آموزش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
برای یادگیری بورس راه های مختلفی را برای شما در نظر گرفته ایم - آموزش تحلیل بنیادی دیدگاهی تخصصی برای بررسی دقیق بازار و شرکت ها به شما میدهد. برای آشنایی با تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) کلیک کنید.
در این قسمت مطالب و آموزش های تحلیل بنیادی قرار میگیرد این تحلیل بنیادی شامل فیلم عکس ویدیو فایل صوتی هست . امیدواریم از آموزش تحلیل بنیادی استفاده ببرید.
تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال - در «تحلیل تکنیکال» (Technical Analysis)، اعتقاد بر این است که قیمت سهام را عرضه و تقاضا تعیین میکند. در این مطلب، آموزش تحلیل تکنیکال را ارائه میدهیم..
سرفصلهای اصلی آموزش تحلیل بنیادی:(Fundamental analysis) - آموزش تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) کاربردی ترین تحلیل در بازار بورس.در پایان دوره، مدرک دوزبانه مجتمع فنی و مدرک بین المللی ارائه میشود
تدریس خصوصی تحلیل فاندامنتال توسط معلم، استاد و دبیر خانم و آقا در تهران و کرج و کل کشور- ارتباط مستقیم و بدون واسطه با مدرسین تدریس خصوصی تحلیل فاندامنتال و مشاهده شماره تماس اساتید تحلیل فاندامنتال
تحلیل تکنیکال چیست؟ - تحلیل گران از دو روش تکنیکال و فاندامنتال برای تحلیل روند بازار استفاده می کنند
نقد و بررسیها - با تماشای بسته آموزش تحلیل فاندامنتال مقدماتی با میآموزید که چگونه تاثیر عوامل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را بر سهام شرکتها دربازار بورس بررسی کنید.
تحلیل تکنیکال چیست؟ - تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در فارکس دو اصل ضروری جهت پیش بینی روند حرکتی قیمت در بازار می باشد. لذا در این مقاله قصد داریم به آموزش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازار فارکس بپردازیم
تحلیل یکی از مهمترین بخش های بازار سرمایه است که به وسیله آن می توان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. در بازار سرمایه از دو روش تحلیلی برای ارزیابی سهام شرکت ها استفاده می شود که این دو روش شامل تحلیل فاندامنتال(بنیادی) و تکنیکال است.
تحلیل بنیادی چیست؟ - برای فعالیت در بازارهای مالی لازم است یک معاملهگر تحلیل تکنیکال و بنیادی را بداند. برای درک تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال این مقاله را بخوانید.
تحلیل تکنیکال - امسال بحث بورس و بازار سهام خیلی داغ بود، از جهشهای غیرمنتظره آغاز سال تا افت سنگین نیمه سال. در این بین، آنچه بیش از هر چیز روشن شد اهمیت آموزش و کسب
پیش نیازها - دوره بازار جهانی ، یکی از دورههایی است که در آن افراد با مفهوم کلی بازار تبادل ارزهای خارجی آشنا میشوند. در این بازارها استانداردهای بالایی از جمله طلا و فلزات با ارزش دیگری وجود دارد. یک خریدار یا فروشنده بازار جهانی باید بتواند شناخت کافی پیرامون فعالیتهای غیر متمرکز در حال انجام در این بازار را شناسایی کرده و نسبت به آنها تصمیمات درست و به موقع اخذ کند.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) چیست؟ - آموزش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی (Fundamental Analysis) برای معامله گران فاندامنتال و حرفه ای جهت تحلیل سهام و تریدینگ بازار و شرکت ها در گیت گردآوری شده است
اصول اساسی تحلیل بنیادی - آموزش تحلیل بنیادی به زبان ساده (Fundamental Analysis) یکی از کاربردی ترین تحلیل ها در بازار بورس می باشد. برای آموزش گام به گام تحلیل بنیادی یا فاندامنتال با ما همراه باشید.
معرفی تاریخچه و اصول تحلیل تکنیکال!
یکی از علوم مورد نیاز سرمایهگذاران در بورس ایران و سایر بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال است. تجزیه و تحلیل تکنیکال علم و فن، قیمتهای آینده را بر اساس رفتار بازار گذشته پیشبینی میکند. درک این تعریف ممکن است کمی دشوار باشد؛ بنابراین به تعریف سادهتری برای پاسخ به سوال تحلیل تکنیکال چیست میپردازیم:
به طور کلی علم تحلیل تکنیکال با بررسی نمودار قیمت و زمان در گذشته، اطلاعاتی را از نمودار استخراج میکند که احتمال وقوع آن در آینده وجود دارد؛ بنابراین با کنار هم قرار دادن تمامی موارد استخراج شده از نمودار، بهترین نقاط ورود و خرج از سهم را مشخص میکند.
تاریخچه و اصول تحلیل تکنیکال
تاریخچه تحلیل تکنیکال به حدود سه قرن پیش برمیگردد. این تحلیل اولین بار در قرن هفدهم در هلند و در قرن هجدهم در ژاپن مورد استفاده قرار گرفت. شکل مدرن استفاده مستقیم از این تحلیل توسط چارلز داو که یکی از بنیانگذاران روش تحلیل تکنیکال است، شروع شد. چارلز داو سه اصل اساسی را در تحلیل تکنیکال بیان کرد. این سه اصل در حال حاضر توسط فعالان بازار سرمایه پذیرفته شده و مورد استفاده قرار می گیرد. اما مهمترین اصول تحلیل تکنیکال چیست؟ در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
1.قیمت ها تعیین کننده همه چیز هستند
تحلیل تکنیکال بر پایه تحلیل نوسانات قیمت استوار است. در واقع این تحلیل سعی دارد با بررسی روند قیمت در دورههای زمانی گذشته و حال، الگوهای قیمتی آینده را پیشبینی کند. تحلیلگران تکنیکال باور دارند که تمامی عوامل از جمله عوامل بنیادی بر قیمت سهام تاثیر دارند؛ بنابراین توجه به قیمت که بیانگر میزان عرضه و تقاضا در بازار است، یکی از مهمترین عوامل در فرآیند تحلیل به حساب میآید.
2.قیمت ها طبق الگوی مشخصی حرکت میکنند
در ادامه توضیح مفهوم تحلیل تکنیکال چیست، به دومین اصل اساسی این روش اشاره میکنیم. بر اساس باورهای تحلیل تکنیکال، قیمتها تمایل به تکرار روند گذشته خود را دارند. به عبارت دیگر، نوسانات کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت قیمتها از الگوهای گذشته پیروی خواهند کرد.
3.گذشته تکرار میشود
تحلیلگران تکنیکال به این امر باور دارند که روند گذشته سهام، در آینده نیز تکرار خواهد شد. در واقع اصول روانشناسی بازار، تکرار چرخههای قیمتی گذشته را توجیه میکند. به عبارت دیگر فعالان بازار سرمایه، تحت تأثیر احساساتی مانند هیجان و ترس، تمایل دارند در طول زمان به نوسانات بازار واکنش مشابهی نشان دهند. تحلیلگران با در نظر گرفتن این موضوع، روند قیمت سهام را با کمک نمودارها تحلیل کرده و آینده آن را پیشبینی میکنند.
دسته بندی علم تحلیل تكنیكال
شاید برای شما سوال باشد که علم تحلیل تکنیکال چیست و به چند دسته تقسیم میشود؟ به طور کلی این علم به دو دسته ذهنی و عینی طبقه بندی میشود.
تحلیل تکنیکال ذهنی (Subjective Technical Analysis)
در این نوع تحلیل، مفاهیم بر پایه یک سری مشاهدات است که پس از مشاهده، هر فرد برداشت خود را از آن الگو بیان میکند. همانطور که میدانید برداشتها متفاوت است احتمال دارد یک نفر الگویی را در نمودار ببیند؛ اما شخص دیگری به دلایلی آن الگو را تشخیص ندهد. تحلیل تکنیکال ذهنی برای الگوهای کلاسیک مناسب و کاربردی است.
تحلیل تکنیکال عینی (Objective Technical Analysis)
در تحلیل تکنیکال عینی، مفاهیم بر پایه محاسبات استوار هستند. در این دسته از تحلیلها وقتی گفته میشود که قیمتی بالاتر از یک پارامتر خاص قرار گرفته، تا حدودی این حرف دقیق است و همه تحلیلگران این گزاره را یکسان تفسیر میکنند.
مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟
بیایید 5 مزیت تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم:
قابل فهم و آسان
یکی از ویژگیهای غیر قابل انکار تحلیل تکنیکال، گستردگی ابزارها و روشهای تحلیل بازار است. یادگیری و درک بیشتر مفاهیم تکنیکالی ساده است و اغلب افراد میتوانند مهارت آن را در مدت زمان کوتاهی به دست بیاورند و نحوه استفاده از ابزارهای آن را یاد بگیرید. در حال حاضر منابع آموزشی چاپی و آنلاین زیادی در این زمینه وجود دارد.
فرآیند تحلیل سریع
به کارگیری فناوریهای جدید در بستر بازارهای مالی باعث شده که به دلایلی مانند اخبار و شایعات، نوسان قیمتها در یک لحظه اتفاق بیفتد؛ بنابراین امکان واکنش به موقع، یک مزیت برای معاملهگران محسوب میشود. تحلیل وضعیت نمودار قیمت داراییها معمولا چندان زمانبر و پیچیده نیست. افرادی که در این زمینه مسلط هستند با صرف زمان مشخصی در طول روز قادر به تجزیه، تحلیل و بررسی نمودارهای مختلف خواهند بود.
انعطافپذیر بودن
با استفاده از اصول تحلیل تکنیکال میتوان نمودار قیمت هر دارایی را تحلیل و بررسی کرد. تقریبا هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. فقط باید با توجه به شرایط هر نماد از ابزار و روشهای مناسب استفاده کنید. از دیگر ویژگیهای این روش امکان تحلیل و معامله نمودارها در بازههای زمانی مختلف اعم از کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
دقیق و خودکار بودن استراتژی معاملات
امروزه معاملات خودکار یا معاملات الگوریتمی تریدینگ، یکی از مهمترین موضوعات در بازارهای مالی هستند. به دلیل وجود پارامترهای محاسباتی خاص و مشخص، تحلیلهای تکنیکال را میتوان در زبانهای برنامه نویسی مختلف پیاده سازی کرد. در واقع اگر به جزئیات رباتهای معاملهگر توجه کنیم، اکثر آنها بر اساس تحلیل نموداری توسعه شده است.
نقاط ورود و خروج دقیق
یکی از دلایل و مزیتهای اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال و به طور کلی استراتژی معاملاتی، تعیین نقاط ورود و خروج در بازار سرمایه است. در حقیقت با استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها، سطوح فیبوناچی و. قادر خواهید بود شرایط خرید و فروش داراییهای گوناگون را به طور دقیق مشخص کنید. به این ترتیب تا حد زیادی از سردرگمی معامله گران جلوگیری میشود.
کلام آخر
پس از بررسی کامل و دقیق پاسخ سوال تحلیل تکنیکال چیست، متوجه شدیم تحلیل تکنیکال میتواند یکی از مفیدترین و کاربردی ترین شیوههای مورد استفاده برای ارزیابی شرایط بازار و سهام باشد. با توجه به تکنیکهای مختلف در این شیوه، همه میتوانند از آن برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود و پیشبینی روند قیمتها استفاده کنند. این نوع تحلیل در همه بازارهای موجود قابل استفاده است.
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟
«تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟» این سوالی است که همواره میان سرمایه گذاران مطرح میشود. در این گزارش به جوانب مختلف دو نوع تحلیل پرداخته شده است.
به گزارش شهر بورس، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از ابزارهای شناخت بازارهای مالی است که در میان معامله گران طرفداران خود را دارند و بسیاری از حرفه ایهای بازارهای مالی، استفاده از هر دو ابزار را برای تحلیل پیشنهاد می کنند. بخشی از این گزارش از کتاب جان مورفی گردآوری شده است و به مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی پرداخته است. تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؛ کدام بهتر است؟
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟
در حالی که تحلیل تکنیکال بر مطالعه کنش بازار متمرکز است، تحلیل بنیادی بر نیروهای اقتصادی عرضه و تقاضا متمرکز است که باعث می شود قیمت ها بالاتر، پایین تر یا ثابت بمانند.
رویکرد بنیادی همه عوامل مربوطه را که بر قیمت بازار اثر میگذارند بررسی میکند تا ارزش ذاتی آن بازار را تعیین کند. ارزش ذاتی آن چیزی است که اصول بنیادین بر اساس قانون عرضه و تقاضا ارزش واقعی چیزی را نشان می دهد. اگر این ارزش ذاتی کمتر از قیمت فعلی بازار باشد، پس بازار بیش از حد قیمت گذاری شده است و باید فروخته شود. اگر قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد، پس بازار کمتر از ارزش گذاری شده است و باید خریداری شود.
هر دوی این رویکردها برای پیشبینی بازار تلاش میکنند مشکل مشابهی را حل کنند، یعنی تعیین جهتی که احتمالاً قیمتها حرکت میکنند.
آنها فقط از جهات مختلف به مشکل برخورد می کنند. اصولگرا به بررسی علت حرکت بازار می پردازد، در حالی که تکنسین اثر را مطالعه می کند. البته تکنسین معتقد است که اثر تمام چیزی است که او می خواهد یا باید بداند و دلایل یا علل غیرضروری است.
بنیادگرا همیشه باید دلیل آن را بداند. اکثر معامله گران خود را به عنوان تکنسین یا اصولگرا طبقه بندی می کنند. در واقعیت، همپوشانی های زیادی وجود دارد. بسیاری از بنیادگرایان از اصول اولیه تجزیه و تحلیل نمودار دانش کاری دارند.
در عین حال، بسیاری از تکنسین ها حداقل آگاهی گذرا از اصول اولیه دارند. مشکل این است که نمودارها و اصول اغلب با یکدیگر در تضاد هستند. معمولاً در ابتدای حرکت های مهم بازار، عوامل بنیادی انجام می دهند و آنچه را که به نظر می رسد بازار انجام می دهد، توضیح یا پشتیبانی نمی کند.
در این زمان های حساس در روند است که به نظر می رسد این دو رویکرد بیشترین تفاوت را دارند. معمولاً آنها در نقطهای با هم هماهنگ میشوند، اما اغلب برای معاملهگر خیلی دیر است. یکی از توضیح ها برای این اختلافات ظاهری این است که قیمت بازار تمایل به هدایت عوامل بنیادی شناخته شده دارد.
به بیان دیگر، قیمت بازار به عنوان یک شاخص پیشرو از اصول یا خرد مرسوم لحظه ای عمل می کند. در حالی که عوامل بنیادی شناخته شده قبلاً تخفیف داده شده اند و در حال حاضر “در بازار” هستند، قیمت ها اکنون به عوامل بنیادی ناشناخته واکنش نشان می دهند.
برخی از چشمگیرترین بازارهای گاوی و خرسی در تاریخ با تغییر اندک یا بدون تغییر در اصول آغاز شده اند. تا زمانی که آن تغییرات مشخص شد، روند جدید به خوبی در جریان بود.
پس از مدتی، تکنسین اعتماد بیشتری به توانایی خود در خواندن نمودارها پیدا می کند. تکنسین یاد می گیرد که در شرایطی که حرکت بازار یا به اصطلاح عقل متعارف مخالف است، راحت باشد. یک تکنسین شروع به لذت بردن از بودن در اقلیت می کند. او می داند که در نهایت دلایل اقدام در بازار به دانش عمومی تبدیل خواهد شد. فقط این است که تکنسین حاضر نیست منتظر آن تأییدیه اضافی باشد. با پذیرش مقدمات تحلیل تکنیکال، میتوان دریافت که چرا تکنسینها معتقدند رویکرد آنها بر بنیادگرایان برتر است.
اگر یک معامله گر مجبور بود تنها یکی از این دو روش را برای استفاده انتخاب کند، منطقاً انتخاب باید تکنیکی باشد. زیرا طبق تعریف، رویکرد فنی شامل اصول اساسی است. اگر عوامل بنیادی در قیمت بازار منعکس شوند، آنگاه مطالعه آن عوامل بنیادی غیر ضروری می شود. خواندن نمودار به شکل میانبر تحلیل بنیادی تبدیل می شود.
با این حال، عکس آن درست نیست. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل مطالعه عملکرد قیمت نمی شود. معامله در بازارهای مالی تنها با استفاده از رویکرد فنی امکان پذیر است. این تردید وجود دارد که کسی بتواند به تنهایی و بدون در نظر گرفتن جنبه فنی بازار، اصول اولیه را معامله کند.اگر فرآیند تصمیم گیری به دو مرحله جداگانه تجزیه و تحلیل و زمان بندی تقسیم شود، این نکته آخر واضح تر می شود.
به دلیل ضریب اهرمی بالا در بازارهای آتی، زمان بندی به ویژه در آن عرصه بسیار مهم است. کاملاً ممکن است که در روند کلی بازار درست عمل کنید و همچنان ضرر کنید. از آنجایی که مارجین مورد نیاز در معاملات آتی بسیار کم است (معمولاً کمتر از 10 درصد)، یک حرکت نسبتاً کوچک قیمت در جهت اشتباه می تواند معامله گر را مجبور اصول اساسی تحلیل تکنکیال به خروج از بازار کند و در نتیجه تمام یا بیشتر آن حاشیه را از دست بدهد.
در مقابل، در معاملات بازار سهام، معاملهگری که خود را در سمت اشتباه بازار میبیند، میتواند به سادگی تصمیم بگیرد که سهام را حفظ کند، به این امید که در نقطهای از بازار بازگردد. معامله گران آتی آن تجملات را ندارند. استراتژی «خرید و نگه دارید» در عرصه آتی اعمال نمی شود.
هر دو رویکرد فنی و بنیادی را می توان در مرحله اول – فرآیند پیش بینی – استفاده کرد. با این حال، مسئله زمان بندی، تعیین نقاط ورودی و خروجی خاص، تقریباً کاملاً فنی است. بنابراین، با توجه به مراحلی که معاملهگر باید قبل از تعهد بازار طی کند، میتوان دریافت که استفاده صحیح از اصول فنی در مرحلهای از فرآیند ضروری میشود، حتی اگر تحلیل بنیادی در مراحل اولیه تصمیمگیری اعمال شده باشد. زمانبندی نیز در انتخاب سهام فردی و خرید و فروش بخش بازار سهام و گروههای صنعتی مهم است.
انعطاف پذیری و سازگاری تجزیه و تحلیل فنی
یکی از نقاط قوت تجزیه و تحلیل تکنیکال، سازگاری آن با تقریباً هر بعد تجاری و زمانی است. هیچ حوزه ای برای معامله در سهام یا معاملات آتی وجود ندارد که این اصول در آن اعمال نشود.
چارتیست می تواند به راحتی بازارهای زیادی را دنبال کند که معمولاً در مورد همتای اصلی او صادق نیست. به دلیل اصول اساسی تحلیل تکنکیال حجم عظیمی از داده هایی که دومی باید با آنها سروکار داشته باشد، اکثر اصولگرایان تمایل به تخصص دارند. از مزایای اینجا نباید غافل شد. به عنوان یک چیز، بازارها دوره های فعال و غیرفعال، مراحل روند و غیر روند را پشت سر می گذارند.
در تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال باید بگیم که در بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال دو نوع اصلی، از تحلیل هستن، ابزارهای تحلیل تکنیکال در فضای معاملات ارزهای دیجیتال نیز بسیار محبوب بوده ، اما در خصوص تحلیل فاندامنتال، قضیه تا حدی متفاوت است.
در تحلیل تکنیکال، برخی تخصص ها را می توانیم از بازارهای مالی سنتی وام بگیریم. در این تحلیل چشممان تنها به قیمت و تاریخچه قیمت روی نمودار هاست و به دنبال الگوهایی هستیم که ممکنه در آینده دوباره تکرار بشن. با استفاده از تاریخچه قیمتی یک کالا، سهام یا ارز، و هم چنین با بکارگیری شاخص های مختلف می توانیم روند قیمتی را پیش بینی کنیم.
در این نوع تحلیل برای ارزیابی بازار فقط نیاز به مطالعه حرکت قیمت ها داریم و هیچ معیار دیگری را در نظر نمی گیریم. در ضمن تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که حرکت بعدی قیمت را می توانیم تا حدودی از طریق عملکرد قیمت در گذشته و حجم معاملات پیدا کنیم. در حقیقت آنها خود را مانند تحلیلگران فاندامنتال با مطالعه عوامل بیرونی سرگرم نمی کنند و ترجیح می دهند که روی نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار تمرکز کنند. هدف تحلیلگران تکنیکال، شناسایی نقاط ایده آل برای ورود و خروج به یک دارایی است.
به طور کلی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال در سمت مقابل هم قرار دارند و برای تحلیل دارایی های مختلف به روش های متفاوتی متکی هستند. در واقع هر تحلیلی، از ابزار و روش خاص خودش استفاده می کند و در عین حال، هر دو تحلیل، داده هایی را برای تسهیل معامله و تریدینگ و خرید و فروش ارائه می دهند.
در تحلیل فاندامنتال باید بدانیم که ارزش این دارایی ها از کجا نشأت می گیرد و در حقیقت چه چیزهایی باعث می شود که، سرمایه گذاران پول خود را وارد یک ارز دیجیتال کنن که به افزایش قیمت آن منجر شود. تحلیلگران فاندامنتال (Fundamental analysis) بر این باورند که قیمت فعلی یک دارایی لزوما نشانگر ارزش واقعی آن دارایی نیست. این ایدئولوژی اساس تصمیمات سرمایه گذاری در تحلیل فاندامنتال است.
در سمت مقابل، تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که حرکت بعدی قیمت را می توانیم تا حدودی از طریق عملکرد قیمت در گذشته و حجم معاملات پیدا کنیم.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
روش تحلیل فاندامنتال یک روش تحلیلی جدید و به روز نیست و قبلاً از آن برای سایر بازارهای مالی استفاده شده است.
برای اینکه در معاملات و خرید و فروش های خود بهترین استفاده از این ابزار رو داشته باشید، بهتر است مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال را مورد بررسی قرار بدهیم. خالی از لطف نیست که بدانیم برای درک بیشتر موضوع، فاندامنتال یا تحلیل بنیادی به مفاهیم ریشه های مربوط به هر ارز دیجیتال اشاره دارد.
به این معنا که در این روش تحلیلی کاربران بدون در نظر گرفتن نمودار قیمت رمز ارز مورد نظر، بایستی با توجه به شرایط بنیادی هر ارزی درباره امکان سرمایه گذاری بر روی آن تصمیم بگیرند.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental analysis) ارزهای دیجیتال روشی بسیار قدرتمند برای ارزیابی یک شرکت یا کسب وکار یا به عبارتی روش تحلیلی برای هر سرمایه گذاری هست که به جرأت می توان گفت که تحلیل تکنیکال توان رقابت اصول اساسی تحلیل تکنکیال با آن را ندارد.
برای سرمایه گذاران، تحقیق روی طیف وسیعی از معیارهای کمی و کیفی، یک نقطه شروع اساسی برای هر نوع سرمایه گذاری و بیزینس است. در واقع بسیاری از سرمایه گذاران در سرتاسر جهان مطالعه دقیقی در مورد شرکت یا پروژه مورد نظر خود را به عنوان اولین قدم سرمایهگذاری انتخاب می کنند.
در طرف دیگر هم باید بگوییم که اگرچه اجرای تحلیل فاندامنتال کار چندان پیچیده ای نیست، ولی انجام درست آن هم کار چندان راحتی نیست.
همه افراد می توانند از تحلیل فاندامنتال استفاده کنند؛ این تحلیل دلیل تکیه بر روش ها و تکنیک های شناخته شده و جواب پس داده خود این افراد را یاری می دهد تا آگاهانه تر تصمیم بگیرند؛ چراکه روش ها و داده های مورد نیاز به این منظور همواره فراهم است. وضعیت حداقل در بازارهای سنتی این چنین است، اما در بازار ارزهای دیجیتال احتمال متفاوت بودن اوضاع وجود دارد، چراکه یافتن بخشی از داده ها دشوار یا غیر ممکن ست و همبستگی سنگینی بین کوین های گوناگون وجود دارد.
به این ترتیب احتمال ناکارآمد شدن یا کاهش میزان دقت تحلیل فاندامنتال در این بازار افزایش پیدا می کند. به عبارت دیگر، ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم یا ارز کاری زمان بر و طاقت فرساست که به مطالعه و تحقیق زیاد نیاز دارد. این طور نیست که تنها یک سری عدد از پیشآماده را در فرمول بگذاریم و از روی نتیجه به دست آمده تصمیم بگیریم.
در واقع باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود که می تواند برای برخی از تازه واردها گیج کننده به نظر بیاد. اگر تحلیل بنیادی به درستی صورت بگیرد، با دقتی بالا قادر خواهد بود ارزان یا گران بودن قیمت یک دارایی مشخص را در مقایسه با ارزش ذاتی آن نمایان کند.
در واقع سرمایه گذاران بزرگ جهان مثل «وارن بافت» (Warren Buffet) و «بنجامین گراهام» (Benjamin Graham) از جمله کسانی هستند که توانسته اند به لطف این نوع تحلیل به سودهای کلانی دست پیدا کنند.
علاوه بر آن، تحلیل فاندامنتال بیشتر برای معاملات بلند مدت مناسب است؛ در نتیجه استفاده از آن برای افرادی که در پی کسب سود از سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) هستند، پیشنهاد نمی شود. این نوع تحلیل معمولاً مناسب خرید و فروش های میان و بلند مدت است و چندان نمی توان از آن برای معاملات کوتاه مدت استفاده کرد.
به عبارت دیگر، برخلاف تحلیل تکنیکال که معمولاً برای شناسایی نقاط ورود و خروج دقیق از آن استفاده می شود، در تحلیل فاندامنتال سرمایه گذاران می توانند دیدهای کلی تری نسبت به روند حرکتی بازار به دست بیاورند.
غفلت از روندهای قدرتمند بازار یکی دیگر از مهم ترین مشکلات این آنالیز تلقی می شود، چیزی که تحلیل تکنیکال خیلی خوب آن را پوشش می دهد.
به عقیده جان مینارد (John Maynard) اقتصاددان مشهور، بازار می تواند بیشتر از آنچه تصور میکنید غیر منطقی ظاهر شود. به دلیل طولانی مدت بودن نتایج تحلیل فاندامنتال، تحولات منفی اقتصادی و سیاسی دنیا در آینده می تواند روی پیش بینی های تحلیل فاندامنتال تأثیر منفی بگذارد.
کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل به آموزش نمودار نقطه و شکل و تحلیل براساس این نمودار میپردازد. همچنین در فصلهای پایانی کتاب به مبحث مدیریت سرمایه پرداخته شده است.
جهت مشاهده فهرست کامل مطالب، تصاویر کتاب را مشاهده کنید.
درباره نمودار نقطه و شکل
نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال بر پایه عرضه و تقاضا شکل میگیرد. عاملی که در اقتصاد بیشترین تاثیر را دارد همین حجم عرضه و تقاضاست. پس دستهبندی و تحلیل بر اساس آنها میتواند بسیار مفید واقع شود.
نمودارهای نقطه و شکل از ستونهایی شامل X و O تشکیل شدهاند که فیلترهای تغییرات قیمت هستند. ستونهای X نشاندهنده رشدهای قیمت و ستونهای O نشاندهنده افتهای قیمت هستند. زمان در نمودارهای نقطه و شکل نقشی نداشته و این نمودارها تنها با تغییرات قیمت به وجود میآیند.
استفاده از نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال علاوه بر موارد فوق مزایای دیگری نیز دارد:
۱- حرکات خاص قیمتی را فیلتر میکند و اطلاعات اضافی حذف میشوند.
۲- بر روی حرکات قیمتی مهم تمرکز میکند.
۳- عنصر زمان را از تحلیل ما حذف میکند.
۴- تشخیص سطوح حمایت و مقاومت رو بسیار آسان میکند.
۵- خط روندهای اتوماتیک تولید میکند.
بخشی از مقدمه کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
تحلیل نقطه و شکل در دنیای آکادمیک و دانشگاهی به دفعات مورد آزمایش و تایید قرار گرفته است. مطالعات متعددی در خصوص خواص این سیستم تحلیلی طی چند دهه اخیر انجام شده است. و نتایج مشابهی را ارائه داده که نمودارهای نقطه و شکل دارای پایه آکادمیک هستند. و برای تحلیل اوراق بهادار و هر کالایی که در چهارچوب عرضه و تقاضا قرار گیرد، سود آور میباشند. اصول تحلیل نقطه و شکل فراگیر است. و میتوان با استفاده از آن هر کالایی را که قیمت آن در معرض عرضه و تقاضا قرار گیرد، تحلیل رفتاری نمود. در بازارهای غرب از تحلیل نقطه و شکل در معاملات سهام، کالاهای اساسی، انواع اوراق بهادار، اوراق مشتقه، شبه شاخصها و سکه و تمبر و اثرهای هنری استفاده زیادی میشود.
سرفصل مطالب کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
فصل اول: تحلیل تکنیکال نقط و شکل (هنر گمشده)
فصل دوم: اصول تجزیه و تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
فصل سوم: نمودارهای نقطه و شکل
فصل چهارم: قدرت نسبی
فصل پنجم: مفاهیم پیشرفته قدرت نسبی
فصل ششم: اندیکاتورهای اولیه بازار و مدیریت ریسک
فصل هفتم: اندیکاتورهای ثانویه درصد صعودی و مدیریت ریسک
فصل هشتم: تحلیل چرخه بخشهای اقتصادی
فصل نهم: ساخت و مدیریت سبد سرمایه
مشخصات کتاب
نویسنده: توماس درسی
مترجم: محمود گنابادی، امیر اژدر
تعداد صفحات: ۲۳۹
قطع: وزیری
نوع جلد: شومیز
نوبت چاپ: اول، ۱۳۹۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۵۲۲۷۷۴
قیمت: ۳۵ هزار تومان
ناشر: نشر چالش
Point and Figure Charting: The Essential Application for Forecasting and Tracking Market Prices
اصول اساسی تحلیل تکنکیال
300 سال پیش هنگامی که چارلز داو اولین نظریه اقتصادی در رابطه تحلیل بازار را بیان کرد، اهمیت قیمتها و رابطه نزولی و صعودی آنها با هم به وضوح مشخص شد. بعد از طی شدن زمانی، بسیاری از معاملهگران به این مهم پی بردند که تحلیل کردن تنها مشاهده جو حاکم بر بازار نبوده و باید مفاهیم مهمی را در این رابطه آموزش ببینند. آموزش تحلیل تکنیکال از گذشته تا به امروز مورد توجه معاملهگران قرار داشته و بخشی از فرآیند آموزش بورس است ، افراد با گذراندن دورههای آموزشی مدرن، به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شدهاند.
تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل فاندامنتال(بنیادی) قرار دارد، بیشتر تحلیل گر های به سمت تحلیل تکنیکال می روند زیرا تمام اطلاعات مورد نیاز در خصوص سهم در نمودار ها می باشد و اما در مقابل تحلیلی فاندامنتال فقط قواعد ورود و خروج بازار با استفاده از همان تحلیل تکنیکال بدست می آورند .
علم تحلیل تکنیکال: دانش مطالعه رفتارهای گذشته بازار با هدف پیش بینی آینده بازار
در واقع تکنیکالیست ها بر این اصل معتقدند که قیمت سهام، منعکس کننده تمام فاکتورهای اثر گذار بر اصول اساسی تحلیل تکنکیال روی سهام است یعنی عواملی همانند تحلیل بنیادی، شرایط اقتصادی خرد و کلان، روانشناسی بازار، اخبار و… جدای از قیمت نیستند و تمامی این فاکتور ها در قیمت لحاظ شده و تغییرات قیمت نتیجه تمام فاکتورهای موثر خواهد بود بنابراین تحلیل قیمت ها، تمام آن چیزی است که برای واکاوی آینده یک بازار مالی نیاز داریم!“قیمت ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد در واقع قیمت ها دوست دارند روند قبلی خود را حفظ کنند.” روند فعلی قیمت ها تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند بنابراین “فقط کافی است روند فعلی قیمت ها را تحلیل کنیم.“وقتی بازار نسبت به قیمت واکنشی نشان داده و الگویی را شکل میدهد در آینده نیز واکنش مشابه ای خواهد داشت و احتمالا این الگو دوباره تکرار خواهد شد.
آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال
اصول اساسی تحلیل تکنیکال، شامل سه دست کلی است:
۱- اطلاعات کامل در نمودار قیمت نهفته است.
در واقع مبنای تحلیل تکنیکال همین اصل است. گام اول باید به درک صحیحی از این موضوع برسیم تا بتوانیم با تحلیل تکنیکال آشنا شویم . تحلیلگر تکنیکال میداند که تمامی فاکتورهای تأثیر گذار روی قیمت سهم، در نمودار لحاظ شده است. به این معنی که تحلیل قیمتها همان چیزی است که به آن نیاز دارد. اگر عرضه از تقاضا بیشتر شد قیمت بصورت افزایشی و اگر تقاضا بیش از عرضه باشد قیمت کاهش خواهد یافت. تحلیل تکنیکال تغییرات قیمتها را از روی نمودار بررسی میکند و با عواملی که موجب تغییر قیمت میشوند (مانند عوامل اقتصادی و سیاسی و..) مرتبط نمی باشد. اگر اصول اولیه تکنیکال را بپذیریم یعنی به این درک دست یافته ایم که قیمت، همه چیز است.
۲- تکرار تاریخ
افرادی که در بورس معامله می کنند میکنند به طور معمول در برابر نوسانات قیمت واکنشهای مشابهی نشان میدهند، مجموع این واکنشها باعق به وجود آمدن الگوهای نموداری می شود. از این الگو ها جهت تحلیل تغییر قیمتها استفاده میشود. الگوهای نموداری از ۵۰ سال قبل تا به امروز کاربرد دارند و اصل تاریخ تکرار میشود به این موضوع اشاره دارد.
۳- روند مشخص قیمت ها
روند به معنای جهت حرکتی قیمتها میباشد. با فرض اینکه وقتی از روند صعودی صحبت میکنیم به حرکت افزایشی قیمتها توجه می کنیم. تحلیلگران تکنیکال بر این اصل معتقد هستند که قیمت ها از روندها پیروی می کنند. قیمتها تمایل دارند که روند فعلی خود را حفط کنند. تحلیلگران بر این باور هستند که تغییر جهت روندها بر اساس عوامل خارجی است یعنی جهت حرکت قیمت در آینده تغییر نخواهد کرد مگر اینکه عوامل خارجی بر آن اثر گذاشته باشند.
انعطافپذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال
اصلی ترین و مهم ترین ویژگی تحلیل تکنیکال تطبیق پذیری و تنوع بالای آن برای انواع معاملات در زمانهای مختلف میباشد. اصول تحلیل تکنیکال را میتوان در تمام بازارها استفاده کرد. بازار بورس همیشه نوسانات زیادی دارد و در زمان های مختلف میتواند فعالتر یا آرامتر شود. تحلیلگران تکنیکال این انعطاف پذیری و سازگاری را دارد که بر قسمتهای فعال بازار متمرکز شود و در بازه زمانی خاصی یک روند را انتخاب کند یا روندی را حذف نماید.
به بیان ساده تر علم تحلیل تکنیکال در تمام بازارها از بورس تهران تا بورس نیویورک کاربرد دارد، در واقع هر نمودار قیمت و زمانی تاریخچهای از خود ساخته که این تاریخچه توسط علم تحلیل تکنیکال قابل تحلیل است.
آشنایی با انواع چارت و نمودار قیمت
یکی از مباحثی که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن اشاره میشود انواع نمودارهایی است که تحلیلگران تکنیکال از آن بهره مند می شوند. معمولا دربیشتر پنلهای تحلیلی تکنیکال از این نمودارها استفاده می شود. این نمودارها شامل نمودار خطی، میلهای، شمعی و غیره میشوند. اما، قبل از شروع بحث نمودار ها بهتر است انواع قیمت بررسی کرده تا مفاهیم را بهتر درک کنید.
قیمت باز شدن (OPEN): اولین قیمتی است که در بازه معاملاتی روز بین خریدار و فروشنده معامله می شود.
قیمت بسته شدن (CLOSE): آخرین قیمتی که در بازه معاملاتی روز بین خریدار و فروشنده معامله میشود.
بالاترین قیمت مجاز (HIGH) : بالاترین قیمتی که در بازه معاملاتی روز صورت گرفته است.
پایینترین قیمت مجاز (LOW) : پایینترین قیمتی که در بازه معاملاتی روز صورت گرفته است.
انواع نمودار ها
نمودار خطی
به طور معمول، ابتدایی ترین قدم در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال ، نمودارها هستند ، نمودار سادهترین نوع آنها است. این نمودار تنها به نقاط قیمت بسته شدن (close) هر سهم اشاره دارد و بازه بسته شدن قیمت هارا به شکل یک خط به یکدیگر متصل و در معرض نمایش میگذارد اما دلیل استفاده از این نمودار به عقیده بسیاری از تحلیلگران، اهمیت آخرین قیمت در معاملات است؛ به گونهای که تمام پایین شدن قیمت ها جهت رسیدن به قیمت بسته شدن یا همان قیمت CLOSE انجام میشود.نمودار خطی به طور پیش فرض فقط آخرین قیمت های بسته شدن نمایش می دهد به این معنی که سایر اطلاعات نظیر قیمت بازشدن، بالاترین و پایینترین قیمتهای سهام را نشان نمیدهد؛ اما، میتوان با استفاده از نرمافزارهای تحلیلی تنظیمات آن را تغییر داد و تمام اطلاعات فوق را در آن به نمایش گذاشت.
نمودار میلهای
نمودار میلهای همانطور که از نامش پیداست، تمام مشخصات قیمت از پایینترین تا بالاترین قیمت را در یک بازه زمانی خاص نشان میدهد؛ در سر ابتدایی این میله پایینترین قیمت و در قسمت بالایی آن بالاترین قیمت نمایش داده میشود. ما بین این دو سر قیمت باز شدن و بسته شدن قرار دارد که به صورت یک خط افقی از طول میله قابل مشاهده است.
نمودار شمعی
در نمودار شمعی خلاصهشده نمودار میلهای بوده و تمام اطلاعات را به طوربسیار سادهتری نمایش داد.این نمودار نسبت به سایر نمودارهای قبلی از محبوبیت بیشتری نزد تحلیلگران برخوردار است. نحوه نمایش قیمتها در این نمودار به قدری ساده و جامع است که تمام تحلیلگران، و فعالات بازار سرمایه چه مبتدی و یا حرفه ای به راحتی رابطه بالاترین و پایینترین قیمت، باز شدن و بسته شدن قیمتها را درک کنند.
مزایا تحلیل تکنیکال
- ساز گاری بالال
- یادگیری بیشتر ، درک و فهم راحت تر
- سرعت بالای تحلیل تکنیکال و واکنش بهتر
- معاملات الگوریتمی
- جستجو و پیدایش = بهترین نقطه خرید و فروش
- پیش بینی وضعیت آینده اقتصاد
معایب تحلیل تکنیکال
- عدم کاربرد تحلیل تکنیکال در عرضه اولیه ها
- تحلیل متعصبانه
- دریای بیکران ابزارها و روش های مختلف تحلیل تکنیکال!
- تحلیل شخصی و خود تفسیرگری
روند (Trend) و کاربرد آن در آموزش تحلیل تکنیکال
با کمک این مفهوم میتوان به خوبی از گذشته قیمتها، چگونگی انتظارات فعالان و تغییرات سطوح مقاومت مطلع شد. خط روند یک خط ترسیمی در نمودار می باشد که به برای نشان دادن روند کلی بازار یا سهام به نمودار اصلی اضافه میگردد
.دلیل کاربرد این روش ترسیمی در تحلیل تکنیکال این است که تمام نوسانات جزیی بازار را در نمودار حذف میکند تا تحلیلگران به راحتی بتوانند مسیر اصلی قیمتها و نقطه نهایی (نقطهای که قیمت در تلاش است تا به آن برسد مشاهده کنند. روند به طور کلی به سه نوع نزولی، صعودی و خنثی تقسیم میشود.روند نزولی و صعودی به موجهایی اشاره دارد که باعث بالا و پایین شدن قیمتها در مسیر اصلی شده و روند خنثی زمانی صورت میگیرد که میزان عرضه و تقاضا تقریبا یکسان باشد.اما، سه روند دیگر به نامهای روند کوتاهمدت، روند بلند مدت و روند میانمدت تعریف شده است که در آموزش تحلیل تکنیکال به آنها نیز اشاره میشود.
انواع روند از لحاظ زمانی
همیشه در نمودارهای قیمتی دو مولفه را بایکدیگر درنظر میگیریم ، این دو مولفه متشکل از قیمت و زمان هستند.روندها جدا از اینکه صعودی و یا نزولی و یا حتی خنثی باشند، دارای زمان نیز هستند. از اینرو روند را از لحاظ زمانی به سه دسته زیر تقسیمبندی میکنند:
تحلیلگران با استفاده از مولفههای قیمتی و زمانی اعلام می کنند، یک سهم در روند صعودی میانمدت است و یا سهم در روند نزولی بلندمدت قرار دارد.
قیمت همه چیز را نشان میدهد
هرگونه تغییرات قیمتی که در نمودار مشاهده می کنیم، تصمیمات هیجانی ناشی از عرضه و تقاضای معاملهگران دیگر شکل میگیرد. این دسته از اتفاقات باعث تغییر قیمت و و در نهایت ایجاد حرکات قیمتی میشود. اما همانگونه که هر علتی از یک یا چند معلول تشکیل شده، بنابراین این حرکات قیمتی قبل از تغییر نشانههایی را از خود به جای میگذارند.
تاریخ در نمودار تکرار میشود
به طور معمول قیمت در طول روندهای مختلف حرکت میکند و روندهای گذشته را مجدد تکرار میکند. به طور طبیعی روند قیمت به همین گونه است که تمایل به تکرار دارد. براساس روانشناسی بازار، احساساتی مثل ترس و هیجان همواره در چرخههای قیمتی گذشته باعث تکرار روندهای گشته میشود که در نمودار به یک شکل است.
دیدگاه شما