اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
بازار بورس
تجربیات کاربردی بازار بورس کالا و ارز(کپی برداری با ذکر منبع ولینک مجاز میباشد)
خطوط پیوت و کاماریلا
محاسبه خطوط پیوت (Pivot)
کار با خطوط پیوت
محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)
کار با خطوط کاماریلا
خطوط حمایت و مقاومتی که تا کنون در مورد آنها بحث کردیم، همه به صورت چشمی و ترسیمی به دست می آمدند. در این درس در مورد خطوطی بحث خواهیم کرد که با استفاده از فرمول های ریاضی محاسبه شده و قدرت و اثرگذاری چشمگیری در رفتار معامله گران و در نتیجه روند قیمت دارند.
محاسبه خطوط پیوت (Pivot)
به طور کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته(بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای 24 ساعته مانند فارکس که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد. نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:
PP=Pivot Point=High+Low+Close/3
R1=(2*PP)-Low
R2=PP+(High-Low)
S1=(2*PP)-High
S2=PP-(High-Low)
در محاسبه پیوت بازارهای 24 ساعته، قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود، معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند. اغلب افراد با ساعت 24 بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت 12 نیمه شب گرینویچ یا ساعت 12 نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد. بالاترین و پایینترین قیمت (High-Low) نیز در بازه زمانی بین 12 نیمه شب روز گذشته تا 12 نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.
کار با خطوط پیوت
استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم، هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند. در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز 18 July خطوط پیوت و ساپورت برای روز 19 July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود. تا اینکه در ساعت 10:30 به وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد. در کندل بعد لحظاتی قیمت به پیوت می رسد و در ادامه روز، قیمت به خط ساپورت اول می رود. قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و دوباره رو به بالا حرکت می کند. این بار نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز در بین خط پیوت و S1 بسته می شود.
در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن به خط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد. با اینکه خطوط R1 تا R3 برای دوره ای جلوی حرکت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.
محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)
خطوط کاماریلا نیزبه نوعی ساپورت و رزیستنس می باشند. با اینکه فرمول محاسبه و نحوه استفاده از این خطوط با خط های پیوت متفاوت است اما کلیات آنها در استفاده از ساپورت و رزیستنس یکسان است. در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از 4 خط آن استفاده می گردد فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.
H4=((High-Low)*(1.1/2)) + Close
H3=((High-Low)*(1.1/4)) + Close
H2=((High-Low)*(1.1/6)) + Close
H1=((High-Low)*(1.1/12))+ Close
L1=Close-((High-Low)*(1.1/12))
L2=Close-((High-Low)*(1.1/6))
L3=Close-((High-Low)*(1.1/4))
L4=Close-((High-Low)*(1.1/2))
کار با خطوط کاماریلا
معمولا محاسبه 4 خط از 8 خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند. در صورت صعود قیمت خط های H3 و H4 و در صورت نزول قیمت خطوط L3 و L4 حائز اهمیت هستند. کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط L3 و H3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند. این افراد محاسبه پیوت پوینت بر این اساس، با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف، وارد بازار می شوند. اما در روزهایی که بازار دارای روند قوی می باشد با شکسته شدن خطوط L3 و H3 صبر می کنند تا قیمت به خطوط L4 و H4 نیز برسد. سپس از آنجا در جهت روند اصلی وارد معامله می شوند.
در شکل زیر قیمت ابتدا به خط H3 می رسد و با فشار فروشندگان به سمت خط L3 حرکت می کند.مشاهده می شود قیمت از خط L3 رد نمی شود و خریداران در ادامه روز حتی قیمت را از خط H3 و H4 رد می کنند.
نقاط پیوت Pivot در فارکس
نقطه پیوت در بازارهای مالی شاخصی است که معاملهگران، از آن برای تشخیص نقاط عطف بالقوه استفاده میکنند. پیوت در فارکس برای تعیین سطوح تمایل بازار از کمرونق به پررونق اندازهگیری میشود. معاملهگران ارز این نقاط را به عنوان نشانگرهای پشتیبانی و مقاومت در نظر میگیرند.همچنین، معاملهگرانی که برنامهی معاملاتی روزانه دارند، از پیوت به عنوان یک روش برای تعیین صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میکنند.
کالبدشکافی نقاط پیوت فارکس
از آنجا که تصور میشود پیوت در بازارهای نقد خوب کار کند، بازار ارز یکی از بهترین موارد استفادهی آن است. کسانی که روزانه معامله میکنند، از پیوت محاسبهشده و استفاده شده توسط معاملهگران دیگر استفاده میکنند و سطح ورود، توقفها و سود بردن از بازار را تعیین میکنند. محاسبهگرهای پیوت، به صورت رایگان و توسط برخی کارگزارها و وبسایتهای مرتبط، در اختیار معاملهگران قرار دارد.براساس فلسفهی هر معاملهگر، پیوت میتواند با خطوط روند، سطوح فیبوناچی، میانگین حرکت، بالا و پایینهای پیشین بازار یا بستن پوزیشنها مطابق باشد.در حالی که پیوت میتواند با سطوح مختلفی مرتبط باشد، برخی از این نقاط توسط این فرمول به دست میآید:
Forex Pivot Point= High+Low+Close/3
میتوانید مقاله “خط روند” را نیز مطالعه کنید .
استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
یکی از ابزارهایی که سطوح مقاومت و پشتیبانی بالقوه را در اختیار معاملهگران فارکس قرار میدهد و در کاهش ریسک به آنها کمک میکند، نقطه پیوت و مشتقات آن است. استفاده از نقاط مرجع، مانند مقاومت و پشتیبانی، به یک معاملهگر کمک میکند تا زمان ورود به بازارها، توقفها و بیرون کشیدن سود خود را تعیین کند. با این حال، بسیاری از معاملهگران تازهکار توجه بیش از اندازهای به شاخصهای فنی مانند MACD و RSI میکنند. این شاخصها با وجود اینکه کارامد هستند، در شناسایی نقاط خطرناک عاجزند. ریسکهای ناشناخته منجر به مارجینکال Margin Call میشود اما ریسک محاسبهشده، شانس موفقیت را در طولانیمدت افزایش میدهند.در این مقاله، استدلال میکنیم که چرا ترکیبی از پیوت و ابزارهای تکنیکال سنتی از ابزارهای تکنیکال قویتر عمل میکند و کارامد بودن نقطه پیوت را در بازار فارکس بررسی میکنیم.
بازخوانی پیوت Pivot
نقطه پیوت Pivot برای منعکس کردن جهت تمایل بازار به تغییر و تعیین روند کلی در یک بازهی زمانی مشخص استفاده میشود. نقطه پیوت لولای دری است که باز و بسته شدنش، توسط نوسانات و بالا و پایین بازار مشخص میشود.این نقطه در ابتدا توسط معاملهگران کف معاملات سهام و بازارهای آتی استفاده میشد اما حالا اغلب معاملهگران به خاطر ارتباط این نقطه با سطوح پشتیبانی و مقاومت، از آن برای تأیید روندها و کاهش ریسک استفاده میکنند.
مانند سایر اشکال تحلیل خط روند، نقاط پیوت روی اهمیت بین بالا، پایین و قیمتهای پایان روزهای معاملاتی تمرکز میکند؛ یعنی برای محاسبه نقطه پیوت روز معاملاتی جاری، از قیمت روز قبل استفاده میشود. با اینکه نقاط پیوت تقریباً برای تمام ابزارهای معاملاتی کارامدند، به طور ویژهتری در خدمت بازار فارکس و معاملات جفتارزها هستند.
سطح پشتیبانی Support و مقاومت Resistance
برای شناسایی پیوت از محاسباتی برای کمک به تشخیص سطوح مهم پشتیبانی و مقاومت استفاده میشود. خطوط پشتیبانی و مقاومت ساختارهایی نظری هستند که برای توضیح عدم تمایل معاملهگران به بالا بردن قیمتهای یک دارایی فراتر از نقاط مشخص به کار میروند.اگر به نظر برسد بازار پررونق Bull Market قبل از توقف یا برگشت/وارونه شدن به سطح مطلوبی میرسد، میگوییم که به سطح مقاومت رسیده است. اگر به نظر برسد بازار کمرونق Bear Market قبل از خرید و فروش مداوم، تا نقاط قیمت مشخصی سقوط میکند، میگوییم به سطح پشتیبانی رسیده است.
محاسبه نقاط پیوت Pivot
چندین فرمول مشتق وجود دارد که میتوان از طریق آنها پیوت پشتیبانی و مقاومت بین جفتارزهای فارکس را ارزیابی کرد. این مقادیر محاسبه پیوت پوینت را در گذر زمان ارزیابی میکنند و در مورد احتمال حرکت قیمتها از سطوح معین، نتیجهگیری میکنند. محاسبه با قیمت روز قبل شروع میشود. فرمول را در بالا آوردیم اما اینجا هم بهتر است دوباره یادآوری کنیم:
Pivot Point for Current = High (previous) + Low (previous) + Close (previous)/3
نقطه پیوت بعد از آن برای محاسبهی تخمینی پشتیبانی و مقاومت روز معاملاتی جاری استفاده میشود.
Resistance 1 = (2 x Pivot Point) – Low (previous period)
Support 1 = (2 x Pivot Point) – High (previous period)
Resistance 2 = (Pivot Point – Support 1) + Resistance 1
Support 2 = Pivot Point – (Resistance 1 – Support 1)
Resistance 3 = (Pivot Point – Support 2) + Resistance 2
Support 3 = Pivot Point – (Resistance 2 – Support 2)
از این اطلاعات چگونه استفاده کنیم؟
نقطه پیوت Pivot و مشتقاتش، پشتیبانی و مقاومت بالقوه هستند. مثال زیر، یک برنامهی همگام با اسیلاتور RSI را نشان میدهد.این یک معامله با ریسک بالا و سودآور است. به دلیل بالای اخیر (یا پایین برای خرید)، ریسک به خوبی مشخص شده است.
نقاط پیوت مثالهای بالا، با استفاده از دادههای هفتگی محاسبه شده است. مثال بالا نشان میدهد که از 16 تا 17 آگوست، به عنوان مقاومت خالص، R1 در نقطهی (دایرهی اول) 1.2854 نگه داشته و براساس RSI، روند صعودی محدود است.
Sell short at 1.2853.
Stop at the recent high at 1.2885.
Limit at the pivot point at 1.2784.
معاملهی اول سود 62 پیپی با ریسک 32 پیپی را به همراه داشت. نسبت سود به ریسک 2.16 بود. هفتهی بعد تقریباً برنامه به همان شکل است. هفته با پشتیبانی از بالاتر از R1 در 1.2908 شروع شد.محاسبه پیوت پوینت
Sell short at 1.2907.
Stop at the recent high at 1.2939.
Limit at the pivot point at 1.2802.
این معامله 105 پیپ سود و تنها 32 پیپ ریسک داشت. نسبت سود به ریسک 3.28 است.
جمعبندی
نقطههای پیوت تغییرات جهتهای بازار معاملات است که اگر از نمودار درستی استفاده شود، میتوان از آنها در تشخیص روند کلی قیمت استفاده کرد.برای تشخیص سطوح پشتیبانی و مقاومت، از اعداد بالا، پایین و بسته شدن قیمت در دورههای قبلی استفاده میکنند. نقطه پیوت شاید رایجترین شاخصهای پیشرو در تحلیل تکنیکال هستند. انواع مختلفی از پیوت وجود دارد که هر کدام فرمول و مشتقات خاص خودش را دارد اما فلسفهی ضمنی معاملاتی تمام آنها یکسان است.
هنگام استفاده در کنار سایر ابزارهای تکنیکال، این نقطهها همچنین نشان میدهند که هجوم ناگهانی و همزمان معاملهگران به بازار، در چه زمانی اتفاق میافتد. این جریانهای بازار، غالباً فرصتهای سودآوری معاملهگران فارکس را رقم میزنند. این نقاط به معاملهگران کمک میکنند که متوجه شوند از کدام نقاط مهم قیمتی برای ورود، خروج با دستور توقف استفاده کنند. نقطه پیوت بر اساس هر بازهی زمانی محاسبه میشود.
سرمایهگذاران حتی میتوانند با دادههای سالانه، به صورت تقریبی نقاط قابلتوجه سال آینده را تعیین کنند. صرفنظر از بازهی زمانی که میتواند متفاوت باشد، تحلیل و فلسفهی معاملاتی تغییر نمیکند. این یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده، به معاملهگر میگوید که نقاط پشتیبانی و مقاومت دورهی آینده کجاست اما هر معاملهگری باید همیشه آمادهی انجام اقدامات لازم باشد. هیچ چیز در معاملات مهمتر از آمادگی نیست.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو
نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف کاربرد دارد.
نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایینترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه میشود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان میدهد که روند صعودی است و اگر در پایینتر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.
در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
- زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، میتوان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
- اگر قیمت یک دارایی پایینتر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه میگیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
- اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
- نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین میتوانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 حرکت میکند، روند نزولی را تایید میکند و نشان میدهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
در این فرمول:
بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟
اندیکاتور پیوت را میتوان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان میدهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش میدهیم.
۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.
۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.
۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.
۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.
تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده میکنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.
نقاط پیوت به ما چه میگویند؟
نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی میمانند. این یعنی تریدرها میتوانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.
برای مثال، تریدرها میدانند که اگر قیمت پایینتر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.
سطوح S1، S2، R1 و R2 میتوانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگتهایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها میتوانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.
ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، میتواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده میکنید، نقاط پیوت میتوانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص میکنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی میتوانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم میشوند.
نقاط پیوت از درصد استفاده نمیکنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.
تفسیر و کاربرد نقاط پیوت
زمانی که نقاط پیوت را محاسبه میکنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست میآورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق میافتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم میتوانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.
نقاط پیوت میتواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر میخواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار میدهد.
برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.
میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها میتوانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگینهای متحرک و غیره. هرچه سیگنالهای این اندیکاتورها به هم شبیهتر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.
استفاده از نقاط پیوت در ترید
تا این لحظه، به نظر میرسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما میگوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.
برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب میکنند. این کار باعث میشود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.
به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معاملهگر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال میزنیم.
زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر میشود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش مییابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، میتوانند به سرعت منسوخ شوند.
یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید میکردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز میکردیم. در این حالت، بازار یا صعودی میشد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.
پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمیدهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.
اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارتهای ۵ دقیقهای تا یک ساعته از همه مناسبتر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده میکنند، میتوانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند نیز میتوانند از چارتهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند.
نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که میتواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، میتوانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.
یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما میتوانیم از برخوردهای میانگینهای متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگینها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار میگیرد. در این حالت، اگر ما بر محاسبه پیوت پوینت روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایینتر است) قرار میگیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید میکنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده میشوند.
نکاتی درباره مناطق زمانی
نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان میدهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار میگیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده میکند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوتهایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شدهاند.
هر نمودار زمانی که انتخاب میکنید، بدانید که نقاط پیوت میتوانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان میدهد.
در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.
تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده میکنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند، پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند، اگر در چارت هفتگی ترید میکنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده میکنند و به همین ترتیب تا آخر.
اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا
شما میتوانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:
در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچکتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز بزرگتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
جمع بندی
نقاط پیوت بر اساس محاسبات سادهای ساخته میشوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عدهای دیگر نیز آن را نامناسب میدانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف میکند، کجا معکوس میشود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار میرسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.
پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.
همانطور که میبینید، سیستمهای مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده میکنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرمهای چارت این کار را برای ما انجام میدهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه محاسبه پیوت پوینت بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به محاسبه پیوت پوینت عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
محاسبه پیوت پوینت
در این پست به معرفی قویترین اندیکاتور Pivot Points میپردازیم.
ما در ادامه در این پست قویترین اندیکاتور Pivot Points را برای شما آماده کرده ایم.
میتوانید به رایگان آنرا دانلود کنید و از آن لذت ببرید.
نکته لازم به تذکر این است که قویترین اندیکاتور Pivot Points نسخه متاتریدر 4 میباشد.
و نسخه متاتریدر 5 این اندیکاتور تفاوت دارد .
اگر تمایل دارید در خصوص قویترین اندیکاتور Pivot Points و اصل پیوت پوینت اطلاعات کسب کنید
و یا اینکه نمیدانید پیوت چیست و چگونه طراحی و محاسبه میشود در ادامه همراه ما باشید
بیاید با دانلود قویترین اندیکاتور Pivot Points شروع کنیم.
پیوت (Pivot Points) چیست؟
یکی از اصلیترین اهداف هر تحلیل گر بازار فارکس در تحلیل تکنیکال بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است.
درواقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، مانند یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است.
با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد.
به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود
پیوت ها بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
ما در پستی دیگر در دوره آموزش فارکس بصورت مفصل به توضیح پیوت و آموزش آن پرداخته ایم.
امادر این پست و با توجه به اندیکاتور پیوت پوینت که برای دانلود قرار داده ایم اگر تصمیم به معامله دارید حتما موارد زیر را به خوبی رعایت کنید.
1: وقتی که قیمت یک جفت ارزی یا دارایی در منطقه ای بالاتر از پیوت حرکت کند نتیجه این خواهد بود که یک روند صعودی را شاهد هستیم پس باید به دنبال سیگنالهای ورود در جهت خرید باشیم و از سیگنال های فروش چشم پوشی کنیم .
2: اگر قیمت یک جفت ارزی در پایین تر از نقطه پیوت حرکت کند پس نتیجه نشان از یک روند نزولی است .
پس باید از سیگنالهای خرید چشم پوشی کنیم و به دنبال سیگنالهای فروش در بازار فارکس باشیم .
3: در قویترین اندیکاتور Pivot Points شما شاهد هستید که 4 سطح بیشتر نیز نمایش داده میشود.
S1 تا S4 برای نقاط حمایت و R1 تا R4 برای نقاط مقاومت که بسیار مهم و با ارزش هستند.
4: در نقاط مشخص شده اضافی در قویترین اندیکاتور Pivot Points ممکن است باعث شود که روند معکوس شود و البته میتوانند هم تایید کننده روند فعلی بازار نیز باشند. .
تصور کنید که قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 درحال حرکت است
پس روند نزولی را تایید خواهد کرد و نشان دهنده این است که احتمالا قیمت تا S2 به نزول ادامه دهد .
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
در حقیقت نقاطی مانند پیوت و یا فیبوناچی اصلاحی (( انبساطی )) هر دو دارای خطوط افقی هستند که باعث میشوند نقاط و مناطق حمایت و مقاومت در بازار را به نمایش در بیاورند .
سطح های فیبوناچی اصلاحی این قدرت را دارند که با هر نقطه قیمتی بر روی چارت ساخته شوند .
این خطوط را پس از آنکه مشخص کردید باید بصورت درصدی بر روی محدوده انتخابی قرار بگیرند .
نقطه های پیوت یا همان خطوط پیوت از درصد استفاده نمیکنند بلکه آنها بر مبنای اعداد ثابت کار میکنند.
بالاترین قیمت و پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن بازار در روز قبل به همین سادگی .
زمانی که ما نقاط پیوت را بدست می آوریم یک مقاومت و یک حمایت فرضی را بدست آورده ایم.
بعنی که ما احتمال میدهیم که بیشترین حرکت قیمت در محدوده همین حدود اتفاق بیافتد .
سطوحدیگر مقاومت و حمایت دیگر قدر و اعتبار زیادی نخواهند داشت اما بازهم ممکناست بتوانیم از آنها برای تشخیص حرکت های قیمتی استفاده کنیم و آنها مفید واقع شوند. .
شیوه استفاده از نقاط پیوت دو صورت کلی دارد :
1 : تشخیص جهت روند که در بالاتر به آن پرداختیم و آنرا توضیح دادیم.
2: تشخیص نقاط و سطوحی برای ورود به بازار یا خروج از یک معامله.
تصورکنید یک تریدر میخواد یک سفارش Limited قرار دهد تا در صورت شکسته شدن خط مقاومت فرضی 200 شروع به خرید سهامی کند پس میتوانید در همین محدوده حمایتییک حد ضرر نیز قرار دهیم تا در صورت رسیدن به آن از معامله باز خلاف جهت خارج شویم .
3 : پیش بینی حرکات قیمت در آینده است هرچند برخی اوقات تاثیر خاصی ندارند .
میزان و درصد موفقیت در استفاده از نقاط پیوت تنها به قدرت و توانایی معامله گر در ترکیب با دیگر اندیکاتورها بستگی دارد
این اندرکاتورها لزوما یک اندیکاتور خاص نیست ممکن است macd باید یا RSI و یا حتی اندیکاتور نباشد.
حتی میتوانیم از الگوهای کندل استیک هم استفاده کنیم .
کافی است که سیگنال آنها به هم شبیه تر باشند پس با تایید یکدیگر میتوانند درصد موفقیت بالاتری نیز داشته باشند .
برای بهبود عملکرد هر استراتژی یا اندیکاتور محاسبه پیوت پوینت محاسبه پیوت پوینت دیگر باید آنها را در کنار نقاط پیوت استفاده کرد.
این عمل باعث میشود که قدرت روند را بهتر بتوانیم بسنجیم و در جهت درست معامله کنیم.
نکتهدیگری که باید رعایت شود این است که نباید با اولین برخورد به سطح یا نقطهپیوت وارد معامله شد باید صبور بود و در کنار استراتژی یا دیگر اندیکاتورها باید از آنها استفاده کرد.
قوانین یک استراتژی فارکس با استفاده از قویترین اندیکاتور Pivot Points
فرض کنید که میخواهیم با ترکیب اندیکاتور پیوت پوینت با یک اندیکاتور دیگر یک استراتژی بسازیم
بیایید باهم قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید
تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
افرادیکه به معاملات روزانه علاقه دارند استفاده از چارتهای 5 تا 30 دقیقه را بیشتر میپسندند و معامله گران سوئینگ یا همان نوسان گیران از نقاط پیوت هفتگی بیشترین استفاده را میبرند.
این دسته از نوسان گیران علاقه زیادی به چارتهای یک ساعته تا روزانه دارند و گروهی دیگر نیز هستند که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند پس آنها چارتهای روزانه یا هفتگی را انتخابمیکنند و از آنها برای تحلیل و ترید استفاده میکنند .
احتمالا شماهمبه این نتیجه رسیده اید که نقاط پیوت و استفاده از سیستم معاملاتی بر پایهپیوت و استفاده از نقاط پیوت باید بسیار آسان باشد و در عین حال بسیار تاثیر گذار و مفید اما باورکنید اینگونه نیست شاید در ظاهر کار ساده باشد اما واقعا نیاز به تمرکز و تجربه زیادی دارد.
شما با قویترین اندیکاتور Pivot Points بخش بزرگی از محاسبات را حل کرده اید اما بازهم نیاز به تجربه و بهینه سازی خواهید داشت تا بتوانید بهترین نتیجه را کسب کنید.
هرچند با استفاده از قویترین اندیکاتور Pivot Points میتوانید در صورتی که بازار رنج نبود اقدام به معامله کنید و در صورتی که بازار رنج بود باید کار با این اندیکاتور را کنار بگذارید و حتی اگر پوزیشنباز دارید آنرا مدیریت کنید.
مناطق زمانی و ارتباط آنها با نقاط پیوت پوینت
مورد بعدی که باید بدانید این است که نقاط پیوت به منطقه های زمانی حساسیت نشان میدهند.
بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک و یا لندن مورد توجه هستند.
پس اگر کسی از در متاتریدر خود از در منطقه زمانی دیگری بعنوان مثال سانفرانسیسکو یا توکیو استفاده میکند.
یقینا در نقاط پیوت با افراد دیگر در دیگر بازه های زمانی متفاوت خواهد بود .
حتی این احتمال وجود دارد که نقاط پیوت این افراد در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشید.
در حقیقت ما پیوت هایی را مهم میدانیم که در منتطقه زمانی نیویورک و لندن ثبت شده باشند .
پسپیشنهاد میکنم که متاتریدر خودتان را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید چرا که هر دو منطقه بر اساس زمان هماهنگ جهانی یا همان گرنویچ تنظیم شده اند .
معامله گران از نقاط پیوت بصورت کاملا منظم محاسبه پیوت پوینت نقاط پیوت را با تناسبی ثابت استفاده میکنند در واقع اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند پس پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند.
اگر در چارت هفتگی استفاده میکنند نقاط پیوت هفته قبل را محاسبه میکنند و به همین ترتیب در هرتایم فریمی پیوت همان تایم فریم را محاسبه و استفاده میکنند.
البته ما به شما پیشنهاد میکنیم برای تایم فریم های زیر روزانه از همان پیوت روزانه استفاده کنید.
دیدگاه شما