سوی مدیران شرکت‌ها همگام با ارائه گزارش‌های آتی نظیر برنامه‌های توسعه شرکت‌ها است.

اکنون بورس‌بازان با تردید، آینده بازارهای جهانی را رصد می‌کنند، ریسک برجام را در سرمایه‌گذاری خود لحاظ می‌کنند و از همه مهم‌تر باید در پرتفوی خود وزنی هم به صنایع داخلی که اثر مستقیمی از سیاست‌های خلق‌الساعه وزارت صمت می‌پذیرند، بدهند و رویدادهای جهانی اعم از سیاست‌های آتی فد آمریکا را نیز دنبال کنند.

در این میان برخی نظرسنجی‌ها از کارشناسان بازار سرمایه نشان می‌دهد که صنعت پالایش به‌عنوان نخستین صنعت می‌تواند در چشم‌انداز ۶‌ماهه آتی نقش مطلوبی را ایفا کند.

این صنعت با محوریت کرک‌اسپرد تحت‌تاثیر نوسانات جهانی نفت قرار دارد. در صورت بهبود قیمت نفت یا ثبات در ارقام فعلی (۱۰۳‌دلار) می‌توان چشم‌انداز مطلوبی را برای ادامه فرآیند معاملاتی پالایشی‌ها در نظر گرفت. فلزات اساسی، پتروشیمی، سیمان و دارو در رتبه‌های پیشنهادی بعدی قرار گرفته‌اند. بر کسی پوشیده نیست که صنایع فلزات اساسی و پتروشیمی‌ها مستقیما تحت‌تاثیر نرخ‌گذاری‌های جهانی هستند، به‌طوری که انعکاس هر رویداد اثرگذار در سطح کامودیتی‌ها می‌تواند سریعا خود را در قالب تعدیل قیمتی در بورس اوراق‌بهادار تهران و فرابورس ایران نمایان کند. صنعت خاکستری بورس و سایر گروه‌های مذکور همگی با چالشی تحت‌عنوان قطعی برق دست و پنجه نرم می‌کنند، به‌طوری که گفته می‌شود برخی شرکت‌ها هر دو هفته یک‌بار و برخی دیگر در طول هفته حداقل یک‌بار با پدیده خاموشی مواجه

هستند. صنعت دارو که با حذف ارز ۴۲۰۰‌تومانی در واقع زمینه برای افزایش سودآوری آن ایجاد شده است پنجمین صنعتی خواهد بود که می‌تواند از دید بخشی از کارشناسان بازار سرمایه در ۶‌ماه آتی بیشترین بازدهی را برای سرمایه‌گذاران خود به‌ارمغان آورد. در این میان نباید فراموش کرد که بروز ریسک‌های جدید اقتصادی و سیاسی می‌تواند چشم‌انداز معاملاتی و حاشیه سودآوری شرکت‌ها را با تعدیلات مثبت و منفی

همراه کند. از هـمـین‌رو هستند سرمایه‌گذارانی که بازارهایی نظیر سکه طلا، دلار و مسکن را مامنی مطلوب در راستای حفظ ارزش سرمایه‌های خود درنظر می‌گیرند.

بورس بدن

بورس‌ یک‌ کیسه‌ نرم‌ حاوی‌ مایع‌ است‌ که‌ به‌عنوان‌ یک‌ بالشتک‌ بین‌ تاندون‌ها و استخوان‌ها عمل‌ می‌کند. بورسیت‌ عبارت‌ است‌ از التهاب و ورم‌ بورس‌. بورس‌هایی‌ که‌ معمولا دچار التهاب‌ می‌شوند در نزدیکی‌ شانه‌، آرنج‌، زانو، لگن‌، مفصل‌ ران‌، یا تاندون‌ آشیل‌ قرار دارند.

اگرچه بورس، واژه‌ای است که عمدتاً در اقتصاد بکار می‌رود، اما شاید برخی ندانند که در بدن انسان نیز ساختارهایی وجود دارند که به این نام خوانده می‌شوند.

بورس‌هایی (bursa) که در بدن یافت می‌شوند کیسه‌های حاوی مایعی هستند که در اطراف برخی از مفاصل حضور دارند. این بالشتک‌ها بین دو تاندون یا بین یک تاندون و استخوان و یا بین پوست و استخوان قرار می‌گیرند و باعث کاهش اصطکاک و سایش آنها به روی یکدیگر می‌شوند.

حدود 160 بورس در اطراف مفاصل مختلف بدن مثل شانه، آرنج، ران و زانو قرار دارند و موجب می‌شوند که بافت‌ها و ساختارهای مجاور با سهولت بیشتری روی هم بلغزند.

هنگامی که بورس دچار التهاب و ورم می‌شود، عارضه ای به نام بورسیت (Bursitisis) به وجود می‌آید که باعث درد و تورم در اطراف عضلات و استخوان‌ها می‌شود. گاهی حرکت مفصل به شدت دردناک می‌شود. ممکن است پوست روی منطقه بورسیت دچار قرمزی، گرمی و حساسیت به لمس شود.

لازم است مفاصل بدن در وضعیت مناسب و به دور از اعمال فشار طولانی مدت باشند و به هنگام انجام فعالیت‌ها و حرکات تکراری استراحت کافی داده شود، چرا که استفاده بیش از حد از مفصل احتمال ابتلا به بورسیت را افزایش می‌دهد

ابتلا به بورسیت علت‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد. معمولاً ضربه یا فشار مداوم روی محل بورس می‌تواند باعث التهاب آن شود. به عنوان مثال ضربه به جلوی زانو می‌تواند بورس جلوی کشکک را دچار التهاب کند و یا دراز کشیدن طولانی مدت به پهلو می‌تواند بورسیت ران را به دنبال داشته باشد.

بورسیت در بین افرادی که حرکات تکراری انجام می‌دهند مثل نجاران و ورزشکاران شیوع بیشتری دارد.

عفونت‌های مفصلی و برخی بیماری‌های رماتیسمی مثل آرتریت روماتوئید و نقرس نیز زمینه ابتلا به بورسیت را فراهم می‌کنند.

اقدامات درمانی اولیه برای بورسیت

اقدامات درمانی اولیه برای بورسیت، بصورت استراحت دادن عضو درگیر، استفاده از یخ و بالا نگه‌داشتن ناحیه مبتلا است.

برای کاهش التهاب و درد بیمار علاوه بر اینکه ممکن است داروهای ضد التهابی تجویز شود، در قالب درمان‌های فیزیوتراپی از تحریکات الکتریکی و امواج فراصوت (اولتراسوند) استفاده می‌شود.

ناحیه‌ ملتهب‌ را تا حد امکان‌ استراحت‌ دهید. اگر مجبور هستید فعالیت‌ عادی‌ خود را فورا از سر بگیرید، دست‌ خود را با یک‌ بند به‌ گردن‌ آویزان‌ کنید تا زمانی‌ که‌ درد قابل‌ تحمل‌تر شود.

برای‌ پیشگیری‌ از سفت‌ شدن‌ مفصل‌ (به‌خصوص‌ شانه‌) در طی درمان، در زودترین‌ زمان‌ ممکن‌، حرکت‌ آهسته‌ و طبیعی‌ مفصل‌ را شروع‌ کنید.

برای پیشگیری از التهاب بورس، باید بدن پیش از فعالیت بدنی، با انجام تمرینات کششی گرم شود.

شدت فعالیت‌ها باید به صورت تدریجی افزایش یابد.

لازم است مفاصل بدن در وضعیت مناسب و به دور از اعمال فشار طولانی مدت باشند و به هنگام انجام فعالیت‌ها و حرکات تکراری استراحت کافی داده شود، چرا که استفاده بیش از حد از مفصل احتمال ابتلا به بورسیت را افزایش می‌دهد.

در ورزش‌هایی‌ که‌ برخورد فیزیکی‌ وجود دارد، از لباس‌ وسایل‌ محافظتی‌ لازم‌ استفاده‌ کنید.

بازگشت تعادل به بازار نتیجه اتحاد همه بازیگران آن بود

شاپور محمدی رئیس بازار سهام در گفت و گو با بورس ٢۴: بازیگران بازار سرمایه نشان دادند که بورس در ایران به بلوغ رسیده است. هیجان ها کنترل شد و در بدترین شرایط سهم می خریدند! دامنه نوسان هرگز از بورس حذف نمی شود ، اما شاید متغیر شود هفت درخواست ویژه از همه سرمایه گذاران

بازگشت تعادل به بازار نتیجه اتحاد همه بازیگران آن بود

بورس24 -سحر خوشحال : بازار سرمایه ایران هفته ملتهبی را از سرگذراند ، هفته خاصی که اگر نبود حمایت حقوقی ها و بازیگران عمده می رفت تا سرمایه سهامداران ذوب شود.اما رفتار بازار در روزهای گذشته نشان داد که این بورس آن بورس سابق نیست و حتی در ملتهب ترین شرایط راه خود را می رود.

در گفت و گو با شاپور محمدی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار به بررسی آخرین تحولات بازار سرمایه پس از گذر از یک هفته ملتهب پرداخته ایم.

بازار سرمایه در چند روز اخیر نشان داد که شرایط متفاوتی را تجربه می کند ، در سال های پیش با کوچکترین تحریمی یا اظهار نظر سیاسی بازار سرمایه ملتهب می شد اما در هفته گذشته ایران تا آستانه رویارویی جدی نظامی با ایالات متحده پیش رفت ، لکن هر چند صف های سنگین فروش ایجاد شد ولی قدرت نقدشوندگی سهام حفظ شد ، یعنی هر چند سخت می شد فروخت اما فروش سهام نشدنی نبود، آن هم در شرایطی که ما در آستانه جنگ قرار داشتیم.در حالی که اگر بازار دوسال پیش بود فروش حتی یک برگه سهم هم نشدنی بود.به نظر شما دلیل ایجاد چنین شرایطی چیست؟

اول از نقش تمامی رسانه ها تشکر می کنم، که به افزایش ثبات و اطمینان بازار کمک کرده اند. همدلی که در بازار سرمایه ایجاد شد، به حمایت تمام اشخاص حقوقی فعال بازار مربوط می شود، در هفته گذشته اراده همه بر این بود که بخواهیم سرمایه گذاری های بلند مدت را افزایش دهیم.

بنابراین حقوقی ها بسیار قوی در بازار وارد شدند و سهامی را که نیاز به نقدینگی داشت، خریداری کردند. این موضوع دو ویژگی دارد، یکی این که برای شرکتی که چند هزار میلیارد تومان سبد سهام در اختیار دارد در این مقطع در حد چند صد میلیارد تومان به پورتفوی خود اضافه می کند که طبیعتا به تقویت و موازنه پورتفو های آن شرکت بورس چرا ملتهب می شود؟ می تواند، کمک کند. دوم این که وقتی سرمایه گذاران حقیقی احساس می کنند، که در بازار نهاد های مالی و فعالان حقوقی خریدار بازار هستند، دغدغه ای برای فروش ندارند و تعجیلی در فروش نمی کنند.

در روزهای گذشته شاهد اتحاد بی سابقه حقیقی ها و حقوقی ها بودیم ، روز شنبه به عنوان نخستین روز کاری بعد از فقدان سپهبد شهید سلیمانی بیشتر حقوقی ها سهم خریدند ، چیزی در حدود 2200 میلیارد تومان اما روز یکشنبه حقیقی ها هم با حقوقی ها متحد شدند و اگر ریسک جنگ در روز سه شنبه نبود بازار کلا بر می گشت.این سطح از اعتماد و اتحاد بین بازیگران بازار سرمایه بی سابقه بوده.چرا؟

در هفته گذشته حدود شانزده هزار و یکصد میلیارد تومان حجم معاملات در چهار روز بود که البته روز دوشنبه به احترام شهادت سردار سلیمانی تعطیل اعلام شد. بنابراین ما در چهار روز شانزده هزار میلیارد تومان یعنی به طور متوسط چهار هزار میلیارد تومان در هر روز حجم معاملات داشتیم.

این جریان نقدینگی ناشی از حمایت حقوقی ها و اتحاد و همبستگی ارکان بازار سرمایه با هم بوده است و همه تلاش شان بر این بود که سرمایه گذاران خرد از اطمینان کافی برخوردار شوند که خوشبختانه به خوبی انجام شد و اکنون نیز شاهد متعادل شدن بازار سرمایه هستیم.

این اتحاد به اعتقاد حقوقی ها مربوط است؟

این موضوع حداقل دو دلیل می تواند داشته باشد، یک دلیل به علاقه تمام مسئولین به این سردار بزرگ ایران که واقعا در دنیا هم محبوبیت خاصی داشته، مربوط بوده است. همچنین ، همه معتقد بودند، این موضوع مهمی است و قطعا همه باید کمک کنند، که بازار ها در تعادل باشند.

دلیل دوم بلوغ بازار سرمایه است، در حال حاضر مدیرانی که در بازار سرمایه کار می کنند، اشخاصی هستند، که تفاوت سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت را لحاظ می کنند و همیشه در نظر می گیرند، که برای سرمایه گذاری در بلند مدت مسیری دارند که آن مسیر باید طی شود. البته تلاش وزرات امور اقتصادی و دارایی، سازمان بورس و تمام کسانی که پیگیری مجدانه داشتند، که اطمینان در بازار حکم فرما شود و بازار بتواند، با اطمینان بیشتری جلو برود، هم قطعا تاثیر داشته است.

در کنار همه کارهای خوب انجام شده ، افت شدید شاخص هم وزن یکی از ضعف ها بود.در واقع بیشتر تلاش ناظران یا مجریان بازار معطوف به جمع آوری سهم های بزرگ بود ، در حالی که سهم های متوسط و کوچک هرچند سهامدار عمده دولتی ، شبه دولتی یا نهادی داشتند مورد حمایت جدی واقع نشدند.حال آن که شاخص هم وزن در حال حاضر اهمیتی کمتر از شاخص کل ندارد و از اول سال تا همین یک هفته پیش حدود 7 برابر شده بود.چرا نهاد ناظر نتوانست همین اتحاد حقیقی ها و حقوقی ها را در سهم های کوچک و متوسط ایجاد کند و چه بسا اگر این اتحاد شکل می گرفت بازار از همان سه شنبه جمع می شد.

خیر، ببینید واقعیت قضیه راجع به تعدیل شاخص هم وزن یا تعدیل شاخص کل که شاخص موزون در گروه نامگذاری می شود، موضوع اصلی نیست، بحث ما بیشتر این بود، که حقوقی ها وقتی می خواهند، از بازار حمایت کنند، باید خودشان پورتفو های خودشان را انتخاب کنند.ممکن است، آن ها به صورت خودکار سراغ سهم های بزرگتر بروند، به همین دلیل در سبد دارایی آن ها سهم های بزرگتر جایگاه بیشتری داشته باشند، سازمان از همه فعالان بازار و بازیگران بازار درخواست داشته، که صف فروش تشکیل نشود و نقد شوندگی در بازار ایجاد شود.

طبیعتا ممکن است سلیقه های مدیران شرکت های بزرگ با هم تفاوت کند و در جاهایی هم ممکن است، بعضی از سهم ها بیشتر و برخی کمتر مورد استقبال بازار باشند. طبیعتا همیشه خواهشی که از هموطنان و سرمایه گذاران خوب کشورمان کرده ایم، این است که به سودآوری شرکت ها توجه کنند و بعد برای خرید شرکت ها اقدام نمایند.

ممکن است، حتی یک شرکت کوچکی سودآوری بیشتر و شرکت بزرگی سود کمتری داشته باشد، یا برعکس. این ها چیز هایی است، که در حدود ۶۰۰ نماد بورسی و فرابورسی وجود دارد ، پس نمی توان انتظار داشت به همه این نماد ها ورود شود و همه چیز به تحلیل فعالان بازار بستگی دارد.

اتفاقات اخیر نشان داد که محدودیت هایی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا برای بازار سرمایه ایران که اغلب بازیگرانی هیجانی دارد ، ضرورتی واجب است.با توجه به این که قبلا برنامه حذف حجم مبنا و افزایش دامنه نوسان به بیش از 5 درصد وجود داشت آیا با عنایت به رخدادهای هفته گذشته برنامه ریزی برای این تغییرات از دستور کار خارج شد؟

این درست است، در مواردی بحث هایی در بازار مطرح شده است که حجم مبنا و دامنه نوسان حذف شود، اما سازمان بورس از همان مواقعی که برخی از دوستان این اظهار نظر ها را می کردند، یک نظر ترکیبی که در دنیا هم به نوعی تجربه شده است را دنبال می کرد، آن هم به این شکل است که در دنیا دامنه نوسان پویا در کشور های پیشرفته وجود دارد.

دامنه نوسان پویا، دامنه نوسانی است که با افزایش حجم معاملات که نشان دهنده اراده بازار است، خود را تعدیل می کند و دامنه رفته رفته باز تر می شود. در سازمان بورس از زمانی که این موضوعات مطرح شده است، اعتقاد بر این بوده که ما دامنه نوسان پویا را باید جایگزین دامنه نوسان ثابت و حجم مبنا کنیم.

بنابراین حجم مبنا و دامنه نوسان حذف نمی شود بلکه تبدیل به دامنه نوسان پویا خواهد شد،البته اگر زمانی شرایط فراهم و مهیا بود.

حمایت بازار سرمایه از سوی دولت بی سابقه بوده است و سابقه نداشته که شورای عالی بورس به عنوان بالاترین نهاد تصمیم گیر بازار سهام روز جمعه با حضور رئیس این شورا یعنی وزیر برای پیمایش وضعیت بورس جلسه بگذارد.این سطح از اهمیت دادن دولت به بورس چه دلیلی دارد و چرا این سطح از اهمیت دادن و حمایت در دو سال پیش وجود نداشت؟

به هر حال دولت یکی از سیاست های اصلی خود را توسعه بازار سرمایه اعلام کرده است. تعداد هموطنانی که در این بازار در حال حاضر فعال هستند، بیشتر شده است. تاکیدات مقام معظم رهبری همواره بر توسعه بورس بوده است.این ها همه در کنار هم ضرورت توجه به بورس را می تواند، پر رنگ کند و نشان می دهد شورای عالی بورس و در راس آن وزیر امور اقتصادی و دارایی در این مورد توجه ویژه دارد، ، هم از این حیث که شرایط بازار از یک شرایط مناسب برخوردار باشد، هم این که اگر در مقطعی لازم شود، تعدیلی در مقررات سیاست های کلی بازار سرمایه اتفاق بیافتد.

تمامی تلاش آن بر این بوده که شورا بتواند، این تعدیلات لازم را با شرایط بازار تنظیم کند همچنین وظیفه عمومی شورا و سازمان بورس در قانون بازار اوراق بهادار به همین منوال تاکید شده است، از این جهت تلاش ارکان بازار سرمایه بر این است، که آرامش و اطمینان در بازار سرمایه در سطح مطلوبی قرار بگیرد.

برخی در بورس این تحلیل را دارند که پول موجود در بورس شفاف و در اختیار دولت هست و هر زمان که لازم بود در قالب پروژه سوخت نقدینگی می تواند از بین برود و دلیل حمایت دولت از بورس همین است.چقدر این تحلیل به واقعیت نزدیک است؟

خیر، این موضوع از نظر تئوری های مالی و قوائد علمی قابل قبول نیست. هیچ دولتی نه تنها دولت ایران ،بلکه هیچ دولتی، در بازار های مالی در بلند مدت نمی تواند، در روند بازار تاثیر گذار باشد. روند کلی بازار و بلند مدت بازار را سودآوری شرکت ها تعیین می کند، اما سیاست هایی که شورای عالی بورس یا سازمان بورس دنبال می کنند، در مقاطع کوتاه در کنترل هیجانات و در آرامش بخشی و اطمینان بخشی به بازار موثر است، اما روند بلند مدت تمام بازار های دنیا را سودآوری شرکت های شان تعیین می کند.

با توجه به گسترس نوسان گیری در بورس چه برنامه عملیاتی برای تثبیت نقدینگی در بورس و گسترش فرهنگ سهامداری دارید؟ در حال حاضر بیشتر سرمایه گذاران هفتگی سهم می خرند و بیشتر به فکر نوسان گیری هستند که رویه مطلوب نیست.

ما برنامه های متعددی را در سازمان بورس دنبال می کنیم، از قدیم هم البته این برنامه ها به اشکال مختلف بوده است، مثلا نمایشگاه بورس، بانک و بیمه از قدیم بوده است و این نمایشگاه انشالله درسال آینده نیز برگزار خواهد شد.جشنواره بورس و رسانه هم که تعامل بسیار خوبی بین رسانه ها و بورس در بازار سرمایه فراهم کرده است. بحث معاملات الگوریتمی ، که مسابقاتی برای آن برگزار می شود، این یکی از کار هایی است که سازمان در دویا سه سال اخیر انجام داده است.

بحث مسابقات لیگ ستارگان بورس ، که این لیگ ستارگان را هم در حدود سه سال اخیر شاهد آن بوده ایم و امسال سومین دوره آن برگزار شده است. این موارد کمک می کند، افراد دانشگاهی، دانشجو ها و نیروی انسانی جوان کشور از این طریق با بازار سرمایه بیشتر آشنا شوند.

بحث مربوط به فعالیت های استانی که همکاران ما در شرکت اطلاع رسانی بورس انجام می دهند و همایش های استانی ، با حضور عموم مردم همزاه است و کلیات بازار سرمایه برای این بزرگواران بیان می شود.در خصوص اطلاع رسانی های متعددی که انجام می شود، شبکه های اجتماعی ، رسانه های مکتوب و رسانه ملی کمک شایانی داشته اند.

البته ما برنامه هایی را هم با آموزش و پرورش داشته ایم و طی تفاهم نامه ای از سوی سازمان فنی و حرفه ای با سازمان بورس و اوراق بهادار به علاقمندان دیپلم بورس ، داده می شود.

MBAوDBA بازار سرمایه با دانشگاه های متعددی در حال برگزاری است و سازمان در این مکان ها طبیعتا امکان این که بتواند ، فرهنگ سهامداری را توسعه دهد را امکان پذیر نموده است. همچنین اپلیکیشن های متعددی روی موبایل وجود دارد که این ها همه کمک می کند، فرهنگ صحیح سرمایه گذاری توسعه پیدا کند.

اعتقاد سازمان بورس بر این است، حتما باید در حوزه رسانه ملی این سازمان فعال تر شود. همچنین در حوزه آموزش هایی که در سطوح پائین تحصیلی مانند راهنمایی و دبیرستان است، حتما باید متونی تهیه و توزیع گردد که سارمان در حال پیگیری این موضوعات است.

وسخن آخر؟

من همیشه خواهشی که از سرمایه گذاران کرده ام، این بوده که قطعا بدون آموزش وارد بازار نشوند و ابتدا آموزش های لازم را ببینند.دومین نکته همیشه این بوده، که سرمایه گذاری مستقیم انجام ندهند، از طریق سبد ها و صندوق ها وارد شوند.نکته سوم این که خواهش کرده ایم، افق سرمایه گذاری خودشان را بلند مدت ببینند. نکته چهارم این بوده ،که متنوع سرمایه گذاری کنند و روی یک دارایی خاص هر چند ارزشمند باشد، تمام پول شان را قرار ندهند. نکته بعدی این که قرض نگیرند و وارد بازار شوند، از پول و منافع اضافی خودشان در بازار سرمایه فعالیت کنند.

همیشه تاکید شده که به شایعات و سیگنال فروشی ها توجه نکنند و بر مبنای تحلیل علمی وارد بازار شوند.بار ها تاکید شده که به سودآوری شرکت ها توجه کنند و دید بلند مدت به سرمایه گذاری خود داشته باشند.

آینده ای ملتهب در انتظار است

مهدی تقوی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که آینده مبهم اقتصادی جامعه را به قدری نگران کرده که جامعه به دنبال توجیه اقتصادی اعمال و واکنش های خود در علم اقتصاد نیست، بلکه به دنبال صرفه اقتصادی است.

آینده ای ملتهب در انتظار است

دیپلماسی ایرانی – اگر چه شرایط اقتصادی کشور در ماه های منتهی به پایان سال 96 چندان مطلوب نبود و التهابات بازار ارز و سکه هم در روزهای آغازین سال 97 و قبل از خروج آمریکا از برجام صورت گرفته بود، اما بسیار از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تمامی این حساسیت اقتصادی موجود واکنش روانی بازار به آینده کشور مبهم در سایه بازگشت بازگشت تحریم ها است. از همین رو نیز مردم به واسطه کاهش ارزش پول کشور به دنبال حفظ سرمایه خود در بازارهای دیگر هستند که تا همین یک ماه پیش فقط بازار ارز و طلا را درگیر کرده بود اما اکنون صنعت خودروسازی، مسکن و بازار سرمایه و سهام را به خود مشغول کرده است. در همین راستا دیپلماسی ایرانی برای تحلیل تاثیرات تحریم ها بر آینده اقتصادی کشور گفت وگویی را با مهدی تقوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی انجا داده است که در ادامه می خوانید:

با خروج آمریکا از توافق هسته ای شاهد پررنگ شدن برخی التهابات در بازار و اقتصاد کشور هستیم که کماکان این التهابات ادامه دارد. در همین رابطه برخی از کارشناسان بر این باورند که در ماه های آتی و با بازگشت تحریم بر میزان و شدت این التهابات در اقتصاد ایران افزوده خواهد شد. اما از دید شما آیا تمامی این اقتضائات کنونی اقتصاد کشور که از بازار ارز تا سکه، خودور و مسکن را در بر گرفته را باید ناشی از تحولات دنیای دیپلماسی دانست یا می توان بخشی از این شرایط را در عوامل دیگری جستجو کرد؟

خوب یقینا نمی توان شرایط امروز عرصه دیپلماسی ایرانی را در پدید آمدن شرایط امروز اقتصاد کشور نادیده گرفت. به خصوص که به نظر می رسد شرایط خوبی هم در این حوزه برای کشور در ماه های آتی را نمی توان تصور کرد. بر کسی پوشده نیست که اگر امروز اقتصاد کشور دچار التهاب و فراز و فرود شده ناشی از واکنش روانی، صرفا روانی بازار به آینده دیپلماسی ایران است. امروز مردم نگران سرمایه های خود هستند، لذا به دنبال حفظ آن به هر طریق ممکن هستند. اما در کنار آن مطمئنا نمی توان برخی دخالت های سوء داخلی و شرایط نابسامان ناشی از بی مدیریتی ها را هم در پدید آمدن این وضعیت لحاظ نکرد. به هر حال برآینده هر دو مساله تاثیر تحولات عرصه دیپلماسی کشور و نیز برخی بی تدبیری های داخلی سبب شده تا مردم از هم اکنون نگران آینده اقتصادی خود باشند.

اما واکنش اقتصادی جامعه از دیدگاه اقتصادی توجیه می شود؟

آینده مبهم اقتصادی جامعه را به قدری نگران کرده که جامعه به دنبال توجیه اقتصادی اعمال و واکنش های خود در علم اقتصاد نیست، بلکه به دنبال صرفه اقتصادی است. از همین رو ما امروز شاهد به حرکت در آمدن سرمایه های مردم برای حفظ آن در سایه خرید دلار، طلا، سکه، خودرو و مسکن هستیم. فارغ از درست یا غلط بودن این واکنش های اقتصادی جامعه و یا تعریف و توجیه آن در علم اقتصاد باید گفت که تا اندازه ای هم باید به مردم حق داد که چنین واکنش هایی را داشته باشند. هر چند که نمی توان تشدید حساسبت ها را در سایه این واکنش ها نادیده گرفت. البته در حوزه بازار مسکن رشد نرخ یکی دو ماه اخیر ناشی از عرضه و تقاضا است. اگر با نرخ تورم 8 ونیم درصدی باید افزایش نزخ مسکن هم در همان حدود باشد، اما این شراط را باید در عوامل دیگری هم دید.

ما امروز شاهد به حرکت در آمدن سرمایه های مردم برای حفظ آن در سایه خرید دلار، طلا، سکه، خورد رو و مسکن هستیم. فارغ از درست یا غلط بودن این واکنش های اقتصادی جامعه و یا تعریف و توجیه آن در علم اقتصاد باید گفت که تا اندازه ای هم باید به مردم حق داد که چنین واکنش هایی را داشته باشند.

اکنون تنها آمریکا از برجام خارج شده، اما تا زمان بازگشت و تاثیر تحریم ها و نیز احتمال خروج اروپا هم از توافق هسته ای اندک فرصتی باقی مانده است. شما شرایط را در ماه های آتی چگونه ازیابی می کنید؟

ببینید از همین الآن هم شرایط به گونه ای رقم خورده که گویا تحریم ها باز گشته است. در این شرایط نه تنها آمریکا تحریم های خود را اعمال کرده که حتی مانع از انجام مراودات برخی شرکت های اروپایی می شود که بخشی از سهام آن را در اختیار دارد. از همین رو اکنون فشارهای زیادی هم از جانب ایالات متحده بر اتحادیه اروپا وارد شده است. در نتیجه شرایط به نظر همان شرایط تحریمی علیه ایران است. البته اگرچه بازار ایران در دنیای اقتصاد جهانی چندان بزرگ و پرنفوذ نیست، اما نبود بازار ایران تا اندازه ای بر اقتصاد اروپا و تراز تجاری شان هم اثرات سوء خود را در آینده به واسطه لغو قراردادها و روابط اقتصادی با تهران خواهد گذاشت. چرا که به هرحال با بازگشت تحریم های آمریکا میزان صادرات اروپا به ایران کاهش خواهد یافت. مناسبات شرکت ها با ایران محدودتر خواهد شد. مراودات بانکی و پولی کم رنگ تر می شود. اما در نهایت بیشترین بار منفی آن بر دوش کشور است. این بدشانسی ما و اروپایی ها است که اکنون سروکارمان با دیوانه ای مانند ترامپ افتاده که هیچ متر و معیار قانونی را برای اعمال و تصمیماتش ندارد، چون که کوچک ترین درکی از عالم سیاست و دیپلماسی ندارد.

پس بر خلاف باور برخی ها تاثیر تحریم ها بر آینده اقتصاد کشور کاملا جدی است؟

معلوم است که جدی است. همان طیفی هم که چنین باوری ندارند می دانند آینده اقتصادی کشور با بازگشت تحریم ها حال و روز خوبی نخواهد داشت. اکنون با خروج ترامپ از توافق هسته ای شوک به بازار کشور وارد شده است، اما این که تا چه اندازه این شوک ادامه داشته باشد و میزان تاثیر آن چقدر باشد، باید منتظر تحولات آتی در دنیای دیپلماسی و سیاست خارجی بود. مساله اینجا است که آیا در دوره بازگشت تحریم ها علیه ایران ما فقط باید با فشارهای آمریکا روبه رو باشیم یا این که اروپایی ها هم جا پای ترامپ می گذارند. اگر اروپا هم تحریم های خود را علیه کشور اعمال کند، آن گاه شرایط پیچیده تر از این هم خواهد شد. البته جنگ تجاری اروپا و آمریکا هم اکنون وضعیت را تا انداه ای برای کشور تعدیل کرده است. اما باید دید چه وضعیتی در آینده پیش خوهد آمد.

اما در کنار بازار ارز، سکه، طلا، مسکن و خودرو اکنون ما شاهدیم دولت برای مدیریت این حجم از سرمایه و نقدینگی جامعه، بازار سهام را در اولویت خود قرار داده است. در این راستا شما وضعیت بورس کشور را چگونه می بیند؛ آیا باید با همان عینک بازار ارز، سکه و مسکن به بورس هم نگریست، چرا که در همین رابطه برخی رونق اخیر بورس را با توجه به شرایط اقتصادی کشور کاذب می دانند؟

مساله بازار سهام و بورس مساله کاملا متفاوتی است. اگر رونق این بازار کاذب است و رشد شاخص ها حبابی است، این را باید دولت و یا مسئولین ذیربط مانند بانک مرکزی و یا سازمان بورس و اوراق بهادار، آن هم با اعلام آمارهای دقیق عنوان کنند؛ نه این که هر کسی بتواند عنوان کند رشد بورس چرا ملتهب می شود؟ شاخص ها کاذب و غیر واقعی است. اگر این تحلیل، تحلیل مسئولین باشد می توان به آن اعتنا کرد. اما در غیر این صورت نمی توان حکم کلی را در خصوص شرایط امروز بورس کشور صادر کرد. به هر حال بورس می تواند محل مناسبی برای جذب همین سرمایه های جامعه و حجم نقدینگی کشور باشد.

درست است که برای نخستین بار در طول دست کم ٥ سال گذشته ارزش کل معاملات بازار سهام در بورس و فرابورس به مجموع بیش از ٨٧٦ میلیارد تومان رسید و با کاهش سود در نظام بانکی بخشی از جامعه سرمایه خود را به سمت بورس روانه کرده است، اما در شرایط خروج آمریکا از توافق هسته ای و بازگشت تحریم ها و مهمتر از همه وضعیت ارزی کشور نمی توان توجیهی برای رونق بورس یافت، چرا که افزایش نرخ دلار و نوسانات بازار دیگر ارزها باعث می شود شرکت های بورسی که در بخش صادرات یا واردات فعال تر هستند، تأثیر بیشتری بپذیرند؟

برای پاسخ به این سوال ما باید نرخ شاخص ها و نیز وضعیت تورمی کشور را هم بسنجیم. این مساله هم برای هر شرکت و هر سهام کاملا متفاوت است. باید در این خصوص آمارهای دقیق ارائه شود تا به تحلیل دقیق وضعیت بورس رسید. اما فارغ از این نکته، حرف شما صحیح است. به خصوص که اقتصاد کشور به کالاهای سرمایه ای از خارج هم وابسته است. در این رابطه هم شرکت های ایرانی حاضر در بورس که با برخی از کمپانی های اروپایی که تمام یا بخشی از سهامش در اختیار آمریکا است با کاهش ارزش سهامش بیش از پیش متضرر می شوند. با ادامه این وضعیت مطمئنا چنین شرکت هایی نمی توانند در بازار سهام عرض اندام کنند. لذا با این تحلیل یقینا برخی از شرکت های وارد کننده و حتی تعدادی از شرکت های صادر کننده هم در بورس با افت ارزش سهام جدی روبه رو خواهند شد. در همین رابطه اکنون خودروسازی کشور با دست انداز مواجه شده که برخی مشکلات را هم پدید آورده است، چون که مثلا آمریکا فشار خود را بر فرانسوی ها و شرکت پژوسیتروئن برای عدم مراوده با ایران خودرو افزایش داده است. پس ابن وضعیت برای شرکت های خودروساز حاضر در بورس مشکلاتی را به وجود آورده است. اما با تمامی این تفاسیر این مسائل برای تحلیل درست نیاز به آمار دقیقی دارد که فقط در اختیار سازمان بورس است؛ لذا نباید حکم کلی را در این خصوص صادر کرد.

انتشار اولیه: جمعه 1 تیر 1397 / انتشار مجدد: شنبه 9 تیر 1397



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.