نسبت ریسک به ریوارد (سود به ضرر) چیست؟
بعضی سرمایهگذاران بدون توجه به ریسک سرمایهگذاری مبالغ زیادی را از دست میدهند؛ اگر شما هم جزو این افراد هستید یا به تازگی میخواهید سرمایهگذاری کنید با ما همراه باشید چون در این مطلب به بررسی نسبت ریسک به ریوارد((R/R، نحوه محاسبه آن و معرفی راهی امن برای سرمایهگذاری میپردازیم و شما با خواندن این مطلب میتوانید با آگاهی بیشتری سرمایهگذاری کنید.
- مفهوم ریسک به ریوارد
- نسبت ریسک به ریوارد را چگونه محاسبه کنیم؟
- اهمیت نسبت ریسک به ریوارد درتریدینگ
- کپیتریدینگ راهی برای پیدا کردن نسبت ریسک به ریوارد بهینه
مفهوم ریسک به ریوارد
مفهوم ریسک به ریوارد یکی از اساسیترین مفاهیم برای انجام معاملات است که تریدر با استفاده از آن معاملات خود را جوری تنظیم و فیلتر میکند که امید داشته باشد و به اندازه توانش خطر کند. حال این به چه معنا است؟ بگذارید با یک مثال برای شما توضیح دهم:
هر فردی توان تحمل مقدار خاصی خطر را دارد، مثلا ممکن است شما نسبت به سفر شبانه در جنگل حس خطر نکنید ولی همین کار بهنظر دوستتان خطرناک باشد و این یعنی هر فرد با توجه به ویژگیهای مختلفی که دارد باید میزان پذیرش ریسک را در خود بسنجد و نسبت به میزان پذیرش خود تصمیم بگیرد.
از سمت دیگر ممکن است دوست شما در ازای دریافت مبلغی مشخص حاضر باشد این کار را انجام دهد ولی کمتر از آن خیر، چرا که هر نفر حاضر است به نسبت ریسکی که میپذیرد مقدار پاداش معینی دریافت کند
بدیهی است که تصمیمات ما به راحتی تصمیم سفر شبانه به جنگل نیستند! در سرمایهگذاری نیز نسبت ریسک به ریوارد از مفهوم همین مثال پیروی میکند: به زبان ساده مفهوم این نسبت، احتمالی است که یک سرمایهگذار میدهد که بهازای هر ریال ریسکی که در سرمایهگذاری میکند، چقدر میتواند سود به دست آورد.
نسبت ریسک به ریوارد را چگونه محاسبه کنیم؟
با فرض اینکه شما تریدر ماهری هستید و پوزیشن مشخصی دارید؛ حدضرر (Stop Loss) شما حدفاصل پوزیشن فعلی شما با سطح مشخصی از قیمت است که قصد دارید برای جلوگیری از ضرر در صورتی که قیمت رمزارز مورد نظرتان به آن رسید بفروشید. در مقابل حدسود (Take Profit) حدفاصل موقعیت الان شما با سطحی از قیمت است که برنامه دارید در صورت رسیدن سود شما به آن سطح سرمایه خود را خارج کنید.
حال با توجه به اینکه تعریف حد سود و حد ضرر را میدانید؛ به دست آوردن نسبت ریسک به ریوارد ساده است چون این نسبت همان نسبت حد ضرر به حد سود میباشد. به بیان دیگر شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم میکنید. هرچه این نسبت به صفر نزدیکتر باشد ریسکی که از معاملاتتان انتظار دارید کمتر میشود؛ بهتر است این نسبت در معاملاتتان بیشتر از یک نباشد.
اهمیت نسبت ریسک به ریوارد درتریدینگ
نسبت ریسک به ریوارد از ابزارهای مهم معاملهگری میباشد و برای اینکه تریدر بهتری باشید نیاز دارید که از این ابزار استفاده کنید زیرا شاخصهای مهم در همهی استراتژیهای مالی است. سوال اینجاست که آیا همه افراد توان این کار را دارند و میتوانند حد سود، حد ضرر و نسبت ریسک به ریوارد را به صورت بهینه تعریف کنند؟ آیا همه میتوانند تریدرهای ماهری باشند؟ با توجه به اینکه افراد درگیریهای متفاوتی دارند امکان اینکه خودشان بتوانند همهی شاخصها را یاد بگیرند و تریدر ماهری بشوند کم است؛ پس چه راهی برای فردی که قصد دارد در کریپتوکارنسی سرمایهگذاری کند وجود دارد ؟
کپیتریدینگ راهی برای پیدا کردن نسبت ریسک به ریوارد بهینه
برای هرگونه سرمایهگذاری و معاملهگری شما باید بدانید که به چه میزان توان ریسک کردن دارید و بعد از آن اگر تریدر ماهری نیستید و وقتش را ندارید که تریدر ماهری شوید از تجربه افراد با ماهر این حوزه استفاده کنید.
پلتفرم کپیریدینگ دارایا این امکان را به شما میدهد که پشت دست تریدرهای خبره، ترید کنید کافیست میزانی که میخواهید ریسک کنید را تشخیص دهید و بعد از بین سبدهای دارایا، سبد و تریدر مورد نظر خود را پیدا کنید و شروع به سرمایهگذاری کنید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
منظور از نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به ضرر است که این نسبت در بازارهای مالی مانند بورس و فارکس به عنوان یک شاخص برای تعیین حد سود و یا ضرر مورد استفاده قرار میگیرد. توجه داشته باشید اگر میخواهید در بازارهای سرمایه فعالیت داشته باشید و سرمایه خود را وارد این بازارها کنید حتماً باید آموزشهایی را فرا بگیرید تا سرمایه خود را از دست ندهید.
این روزها افراد زیادی وجود دارند که تمایل دارند در بازارهایی مانند بورس، فارکس، ارز دیجیتال و … سرمایهگذاری کنند تا سرمایه خود را چندین برابر کنند. به همین جهت نیاز است تا با یک سری از مفاهیم مانند نسبت ریسک به ریوارد آشنا شوید. همانطور که توضیح دادهایم، نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به زیان است که همه ما در کارهای مختلف روزانه از آن استقاده میکنیم. در ادامه این مقاله سعی داریم اطاعاتی در مورد نسبت ریسک به ریوارد به شما بدهیم.
بررسی نسبت ریسک به ریوارد به زبان سادهتر
برای مثال برای انجام یک کاری زمانی که می خواهیم با یک دوست به صورت عامیانه مشورت کنیم، میگوییم که آیا این معامله ارزش ریسک دارد یا خیر؟ در واقع با مفهوم بسیار پیچیدهای مواجه نیستیم و این نسبت در تمامی بازارهای مالی کاربرد های یکسانی دارد.
اگر بخواهیم سادهتر توضیح دهیم میتوانیم بگوییم که در قبال به دست آوردن چه مقدار سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را وارد ریسک کنید و یا به خطر بیاندازید؟ توجه داشته باشید که این زیانها در بازارهای مالی کاملا احتمالی هستند. حال برای کاهش دادن ضررهای احتمالی و تحلیلهای نادرست باید به یک سری نکات توجه اساسی داشت. به طور کلی باید بدانید که ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر است. در این بین ریوارد هم به معنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
چگونگی بدست آمدن نسبت ریسک به ریوارد
نکته قابل توجه این است که هر زمان که شما میزان ریسک احتمالی را تقسیم بر ریوارد کنید و سپس آن را در ۱۰۰ ضرب کنید نسبت R/R به دست می آید. زمانی که این نسبت از ۵۰ درصد کمتر باشد، سهم مورد نظر برای خرید بسیار مناسب است.
توجه داشته باشید که نسبت R/R منظور همان نسبت RISK به RIVARD است. اگر بخواهیم نسبت ریسک به ریوارد را به طور سادهتر توضیح دهیم باید بگوییم که منظور این است که شما در ذهن خود تحلیل هایی را انجام دهید و ببینید سودی که در این معامله ممکن است نصیب شما شود نسبت به ضرر احتمالی آن به چه صورت است و آیا در نهایت ارزش انجام این معامله را دارد یا خیر؟ حال سوالی که ذهن بیشتر افراد را درگیر کرده، این است که چه زمانی باید تشخیص دهیم که یک سهم ارزش خرید دارد یا خیر؟ منظور این است که آیا باید وارد ریسک شویم یا خیر؟
توجه داشته باشید زمانی که سود مورد انتظار شما بر اساس تحلیل هایی مانند تحلیل بنیادی و تکنیکال به دست می آید، باید حداقل دو برابر ضرر و زیان احتمالی که باز هم بر اساس همین تحریم ها به دست میآید باشد، آن سهم مانعی برای خرید ندارد، در غیر این صورت خرید سهم پیشنهاد نمیشود. باید بدانید که خرید سهام حتما باید با توجه به نسبت ریسک به ریوارد انجام شود در غیر این صورت تنها ممکن است در سریهای اول با موفقیت روبرو شوید اما به هیچ عنوان به طور پیوسته و مداوم برای شما سود نخواهد داشت و با گذشت زمان متوجه میشوید که سرمایه شما از اصل سرمایه هم کمتر خواهد شد و دچار ضرر و زیانهای شدید میشوید.
پرهیز از معامله هیجانی در بازار های مالی
تحلیلگران بازار های مالی توصیه میکنند تا از خریدهای هیجانی در مقاومتها و حتی صفهای خرید بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد اجتناب کنید. البته این موضوع را هم در نظر بگیرید که همیشه تنها برای انجام یک معامله بررسی نسبت ریسک به ریوارد کافی نیست و این تنها یکی از نکات اصولی و اساسی در خرید و فروش یک سهم است. در نظر داشته باشید که ریسک به ریوارد یک عدد است که بر اساس عوامل مختلفی ایجاد شده و میتوان گفت که کاربرد اصلی آن برای طبقهبندی و اولویتبندی کردن موارد خرید است.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد با فرض یک مثال
تصور کنید که قصد معامله در خرید بیت کوین با دید سرمایه گذاری بلندمدت دارید. در این حالت باید حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید که این تحلیل ها باید به صورت حرفهای انجام شود. به طور مثال میتوانید حد سود خود را از همان نقطه ورود به سهم حدود ۱۵ درصد در نظر بگیرید.
در این بین اگر با توجه به تحلیلهایی که شما انجام دادهاید، نتیجه آنطور که می خواهید نشود و یا تحلیلها نادرست باشند چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ نوبت آن است که برای تحلیل خود حد ضرر هم مشخص کنید برای مثال میتوانید حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر بگیرید.
توجه داشته باشید که تمامی این اعداد بر اساس تخصص و تکنیک های مورد استفاده از تکنیکهای تحلیل به دست میآیند. قطعاً برای بررسی نسبت ریسک به ریوارد به این اعداد نیاز خواهیم داشت. همانطور که توضیح داده ایم حد سود در این معامله ۱۵ درصد و حد ضرر هم ۵ درصد مشخص شده است حالا میخواهیم بدانیم که نسبت ریسک به ریوارد در این معامله چند است؟
در این حالت باید عدد ۵ را بر عدد ۱۵ تقسیم کنید عدد ۰.۳۳ به دست می آید در نتیجه به صورت اختصار این نسبت را ۱:۳ نشان میدهند. این عدد مشخص میکند که به ازای هر یک واحد ریسک سه واحد سود انتظار است. برای مثال میتوانیم به این صورت پاداش در ازای ریسک مالی پاداش در ازای ریسک مالی بیان کنیم که به ازای از دست دادن هر یک دلار، انتظار کسب ۳ دلار سود داریم.
حالا تصور کنید که با ۱۰۰ دلار معامله خود را شروع کردهاید؛ در این صورت سود احتمالی شما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی معامله هم ۵ درصد خواهد بود. نکته قابل توجه این است که هیچ کدام از این اعداد را نمیتوانیم به طور سلیقهای و دلخواه خود انتخاب کنیم و همانطور که در بالاتر هم توضیح دادهایم، تمامی این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال بدست میآیند. اگر در یک معامله متوجه شدهاید که نسبت ریسک به ریوارد آن میزان بالایی دارد، بهتر است وارد معامله نشوید و به دنبال فرصتهای دیگری برای سرمایهگذاری بهتر باشید.
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد با مثالی از یک باغ وحش
توجه داشته باشید که مفهوم ریسک و پاداش فقط مختص به بازارهای مالی نیست و پاداش در ازای ریسک مالی در هر شرایط دیگری ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد. برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنید، با یک مثال خارج از بازارهای مالی بیان میکنیم.
یک باغ وحش را در نظر بگیرید که در آن حیوانات بسیار وحشی نگهداری میشوند. موضوعی که در این بین مشخص است، ورود بازدیدکنندگان به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و انجام این کار یک تخلف محسوب میشود.
تصور کنید که یکی از بازدیدکنندگان در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها به شما پیشنهاد یک بیت کوین بدهد. در این صورت ریسک قبول این ماجرا برای شما چقدر است؟ این موضوع را در نظر بگیرید که ورود افراد به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و شما با انجام این کار و اجازه دادن به آن شخص برای ورود به قفس پرندگان دچار خلاف شدهاید و برای انجام این کار طبق قانون با شما برخورد میشود. انجام این کار برای خلاف مقررات شما است و پاداش آن هم یک بیت کوین است.
حال تصور کنید فرد دیگری از بازدیدکنندگان در ازای ورود شما به قفس شیرها و غذا دادن به آنها پیشنهاد دو بیت کوین به شما میدهد. قطعاً انجام این کار برای شما دارای ریسک بیشتری است، زیرا شما با ورود به قفس پرندگان تنها بر خلاف قانون عمل کردهاید.
اما با ورود به قفس شیرها و غذا دادن به آنها علاوه بر انجام خلاف قانون جان خود را هم به خطر میاندازید، در نتیجه ریسک انجام این کار برای شما بیشتر است و شما برای ورود به قفس شیرها ریسک بیشتری را متقبل میشوید که احتمالا آسیب جبران ناپذیری به شما وارد شود؛ اما در حین حال پاداش آن از حالت اول که برای شما پاداش در ازای ریسک مالی توضیح دادهایم، بیشتر است.
بهتر است در این مورد تجزیه و تحلیلهایی انجام دهید و ببینید که کدام حالت برای شما سود بیشتری دارد و میتواند بهترین گزینه باشد؟ به طور کلی انجام هر دو حالت برخورد قانونی برای شما دارد، اما مسئله مورد نظر این است که انجام کدام یک از این دو حالت تصمیم بهتر و عاقلانهتری برای شما است.
قطعاً انجام حالت اول با وجود پاداش کمتر دارای ریسک کمتری است و کاملاً عاقلانهتر و صحیحتر است. در واقع شما با این نوع ارزیابی توانسته نسبت ریسک به ریوارد را در میان این دو حالت را ارزیابی کنید. اگر شما هم میخواهید بدانید که مفهوم کلی نسبت ریسک به ریوارد چیست این مقاله را به طور کامل مطالعه کنید.
معاملهگران حرفهای چطور عمل میکنند؟
در واقع باید بدانید که در معامله حتماً باید ضرر و سود معاملات خود را با یکدیگر مقایسه کنید و آنها را ارزیابی کنید. معاملهگران حرفهای هم زمانی وارد یک معامله میشوند که نسبت ریسک به ریوارد کاملاً منطقی و مناسبی از یک سهم به دست آورند.
اگر شما هم میخواهید همیشه در سرمایه گذاری های خود موفق عمل کنید، حتما باید یکی از کارهایی که انجام می دهید، بررسی نسبت ریسک به ریوارد در یک سهم باشد. در واقع این بررسی یکی از اصول مدیریت سرمایه در معاملهگری به حساب میآید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی ریسکپذیری بپردازیم.
معنا و مفهوم ریسک پذیری
به طور کلی آیا شما اهل ریسک پذیری هستید؟ آیا فردی هستید که در صورت متحمل شدن ضرر دچار آسیبهای روحی روانی نشوید؟ در واقع باید بدانید که آستانه تحمل شما در چه حد است؟ ریسک پذیری نه تنها در بازارهای مالی بلکه در موارد مختلفی در زندگی وجود دارد.
برای مثال ممکن است دوست صمیمی شما عاشق بانجیجامپینگ باشد. این در حالی است که شما حتی با شنیدن نام آن هم دچار حمله پانیک میشوید. در نتیجه باید بدانیم که هر کسی باید با توجه به شخصیت خود میزان ریسک پذیری را بسنجد. بازارهای مالی هم به همین صورت است که علاوه بر سودهای کلانی که به شما می دهد، در برخی شرایط به شما ضرر تحمیل میکند که منجر به کاهش سرمایهی شما میشود. تمامی این موارد احتمالاتی است که در بازارهای سرمایه وجود دارند.
اما با یادگیری تکنیکها و مهارتها میتوانید این احتمالات منفی را کمتر کنید. این روزها افراد زیادی وجود دارند که وارد بازارهای مالی شدند اما تعداد کمی از آنها مهارت و تخصص کافی در زمینه معاملهگری در بازارهای مالی دارند.
همین موضوع باعث میشود تا افراد زیادی دچار ضرر شوند. در واقع باید بدانید که حتی اگر شما ترس و بیمی برای از دست دادن سرمایه خود ندارید، حتماً باید برای پولی که به دست میآورید ارزش قائل شوید. زمانی میتوانید برای سرمایه خود ارزش قائل شوید که تنها بر اساس شانس و احتمالات وارد معاملهگری نشوید و حرفه و تخصص انجام این کار را فرا بگیرید. در نتیجه میتوانید از مشاوران که در این زمینه تخصص کافی دارند کمک بگیرید تا کاملا حساب شده و بر اساس منطق وارد معامله شوید.
بررسیهای مهم برای انجام معامله در بازارهای مالی
زمانی که یک سهم را برای خرید مناسب میدانید بهتر است آن را کاملا مورد بررسی قرار دهید. در واقع شما باید بتوانید رفتار آن سهم را شناسایی کنید. در مراحل اولیه حتما از تحلیلهای مختلف مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و فاندامنتال استفاده کنید.پاداش در ازای ریسک مالی
این دو تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازارهای مالی بسیار اهمیت دارد که میتوانند کمک شایانی در خرید و فروش یک سهم به شما بکنند. پس از این نوع تحلیلها به سراغ نسبت ریسک به ریوارد بروید و این نسبت را با تحلیل مورد نظر خود بررسی کنید.
توجه داشته باشید که بهترین این ریسک به ریوارد در انجام معاملات نسبت یک به سه است. در واقع شما باید بدانید زمانی برای ورود به یک معامله، ارجحیت دارد که سود احتمالی آن از ضرر احتمالیش، بیشتر باشد. اگر در محاسبات که شما انجام دادهاید، ضرر احتمالی آن سهم از سود احتمالی آن بیشتر شود، بهتر است وارد معامله نشوید و فرصت دیگری را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید یا میتوانید به سراغ سهم دیگر بروید و آنها را هم ارزیابی کنید.
آشنایی با انواع ریسکها
به طور کلی دو نوع ریسک در زندگی وجود دارد که در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی آنها بپردازیم.
- ریسک واقعی و یا خالص
ریسک اول به نام ریسک واقعی یا خالص و یا همان Pure Risk شناخته میشود که در واقع به معنی ریسکهای فیزیکی هستند که انسان از زمان متولد تا زمان مرگ ممکن است با آنها مواجه شود. از جمله این نوع ریسکها میتوان به ریسک بیماری، تصادف و … اشاره کرد که از ویژگیهای بارز آنها عدم کنترلپذیری و ایجاد حتمی خسارات است.
ریسک بعدی هم ریسک سوداگرانه یا همان ریسک پویا است. نکته قابل توجه این است که ریسک پویا تنها در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش می شود که نتیجه آن هم میتواند سود و یا ضرر باشد که کاملاً هم قابل کنترل است.
به طور کلی میتوانیم بگوییم که ریوارد به سود یا پاداش حاصل از سرمایهگذاریهای مختلف گفته میشود. زمانی که شما تصمیم میگیرید وارد یک سرمایهگذاری در بازارهای مالی شوید در واقع دوروی شمشیر را پذیرفتهاید که میتواند سودآوری بالایی داشته باشد یا حتی دچار ضرر و زیان زیادی شوید.
سرمایهگذاران حرفهای و باتجربه قبل از انجام معاملات خود نسبت ریسک به ریوارد شاخص و سهم را مورد بررسی قرار میدهند تا ضررهای احتمالی آنها کمتر شود و به سود بیشتری دست یابند. تعریفهای متفاوتی در مورد این نسبت وجود دارد که ما در این مقاله سعی کردهایم به زبان کاملا ساده و صریح برای شما توضیح دهیم.
اگر شما حد ضرر را منهای قیمت سهم کنید، ریسک آن معامله مشخص میشود. همینطور اگر شما قیمت یک سهم را منهای حد سود آن کنید، ریوارد مشخص میشود. در مرحله بعدی باید مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و در این بین هر چه نسبت محاسبه شده کمتر از ۵۰ درصد باشد آن سهم برای خرید مناسبتر است.
توجه داشته باشید که اگر شما هم میخواهید مانند حرفهایها وارد بازارهای مالی شوید، باید از آنها الگو برداری کنید و شما بدون در نظر گرفتن تکنیکهای مهمی مانند تکنیک فاندامنتال و بنیادی و نسبت ریسک به ریوارد نمی توانید سود خوبی در بلند مدت داشته باشید.
گزارشات بستر تامین مالی جمعی
سرمایهگذاری جمعی راهی نوین برای به نتیجه رسیدن ایدهها، تامین سرمایه مورد نیاز آنها است. سازوکارهای تامین مالی و سایر منابع مورد نیاز، برای رشد یک ایده تا ساخت نمونه اولیه، بلوغ ایده و خلق ارزشافزوده اهمیت غیرقابل انکاری دارد. با گسترش روزافزون اینترنت و شبکههای اجتماعی مرزها در ارتباطات حذف شده و مفاهیم جدید نظیر شبکهسازی و بهرهبرداری از شبکههای اجتماعی مطرح شدهاست. از اینرو توسعه تجارتالکترونیک و اینترنت فرصتهای جدیدی را در مدل تامین سرمایه برای کسبوکارهای نوپا ایجاد کردهاست.
تامین سرمایه اولیه برای کسبوکارهای نوپا
سرمایهگذاری جمعی (Crowdfunding) که تامین سرمایه از اجتماع یا تامین مالی جمعی نیز نامیده میشود، روشی است که در آن سرمایه مورد نیاز برای اجرای یک پروژه با حمایت تعداد زیادی از افراد بدست میآید. این مشارکت جمعی اغلب از طریق اینترنت انجام میشود تا از تلاشهای یک کارآفرین توسط عموم جامعه یا سازمانها حمایت پاداش در ازای ریسک مالی شود. تامین مالی جمعی برای اهداف متنوعی نظیر درمان بیماری تا چاپ کتاب، حمایت مالی هنرمندان تا طرفداران کمپینها و تامین سرمایه لازم برای راهاندازی یک کسبوکار نوپا یا کسبوکار کوچک کاربرد دارد.
در واقع میتوان سرمایهگذاری جمعی را یک روش برای تامین مالی معرفی کرد که به کسبوکارها کمک میکند تا از طریق کمک بلاعوض با سرمایهگذاری اشخاص متعدد بتوانند ایدههای خود را عملی سازند. همچنین این مدل سرمایهگذاری میتواند منجر به جمعآوری سرمایه بیشتری از منابع سنتی برای راهاندازی یک استارتآپ باشد. چهار مدل ذیل برای تامین مالی جمعی تا کنون ارائه شده است:
- تامین مالی جمعی مبتنی بر پاداش
- تامین مالی جمعی مبتنی بر امور خیرخواهانه
- تامین مالی جمعی مبتنی بر بدهی
- تامین مالی جمعی مبتنی بر اوراق سرمایهای
کمک به چرخه اقتصاد، صنعت و فناوری
سرمایهگذاری جمعی به منظور حمایت مالی از کارآفرینان، صاحبان ایده، هنرمندان و استارتآپها بهوجود آمدهاست و به پیشبرد صنعت، فناوری و هنر یک جامعه کمک میکند. در پروژه سرمایهگذاری جمعی، فرد کارآفرین، کمپین خود را ایجاد کرده و مردم از طریق حمایتهای مالی (حتی به مقادیر بسیار اندک) سرمایه مورد نیاز خود را فراهم میکند.
بسیاری از پروژههای سرمایهگذاری جمعی پاداش محور هستند. سرمایهگذاران ممکن است در راهاندازی یک محصول جدید مشارکت داده شوند و یا هدیهای از جانب کارآفرینان به آنها تعلق گیرد.
دسته دیگر از سرمایهگذاری جمعی به صورت اشتراک در سهام یا مشارکتی (Equity) است. محبوبیت این نوع سرمایهگذاری روز به روز در حال افزایش است. زیرا این نوع سرمایهگذاری این امکان را به کسبوکارهای نوپا میدهد تا بدون اینکه کنترل کار را به سرمایهگذاران سنتی بسپارند، پول و سرمایه بدست آورند و همچنین، سرمایهگذاران در ریسک پروژه نیز مشارکت داشته باشند.
در یک پروژه سرمایهگذاری جمعی، فرد حمایتکننده نیز میتواند از مزایایی برخوردار شود. اولین و مهمترین ارزشی که سرمایهگذار جمعی ایجاد میکند این است که با هزینههای کم میتوان کمک بزرگی به چرخه اقتصادی، هنر، فناوری و صنعت کشور کرد. از طرفی در برخی از پروژهها، فرد صاحب کمپین امکاناتی را برای حامیان خود در نظر میگیرد.
با توجه به مباحثی که مطرح شد، در سیستم سرمایهگذاری جمعی سه بخش عمده وجود دارد. کارآفرینان، سرمایهگذاران و سایتهای سرمایهگذاری جمعی که واسطه میان کارآفرینان و سرمایهگذاران هستند. سرمایهگذاری جمعی در بستر شبکههای وسیع اجتماعی و وبسایتهای تخصصی صورت میگیرد. سرمایهگذاران و کارآفرینان از این طریق در فضای مجازی کنار هم جمع میشوند. در این شیوه سرمایهگذاری به دلیل اینکه مبالغ اندکی از جانب هر یک از سرمایهگذاران تامین شده و آنها ریسک کمتری را پذیرا میشوند، این پتانسیل را دارد تا موجب گسترش فضای کارآفرینی شود.
جذب مشتریان وفادار
از دیگر مزایای تامین سرمایه به روش سرمایهگذاری جمعی این است که این روش فرصتی فراهم میکند، تا بازخوردهای مختلف در خصوص پروژه و طرح از سوی مخاطبان و سرمایهگذاران احتمالی مطرح شود. بازخوردها سبب میشود تا اصلاحات لازم برای ایده، سریعتر از گذشته اعمال شوند.
همچنین با این روش استارتآپها میتوانند مشتریهای همراه و وفاداری بهدستآورند حتی قبل از این که کسبوکارشان شروع به فعالیت کند؛ صاحب ایده میتواند در سریعترین حالت محصول خود را به بازار برساند.
نمونه پلتفرمهای داخلی و خارجی
اولین نمونه از این روش تامین مالی که با استفاده از اینترنت انجام گرفته است، مربوط است به زمانی که یک گروه راک انگلیسی به نام”ماریلیون”، به شیوه آنلاین برای اجرای یک تور موسیقی از علاقه مندان خود در سال ۱۹۹۷ مبلغ ۶۰۰۰۰ دلار کمک جمعآوری کردند. با الهام از این روش جدید تأمین مالیبرین کامیلیو ، یک موزیسین و برنامه نویس کامپیوتر در سال ۲۰۰۳ پایگاه اینترنتی www.artistshare.com را پایهگذاری نمود. پایگاهی که از طریق آن موزیسینها میتوانستند از طرفداران خود جهت تولید محتوای دیجیتالی کارشان کمک جمعآوری نمایند. این پایگاه بعدها به محلی برای تامین مالی فیلمهای ویدئویی و پروژههای عکاسی نیز تبدیل گردید.
در حال حاضر سایتهای کیکاستارت(kickstarter) و ایندیگوگو (indiegogo) بزرگترین سایتهایی هستند که از پلتفرم سرمایهگذاری جمعی استفاده میکنند. همچنین از دیگر سایتها و بسترهای سرمایهگذاری جمعی میتوان به Rockethub، GoFundMe، Razoo، Crowdrise و Crowdfunder اشاره کرد که به کارآفرینان کمک میکنند تا سرمایه اولیه را جذبکنند.
براساس گزارش منتشر شده در سایت [۱]fundly تعداد کمپینهای تامین مالی جمعی در جهان در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۶,۴۴۵,۰۸۰ بوده که از این عدد ۲۲.۴ درصد موفقیت بوده و توانسته از این روش حدود ۶۵ میلیارد دلار به اقتصاد جهاد بیافزایند. براساس آمار منتشر شده میزان سرمایه گذاری جمعی در سال ۲۰۲۰ به تفکیک هر قاره به شرح ذیل است:
- آمریکای شمالی: ۱۷.۲ میلیارد دلار
- آسیا:۱۰.۵۴ میلیار دلار
- اروپا:۶.۴۸ میلیارد دلار
- آمریکای جنوبی: ۸۵.۷۴ میلیون دلار
- اقیانوسیه:۶۸.۸ میلیون دلار
- آفریقا:۲۴.۱۶ میلیون دلار
تامین مالی جمعی در ایران
در ایران نیز در سالهای اخیر پلتفرمها و سایتهای سرمایهگذاری جمعی در زمینههای مختلف شروع به فعالیت کردهاند. وبسایت دونیت، پلتفرم حامیجو، فاندلی، فاندوران و نتوام از این دستهاند. افراد میتوانند با استفاده از این بسترها ایدههای خلاقانه خود را در حوزههایی چون هنر، فناوری، طراحی محصول، فناوری اطلاعات و امور اجتماعی و خیریه به دیگران معرفی کنند. سرمایهگذاران و عموم جامعه نیز میتوانند در ازای دریافت پاداش مشخص و در چارچوب قوانین از پروژههایشان حمایت مالی کنند. از میزان سرمایهگذاری انجام شده در این حوزه آمار دقیقی در کشور وجود ندارد.
تامین مالی جمعی براساس قوانین شورای عالی بورس و اوراق بهادر[۲]
براساس دستورالعمل”تامین مالی جمعی” شورای عالی بورس و اوراق بهادر، این نوع تامین مالی مبتنی بر مشارکت است. نخست شرکت متقاضی تامین مالی جمعی باید پروژه خود را به عامل ارائه کند. با توجه به اینکه تامین مالی به صورت مشارکتی است و مشارکتکنندگان در سود و زیان آن طرح شریک میشوند، طرح یا ایده ارائه شده باید از جذابیت برخوردار باشد تا نظر مخاطب را جلب کند.
منظور از عامل همان صاحب بستر است که باید با یکی از نهادهای مالی تحت نظارت سازمان بورس قرارداد امضا کند. عامل برای تامین مالی جمعی باید مجوز فعالیت برای پلتفرم یا نرمافزار تحت وب خود اخذ کند. عامل برای اخذ مجوز از کارگروه ارزیابی سازمان بورس شش ماه فرصت دارد. تمامی طرحهای قابل تامین مالی در این بستر ثبتنام و از طریق آن تامین مالی میشوند.
حوزه جغرافیایی اجرای طرحهای مورد نظر بایستی در داخل کشور باشد. اما جمعآوری منابع مالی مورد نیاز این طرحها از تامینکنندگان خارج از کشور نیز امکانپذیر است. از سوی دیگر حداکثر مقدار قابل تامین از طریق تامین مالی جمعی برای هر طرح ۲۰ میلیارد ریال در نظر گرفته شده است که این مبلغ سالانه توسط کارگروه ارزیابی، مورد بازنگری قرار میگیرد.
علاوه بر این هر بستر نباید بیش از ۲۰۰ میلیارد ریال طرح باز داشته باشد. یعنی ۱۰ طرح به صورت همزمان امکان تامین مالی دارند اما محدودیتی برای تعداد طرحها به صورت غیرهمزمان وجود ندارد. در ضمن خود متقاضی نیز باید به میزان ۱۰ درصد در تامین مالی مشارکت کند که این مبلغ را میتواند از طریق فرشتگان سرمایهگذار، صندوقهای جسورانه یا شتابدهندهها تادیه کند. همچنین امکان تامین مالی یک طرح از طریق چند بستر وجود ندارد.
ریسکها و مزایای سرمایهگذاری جمعی برای سرمایهگذاران
اصولا سرمایهگذاری در مراحل اولیه کسب و کار (نوزادی و نوپایی)، ریسک ذاتی بالایی دارد. نرخ شکست در شرکتهای نوپا بالاست. این ریسکی طبیعی است و در صورت وقوع مشارکتکنندگان متضرر میشوند. علاوه بر آن سهام این شرکتها به سختی قابل ارزشگذاری است. حتی زمانی که شرکت نوپا موفق شود، احتمالا به سرمایه بیشتر برای رشد و پیشرفت خود نیاز دارد. انبوه سرمایهگذاران ممکن است از دورههای بعدی تامین مالی باخبر نشده و از اینرو با ریسک کاهش ارزش سهام یا اوراق خود مواجه شوند.
در مدلهای متداول تامینمالی، که سرمایهگذاری توسط افراد متبحر یا بانکها انجام میشود، پیش از سرمایهگذاری، ارزیابیهای دقیق انجام شده و پس از آن، سرمایهگذاری انجام شده به دقت پایش میشود. در حالی که در میان انبوه افراد مشارکتکننده ممکن است هیچکس قادر به چنین ارزیابی و پایشی نباشد.
با این وجود، اگر کسب و کار موفق شود، ممکن است بتواند به تنهایی یا از طریق سرمایهگذاران حرفهای سهم انبوه مردم را بخرد یا به بازار بورس وارد شده و سهام خود را به عموم عرضه کند و مشارکتکنندگان پاداش سرمایهگذاری خود را دریافت نمایند. نتایج مطالعات نشان داده که مشارکتکنندگان خرد بجز انگیزههای مادی، معمولا انگیزههای غیرمادی نظیر پشتیبانی مستقیم از نوآوری و اشتغال برای جامعه نیز داشته و از در اختیار گذاشتن تجربیات خود برای کسب و کار مورد حمایت نیز دریغ نمیکنند. به عبارتی، برای مشارکتکننده فرصت مشارکت و جزئی از پروژه مورد حمایت بودن، ارزشمند است.
مزایا و معایب تامین مالی جمعی برای استارتآپها
کارآفرینی که در نظر دارد از مسیر تامین مالی جمعی وجوه مورد نیاز برای کسب و کار خود را فراهم کند، کسب و کار خلاقانه خود را در معرض افشاء برای رقبا قرار میدهد. از اینرو چگونگی و میزان اطلاعاتی که باید از طریق درگاه تامین مالی ارائه دهد اهمیت پیدا میکند. چالش دیگر، مدیریت مشارکت با انبوهی از مردم است که انگیزههای متفاوتی برای اقدام خود دارند. شاید یکی از مهمترین عواملی که می تواند کسب و کار متقاضی تامین مالی جمعی را تحت الشعاع خود قرار دهد، سازوکار خروج مشارکتکنندگان از کسب و کار پس از طی دوره مشخص سرمایهگذاری باشد. از اینرو کسب و کارهای متقاضی باید پتانسیل بالایی برای رشد کافی درآمدی طی مدت سرمایهگذاری انبوه مردم داشته باشند و یا برنامهریزی مشخص و قابل اطمینانی برای جایگزینی سرمایهها به عنوان نمونه از طریق صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر یا ورود به بازار بورس انجام دهند.
با این وجود، از آنجا که کسب وکارهای نوپا شانس کمتری برای دستیابی به منابع بانکی یا تسهیلات دولتی و حتی منابع صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر دارند، این شیوه تامین مالی مورد استقبال کارآفرینان قرار گرفته است. در این روش، کارآفرین بدون واسطه به سرمایهگذاران مرتبط میشود، لذا هزینه ناشی از دریافت تسهیلات که به کارآفرین تحمیل میشود، در مقایسه با تامین مالی توسط اشخاص حقوقی نظیر بانک یا شرکت سرمایهگذاری کمتر است. همچنین، فاصله زمانی درخواست سرمایه تا زمان اعطای آن کاهش مییابد. علاوه بر آن میزان استقبال انبوه مردم از ایده کارآفرین، معیاری از مقبولیت ایده نوآورانه در بازار به دست میدهد که در جای خود گونهای از محک زدن اولیه بازار است.
به عبارتی، مشارکتکنندگان، اعم از اینکه خود مصرفکننده محصولی که برای آن سرمایهگذاری کردهاند باشند یا نباشند، در فرایند تجاری شدن ایده یا طرح انتخابی ذینفع خواهند بود. آنها در زمره اولین گروههایی هستند که بیصبرانه منتظر به بازار رسیدن محصول مورد نظر و سودآوری آن هستند. لذا بسیاری از مشارکتکنندگان با انگیزه منافع بیشتر، تبدیل به داوطلبانی میشوند که در راستای توسعه محصول و سودآوری آن، خدماتی نظیر نوآوری در محصول، بازاریابی و نظایر آن نیز به کارآفرین ارائه میکنند.
درمجموع، معمولا کسانی که به دنبال حفظ استقلال بیشتر در کسبوکار خود هستند، روش سرمایهگذاری جمعی را انتخاب میکنند. تامین مالی جمعی بستری را فراهم میکند تا هر شخصی بتواند ایده و طرح خود را در معرض سرمایهگذاران قرار دهد. البته این روش نیازمند سختکوشی و انگیزه است.
۵ روش آسان برای سرمایه گذاران کریپتو جهت کسب سود بدون نیاز به معامله
جهش های شدید قیمت و افزایش ۱۰۰ برابری سرمایه مورد توجه بسیاری در جامعه کریپتوکارنسی قرار می گیرد. در حقیقت ، این فرصت ها بسیار اندک و دور از دسترس هستند و تنها تعداد معدودی از معامله گران در واقع موفق می شوند از این فرصت ها استفاده کرده و به موقع سرمایه را نقد کرده و سود خود را دریافت کنند.
خوشبختانه ، افزایش ناگهانی قیمت تنها راهی نیست که سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال می توانند از طریق آن سود کسب کنند. رشد اخیر امور مالی غیر متمرکز (DeFi) ، توکن های غیرقابل تعویض (NFT) و پذیرش ارزهای دیجیتال فرصت های سرمایه گذاری مناسبی را ارائه می دهد.
در ادامه پنج روش مختلف که هولدرها می توانند بدون نیاز به معامله ، سود کسب کنند را بررسی خواهیم کرد.
استیکینگ یا سهام گذاری ، که در ازای قفل کردن توکن ها در پروتکل به عنوان وثیقه برای پاداش در ازای ریسک مالی اعتبارسنجی تراکنش به کاربران پاداش می دهد ، یکی از بهترین روش ها برای به دست آوردن سود از دارایی های کریپتو است.
در ماه آگوست ، شبکه اتریوم از مدل اثبات کار (PoW) به مدل اثبات سهام (POS) تبدیل می شود و دارندگان اتر (ETH) که در قرارداد اتریوم ۲٫۰ سهیم هستند می توانند تا ۵٫۸۳ درصد درآمد کسب کنند.
تحت سیستم (PoS) جدید ، دارندگان توکن با قفل کردن کوین های خود در نود های شبکه که در جستجوی فرصتی برای تأیید تراکنش ها ، ایجاد بلاک های جدید و دریافت پاداش هستند ، در روند تأیید تراکنش ها شرکت می کنند.
داده های استیکینگ ریواردز (Staking Rewards) نشان می دهد سهام گذاری ۱۰ اتر (Ether ) در حال حاضر درآمد هفتگی ۰٫۰۰۷۵ اتر (Ether) ، به ارزش ۱۷٫۹۶ دلار با قیمت فعلی و درآمد سالانه ۰٫۳۸۷۶ اتر (Ether) به ارزش ۹۳۳٫۶۹ دلار را به همراه دارد.
پاداش های محاسبه شده برای سهام گذاری اتر. منبع: Staking Rewards
با قفل شدن توکن های بیشتر در شبکه ، درصد سود کاهش می یابد ، بنابراین ممکن است درآمد نهایی تغییر کند.
در حال حاضر ، پنج دارایی دیجیتال برتر بر اساس ارزش سهام گذاری شده عبارتند از کاردانو (ADA) ، اتر (Ether) ، سولانا (SOL) ، یو اس دی کوین (USDC) و پولکادات (DOT) .
۵ دارایی دیجیتال برتر بر اساس ارزش سهام گذاری شده. منبع: Staking Rewards
با در نظر گرفتن همه موارد ، سهام گذاری یکی از بهترین فرصت ها با ریسک کم برای کسب سود بدون در نظر گرفتن احساسات و عملکرد بازار ارائه می دهد ، در حالی که به پشتیبانی شبکه از طریق تایید تراکنش نیز کمک می کند.
وام دهی برای کسب سود با ریسک پاداش در ازای ریسک مالی کم
رشد بخش دیفای منجر به توسعه اکوسیستم وام دهی کریپتو شده و کاربران می توانند ارزهای دیجیتال خود را در ازای دریافت پاداش به صورت توکن اصلی یا دارایی های مختلف مانند بیت کوین (BTC) ، اتر (Ether) و آلت کوین ها ، به پروتکل های مختلف وام دهی واریز کنند.
آوه (Aave) در حال حاضر برترین پروتکل وام دهی است و این پلتفرم با کوین (MATIC) خود فرصت هایی برای توکن های شبکه اتریوم (Ethereum) و پالیگان (Polygon) ارائه می دهد.
۷ استخر وام دهی برتر آوه در شبکه پالیگان. منبع: Aave
نمودار بالا هفت استخر وام دهی برتر از طریق پروتکل آوه در پالیگان را نشان می دهد و پاداش ها با WATA MATIC (WMATIC) پرداخت می شود ، درصد سود فعلی ۱٫۹۲ درصد و APY سالانه ۶٫۱ درصد است.
سایر پروتکل های برتر وام دهی شامل کرو (CRV) ، کامپاوند (COMP) ، میکردائو (MKR) و یرن فایننس (YFI) هستند.
وام دهی راه کم خطر دیگری برای به دست آوردن سود مناسب در بازارهای صعودی و نزولی ، در توکن هایی که پاداش های کنترل شده توسط کاربر مانند سهام گذاری ارائه نمی دهند را ارائه می دهد.
از تأمین نقدینگی کارمزد و توکن دریافت کنید
تامین نقدینگی یکی از اجزای اصلی پلتفرم های دیفای است و سرمایه گذارانی که تمایل به تامین مالی پلتفرم های نوظهور دارند ، اغلب با درصد بالایی از سود بر اساس مبلغ واریز شده و همچنین درصدی از کارمزد های ناشی از معاملات درون استخر ، پاداش می گیرند.
پاداش برای نقدینگی ETH-USDC در QuickSwap . منبع: QuickSwap
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می شود ، ارائه نقدینگی به یک استخر (Ether/USDC) در کوئیک سواپ (QuickSwap) به سرمایه گذار درصدی از ۲۳۰۹۸ دلار در مجموع پاداش های توزیع شده روزانه و کارمزدی معادل ۳۳٫۸۱ درصد ارائه می دهد.
کسب سود از طریق ییلد فارمینگ
ییلد فارمینگ به طریقی از دارایی های کریپتو استفاده می کند که بالاترین سود ممکن را تولید کرده و در عین حال ریسک را به حداقل برساند و با ظهور پلتفرم ها و پروتکل های جدید ، راهی برای استخراج نقدینگی و افزایش ارزش کل قفل شده (TVL) پاداش در ازای ریسک مالی در پروتکل ارائه می دهد.
پاداش برای واریز STKGHST-WETH LP در DinoSwap . منبع: DinoSwap
سود بالای ارائه شده عموماً به صورت توکن اصلی پلتفرم پرداخت می شود ، همانطور که در بالا مشاهده می کنید ، کاربر یک توکن نقدینگی برای جفت (STKGHS-WETH) واریز کرده که دارای (APR) حدود ۱۸۹٫۲ درصدی است و تا کنون ۳٫۳۱۲ پاداش به صورت (DINO) ارائه داده است.
برای سرمایه گذاران بلند مدت که مجموعه ای از توکن ها را در اختیار دارند ، ییلد فارمینگ راهی برای کسب سود از پروژه های جدید و دریافت توکن بدون نیاز به سرمایه گذاری جدید است.
کسب سود از طریق توکن های (NFT) و بازی های بلاکچین (Blockchain)
بازی های بلاکچین (Blockchain) و جمع آوری (NFT) راه دیگری برای کسب سود بدون صرف سرمایه جدید است.
اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) محبوب ترین نمونه در حال حاضر است و شامل معامله ، مبارزه ، جمع آوری و پرورش موجودات مبتنی بر (NFT) معروف به اکسی می شود.
بازی اکسی اینفینیتی پاداش هایی را در قالب توکن (SLP) ایجاد می کند ، توکنی که در فرآیند پرورش اکسی استفاده و همچنین در اکسچنج ها معامله می شود. کاربران می توانند (SLP) را با استیبل کوین های مبتنی بر دلار یا سایر ارزهای دیجیتال برتر مبادله کنند.
در حال پاداش در ازای ریسک مالی حاضر بازیکنان متوسط بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ SLP در روز درآمد دارند ، که با ارزش فعلی بازار بین ۴۰ تا ۵۳٫۵۰ دلار ارزش دارد.
در برخی از کشورهای جهان ، این مقدار معادل درآمد یک کار تمام وقت است. به همین دلیل ، اکسی اینفینیتی شاهد افزایش گسترده فعالیت کاربران و حساب های جدید در کشورهایی مانند ونزوئلا و مالزی بوده است.
سرمایه گذاری کریپتو ، وام دهی ، سهام گذاری و بازی های مبتنی بر بلاکچین (Blockchain) سود بسیار بیشتری از سرمایه گذاری در بانک های سنتی ازائه می دهند. با رشد بخش بلاکچین (Blockchain) ، به احتمال زیاد سرمایه گذاران به پلتفرم هایی که بازدهی بالایی برای تعامل با پروتکل ارائه می دهند ، جذب خواهند شد.
پاداش در ازای ریسک مالی
رکن اداره کننده و به عبارت دیگر قوه مجریه شرکت های سهامی اعضای هیات مدیره آن هستند. سهام داران با انتخاب اعضای هیات مدیره و اعتماد به حسن عملکرد و درایت آنان سرمایه های خود را به شرکت می سپارند و آنان نیز با بهره گیری از هوش و خلاقیت خود پس از انقضای سال مالی سود مناسبی عاید شرکت و سهام داران می کنند.
طبق مفاد ماده 107 " لایحه " هیات مدیره شرکت های سهامی از میان صاحبان سهام انتخاب می شوند بنابراین در زمان برگزاری مجمع عمومی برای انتخاب مدیران، مدیر منتخب حداقل باید دارای یک سهم از سهام شرکت باشد و اگر طبق اساسنامه تعداد سهام وثیقه مدیران از یک سهم بیشتر باشد بر اساس ماده 115 " لایحه " از تاریخ انتخاب یک ماه فرصت دارد تا نسبت به تکمیل آن اقدام نماید.
در مورد تعداد اعضای هیات مدیره در شرکت های سهامی خاص قانون ساکت است ولی در مورد شرکت های سهامی عام ماده 107 " لایحه " انتخاب حداقل پنج نفر را الزامی می داند.
- عضو موظف و غیرموظف هیات مدیره
در هیچ یک از مواد لایحه اصلاحی قانون تجارت تعریفی از عضو موظف و غیرموظف هیات مدیره ارائه نشده است ولی با مراجعه به رویه و عرف جاری در شرکت های سهامی تفاوت این دو تا حدودی آشکار می شود .
عضو موظف به هیات مدیره به فردی اطلاق می شود که در ساعات اداری به صورت تمام وقت در شرکت حضور داشته باشد و معمولاَ حقوق ماهیانه دریافت کند. حقوق اعضای موظف را هیات مدیره تعیین می کند و در مجمع عمومی صاحبان سهام پس از تصویب ترازنامه و حساب های مالی بر آن صحه گذاشته می شود. دیده شده که در اساسنامه شرکت تعیین حقوق اعضای موظف نیز در صلاحیت مجمع عمومی عادی گذاشته شده و در نتیجه این موضوع بستگی به اداره و اختیار سهام داران دارد.
تعیین حق حضور اعضای غیرموظف با توجه به مفاد ماده 134 " لایحه " قطعاَ در صلاحیت مجمع عمومی عادی است که معمولاَ با در نظر گرفتن ساعات و اوقاتی که در شرکت صرف می کنند برآورد می شود. مثلاَ در صورت حضور در حداقل دو جلسه هیات مدیره در ماه پرداخت ماهیانه ده میلیون ریال حق حضور عضو غیرموظف در مجمع عمومی تعیین و تصویب می شود.
قطعاَ پرداخت مبلغ فوق به تنهایی نمی تواند مابه ازای عادلانه ای در مقابل وظیفه خطیر مدیریت شرکت که متضمن پذیرش ریسک های بسیار و گوناگون از جمله امضای اسناد تجاری بی شمار برای پرداخت تعهدات مالی شرکت و تضمیین بازپرداخت تسهیلات بانکی و ایفای سایر تعهدات باشد. لذا قانون گذار به منظور ایجاد انگیزه و نیز جبران خدمات مدیران که منتهی به سودآوری شرکت شده، به شرط پیش بینی در اساسنامه، پرداخت نسبت معینی از سود خالص سالانه شرکت را تحت عنوان پاداش به اعضای هیات مدیره اعم از موظف و غیرموظف تجویز و تعیین کرده است.
- پاداش هیات مدیره شرکت سهامی
طبق ماده 241 " لایحه " پاداش هیات مدیره نباید به هیچ وجه از پنج درصد در شرکت های سهامی عام و ده درصد در شرکت های سهامی خاص از سود قابل تقسیمی که در همان سال به صاحبان سهام پرداخت می شود تجاوز کند و در اساسنامه شرکت نیز نمی توان خلاف مقررات ماده فوق پیش بینی کرد. سود قابل پرداخت شرکت سودی است که پس از اعمال ذخایر و پرداخت مالیات به سهام دار پرداخت می شود.
گفتنی است پاداش هیات مدیره پس از تصویب در مجمع عمومی صاحبان سهام، به مثابه سود سهام داران، در حصه و قدر السهم مدیران قرار می گیرد و فقط خود آن ها می توانند در مورد نحوه تقسیم آن بین اعضای هیات مدیره بر مبنای میزان خدمات و تاثیر حضور و نیز طول دوره تصدی هر یک در هیات مدیره تصمیم بگیرند.
بعضاَ در مجامع عمومی تصویب می کنند رئیس مجمع عمومی نسبت به نحوه تقسیم پاداش بین هیات مدیره تصمیم گیری کند. این مصوبه خلاف قانون است و در صورت عدم موافقت مدیران با این موضوع، در هیچ مجمعی و با هیچ اکثریتی نمی تواند نحوه تقسیم پاداش هیات مدیره را به شخص دیگری واگذار کند.
قسمت اخیر ماده 134 " لایحه " در مورد اعضای غیرموظف قیدی دارد که معمولاَ در شرکت های محل سوال است. در این ماده مقرر شده اعضای غیرموظف هیات مدیره حق ندارند به جز آنچه در این ماده پیش بینی شده در قبال سمت مدیریت خود به طور مستمر یا غیرمستمر بابت حقوق، پاداش و یا حق الزحمه وجهی از شرکت دریافت کنند. معمولاَ سهام داران و یا بازرسان شرکت نسبت به هر نوع پرداختی به جز آنچه در ماده 134 لایحه ذکر شده به اعضای غیرموظف هیات مدیره حساس هستند و آن را ممنوع می دانند. در صورتی که قید " در قبال سمت مدیریت " تکلیف را روشن کرده و پرداخت به عضو غیرموظف هیات مدیره در قبال خدماتی غیراز سمت مدیریت منعی ندارد.
واضح است اگر عضو غیرموظف به دلیل تجارب و تخصص ویژه خود خدمات دیگری به شرکت ارائه دهد قرار نیست تبرعی و مجانی باشد و عمل انسان ماجور و محترم است و بنابراین هر نوع پرداختی که در قبال سمت مدیریت نباشد بلااشکال خواهد بود.
از انتخابتان متشکریم.
همراهی متخصصان مجرب ما را در ثبت شرکت فکر برتر پذیرا باشید :
دیدگاه شما